Doostdaran_freudianassociation
40 subscribers
706 photos
116 videos
33 links
کارگروه دوستداران انجمن فرویدی

تماس با دفتر انجمن فرویدی به ریاست دکتر میترا کدیور
تنها روانکاو ایرانی عضو انجمن جهانی روانکاوی
☎️021_22025937

@freudianassociation
Download Telegram
Doostdaran_freudianassociation
Video
💬👇
منظور از رابطه جنسی عمل جنسی نیست . چون این دومی وجود دارد و خوب هم وجود دارد . منظور از رابطه جنسی ارتباط مبتنی بر هماهنگی ، تفاهم و یکدیگر را کامل کردن است . این ارتباط است که وجود ندارد . بین زن و مرد یک جدایی ساختاری وجود دارد .

فروید یک میخواره را با یک دلباخته مقایسه می کند و خاطر نشان می سازد که میخواره هر چه بیشتر می نوشد بیشتر می می طلبد ، حال آنکه دلباخته هر چه بیشتر به وصال معشوق برسد دلزده تر می شود . او این نتیجه گیری را می کند که در نهاد خود سائق چيزی است که با ارضاء كامل در تضاد است . در واقع رابطه انسان با ابژه هايش رابطه سرراستی نیست .
فرهنگ و تمدن آن چیزی است که رابطه بین زن و مرد را تنظیم می کند و قوام می بخشد . هر فرهنگی متشکل از شبکه ای از قوانین است که وظیفه آنها به تعويق انداختن ارضاء جنسی است . هر مانعی لیبیدو را افزایش می دهد و هر بار که موانع طبیعی کافی نبوده اند بشر سدهای فرهنگی به وجود آورده است تا بتواند از عشق حراست کند و از آن تمتع بگیرد .
لکان جایگاه خاصی به «عشق با نزاکت» میدهد. این نوعی رابطه عشقی در قرون وسطی بوده که در آن عاشق و معشوق ، به دلایل فرهنگی و شرعی ، در وضعیتی نبوده اند که بتوانند به وصال یکدیگر برسند . لکان عشق بانزاکت را روش ظریفی می داند که به بشر اجازه می دهد از بن بست عدم وجود رابطه جنسی خارج شود . در این روش بشر آنچه را که در هر صورت امروز قادر به تمتع از آن نیست به فردا موکول می کند . والایش نه تنها محدود به ادبیات و هنر نمی شود بلکه برای بشر خیلی راحت تر از خود سکسوالیته است .

منبع : كتاب مكتب لكان ، روانكاوی در قرن بیست ویکم #دکتر_میترا_کدیور

#سائق#ابژه#ليبيدو#تضاد#ارتباط #هماهنگی#وصال#تمتع#عشق #عمل_جنسی#رابطه_جنسی
#عاشق#معشوق #فرهنگ#تمدن
#عشق_با_نزاکت#هنر#ادبیات
#سكسواليته

Animator: Gustavo Torres
Music : Francis Lai
انتخاب ویدئو و متن : ربابه ايلخانی زاده
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation در حیطه روانکاوی از هر کجا که شروع کنیم به ناچار همیشه به عشق ختم خواهیم کرد. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
گاهی وقت ها احساس می کنم که صحبت کردن از روانکاوی برای مخاطبین پارسی زبان بسیار ساده تر از مخاطبین غربی است. به این دلیل ساده که من هیچ قوم دیگری را نمی شناسم که در تاریخ و فرهنگش تا بدین حد در وادی عشق راه پیموده باشد. در این فرهنگ هر کسی که خواسته در دنیای شعر و ادب جایی برای خود باز کند چاره ای نداشته جز اینکه در وادی عشق قدم نهد یا شاید برعکس چون در وادی عشق طی طریق کرده توانسته از خود نامی بجا بگذارد.
گفتم مخاطبین پارسی زبان و نه مخاطبین ایرانی زیرا که در ناخودآگاه فقط هویت زبانی وجود دارد و یا بهتر وجود زبانی. به همین دلیل هم هست که وقتی قومی تصمیم به نابودی قوم دیگری می گیرد سعی در از بین بردن زبانش دارد. هستند ملتهایی که هیچگونه سرزمین رسمی ندارند اما چون زبان خاص خود را دارند پس وجود دارند.
.......
در حیطه روانکاوی از هر کجا که شروع کنیم به ناچار همیشه به عشق ختم خواهیم کرد. جای تعجب هم نیست، علمی که از رؤیا آغاز کرد باید هم به عشق ختم کند.

