Doostdaran_freudianassociation
39 subscribers
706 photos
116 videos
33 links
کارگروه دوستداران انجمن فرویدی

تماس با دفتر انجمن فرویدی به ریاست دکتر میترا کدیور
تنها روانکاو ایرانی عضو انجمن جهانی روانکاوی
☎️021_22025937

@freudianassociation
Download Telegram
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
لکان در کتاب بیستم سمینارهایش به نام ((هنوز)) می گوید: ((تمام احتیاجات موجود متکلم، آلوده به واقعیتی است که همانا گرفتار بودن آنها در نوع دیگری از ارضاست)). به زبان ساده تر می توان گفت که تمام احتیاجات موجود متکلم، آلوده به این واقعیت است که این احتیاجات الزاما باید از تقاضا بگذرند. یعنی تمام احتیاجات باید از دستگاه زبان بگذرند.
توجه به این واقعیت، که در عین سادگی تا قبل از لکان کمتر به آن توجه شده بود، ما را به واقعیت پیچیده تری سوق می دهد و آن اینکه تقاضا در وجود خود اعتلاء خود را به همراه دارد. تقاضا برای ارضای یک نیاز مجبور به اعتلاست زیرا که این درخواست به پاسخ دیگری وابسته است. دیگریی که دارد. دیگریی که می تواند این نیاز را ارضا کند. بنابراین پاسخ این دیگری در وهله اول ارضای نیاز را به همراه دارد، اما در مرحله بعد خود نفس پاسخ است که اهمیت می یابد. در این مرحله نفس پاسخ دیگری ارضاء را به همراه می آورد، بدون هیچگونه ارتباطی با اهدای ماده ای که نیاز را ارضاء می کند.
بنابراین در این ماورای تقاضا، ماده ارضا کننده معنویت می یابد. این ماده دیگر آبی نیست که تشنگی را فرو می نشاند، مائده ای نیست که گرسنگی را تسکین می بخشد، بلکه ماده تبدیل به دال شده است، تبدیل به علامت شده است، علامت عشق. دالِ پاسخ را بخشیدن خود کامیابی به ارمغان می آورد.
لکان این چرخشی را که به خط مستقیم نیاز_درخواست_ارضای نیاز اضافه شده است درخواست عشق می نامد که در فراسوی داد و ستد یک شی ء مادی است. لکان تاکید دارد که ارزش مادی آنچه رد و بدل می شود نیست که اهمیت دارد بلکه آنچه مهم است داد و ستد عشق است که به برکت احتیاج انجام می گیرد.

به نقل از کتاب #مکتب_لکان
(عنوان: عشق: ضرورتی برای ارتقاء ژوئی سانس تا دیالکتیک اشتیاق)
....
#روانکاو#دکتر_میترا_کدیور
#احتیاج#دستگاه_زبان#ارضای_نیاز#معنویت#داد_و_ستد#تقاضا#اعتلا#عشق

انتخاب تصویر و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation «هر سرمایه گذاری عاطفی راهی است برای اینکه شخص دومرتبه نارسی سیسم اش را دنبال کند.» @doostdaran_freudianassociation 💬👇
مقاله "درباره نارسی سیسم" فروید
از کلاس های عرصه فرویدی_مکتب لکان

هر سرمایه گذاری عاطفی راهی است برای اینکه شخص دومرتبه نارسی سیسم اش [را] دنبال کند. این انرژی و لیبیدو گذاشتن برای به دست آوردن رضایت است. بشر یاد می گیرد که باید یک چیزهایی را در جریان زندگی سوشیال و در جریان تمدن از دست بدهد، بعد یک چیزهای کج و معوج به جایش پیدا می کند که همان چیزها را دوباره به دست بیاورد و جایگزین کند، عشق ورزیدن و عشق به فرزند هم همین طور است.

لکان کار را آسان کرده و صحبت از نیاز، تقاضا و اشتیاق می کند. هر چیزی که خارج از نیاز باشد (نیاز آن چیزی است که برای ادامه حیات لازم است) اسمش اشتیاق است و آن را در واژه نامه فروید می گویند:”Sexuality”. بنابراین هر کاری که می کنیم غیر از آن کاری که برای زنده ماندن لازم است، اسمش”Sexuality” است. حتی آن تارک دنیایی هم که توی معابد برای خودش زندگی می کند، “Sexuality” او به این نحو است. برای فروید Sublimation یکی از راه های موفقیت آمیز خرج کردن لیبیدو است. راهی که Repression توی آن کمتر است. هدر رفتن انرژی کمتر است. یک رضایت و Satisfaction می آورد که هم فردی و هم اجتماعی است. پس Sublimation یک راه خوب خرج کردن لیبیدوست، که البته همه اینها برای به دست آوردن Satisfaction است. منتها یک راههائی هم دارد که ریاکارانه تر است (عشق و علاقه والدین به فرزند). و یک راههایی هم هستند که بعضی وقت ها مخرب هستند. مثال بارز پدر و مادرهایی که اصرار دارند بچه هایشان زندگی خوبی داشته باشند، خودشان قادر نشده اند و حالا این فشار را روی بچه ها می آورند، و تازه آن هم پیچیده شده در لفافه محبت.

