سایت خبری-تحلیلی کلمه
50.1K subscribers
5.49K photos
2.06K videos
156 files
7.95K links
کانال رسمی سایت خبری-تحلیلی کلمه در تلگرام.
www.kaleme.com

ارتباط با کانال کلمه
@kaleme_admin

📷 اینستاگرام:
instagram.com/kalemeh/
Download Telegram
🔴کارشناسان را دو دستی تقدیم همانهایی می‌کنید که به آنها استکبار جهانی می‌گویید!

🎙️فرشاد مؤمنی
اقتصاددان

🔺ببینید چقدر طنز تلخی می‌شود که در مقام شعار، ژست بگیرید و حرفهای رادیکال ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی بزنید، بعد خودتان با بی‌ثبات‌سازی اقتصاد کلان، ریشه تولید را در این کشور بسوزانید و ما را به اسارت اراده خارجی‌ها درآورید و تمام ظرفیت‌های شغلی کشورمان را تقدیم آنها کنید.

🔺این همه منابع انسانی و مادی بین نسلی کشور صرف تربیت کارشناس می‌شود اما چون مشاغلی که حق اینهاست را به خارجی‌ها تقدیم می‌کنید، با بلاهت و نادانی آنها را سرخورده می‌کنید یا در داخل با افسردگی و عوارض آن درگیر می‌شوند یا اینکه آنها را دو دستی تقدیم همانهایی می‌کنید که در تبلیغات رسمی به آنها استکبار جهانی می‌گویید.

🔺اگر می‌خواهید بحران سرمایه‌گذاری حل شود، دیگر نباید به نام دولت، سیاست‌های شوک‌درمانی را در دستور کار قرار دهید. حکومت گرامی در این زمینه با بحران یادگیری روبه رو است؛ یعنی فهم نظری و فهم تاریخی همه پیشکش! از تجربه‌های عملی خودش هم قادر نیست درس بگیرد. از یک سو می‌گویند دنبال سرمایه‌گذاری هستیم، از سوی دیگر هم زمزمه راه انداخته‌اند که گویی شوک به نرخ ارز کافی نبوده، حالا می‌خواهند شوک به قیمت بنزین و بقیه حامل‌های انرژی را هم در دستور کار قرار بدهند. در حالی که اگر شما فضای کلان را بی‌ثبات کردید، محال است بتوانید بر بحران سرمایه‌گذاری غلبه کنید و مشکل تولید را حل کنید.

📎منبع و متن کامل
@kaleme
🔴 پاسخ‌گویی؛ تکلیف نظام و حق مردم

رضا بهشتی‌معز

▫️شلختگی و پارگی شریان‌های مدیریت کشور که با دلالت و مهارت شخص اول نظام در طول دستکم سی‌سال گذشته پدید آمده باندازه‌ای است که خطر کشت و رشد همه جریان‌های رادیکال از چپ انقلابی تا راست آنارشیست را گستاخانه به آزمون گذاشته است. این مرد نه اینکه نداند، بلکه نمی‌خواهد و هیجانات نفسانی و فرقه‌ای نمی‌گذارد بداند که پیامدهای پاسخگونبودن شخص اول تنها به او ختم نخواهد شد و همه مراتب کشوری را آلوده خواهد کرد که می‌بینیم کرده است. مراتب لشگری را هم او با انضباط امنیتی سخت تنها نسبت به خود پاسخگو کرده است که طبعا حیثیت و وجاهت ملی ندارد و حتی شکننده و خطرناک است.

▫️مردم خود عیان می‌بینند که هر جنایت و فضاحتی چون فاجعه بندرعباس (و موارد مشابه پیشین) در کلان‌سطح ملی امروز مقصر آشکار واقعی و پاسخگو ندارد تا نمایندگان واقعی مردم گریبان او را بگیرند و تکلیف خود را با او یکسره کنند. فرار رهبری از پاسخگویی امروز همه (حتی اخلاق عمومی) را آلوده کرده و ارعاب الیگارشی فاسد جایی برای اعمال قدرت مردم و تنفس اراده عمومی نگذاشته است. رهبری اصرار پنهان دارد مردم را به فلاکت و ناتوانی مطلق رسانده و ناگزیر بشوراند و این جز فروپاشی انسجام و یکپارچگی ایران نیست و دود آن به چشم ایران عزیز و مردم خواهد رفت.

▫️رهبر برابر قوانین اساسی و شواهد تاریخی باید پاسخگو باشد، او همچون یک شهروند مسئول باید از اختیارات و امکانات تخصیصی خود در برابر چشمان آزاد مردم و کارشناسان منتقد دلسوز دفاع کند و مردم را نسبت به شیوه‌های نادرست حکمرانی و آسیب‌های پدیدآمده از این حکمرانی در نزدیک چهاردهه گذشته آگاه و قانع کند و اگر مردم نمی‌پذیرند بحکم شرع و قانون رد امانت کرده و صاحبان حقوق را نسبت به انتخاب متولی صالح و ملی، مخیر و مختار کند. مردم اقلیت شیفته آقا و فرقه منسوب برخوردار و هوادار او نیستند، مردم آحاد منتشر در پهنه یک قلمرو ملی‌ند و راههای اعمال اراده آنها هم مضبوط و روشن است!