منبع : كتاب #مكتب_لكان ، روانكاوی در قرن بیست ویکم دکتر #میترا_کدیور

#فروید #لکان #روانکاو #روانکاوی #ناخودآگاه #سمپتوم #سوژه #ژوئی_سانس #اشتیاق #عشق #پارسی #پارسی_زبان #انتقال #رؤیا #فانتاسم #لیبیدو #کاستراسیون #زبان #زبانشناسی #هویت #ملت #سرزمین #تاریخ #فرهنگ #مولانا

آواز : سید خلیل عالی نژاد
انتخاب ویدیو و متن : ربابه ايلخانی زاده

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation زنان و مردان حرف می زنند، آنها در دنیای گفتمان ها زندگی می کنند؛ این موضوعی تعیین کننده است. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
مصاحبه با ژک-الن میلر
برگردان سارا سمیعی

هانا وار: در مورد فانتسم مردانه چطور؟
ژک الن میلر: در مورد مردان فانتسم در لحظه‌ی وقوع عشق، نقش مهمی دارد. مثال کلاسیک را لکان تفسیر کرده است. همان مثالی که از رمان گوته می‌آورد و شور و اشتیاقی که وِرتِر جوان در نخستین دیدار با  شارلوت در خود احساس می‌کند که در حال شیر دادن به کودکی بود که در آغوش داشت. در اینجا ویژگی مادرانه‌ی زن موجب بروز عشق شده است. مثال دیگر را از تجربیات بالینی خودم می‌آورم. رئیسی که حدودا پنجاه سال داشت، از میان داوطلبانی که برای شغل منشیگری نزد او آمده بودند، به زن جوان بیست ساله‌ای درجا ابراز عشق  کرده بود. او از خود می‌پرسید که چه چیز او را وادار به این کار کرده است؟ بنابراین برای مشاوره نزد من آمد. طی جلسات روانکاوی او علت را کشف کرد:  این مرد در آن زن جوان، خصایل خود در ۲۰ سالگی را کشف کرده بود و رفتاری را که در نخستین مصاحبه‌ی شغلی از خود بروز داده بود. می‌شود گفت که او در واقع عاشق خودش شده بود. در این دو مثل می‌توان دو نظریه‌ی متمایز فروید را مشاهده کرد: ما کسی را دوست داریم که حمایت‌مان می‌کند: در این دو مثال این فرد‌: یا مادر است یا تصویری خودشیفته از خویش.

 هانا وار: انگار ما عروسک‌های خیمه‌شب بازی هستیم!

ژک–الن میلر: نه! بین یک زن معین و یک مرد معین، هیچ چیز از قبل نوشته نشده است، هیچ قطب‌نما و راهنمایی در کار نیست، هیچ رابطه‌ای از پیش شکل نگرفته است. آشنایی یک زن و مرد، مثل آنچه بین اسپرماتوزویید و تخمک رخ می‌دهد، برنام‌ریزی شده نیست و هیچ چیز هم به ژن‌ها مرتبط نیست. زنان و مردان حرف می‌زنند، آنها در دنیای گفتمان‌ها زندگی می‌کنند، این موضوعی تعیین‌کننده است. سازوکار عشق به فرهنگ محیط بسیار حساس است. هر تمدن را با ساختارهایی که برای رابطه‌ی بین دو جنس تعیین می‌کند، می‌توان بازشناخت. در جوامع لیبرال غربی که در عین جوامعی تجاری و حقوقی‌اند، رابطه‌ی بین دو جنس از شکل «یکه» به شکل «چندگانه» در حال تغییر است. الگوی ایده‌آل «عشق بزرگ سراسر زندگی» به‌تدریج صحنه را به قرارملاقات‌های سریع و عشق‌های فوری و سناریو‌های جدیدِ عشق‌های آلترناتیو، متوالی و حتی همزمان واگذار می‌کند.
هاناوار: پس تکلیف عشق طولانی چه می شود؟ عشق ابدی؟
ژک الن میلر: بالزاک گفته است:
«هر اشتیاقی که ابدی نباشد زشت است.» اما آیا اشتیاق یک رابطه می تواند در تمام طول زندگی همواره حفظ شود؟ یک مرد هر چه بیشتر خود را وقف تنها یک زن می کند، آن زن بیشتر برای او دلالت مادرانه می یابد: و بیشتر از آنکه دوستش بدارد برایش متعالی و غیر قابل دستیابی می شود...

منبع: برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی

#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#ژک_الن_میلر #هاناوار #لکان #گوته #بالزاک
#عشق #شور #اشتیاق #فرهنگ #گفت_و_گو #دوست
#مادر #خودشیفته #لیبرال #غربی #آلترناتیو #عشق_ابدی #مادرانه #متعالی

انتخاب ویدئو و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation برای فروید آینده تمدن، سرنوشت تمدن، به دو نکته بستگی دارد: یکی وجود عدالت و یکی وجود شرایطی که این امکان را بدهد که بین خواسته های فردی و توقعات فرهنگی یک تعادلی ایجاد شود. تاریخ تمدن، تاریخ چشم پوشی مرحله به مرحله بشر از…
منبع:درسنامه های دکتر میترا کدیور

جلسه ششم دوره اول (۵تیر ۱۳۸۰)
از کلاس های عرصه فرویدی مکتب لکان
برگرفته از وبسایت انجمن فرویدی و
تیتر های صفحه اینستاگرم انجمن فرویدی

تصویر اخر از صفحه @hezaroyek.shab
موسیقی:
گریه تار،جلیل شهناز
‏La Algeria , Yasmin Levy

#دکترمیتراکدیور
#انجمن_فرویدی
#فروید
#لکان
#تمدن
#ژوئی_سانس
#واپس_زنی
#چشمپوشی_از_غرایز
#عدالت
#حکومت_قانون
#مافیای_مازندرانی_های_قوه_قضاییه
#مافیایوزارتبهداشت
#لیبرالیسم_کاذب
#بازپرس_حسینی
#پرونده_سازی
#شهادت_دروغ
#بازگشت_واپسزده
#انقلاب
#قاضی
#ضرب_و_شتم
#بربریت
#دادسرای_کارکنان_دولت
#سیدجوادذبیح_زاده
#من_هم_در_اتاق_بازپرس_حسینی_بودم
#انفجارژوئیسانس
#سمپتوم
#جامعه_اسکیزوفرن
#فرهنگ_تمدن
#حمالی_هیزم_برای_اتش_فرهنگ_و_تمدن

برگرفته از پیج کارگروه لینکدین دوستداران انجمن فرویدی

ساخت ویدئو و انتخاب متن: مائده پورطرق

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر #میترا_کدیور
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
جلسه ششم دوره اول (۵ تیر ۱۳۸۰)

فرهنگ و تمدن از نظر روانکاوی چیست؟

اگر بخواهیم برای فرهنگ و تمدن سرآغازی را در نظر بگیریم این سرآغاز مصادف با انسان شدن انسان است و انسان شدن انسان، مصادف با چیره شدن بعد سمبولیک بر اوست، مصادف با حدوث کلمه بر او و این همان چیزی است که در کتاب مقدس می گوید: «در آغاز کلمه بود».

حدوث کلمه، حدوث بعد سمبولیک، آن چیزی است که برای همیشه دنیای انسان شکل می گیرد. تاریخ بسط فرهنگ و تمدن، تاریخ بسط بعد سمبولیک است و آثار اجتناب ناپذیر این بسط، این گسترش بعد سمبولیک بر روی بُعد واقع و بُعد تصویری است، بُعد Real و بُعد Imaginary.

خوب گوش کنید: فروید معتقد است که انسان با چشم پوشی کردن از غرایزش بخصوص با چشم پوشی از غریزه جنسی و غریزه خشونت طلبی اش توانست فرهنگ و تمدن را بنا نهاده و به پیش ببرد. در آن جوامعی که تمدن پیشرفته تر است این چشم پوشی، این از خودگذشتگی بشر واضح تر و کامل تر است. پس تعریفی که فروید از تمدن می دهد بر اساس یک چشم پوشی مداوم است و پایدار.

می بینیم که معیارهای فروید برای تعریف تمدن، معیارهای رایج نیست. معیارهای رایج، تمدن را بر اساس پیشرفت و تکنولوژی و افزایش رفاه مادی، افزایش دارایی ها در سطح اجتماع و در سطح افراد یا همان”Living standard” در نظر می گیرند. فروید را با این استانداردها کاری نیست. اگر چه که او در کتاب «ناخشنودی در تمدن» که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد از این معیارها هم صحبت کرده و اذعان کرده که نمی شود آنها را نادیده گرفت، اما او معیارهای دیگری را هم در اختیار دارد. فروید تمدن را به این گونه تعریف می کند: «تمدن مجموعه تمام دستاوردهایی است که زندگی ما را از زندگی اجداد حیوانی ما مجزا می کند و مقصود از آنها اولاً حفاظت انسان در مقابل قدرت بی حد و حصر طبیعت است و ثانیاً نظم دادن به روابط انسان ها با یکدیگر».

توجه کنید که روابط انسان ها با یکدیگر یکی از معیارهای اصلی فروید در تعریف تمدن است.

برگرفته از: #سایت_انجمن_فرویدی

عکس: تخت جمشید
منبع عکس: INTODAY.IR

انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا

#فرهنگ
#تمدن
#روانکاوی
#انسان
#غریزه
#کلمه
ُعد_سمبولیک
ُعد_واقع
ُعد_تصویری
#رفاه
#تکنولوژی
#اجداد
#ایران
#تخت_جمشید
#Real
#Imaginary

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
کتاب مکتب لکان (روانکاوی در قرن بیست و یکم)
دکتر میترا کدیور
عنوان: تمدن و پسیکانالیز

...باز همه به مقوله انقلاب رسیدیم. جالب است که گفتار کاپیتالیسم با استناد به این مساله افسار‌گسیختگی ژوئی‌سانس در جریان انقلابات، آنها را مذموم دانسته و انقلابیون را تقبیح می‌کند. باید پرسید چه کسی مسئول انقلابات است؛ انقلابیون یا آنهایی که آنچنان در روند گسترش تمدن مانع می‌آفرینند که انقلابات را اجتناب‌ناپذیر می‌سازند؟ آنهایی که فراموش می‌کننداگر آدمی این همه از خود مایه می‌گذارد و این همه از خودگذشتگی به خرج می‌دهد فقط به خاطر این است که بتواند به عدالت دست یابد و در عین حال انسان باقی بماند و بتواند کماکان خواسته‌های فردی خود را نیز تا حدودی برآورده کند، آیا می‌توان از انسان‌ها همه چیزشان را گرفت و هیچ چیز هم در مقابل نپرداخت؟
بازگشت غرایز واپس‌زده و بازگشت ژوئی‌سانس می‌تواند به صورت بی سر و صداتر و در عین حال عمیق‌تر و فراگیرتر باشد و آن شکل‌گیری سمپتوم است، ژوئی‌سانس نهفته در سمپتوم. از لحاظ معیار‌های روانکاوی هر چه جامعه‌ای نوروززاتر باشد در تلاش خود برای گسترش فرهنگ و تمدن ناموفق‌تر است. زیرا که فرهنگ و تمدنی که ظاهراً بدست آمده قادر به مهارکردن ژوئی‌سانس نبوده و نتوانسته از بازگشت "واپس‌زده" جلوگیری کند، این بدان معناست که این تمدن بیشتر از آنچه که داده گرفته است.
گفتیم که فروید معتقد است بشر با چشم‌پوشی از غرایزش توانست فرهنگ و تمدن را بنا نهد و با این کار دست به یک از خودگذشتگی عظیم زده است. این از خودگذشتگی آنچنان عظیم است و آنچنان انسان را از قسمت مهمی از رضایت‌مندی روانی‌اش محروم کرده است که نتیجه آن این شده که تعادل روانی آدمی یک تعادل شکننده است. فقط در صورتی که فرهنگ و تمدنی که با چنین بهای گزافی بدست آمده قادر باشد محرومیت‌های روانی منتج از این از خودگذشتگی را جبران کند می‌توان از به هم خوردن این تعادل شکننده جلوگیری کرد.

برگرفته از: کتاب مکتب لکان (روانکاوی در قرن بیست و یکم)
دکتر میترا کدیور

ویدئو اثری از: Simulation lab

انتخاب متن و ویدئو: مریم دم‌ثنا

#میترا_کدیور #سخنرانی #مکتب_لکان #درسنامه #روانکاوی #روانکاو #فرهنگ #تمدن #پسیکانالیز #انقلاب #انقلابیون #گفتار #کاپیتالیسم #افسارگسیختگی #ژوئی‌_سانس #عدالت #غریزه #واپس_زده #چشم_پوشی #رضایت_مندی #از_خود_گذشتگی #شکننده #محرومیت #محرومیت_روانی

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

برای این‌که این اثر بخشی متحقق شود، حالا از هر نوع آن که می‌خواهد باشد، باید چند کار صورت گیرد. می‌باید یک انتخاب در اول کار انجام بگیرد. می‌بایستی یک سرمایه گذاری عاطفی در جریان کار صورت پذیرد و نهایتاً یک انتخاب در پایان کار به منصه ظهور برسد و در تمام این مراحل شخص بایستی به عنوان یک سوژه درگیر باشد تا بتواند این سه مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارد. این یک اثر بخشی ethic است. مراحلی که باید برسیم به یک اثر بخشی اتیک. حالا یک مثال از فرهنگ خودمان بیاورم که مسأله روشن‌تر شود. ما در عصری زندگی می‌کنیم که در تمام جوامع، وقتی می‌گویم تمام جوامع واقعاً همه جوامع است، مسأله کارآیی تحصیلات از مرحله ابتدایی تا پیشرفته‌ترین مراحل دانشگاهی به زیر سؤال رفته است. همگان متفق القولند که این کارایی رو به زوال است. در بسیاری از جوامع، تحصیلات، حداقل تا سطوحی از آن اجباری و حتی رایگان است. این تحصیلات در مؤسساتی انجام می‌گیرد که وظیفه‌شان انتقال نوعی دانش به کسانی است که به آن‌ها به طور اعم کلمه محصل اطلاق می‌شود. همه دست اندرکاران عمیقاً تلاش می‌کنند که به علل این زوال پی ببرند. اما وقتی که در استدلال آن‌ها تعمق کنیم می‌بینیم که همگی‌شان جنبه‌های تکنیکی را مورد بررسی قرار می‌دهند، علت را در سطح تکنیک جستجو می‌کنند. تقریباً هیچ کس از خودش سؤال نمی‌کند که آن‌هایی که ما تحت نام محصل می‌شناسیم ممکن است غیر از محصل چیز دیگری هم باشند و فقط محصل نباشند. این مثال که گفتم از فرهنگ خودمان می‌آورم از این جهت است که در گذشته در کشور ما همیشه تحصیل مورد احترام بوده، مدرسه مورد احترام بوده، نه به معنای خاص امروزی‌اش، بلکه به معنایی که قبلاً همیشه بوده. قرن‌ها در این مملکت این مدارس وجود داشته و تحصیلات بوده است. این تحصیلات نه اجباری بودند و نه رایگان و فقط افرادی به مدرسه می‌رفتند که این کار را انتخاب می‌کردند و نه تنها هیچ اجباری در کار نبود بلکه در بسیاری از موارد آن‌ها مجبور بودند که با خانواده و بستگان خود به ستیز برخیزند تا بتوانند به هدف‌شان نایل شوند.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...

گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#انتخاب #سرمایه_گذاری_عاطفی #تحصیلات
#ابتدایی #دانشگاه #مدرسه #محصل #فرهنگ
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation