دکتر حامد واحدی اردکانی
225 subscribers
430 photos
154 videos
10 files
710 links
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#فلسفه
#من_به_روایت_من

#فهم نظر ویتگنشتاین در رد مفهوم #خودشناسی دشوار نیست، اما با مقاومت زیادی همراه است. از دید ویتگنشتاین هنگامی می توان از شناخت سخن گفت که امکان #جهل وجود داشته باشد و ما از طریق مشاهده، وارسی، آزمایش، و کشف، به شناخت دست پیدا کنیم.

☆ابزارها (مثل نفس بینایی) یا شرایط مشاهده و وارسی (مثل شب یا روز بودن) می تواند درنتیجه ی شناخت باشد.

☆در این شرایط، سؤال از کجا می دانی؟ چرا این طور فکر می کنی؟ معنا دارد و طلب استدلال یا سند برای ادعای شناخت، بدیهی و قابل درک است. قطعیت و شک از پیامدهای شناخت و وارسی کردن است.

☆برای مثال،
جمله ی «من می دانم فردی پشت در ایستاده» خبر از یک شناخت می دهد که قطعیت آن از طریق وارسی پشت در امکان پذیر است.

☆نقیض این جمله نیز معنا دارد من نمی دانم کسی پشت در ایستاده است. هر دو عبارت می توانند صادق یا کاذب باشد: و هر دو قابل شک و نقض هستند .این امر از طریق وارسی مشخص می شود.

☆اما به گزاره ی «من می دانم که درد دارم توجه کنید، اصلا معنا دارد؟ ایا خبر از یک شناخت می دهد» . اگر این جمله معنا داشته باشد: پس نقیض آن نیز باید معنا داشته باشد:«من نمی دانم که درد دارم».

☆اگر گزاره ی اخیر بی معنی باشد، در این صورت جمله ی «من می دانم که درد دارم» نیز بی معناست. #درد به عنوان یک تجربه ی درونی، شناختنی نیست و اصلا موضوع شناخت نیست. نمی شود شما درد داشته باشید و ندانید که درد دارید.

☆شک نکردن در این تجربه ی درونی بدین معنا نیست که یقین دارید که درد دارید، زیرا در اینجا شناختی وجود ندارد که بتوان از شک و یقین سخن گفت. وقتی نمی شود درد داشت و ندانست، پس نمی شود درد داشت و دانست.

☆تجربه ی درونی درد پدیده ای شناختنی نیست که موضوع دانستن و ندانستن قرار گیرد. حال شما به جای درد، بگذارید #خشم، #غم، #شادی، #خجالت، #شجاعت یا هر تجربه ی درون روانی دیگری. این ها پدیده هایی شناختنی در درون نیستند.

☆این طور نیست که دنیایی ذهنی و درونی داشته باشیم، آن را مورد توجه و شناخت قرار دهیم، و سپس آن را در قالب زبان بیان کنیم.

☆این خطا از تطابق و یکی دانستن دنیای ذهن و عین و یا برابر دانستن گزاره های اول شخصی و سوم شخص ناشی می شود.

☆از دید ویتگنشتاین این طور نیست که وقتی کودکی صدمه می بیند و جیغ می کشد، با درون نگری چیزی را ادراک می کند و به مادرش اطلاع می دهد.

☆کودکی که هنوز سخن گفتن نیاموخته نیز هنگام زمین خوردن جیغ می کشد. آن هنگام که کودک بزرگ تر می شود، با زبان درد خود را ابراز می کند. در واقع تنها تفاوت این است که ابراز زبانی جای جیغ کشیدن را می گیرد.

☆بیان کلامی احساس درد به جای فریاد به کار می رود. کودک با جیغ یا زبان درد خود را اظهار می دارد و مادر، او را تسلی می دهد. در اینجا بیان کلامی درد جایگزین گریه و فریاد می شود، نه اینکه کودک درد را شناسایی کند و سپس با زبان آن را توصیف نماید.

☆نباید تصور کرد که زبان همواره در خدمت انتقال اندیشه است و این اندیشه می تواند درباره ی خانه، شغل، بدهکاری، فکر، یا احساس باشد. «دندانم درد می کند» یک توصیف مانند "پنج سکه دارم» نیست، بلکه یک ناله است.

منبع:
من به روایت من
نیما قربانی

@healthpsychology_conselling
#فلسفه

آزاد اندیشی در گرو تعلیق باورها است!
... تا کسی باورش را تعلیق نکند، هیچ چیز نمی تواند بفهمد! برای ابد، راه فهم برای او بسته است کسی که همه چیز را براساس عقیده خودش بخواهد بفهمد، هیچی نمی فهمد. نه اینکه باورش را از دست بدهد بلکه در پرانتز بگذارد و بعد فکر کند که چی درست است و نیست و الا اگر بخواهد همه چیز را با عقیده خودش بخواهد بفهمد تا ابد راه فهم برای او بسته است.
سقراط در یکی از سخنان جاودانه خود ادعا کرده است که وی « می داند که نمی داند » در این جمله به وضوح می بینیم که حتی جهل و نادانی در پرتو نوعی علم و آگاهی آشکار می شود .یعنی نادانی هنگامی معنی نادانی پیدا می کند که دانسته شود آن نادانی است ؛ به گونه ای که اگر خود نادانی دانسته نشود ، هرگز از آن نشانی نمی توان یافت.

دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی

https://t.me/joinchat/AAAAAEQD0Idqo9XAH092Zw
#فلسفه

انواع #تنهایی در نگاه دکتر سروش دباغ.

قسمت اول:
 ۱)یکوقت تنهایی ناظر به دورشدنِ  از دیار و کاشانه مالوف است و در بلاد دیگری خود را تنها و غریبه یافتن، عموم کسانی که از سر اختیار یا بالاجبار مهاجرت کرده اند، این نوع تنهایی را چشیده اند.

۲)نوع دوم تنهایی، ناظر به بیگانه انگاشتنِ خود در جمع و گوش شنوایی برای سخنان خود نیافتن است. حدیت حاضر غایبی که در جمع است و دلش جای دیگراست، ناظر به این سنخ تنهایی است، روشنفکران و متفکرانی که در زمانۀ خود غریب اند و سخنانشان چندان گوش شنوا و مخاطبی ندارد، این نوع تنهایی را تجربه کرده اند.

۳)نوع سوم تنهایی، به سبب نادر بودن کس یا کسانی است که از عمق جان با تو همنوا و همدل و همسخن اند و در هوای تو دم می زنند و با گوشت و پوست خون شان، احوال و اقوالت را درک می کنند و می چشند. شریعتی در مقالۀ « دوست داشتن از عشق برتر است» در کتاب « هبوط در کویر»، می گوید اگر یک « خویشاوند» پیدا کنی که عمیقا محرم تو باشد و در افق تو پرواز کند و با تو زیر و زبر شود و از پشتِ پنجرۀ تو به هستی و جهان پیرامون بنگرد، انسان بختیاری بوده ای؛ چرا که یافتن چنین کسی در کلّ زندگی که واجد چنین خصوصیاتی باشد، فوق العاده سخت و دیریاب است، چه رسد به دو نفر و یا بیشتر. بدین معنا، اکثر انسانها، «تن» های تنها هستند، مگر اینکه اقبالشان بلند باشد و چند صباحی که بر روی کرۀ خاکی می زیند، خویشاوندی بیابند و بر تنهایی خود غلبه کنند.

https://t.me/joinchat/AAAAAEQD0Idqo9XAH092Zw

http://www.instagram.com/vahedi_psychology_official
دکتر حامد واحدی اردکانی
#فلسفه انواع #تنهایی در نگاه دکتر سروش دباغ. قسمت اول:  ۱)یکوقت تنهایی ناظر به دورشدنِ  از دیار و کاشانه مالوف است و در بلاد دیگری خود را تنها و غریبه یافتن، عموم کسانی که از سر اختیار یا بالاجبار مهاجرت کرده اند، این نوع تنهایی را چشیده اند. ۲)نوع دوم…
#فلسفه

انواع #تنهایی در نگاه دکتر سروش دباغ.

قسمت دوم و آخر:
۴)نوع چهارم تنهایی، از جنس تنها انگاشتنِ خویش در هستی است و آنرا به  فراق و «جدایی» و جدا افتادنِ از نیستان معنا تعبیر کردن و درد اشتیاق را شرح کردن و جدّ و جهد کردن برای فائق آمدنِ بر آن به مدد گوهر عشق؛ عشقی که دوای نخوت و ناموس است و اتصالی بی تکیّف و بی قیاس میان سالک و مبدا هستی برقرار می کند.  

۵)نوع پنجم تنهایی، معطوف به سرد و فسرده و کور و کر و ایستاده بر پای خود تجربه کردنِ هستی و دنیای پیرامون است و خود را رها و پرتاب شده بر روی این کرۀ خاکی یافتن؛ تنهایی ای که از جنس سرمای استخوان سوز زمستان است و در عمق ضمیر فرد رخنه می کند و او را در چنبرۀ خود گرفتار؛ این نوع تنهایی تلخ را می توان در احوال و آثار هدایت و همینگوی  سراغ گرفت.
۶)نوع ششمِ تنهایی، نه ناظر به دور افتادن از دیار و کاشانه است، نه از جنس بیگانه یافتن خود در جمع و رنجیدنِ از درک  نشدن، نه از سنخ تنهایی ای که چارۀ آن یافتن « خویشاوندی» است و نه معطوف به جدایی و دور افتادن از نیستانِ معنا، نه تنهایی استخوان سوز و زمستانی.

 این نوع تنهایی که از آن به «تنهایی معنوی» تعبیر می کنم، همیشگی و همه جایی است و با اگزیستانسِ انسان گره خورده و هیچگاه از میان رخت بر نخواهد بست؛ از اوصافِ سالک مدرن است و ناظر به سرشت سوگناک هستی، تنهایی ای که بسان «سایۀ نارونی تا ابدیت جاری است »؛ تنهایی ای که با « هجوم خالی اطراف» در می رسد و همچون «ترنم موزون حزنی» تا به ابد شنیده خواهد شد. بر خلاف چهار نوع تنهاییِ یاد شده، فردی که خود را بدین معنا در عالم تنها بیابد، گریزی و گزیری از آن ندارد و مفرّی برای برون شدن از آن نمی یابد، که « هم در تو گریزم ار گریزم». چنین سالکی باید بردباری پیشه کند و صلیب ستبر وسنگینِ تنهاییِ معنوی خویش را تا روزی که  به سمت بی سو پرواز می کند، بر دوش کشد و با خود زمزمه کند: « حیات نشئه تنهایی است» و « فکر کن که چه تنهاست/ اگر که ماهی کوچک/ دچار آبیِ دریای بیکران باشد».

http://www.instagram.com/vahedi_psychology_official

https://t.me/joinchat/AAAAAEQD0Idqo9XAH092Zw
#خودشناسی:

۱- تاریکی های وجود ( #سایه)
https://t.me/dr_hamedvahedi/687

۲- #درک_متقابل
https://t.me/dr_hamedvahedi/806

۳- بخند، مثل یک کودک
https://t.me/dr_hamedvahedi/819

۴- چگونه دیگران را ببخشیم؟
https://t.me/dr_hamedvahedi/827

۵- گذر از ۳۰ سالگی
https://t.me/dr_hamedvahedi/1046

۶- چرا #ذهن ما گرایش به افکار منفی دارد؟
https://t.me/dr_hamedvahedi/1223

۷- چگونه #خاطرات شکل میگیرند و چگونه از بین میروند؟
https://t.me/dr_hamedvahedi/1243

۸- چرا بعد از رسیدن به #معشوق، دچار #دلزدگی میشویم؟
https://t.me/dr_hamedvahedi/227

۹- هیچ وقت برای #شروع دیر نیست
https://t.me/dr_hamedvahedi/1426

۱۰- نیاز بشر به #فلسفه
https://t.me/dr_hamedvahedi/408

۱۱- چرا در بسیاری موارد، در رابطه هایمان جذب افراد نامناسب می‌شویم؟
https://t.me/dr_hamedvahedi/1444

۱۲- چگونه کودکیمان بر بزرگسالیمان تاثیر میگذارد؟
#طرحواره
https://t.me/dr_hamedvahedi/1494

۱۳- #دلبستگی_ناایمن
https://t.me/dr_hamedvahedi/1496

۱۴- #خودمان_باشیم
https://t.me/dr_hamedvahedi/1505

۱۵- چرا اینقدر به همه کمک میکنم و کسی قدرمو نداره؟ ( #طرحواره_دیگرجهت_مندی)
https://youtu.be/vEp8EnQWTsk

۱۶- آیا #ترس_های بزرگسالی، ریشه در دوران کودکی دارند؟
https://t.me/dr_hamedvahedi/1348

#کتابخانه
اگر حوصله دارید بخوانید

علی حیدری
📚 بوی نور

#حقیقت نه به رنگ است و نه بو
نه به های است و نه هو
نه به این است و نه او
نه به جام است و سبو

نه مرادم نه مریدم
نه پیامم نه کلامم
نه سلامم نه علیکم
نه سپیدم نه سیاهم

نه چنانم که تو گویی
نه چنینم که تو خوانی
و نه آنگونه که گفتند و شنیدی

نه سمائم نه زمینم
نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم
نه سرابم
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم

نه گرفتار و اسیرم
نه حقیرم
نه فرستادۀ پیرم
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم نه بهشتم
چنین است سرشتم

این سخن را من از امروز نگفتم، نه نوشتم
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ...
گر به این نقطه رسیدی
به تو سر بسته و در پرده بگویم
تا کسی نشنود این راز گهربار #جهان را
آنچه گفتند و سُرودند تو آنی
خودِ تو جان جهانی
گر نهانی و عیانی
تو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی

تو خود اسرار نهانی
تو خود باغ بهشتی
تو بخود آمده از #فلسفه چون و چرایی

به تو #سوگند
که این راز شنیدی و نترسیدی و #بیدار شدی در همه افلاک بزرگی

نه که جُزئی
نه که چون آب در اندام سَبوئی
تو خود اویی #بخود_آی

تا كه در خانه متروکۀ هرکس ننشینی و
بجز روشنی شعشعۀ پرتو خود هیچ نبینی
و گلِ وصل بچینی

t.me/dr_hamedvahedi
@tabaadolenazar

instagram.com/dr_hamed.vahedi
#drhamedvahedi
#خودشناسی #شعر #فلسفه #یک_جرعه_تامل
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سن #ازدواج: پانزده سال
علت بچه دار شدن: عروسک زنده واسه #بچه قبلی
اسم فرزندان: از #فرزند سومم بپرسید چون ممکنه یکی دو تا رو جا بندازم
#تربیت فرزندان: ؟
#دلبستگی ایمن فرزندان: ؟
ریکاوری از #زایمان قبلی: ؟
خلوت #زناشویی: ؟
هم آمیزی #عاطفی والد-فرزندی: ؟
سبک #فرزندپروری: ؟
#فلسفه فرزندآوری: ؟
فلسفه #زندگی: ؟
وجه تمایز از نسخه های تکاملی قبلی: ؟

t.me/dr_hamedvahedi
@tabaadolenazar

instagram.com/dr_hamed.vahedi
#drhamedvahedi
#اندیشه
سلام دوستان
به منظور دسترسی آسان و هدفمند به مطالب کانال، تعدادی از هشتگ های کلیدی رو لیست کردم که با انتخابشون، به مجموعه مطالب مرتبط با اون هشتگ دست پیدا می کنید.
در انتها نیز لینک فایل هیپنوتیزم برای کاهش استرس و اضطراب رو قرار دادم.

#خودشناسی

#طرحواره

#تله_های_ذهنی

#نقص

#دیگر_جهت_مندی

#دیگرجهت_مندی

#شکست

#موسیقی

#کودکی

#ازدواج

#وسواس

#خودهیپنوتیزم

#هیپنوتیزم

#فرزندپروری

#فرزند_پروری

#زناشویی

#دلبستگی

#طلاق

#درد

#زنان

#زن

#آسیب

#سرزنش

#معنویت

#دلبستگي_ناايمن

#آهنگ

#ناهشیار

#اضطراب
#روان_کاوی

#روانکاوی

#کتابخانه

#خودسرزنشی

#ناخودآگاه

#سخت_رویی

#فردیت

#صمیمیت

#افسردگی

#تاب_آوری

#ترس

#استرس

#کمالگرایی

#اعتماد_بنفس

#تنهایی

#نعمت_درد

#یک_جرعه_تامل

#عزت_نفس

#چندهمسری

#کودک_همسری

#خودت_باش

#لطفااگرحوصله_دارید_بخوانید

#سرکوب

#دین

#فرهنگ

#زنان_نر

#حضور

#انسان

#فروید

#عشق

#روان_شناسی

#تنها

#پادکست

#مقاله

#خدا

#واقعیت

#لذت

#مادر

#مشاوره

#واقعیت

#کارل_گوستاو_یونگ

#معرفی_کتاب

#عشق_آتشین

#تربیت

#زندگی_روزمره

#هوش_هیجانی


#مردان

#کتاب

#پسر

#جامعه

#حقوق_بشر

#جوان

#خرد_جنسی

#انسانیت

#نوجوان

#خوشبختی

#آزادی

#غم

#فوبیا

#هدف

#احساس

#قضاوت

#روان_درمانی

#بیشتر_بدانیم

#فایل_صوتی

#ویدیو

#جدایی

#پذیرش

#کودک_آزاری

#فلسفه

#سلن_دیون

لینک فایل هیپنوتیزم:
https://t.me/dr_hamedvahedi/1423
یارم به یک لا پیرهن، خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن، مست است و هوشیارش کند
ای آفتاب آهسته نِه، پا در حریم یار من
ترسم صدای پای تو، خواب است و بیدارش کند
https://www.instagram.com/p/B7JhZEHA7_S/?igshid=1odlfc6llp21a
🌿🌹🌿🌹🌿🌹

#عشق چیست؟ (تفسیری ادبی - روان شناختی از عشق بر مبنای نظریات #اریک_فروم و اشعار #حافظ)

#دکتر_منیژه_محبی_راد ( #روانشناس_سلامت)

اریک فروم به‌وضوح عشق‌ورزیدن را یک هنر می‌داند و می‌گوید:
اولين قدم این است بدانیم که عشق‌ورزیدن یک #هنر است، همان‌طور که زیستن هنر است. اگر ما بتوانیم یاد بگیریم که چگونه می‌توان عشق‌ورزید، باید همان راهی را انتخاب کنیم که برای آموختن هر هنر دیگر چون #موسیقی، #نقاشی، نجّاری، یا هنر طبابت یا مهندسی بدان نیازمندیم. در اینجاست که حافظ متهم به جبرگرایی از اختیار سخن می‌گوید و اولین شرط پیروزی در راه عشق را کوشش و نقطه آغازین آن را اراده انسان می‌داند و او نیز مانند اریک فروم عشق را یک هنر برمی‌شمرد .
حافظ بر این تأکید دارد که در راه عشق باید ضرورت آن در رابطه با #هستی آسان درک شود تا نیروهای روحی و جسمی آدمی برای نیل به آن بسیج گردند و این راهی بسیار پرپیچ‌وخم و خطرناک است:
تحصیل عشق و رندی، آسان نمود اول
جانم بسوخت آخر، از درک این فضایل

فروم #دلسوزی در راه عشق و #رنج ناشی از آن را از عناصر اساسی عشق می‌شمارد. دلسوزی جنبه دیگری از عشق را به دنبال دارد و آن احساس #مسئوليت است.
سومین عنصر عشق که فروم به آن اشاره می‌کند #احترام است. منظور از احترام به #معشوق احترام به #فردیت و علایق اوست و پذیرفتن او به صورتی که هست و علاقه به #رشد و #شکوفایی او. اگر جزء سوم عشق وجود نداشته باشد احساس مسئولیت به‌آسانی به سلطه‌جویی و میل به تملک دیگری #سقوط می‌ كند.
چهارمین عنصر عشق #دانش است، دانش که زاده عشق است یعنی نفوذ به اعماق روح و #روان معشوق و #شناخت او و #آگاهی از #انگیزه‌ها و #احساسات درونی و واقعی او. فروم می‌خواهد بگوید دانش واقعی به معشوق هنگامی میسر است که انسان بتواند خودخواهی را قربانی کند تا فاصله بین عاشق و معشوق از میان برداشته شود و امکان یکی شدن آن‌ها فراهم گردد. نهایتاً فروم عشق را این‌گونه تعریف می‌کند: «عشق عبارت است از رغبت جدی به زندگی و پرورش آنچه به آن مهر می‌ورزیم، آنجا که این رغبت وجود ندارد عشق هم نیست.» حافظ نیز اساس آفرینش را عشق دانسته و می‌گوید انگیزه خداوند برای آفرینش، عشق و #محبت بود و اشتیاق داشت که انسان عاشقی بیافریند که بتواند با عشق‌ورزیدن به او متصل شود:
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و #آتش به همه عالم زد

t.me/dr_hamedvahedi
@tabaadolenazar
#drhamedvahedi

#محمدرضاشجريان #فلسفه #روانشناسی #ادبیات #شعر #آهنگ