Doostdaran_freudianassociation
39 subscribers
706 photos
116 videos
33 links
کارگروه دوستداران انجمن فرویدی

تماس با دفتر انجمن فرویدی به ریاست دکتر میترا کدیور
تنها روانکاو ایرانی عضو انجمن جهانی روانکاوی
☎️021_22025937

@freudianassociation
Download Telegram
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation نگاه جامعه مردسالار، حقیقتا «باخت» و «خسران» را به میانجی سرکوب میل بر زنان به شکلی مضاعف تحمیل می کند. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
بحران جنسی و داده های اقتصادی
  نادر فتوره‌چی
 
١- اگر «بحران جنسی» را به داده‌های اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران اضافه نکنیم، «تحلیل وضع موجود» ناممکن ا‌ست. به این معنا، ما در کنار «مارکس»، به «فروید» نیز به شدت نیاز داریم.
٢-برخی از رفتارهای جمعی جامعه ایرانی را نمی‌توان تنها بر اساس گزاره‌های سیاسی/اقتصادی و فرهنگی توضیح داد. از همین رو لازم است آنجا که «جامعه شناسی» از توضیح یک پدیده در می‌ماند، به سراغ «روانکاوی» رفت.
٣- جامعه‌ای که از «بحران جنسی» رنج می‌برد، قطعا از «بحران سیاسی-اقتصادی-اخلاقی» نیز رنج می‌برد.
۴- انگیزه بسیاری از «فسادهای اقتصادی» ناشی از«بحران جنسی»ست. به عبارت دیگر، اگر میل جنسی به شکل سازمان‌یافته سرکوب نشده بود، شاید ما شاهد این حجم از «فساد اقتصادی» برای داشتن زندگی «لاکچری» نبودیم.
......
١١-جداسازی همه‌جانبه وسرکوب سازمان یافته میل، زنان رابه «ابژه جنسی» مردان تبدیل کرده و متاسفانه بسیاری از زنان این موقعیت «کالابودگی» را پذیرفته‌اند. بخش وسیعی از آنها به میانجی این سرکوب سازمان‌یافته، تجربه جنسی را نه در مقام یک «نیاز بدیهی» بلکه به شکل نوعی «باخت» و «خسران» تصور می‌کنند که در ازای آن حتما باید چیزی بیش از آن تجربه را به دست آورند: پول، تصاحب عاطفی طرف رابطه، تضمین ازدواج و …
در مقابل این احساس «باخت» و «خسران»، نوعى احساس «بُرد» و «زرنگى» نیز در مردان دیده مى شود. مضاف بر آنکه نگاه جامعه مردسالار، حقیقتا «باخت» و «خسران» را به میانجى سرکوب میل بر زنان به شکلى مضاعف تحمیل مى کند.
١٢- جداسازی همه‌جانبه و سرکوب سازمان یافته میل، بخش وسیعی از مردان را به «ریاضت‌کشان و بیماران جنسی»ای تبدیل کرده که در آنِ واحد هم از زنان متنفرند و هم شیفته. «زن ستیزی»، «تعرضات کلامی و فیزیکی»، ولع عجیب برای «بیشتر داشتن» و بیشتر دیده شدن به هر قیمت و در عین حال تقدیس های اغراق شده و گل درشت و … را باید در پرتوی این سرکوب و البته آن «امتناع» تفسیر کرد.
......
١۵- در جامعه‌ای که بخش زیادی از زنان خود را «کالا» می‌بینند و بخش وسیعی از مردان خود را «خریدار»، «تجربه جنسی» به یک «تجارت طبقاتی» تبدیل می‌شود. تجارتی که نیروی محرکه و موجده و مولده آن «جداسازی جنسیتی» و سرکوب سازمان‌یافته میل است.
.......
برای مطالعه متن کامل به
#سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید.

#فروید #لکان #روانکاو #روانکاوی #بحران_جنسی #لاکچری #ابژه_جنسی #بیماران_جنسی #جداسازی_جنسیتی #زنان #كالا #مردان #خريدار #زن_ستیزی #تعرضات_كلامی_فیزیکی

Theater: Kontakthof / Pina Bausch
انتخاب ویدئو و متن : ربابه ايلخانی

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
چیزی به‌نام بحران روان‌کاوی نمی‌تواند وجود داشته باشد

نویسنده: مصاحبه با ژاک لکان
ترجمه: محسن ملکی

ایمیلیو گرانزاتو: حرف و حدیث بسیاری در موردِ بحران روان‌کاوی وجود دارد. می‌گویند فروید را پشت سر گذاشته‌اند، چراکه جامعه‌ی‌ مدرن به این نکته رسیده است که آثار او برای فهم انسان یا تحقیق و تفحص عمیق درباره‌ی‌ ارتباط انسان با جهان تکافو نمی‌کند.

ژاک لکان: این حرف‌ها وراجی و یاوه‌گویی است. اول از همه برویم سراغِ این به اصطلاح بحرانِ روانکاوی. چنین چیزی وجود ندارد، اصلا نمی‌تواند وجود داشته باشد. روان‌کاوی هنوز به مرزهای خود نرسیده است. مسائلِ نظری و عملیِ بسیاری مانده که باید کشف شود. در روان‌کاوی خبری از پاسخ‌های فوری و فوتی نیست، بلکه باید مدت‌ها با حوصله و عرق‌ریختن به‌دنبال پاسخ گشت.
مسأله‌ی‌ بعدی فروید است. چطور می‌توان گفت او را پشت سر گذاشته‌ایم حال آن‌که هنوزکامل درکش نکرده‌ایم؟ تنها چیزی‌که با اطمینان می‌دانیم این است که فروید ما را از مسائلی آگاه کرده که کاملاً نو هستند، مسائلی‌که پیش از او حتی به ذهن کسی خطور نکرده بود؛ از مسائل مربوط به ناخودآگاه گرفته تا اهمیت جنسیت، از دسترسی به حوزه‌ی‌ نمادین گرفته تا انقیاد در برابرِ قوانین زبان.
آموزه‌ی‌ او خود حقیقت را زیر سوال می‌برد؛ این مسأله به تک‌تک ما مربوط می‌شود. روان‌کاوی اصلاً دچار بحران نشده. دوباره می‌گویم: ما خیلی مانده به فروید برسیم. از اسم او برایِ سرپوش گذاشتن بر خیلی چیزها استفاده شده؛ انحرافات و تقلیدهای درجه دومی بوده که چندان به الگوی فروید وفادار نبوده‌اند؛ همه‌ی‌ این‌ها باعث آشوبی شده که منظور و مقصود فروید را در محاق فرو برده است. پس از مرگ او در سال ۱۹۳۹، برخی از شاگردانش هم ادعا کردند که با فروکاستن آموزه های او به یک مشت فرمول مبتذل، شکل دیگری از روانکاوی را در پیش گرفته‌اند: تکنیک را بدل به آیین کردند و عمل آن‌ها فقط معطوف به درمان رفتار آدم‌ها بود، آن هم برای این‌که فرد را دوباره با محیط اجتماعی‌اش سازگار کنند. چنین کاری دقیقاً نفی فروید است: قسمی روان‌کاویِ دلخوش‌کننده و رسمی.
ادامه در کامنت اول...

برگرفته از: سایت انجمن فرویدی

انتخاب متن و تصویر: مریم دم‌ثنا

#روانکاوی #میترا_کدیور #روانکاو #فروید #لکان #بحران #بحران_روانکاوی #جامعه_مدرن #انسان #تحقیق #تفحص #ناخودآگاه #جنسیت #تحریف #انحراف #تقلید #حکومت #تعلیم #مطب #مشتری #موفقیت

@doostdaran_freudianassociation