📎پ.ن: با دلی پر درد از فاجعه بندرعباس و پس از گفتگوی تلفنی آشوبناک و تلخ با یکی از مریدان روحانی رهبر که در تماسی با من جاهلانه از دو نکته دفاع می‌کرد:
اختیارات فراقانون رهبری و
مسئولیت پاسخگویی رهبر در برابر خداوند عالم!

*فیس‌بوک نویسنده
@kaleme
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«تا زمانی که آقای خامنه‌ای و هسته اصلی وفادار به ایشان هستند، به هیچگونه رفراندومی گوش نخواهند داد. امکان دارد که شش ماه، یکسال آینده، به هر دلیلی عمر طبیعی آقای خامنه‌ای تمام بشود و هسته سخت قدرت از هم بپاشد، آن زمان باید ببینیم با چه افرادی روبرو هستیم. الیگارشی اگر بخواهد جایگزین باشد، موقعی تن به رفراندوم میدهد که منافعش حفظ بشود. یعنی تن به رفراندوم گسترده به معنای از دست دادن منافع، نخواهد داد».

🎥 صدیقه وسمقی، حاتم قادری، مصطفی مهرآئین در گفتگو با حسین رزاق

برنامه امکان | استودیو پات
📎بخش اول 📎بخش دوم

@kaleme
🔖نام او «مطلب» است، اما هزاران فریاد ناگفته را در دل دارد. من اینجا هستم، در همان اتاق، و هر روز می‌بینم که چگونه دارد آب می‌شود. بدانید که این‌بار نیز، نه فقط یک «خطا»، بلکه در حال ارتکاب «جنایتی» دیگر هستید. جناب دادستان این جنایت را متوقف کنید و اجازه بدهید درمان مطلب احمدیان که به گفته پزشکی قانونی، پزشکان زندان و پزشکان معتمدتان در زندان امکان پذیر نیست در بیرون زندان ادامه پیدا کند، دست از لجاجت بردارید؛ جان یک انسان در خطر است.

از یادداشت مهدی محمودیان از زندان اوین درباره هم‌بندش مطلب احمدیان

@kaleme
🔴 نام او «مطلّب» است…

مهدی محمودیان
زندان اوین

▫️در اتاقی از زندان اوین، کنار من جوانی زندگی می‌کند که هر روز مقابل چشمانم آب می‌شود. نامش «مطلب احمدیان» است. ۱۶ سال است که در زندان به‌سر می‌برد. وقتی بازداشت شد، بیش از ۲۵ سال نداشت؛ حالا ۴۲ ساله است. تمام جوانی‌اش را میان دیوارهای بلند و سلول‌های سرد گذرانده. هیچ قتل و جنایتی در پرونده‌اش نیست. هیچ خونی بر زمین نریخته. اما چنان تاوانی می‌پردازد که گویی دستگاه امنیتی و قضایی تصمیم گرفته‌اند انتقام همه‌ی اعتراضات و تمام نافرمانی‌ها را یکجا از او بگیرند.

▫️مطلب، فرزند روستاست؛ زاده‌ی کوه و دشت. از کودکی کار کرده و نگذاشته سختی‌ها زندگی‌اش را بشکنند، زندان هم او را نشکسته است اما شکنجه‌گران استخوان‌بندی‌اش را، سلامتی‌اش را، شکسته‌اند و امروز، او با بدنی پر از زخم و درد ــ حاصل دو سال سلول انفرادی، توده‌ای در اثنی‌عشر، دستگاه گوارشی ویران، فتق پاره‌شده و کمری که در همان سلول‌ها شکست ــ در میانه‌ی بحرانی حیاتی قرار دارد.

▫️پزشکی قانونی به صراحت اعلام کرده که ادامه‌ حبس برای او ممکن نیست و باید برای درمان فورا از زندان مرخص شود؛ حتی پزشکان معتمد دستگاه قضایی نیز همین را تأیید کرده‌اند. اما دادستان، با لجاجتی دونِ شأن انسان، همچنان با توقف موقت حکم مطلب مخالفت می‌کند. آیا عدالت چنین است؟ آیا آنانی که میلیاردها تومان از بیت‌المال دزدیدند، جان و مال مردم را به یغما بردند و با وثیقه‌های سنگین، مرخصی‌های متعدد و «عفوهای ویژه» آزاد شدند، از مطلب بی‌گناه‌تر بودند؟
آیا جرم مطلب، تنها روستازاده بودن است؟
این‌که خانواده‌اش برای تأمین وثیقه‌ی ۵ میلیارد تومانی، تمام خانه‌های ساده‌ی خواهر، برادر و مادرش را رهن گذاشته‌اند اما هنوز کافی نیست، چون دادستان می‌گوید: «پول بیشتری بیاورید»؟

▫️چرا دستگاه قضا فقط با فقرا قاطع است، و فقط با بی‌قدرتان قانون‌مدار؟ در این سال‌ها، ده‌ها مفسد با سلام و صلوات و تبریک عید، از زندان آزاد شدند. اما مطلب، با بدنی که زیر شکنجه خم شده، با آن‌که همه‌ی دارایی خانواده‌اش را وثیقه گذاشته‌اند و هفت نفر از وکلا و کارمندان دولت را به عنوان کفیل معرفی کرده، و با وجود هشدارهای پزشکان مورد اعتماد قوه قضاییه، همچنان در زندان است و حکمش حتی موقتا متوقف نمی‌شود.

▫️حالا که آخرین روزنه‌ها نیز بسته شده، تصمیم گرفته از شنبه دست به اعتصاب غذا بزند؛ اعتصاب تر. یعنی فقط آب، نمک و چند حبه قند؛ و نه چیز دیگر. این تصمیم کسی است که هر آنچه داشته از او گرفته‌اند، و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. ما را ببخشید اگر فریادمان تلخ است. ما را ببخشید اگر زبانمان آغشته به خشم شده است. اما دستگاه قضایی و امنیتی، دیگر نه قانون اجرا می‌کند و نه عدالت. فقط انتقام می‌گیرد؛ انتقام از صداهایی که باید خاموش می‌شدند، اما هنوز حرف می‌زنند؛ از انسان‌هایی که باید له می‌شدند، اما هنوز نفس می‌کشند. این انتقام، رسم جمهوری اسلامی‌ست. اگر نیست، پس بگویید: چرا مطلب احمدیان هنوز در زندان است؟

▫️نام او «مطلب» است، اما هزاران فریاد ناگفته را در دل دارد. من اینجا هستم، در همان اتاق، و هر روز می‌بینم که چگونه دارد آب می‌شود. بدانید که این‌بار نیز، نه فقط یک «خطا»، بلکه در حال ارتکاب «جنایتی» دیگر هستید. جناب دادستان این جنایت را متوقف کنید و اجازه بدهید درمان مطلب احمدیان که به گفته پزشکی قانونی، پزشکان زندان و پزشکان معتمدتان در زندان امکان پذیر نیست در بیرون زندان ادامه پیدا کند، دست از لجاجت بردارید؛ جان یک انسان در خطر است.

*کانال نویسنده
@kaleme
Forwarded from کافه نون
سارا فلاحی، نماینده اصولگرا:
مجلس زن‌ستیزانه عمل می‌کند!

♾️ فراکسیون زنان احساس می‌کنند که این مجلس، مثل مجلس قبلی واقعاً در حوزه انتخاب خانم‌ها به عنوان عضو هیئت رئیسه، زن‌ستیزانه عمل می‌کند و به حضور زنان در این جایگاه اعتقادی ندارد.

♾️ نمایندگان مجلس به توانایی نمایندگان خانم توجهی نمی‌کنند بلکه بیشتر جنسیت‌گرا هستند. از نظر من این فضا باید شکسته شود و از توانایی همه افراد در هیئت رئیسه استفاده شود.

♾️ شروع کردند به مهمانی دادن، انجام لابی‌های مختلف و هدیه دادن… با اجحاف در حق خانم‌ها می‌خواهند به هر طریقی به هیئت رئیسه مجلس راه پیدا کنند… حداقل اگر ما زنان به هیئت رئیسه راه یافتیم تپق نمی‌زنیم و بلدیم که بدون متن، موضوعی را مطرح کنیم.

@CafeNoun
🔴 چاپلوسی و فساد مکمل یکدیگرند

✍️ صفدر نظری

لازمه همه نظام‌های سیاسی برای حکمرانی سه مؤلفه ۱-مشروعیت ۲-مقبولیت ۳-کارآمدی است. هر  حکومتی فاقد یکی یا هر سه مؤلفه باشد زمینه برای چاپلوسی فراهم می‌گردد. چاپلوسی در حکومت دموکراتیک خیلی کمتر وجود دارد. زنجیرهای استبداد همیشه با حلقه های کوچک سکوت و چاپلوسی ساخته می‌شوند. در چنین جامعه‌ای بستر برای چاپلوسی فراهم است و افراد عطای مروت و جوانمردی را به لقایش می بخشند. گاهی چاپلوسی نسبت به شخصی صورت می‌گیرد که صاحب‌منصب حکومتی است. چاپلوسان در پی ترویج، تبلیغ و قدیس‌ سازی هستند، تا بر نفوذ شخص حاکم بیفزایند. چاپلوسی از رذایل اخلاقی است. معمولاً چاپلوسی، فرهنگ رایج جامعه استبداد زده است.

مستبدان از چاپلوسی لذت می‌برند و مزد آن را می‌ پردازند. این فرهنگ بر فرد و جامعه تاثیرات زیانباری دارد. چاپلوسی بیماری خطرناکی است که شمشیر مستبدان را تیزتر و عوام را به‌ سوی مستبدان می‌خواند. در این رهگذر متملقان بی هنر از نردبان قدرت بالا می‌روند و سر نوشت محتومی برای ملت خود رقم می‌ زنند.

در جوامع استبداد زده، مبنای تقسیم قدرت و مناصب، تخصص و کارآمدی نیست بلکه براساس میزان وفاداری و تسلیم افراد در برابر صاحب منصبان است. برای رسیدن به مناصب آب‌ و نان‌ دار، تملق، چاپلوسی، وفاداری بی‌ چون‌ و چرا«برای تأمین منافع»، پله ترقی و پیشرفت برای منصبی بالاتر می‌شود.
این بیماری و رذیله اخلاقی،کم کم به فرهنگ تبدیل می‌شود و افراد راه رسیدن به نان‌ و آب را تملق و سرسپردگی می‌دانند.

این‌چنین است که مردم و جامعه‌ای روی خوشبختی را هرگز نخواهند دید. تملق و چاپلوسی در جامعه، نهاد قدرت را نشانه می‌رود. اگر جامعه به آن واکنش نشان ندهد و در میان صاحب منصبان رواج یابد، جامعه را به تباهی می‌رساند. هرجا قدرت باشد، تملق و چاپلوسی لانه می‌کند، چون قدرتمندان از تملق خوششان می‌آید و لذت می‌برند.

فرهنگ چاپلوسی و نوچه‌‌پروری معلول ساختارهای آلوده است. هرچه ساختار فاسدتر تملق و چاپلوسی رواج بیشتری می یابد. در این محیط آلوده راه رشد و ترقی از اتوبان تملق می‌گذرد و راستی و درستی در چنین محیطی همیشه به بن بست ختم می شود و برای آن راهی نیست. با گذشت زمان این بیماری مانند طاعون همه‌ گیر می شود و به فرهنگ عمومی تبدیل می‌شود.

افراد ناکارآمد و آلوده به فساد بر مصادر امور دست می‌ یابند و ساختارهای آلوده  و تملق پرور و ناسالم به‌ وجود می‌آیند و جامعه از انسان های کاردان، متخصص و سالم  تهی گشته و کارآمدی و بهره‌وری‌ پائین می‌آید در نتیجه فرو پاشی ساختاری نیز شکل می‌گیرد.

تملق، مدیحه‌سرائی به مزاج صاحبان قدرت خوش آید و آن ها دچار عجب، غرور، تکبر و خود برتربینی شده از حالت طبیعی خارج و به استبداد رأی و خود بزرگ‌ پنداری و به بیماری مالیخولیائی دچار می شوند.

گوینده، ستایش‌ شونده را به فخر فروشی و کبر ورزی وامی‌دارد و مغرورانه خود را از پند ناصحان بی‌ نیاز و برای خود، مقامی رفیع و دست‌ نیافتنی تصور می کند و خود و جامعه را به سراشیبی هلاکت می‌کشاند.

این است که شاهان و مستبدان مغرور و متوهم، مردم را به سختی و بدبختی می‌افکنند. ایران از چاپلوسانی که حاکمان بی‌هنر را تا عرش الهی بالا برده‌اند داغ ها بر تن دارد.

*رسانه تحکیم ملت
@kaleme
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تجمعات اعتراضی معلمان در شهرهای مختلف کشور

همزمان با فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، معلمان شاغل و بازنشسته در نقاط مختلف کشور، تجمعات اعتراضی در اعتراض به شرایط معیشتی، آموزشی و حقوقی خود برگزار کردند. این تجمعات در حالی برگزار شد که دستگاه‌های امنیتی و انتظامی با احضارها و اعمال فشارهای شدید و‌ در برخی تجمعات با ضرب و شتم، تلاش کردند تا مانع از برگزاری تجمعات مسالمت‌آمیز شوند.

در تهران، تجمع معلمان شاغل و بازنشسته در مقابل اداره کل آموزش و پرورش با حضور سنگین نیروهای امنیتی و انتظامی روبرو شد و تعدادی از معلمان را با ضرب و شتم بازداشت کردند. ولی میرزاسیدی، فراحی شاندیز، احمد حیدری و صادقی از جمله معلمان بازداشت‌شده‌اند.

📎منبع و متن کامل
@kaleme
🔴 دریغ که محصول باغ‌مان بر باد می‌رود

ناصر دانشفر

🔺برای آنکه ثابت کنم آنچنان که تصور شده بود، ما نه فقط بی‌درد نیستیم که سینه‌‌هایمان مالامال از رنج عذاب است و به جهت اینکه نشان دهم ما از آن دسته روشنفکران نیستیم که روی مبل لم داده، زیر باد کولر پاهای‌شان را رو هم می‌اندازند و از سر شکم‌سیری به نقد حاکمیت می‌پردازند، مطالبی را تقدیم دادگاه کردم که قطعه‌ای از آن را در این مقال به رشتهٔ تحریر در خواهم آورد…

🔺آری ما معلم‌ها با همهٔ وجود تلاش می‌کنیم که غنچه‌های باغ زندگانیمان را به گل‌های شاداب و مثمر ثمر برای سرزمین مادری مبدل کنیم، اما نظام‌مقدس با نوع کارکرد ویرانگر خود محصول تمام تکاپو، اهتمام و مجاهدت این قشر محروم و از خود گذشته را فراری می‌دهد. همکاران محترم، یقین دارم که در این دیار کمتر مسئولی قدر و قیمت کارتان را می‌داند، چه رسد به اینکه بخواهد شأن و منزلت شما را حفظ کند. شما با دستان خالی صورت خود را سرخ نگه می‌دارید و عزتمندانه زندگی می‌کنید و به بشر خاکی حیات می‌بخشید. ای کاش روزی برسد که سینهٔ شما باغبانان را، غم جدایی گل نفشارد و حاکمان این دیار قدر شما گوهرهای بی‌بدیل را بدانند.

