متاسفم هنوز هم خانواده هايي وجود دارند كه بدون در نظر گرفتن علاقه و نظر فرزندشان براي آيندهاش تصميم ميگيرند. خانوادههايي که نه تنها خودخواهانه در انتخاب رشتهی تحصيلي فرزندشان اعمال نظر می کنند حتی ظالمانه او را از ادامه تحصيل محروم می کنند و آگاه نیستند که چنین تصمیمات خودخواهانهای که به اسم خیرخواهی گرفته میشود تا چه اندازه به سلامت جسم و روان فرزندشان آسیب میزند و اتفاقن همان آینده ای را که میخواهند بهتر بسازند، خراب میکنند.
پس مخاطب اصلی این پست، والدینی هستند که بدون شناخت کافی از روحیات، نيازها و توانمندیهای فرزندشان او را اسیر رویاهای ناکام مانده خودشان میکنند.
"والدین عزیز" ازین ظلم عظیم و گاه غیرقابل جبران دست بردارید. افسردگي، اضطراب، خشم، طلاق، خیانت، اعتیاد و ... تنها بخشی از آسیب های آتیِ تصمیمات خودخواهانهی شماست.
دختری هجده ساله برای پذیرش مسئولیتهای یک زندگی مشترک آمادگی ندارد و شما با قرار دادن او در چنین موقعیتی، علاوه بر سرکوب کردن شوق و انگیزهی او برای رشد و تحصیل، فرصت تجربهی یک زندگی مشترک شیرین و لذت بخش را هم از او میگیرید و احتمالن فکر هم نمی کنید که حالِ بد این عروس خشمگین و ناامید، قطعن گریبان جناب داماد را هم خواهد گرفت.
دخترجان! از آرزوها و اهداف بالغانهای که در جهت رشد، سلامت و امنیت روانی و جسمانی توست و فردایت را بهتر از امروزت می سازد، دست برندار!
حتی می ارزد که برایشان بجنگی!
پس خجالت نکش(پاسخ به والدین و خواستگارت را به تعویق نینداز، تا سکوتت را علامت خجالت و رضایت برداشت نکنند)!
احساس گناه نکن(تو مسئول نداشتن ها، ازدست دادن ها یا خوشحال کردن والدینت نیستی، تو فقط مسئول رشد و مراقبت از خودت هستی)!
و محترمانه اما قاطع و محکم به والدینت بگو دلت میخواهد درس بخوانی و برای ازدواج آمادگی نداری.
#نوشین_غریب_دوست
#یک_فنجان_آگاهی
#هدف #ادامه_تحصیل #ترک_تحصیل #ازدواج #ازدواج_اجباری #والدین_سمی #والدین_آگاه #افسردگی #اضطراب #ابراز_وجود #خجالت #احساس_گناه
https://www.instagram.com/p/CNlfwAFB5Md/?igshid=fy2kd31c1dv3
پس مخاطب اصلی این پست، والدینی هستند که بدون شناخت کافی از روحیات، نيازها و توانمندیهای فرزندشان او را اسیر رویاهای ناکام مانده خودشان میکنند.
"والدین عزیز" ازین ظلم عظیم و گاه غیرقابل جبران دست بردارید. افسردگي، اضطراب، خشم، طلاق، خیانت، اعتیاد و ... تنها بخشی از آسیب های آتیِ تصمیمات خودخواهانهی شماست.
دختری هجده ساله برای پذیرش مسئولیتهای یک زندگی مشترک آمادگی ندارد و شما با قرار دادن او در چنین موقعیتی، علاوه بر سرکوب کردن شوق و انگیزهی او برای رشد و تحصیل، فرصت تجربهی یک زندگی مشترک شیرین و لذت بخش را هم از او میگیرید و احتمالن فکر هم نمی کنید که حالِ بد این عروس خشمگین و ناامید، قطعن گریبان جناب داماد را هم خواهد گرفت.
دخترجان! از آرزوها و اهداف بالغانهای که در جهت رشد، سلامت و امنیت روانی و جسمانی توست و فردایت را بهتر از امروزت می سازد، دست برندار!
حتی می ارزد که برایشان بجنگی!
پس خجالت نکش(پاسخ به والدین و خواستگارت را به تعویق نینداز، تا سکوتت را علامت خجالت و رضایت برداشت نکنند)!
احساس گناه نکن(تو مسئول نداشتن ها، ازدست دادن ها یا خوشحال کردن والدینت نیستی، تو فقط مسئول رشد و مراقبت از خودت هستی)!
و محترمانه اما قاطع و محکم به والدینت بگو دلت میخواهد درس بخوانی و برای ازدواج آمادگی نداری.
#نوشین_غریب_دوست
#یک_فنجان_آگاهی
#هدف #ادامه_تحصیل #ترک_تحصیل #ازدواج #ازدواج_اجباری #والدین_سمی #والدین_آگاه #افسردگی #اضطراب #ابراز_وجود #خجالت #احساس_گناه
https://www.instagram.com/p/CNlfwAFB5Md/?igshid=fy2kd31c1dv3
Instagram
پاسخ:
توجه داشته باشید وقتی يكي از زوجين مبتلا به بيماری (جسم یا روان) میگردد، روال عادی زندگي مشترك به هم ميخورد. فرد بيمار به همدلی و رسيدگي بیشتری نیاز دارد و ممکن است همسرش متوجه این نيازها و خواستهها نباشد.
گاهي نيز همسر در توان خود نميبيند كه به چنين نيازهایی پاسخ بدهد وگاهی نيز بهدليل طولاني شدن بيماري، دچار خستگی، سردرگمی، احساس ناامیدی و ناکامی ميشود و همينها موجب تغییر در رفتار می گردد.
عامل ديگر ميتواند ترس ازدست دادن همسر به دليل بيماری موجود باشد، اما بهطورناخودآگاه او به جاي ترس، رفتاري كه از خود نشان مي دهد بدخلقي یا فاصله گرفتن بيشتر از همسرش است.
بنابراین عوامل بسیاری وجود دارند (خودآگاه یا ناخودآگاه)، که بعد از بروز بيماري، زوجين را دچار تنش و نگراني میكنند.
در اينگونه موارد توصيه ما اين است كه زن و شوهر بهطور مشترک در جلسات درمان حاضر شوند تا از منبعی موثق و صحیح(پزشک یا رواندرمانگر) دربارهی بيماري، شیوه درمان، عوارض داروها، تاثیرات احتمالی بيماري در زندگی مشترک و روابط بین فردی، اطلاعات لازم و نکات ضروری را دریافت کنند، سوالات احتمالی و نگرانی های خودشان را با پزشك يا روانشناس مطرح کنند و مهم تر اینکه راهکارهای موثر و حمایتی در صورت بروز مشکلات احتمالی را بیاموزند. به اين ترتيب زن و شوهر هر دو باهم از اوضاع مطلع بوده و هر دو به كمك هم براي درمان بيماری تلاش ميكنند.
البته در پرسش شما نکته ظریفی هست که باید به آن نیز توجه کنیم،
گاه علت بروز افسردگی، مواجهه طولاني مدت با ناكامی، نااميدي و سرخوردگيهاي مكرر در رسيدن به خواستهها و نیازهاست. اگر در ازدواج، بین زن و مرد رابطهاي مطلوب و سالم همراه با احترام متقابل وجود نداشته باشد، یا یکی از طرفین با زورگویی و تندخویی، خواستههای نفر دیگر را نادیده بگیرد، درین صورت مداخلهای جدی برای اصلاح اوضاع نیاز است. چون متاسفانه چنین شرایطی می تواند یکی از زمینه سازهای افسردگی باشد. پس به گمانم بهتر است در کنار دارودرماني حتمن از کمک يک مشاور خانواده براي پيدا كردن ريشههاي ایجاد کننده افسردگي و فراگیری بینش و مهارت های لازم برای اصلاح و تغییر آنها كمك بگيريد. و توجه داشته باشید که اثر دارو موقتی است و تا زماني كه ريشه ها و عوامل ایجاد کنندهی افسردگی تان حل نشده و وجود دارند، افسردگي نیز ريشه كن نخواهد شد.
#نوشین_غریب_دوست
#پرسش_وپاسخ
#یک_فنجان_آگاهی
#افسردگی
#بیماری ها و #پیامدها در #رابطه_زناشویی
#مشاوره_پزشکی
#مشاوره_روانشناسی
توجه داشته باشید وقتی يكي از زوجين مبتلا به بيماری (جسم یا روان) میگردد، روال عادی زندگي مشترك به هم ميخورد. فرد بيمار به همدلی و رسيدگي بیشتری نیاز دارد و ممکن است همسرش متوجه این نيازها و خواستهها نباشد.
گاهي نيز همسر در توان خود نميبيند كه به چنين نيازهایی پاسخ بدهد وگاهی نيز بهدليل طولاني شدن بيماري، دچار خستگی، سردرگمی، احساس ناامیدی و ناکامی ميشود و همينها موجب تغییر در رفتار می گردد.
عامل ديگر ميتواند ترس ازدست دادن همسر به دليل بيماری موجود باشد، اما بهطورناخودآگاه او به جاي ترس، رفتاري كه از خود نشان مي دهد بدخلقي یا فاصله گرفتن بيشتر از همسرش است.
بنابراین عوامل بسیاری وجود دارند (خودآگاه یا ناخودآگاه)، که بعد از بروز بيماري، زوجين را دچار تنش و نگراني میكنند.
در اينگونه موارد توصيه ما اين است كه زن و شوهر بهطور مشترک در جلسات درمان حاضر شوند تا از منبعی موثق و صحیح(پزشک یا رواندرمانگر) دربارهی بيماري، شیوه درمان، عوارض داروها، تاثیرات احتمالی بيماري در زندگی مشترک و روابط بین فردی، اطلاعات لازم و نکات ضروری را دریافت کنند، سوالات احتمالی و نگرانی های خودشان را با پزشك يا روانشناس مطرح کنند و مهم تر اینکه راهکارهای موثر و حمایتی در صورت بروز مشکلات احتمالی را بیاموزند. به اين ترتيب زن و شوهر هر دو باهم از اوضاع مطلع بوده و هر دو به كمك هم براي درمان بيماری تلاش ميكنند.
البته در پرسش شما نکته ظریفی هست که باید به آن نیز توجه کنیم،
گاه علت بروز افسردگی، مواجهه طولاني مدت با ناكامی، نااميدي و سرخوردگيهاي مكرر در رسيدن به خواستهها و نیازهاست. اگر در ازدواج، بین زن و مرد رابطهاي مطلوب و سالم همراه با احترام متقابل وجود نداشته باشد، یا یکی از طرفین با زورگویی و تندخویی، خواستههای نفر دیگر را نادیده بگیرد، درین صورت مداخلهای جدی برای اصلاح اوضاع نیاز است. چون متاسفانه چنین شرایطی می تواند یکی از زمینه سازهای افسردگی باشد. پس به گمانم بهتر است در کنار دارودرماني حتمن از کمک يک مشاور خانواده براي پيدا كردن ريشههاي ایجاد کننده افسردگي و فراگیری بینش و مهارت های لازم برای اصلاح و تغییر آنها كمك بگيريد. و توجه داشته باشید که اثر دارو موقتی است و تا زماني كه ريشه ها و عوامل ایجاد کنندهی افسردگی تان حل نشده و وجود دارند، افسردگي نیز ريشه كن نخواهد شد.
#نوشین_غریب_دوست
#پرسش_وپاسخ
#یک_فنجان_آگاهی
#افسردگی
#بیماری ها و #پیامدها در #رابطه_زناشویی
#مشاوره_پزشکی
#مشاوره_روانشناسی