سایت خبری-تحلیلی کلمه
49.9K subscribers
5.5K photos
2.06K videos
157 files
7.96K links
کانال رسمی سایت خبری-تحلیلی کلمه در تلگرام.
www.kaleme.com

ارتباط با کانال کلمه
@kaleme_admin

📷 اینستاگرام:
instagram.com/kalemeh/
Download Telegram
🔴درباره انتشار یک فیلم دو دقیقه ای؛ میرحسین بر روی «خط قرمزش» که «حق مردم» بود ایستادگی کرد

✍🏻 #بابک_قناد

#رشته_توییت

🔹فیلمی به عنوان «بیانات منتشر نشده رهبر انقلاب در روز ۳۰تیر ۸۸» منتشر شده. فیلمی که نکات جالبی داره: 

🔹۱. نکته جالب محو کردن تصویر افرادیست که در این فیلم مخاطب بیانات رهبری هستند، گویی این دیدار در روز ۳۰تیر ۸۸، شنبه سیاه، اتمام حجت و البته مجوزی بود برای اتفاقاتی که در طی روز به وقع پیوست.

🔹۲. رهبری می‌فرمایند: «دعوت مردم به نافرمایی، به شورش، به استناد اینکه انتخابات تقلب شده.» وانگهی گزارش حمله به #کوی_دانشگاه ، به رگبار بستن مردم در روز ۲۵خرداد، #بازداشت های گسترده بعد از انتخابات و اعتراض آرام و میلیونی در روز ۲۵خرداد و روزهای بعد به رهبری ارائه نشده است.

🔹۳. رهبری می‌فرمایند: «شما از کجا فهمیدید در انتخابات تقلب شد؟ چه دلیلی اقامه شد؟» انگار رهبری جلسه‌ای که روزهای قبل با نمایندگان کاندیداها داشتند و صحبت‌های مطرح شده را مدنظر قرار ندادند.

#میرحسین_موسوی #مهدی_کروبی

🔹۴. رهبری میفرمایند: «همون عصر شنبه که ایشون [ #میرحسین_موسوی ] ظهرش اطلاعیه داد [شنبه 23خرداد] شخصی رو پیش ایشون فرستادم،‌گفتم حالا یه تنبهی به ایشون میدیم، ایشون فورا عقب می‌کشه» اما #میرحسین بر روی «خط قرمزش» که «حق مردم» بود ایستادگی کرد.

🔹۷. در انتها هم خواندن روایت این دیدار به کتاب «فتنه تغلب» حواله داده می‌شود.

اما کاش فیلم کامل این دیدار و دیدار رهبری با نمایندگان کاندیداها منتشر شود تا بدانیم ادعای آقایان #میرحسین_موسوی و #مهدی_کروبی بر چه اساس بود و واکنش رهبری به اتفاقات اسف‌بار فردای انتخابات۸۸ چه بود.


@kaleme 
🔴گزارشی از وضعیت زندان تهران بزرگ و درویشان زندانی 

✍🏻#فائزه_عبدی‌پور

🔹جان زندانیان(درویش و زندانیان عادی) در #خطر است. بعد از هفت شهریور و حمله‌ی گارد زندان به تحصن درویشان، 99نفر در تیپ 4، 55نفر تیپ 2، 46 نفر پخش در سالن‌های مختلف تیپ 1،2و 4 ، و 8 درویش در بند امن زندانی هستند. 

🔹46 درویش به صورت دو نفر دو نفر، و به 22 سالن(بند)که مختص زندانیان جرایم عادی است منتقل شدند. به طور تقریبی درویشان زندانی، با حدود 10هزار زندانی در تعامل بوده و هستند. زندانیانی که در ابتدا، از سوی مسئولین زندان دستور به برخورد سبعانه با درویشان را داشتند، اما از آن سر باز زدند. 

🔹زندان فشافویه با رانت بازی به شدت سلسله مراتبی است: سروکیل بند/ وکیل بند/ انتظامات/ خدمات خدماتی‌ها اصولا از افغانهایی هستند، که وضعیت مالی بدی دارند، از فرودستان جامعه به شمار میروند و همچنین از زندانیان بی‌ملاقاتی به شمار میروند.

🔹با وجود اینکه از دستور به وکیل بندها داده شده بود،به درویش‌ها امکانات ندهند، توی راهرو جای خوابشان باشد، زندانیان با آنان ارتباطی نگیرند و صحبتی نکند اما زندانیان با دیدن درویشها، از وقایع گلستان هفتم و مرام درویشی و اتفاقات اجتماعی پرسش‌های خود را مطرح میکردند و پاسخ  میگرفتند.

🔹یا در جلسات مثنوی‌خوانی و سعدی‌خوانی درویش‌ها شرکت میکردند.

در بندهای جرایم عادی، تفکیک جرایمی صورت نگرفته، طبق اطلاعات خود زندانیان  در 4 تیپ زندان فشافویه حدود 90 جرم (از قتل، مشارکت در قتل، زورگیری، سرقت، سرقت مسلحانه، انواع قاچاق و... تا دله دزدی و موارد مالی و ...) هستند.

