Doostdaran_freudianassociation
40 subscribers
706 photos
116 videos
33 links
کارگروه دوستداران انجمن فرویدی

تماس با دفتر انجمن فرویدی به ریاست دکتر میترا کدیور
تنها روانکاو ایرانی عضو انجمن جهانی روانکاوی
☎️021_22025937

@freudianassociation
Download Telegram
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation همه چیز قابل گفتن نیست، چرا که در بعد حقیقت یک کل وجود ندارد؛ در واقع، هیچ حقیقتی نیست که کاملاً برحق باشد. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
انتخاب کلمات
نویسنده: لوره نوو
ترجمه (به انگلیسی): رافائل مونتاگ
ترجمه فارسی: سوده رخشا
مقابله: فرزام پروا
ویرایش: حامد خطیبی
منتشر شده در ۲۴ مارچ ۲۰۱۴ توسط NLS
......
روانکاوی معنی را از اسارت واپس زنی رها کرد جایی که قدرت با مذهب پیمان اتحادی تشکیل داده بود؛ در حالی که معنی مذهبی همیشه پنهان کننده حقیقت بوده است. ولی، همان طور که ژ. ا. میلر در معرفی‌اش در خصوص کنگره WAP درباره بُعد واقع که به زودی برگزار می‌گردد، توضیح می‌دهد[۷]، این کاپیتالیسم است در اتحادش با دانش ـ از طریق تبلیغات جهانی شدن و یک ارتباط با کالاهای مادی و ابزارهایی که به پیوندهای اجتماعی مقدم شمرده شده‌اند ـ که موجب یک غیرطبیعی شدن بعد سمبولیک و [بعد] واقع طبیعت شده است. به نظر می‌رسد که تلویزیون این شعار جدید را منتقل می‌کند: همه چیز می‌تواند گفته شود، و شنیده شود، توسط همه، بدون محدودیت، همه چیز می‌تواند بدون هیچ پوششی نشان داده و دیده شود.
لکان مخالف این روند بود، که گاهی آن را یک هذیان می‌نامید. به هر حال بدون ترفیع عملکرد پدر ـ که او را تا یک صورت ظاهر (semblant) تقلیل داده بود ـ و بدون هیچ درخواستی برای، یا نوستالژی برای، جایگاه قدیمی، او ثابت می‌کند که محدودیتی وجود دارد. با استفاده از Gödelian matheme، (خط خورده S(A ، که بی ثباتی و ناکاملی بزرگ دیگری را صورت بندی می‌کند، او تصدیق می‌کند که کل-آن را-گفتن ممکن نیست: این یک ناممکنی است، یک ناممکنی‌ای که با آن بُعد واقع و همچنین نا-کل را ابداع کرد.
و بنابراین او با lalangue در یک کلمه، بُعد واقع زبان- فی- نفسه را نام‌گزاری [تعمیدی] می‌کند،که شامل یک محدودیت می‌شود؛ ناممکنی خود آن.
بدین ترتیب او با کل آن را گفتنِ حادثه تاریخی خودش، مخالفت می‌کند، استیلی که ـ به علت پیچیدگی‌اش ـ به عنوان یک نقطه توقف این جنون تعبیری عمل می‌کند، با معرفی ملاحظه‌ای متفاوت در ارتباط با گفتن [le dire]، جایی که اشتیاق آنالیست و خود پایان روانکاوی را از آنجا برگرفت: آن خوب- گفته شده‌ی روانکاوی.
این دوره‌ای است که او سمینارهایش را درباره منطق ارائه می‌کند و به طور اخص سمینار هنوز، که از خلال فرمول‌های sexuation، تلاش می‌کند آن چیزی را بنویسد که، از رابطه جنسی، قابل نوشتن نیست[۸].
و بنابراین، در این بافتار، فرد می‌تواند خوب- گفته شده را در محدوده‌ی طبقه بندی منطقی حدوث در نظر بگیرد، از آنچه که از نوشته نشدن دست می‌کشد، در حالی که کل- آن- را گفتن در محدوده‌ی ضرورت قرار می‌گیرد، آنچه که از نوشته شدن دست نمی‌کشد.
خوب- گفته شده‌ی یک آنالیز می‌تواند در شکل حقیقت لکانی درک گردد، که لکان دقیقاً به عنوان نا- کل نشان خواهد داد. این دلالت بر آن دارد که همه چیز قابل گفتن نیست، چرا که در بعد حقیقت یک کلّ وجود ندارد، در واقع، هیچ حقیقتی نیست که کاملاً بر حق باشد. مثل یک عنصر جامد، این varité، که در توافق با تنوع [variété] حقیقت [vérité] است، قطعاً صورت‌های زیادی دارد.
راز روانکاوی اینجاست: اگر چه فرد باید با آن کنار بیاید، فقط بخشی از حقیقت قابل گفتن است، فرد فقط می‌تواند آن را نیمه-بگوید.
پس خوب- گفته شده بسیار شبیه نیمه-گفته شده است چرا که آن در تقابل با گفتن-همه چیز [کل-آن را-گفتن] عمل می‌کند، و با فوران سائقی که بر می‌انگیزد.
«این از طریق همین ناممکنی است که حقیقت به بُعد واقع آویخته است.»[۹]
Matheme گفتار روانکاوی یک جدایی حک می‌کند بین معنا [sense]، بین S1، ارباب دال و S2، دانش در جایگاه حقیقت، که به بی-معنایی [non-sense] تقلیل یافته است.
در تقابل با سراشیبی معنا و سراشیبی نشانه، لکان نوشتن را معرفی می‌کند و بر این تأکید می‌کند که، آن چه نوشته شده، فقط با یک ضربه قلم مو، به یک ویژگی، تقلیل یافته است. او این را، در پایان تدریسش، با استفاده از دال یکه و تنها (all-alone) تعیین می‌کند، تا یک ویژگی منحصر به فرد ژوئی‌سانس را مشخص کند، مناسب برای هر یک، «که دیگر هیچ معنایی را حمل نمی‌کند» و باقی‌مانده‌ای است که وقتی آنالیزی که به پایان خود رسیده بر جا مانده است.

برای مطالعه متن کامل به
#سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید.

#فروید #لکان #ژاک_لاکان #روانکاو #روانکاوی #ناخودآگاه #بعد_سمبولیک #بعد_واقع #حقیقت #ژوئی_سانس #اشتیاق_آنالیست #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی

ویدئو: مصاحبه سکوت/ ساموئل بكت

انتخاب ويدئو و متن: ربابه ايلخانی زاده

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
مسئولیت اخلاقی رویاها
ششمین جلسه پنج شنبه های فرویدی

...آیا هر فردی باید مسئولیت محتوای رویاهایش را بپذیرد؟
برای اینکه این موضوع تکمیل شود، این نکته را نیز باید اضافه کرد که رویاها همیشه نشان دهنده ی ارضای آرزوهای غیر اخلاقی نیستند. بلکه اغلب واکنش های پر قدرتی علیه این آرزوها به شکل رویا های تنبیه در آنها وجود دارد. به عبارت دیگر، سانسور رویا نه تنها خود را به شکل تحریفات نشان می دهد و یا ایجاد اضطراب می کند، بلکه می تواند تا آنجایی پیش رود که موضوع غیر اخلاقی را به طور کامل بپوشاند و چیز دیگری را به عنوان کفاره جانشین آن کند. اگر چه می توان دید چه چیزی پشت آن وجود دارد اما مشکل مربوط به محتوای غیر اخلاقی رویاها از این پس برای ما وجود دارد و واضح است که فرد باید مسئولیت تکانه های شیطانی رویاهایش را به عهده بگیرد. اگر نه، چه کار دیگری می بایست انجام دهد مگر اینکه بگوید محتوای رویاها به وسیله ارواح بیگانه در من دمیده شده است.
در غیر این صورت قسمتی از وجود خودمان است. و اگر من به دنبال این باشم که تکانه هایی را که در من است بر اساس استاندارد های اجتماعی به خوب و بد تقسیم بندی کنم می بایست مسئولیت هر دو نوع را بپذیرم و حال اگر در دفاع از خود بگویم چیزی که در من ناشناخته، ناخودآگاه و واپس زده است ایگوی من نیست، در این صورت شاید من با انتقادات همنوعانم و توسط سردرگمی احساساتم بهتر از این آموزش داده شوم. شاید یاد بگیرم آنچه من در حال انکارش هستم و به آن اعتقادی ندارم نه تنها در من وجود دارد بلکه گاهی از من بیرون سر می زند.
این حقیقت دارد که از دیدگاه متاسایکولوژی، این محتوای بدِ واپس زده به ایگوی من تعلق ندارد. یعنی فرض اینکه من از نظر اخلاقی فردی هستم که نمی شود به او خرده گرفت ولی این رویاها به "اید" ای تعلق دارد که "ایگو" ی من روی آن قرار گرفته. و باید گفت این "ایگو" از درون "اید" رشد کرده. بنابراین "ایگو' یک واحد بیولوژیک منفرد یا متحد با "اید" می سازد و "ایگو" فقط یک قسمت پیرامونی، مخصوصا تغییر یافته از "اید" است و مطیع تاثیرات آن است و از انتظارات "اید" اطاعت و تبعیت می کند...