📎منبع و متن کامل
@kaleme
Forwarded from پارَند - Paarand
"همدردی" مقدمه ای بر "دادخواهی"

"رنج بندرعباس، رنج ایران است". اما توجه کنیم "ایران"، واژه کلی و مبهم نیست. پس برای نشان دادن رنج ایران، بایستی رنج قربانیان این رخداد را روایت کرد؛ رنج کارگرانی که عمده قربانیان بودند، رنج خانواده هایی که با این فقدان، زیر خط فقر می‌روند و رنج کودکانی که یتیم شدند و پدران و مادرانی که محروم از دیدن فرزند.

پس " ایران من تسلیت" و واژگانی از این دست، کلی است، باید پشت بند آن، از پایان آرزوها نوشت، از ایستگاه آخر قصه مردمی که در سخت ترین شرایط برای امرار معاش در مثلث" تورم، استبداد و تحریم" تلاش کردند اما قربانی بی‌کفایتی "حاکم" شدند. چه فرقی دارد آنچه که در بندرعباس رخ داد، محصول خرابکاری خارجی باشد یا سهل‌انگاری انگاری داخلی، مساله این است حاکمی که زمانی به " عوضش امنیت داریم" ناز می‌کرد، اکنون از جاده ها تا شهر، از تهران تا بندر، ناتوان از تامین امنیت شهروند است. تسلیت، همدردی، همراهی و تسلا، مقدمه ای است بر دادخواهی، دادخواهی آنها که زندگی، حقشان بود.

@paarandiran

https://www.instagram.com/paarandiran
🔴 تباهیِ یک سازوکار انتخاباتی

اکبر اعلمی

▫️در یکی از کشورهای خاورمیانه، وقتی نماینده‌ای در پاسخ به پرسش ساده‌ای مثل «چقدر خرج کردی تا وارد پارلمان شوی؟»، به‌جای عدد و سند، و بدون اشاره به پول‌پاشی‌های هنگفتی که خیلی‌ها در جریان هزینه‌کرد آن هستند، چندبار به دروغ قسم می‌خورد که هیچ! و روایت می‌کند که مردم «چای و پنیر» آوردند تا او وارد مجلس شود، باید دانست که مسئله فقط عوام‌فریبی نیست؛ بلکه تباهی یک سازوکار انتخاباتی است.

▫️در سیستمی که نظارتش، صافیِ عقل و درایت را به توریِ سلیقه و ذوب در عالی‌ترین مقام یک کشور و ریاکاری و نفاق تقلیل داده، خروجی طبیعی‌اش آن است که مجلس آن کشور، نه «عصاره فضایل ملت»، که گاه صحنه ظهور سفلگان شود؛ کسانی که نه شعور سیاسی دارند، نه شجاعت شفافیت، نه حتی اطلاع از میزان حقوق خود!!

▫️در این میدان، هزینه‌ها را در خفا خرج می‌کنند، رأی‌ها را در سکوت می‌خرند، و پشت تریبون با چهره‌ای معصومانه به نام مردم و به کام قدرت لبخند می‌زنند. قدرت، این روزها نه از صندوق در می‌آید، نه از صنف؛ بلکه گاه از صَفِ نذری‌خورها و چای‌دوست‌ها قد می‌کشد... با این حساب، آیا واقعاً باید انتظار داشت خروجی چنین مجالسی، منجر به نظارت عالیه بر دستگاه‌ها، مبارزه با فساد، اجرای قوانین معطل‌مانده و تصویب قوانین راهگشا در آن کشور کذا شود؟

▫️نه، انتظار چنین ثمری از این ساختار، بیشتر به خوش‌خیالی شباهت دارد تا تحلیل واقع‌بینانه. وقتی میدانِ قانون‌گذاری را با صافی‌های سلیقه‌ای از شایستگان تهی می‌کنند، طبیعی است که نه از آن توسعه می‌روید، نه عدالت سر برمی‌آورد—فقط صدای کف و سوت می‌ماند و نطق‌هایی از جنس چای و پنیر!

*کانال نویسنده
@Kaleme
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴 برای معلم در بندم!

✍️ مطهره گونه‌ای

▫️امروز در تقویم، روز معلم است. در تمامی این سالها و تا هنوز همیشه خود را شاگرد و دانشجو دانسته‌ام و طبعا معلمان نازنین زیادی داشته‌ام. آموختن و کنکاش و کنجکاوی و یادگیری برایم از هرچیزی در زندگی لذت‌بخش‌تر است. در ذهنم مرور کردم که حقیقتا کدام عزیز را "معلم" خود بنامم. آنکه از او بیشتر خوانده‌ام و آموخته‌ام. هم در کنش سیاسی و هم در زندگی روزمره که چطور مقابل ناملایمتی‌ها و سختی‌ها سینه سپر کنم و بایستم. از زندان، به مناسبت سالگرد حصر میرحسین موسوی، نامه‌ای منتشر کردم و او را معلم خود خواندم. همانطور که در تمام بازجویی‌ها این جمله را گفته‌ام.

▫️اما دکتر مدنی را استاد خویش می‌دانم. اولین مواجهه‌ام با ایشان در جلسه‌ای به همت موسسه رحمان بود. آن زمان بیست سال بیشتر نداشتم. جوان بودم و تازه عضو انجمن اسلامی شده بودم. از جلسه‌ای به جلسه دیگر و از حلقه و همایشی به برنامه‌ای می‌رفتم و گوش می‌دادم. نهاد ناآرامم اجازه نمی‌داد که به قول نهادهای امنیتی "صرفا یک دانشجوی دندانپزشکی سربه‌زیر و آرام" باشم و هنوز هم، علیرغم برخوردها و بازداشت‌ها و محرومیت‌ها، آن تکاپوی جستجوگری در وجودم بیش از پیش جریان دارد.

▫️حالا سالهاست که از آن روزها می‌گذرد و از ایشان کتابها خوانده‌ام و سعید مدنی حتی از پشت میله‌های زندان هم دست از آموزگاری نکشیده است. که حقیقتا هم همین استاد بودنش و شاگردی من و ما از هرچیز دیگری برای جمهوری اسلامی هولناک‌تر و خطرناک‌تر است. و از دیگرسو وجود و حضور مدنی‌ها برای "نجات ایران" از شر مطلق استبداد دینی، ضروری خواهد بود.
معلم همیشگی من!
معلم در بندم!
که به راستی هم شایسته این مقام هستید،
روزتان مبارک!
به امید آزادی

@kaleme
🔴 این بار احتمالا شدیدتر!‏

«قانونی که برای مردم وضع می‌شود، باید با رضایت اکثریت آنها باشد. تکرار چندباره یک شیوه اشتباه، در حالی‌که اکثریت مردم با آن مخالف هستند، تنها نارضایتی مردم را تشدید می‌کند. ارسال پیامک‌های حجاب، تکرار مسیری است که انتهای آن اعتراضات سال‌های گذشته است، این‌بار، احتمالا شدیدتر.»

✍🏻 محمدرضا جوادی یگانه
رئیس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست‌جمهوری
*شبکه ایکس

@kaleme
🔴 بدون چاره در میانه دوست و دشمن همیشگی

مرضیه حاجی‌هاشمی

▫️هفته‌ای که با دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا و انفجار فاجعه بار در بندرعباس آغاز شد، با رویدادها و خبرهایی ادامه یافت که به لغو دور چهارم مذاکرات منتهی شد. این گونه برمی‌آید که انفجار و برآوردهایی در زمینه علل آن، تحریم‌های جدید آمریکا، تهدید وزیر دفاع آمریکا در زمینه حمایت جمهوری اسلامی از حوثی‌های یمن، سخنان جدید وزیر امور خارجه آمریکا در زمینه محدودیت‌های غنی سازی، موشکی و حمایت از گروه‌هایی چون حوثی‌ها در منطقه و سپس لغو مذاکرات با آمریکا و اروپا همگی با هم مرتبط هستند.

▫️اگر این خبر، صحت داشته باشد که کشتی محموله کمک‌های تسلیحاتی به یمن توسط آمریکا توقیف شده و پیامد آن، تهدیدهای وزیر دفاع آمریکا و ... بوده است، نشان از این دارد که با دشمن، به ناچار به مذاکره نشستیم و به دوستی به ناچار کمک کردیم؛ چرا که نمی‌توانستیم در میانه سخت‌ترین حملات، از او حمایت نکنیم و با ناچاری دوم، ناچاری اول را چنان تحت الشعاع قرار دادیم که ممکن است به بیچاری برسیم.

▫️چرا یک بازیگر سیاسی منطقه‌ای و بین المللی به چنین وضعیتی می‌رسد که دوستی‌ها و دشمنی‌ها، همگرایی‌ها و واگرایی‌ها به جای تأمین منافع ملی، به ضدیت با منافع ملی و خطر جنگ، بدیل می‌شود و چاره اندیشی و خروج از وضعیت بن‌بست را چنین بغرنج می‌کند؟ امر سیاسی را چگونه تعریف و دوست و دشمن را بر چه اساسی تعیین می‌کند؟

▫️در یادداشتی از هستی‌شناسی امر سیاسی «کارل اشمیت» بر اساس دوگانه دوست و دشمن سخن رفت و اینکه چقدر تلاقی این هستی شناسی امر سیاسی با الهیات سیاسی می‌تواند، خطرناک باشد، اما چرا؟ وقتی به سیاست با نگاهی دشمن محور و مبتنی بر دوست و دشمنی مطلق و همیشگی با معیارهای غیر زمینی و ملاک‌های آسمانی و الهی نگاه می‌شود؛ نه بر اساس منافع ملی و برای تسهیل نظم سیاسی - اجتماعی در خدمت امنیت و رفاه جامعه، این خطر بزرگ آشکار می‌شود.

▫️زمانی که بر اساس دیدگاه اشمیت، دوست و دشمن تعریف شود و محور تمام سیاست ورزی‌ها قرار گیرد، آنگاه که با انگیزه‌های دینی، این امر صورت پذیرد؛ چون امر سیاست، امری برای نظم قلمروهای حیات این جهانی بشر است، به طور حتم گروه‌هایی حول این مفاهیم دوست و دشمن صورت‌بندی می‌شوند که منافع این جهانی آنها با این مفاهیم گره می‌خورد و انگیزه‌های دینی و آسمانی خود را از دست می‌دهد و کاملاً زمینی و عرفی می‌شود.

▫️خطرناک بودن این مسئله دقیقاً اینجاست، منافع گروه‌هایی خاص، در تقابل با منافع ملی قرار می‌گیرد، گروه‌هایی که به شدت، صاحب نفوذ در قدرت، سیاست و تصمیم گیری‌ها هستند. دوستی‌ها، حمایت‌ها و حتی کمک‌ها ابزاری برای قدرت و نفوذ هرچه بیشتر و تأمین منافع آنها می‌شود و دشمنی‌ها ماهیتِ به ظاهر دینی و انگیزه‌های به ظاهر الهی آنها را برای ادامه منفعت جویی‌های مادی و انحصار طلبی‌های سیاسی اجتماعی مستحکم می‌کند که ارمغان آن به جای منافع ملی، مضار دائمی است، برای ملتی بدون چاره در میانه دوست و دشمن همیشگی.

*کانال نویسنده
@kaleme
🔴بدرقه دلاوران

✍️ فخرالسادات محتشمی‌پور

▫️از این مراسم بدرقه در آن سال‌های کودتایی زیاد داشتیم. شب قبل می‌رفتیم منزل آزاده‌ای که فردا باید می‌رفت زندان. گل و شیرینی می‌بردیم. و گاه بساط شامی مختصر. خانواده‌ها را برای سفر عزیزشان آماده می‌کردیم و فردایش مقابل اوین آزادگان را از زیر قرآن رد می‌کردیم و با اشک‌های یواشکی خانواده‌ها را دلداری می‌دادیم و‌ برمی‌گشتیم سرخانه‌ و زندگانی‌مان. حالا تعداد حکم‌ها کمتر شده ولی همچنان سربازان، به قول همسرجان، گمراه امام زمان و قضات وابسته و به ماشین امضا مبدل شده دست به کارند. بالاخره زن و‌بچه‌هایشان را باید نان دهند.

▫️وقتی شنیدم قرار است احکام یک ساله و دو ساله سردار بختیار و محسن قشقایی اجرایی شود و‌ امروز خود را به زندان معرفی می‌کنند. گفتم من هم باید بروم در مراسم بدرقه شرکت کنم. باید بگویم دلاوران آزاده‌ای که یک ندای حق را برای اعتراض به حصر غیرقانونی لبیک گفتید و‌ پاسختان زندان همراه با آزار جسمی و روحی شد، دست‌مریزاد. شما تنها و‌بی‌خانواده نیستید. ما در کنارتان هستیم و‌ پشتیبان‌تان.

▫️و‌رفتم تا یادآور شوم حصر غیرقانونی تا همیشه تاریخ ننگی‌است برای نظامی که حکومتگرانش تحمل شنیدن نقد را ندارند و زندانیانش رزمندگان و‌ایثارگرانی هستند که جان خود را برای دفاع از مرزهای این خاک پاک به قمار گذاشتند. و‌دیگر کسانی‌که خدمت صادقانه به مردم را به تزویر نیالودند و پاک ماندند تا حجتی باشند برای آنان که قدرت را فی‌نفسه فسادآور می‌دانند.

▫️موقع خداحافظی گفتم فکر نکنید فقط این تعداد اندکی که مقابل اوین حضور یافته‌اند شما را تحسین می‌کنند، دل‌های بیشمار مردم عدالت‌خواه و‌ایران‌دوست با شماست. آقای قمیشی، که خود نیز منتظر حکم دادگاه عدلیه است، همچنان بذله‌گویی می‌کرد. همسر مهربانش او‌را همراهی کرده بود. لبهای ما خندان بود و در دل به حال زار وطن که اسیر دست فرومایگان شده می‌گریستیم. و به حال عزیز از دست دادگانی که امید بازگشت آنان را ندارند.

▫️گفتم همسرجان وقتی از اجرای حکم ۲۵ بهمنی‌ها مطلع شد گفت چه خوب که این حرکت مهم مردمی و حق اعتراض به حصر غیرقانونی یادآوری شد.
یادآوری این که رفع‌حصر یک مطالبه ملی است که برای آن هزینه باید داد به دلیل بلاهت حضرات مسئول.

پ.ن: گلفروش وقتی مطلع شده بود دسته گل قرار است به چه کسانی تقدیم شود ۵۰ درصد تخفیف داده بود. دستش طلا. از این همراهی‌ها طی این سال‌ها فراوان دیده‌ایم.

*کانال فردای بهتر
@kaleme
تاکید روزنامه اطلاعات بر «نظرسنجی از مردم» در شبکه‌های اجتماعی

🔴 در این صورت هیچ حکومتی مجبور نمی‌شود در خیابان، به حل مسائل بپردازد!

ارمغان زمان فشمی: چندسالی می‌شود که شبکه‌های اجتماعی به بستری برای طرح اندیشه‌ها بدل شده‌اند. فضای مجازی، راه‌های تازه‌ای برای انتقال نقدها و نظرها باز کرده است و بسیاری از اعتراضات مردمی هم در همین فضا مطرح می‌شوند. دو رویکرد به این موضوع وجود دارد.

▫️یک عده، از این امکان جدید استقبال می‌کنند و با حمایت از پدیده «شهروندخبرنگاری»، طرح مسائل و مشکلات جامعه در فضای مجازی را انجام مسئولیت شهروندی می‌دانند. آن‌ها توقع دارند مسئولان، ضمن توجه به مسائل مطرح‌شده در این فضا همه تلاش خود را برای حل آن‌ها به کار بگیرند.
عده دیگر، این کار را بیهوده دانسته و آن را تقلیل انجام مسئولیت شهروندی به «اعتراض از زیر لحاف» می‌دانند. آن‌ها معتقدند چنین روشی به سرانجام نخواهد رسید و نمی‌توان آن را با  طرح مسأله در فضای واقعی جامعه مقایسه کرد.

▫️اما در جهان امروز که حتی نظام‌های تمامیت‌خواه نیز به این نتیجه رسیده‌اند که گفتگو بهتر از اقدام نظامی است و جنگ نرم، جای ابزارهای جنگی را گرفته، نمی‌توان از امکان بی‌نظیری که  اختراع اینترنت در اختیار انسان مدرن قرار داده است، چشم‌پوشی کرد. 

▫️درواقع این ملت‌ها نیستند که تعیین می‌کنند اعتراض مدنی، باید به خیابان کشیده شود یا نه.  اگر دولت‌ها  به این نکته توجه کنند که اینترنت، فرصت است و نه تهدید، از آن برای نظرسنجی از مردم استفاده خواهند کرد و به‌موقع به مشکلات آن‌ها واکنش نشان خواهند داد، در این صورت هیچ حکومتی مجبور نمی‌شود در خیابان، به حل مسائل بپردازد.

@kaleme
🔴 اصرار راس نظام بر «حادثه» نامیدن انفجار بندر عباس

✍️ حسین باستانی

رهبر جمهوری اسلامی امروز گفت: «لازم می‌دانم یک بار دیگر به 'حادثه‌' تلخ بندرعباس اشاره کنم... 'حادثه‌' تلخی بود... 'حوادث' گوناگون... 'پیش می‌آید'...»

به این ترتیب، در حالی که حتی حکومت مدعی است هنوز تحقیقات خود در مورد منشا فاجعه را به نتیجه نرسانده، رهبر «یک بار دیگر اشاره کرد» که انفجار بندرعباس را «حادثه» می‌داند. او در همان نخستین پیام خود به مناسبت این فاجعه هم، با اصرار از همین لفظ استفاده کرده بود: «...'حادثه' دردناک آتش‌سوزی در بندر شهید رجایی موجب اندوه و نگرانی است...همه‌ مسئولان باید خود را در پیشگیری از 'حوادث' تلخ و خسارت‌بار موظف بدانند... شفای عاجل برای آسیب‌دیدگان این 'حادثه' تلخ مسألت می‌کنم.»

علی خامنه‌ای واژه «حادثه» را، بعد از سرنگونی پرواز شمار ۷۵۲ خطوط هوایی اوکراین هم -با اصرار- به کار برد. او حتی بعد از مشخص شدن سرنگونی این هواپیما با موشک‌های سپاه، در پیامی نوشت: «مصیبت درگذشت جان‌باختگان این 'حادثه'‌ اندوهبار برای اینجانب بسیار سنگین‌تر شد... به ستاد کل نیروهای مسلح مؤکداً درباره‌ پیگیری... این 'حادثه‌' دردناک سفارش می‌کنم... مراقبت و پیگیری‌های لازم برای عدم امکان تکرار چنین 'سانحه'‌ای را... مطالبه می‌نمایم.»

رهبر جمهوری اسلامی، حدود یک هفته بعد از سرنگونی هواپیما، در خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران حداقل ۱۰ بار واژه «حادثه» را -برای فاجعه‌ای که هنوز دادگاه حکومتی رسیدگی به آن هم تشکیل نشده بود- به کار برد. دادگاهی که از همان نخستین جلسه، موضوع آن رسیدگی به «سانحه» پرواز ۷۵۲ اعلام شد، و طبیعتا مجاز نبود در «حکم» نهایی خود، چیزی جز تایید نظر اولیه رهبر را اعلام کند.

*کانال نویسنده
@kaleme