🔹به طور کلی در زندان فشافویه مواد مخدر یک تجارت بزرگ محسوب میشود، که مشخصا به صورت سیستماتیک و بی‌شک با هماهنگی زندان وارد زندان میشود، و بالغ بر 90 درصد زندانیان در این زندان و با شرایطی که ایجاد میشود اولین مصرف خود را در این زندان دارند و #مصرف‌کننده میشوند. 

🔹زندانیان مصرف کننده که در توالت‌ها یا سلول‌ها مشغول به مصرف هستند، و خود ناقل بسیاری از بیماری‌عفونی هستند، شب‌ها کنار سایر زندانیان(از جمله درویشان) میخوابند و بسیاری از بیماری های عفونی از این طریق به زندانیان منتقل میشود. 

🔹در زندان تهران بزرگ، بیماری‌های خاص مثل اچ آی وی مثبت و هپاتیت بشدت درحال شیوع است. و روند رو به رشدی دارد که مسئولان بهداری زندان هم از آن به خوبی آگاهی دارند. فقط در یک بند زندان (یک سالن از اندرزگاه 2 تیپ 4) 100 بیمار اچ آی وی مثبت و 50 بیمار مبتلا به هپاتیت وجود دارد. 

🔹که بعضا علاوه بر انتقال از طریق سوزن تزریق، حین درگیری‌های خشونت آمیز( خود زنی و خون خود را به دیگر زنی) به سایر زندانیان انتقال داده میشود.  که بدلیل صد البته سیستم زندان و تنبیه مجرمین مسبب اصلی آن است. روند رو به رشدی دارد.

و جهت درمان یا مشاوره ی آنان اقدامی صورت نمیگیرد.

🔹در زندان آب آشامیدنی پیدا نمیشود، زندانیان که اغلب از قشر فرودست هستند، امکان خرید آب را ندارند و از همان آب مصرف میکنند که منجر به بیماری های کلیوی حتما خواهد شد. آب گاهی میشود ده روز متوالی قطع شود و زندانیان امکان استحمام هم پیدا نمیکنند، و موجب شیوع بیماری‌های عفونی میشود.

🔹سیسیتم سرمایشی و گرمایشی زندان تهران بزرگ تقریبا همه‌سال خراب است، سرمای شدید عفونت ریه‌هایی که پیشتر بر اثر استعمال مواد مخدر(دیگران) از کار افتاده و دچار عفونت‌ها و مسمومیت‌ها شده است را بیمار تر میکند.  یا همه دچار سینه پهلو و سرماخوردگی میشوند درحالی که خبری از درمان نیست. 

🔹زندان تهران بزرگ فشافویه با وجود 13 هزار زندانی، یک پزشک دارد! یک پزشکی که بدلیل گذراندن طرح در این زندان است و خیلی وقتها حاضر نمی‌شود. بهداری خالی از دارو و از طرف دیگر بیمارستان طرف قرارداد زندان بدلیل بدهی به بیمارانی که از زندان منتقل میشوند رسیدگی نمیکنند. 

🔹#هشت_درویش زندانی بند امن زندان تهران بزرگ قویا از ارتباط با سایر زندان و زندانیان منع شده‌اند و در واقع تنها در انفرادی آنها باز شده است و خود هشت نفر باهم در ارتباط هستند. گو زندان از ارتباط زندانیان عادی با درویشان و مرام آنها و آگاهی زندانیان ترس دارد! 

🔹در این بین زندانیان علاوه بر ارتباط و دوستی با درویشان پای شعرخوانی‌های آنها مینشینند و زندانی های درویشی چون احمد ایرانی‌خواه و سعید دوراندیش با ایجاد کمپینی ازبیرون از زندان برای زندانیان رد مالی، منجر به آزادی چند زندانی شده‌اند. 

#رشته_توییت

@kaleme 
🔴چه کسی مرکز حقوق بشر رائول والنبرگ در کانادا را تاسیس کرد؟

✍🏻#نگار_مرتضوی

🔹مرکز حقوق بشر رائول والنبرگ در کانادا توسط اروین کاتلر، نماینده سابق پارلمان کانادا تاسیس شده که به جناح راست اسراییل نزدیک است. او از افراد کلیدی بود که خواستار خروج سازمان مجاهدین خلق از فهرست گروه‌های تروریستی بود و مریم رجوی را برای سخنرانی به پارلمان کانادا دعوت کرد.

🔹یکی از محققان ارشد مرکز والنبرگ، آلن درشویتز، حقوقدان آمریکایی و حامی ترامپ است. او هم از افراد کلیدی نزدیک به جناح راست اسراییل است که برای خروج سازمان مجاهدین خلق از فهرست گروه‌های تروریستی در آمریکا تلاش کرد.

🔹در سال ۲۰۱۴ در میانه مذاکرات هسته‌ای و قبل از توافق و تصویب برجام، اروین کاتلر که به جناح راست اسراییل نزدیک است، در پارلمان کانادا جلساتی با محوریت ایران برگزار کرد. او از مریم رجوی هم دعوت کرد که درباره نقض حقوق مردم ایران در پارلمان سخنرانی کند.

🔹گزارشی درباره افراد کلیدی حامی اسراییل که برای خروج سازمان مجاهدین خلق از فهرست گروه‌های تروریستی در آمریکا و کانادا تلاش کردند، از جمله اروین کاتلر و آلن درشویتز. در گزارش از افراد نزدیک به آنها نقل شده که گفته‌اند دشمن دشمن ما، دوست ماست.

🔹اروین کاتلر همچنین عضو کلیدی سازمان اتحاد علیه ایران اتمی است. یکی از مهم‌ترین لابی‌های مخالف مذاکره و برجام و از حامیان اصلی تحریم‌های اقتصادی فلج کننده علیه ایران. تعدادی از مقامات سابق دولت بوش و حامیان جنگ با ایران هم در این سازمان نقش دارند.

🔹جو لیبرمن، سیاستمدار آمریکایی نزدیک به مجاهدین خلق هم از دیگر اعضای سازمان اتحاد علیه ایران اتمی است. UANI

🔹برای آشنایی با سازمان "اتحاد علیه ایران هسته ای" میتوانید به سخنان چند روز پیش لیبرمن رئیس این سازمان در جشن نوروز سازمان مجاهدین در کنگره آمریکا مراجعه کنید .

🔹یکی از موسسان سازمان اتحاد علیه ایران اتمی، جان بولتون مشاور ترامپ و مقام سابق دولت بوش است که از طراحان اصلی جنگ عراق بود. یکی دیگر از موسسان هم مئیر داگان، رئیس سابق موساد بود.
#رشته_توییت

yon.ir/FN60B

@kaleme
🔴کاش می ماندیم

✍🏻#بابک_قناد

🔹فراخوان تجمع سینه به سینه منتقل شده بود. روز قبلش بهمون گفته بود #خس_و_خاشاک ، خیلی‌ها هم بازداشت شده بودند. دو سه روز گذشته هم اجازه هیچ تجمعی نداده بودند و با هر اجتماعی برخورد سخت میکردند. عصبی بودیم و پراسترس و البته سرخورده، بابت نابودی رویایی که برای #روزهای_سبز داشتیم

🔹زودتر رفتیم میدون انقلاب که ببینیم چی میشه. هفته قبلش یه تجمع بزرگ داشتیم همینجا، اون موقع هنوز #روزهای_سبز تیره و تار نشده بود، ناامیدانه خدا خدا میکردیم که بتونیم چیزی شبیه به تجمع هفته قبل داشته باشیم. از مترو انقلاب پیاده شدیم و رفتیم سمت میدون ...

🔹وعده راهپیمایی سکوت بود. ساکت و آروم، اما پر از شور. اس‌ام‌اس و تلفن قطع بود و دوستامون رو پیدا نکردیم، اما یه عده دیگه رو دیدیم. با اینکه چهره‌ها آشنا نبود، ولی همدیگه رو خوب میشناختیم. نمادهای سبز و انگشت‌ها به نشانه پیروزی بالا رفتن، از انقلاب به سمت «آزادی» حرکت کردیم.

🔹برخلاف تعجب، برخورد سختی نشد، کم کم داشتیم زیاد می‌شدیم، انگار همه همدیگه رو جذب میکردیم. سر جمالزاده که رسیدیم، دیگه تجمع شکل گرفته بود. یه عده شعار میدادن، ولی اکثریت ساکت و آروم، فقط نماد سبز داشتند و انگشتی به نشانه پیروزی .

🔹تقاطع آزادی-توحید، دیگه مطمئن بودیم تجمع شکل گرفته. با اینکه صف‌های اول بودیم، ولی یه حسی میگفت عقب‌تر، پر از آشناست. تقاطع بهبودی، بالای پل عابر، چیزی که میدیدم رو باور نمیکردم. تا چشم کار میکرد آدم بود و نماد سبز و عکس #میرحسین . انگار قبل از ۲۲خرداد، به وقت #روزهای_سبز بود

🔹هیجان جای عصبانیت رو گرفته بود و گرمای هوا فراموش شده بود، داشتیم میرفتیم سمت «آزادی». هر پل عابری که سرراه بود می‌رفتیم بالاش تا مطمئن بشیم از چیزی که داریم میبینیم. این شور و هیجان مخصوص همه بود، زن و مرد و پیر و جوون. انگار سیاهی و نکبتی روزهای قبل فراموش شده بود

🔹از اینور و اونور می‌گفتند #میرحسین هم داره میاد. باید هم میومد این شور و هیجان رو میدید. چون نزدیک «آزادی» بودیم، امیدوار بودیم بیاد آزادی. رسیدیم به میدون و مثل فیلم‌های انقلاب۵۷، یکی با عکس میرحسین از برج آزادی رفت بالا. میگفت وقتی میرحسین اومد، میخوام عکسش رو اون بالا ببینه

🔹کل #خس_و_خاشاک های تهران تو میدون آزادی بودند. خس‌وخاشاک سبز، با عکس میرحسین و کروبی، پر از شور و شوق و هیجان. دیگه مطمئن بودیم حماسه ساختیم. روزی سبزتر از همه #روزهای_سبز قبلی. روزی که فکر میکردند ماجرا تموم شده، اما تازه شروع آشنایی ما بود

🔹خیلی‌ها تصمیم گرفتند کنار ملت بایستند و اومده بودن، از چهره‌های سیاسی‌ای که «هنوز» بازداشت نشده بودند تا شجریان! میگفتن هنوز مردم دارن میان. میگفتن از آزادی تا فردوسی و حتی امام حسین پر از دوستان و آشنایانه. تجمع کوچکی که فکرش رو میکردیم، شده بود حماسه #۲۵خرداد.

🔹گفتند #میرحسین هم اومده بود و در بین جمعیت حرف زده بود. حماسه تکمیل شده بود. انگار دیگه وقت رفتن بود، اما کاش هیچ رفتنی نبود و همونجا میموندیم. کاش برای چند روز و شب میموندیم تا کنار میرحسین و فرزند احمد رایمون رو پس بگیریم.

#رشته_توییت

@kaleme
🔴چقدر همه چیز شبیه کودتای بیست و هشتم مرداد بود

✍🏻#ژیلا‌_بنی‌یعقوب

🔹ساعت دوازده و نیم شب جمعه به همراه یکی از دوستانم به میدان فاطمی رفتم.موتورسوارهایی با عکس احمدی نژاد در میدان فاطمی ویراژ می دادند و می گفتد :احمدی نژاد 24 میلیون رای آورده. مردم با بهت به آنها نگاه می کردند.علاوه بر موتور سوارها عده ای لباس شخصی هم در گوشه و کنار میدان فاطمی ایستاده بودند و با قهقهه‌های مستانه احمدی نژاد را پیروز میدان می خواندند و شعار می دادند:"بچه سوسول حیاکن !مملکت را رها کن"

🔹چقدر این صحنه ها آشنا بود ،انگار قبلا بارها این صحنه ها را دیده بودم.کجا دیده بودم؟چه چیزی را برایم تداعی می کرد؟ بغض گلویم را گرفت

🔹نمی توانستم حرف بزنم .بریده بریده به دوستم گفتم :چقدر همه چیز شبیه روایت هایی است که از کودتای بیست و هشت مرداد خوانده ایم .چقدر این آدم ها شبیه همان آدم هایی هستند که در تصاویر باقی مانده از حوادث تلخ بیست و هشتم مرداد در کنار شعبان بی مخ دیده ایم.

🔹راستی شب کودتای بیست و هشت مردادماه مصدق و یارانش چه کشیدند؟چه شبی بوده آن شب.؟
#رشته_توییت

@kaleme
🔴#۲۵_خرداد اکسیر بود؛ یاد رهبرانش سبز..

✍🏻#بهاره_هدایت

🔹#۲۵_خرداد حوالی عصر، از بیقراری و دلشوره داشتم تلف میشدم؛ ساعت ۵ شده بود و من به جایی اینکه انقلاب باشم تو میدون آرژانتین دنبال تاکسی میگشتم.. حالا کلا ۲ دقیقه نشده بود که منتظر تاکسی بودما! دستبند سبزمو کنار دستبند سفیدم بستم و نشستم تو تاکسی.

🔹راه بند اومده بود. حس میکردم روحم از بدنم جدا شده و خودش رفته میدون انقلاب و من اینجا باید وایستم پول خرد پیدا کنم بدم به راننده که از حوالی خ وصال گفت: پیاده شید، من دیگه جلوتر نمیرم!
با این فکر که چرا اینقدر پولدار نیستیم که با هلیکوپتر بریم سر قرار، پیاده شدم!

🔹حوالی پمپ‌بنزین وصال، جمعیت پراکنده اما قابل توجهی، داشتن میرفتن به سمت میدون انقلاب. خوشحال شدم که پس تجمع آبرومندی برگزار میشه! نمیدونستم که چی در انتظارمونه..

🔹یک ماه قبل با بچه‌های تحکیم رفته بودیم پیش یکی از اساتید که باهاش مشورت کنیم. رای ما کروبی بود و او طرفدار میرحسین.
به ما گفت: کروبی به‌جای خود، اما شما شخصیت موسوی رو نمیشناسید و و..و نتیجه‌گیری‌مون این شد: حیف اینم جو جنبش سبزی گرفتتدش! آخه میرحسین و آزادی؟!

🔹خلاصه از موسوی خوشم نمیومد. تیپیک انقلابی بود. پیش‌فرضم این بود که این آدما تو شکاف ملت و دولت، سمت ملت رو نمیگیرن، انگار قرارشون با خودشون همینه.. ولی اون مرد کار دیگه‌ای کرد..
از عصر #۲۵_خرداد دستبند سبز رو هم بستم؛ با خودم گفتم دیگه یکی شدیم، او هم از ماست..

🔹بالاخره رسیدیم میدون انقلاب.. و سیل جمعیت.. کی باورش میشد پویش قبل از انتخابات که با شعارهایی مثل لالا لالای لالای.. احمدی بای بای همراه شده بود و به کف و سوت و پایکوبی‌های شبانه آمیخته بود، حالا هم تداوم پیدا کنه؟! حالا که دهن به دهن میچرخید: #حکم_تیر_دارن..

🔹با یه دسته تازه‌وارد وارد جمعیت شدیم و شروع کردیم به شعار دادن.دقیق یادمه اولین باری بود که باید میگفتم: #یاحسین_میرحسین. چقدر گفتن این شعار سختم بود، به نظرم واپس‌گرایانه میومد.به خودم گفتم: این رمز وحدته تا وقتی اون پاش وایسته. اون کنار کشید ما هم کنار میکشیم..

🔹مشغول هوار زدن بودیم که ۳نفر برگشتن یه جوری نگاهمون کردن که یعنی چقدر شما ضایعید! بالاخره یکی اومد بهمون گفت: هیسسس.. #تجمع_سکوت ه ! دور و برمو نگاه کردم دیدم نه جدی سکوته! منم جوگیر، بعدش هر دو نفری رو که با هم بلند حرف میزدن خفت میکردم که: آقا سکوته، رعایت کنید!

🔹جدی جدی سکوت بود! اونقدر ساکت بود که یادمه یه لحظه سرمو گرفتم بالا یه جوری که فقط آسمون دیده میشد و دستهای سبزپوش برافراشته.. حس کردم هیچ صدایی نیست جز صدای شکستن هوایی که از حرکت آونگی این دستها بلند میشه..آخه چقدر یه چیزی میتونه باشکوه باشه..

🔹بعدش چیزی که توجهم رو جلب کرد حضور زنهای چادری و چند تا روحانی بود، و درست کنارشون دختر و پسرهای آلامد دست تو دست هم.یه جانباز ویلچرنشین هم دیدم، و یکی که با واکر اومده بود.
اعتراف میکنم معنایی از همزیستی تو ذهنم شکل گرفت که پیش از اون مطلقا نبود.

🔹آخرش منم رفتم بالای گارد خط brt، تا سر و ته جمعیت رو ببینم.. بیفایده بود! بگم طغیان جمعیت بود؟ بگم سیل بود؟ بگم خروش مردم بود؟.. نمیدونم.. فقط اشک به چشمت میاورد.. بالاخره اومدن.. این مردم معترض بالاخره زیر یه چتر، تو مدنی‌ترین شکل ممکن، اومده بودن کف خیابون..

🔹طرفای دانشگاه شریف، دیگه سکوت شکست. از شعارها اینو خیلی گفتیم: #خس_و_خاشاک تویی، پست‌تر ازخاک تویی،..
زور تویی کور تویی، #هالهٔ_بی_نور تویی، دلیر بی‌باک منم،
مالک این خاک منم. خدا این طبع شعر ایرانی‌جماعت رو ازش نگیره :)

🔹تو میدون آزادی جای تکون خوردن نبود؛ لبریز از جمعیت..
حسرت میخوردم که چرا شعارها یه‌دست نیست تا به گوش هلیکوپتری که مدام بالای سر مردم میچرخید، برسه و پیام رو درست منتقل کنه! البته چو افتاده بود که گیرنده پیام خودش تو هلیکوپتره!

🔹حوالی ۷ ونیم دیگه صدام درنمیومد. کم کم برگشتیم م انقلاب.
از ترس دستگیری خونه نرفتم. این شد که سر میدون انقلاب تاکسی گرفتم واسه شهرک غرب، خونه یه دوستی. ساعت ۸ونیم بود و هنوز نمیدونستم چه اتفاقی افتاده..و بله.. خبر رسید که ماشه رو چکوندن..

🔹۸ ماه آتش به سرمون ریختندو جنبش از رمق افتاد. تجربه ما این شد که از شدت سرخوردگی طی چند سال بعضیامون پیچیدن سمت راست امنیتی، و بعضیا سمت براندازی با تبلیغ جنگ و تحریم.
بقیه هم یه چیزی همین وسطا؛ یا تو زندان و حصر یا همین بیرون تو خفقان؛ هوادار این یا هوادار اون..

🔹#۲۵_خرداد اکسیری بود که امروز دوست و دشمنش دنبال تکرارش‌اند البته به نفع جریان خودشون. حیف که به ثمر ننشست.. اونها در ناحق‌شون پایدار بودن و مسلح، و ما.. چه میدونم.. شاید بی‌تجربه بودیم یا هرچی..
یاد رهبرانش سبز..
#روزهای_سبز
#رشته_توییت
@Kaleme
🔴پس از ۱۱۸روز انفرادی خبر راهپیمایی ۲۵خرداد۸۸ را شنیدم

✍🏻سیدمصطفی تاجزاده

🔹۲۳خرداد۸۸ #المیرا دختر ۱۶ساله برادرم در کما بود. ۱۱شب از بیمارستان برگشتم. سرایدار مجتمع گفت عصر برای بازداشت شما آمده بودند. گفتند چیزی به شما نگویم ولی به‌نظرم دوباره برمی‌گردند. امشب منزل نمانید. گفتم کاری نکرده‌ام که نگران باشم. نیم ساعت بعد در خانه بازداشت شدم.

🔹یکشنبه صبح #مرتضوی با احضار من در اوین گفت: شخصا به تو تفهیم اتهام می‌کنم تا کسی جز خودم نتواند آزادت کند.
-به چه جرمی؟
-مصوبات جلسه دیشب دفتر سیاسی جبهه مشارکت که تصویب کردید کشور را به آشوب بکشید.
-ولی من بیمارستان بودم.
جا خورد و گفت: به‌هر حال تو با آشوبگرانی!

🔹مرتضوی: کی دست از آشوبگری برمیدارید؟
-تا وقتی تو و امثال تو را سر جایتان بنشانیم.
-چیزی می‌خواهی؟
-نه، فقط مردانگی کن و از سلامتی/فوت دختر برادرم به من خبر بده.
-باشه حتما.
و خبر نداد تا ۴۲روز بعد در تنها تماس تلفنی با #همسر عزیزم در انفرادی ۴ماهه از مرگ او مطلع شدم.

🔹در انفرادی و در بی‌خبری مطلق بودم تا پس از ۱۱۸روز با #امین‌زاده هم سلول شدم. اولین بار بود که خبر راهپیمایی تاریخ‌ساز میلیون‌ها زن و مرد آزاده هموطنم در ۲۵خرداد۸۸ را شنیدم. به ایرانی بودنم افتخار کردم. تحمل هر دشواری در راه این مردم شریف شیرین است.

🔹پ.ن: ۹ماه بعد بدون امضای مرتضوی به مرخصی آمدم زیرا در این فاصله، جلاد مطبوعات و متهم ردیف اول جنایت کهریزک و قتل خانم زهرا کاظمی عزل شده بود.
#رشته_توییت

http://up.upinja.com/ki4gj.jpeg

@kaleme
🔴۳۰ خرداد ۸۸ در بند ۲۰۹
✍🏻#ضیا_نبوی

🔹۳۰ خرداد ۸۸ توی بند ۲۰۹ غلغله بود، چراش رو اما هیچکدوم نمی‌دونستیم! ۲۳ نفر بودیم، سر و ته کریدور ۵ رو ( ۳ تا سلول دونفره و یک سلول انفرادی) بسته بودند و ما رو اونجا ول کرده بودند..
واسه همین دسترسی‌ به راهرو اصلی خوب بود و صداهائی که از اونجا می‌اومد رو می‌شنیدیم

🔹صدای جمعیتی که معلوم بود دارند اونجا پذیرش میشن، جمعیتی که بصورت غیرطبیعی زیاد بود. فردا صبح راهرو اصلی ۲۰۹ شبیه جلسه امتحان کنکور بود. معلوم بود که اتاق بازجوئی دیگه جا نداره و ملت رو توی راهرو ها روی صندلی نشوندند و بهشون برگه میدن و ازشون بازجوئی جمعی می‌کنند..

🔹چند روز بعد یکی از بازداشتی‌ها رو دادند کریدور ما، تازه دانشجوئی بود پر شر و شور اما وحشتزده! هیچی در مورد اینکه چی شده نمی‌گفت، به ما اعتماد نداشت. چند روز بعد چیزهای ترسناکی از مکان نامعلومی گفت که توش کتک خورده بود.
پاچه هاش رو بالا داد، پاهاش کلا سیاه شده بود!
#رشته_توییت
@kaleme
🔴چرا مطالبه محاکمه #ریخته_گران مهم است؟

✍🏻#میلاد_گودرزی:

🔹ریخته‌گران یکی از دانه‌درشت‌های پرونده #بانک_سرمایه است که اگر او را به پای میز محاکمه بکشانیم، بهتر میتوانیم سراغ بقیه برویم.
متهمین این پرونده ۳لایه اند. لایه‌ی اول و پایین‌ترین سطح همین‌هایی‌اند که الان درحال محاکمه‌اند

🔹لایه۱ مدیرعامل و اعضای هیئت‌مدیره‌اند که عمدتاً ماشین امضا بوده و اگرچه متخلف و مستحق محاکمه‌اند، اما طراح نبوده‌اند.

🔹لایه‌ی دوم طراحان و شبکه‌سازان نظیر #ریخته_گران و محمد #امامی هستند. و لایه‌ی سوم «شیوخ» و «آقازاده‌های درسایه»اند که در مقام توصیه و «ناظر» نقش ایفا کرده‌اند!

🔹دادگاه‌ها تا اینجا انصافاً با نقش‌آفرینی دقیق، قاطع و عادلانه‌ی قاضی و نماینده دادستان خوب پیش رفته اما مطالبه‌ی ما ورود قاطع به لایه‌های ۲ و ۳ است. ورودی که شاید به عزمی فراتر از ارکان دادگاه نیاز داشته باشد.

🔹ما هم بازیگران لایه ۲ و ۳ را شناسایی کرده و یکی یکی معرفی خواهیم کرد.
#رشته_توییت

@kaleme
🔴آقای مرتضوی اگر امیر زنده بود الان فقط سی و پنج سال داشت.

✍🏻#حسین_معصومی

🔹چند روز بعد از #١٨تير 88، یکی از بچه ها خبر داد که یکی از دوستانش رو 18 تیر بازداشت کردند و بعد هم در بازداشت کشته شده. گویا دوست دوران بچگی و هم بازی بودند. ما هم به رسم همیشه قراری گذاشتیم که برای تسلیت پیش خانواده اش بریم. این دیدار به جرات یکی از تلخ ترین خاطرات زندگی من شد.

🔹البته قبلا هم دیدار خانواده #سهراب_اعرابی رفته بودیم. تلخ بود. اما این بار خبر شوکه کننده تر بود.دوست یکی از هم انجمنی ها کشته شده بود.انگار مرگ یک قدمی همه ی ما ها ایستاده بود.پدر امیر بی تابی عجیبی داشت.

🔹نکته این جا بود که امیر رو با بدن پاره پاره تحویل خانواده داده بودن،برای اینکه معالجه بشه و تضمین گرفته بودن که برگرده. و این حسرت که امیر اگر بر نمی گشت و #کهریزک نمی رفت الان زنده بود. اما گذشته رو علاجی نیست.

🔹روز چهلم دوست امیر براش گیتار میزد و می خوند: اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم تورا می سپارم به دلهای شکسته. این اهنگ هم از اون روز برای من اهنگ #امیر_جوادی_فر هستش. هر سال سالگردش رو رفتم. عین یک عبادتگاه شد برام. به چشم دیدم که هر سال جمعیت کمتر شد. ولی درد امیر من رو ول نکرد.

🔹فکر اینکه امیر عاشق بود. #لبخند رو داشت. شاعر بود. شاید اصلا خیلی سیاسی هم نبود.این که اون روز که کشته شد من 19 سال داشتم و الان 29 سالم شده. اینکه ده سال گذشته. آقای #مرتضوی شما که دائم الزیاره هستی.یک بار با خودت فکر کردی که اگر امیر زنده بود الان فقط سی و پنج سال داشت.
#رشته_توییت

@kaleme
🔴روایت‌هایی از اعتراف‌گیری اجباری و انجمن پادشاهی

✍️ بهمن احمدی امویی

🔹#اعتراف_گیری اجباری سابقه‌ای بس طولانی در جمهوری اسلامی دارد. یکی از گروه هایی که در خرداد ۸۸ از اعتراف‌های آنها برای سرکوب جنبش سبز استفاده شده، انجمن پادشاهی و افراد نزدیک به این گروه بودند. در زندان روایت‌های جالبی از این ها شنیدیم.

🔹‏این انجمن تماما زیر نظر وزارت اطلاعات دولت احمدی نژاد فعال بود و خودشان نمی دانستند، علنی جشن تولد برای هیتلر گرفتند با حضور مهمانانی از آلمان در فراهنگسرای ارس باران. در جلساتشان قرآن آتش می زدند و شعرهای حماسی در قتل و عرب ها و فضیلت ایرانی ها می‌خواندند و فیلم گرفتند.

🔹‏سال ۸۵ چند نفری از این ها به کردستان عراق رفتند و در آنجا در رادیویی برنامه‌ای در رد اسلام داشتند و توهین‌هایی هم به مقامات کشور و دین اسلام می‌کردند. اما سال ۸۶ به ایران بازگشتند - با همکاری وزارت اطلاعات - چند روز بازداشت بودند و بعد رها شدند.

🔹‏اردیبهشت ۸۸ و یک ماه مانده به کودتا، به سراغ این ها رفتند و دوباره بازجویی اما این بار باید اعتراف می‌کردند که همین الان از عراق آمده‌اند و هدف آنها بی‌ثباتی سیاسی کشور در پی حوادث پس از انتخابات است. قول هم گرفتند بعد از این اعتراف آزاد می شوند

🔹‏قبل از دادگاه چندین بار با حضور ماموران اطلاعاتی و نفراتی از قوه قضائیه برنامه و شیوه حرف زدن در دادگاه را تمرین کردند. پس از اعتراف در دادگاه با خوشحالی از محل دادگاه انقلاب تا زندان اوین زدن و رقصیدن که به زودی خلاص می شویم.

🔹‏یکی شان به حدی امیدوار بود که از خانواده اش کتاب‌های کنکور را درخواست کرد و شب و روز می خواند به این امید که بازجو به او گفته آزاد می‌شوی و می‌توانی در کنکور هم شرکت کنی. اما یک روز دو نفرشان را اعدام کردند. یکی هم همان جوان ۱۹ ساله، برای مابقی هم حکم های ابد و ۱۰ ساله و ۱۵ ساله

#رشته_توییت
@kaleme
🔴 مشاهدات میدانی یک خبرنگار در لردگان

✍🏻#ترانه_بنی‌یعقوب

هفته پیش به لردگان رفتم. مردم بیش از هر چیز نیاز دارند، حرف هایشان را بزنند. در این رشته توییت حرف های مردم و دکتر ناصر عمادی که برای کمک به مردم به لردگان رفته را می آورم.

پسرجوانی اهل روستای «مرادون» از روستاهای مجاورچنارمحمودی، می‌پرسد آیا صحبت کردن با بیمارها خطری ندارد؟ مرد دیگری از روستای «کوشکی» جوابش را می‌دهد: «ایدز که اینطوری منتقل نمی‌شود، در هوا نیست حتی با بوسیدن و بغل کردن هم منتقل نمی‌شود. مردم منطقه خیلی کم دراین باره می‌دانند.»

«ما از بیماری نمی‌ترسیم ولی باید آگاهی داشته باشیم. می‌دانی این روزها خیلی‌ها به بچه‌هایشان اجازه نمی‌دهند مدرسه بروند. فامیل ما در لردگان آب خانه‌شان را نمی‌خورد رفته آب معدنی خریده ببینید که چقدر ما نیاز به آگاهی داریم.»

«روستای ما ۲۶۰۰ نفر جمعیت دارد. شغل اصلی ما دامداری است. ۲۰ درصد هم کشاورزی می‌کنند و ۱۰ درصد هم برای کار به‌شهرهای مجاور می‌روند. همه جای ایران اعتیاد هست و نمی‌توانیم بگوییم فقط در روستای ما اعتیاد هست. این روستا بهترین دامداری‌ها را دارد و مرکز تولید گوشت قرمز و بره است»

همسر و کودک یک سال و نیمه مرد مبتلا به ویروس اچ‌آی‌وی هستند. سه فرزند دیگرشان و خودش مبتلا نیستند: «همسرم آمپول که زد ۲۴ ساعت بعد حالت تهوع و سردرد گرفت. بچه هم شیر مادرش را خورد و مبتلا شد. چرا من که آمپول نزدم طوری‌ام نشد.»

«می‌دانم حرف‌هایم را نمی‌نویسی اما کمی جرأت داشته باش.می‌گویند ۲۶ نفر در روستای ما مبتلا شده‌اند. من فقط آزمایش۲۷ نفراز خانواده خودم را دارم. ما شدیم مرکز اچ‌آی‌وی ایران، این که دیگر محرمانه نیست که پنهانش می‌کنند. علت واقعی فاجعه را پیدا کنند ما هنوزعلت بیماری‌مان را نمی دانیم.»

«ما سوختیم و تمام شدیم. یک بیماری داریم که هرچقدر هم بخواهند بگویند یک بیماری است تا پایان عمر با ما هست و از بدنمان بیرون نمی‌رود. این را تحمل می‌کنیم ولی دیگر حرف‌هایی نزنند که اینطور ما را برنجاند.»

مردی که فرزند یک سال و نیمه‌اش هم مبتلا به اچ‌ آی‌ وی است مثل اغلب اهالی این روستا کشاورز است:«بچه خواهرم ۱۲ ساله است و مبتلا شده اما پدرش منفی است اینها واقعاً ما را کلافه کرده یکی بیاید برای ما این ماجرا را توضیح بدهد.»

با اسهال و استفراغ شدید دو ماه قبل به بیمارستان لردگان منتقل شد. «اسهال و استفراغم بند نمی‌آمد کلی هم آزمایشم کردند، اما علت را نفهمیدند. بعد که آمدم خانه، بهیار آمد و آن سوزن را به من زد. بعد گفتند برو شهرکرد آزمایش بده. الان همه با هم می‌رویم آزمایش می‌دهیم.»

«مگر می‌شود راحت از این ماجرا گذشت. آخر این همه یک مرتبه بیمار شده‌اند کسی هم جوابمان را نمی‌دهد. تعداد بیمارها خیلی بیشتر از آن است که اعلام می‌کنند. نمی‌دانم چرا نمی‌خواهند آمار واقعی را اعلام کنند.»

دکتر عمادی، بیش از ده سال در زمینه ایدز کار کرده: «در پاکستان هم یک بار چنین اتفاقی رخ داد و منطقه‌ای با تعداد بالای ابتلا به اچ‌آی‌وی شناسایی شد. آن وقت دولت از همه پزشکان و نهادهای بین‌المللی درخواست کمک کرد. این مسأله نیازمند تحقیقات میدانی پزشکی گسترده است.»

دکترعمادی: «یک فرد وقتی می‌شنود آزمایشش مثبت است دچار شوک روحی و روانی می‌شود. در این شرایط باید برایش خیلی مسائل توضیح داده شود. به اصطلاح گفته می‌شود فرد مبتلا به اچ‌آی‌وی وارد یک زندگی جدید می‌شود. اصلاً نباید به این فرد سرکوفت زده شود. مثلاً اگر معتاد است نباید سرزنشش کنند.»

دکتر عمادی: «آزمایش گرفتن مخفیانه خلاف مقررات و آیین نامه‌های بیماران مبتلا به اچ‌آی‌وی است و اگر به افراد توضیح داده می‌شد و این آزمایش از آنها گرفته می‌شد و از بیمارهم برای این آزمایش اجازه می‌گرفتند عواقب کمتری از واکنش‌های مردمی را شاهد بودیم»

دکتر عمادی: «باید همه آرایشگاه‌های زنانه و مردانه کنترل شوند و از وسایل قدیمی مثل تیغ و قیچی استفاده نشود یا در خانه‌ها افراد به هیچ عنوان از وسایل شخصی یکدیگر مثل تیغ استفاده نکنند. متخصصان می‌تواند کسانی را که سه چهار روزی است ویروس وارد بدنشان شده نجات دهند.»

دکتر عمادی: «مردم منطقه باید راه‌های انتقال بیماری را بشناسند. بدانند دست دادن و بوسیدن باعث انتقال بیماری نمی‌شود. آنها به کمک‌های روان درمانی احتیاج دارند چون شوک بزرگی دیده‌اند اجتماع، دولت و خانواده باید در کنار بیمار بایستند و حمایتش کنند نه اینکه مقابلش قرار بگیرند.»

#رشته_توییت

@Kaleme