برگرفته از: دی وی دی «پنج شنبه های فرویدی»

نقاشی اثری از: مارک شاگال

انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا

#مسئولیت_اخلاقی
#رویا
#آرزو
#تنبیه
#تکانه
#مسئولیت
#آموزش
#متاسایکولوژی
#اخلاقی
#ایگو
#اید
#بیولوژیک
#ناخودآگاه
#واپس_زده

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation میتراییسم ایران باستان @doostdaran_freudianassociation 💬👇
میتراییسم روم باستان با میتراییسم ایران باستان زمین تا آسمان تفاوت دارد و حتی در نقطه مقابل آن است. البته از غربی ها انتظار نمی رود که این موضوع را بدانند ولی برای یک ایرانی موضوع فرق می کند و شما نمی بایست کج فهمی های غربی ها را تکرار کنید.
دکتر میترا کدیور

برگرفته از صفحه های اینستاگرام کارگروه گزارش آماری دوستداران انجمن فرویدی و دکتر محمد کیانبخت

@dr_kianbakht
@hamar_ravankavi

Music: ANAHITA
Artist: Ariana Vafadari

#فروید_لکان_کدیور #فلک #میتراییسم #میتراییسم_ایران_باستان #روانکاوی #فروید #لکان #انجمن_فرویدی #فرویدی #زبان #ایران #نوار_موبیوس #توپولوژی #تمدن_پیچیده_ایران #فر_ایران_را_می_ستائیم #ناخودآگاه #ناخودآگاه_موروثی #میترا #دکتر_میترا_کدیور
زبان برنامه نویسی متمتیکا

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه‌های دکتر میترا کدیور: پایان روانکاوی و عمل
جلسه مورخ ۲۸ خرداد ۱۳۸۱
از کلاس‌های عرصه فرویدی – مکتب لکان

برای لکان یک تمایز اساسی بین عمل و بین رفتار وجود دارد. رفتار آن چیزی است که از همه حیوانات سر می‌زند. عمل از انسان فقط سر‌می‌زند و در آن مسئولیت شخص کاملاً هویداست. یعنی هر آدمی مسئول عمل خودش است. عمل آن چیزی است که شخص مسئولیتش را به عهده دارد و از لحاظ این مسئولیت پذیرفتن، این مسئولیت در روانکاوی خیلی فراتر از قانون است.

برای اینکه در قانون مسئولیت فقط به اعمالی تعلق می‌گیرد که شخص آنها را به اصطلاح نیت انجامشان را داشته در حالی که در روانکاوی برای اعمالی که از نیت یا یک اشتیاق ناخودآگاه سرچشمه گرفته هم همان مسئولیت وجود دارد. یعنی با این تفاوت یک کسی مثلاً‌ از لحاظ قانونی می‌تواند ادعا بکند که عملی که انجام داده از روی قصد و نیت نبوده و بنابراین مسئولیت خودش را در آن مورد به اصطلاح انکار بکند در صورتی که در روانکاوی به این‌گونه نیست و عمل … فقط عملی که قصد و نیت دارد، عمل محسوب نمی شود و در واقع … آنها Act های واقعی هستند. آنجا یک اشتیاق ناخودآگاه برآورده می‌شود. بهترین مثالی را که لکان می‌زند از خود فروید [مثال] می‌زند، که فروید در یکی از همین کنگره ها ریاست جلسه را به عهده داشته، خودش Chairman بوده، ریاست کنگره را به عهده داشته، گفته که من به این ترتیب ختم کنگره را اعلام می‌کنم و این چیزی بود که از ناخودآگاه … یعنی مسئولیت فروید در مقابل این عمل … این لغزش زبانی، این لغزش رفتاری به جا هست. چون‌که استناد لکان هم این است که فروید ته دلش با خودش می‌گفته با این آدم هایی که اینجا جمع شدند، بهتر است این کنگره تعطیل بشود. همیشه لکان به این نکته اشاره می‌کند که فروید نسبت به پیروانش یک چیزی می‌دانسته که آنها را در حدی نمی‌دانسته که… بالاخره یک جوری تحملشان می‌کرده ولی به عنوان اینکه بخواهد قبولشان داشته باشد که اینها واقعاً لیاقت شاگردی فروید را دارند … حالا در هر صورت می‌بینیم که در این عملی که بدون قصد و نیت انجام گرفته اشتیاق فروید ظاهر شده. اشتیاق اینکه کنگره را با این آدمها تعطیل کند، تمامش کند که ادامه پیدا نکند...

برگرفته از: سایت انجمن فرویدی

انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا

#میترا_کدیور #درسنامه #روانکاوی #روانکاو #لکان #فروید #عمل #رفتار #مسئولیت #اشتیاق #ناخودآگاه #خودآگاه #لغزش_زبانی #ریاست #کنگره #پایان_روانکاوی_و_عمل #قصد #عمد #نیت #وظیفه_اخلاقی #اخلاق #Act

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
انجمن فرویدی اجازه نخواهد داد سیب سرخ روانکاوی به دست چلاق انجمن روانشناسان بیفتد

نویسنده: زهرا محمودی
ویراستار: مهین نصیر

روانشناسی با شکایت بیماران و ابراز عواطف و هیجانات آنها سروکار دارد. اما در روانکاوی «اگر بیمار فقط راجع به عواطف و احساسات خود صحبت کند از جایگاه حقیقی خود دور شده است جایگاه حقیقی سوژه در کلمه است. روانکاوی مطلقا یک دفتر خاطرات خصوصی راجع به عواطف و هیجانات نیست… مشکل بیمار، یعنی حقیقت سمپتوم در ناخودآگاه است و هیچکس جز خود او به این حقیقت دسترسی ندارد. حقیقت در کلماتی است که سوژه ادا می کند ولی خودش آنها را نمی شنود. حقیقت سوژه در هیچ کتاب و هیچ جزوه ای نوشته نشده است و فقط از خلال گفته های او به بیرون تراوش می کند، و تنها کسی می تواند این حقیقت را بگیرد که خود را در جایگاه صوری یک ایده آل قرار ندهد و فرض نکند به خاطر مدارجی که پیموده است حقیقت سوژه را بهتر از خودش می داند. » [۱۲]
در روانشناسی صحبت از سلامت و رفتار نابهنجار و اختلالات روانی و DSMها است، در حالی که در روانکاوی صحبت از «سمپتوم» [۱۳] است؛ «ماده ای که سمپتوم را می سازد همان ماده ای است که ناخودآگاه را می سازد و این به گفته فروید و لکان چیزی جز مادیت دال نیست.» [۱۴] به همین دلیل در روانکاوی «امحاء سمپتوم» وجود ندارد. چون سمپتومها دارای معنا هستند و نیت و قصدی را دنبال می کنند. «امحاء سمپتوم» یعنی «تلاش برای امحاء حقیقت بیمار» [۱۵] «در نوروز، راهکار آنالیز سمپتوم است و در پسیکوز، راهکار علاج از طریق به وجود آوردن سمپتوم» [۱۶]

برگرفته از: سایت انجمن فرویدی

ویدئو اثری از: Hayden Zezula

انتخاب متن و ویدئو: مریم دم‌ثنا

#میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #روانکاو #روانکاوی #انجمن_روانشناسان #روانشناس #انجمن #روانشناسی #بیماران #بیمار #شکایت #عواطف #هیجانات #احساسات #خاطرات #دفتر_خاطرات #حقیقت #سمپتوم #ناخودآگاه #سوژه #جایگاه #سلامتی #سلامت #رفتار #رفتار_نابهنجار #اختلالات روانی #DSM #DSM_5 #فروید #لکان

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
چیزی به‌نام بحران روان‌کاوی نمی‌تواند وجود داشته باشد

نویسنده: مصاحبه با ژاک لکان
ترجمه: محسن ملکی

ایمیلیو گرانزاتو: حرف و حدیث بسیاری در موردِ بحران روان‌کاوی وجود دارد. می‌گویند فروید را پشت سر گذاشته‌اند، چراکه جامعه‌ی‌ مدرن به این نکته رسیده است که آثار او برای فهم انسان یا تحقیق و تفحص عمیق درباره‌ی‌ ارتباط انسان با جهان تکافو نمی‌کند.

ژاک لکان: این حرف‌ها وراجی و یاوه‌گویی است. اول از همه برویم سراغِ این به اصطلاح بحرانِ روانکاوی. چنین چیزی وجود ندارد، اصلا نمی‌تواند وجود داشته باشد. روان‌کاوی هنوز به مرزهای خود نرسیده است. مسائلِ نظری و عملیِ بسیاری مانده که باید کشف شود. در روان‌کاوی خبری از پاسخ‌های فوری و فوتی نیست، بلکه باید مدت‌ها با حوصله و عرق‌ریختن به‌دنبال پاسخ گشت.
مسأله‌ی‌ بعدی فروید است. چطور می‌توان گفت او را پشت سر گذاشته‌ایم حال آن‌که هنوزکامل درکش نکرده‌ایم؟ تنها چیزی‌که با اطمینان می‌دانیم این است که فروید ما را از مسائلی آگاه کرده که کاملاً نو هستند، مسائلی‌که پیش از او حتی به ذهن کسی خطور نکرده بود؛ از مسائل مربوط به ناخودآگاه گرفته تا اهمیت جنسیت، از دسترسی به حوزه‌ی‌ نمادین گرفته تا انقیاد در برابرِ قوانین زبان.
آموزه‌ی‌ او خود حقیقت را زیر سوال می‌برد؛ این مسأله به تک‌تک ما مربوط می‌شود. روان‌کاوی اصلاً دچار بحران نشده. دوباره می‌گویم: ما خیلی مانده به فروید برسیم. از اسم او برایِ سرپوش گذاشتن بر خیلی چیزها استفاده شده؛ انحرافات و تقلیدهای درجه دومی بوده که چندان به الگوی فروید وفادار نبوده‌اند؛ همه‌ی‌ این‌ها باعث آشوبی شده که منظور و مقصود فروید را در محاق فرو برده است. پس از مرگ او در سال ۱۹۳۹، برخی از شاگردانش هم ادعا کردند که با فروکاستن آموزه های او به یک مشت فرمول مبتذل، شکل دیگری از روانکاوی را در پیش گرفته‌اند: تکنیک را بدل به آیین کردند و عمل آن‌ها فقط معطوف به درمان رفتار آدم‌ها بود، آن هم برای این‌که فرد را دوباره با محیط اجتماعی‌اش سازگار کنند. چنین کاری دقیقاً نفی فروید است: قسمی روان‌کاویِ دلخوش‌کننده و رسمی.
ادامه در کامنت اول...

برگرفته از: سایت انجمن فرویدی

انتخاب متن و تصویر: مریم دم‌ثنا

#روانکاوی #میترا_کدیور #روانکاو #فروید #لکان #بحران #بحران_روانکاوی #جامعه_مدرن #انسان #تحقیق #تفحص #ناخودآگاه #جنسیت #تحریف #انحراف #تقلید #حکومت #تعلیم #مطب #مشتری #موفقیت

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
سخنرانی‌های آشنایی با روانکاوی
سخنرانی ۳۴
توضیحات، کاربردها و راهکارها
زیگموند فروید (۱۹۳۳)
[این مقاله توسط مرجان پشت مشهدی، خدیجه فدائی، پرویز دباغی و فرزام پروا ترجمه و زیر نظر دکتر میترا کدیور در جلسات مورخ ۸۴/۲/۳- ۸۴/۲/۱۰- ۸۴/۲/۲۴- ۸۴/۲/۳۱ و ۸۴/۳/۷ کلاس‌های عرصه فرویدی – مکتب لکان ایشان تصحیح گردیده است.]

اما نباید انتظار داشته باشید این اخبار خوشحال کننده را بشنوید که مبارزه بر سر روانکاوی پایان یافته است و به، به رسمیت شناختن آن به عنوان یک علم و پذیرش آن به عنوان موضوع تدریس در دانشگاه انجامیده است. مبارزه ادامه می‌یابد، اگرچه در اشکال مؤدبانه‌تر. آنچه باز هم تازه است این است که نوعی لایه محافظ (buffer layer) در جامعه علمی بین روانکاوی و مخالفان‌اش شکل گرفته است. این، شامل افرادی است که اعتبار بعضی قسمت‌های روانکاوی را قبول می‌کنند و ویژگی‌های جالب‌تر موضوع را می‌پذیرند، اما از سوی دیگر قسمت‌های دیگر آن را رد می‌کنند، واقعیتی که نمی‌توانند با صدای بلند آن را ابراز کنند. این آسان نیست حدس بزنیم چه چیز انتخاب آن‌ها را در این مسأله تعیین می‌کند. به نظر می‌رسد این به احساسات شخصی بستگی دارد. یکی با سکسوالیته مخالفت می‌کند، دیگری با ناخودآگاه؛ آنچه بخصوص رد می‌شود حقیقت سمبولیسم است. اگرچه ساختار روانکاوی هنوز کامل نشده، آن در هر حال، حتی امروز، یک واحد است که اجزایش نمی‌توانند به دلخواه هر کسی که از راه می‌رسد از هم جدا شوند: اما به نظر می‌رسد این التقاطی‌ها این حقیقت را نادیده می‌گیرند. من هرگز این دریافت را نداشته‌ام که این پیروان نصفه نیمه (نیم بند) رد کردن‌شان را بر اساس آزمایش (آزمودن) حقایق بنا کرده‌اند. برخی افراد ممتاز هم در این طبقه جای می‌گیرند. آن‌ها، مطمئناً، با این واقعیت که وقت و علاقه‌شان به چیزهای دیگر تعلق دارد توجیه می‌شوند – چیزهایی که دقیقاً در چیره شدن در آن‌ها پیشرفت‌های زیادی داشته‌اند. اما در این مورد بهتر نبود قضاوت خود را به حال تعلیق در می‌آوردند تا این که تا این اندازه متعصبانه جانب‌داری کنند؟ من یک بار موفق شدم با یکی از این مردان بزرگ مکالمه سریعی داشته باشم. او یک منتقد مشهور بود که جریان‌های معنوی زمان خود را با فهم مهربانانه و نفوذ پیامبرانه دنبال کرده بود.
ادامه در کامنت اول...

برگرفته از: وب سایت انجمن فرویدی
....
موسیقی آذری اثر: رامیز قلی اف
انتخاب متن و ویدئو: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#مبارزه#روانکاو#روانکاوی#دانشگاه#درس
#سکسوالیته#ناخودآگاه#سمبل
#مادر#پدر#واپس_زنی#التقاطی#قضاوت
#فروید#لکان#کدیور#دکتر_میترا_کدیور

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
جدیدترین معجون جادوگری «صن-هما-فر» – بخش یک

...
به گفته فروید نوروز یک ندانستن نیست یک نمی خواهم بدانم است و نوروز انتقال همه بدبختی ها و فلاکت های نوروز روزمره را با توان دو یا سه یا چهار دارد.
می دانیم که فروید کار خود را با هیپنوتیزم آغاز کرد ولی بزودی از آن دست کشید و به وادی بسیار مرد افکن روانکاوی پا نهاد. او هیپنوتیزم را رها کرد زیرا انقیاد روانی بیماران در نظرش تنزل دهنده کرامت انسانی بود. آخر او فروید بود نه پدر خوانده یا اخراجی انجمن فرویدی.
فروید تصمیم گرفت بیماران را در وضعیتی شایسته شأن انسانی پذیرا شود با وجودی که این احتمال را می داد که ممکن است موفقیت درمانی چندانی نداشته باشد. در واقع فروید از همان ابتدا کرامت انسانی را در مقامی بسیار بالاتر از موفقیت درمانی قرار داد و روانکاوی از چنین سکوئی معراج خود را آغاز کرد و هرگز هم به این آرمان پشت نکرد. حواسمان باشد که داریم راجع به روانکاوی واقعی فرویدی صحبت می کنیم و نه آن کاری که مزدوران تاویستوک انجام می دهند.
فروید اما خیلی زود با مانع دیگری روبرو شد، مانعی که او آن را “انتقال” نامید. او با حسرت آرزو می کند که کاش چنین چیزی به وجود نمی آمد و متذکر می شود که اگر بیماران در همان وضعیتی که در چند جلسه اول هستند باقی می ماندند دوره درمان بسیار کوتاه می شد زیرا که بجای این که با هیجانات بیمار سر و کار داشته باشیم با تعقلش طرف بودیم. در واقع در اینجا فروید اذعان می کند که درنوروز عادی روزمره تعقل به مراتب بیشتری از نوروز انتقال وجود دارد، اگر چه که هنوز اصطلاح اخیر را به کار نمی برد.

برگرفته از: سایت انجمن فرویدی

انتخاب متن و تصویر: مریم دم‌ثنا

#روانکاوی #انجمن_فرویدی #ناخودآگاه #هیپنوتیزم #هیپنوتیزم_درمانی #فروید #لکان #میترا_کدیور #معجون_جادوگری_«صن_هما_فر»
#ندانستن ِوروز ِوروز_انتقال #فلاکت #بدبختی #انقیاد_روانی #کرامت #کرامت_انسانی #موفقیت_درمانی #انتقال #تاویستوک

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

به خاطر همین است که کسانی که نمی‌توانند یا نمی‌خواهند از وقت‌شان مایه بگذارند به نوعی حذف می‌کنیم، کسانی را که نمی‌خواهند از انرژی‌شان مایه بگذارند حذف می‌کنیم، این‌ها کسانی هستند که سعی دارند دانش را از طریق اسمز فرا بگیرند یعنی حاضر نیستند خودشان سهمی را داشته باشند. کسانی هستند که مرتباً در این جلسه، در آن جلسه یا این کنفرانس و آن کنفرانس شرکت می‌کنند ولی وقتی از خودشان خواسته می‌شود که حالا شما لازم است چند تا کتاب هم بخوانید، تمایلی ندارند. ما برای اینکه متوجه شویم این اشتیاق وجود دارد، قطعاً یک ثبت نامی داریم، و کسانی هستند که مایل نیستند از پول‌شان مایه بگذارند بالطبع این تعداد هم حذف می‌شوند. بنابراین اگر کسی نتواند از وقت، از انرژی و از پولش مایه بگذارد، قطعاً قادر نیست که از وجودش هم مایه بگذارد. در نتیجه کار کردن با این شخص آب در هاون سابیدن است و اضافه کردن او به جمعیتی که قادر به مایه گذاشتن از خودش است باعث می‌شود که کار یک رکود کلی پیدا کرده و به نتیجه نهایی خود نرسد یا به آن لطمه وارد شود. عدم تمایل یا عدم توانایی در مایه گذاشتن از وجود آن فاکتوری است که توده دوم و سوم را از جمعیت اول جدا می‌کند. علاوه بر این عوامل مایه گذاشتن از منیت هم است. به عنوان مثال کسی که جزء توده سوم است (در آنالیز است ولی تمایلی به شرکت در این کلاس‌ها ندارد). نمونه ای می‌آورم از شخصی که در آنالیز بود و تلاش بی دریغی برای تشکیل کلاس‌های قبلی در انجمن روان‌شناسی کرد و از آنجایی که این کلاس‌ها عملاً تشکیل شد می‌توانیم بگوییم در تلاش خودش موفق بود. منتها وقتی این کلاس‌ها تشکیل شد بهانه آورد که به دلیل مشغله زیاد نمی‌تواند در این کلاس‌ها شرکت کند. برای من شکی باقی نبود که او حاضر نیست با دانشجویانش یا با همکاران جوان‌ترش روی یک نیمکت بنشیند و در این کلاس‌ها شرکت کند و این منیت اوست که به او این اجازه را نمی‌دهد. شکی نیست که قابلیت مایه گذاشتن از وجود یک قابلیت مادرزادی نیست و بستگی به شرایط و اوضاع و احوال دارد. در عین حال یک موضوع انتزاعی هم نیست و می‌باید که در چهارچوب دیالکتیک ناخودآگاه مورد ارزیابی قرار بگیرد. 

منبع: وب سایت انجمن فرویدی

...

نام عکاس: حامد محمدی
گردآورنده: مریم دم ثنا

#روانکاو #روانکاوی #روانشناس #روان_شناس
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور #ناخودآگاه
#وقت #پول #انرژی
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

ژک الن میلر، رییس انجمن جهانی روانکاوی (WAP) و یکی از تئوریسین‌هایی که کار لکان را ادامه می‌دهد، معتقد است که نمی‌توان منکر وجود روانکاوی به عنوان یک شغل، یک حرفه، یک فعالیت شد. ممکن است بتوان مجموعه مقولات روانکاوی را بیهوده تلقی کرد، تئوری آن را بی‌ارزش دانست، تمام آنچه را که روانکاوی به آن می‌پردازد، آن‌ها را توسعه می‌دهد، غنی می‌کند یا برعکس غیر اساسی می‌داند و از گردونه حذف می‌کند، می‌توان تمام آن‌ها را نفی کرد. به عقیده او می‌توان ناخودآگاه را، سائق را، تعبیر را، تکرار را تمام این مقولات مهم و اساسی روانکاوی را به عنوان ناواقعیت‌هایی مردود دانست اما حرفه روانکاوی به عنوان یک واقعیت اجتماعی کماکان وجود دارد و این واقعیت اجتماعی یک واقعیتی است که به نیاز مشخصی پاسخ می‌دهد، یا بهتر است بگویم به یک درخواست مشخص پاسخ می‌دهد. در اینجا می‌رسیم به مقوله معروف و اساسی عرضه و تقاضا در علم اقتصاد. چون‌که تقاضایی است، پس عرضه‌ای هم وجود دارد و این تقاضا خودش منتج است از یک نیاز، به یک اشتیاق. در یک طرف تقاضا برای روانکاوی داریم و در طرف دیگر عرضه روانکاوی و مجموعه این دو را باید در چهارچوب خاصی مورد مطالعه قرار داد که این چهارچوب را می‌توان وضعیت فعلی تمدن و ناخشنودی در آن دانست. من در اینجا اشاره‌ام به عنوان کتاب فروید است به نام «ناخشنودی در تمدن» که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد. بنابراین در مورد روانکاوی سه نوع واقعیت وجود دارد؛ تقاضا، حرفه و ناخشنودی.

منبع: وب سایت انجمن فرویدی

...

گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#ژک_الن_میلر #انجمن_جهانی_روانکاوی
#شغل #حرفه_فعالیت #تئوری #توسعه
#ناخودآگاه #سائق #تعبیر #تکرار #اجمتماع
#عرضه #تقاضا
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا

#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

فروید برای توجیه اثربخشی روانکاوی بود که ناخودآگاه را کشف کرد. تمام مقولات بنیادین روانکاوی و اصولاً ساختن کل بدنه نظریات روانکاوی محصول این تلاش فروید برای توجیه کردن علل اثربخشی روانکاوی بودند. اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود. فروید به مقیاسی که در کار پراتیک خود پیشرفت می‌کرد و در کار نظریه پردازی و پردازش و ساختن نظریات روانکاوی پیش می‌رفت متوجه شد که آن ثمربخشی حیرت انگیز اولیه که می‌توان اصطلاحاً آن را تراپوتیک نامید به تدریج اهمیت خود را از دست می‌دهد و رنگ می‌بازد. وقتی او متوجه این مطلب شد که این ثمربخشی برق‌آسا و حیرت انگیز اولیه، که فعلاً اسمش را می‌گذاریم تراپوتیک، کم کم رنگ می‌بازد تلاش او معطوف به این شد که این پدیده جدید را توجیه کند و آن را تئوریزه کند و در این مرحله بود که فروید ثمربخشی تراپوتیک را رها کرد و در ورای آن به دنبال چیزی گشت که آن را در اصطلاح cause نامید، یعنی اساس قضیه. او فهمید که قضیه چیز دیگری است و این قضیه چیزی است که سمپتوم خود محصول ثمربخشی آن است. گفتم که سمپتوم معلول است. سمپتوم معلول همین قضیه است. این قضیه یک ثمربخشی داشته که ثمربخشی‌اش منجر به تولید سمپتوم شده. در این صورت سمپتوم آن چیزی نیست که درست کار نمی‌کند بلکه دقیقاً آن چیزی است که درست کار می‌کند و اگر در این میان چیزی درست کار نمی‌کند ثمربخشی با هدف تراپوتیک آن است. چون که سمپتوم معلول یک cause است پس درست کار می‌کند و هدف تراپوتیک داشتن یعنی این‌که آن قضیه نادیده گرفته شده و این‌که سمپتوم یک معلول است نادیده گرفته شده و اینجاست که درست کار نمی‌کند، اینجاست که قضیه بر اساس منطق و بر اساس درک علیت سمپتوم انجام نمی‌گیرد و حالا که فروید به این مرحله رسیده طبیعی است که در این مرحله روانکاوی از محور تراپوتیک به محور اتیک می‌چرخد. 
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...

گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اثربخشی #ناخودآگاه #بنیاد #قضیه #اخلاق #سمپتوم
#علت #معلول #کشف_ناخودآگاه
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#cause
#ethic
#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation