🔴آقای مرتضوی اگر امیر زنده بود الان فقط سی و پنج سال داشت.
✍🏻#حسین_معصومی
🔹چند روز بعد از #١٨تير 88، یکی از بچه ها خبر داد که یکی از دوستانش رو 18 تیر بازداشت کردند و بعد هم در بازداشت کشته شده. گویا دوست دوران بچگی و هم بازی بودند. ما هم به رسم همیشه قراری گذاشتیم که برای تسلیت پیش خانواده اش بریم. این دیدار به جرات یکی از تلخ ترین خاطرات زندگی من شد.
🔹البته قبلا هم دیدار خانواده #سهراب_اعرابی رفته بودیم. تلخ بود. اما این بار خبر شوکه کننده تر بود.دوست یکی از هم انجمنی ها کشته شده بود.انگار مرگ یک قدمی همه ی ما ها ایستاده بود.پدر امیر بی تابی عجیبی داشت.
🔹نکته این جا بود که امیر رو با بدن پاره پاره تحویل خانواده داده بودن،برای اینکه معالجه بشه و تضمین گرفته بودن که برگرده. و این حسرت که امیر اگر بر نمی گشت و #کهریزک نمی رفت الان زنده بود. اما گذشته رو علاجی نیست.
🔹روز چهلم دوست امیر براش گیتار میزد و می خوند: اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم تورا می سپارم به دلهای شکسته. این اهنگ هم از اون روز برای من اهنگ #امیر_جوادی_فر هستش. هر سال سالگردش رو رفتم. عین یک عبادتگاه شد برام. به چشم دیدم که هر سال جمعیت کمتر شد. ولی درد امیر من رو ول نکرد.
🔹فکر اینکه امیر عاشق بود. #لبخند رو داشت. شاعر بود. شاید اصلا خیلی سیاسی هم نبود.این که اون روز که کشته شد من 19 سال داشتم و الان 29 سالم شده. اینکه ده سال گذشته. آقای #مرتضوی شما که دائم الزیاره هستی.یک بار با خودت فکر کردی که اگر امیر زنده بود الان فقط سی و پنج سال داشت.
#رشته_توییت
✅@kaleme
✍🏻#حسین_معصومی
🔹چند روز بعد از #١٨تير 88، یکی از بچه ها خبر داد که یکی از دوستانش رو 18 تیر بازداشت کردند و بعد هم در بازداشت کشته شده. گویا دوست دوران بچگی و هم بازی بودند. ما هم به رسم همیشه قراری گذاشتیم که برای تسلیت پیش خانواده اش بریم. این دیدار به جرات یکی از تلخ ترین خاطرات زندگی من شد.
🔹البته قبلا هم دیدار خانواده #سهراب_اعرابی رفته بودیم. تلخ بود. اما این بار خبر شوکه کننده تر بود.دوست یکی از هم انجمنی ها کشته شده بود.انگار مرگ یک قدمی همه ی ما ها ایستاده بود.پدر امیر بی تابی عجیبی داشت.
🔹نکته این جا بود که امیر رو با بدن پاره پاره تحویل خانواده داده بودن،برای اینکه معالجه بشه و تضمین گرفته بودن که برگرده. و این حسرت که امیر اگر بر نمی گشت و #کهریزک نمی رفت الان زنده بود. اما گذشته رو علاجی نیست.
🔹روز چهلم دوست امیر براش گیتار میزد و می خوند: اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم تورا می سپارم به دلهای شکسته. این اهنگ هم از اون روز برای من اهنگ #امیر_جوادی_فر هستش. هر سال سالگردش رو رفتم. عین یک عبادتگاه شد برام. به چشم دیدم که هر سال جمعیت کمتر شد. ولی درد امیر من رو ول نکرد.
🔹فکر اینکه امیر عاشق بود. #لبخند رو داشت. شاعر بود. شاید اصلا خیلی سیاسی هم نبود.این که اون روز که کشته شد من 19 سال داشتم و الان 29 سالم شده. اینکه ده سال گذشته. آقای #مرتضوی شما که دائم الزیاره هستی.یک بار با خودت فکر کردی که اگر امیر زنده بود الان فقط سی و پنج سال داشت.
#رشته_توییت
✅@kaleme
🔴 پیشنهاد فروتنانه
✍️ #حسین_معصومی_همدانی:
🔸استاد دکتر محمدعلی موحد در پیامی که به مناسبت روز پدر فرستادهاند از ما خواستهاند که در این ایام کرونایی از دیگران غافل نباشیم، دیگرانی که نه بیمارند و نه پزشک و پرستار اما باری که در این روزها به دوش میکشند، که همان درآوردن خرج شب خانواده باشد، و رنجی که در این راه میبرند شاید از بار و رنج کسانی که مستقیما با این بیماری دست و گریبانند سبکتر و کمتر نباشد. در این دو سه روز فکر میکردم که این پیام را، مثل بسیاری چیزهایی که در فضای مجازی پخش میشود، آیا باید خواند و فراموش کرد یا باید آن را دعوتی تلقی کرد و گامی در راه اجابت آن برداشت. گمان میکنم که استاد موحّد و بسیاری از کسانی که پیام ایشان را خوانده یا شنیدهاند انتظار داشته باشند که پژواک سخن ایشان را بشنوند و چیزی که در راه اجابت دعوت ایشان به فکر من میرسد و اکنون آن را به صورت پیشنهادی فروتنانه با دوستان در میان میگذارم این است.
🔸در کنار کارهای گوناگونی که در همه جای کشور برای یاری کسانی که مستقیما با مشکل کرونا دست و پنجه نرم میکنند انجام میشود، و همه در جای خود مایۀ سپاسگزاری است، گروههایی هم که در فضای مجازی فعالیت میکنند میتوانند با استفاده از این فضا که امکان دسترسی ایشان را به دوستان و همفکران و همکارانشان فراهم میآورد، عملاً دست به کاری بزنند. برای پرهیز از اطالۀ کلام رؤوس کلی این پیشنهاد را در زیر مطرح میکنم:
۱) از میان اعضای هر گروه تلگرامی یا واتزآپی کسانی که امکانش را دارند داوطلب شوند که ماهانه مبلغی به عنوان کمک به آسیب دیدگان از کرونا بپردازند.
۲) ادمین گروه یا شخص معتمد او، که مسئول حساب خوانده میشود، این مبالغ را در حساب ویژهای نگه دارد.
۳) اعضای گروه کسانی را مستحق دریافت کمک میدانند به مسئول این حساب اعلام کنند.
۴) مسئول بر اساس اطلاعاتی که دریافت کرده، ماهانه مبلغی به حساب شخصی که نامش اعلام شده بریزد.
۵) مبالغ دریافتی، بدون ذکر نام پرداخت کنندگان، و مبالغ پرداختی، بدون ذکر نام دریافت کنندگان، به فواصل معین در کانال اعلام شود.
۶) پس از پایان یافتن دوران فعلی، پرداخت کنندگان بتوانند مبلغی را که از پرداختیهای ایشان در حساب مانده دریافت کنند و خود در هر راهی که صلاح میدانند هزینه کنند یا به مسئول حساب اختیار بدهند آن را در اختیار اشخاص مستحق یا نهادهای نیکوکاری قرار دهد.
🔸طبیعی است که این سازوکار بر اساس اعتماد متقابل شکل خواهد گرفت و اعتماد همیشه هم نتایج مطلوب به بار نمیآورد. اما من راه دیگری هم نمیشناسم. گمان میکنم اگر هر گروه تلگرامی، که از لحاظ نوع اعضا و دامنۀ فعالیت گروه از انسجام نسبی برخوردار باشد، بتواند از این راه هزینههای ماهانۀ یک یا چند خانوار را در این روزگار سخت عهدهدار شود، شاید گامی در راه کاستن از آلام برخی از هموطنان برداشته شود.
🔸میدانم که این پیشنهاد بیش از حد فروتنانه و در برابر مشکلات این روزها بسیار حقیر است. میدانم که کسان و دستگاههایی هستند که بسیار بیش از اینها باید بکنند و نمیکنند. میدانم که مشکلاتی که این میهمان ناخوانده تا مدتها برای کشور ما، و همۀ جهان، پدید میآورد با این گونه اقدامات چارهشدنی نیست. اما چه باید کرد؟ همۀ ما در این روزها مسئولیم و عمل نکردن دیگران به مسئولیتشان چیزی از مسئولیت ما کم نمیکند. بنا بر این عاجزانه استدعا دارم این پیشنهاد را موضوع بحث قرار ندهید. یا، در مقام فرد یا عضوی از یک گروه در فضای مجازی، آن را بپذیرید و بهترین راه عملی کردنش را هم خودتان جستجو کنید و یا آن را نادیده بگیرید. روزهای خوشتری برای همه آرزو دارم.
✅@Kaleme
✍️ #حسین_معصومی_همدانی:
🔸استاد دکتر محمدعلی موحد در پیامی که به مناسبت روز پدر فرستادهاند از ما خواستهاند که در این ایام کرونایی از دیگران غافل نباشیم، دیگرانی که نه بیمارند و نه پزشک و پرستار اما باری که در این روزها به دوش میکشند، که همان درآوردن خرج شب خانواده باشد، و رنجی که در این راه میبرند شاید از بار و رنج کسانی که مستقیما با این بیماری دست و گریبانند سبکتر و کمتر نباشد. در این دو سه روز فکر میکردم که این پیام را، مثل بسیاری چیزهایی که در فضای مجازی پخش میشود، آیا باید خواند و فراموش کرد یا باید آن را دعوتی تلقی کرد و گامی در راه اجابت آن برداشت. گمان میکنم که استاد موحّد و بسیاری از کسانی که پیام ایشان را خوانده یا شنیدهاند انتظار داشته باشند که پژواک سخن ایشان را بشنوند و چیزی که در راه اجابت دعوت ایشان به فکر من میرسد و اکنون آن را به صورت پیشنهادی فروتنانه با دوستان در میان میگذارم این است.
🔸در کنار کارهای گوناگونی که در همه جای کشور برای یاری کسانی که مستقیما با مشکل کرونا دست و پنجه نرم میکنند انجام میشود، و همه در جای خود مایۀ سپاسگزاری است، گروههایی هم که در فضای مجازی فعالیت میکنند میتوانند با استفاده از این فضا که امکان دسترسی ایشان را به دوستان و همفکران و همکارانشان فراهم میآورد، عملاً دست به کاری بزنند. برای پرهیز از اطالۀ کلام رؤوس کلی این پیشنهاد را در زیر مطرح میکنم:
۱) از میان اعضای هر گروه تلگرامی یا واتزآپی کسانی که امکانش را دارند داوطلب شوند که ماهانه مبلغی به عنوان کمک به آسیب دیدگان از کرونا بپردازند.
۲) ادمین گروه یا شخص معتمد او، که مسئول حساب خوانده میشود، این مبالغ را در حساب ویژهای نگه دارد.
۳) اعضای گروه کسانی را مستحق دریافت کمک میدانند به مسئول این حساب اعلام کنند.
۴) مسئول بر اساس اطلاعاتی که دریافت کرده، ماهانه مبلغی به حساب شخصی که نامش اعلام شده بریزد.
۵) مبالغ دریافتی، بدون ذکر نام پرداخت کنندگان، و مبالغ پرداختی، بدون ذکر نام دریافت کنندگان، به فواصل معین در کانال اعلام شود.
۶) پس از پایان یافتن دوران فعلی، پرداخت کنندگان بتوانند مبلغی را که از پرداختیهای ایشان در حساب مانده دریافت کنند و خود در هر راهی که صلاح میدانند هزینه کنند یا به مسئول حساب اختیار بدهند آن را در اختیار اشخاص مستحق یا نهادهای نیکوکاری قرار دهد.
🔸طبیعی است که این سازوکار بر اساس اعتماد متقابل شکل خواهد گرفت و اعتماد همیشه هم نتایج مطلوب به بار نمیآورد. اما من راه دیگری هم نمیشناسم. گمان میکنم اگر هر گروه تلگرامی، که از لحاظ نوع اعضا و دامنۀ فعالیت گروه از انسجام نسبی برخوردار باشد، بتواند از این راه هزینههای ماهانۀ یک یا چند خانوار را در این روزگار سخت عهدهدار شود، شاید گامی در راه کاستن از آلام برخی از هموطنان برداشته شود.
🔸میدانم که این پیشنهاد بیش از حد فروتنانه و در برابر مشکلات این روزها بسیار حقیر است. میدانم که کسان و دستگاههایی هستند که بسیار بیش از اینها باید بکنند و نمیکنند. میدانم که مشکلاتی که این میهمان ناخوانده تا مدتها برای کشور ما، و همۀ جهان، پدید میآورد با این گونه اقدامات چارهشدنی نیست. اما چه باید کرد؟ همۀ ما در این روزها مسئولیم و عمل نکردن دیگران به مسئولیتشان چیزی از مسئولیت ما کم نمیکند. بنا بر این عاجزانه استدعا دارم این پیشنهاد را موضوع بحث قرار ندهید. یا، در مقام فرد یا عضوی از یک گروه در فضای مجازی، آن را بپذیرید و بهترین راه عملی کردنش را هم خودتان جستجو کنید و یا آن را نادیده بگیرید. روزهای خوشتری برای همه آرزو دارم.
✅@Kaleme
🔴 معمار صدا؛ به احترام استاد محمدرضا شجریان
✍️ #حسین_معصومی_همدانی
هنگام دیدار از بسیاری از شاهکارهای معماری ایرانی، احساس ما در آغاز شگفتی است، شگفتی از کار معماران و کاشیکارانی که این عناصر زمینی و ناپایدار را طوری کنار هم گذاشتهاند که توازن و تعادلی آسمانی پدید آورده است. نقشهای مسجد شیخ لطفالله اصفهان چیزی از جنس آسمان پرستاره را در ذهن ما تداعی میکند که در چشم ما همیشه به یک حال است و تماشای آن از یاد ما میبرد که زمین و آسمان این جهان دستخوش دگرگونی است، این بناها نیز گذراست و خود ما نیز موجوداتی گذرا هستیم. چنین است که احساس شگفتی ما در برابر این آثار جای خود را به آرامشی میسپارد که چند لحظهای ما را به ابدیت پیوند میدهد.
آفرینندگان این آثار آیا چنین سودایی در سر داشتهاند؟ ما این آفرینندگان را نمیشناسیم و خود آنها نیز کوشش نکردهاند تا نام خود را در کنار آفریدههایشان جاودانه کنند. امروزه ما این افراد را هنرمند مینامیم اما راستش را بخواهید نمیدانیم که آیا خود ایشان هم به خودشان به این چشم نگاه میکردهاند، یعنی آیا به خود به چشم موجوداتی استثنایی نگاه میکردهاند برخوردار از استعدادی مادرزاد که از دیگران دریغ شده است، یا نه، به احتمال زیاد، خود را کارگر و بنا و معمار و کاشیکار میدیدهاند. اما یک چیز مسلم است و آن این است که این آفرینندگان بینام و نشان در کار خود هیچ چیز را به دست تصادف رها نمیکردهاند و در اجرای خود حساب همه چیز را میکردهاند. ما که چیزی از کاشیکاری نمیدانیم اگر از گوشهای ناظر کار یکی از این کاشیکاران باشیم، از اینکه میبینیم که اجزای ریز کار خود را به چه سرعتی و با چه صرافت طبعی و انگار بیهیچ کوشش و اندیشهای، کنار هم میگذارد، هم نگران میشویم و هم حیرت میکنیم. نگران میشویم که مبادا در طراحی تکههای کاشی که باید کنار هم قرار بگیرند یک گوشه یا یک ضلع درست حساب نشده باشد و این کجی در سراسر بنا تکرار شود و نتیجه خراب از کار دربیاید و حیرت میکنیم وقتی میبینیم که نگرانی ما بیجا بوده و هر قطعهای درست سر جایش قرار گرفته است.
👈 متن کامل
http://www.kaleme.com/1399/07/22/klm-282727/
✅@Kaleme
✍️ #حسین_معصومی_همدانی
هنگام دیدار از بسیاری از شاهکارهای معماری ایرانی، احساس ما در آغاز شگفتی است، شگفتی از کار معماران و کاشیکارانی که این عناصر زمینی و ناپایدار را طوری کنار هم گذاشتهاند که توازن و تعادلی آسمانی پدید آورده است. نقشهای مسجد شیخ لطفالله اصفهان چیزی از جنس آسمان پرستاره را در ذهن ما تداعی میکند که در چشم ما همیشه به یک حال است و تماشای آن از یاد ما میبرد که زمین و آسمان این جهان دستخوش دگرگونی است، این بناها نیز گذراست و خود ما نیز موجوداتی گذرا هستیم. چنین است که احساس شگفتی ما در برابر این آثار جای خود را به آرامشی میسپارد که چند لحظهای ما را به ابدیت پیوند میدهد.
آفرینندگان این آثار آیا چنین سودایی در سر داشتهاند؟ ما این آفرینندگان را نمیشناسیم و خود آنها نیز کوشش نکردهاند تا نام خود را در کنار آفریدههایشان جاودانه کنند. امروزه ما این افراد را هنرمند مینامیم اما راستش را بخواهید نمیدانیم که آیا خود ایشان هم به خودشان به این چشم نگاه میکردهاند، یعنی آیا به خود به چشم موجوداتی استثنایی نگاه میکردهاند برخوردار از استعدادی مادرزاد که از دیگران دریغ شده است، یا نه، به احتمال زیاد، خود را کارگر و بنا و معمار و کاشیکار میدیدهاند. اما یک چیز مسلم است و آن این است که این آفرینندگان بینام و نشان در کار خود هیچ چیز را به دست تصادف رها نمیکردهاند و در اجرای خود حساب همه چیز را میکردهاند. ما که چیزی از کاشیکاری نمیدانیم اگر از گوشهای ناظر کار یکی از این کاشیکاران باشیم، از اینکه میبینیم که اجزای ریز کار خود را به چه سرعتی و با چه صرافت طبعی و انگار بیهیچ کوشش و اندیشهای، کنار هم میگذارد، هم نگران میشویم و هم حیرت میکنیم. نگران میشویم که مبادا در طراحی تکههای کاشی که باید کنار هم قرار بگیرند یک گوشه یا یک ضلع درست حساب نشده باشد و این کجی در سراسر بنا تکرار شود و نتیجه خراب از کار دربیاید و حیرت میکنیم وقتی میبینیم که نگرانی ما بیجا بوده و هر قطعهای درست سر جایش قرار گرفته است.
👈 متن کامل
http://www.kaleme.com/1399/07/22/klm-282727/
✅@Kaleme
t.me
معمار صدا
چکیده :ما به حاصل کار این آدمها آثار هنری و به خود آنها هنرمند میگوییم، اما در گذشته آنها را «استادکار» یا «استاد» مینامیدند نه هنرمند، انگار در فرهنگ ما واژه استاد معانی و دلالتهایی داشته است بسیار فراتر از واژه هنرمند و استاد عنوانی است که اکنون بهحق…