اما Sublimation ریاکارانه نیست. فردی که خودش این والایش را کرده و این زحمت را کشیده، یک نارسی سیسمی برایش فراهم میشود و دیگر این فشار را به بچه هایش نمی آورد.

برگرفته از: #سایت_انجمن_فرویدی

نقاشی: دگردیسی نارسیس
اثری از: سالوادور دالی

انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا

#نارسیسیسم
#لیبیدو
#انرژی
#عشق
#تقاضا
#اشتیاق
#والایش
#ابژه
#سکسوالیتی

#Sexuality
#Sublimation
#Satisfaction
#Repression

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر #میترا_کدیور
جلسه ششم دوره اول (۵ تیر ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

«آنچه که در یک جامعه به صورت یک تقاضا برای آزادی به ظهور می رسد، ممکن است نوعی اعتراض بر علیه بی عدالتی های موجود باشد، که این خود می تواند در راستای اعتلای تمدن موجود باشد. و یا ممکن است این تقاضا برای آزادی به علت بقایای شخصیت اولیه این آدم های معترض باشد که توسط تمدن مهار نشده است و در نتیجه به صورت کینه ورزی و عداوت با تمدن بروز می کند»، با کل تمدن.

پس تقاضا برای آزادی دو شکل می تواند داشته باشد، یا در مقابل کاستی ها و نقایص آن است، در مقابل اشکال و صور یک تمدن است و یا اصلاً در مقابل تمدن بطور کلی.

گاه می بینیم که مثلاً یک نوع اعتراضی که در دهه ۱۹۶۰، یک آزادی خواهی، آزادی جویی که در دهه ۱۹۶۰ وجود داشت، آدم می تواند آن را به عنوان اعتراض بر علیه کل تمدن تلقی کند. در حالی که اعتراض های گوناگونی که در جاهای مختلف دنیا صورت می گیرد اینها بر اساس اشکال و صور خاص حاکم بر همانجا است. فروید ادامه می دهد که: «به نظر نمی رسد هیچ چیز قادر باشد که بشر را وادار کند مثل موریانه ها زندگی کند. مسلّم است که او از آزادی های فردی خود دفاع خواهد کرد. و قسمت اعظم از تلاش های بشر به این مسأله اختصاص دارد که به نوعی تعادل بین توقعات تمدن از او و خواسته های خودش دست یابد. شادکامی او به این مسأله بستگی دارد. یکی از مسائلی که سرنوشت تمدن را تعیین می کند همین نکته است که آیا در یک شکل خاصی از تمدن دسترسی به یک چنین تعادلی امکان پذیر است [یا نه؟] یا اینکه هیچگونه آشتی در این تضاد وجود ندارد»، یعنی اینکه شخص بتواند بین خواسته های خودش و توقعات تمدن یک تعادل ایجاد کند.

خب اینجا می رسیم به پایان نقل قول از فروید. دوباره یک جمع بندی کنیم. گفتیم که برای فروید آینده تمدن، سرنوشت تمدن، به دو نکته بستگی دارد: یکی وجود عدالت و یکی وجود شرایطی که این امکان را بدهد که بین خواسته های فردی و توقعات فرهنگی یک تعادلی ایجاد شود...

برگرفته از: سایت #انجمن_فرویدی

انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا

#فروید
#لکان
#روانکاو
#روانکاوی
#آزادی
#جامعه
#تقاضا
#عدالت
#بی_عدالتی
#تمدن
#شخصیت
#کینه_ورزی
#کاستی
#نقایص
#اعتراض
#اعتراضات
#آزادی_خواهی
#تعادل
#اعتراضات_سراسری

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

ژک الن میلر، رییس انجمن جهانی روانکاوی (WAP) و یکی از تئوریسین‌هایی که کار لکان را ادامه می‌دهد، معتقد است که نمی‌توان منکر وجود روانکاوی به عنوان یک شغل، یک حرفه، یک فعالیت شد. ممکن است بتوان مجموعه مقولات روانکاوی را بیهوده تلقی کرد، تئوری آن را بی‌ارزش دانست، تمام آنچه را که روانکاوی به آن می‌پردازد، آن‌ها را توسعه می‌دهد، غنی می‌کند یا برعکس غیر اساسی می‌داند و از گردونه حذف می‌کند، می‌توان تمام آن‌ها را نفی کرد. به عقیده او می‌توان ناخودآگاه را، سائق را، تعبیر را، تکرار را تمام این مقولات مهم و اساسی روانکاوی را به عنوان ناواقعیت‌هایی مردود دانست اما حرفه روانکاوی به عنوان یک واقعیت اجتماعی کماکان وجود دارد و این واقعیت اجتماعی یک واقعیتی است که به نیاز مشخصی پاسخ می‌دهد، یا بهتر است بگویم به یک درخواست مشخص پاسخ می‌دهد. در اینجا می‌رسیم به مقوله معروف و اساسی عرضه و تقاضا در علم اقتصاد. چون‌که تقاضایی است، پس عرضه‌ای هم وجود دارد و این تقاضا خودش منتج است از یک نیاز، به یک اشتیاق. در یک طرف تقاضا برای روانکاوی داریم و در طرف دیگر عرضه روانکاوی و مجموعه این دو را باید در چهارچوب خاصی مورد مطالعه قرار داد که این چهارچوب را می‌توان وضعیت فعلی تمدن و ناخشنودی در آن دانست. من در اینجا اشاره‌ام به عنوان کتاب فروید است به نام «ناخشنودی در تمدن» که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد. بنابراین در مورد روانکاوی سه نوع واقعیت وجود دارد؛ تقاضا، حرفه و ناخشنودی.

منبع: وب سایت انجمن فرویدی

...

گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#ژک_الن_میلر #انجمن_جهانی_روانکاوی
#شغل #حرفه_فعالیت #تئوری #توسعه
#ناخودآگاه #سائق #تعبیر #تکرار #اجمتماع
#عرضه #تقاضا
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا

#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

تقاضا برای روانکاوی هم بر همین اصل استوار است. بر این فرض از طرف متقاضی استوار است که سمپتوم دارای یک علت است، که سمپتوم یک معلول است. این فرض را مشخص کرده که آمده تقاضای روانکاوی کرده و چون می‌خواهد اینجا صحبت کند و می‌خواهد از طریق کلام به مقصود برسد، پس این فرض را هم دارد که این علت اساس سمانتیک یا معنایی و مفهومی (مفهومی بهتر است) دارد. ضمناً با تقاضای خود به این مسأله اذعان کرده که او این علت را نمی‌داند، می‌داند که علت هست، فرض کرده که علت سمانتیک است ولی اذعان می‌کند که «من نمی‌دانم» و مراجعه به روانکاو از این جهت صورت می‌گیرد و روانکاو از آن جهت به عنوان یک مخاطب ویژه برگزیده می‌شود که فرض این است که او سوژه‌ای است که علت را می‌داند یعنی متقاضی فرض می‌کند که روانکاو علت را می‌داند. یعنی او «سوژه‌ای که فرض می‌شود می‌داند» است. ترانسفرانس محصول استقرار و به رسمیت شناختن این سوژه است، سوژه‌ای که فرض می‌شود می‌داند و نه هیچ چیز دیگر. انتقال بنابر این محصول این تقاضاست و شرط لازم برای به جریان انداختن روند روانکاوی اما نه شرط کافی آن. عرصه روانکاوی این امکان را به وجود می‌آورد که «من نمی‌دانم» متقاضی تغییر مکان دهد، از محلی به محل دیگر انتقال پیدا کند. سؤال او، ناتوانی او در یافتن پاسخ برای سؤالش به دیگری انتقال پیدا می‌کند و همین انتقال است که مبنای ترانسفرانس در روانکاوی است. پس واقعاً انتقالی به معنای مکانی صورت می‌گیرد و آن تبدیل به ترانسفرانس که در روانکاوی اساس کار است می‌شود. روانکاو حالا از این به بعد مسؤولیت ناتوانی را به عهده دارد و همین امر است که موجب آرامش و تخفیف درد و رنج متقاضی می‌شود و ثمربخشی برق‌آسای روانکاوی، آرامش و سبکباری حاصله چیزی نیست جز واگذار کردن بار ناتوانی به «سوژه‌ای که فرض می‌شود می‌داند». بنابراین اثربخشی برق‌آسا محصول برقرار شدن یک ارتباط میان سوژه و دانش است.

منبع: وب سایت انجمن فرویدی

گردآورنده: مریم دم‌ثنا

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تقاضا #متقاضی
#سوژه #دانش
#ترانسفرانس #انتقال
#سمپتوم
#معنایی #مفهومی
#پاسخ
#مسئولیت
#ناتوانی #درد #رنج
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Subject_supposed_to_know
#Transference
#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation