Gowharshad رسانه گوهرشاد
187 subscribers
5.51K photos
5 videos
5.18K links
پایگاه خبری_تحلیلی گوهرشاد؛ از وضعیت زنان و کودکان و آموزش در افغانستان می‌گوید.

لینک سایت:
https://gowharshadmedia.com

پل ارتباطی
https://t.me/gowharshadmedian
Download Telegram
سپوژمی زریاب، چراغدار متعهد ادبیات داستانی

✍️ قدسیه امینی

سپوژمی زریاب در میان بانوان داستانسرا به بالاترین مقام داستان‌نویسی کشور تکیه دارد و کمترین نویسنده را می‌توان سراغ کرد که با تعهد و مسوولیت دوگانه دست به قلم داشته باشد.

تنوع درونمایه داستانی، زبان داستان، توجه به شگردهای داستان و انسجام مضون و شگل از دیگر ویژه‌گی‌های داستان‌نویسی سپوژمی زریاب را می‌سازد. سپوژمی زریاب از اندک نویسند‌گان ماست که با مدرن‌ترین شگردهای داستان‌نویسی آشنایی دارد.

او زبان پارسی را به‌خوبی می‌داند و مردم و سرزمین‌اش را دوست می‌دارد. این تعهد در برابر مردم و هنر نویسند‌گی در بسیاری از داستان‌هایش تجلی دارد. سپوژمی زریاب در داستان‌هایش نه تنها با زمانه ما و مصایب ما، ما را آشنا می‌سازد و پیوند هنری و گفتگو برقرار می‌کند، بلکه این مصایب و رنج‌ها را در تمامیت انسانی ما به تصویر می‌کشد و بومی‌ترین نام‌ها، روایت‌ها، رنج‌ها و هویت ما را در قالب معاصرترین شگردهای داستان‌پردازی جاویدانه می‌سازد.

میکائیل باری منتقد فرانسوی ادبیات فارسی، در پا برگ کتاب «دیوارها گوش دارند» می‌نویسد که سپوژمی که نامش «مهتاب کامل» معنا دارد، در کنار خلیلی و مجروح، یکی از سه نویسنده بزرگ افغان در روزگار مـاست. شماری زیادی از پژوهشگران ادبی و به‌ویژه حوزه‌ای نگارش داستان باور دارند که بانو سپوژمی زریاب از همان ابتدا، نه تنها در میان بانوان داستان‌نویس، بلکه در میان همه نویسند‌گان افغانستان جای خودش را باز کرده بود.

#سپوژمی_زریاب
#داستان_نویسی
#زنان_ادبیات
#هنر
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت گوهرشاد بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/66l/
لیلا صراحت؛ شاعری که در تاریکی‌های تاریخ، روشنی آفرید!

✍️ قدسیه امینی

«لیلا» نام داشت و «صراحت روشنی» تخلص می‌کرد. بانویی شاعر، نویسنده‌ای روشن‌فکر، روزنامه‌نگاری خوش‌قلم و به باور بسیاری‌ها از برجسته‌ترین چهره‌های مبارز روشن‌گر و دگراندیش تاریخ معاصر افغانستان.

لیلا از بانوانی است که در افغانستان و در دامان شعر فارسی پرورش یافت و سربلند کرد و توانست در صدایش صفات بلند انسانی را به خوبی حفظ کند.

لیلا در سال ۱۳۳۷ خورشیدی در «چاریکار» متولد شد، پدرش «سرشار روشنی» مبارز، روشن‌فکر و روزنامه‌نگار بود. ظاهراً میراث روشن‌فکری و مبارزه از پدرش برای لیلا به ارث مانده‌ بود.

به قول اکرم عثمان چراغ زندگانی پدر لیلا صراحت سرانجام به وسیله نظام حاکم آن زمان خاموش شد و این خاموشی به باور آقای عثمان، ضایعه‌ای بر پیکر روشن‌فکری نوپای افغانستان بود.

لیلا در اواسط دهه ۵۰ خورشیدی در لیسه ملالی از مکتب فارغ و در سال ۱۳۵۹ وارد دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه کابل و از همان‌جا فارغ‌التحصیل شد.

پنج سال مشغول آموزگاری در لیسه ملالی بود و در سال ۱۳۵۰ به جهان شعر و شاعری روی آورد. با ذوق شاعرانه‌ای که داشت شعر لیلا به زودی در نشریات کابل چاپ شد و دیری نپایید که جایگاهش را در جهان شعر زنان افغانستان دریافت.

#زنان_ادبیات
#شعر
#نویسندگی
#لیلا_صراحت
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/70h/
گُلرُخسار و شعری که به او لقب «مادر ملت تاجیک» را داد!

✍️ قدسیه امینی


گُلرُخسار صَفی‌اِوا، زادۀ ۱۷دسامبر ۱۹۴۷ میلادی، در روستای یخچ در نواحی غربی تاجیکستان، یکی از برجسته‌ترین شاعران زن پارسی‌گوی تاجیکستان است. هنر او سرشار از تازگی و عفت زنانه و فروغ میهن‌پرستانه است. به وی لقب «مادر ملت تاجیک» داده‌اند.

خانواده‌ای او از خانواده‌های فرهنگی به‌شمار می‌آمدند و ازاین‌رو گلرخسار نیز علاقه‌ای بسیار به تحصیل داشت و به همین دلیل در پنج‌سالگی به‌همراه خواهر هفت‌ساله‌اش به کلاس اول ابتدایی مکتب روستایی رفت و به گفته‌‌ای خودش، اولین ورق‌نوشته‌هایش دیوار خانه‌ای پدری و قلمش زغال کوره‌ای آشپزی مادرش بود.

پس از به پایان بردن دوره‌ای ابتدایی، مقاطع راهنمایی و دبیرستان را نیز در مکتب شبانه‌روزی ناحیۀ «کامسامُل‌آباد» (نورآباد کنونی) به اتمام رساند و بعد از آن بود که وارد دانشگاه ملی تاجیکستان شد و پس از پنج سال رشته‌ای زبان و ادبیات را به پایان رساند.

هر چند شعر گلرخسار در مواردی در فراسوی مرزهای جنسی حرکت می‌کند و او نیز مثل بازار صابر و مومن قناعت و لایق شیر علی به مفاخره‌های حماسی می‌پردازد و احساسات ملی گرایانه از خود تبارز می‌دهد؛ ولی با وجود آن شعر او سرشار است از مایه‌های زنانه و نگاه فردی او به زن و جایگاه و موقعیت زن در جامعه‌ای مردسالار.

همچنان حرمان‌ها و تنهایی‌های بی‌پایان و لاعلاجی که تقدیر محتوم اوست. گلرخسار در آیینه شعرش صورتی اندوهگین دارد. او زنی است تنها و عاشق پیشه ولی از آن جایی که عشق برایش قداست دارد و از سوی دیگر به جنس مخالفش سخت مشکوک است، عشق را با ذلالی‌اش در خویش پاس می‌دارد و برای بی‌ثمری‌اش نوحه سر می‌دهد. او عشق را جوهره اصلی حیات می‌داند و مایه بقا و دوام آدمی.

#زنان_ادبیات
#گلرخسار
#شعر
#نویسندگی
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/72h/
آلیس و مبارزه با تبعیض نژادی

✍️ قدسیه امینی

او در باب این فعالیت‌ها این چنین گفته است که شاید باور کردنی نباشد اما هر کدام از فعالیت‌هایی که من در این حوزه‌ها داشته‌ام را باید نوعی مرتبط با نویسندگی خود من نیز دانست. چرا که یقینا یک نویسنده از اطراف خود الهام می‌گیرد و این الهام‌ها در متن‌های او کاملاً عیان است. و همان‌طور که در متن یکی از سخنرانی هایش آمده است: «‌باید می‌پذیرفتم که کار سختی را به دوش گرفته‌ام. در تیاتر و فیلم‌های سینمایی نقش سیاه‌پوستان کاملاً مشخص است. تا به حال فیلمی ندیده‌ام که سیاه‌پوستان را در نقش و کاراکتر واقعی نشان دهد. آن‌ها همیشه یا گارسون هستند یا پیش‌خدمت یا فردی کلیشه‌ای و فاقد هیچ نبوغی. من هیچ وقت تصورش را هم نمی‌کردم که یکی از کتاب‌هایم روزی فیلم شود. وقتی اسپیلبرگ در مورد ساخت این کتاب ابراز تمایل کرد، این داستان تبدیل به بخشی از وجود‌ من شده بود. ریسک بزرگی بود که پیشنهاد او را بپذیرم؛ ولی چیزی در وجود او وجود داشت، نوعی مهربانی منحصر‌به‌فرد که علاقه‌ای ذاتی‌اش را نسبت به این کتاب نشان می‌داد.»

واکر اما نویسندگی را رها نمی‌کند و بعد از اینکه با رمان رنگ ارغوانی به شهرت جهانی دست پیدا می‌کند، آثار دیگری را نیز به رشته‌ی تحریر در می‌آورد که از مشهورترین آنان می توان «معبد خانوادگی» و «مالکیت رمز شادی» را نام برد. او انسانی بسیار سخت و مقاوم است. نوشته‌هایش همگی از نوشته‌های تند و نیش‌دار در باب فعالیت‌های اجتماعی خود در زمینه‌ی حمایت از سیاه پوستان در جهان است. او در زندگی خود بسیار بسیار سختی کشیده است و این سختی‌ها از او شخصیتی ساخته است که حرف‌هایش را محکم و بدون پرده بزند. او در سخنانش اشاره می‌کند که یاد گرفتم که سرم به کارم باشد. بابت داستان‌هایم تا امروز حتی تهدید هم شده‌ام، ولی باز هم به روش خودم ادامه می‌دهم؛ چون‌که به آن اعتقاد دارم و چیزی فراتر از واقعیت نمی‌نویسم. مردان سیاه‌پوست (البته نه همۀ آن‌ها) مصرانه با کتاب‌های من مخالفت می‌کنند.
#نویسندگی
#شعر
#زنان_ادبیات
#آمریکا
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت رسانه‌ی گوهرشاد بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/87q/
ریچل هالیس؛ مؤلف، سخنران و بلاگر آمریکایی

✍️ قدسیه امینی

ریچل ‌هالیس معتقد است زنان بار استانداردهای زیادی را به دوش می‌کشند و جامعه به زنان القا کرده ‌است که باید بی‌نقص باشند. فشار رسانه‌ای برای تلقین کردن مفهوم زیبایی به یک شکل استاندارد، از جمله دغدغه‌های ریچل‌ هالیس است. او در یکی از پست‌های اینستاگرامش عکسی گذاشت که تمام چین و چروک‌های روی شکم و پاهایش مشخص بود و به جای ناراحتی از این موضوع اذعان کرد که از بدن خود به خاطر تحمل سه پسرش، جکسون، سویر و فورد ممنون است و به این خطوط افتخار می‌کند.

ریچل با همسرش در ۱۷ سالگی آشنا شد و چند سال بعد ازدواج کرد، او و همسرش دیو ۴۴ ساله، یک برنامه زنده داشتند که در آن، آن‌ها به سوالات پاسخ می دادند و درباره‌ی زندگی خود صحبت می‌کردند. مباحث این اجرای زنده از لاک ناخن گرفته تا چگونگی تحقق یک ایده کسب و کار را شامل می‌شود.

پس از کالج، هالیس به لس آنجلس نقل مکان کرد و شروع به کار در صنعت سرگرمی کرد. او در Miramax Films مشغول به کار شد و در آنجا به عنوان برنامه‌ریز رویداد کار کرد و در نهایت به سمت مدیر رویدادهای ویژه رسید. در سال 2004، او شرکت برنامه ریزی رویداد خود را به نام Chic Events تأسیس کرد که به سرعت به موفقیت رسید. او بعداً این تجارت را فروخت تا روی نوشتن و صحبت کردن تمرکز کند.

شهرت هالیس در سال 2015 با انتشار اولین کتاب او به نام «دختر مهمانی» آغاز شد. این رمان که بر اساس تجربیات خود او در صنعت برنامه‌ریزی رویداد بنا شده بود، نقدهای متفاوتی دریافت کرد اما در میان زنان جوان طرفدارانی پیدا کرد. هالیس چندین رمان دیگر را دنبال کرد، اما این آثار غیرداستانی او بود که واقعاً او را به شهرت رساند.
#زنان_ادبیات
#نویسندگی
#داستان
#تجارت
#زنان
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت رسانه‌ی گوهرشاد بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/90n/
فاطمه اختر؛ بانوی توانا در سرایندگی

✍️ قدسیه امینی

در درازای تاریخ ادبیات پارسی_دری زنان زیادی در راه سرایش شعر طبع آزموده‌اند، ولی احساس نمی‌شود که شاعران زن به مثابه‌ی یک روند، هویت مستقل خویش را ثبت برگ‌های تاریخ کرده باشند. درحالی‌که تخیل زنانه شعر را رنگ و‌ لطف دیگری می‌بخشد و می‌دانیم که زن دنیای بیرون را طوری دیگر می‌بیند. در زمان کنونی و در آینده چیزی که در شعر تاز‌گی خواهد داشت، این‌است که زنان شاعر ما، آنچه را که خود احساس و قضاوت می‌کنند، بنویسند؛ یعنی‌که شعر زنانه، شعری است که توأم باشد با قوت کلام و آزاد‌گی در ابراز اندیشه‌ها و برداشت‌های امروزین.

شاعر امروز علاوه بر قدرت بیان و پختگی کلام باید القاگر اندیشه هم باشد به نظر فاطمه اختر کلام اگر در خدمت اندیشه و زیبای‌شناسی نو قرار نگیرد، راه به جای نخواهد برد. ما در دور فروریزی قالب‌ها و اسلوب‌های کهن زندگی می‌کنیم. به گمان وی در این مرحله است که کارنامه‌ها و کارمایه‌های ما پلی خواهد شد و سخن آیند‌گان از آن عبور خواهد کرد. پس چه بهتر که این پل از نگاه لفظ و معنا هرچه استوارتر و سزاوازتر ساخته شود. او در زمینه‌ی سرایش چنین بیان می‌دارد: من از پیدایش تجارب نوین و نحوه‌ی سرایش متفاوت هراس ندارم و می‌دانم که تنها ممارست و کار مداوم است که اثر هنری را به پختگی می‌رساند.

انکار زن و حقوق مساوی او با مرد انکار زیبایی و حیات و طبیعت است. از چندین نگاه حضور زن و مرد تعادل را در خلقت به بار می‌آورد که خودش نظم است، خودش شعر است. پس اگر زنان شاعر ما عطوفت زنانه و تفکر اکنونی خویش را مضمون اشعار خود می‌سازد، خودبخود در مسیر توسعه‌ی آزادی و انسان، که هر دو منبع روشن زیبای اند، گام برداشته اند.

#فاطمه_اختر
#نویسندگی
#شاعر
#زنان¬_ادبیات
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت رسانه‌ی گوهرشاد بخوانید...
https://gowharshadmedia.com/92m/
مایا آنجلو، شاعر نغمه‌های آزادی

✍️ قدسیه امینی

مایا در کتاب نامه به دخترم چنین حکایت می‌کند: سیزده ساله که بودم رفتم پیش مادرم در سان فرانسیسکو. بعدها در نیویورک سیتی درس خواندم. طی این سال‌ها هم در پاریس، قاهره، غرب آفریقا و سرتاسر ایالات متحده زندگی کرده‌ام. این‌ها واقعیت‌ها است، اما از نظر یک کودک واقعیت چیزی نیست جز کلماتی که باید به خاطر سپرد؛ مثلا «اسمم جانی توماس است. نشانی‌ام شماره‌ی 220، خیابان مرکزی است.» این‌ها همه واقعیت‌هایی است که با حقیقت یک کودک چندان کاری ندارد.

دنیای واقعی ای که من در استمپس در آن بزرگ شدم، جنگی دائمی بود در مقابل تسلیم. اول تسلیم شدن در برابر آدم بزرگ‌هایی که هر روز می‌دیدمشان، که همه سیاه‌پوست و همه خیلی خیلی بزرگ بودند. بعد تسلیم این فکر شدن که مردم سیاه‌پوست، پست‌تر از سفیدپوستانی بودند که به ندرت می‌دیدمشان.

«آنجلو» پس از مدتی کار در عرصه‌ی نمایش، به یک شرکت گردشگری پیوست. او پیشنهاد اجرای نقشی را در نمایشی موزیکال در «تئاتر برادوِی» رد کرد تا به آن شرکت گردشگری ملحق شود چرا که اینگونه می‌توانست به سفری به دور اروپا برود. «آنجلو» در این باره به خاطر می‌آورد:

تهیه کنندگانِ آن نمایش موزیکال به من می‌گفتند، «مگر دیوانه شده‌ای؟ می‌خواهی نقشی کوتاه را آن هم دائم در سفر قبول کنی، وقتی ما نقشی اصلی را در یک نمایش برادوِی به تو پیشنهاد کرده ایم؟» به آن‌ها گفتم دارم به اروپا می‌روم. فرصت دیدن جاهایی را خواهم داشت که به شکل معمول هرگز نمی‌دیدم، جاهایی که فقط رویایشان را در روستای کوچکی که در آن بزرگ شدم، داشتم.

او هم‌چنین گفت که این انتخاب، یکی از بهترین تصمیم‌های او در زندگی بوده است.

#نویسندگی
#شعر
#زنان_ادبیات
#آمریکا
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت رسانه‌ی گوهرشاد بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=14608
زنان شاهنامه در مقام صلح و ایثارگری

✍️ قدسیه امینی

زنان در شاهنامه فردوسی چگونه به تصویر کشیده شده، از زمان‌های گذشته بحث پیرامون مقام زن و ارزش اجتماعی‌اش نزد دانشمندان و متفکران مورد بحث بوده است. وصف‌های فردوسی درباره این صنف، پرصلابت است و ظرافتی دلنشین دارد.

فردوسی آگاهانه زنان را برتر و شایسته تحسین می‌نمایاند. زنان شاهنامه دوستدار فرهنگ کشور خود، شجاع در اندیشه و رفتار، ایثارگر در عشق، وفادار به همسر و فرزند و آگاه و متفکرند.

فردوسی در شاهنامه جایگاه‌ها و مقام‌هایی برای زن قائل شده است که جایگاه زن با عنوان مادر، برترین مقامی است که فردوسی برای زن برشمرده است. مادر در شاهنامه، مقامی بس ارجمند و در حد اعلای فداکاری و سرشار از دانایی و درایت وخردمندی است و همه‌جا محرم اسرار و غمخوار فرزند است.

در شاهنامه مادر و زن با عالی‌ترین صفات انسانی وصف شده است؛ صفاتی چون خردمندی، وفاداری، شرم و حیا، پوشیده رویی و... که این صفات، به گونه‌ای در وجود مادرانی چون: «فرانک» مادر فریدون و «سیندخت» مادر رودابه و «تهمینه» مادر سهراب و «کتایون » مادر اسفندیار و...کاملا مشهود است.

#زنان_شاهنامه
#صلح_ایثارگری
#زنان_ادبیات
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت رسانه‌‌ی گوهرشاد بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=15357
جومپا لاهیری؛ نویسنده‌ی چیره‌دست بحران‌های مهاجرت

✍️ قدسیه امینی

جومپا لاهیری (Jhumpa Lahiri) با نام هندی نیلانجانا سودشا در ۱۱ ژوئیه‌ی ۱۹۶۷ در لندن از پدر و مادری بنگالی به دنیا آمد. سه سال بعد، خانواده به ایالات متحده مهاجرت کردند و لاهیری در کینگستون جنوبی، رودآیلند، بزرگ شد. پدر و مادر به پیشینه‌ی هندی‌تبار خود متعهد بودند و مصمم بودند که این میراث فرهنگی را به فرزندان خود نیز منتقل کنند. این شیوه‌ی تربیتی موضوع مهاجرت، دیگری بودن، و زندگی در مرز میان دو دنیای متفاوت را برای لاهیری برجسته کرد. مضامینی که او بعدتر در آثارش بارها به آن‌ها بازگشت.

جومپا لاهیری پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان، مدرک لیسانس ادبیات انگلیسی خود را در سال ۱۹۸۹ از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد. سپس وارد دانشگاه بوستون شد و کارشناسی ارشد خود را در سه رشته‌‌ی زبان انگلیسی، نویسندگی خلاق، ادبیات و هنرهای تطبیقی ادامه داد و در نهایت توانست مدرک دکترای مطالعات رنسانس را در سال ۱۹۹۷ از این دانشگاه دریافت کند.

گرچه جومپا لاهیری در دوران تحصیلات تکمیلی و مدتی پس از آن، چندین داستان کوتاه در مجلاتی مانند نیویورکر و هاروارد ریویو منتشر کرد، بسیاری از داستان‌های کوتاه او از سوی ناشران رد می‌شد. او بعدتر برخی از این داستان‌ها را در مجموعه‌ای به نام «مترجم دردها» گردهم‌ آورد. این مجموعه دربردارنده‌ی نُه داستان بود که برخی در کلکته و برخی دیگر در سواحل شرقی ایالات متحده روی می‌دادند و حول موضوعاتی چون ازدواج،‌ مهاجرت و بیگانگی می‌گشتند. مترجم دردها در آمریکا با استقبال مواجه شد و جایزه‌ی پولیتزر داستان سال ۲۰۰۰ را از آن خود کرد. اما نگاه منتقدان هندی به تصویری که جومپا لاهیری از هند ارائه کرده بود چندان مثبت نبود.

#زنان_ادبیات
#نویسندگی
#مهاجرت
#داستان
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت رسانه‌ی گوهرشاد بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=15692
جایگاه زنان در ادبیات فارسی

✍️ قدسیه امینی

اربابان ‌ادب و شعر و صاحبان ذوق و هنر فارسی در طول پیدایش ادبیات و خلق آثار و شاهکارهای ادبی‌شان در وصف زن و ستایش عشق و زیبایی‌هایش و قدردانی از مقام شامخ او سخنان بلندی گفته‌اند و سرتاسر پهنه ادبیات پر است از اشعاری که در ستایش حسن و زیبایی زنان سروده‌اند. از این رو برخی معتقدند جهت شناخت تصویر و هویت زن باید به ادبیات نیز مراجعه کرد.

زن در ادبیات‌ فارسی رسالت‌های چندگانه‌ای را بر عهده دارد؛ گاه مظهر عشق و دلدادگی است و عاشق است، گاه معشوق است، زمانی همسر است و در وقتی دیگر در مقام مادری دلسوز و فداکار و مربی تربیتی خانواده. گاه زن مظهر پارسایی و توکل است و زمانی مظهر زهد و پرهیزگاری، گاه مظهر خردمندی و سیاستمداری و میهن‌پرستی است و در جایگاهی دیگر کینه‌توز و فتّان که در این مجال بخش‌هایی از آن را یادآور می‌شویم.

در خصوص مقام زن در نقش مادر در ادبیات ما بسی سخن‌ها رفته است. زن در این جایگاه سمبل فداکاری، ایثار، شکیبایی و عاطفه است و پرورش دهنده فلاطون‌ها و سقراط‌ها.

«در آثار حماسی کوشش مادر در نجات فرزند از چنگ دشمن به عنوان نقطه عطف حماسه و تاریخ معرفی می‌شود و صفاتی چونان مادر پرهیز، خردمند مام، آرایش روزگار و اندرز ده بدو نسبت داده شده است.»

#زنان_ادبیات
#اسطوره
#مادران
#فداکاری
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت رسانه‌ی گوهرشاد بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=15866
صنم عنبرین و دغدغه‌ی حقوق زنان

✍️ قدسیه امینی

صنم عنبرین،‌ با اثرپذیری از محیط، و با داشتن دغدغه‌های کلان‌گستری چون تبعیض،‌ امنیت حقوقی/قانونی،‌ نابرابری و… با واژه‌ها و تصاویری سر‌و‌کار داشته است که در امتداد مجموعه بارها ظاهر می‌شوند‌؛ واژه‌هایی چون شب، فاصله،‌ خزان،‌ زردی،‌ خشکی،‌ سردی،‌ خاموشی،‌ انجماد، قفس… و هر زمانی که جرقه‌‌ای از امید و آرزو به سراغ شاعر می‌آمده،‌ واژه‌هایی چون آفتاب،‌ چراغ،‌ بهار،‌ سبزی…

‌‎او از صداهای رسا در برابر بی‌عدالتی و نقض حقوق زنان بوده است و همیشه درد بانوان میهن خویش را در شعرها و نوشته‌هایش فریاد کرده است.

صنم در زمینه‌ی زنانه‌گی شعر چنین نظریه دارد: طبیعی است که همان گونه که شاعران مرد بیش‌تر با زبان مردانه می‌سرایند، شعرهای بانوان شاعر هم دارای عواطف و زبان زنانه است. اما من بیش‌تر به انسانی اندیشیدن اهمیت می‌دهم و در کنار عواطف و احساس زنانه‌ام کوشیده‌ام صدای اعتراض و عدالت خواهی را برای همه فریاد کنم.

‌‎صنم عنبرین از بانوان فعال افغانستان در عرصه‌ی ادبی و فرهنگی، حقوقى در آلمان بوده است و در محافل و جشنواره‌های ادبی و فرهنگی در اروپا حضور فعال داشته است و كاركرد‌هاى زيادى داشته است.

#صنم_عنبرین
#شعر
#نویسندگی
#زنان_ادبیات
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت رسانه‌ی گوهرشاد بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=16020
نقره، دختر دریای کابل‌؛ نقد ‌‌‌مردسالاری و جامعه و سیاستِ زن‌ستیز

✍️ قدسیه امینی

رمان «نقره دختر دریای کایل» روایتی از زندگی زنان افغان است. این زنان که در ارگ شاهی زندگی و کار می‌کنند، هر یک به نوبه خود داستان زندگی را روایت می‌کنند، اما غالب روایت مربوط به دختری به نام نقره است که از زبان دخترش «اقلیما» نقل می‌شود. نقره در ارگ زند‌گی می‌کند و در همانجا عاشق جوانی به نام «ازمری» می‌شود. این دو بدون اطلاع خانواده ازدواج می‌کنند و «ازمری» برای انجام کاری به غزنین می‌رود و دیگر باز نمی‌گردد و نقره تا آخر عمر انتظارش را می‌کشد.

نقره دختری به دنیا می‌آورد که مجبور می‌شود او را در همان آشپزخانه ارگ شاهی در میان زنان دیگر بزرگ کند. همین دختر است که راوی این داستان می‌شود و هر چه از زنان دور و اطرافش می‌شنود یا بعدها خودش به چشم می‌بنید روایت می‌کند.

رمان حکایت زنانی را می‌کند که قربانی سیاست‌های شاهانه شده‌اند. هفت زن قربانی از زنانی هستند که در روزگاری دراز پشت دیوارهای بلند ارگ سلطنتی عمر خود را پای دیگ‌های غذای سلاطین جبار سر کرده‌اند. راوی گرچه ابتدا کودکی است در میان اطرافیانش آنچه می‌بیند زنانی کلانی هستند که حرف‌های بزرگتر از او می‌زنند، هم‌‌بازی کودکی ندارد، هم‌بازی‌هایش اگر رمقی باقی مانده باشد همان کلان زنانند و گاهی مورچه‌ها و موسیچه‌ها اما از میان همین دنیای خالی آنقدر چیزها آموخته که بتواند کل تاریخ افغانستان را تعریف کند.

احمد شاه، نادرشاه، ظاهر شاه، بچه سقا، ظلم‌هایشان، کاغذ اخبار، دروغ‌های شاخدار آن بوی گوشت سوخته مبارزان مخالف حکومت از لای خوشه‌های سبز، همه اینها خاطراتی است که اقلیما راوی داستان از زمانی که هنوز نطفه‌ای هم نبوده در شکم مادرش تا سنین کهنسالی‌اش مو به مو تعریف می‌کند.

#زنان_ادبیات
#حمیرا_قادری
#دختر_دریای_کابل‌
#‌‌‌مردسالاری
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت رسانه‌ی گوهرشاد بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=16184
نفیسه خوش‌نصیب؛ پژواک صدای گمشده

✍️ قدسیه امینی

دست کم در سه دهه‌ی گذشته نه صدایی از او بود و نه هم رد پایی. گویی قطره بارانی شده و در کام بیابان تشنه‌یی فرو رفته بود. می‌رفت تا از حافظه‌ی شعر و ادبیات معاصر کشور فراموش گردد. هم‌اکنون کم نیستند شاعر بانوانی که در تداوم سال‌های خون و انفجار، سال‌های آوار‌گی‌های بزرگ، صدای شان در میان صدای این همه انفجار و آتش گم شده است.

گزینه‌ی «دریچۀ دل»، اثریست که محتوای آن، در بند بودن شاعر را به تصویر می‌کشد.
که حتا آزادی اگر ریسمانی هم باشد، می‌خواهد خود را از آن بیاویزد.

او آزادی را به اندازه‌ی مادر خود دوست دارد. حلق آویز کردن با ریسمان آزادی خود رهایی از بند است. او می‌داند که آزادی به رایگان به دست نمی‌آید. او شاید می‌خواهد بگوید که زند‌گی خود اسارت است، تا از آن نگذری به رهایی نمی‌رسی!

در این گزینه‌ی شعر ۱۵۹ شعر شاعر گرد‌آوری شده است که در بر گیرنده‌ی غزل، مثنوی، قصیده، قطعه، ترانه، چهارپاره، نیمایی و شعر سپید می‌باشد.

نفیسه خوش‌نصیب گاهی جهان را نه با چشم‌هایش؛ بل با روان مذهبی‌اش می‌نگرد و با آن پیوند برقرار می‌کند. با این حال وقتی در سر زمینش جنگ‌های تنظیمی به راه می‌افتد و آن‌ها به جان هم می‌افتند او خطاب به آنان فریاد می‌زند.

#نویسندگی
#زنان_ادبیات
#شعر
#زنان
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=17338
مریم سپهر؛ سراینده‌ی خورشید ماندگار

✍️ قدسیه امینی

بانو سپهر، به عنوان فعال مدنی و عضو نهاد جوانان افغانستان، متولد کابل بوده و سند کارشناسی از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دارد. دو سال به صفت آموزگار تجوید در دارالحفاظ هرات ایفای وظیفه نموده است و اکنون در جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک فعال فرهنگی مشغول همکاری با بنیاد جهانی سبزمنش، طراحی لباس و سرایش شعر می‌باشد. وی در زمینه‌ی چگونه‌گی سرایش شعر چنین بیان می‌دارد:

از آن‌جایی‌که شعر کلامی‌ست که سِحر می‌کند و آهنگش بر همه‌ی دل‌ها اثر می‌گذارد؛ این کلام سحر‌آمیز در دوران نوجوانی به من اثر کرد و شعر‌ها را از کتاب‌ها می‌خواندم و لذت می‌بردم، ترانه‌های را که می‌شنیدم آرام بخش و تسکین دهنده بود.

همین‌طور که زمان می‌گذشت متوجه شدم که واژه‌ها به در و دیوارِ دلم می‌کوبید، قلم برداشتم و نوشتم؛ دوستانم هم تشویقم کردند و این‌جا بود که با تشویق دوستانم سرودن شعر را آغاز کردم، سال‌هاست می‌سرایم؛ اما به‌طور جدی شش سال می‌شود.

#زنان_ادبیات
#مریم_سپهر
#نویسندگی
#فرهنگ
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=18384
در راه ویلا؛ تقابلی از دو نسل در یک ویلا

✍️ قدسیه امینی

در کتاب در راه ویلا، نویسنده بیش از هر چیز علاقه دارد به موضوعات و مسائل مرتبط با زنان بپردازد و این علاقه در تمام آثار او مشهود است. در این مجموعه داستان نیز به طور ویژه در هر روایت به موضوعی مرتبط با حوزۀ زنان پرداخته می‌شود. بیشتر داستان‌های این مجموعه از بطن زندگی روزمره آمده‌اند.

داستان راه ویلا که نخستین داستان این مجموعه است، قصه‌ی زنی جوان و افسرده است که تصمیم گرفته به ویلای خواهرش در شمال برود. او بار تربیت و نگهداری از دو فرزندش را به تنهایی به دوش می‌کشد و دوست دارد کمی با خودش خلوت کند، اما ناچار است مادر پیرش را نیز همراه خود به این سفر ببرد.

گفتنی‌ست نخستین داستان این مجموعه یعنی داستان در راه ویلا به زبان انگلیسی ترجمه شده است. همچنین فیلم کوتاهی به کارگردانی منیر قیدی و بازی گوهر خیراندیش از روی این داستان ساخته شده است. کتاب در راه ویلا برای تمام علاقه‌مندان به خواندن داستان‌های با مضامین اجتماعی و مسائل مربوط به زنان مناسب است.

#زنان_ادبیات
#راه_ویلا
#نویسنده
#آثار
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=19873
رمان دلبند؛ روایتی تلخ و حیرت آور از تاریخ برد‌گی

✍️ قدسیه امینی

کتاب دلبند نوشته‌ی تونی موریسون و ترجمه‌ی شیرین دخت دقیقیان است. این کتاب که نگاهی سرسختانه به دنیای وحشتناک برده‌داری در آمریکا دارد، جایزه‌ی نوبل و پولیتزر را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورده است.

رمان باشکوه تونی موریسون، برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر که اولین بار در سال ۱۹۸۷ منتشر شد، تجربه‌ی تصورناپذیر برده‌داری را در ادبیات عصر ما برای ما به ارمغان آورد. داستان در اوهایو پس از جنگ داخلی می‌گذرد؛ داستان ست، برده‌ای فراری که جان خود را به خطر می‌اندازد تا خود را از مرگ برهاند. ست کسی است که شوهرش را از دست داده و فرزندی را به دست خود دفن کرده است. او تجاربی هولناک را تحمل کرده و دیوانه نشده است. تونی که اکنون در یک خانهٔ کوچک در اطراف شهر با دخترش دنور، مادرشوهرش، بیبی ساگز و... زندگی می‌کند، باید رابطه‌اش را با تمام این افراد حفظ کند و برای آینده‌اش نقشه بریزد.

موریسون با سختی‌های بسیاری که پدرش در تأمین هزینه مالی کشید توانست به کالج برود. در سال ۱۹۵۳ از دانشگاه هاوارد مدرک کارشناسی و در سال ۱۹۵۵ مدرک کارشناسی ارشدش را از دانشگاه کورنل دریافت کرد. هفت سال در دانشگاه هاوارد و سپس در دانشگاه پرینستون تدریس کرد.

#زنان_ادبیات
#رمان_دلبند
#تونی_موریسون
#وحشتناک
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=20584
مینا فراز؛ نویسنده‌ی از دل مهاجرت

✍️ قدسیه امینی

مینا فراز، نویسنده‌ی اهل هرات، متولد ۱۳۷۹ است. وی دانش‌آموخته‌ی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه هرات بوده و در حال حاضر تحصیلات دوره‌ی ماستری خود را به گونه‌ی آنلاین پیش می‌برد. خانم فراز به دلیل مشکلات موجود در افغانستان، به ایران مهاجرت کرد اما مشکلات زندگی مهاجران افغانستانی در ایران او را مجبور به خانه‌نشینی کرده است.

مینا فراز دختریست از یک خانواده‌ی مردسالارِ دهاتی. از آن خانواده‌ها که زنانش را چه به درس و مشق؟ زنان باید مالداری و لباس شستن و زنِ زندگی بودن را بلد باشند. از آن‌ها که دختران‌شان را پشت هفت پرده پنهان می‌کنند، دختران آفتاب و مهتاب ندیده.

مکتب را که تمام کرد، مادرش خواست دانشگاه برود. دانشگاه رفتن در آن دهِ برای دختران امری عادی نبود و مینا را با سیلی از مخالفت‌های خانوادگی مواجه کرد. لیسانس را با اصرارهای مادرش که مقابل اقوام پدری ایستاد و گفت:« حداقل برای خودش معلمی شود و فردا روز دستش جلوی مردی دراز نباشد» شروع کرد، و به اتمام رساند.

مطالعه همیشه بهترین سرگرمی‌ مینا فراز بوده و رمان‌ها را بیش از هر کتاب دیگری دوست دارد‌.او مطالعه را نه برای سرگرمی که برای فهمیدن شروع کرد و نوشتن شد عاملِ سر پا ماندنش و بعد از آن مهاجرت و دغدغه‌هایش…

#مینا_فراز
#مهاجرت
#زنان_ادبیات
#نویسندگی
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=20748
نسیم مرعشی و نوعی منحصر به‌فرد از نویسندگی

✍️ قدسیه امینی

نسیم مرعشی به‌عنوان نویسنده‌ای جوان، از زمان شروع فعالیت نویسندگی توانسته است تحسین‌ها و جوایز زیادی را به دست آورد. او اولین رمان بلند خود را با نام «پاییز آخرین فصل سال است» را ۱۳۹۳ در نشر چشمه به چاپ رساند. این کتاب توانست توجه مخاطبان را به خود جلب کند تا جایی که خیلی زود به چاپ بعدی رسید و یک سال بعد جایزه‌ی جلال آل احمد را به دست آورد. مرعشی در توضیح اقبال به رمانش علاوه بر تکنیک‌های نویسندگی، شانس را دخیل دانسته است. او می‌گوید آماده شدن کتاب پاییز آخرین فصل سال است، مقارن با رفع توقیف از نشر چشمه و توجه‌ها به این موضوع بود. در این وضعیت وقتی کتابش در آن انتشارات به چاپ رسید توانست بیشتر توجه جلب کند. این کتاب همچنین به‌عنوان یکی از آثار برگزیده‌ی ادبیات فارسی برای انتشار در ایتالیا انتخاب و در این کشور منتشر شد. پس از این موفقیت‌ها بود که او نوشتن را به‌طور حرفه‌ای و در قالب رمان‌های بلند پیش گرفت.

پاییز فصل آخر سال است، پرفروش ترین رمان نسیم مرعشی است و داستان زندگی سه دختر را روایت می‌کند که هر کدام با چالش‌ها و مسائل متفاوت خود دست‌وپنجه نرم می‌کنند. یکی با مهاجرت درگیر است، یکی با هویت شغلی و اجتماعی و دیگری با روابط عاطفی. چنان‌که خود مرعشی عنوان کرده بن‌مایه‌ی این کتاب را وقایع سال ۸۸ شکل ‌داد. او درباره‌ی داستان گفته است: «کلاژی است از من، دوستانم و تخیل.» در هر کدام از این روایت‌ها می‌توانیم ترس‌ها، دلهره‌ها، تردیدها و کمال‌گرایی دختران دهه‌ی شصتی را ببینیم که دائماً در تلاش هستند چیزی جز آنچه دارند به دست آورند و رؤیاهای معلقشان آن‌ها را راضی نگه نمی‌دارد.

#نسیم_مرعشی
#نویسندگی
#رمان
#زنان_ادبیات
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=20860
فرزانه خجندی؛ فروغ تاجیکستان

✍️ قدسیه امینی

این تنها شعرخوانی سطحی یک دختر بچه‌ی نوجوان نبود، او تکه‌های پازل هویتش را در درون می‌چید. مادرش که در ادبیات روس صاحب‌نظر بود، پرنده‌ی دل فرزانه را از پنجره‌ی خاک تاجیک به بیرون پرواز داد تا با سرشاخه‌های ادبی غنی روس، همچون یسنین و پوشکین آشنا شود. علی رغم این آشنایی، چه با ادبیات معاصر روس و چه با ادب گنجینه‌گون پارسی، به جرأت می‌توان گفت که فرزانه جز به خود به کسی شبیه نیست.

او در خانواده ای ادیب پرورش یافته است و همسرش نیز از شاعران خوب و نو گرای تاجیکستان می باشد. او نخستین دفتر سروده‌هایش را در ۲۲سالگی و در سال ۱۹۸۶ میلادی به چاپ سپرد. سروده‌های گیرای این دفتر، ظهور شاعری خوش ذوق و دوران‌ساز را به جامعه‌ی ادبیات تاجیکستان نوید می‌داد. پس از «طلوع خنده ریز»، فرزانه مجموعه‌ی «شبیخون برف» را روانه‌ی بازار نشر کرد؛ کتابی که منتقدان شعر معاصر تاجیک را به یقین رساند که دفتر اول، دولت مستعجل نبوده است.

گاه زبان شعر او آمیخته‌ای از عراقی و هندی می‌شود و گاه شکوه سبک خراسانی را نیز به یاد می‌آورد و با این همه از یاد نمی‌برد که غزل و زبانش امروزی نیز باشد و از تعابیر و ترکیب‌های نو و ساخته‌ی ذهن شاعرانه‌ی او سرشار باشد.

#فرزانه_خجندی
#شاعر
#نویسندگی
#تاجیکستان
#زنان_ادبیات
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=21162
جین وبستر؛ مادر ادبیات دختران مدرن

✍️ قدسیه امینی

می‌توان گفت عواطف خیرخواهانه، انسان‌دوستانه و الگوبرداری از افراد خانواده در نوع تفکر جین در نویسندگی در زمینه مسائل اجتماعی بسیار تاثیرگذار بوده است از همان دوران کودکی به کتاب‌خوانی علاقه داشت چنان‌ که در یکی از یادداشت‌هایش عنوان کرده است، داستان‌هایی را دوست می‌دارم که به‌زبانی روان نگاشته شده‌اند. شیوه نگارش و تنوع خارق‌العاده موضوعات، قهرمانان، روزمرگی‌ها و هیجانات زندگی در آثار وی موجب تمایز او با دیگر نویسندگان شده‌ است‌ و آثار او با استقبال خوانندگان بی‌شماری در همه سنین روبه‌رو شد.

از نگاه نویسندگان مطرح جهان، سبک نگارش جین‌ وبستر الهام گرفته از آثار «مارک‌تواین»، نویسنده و طنزپرداز آمریکایی و خالق اثر شاهزاده و گدا می‌باشد و پژوهش‌های او نقش بسیار مهمی در کامیابی‌های او در زمینه نویسندگی داشته است.

نخستین اثر وی با‌ عنوان زمانی که پتی به دانشگاه می‌رفت در سال ۱۹۰۳ به‌ چاپ رسید. او بعد از این کتاب داستان شاهدخت ویت، اسرار ۴ استخر و فقط پتی را نوشت. در سال ۱۹۱۲ با رمان بابا لنگ ‌دراز که یکی از خاطره‌انگیزترین شخصیت‌های دوران‌ کودکی ماست مشهور شد. دشمن‌عزیز نیز به‌ عنوان آخرین اثر او در رده ده کتاب‌ برتر آمریکا در سال ۱۹۱۵ به فروش رسید. وی پس ‌از نگارش این کتاب مدت زیادی زنده نماند و در سال ۱۹۱۶ درگذشت.

#جین_وبستر
#نویسندگی
#زنان_ادبیات
#رمان
#رسانه_گوهرشاد

ادامه مطلب را در سایت بخوانید...

https://gowharshadmedia.com/?p=21442