عوامل و پیامدها؛ افزایش ازدواج اجباری در افغانستان
✍️ حسینخان محبی
ازدواج یکی از دیرینهترین پدیدههای اجتماعی است که در درون جامعهی انسانی وجود داشته و جزء جدایی ناپذیر نهاد خانواده میباشد. اساساً خانواده بدون ازدواج در بسیاری از جوامع؛ بخصوص جوامع شرقی معنا پیدا نمیکند. ازدواج به توافقی میان دو فرد از جنسهای مرد و زن گفته میشود که به نیت تشکیل زندگی خانوادگی، شریک زندگی همدیگر؛ بخصوص در ابعاد عاطفی و جنسی میشوند.
بنا بر دلایل مختلف دینی، فرهنگی و اقتصادی، گاهی تغییرات منفی در نهادهای اجتماعی نیز بوجود میآید. این تغییرات منفی، آسیبهایی را به همراه دارد که بخشی از جامعه از آن متاثر میشود. ازدواج اجباری یکی از همین آسیبهاست.
ازدواج اجباری به هر نوع ازدواج تحمیلیای گفته میشود که فرد ازدواجکننده در آن نقشی ندارد و یا نقش او تعیینکننده نیست. شکی نیست که آسیبهای اجتماعی، تکعاملی نیستند و چه بسا که عوامل بسیاری دارند. ازدواج اجباری نیز ممکن است ریزعاملهای زیادی داشته باشند؛ اما بصورت عموم، عقبماندگی فرهنگی، دلایل دینی و فقر اقتصادی خانوادهها، از دلایل عمدهی ازدواج اجباری به شمار میآید. در این نوشته تلاش خواهد شد تا دلایل ازدواج اجباری و پیامدهای آن با عقاید و رفتار حاکمان فعلی افغانستان بررسی شود.
باید افزود که جامعه افغانستان نیز یک جامعهی به شدت مردسالار است. این رویه با سلطه حاکمان فعلی به سمت افراطیت کشیده شده و تا آنجا پیش رفته که اکنون زنان را صرف مزرعه مردان میدانند و برخوردی جز کالای اقتصادی با آنها صورت نمیگیرد. البته باید خاطر نشان کرد که جوامع به نسبتهای مختلفی ممکن است مردسالار باشد؛ مردسالاری در حد افراطی آن، ممکن است به سرحدی برسد که مردان، زنان را صرف ابزار تامین نیاز جنسیشان در نظر بگیرند.
#ازدواج_اجباری
#دختران_افغان
#فرهنگ_دین
#مردسالاری
#رسانه_گوهرشاد
ادامه مطلب را در سایت گوهرشاد بخوانید...
https://gowharshadmedia.com/50b-2/
✍️ حسینخان محبی
ازدواج یکی از دیرینهترین پدیدههای اجتماعی است که در درون جامعهی انسانی وجود داشته و جزء جدایی ناپذیر نهاد خانواده میباشد. اساساً خانواده بدون ازدواج در بسیاری از جوامع؛ بخصوص جوامع شرقی معنا پیدا نمیکند. ازدواج به توافقی میان دو فرد از جنسهای مرد و زن گفته میشود که به نیت تشکیل زندگی خانوادگی، شریک زندگی همدیگر؛ بخصوص در ابعاد عاطفی و جنسی میشوند.
بنا بر دلایل مختلف دینی، فرهنگی و اقتصادی، گاهی تغییرات منفی در نهادهای اجتماعی نیز بوجود میآید. این تغییرات منفی، آسیبهایی را به همراه دارد که بخشی از جامعه از آن متاثر میشود. ازدواج اجباری یکی از همین آسیبهاست.
ازدواج اجباری به هر نوع ازدواج تحمیلیای گفته میشود که فرد ازدواجکننده در آن نقشی ندارد و یا نقش او تعیینکننده نیست. شکی نیست که آسیبهای اجتماعی، تکعاملی نیستند و چه بسا که عوامل بسیاری دارند. ازدواج اجباری نیز ممکن است ریزعاملهای زیادی داشته باشند؛ اما بصورت عموم، عقبماندگی فرهنگی، دلایل دینی و فقر اقتصادی خانوادهها، از دلایل عمدهی ازدواج اجباری به شمار میآید. در این نوشته تلاش خواهد شد تا دلایل ازدواج اجباری و پیامدهای آن با عقاید و رفتار حاکمان فعلی افغانستان بررسی شود.
باید افزود که جامعه افغانستان نیز یک جامعهی به شدت مردسالار است. این رویه با سلطه حاکمان فعلی به سمت افراطیت کشیده شده و تا آنجا پیش رفته که اکنون زنان را صرف مزرعه مردان میدانند و برخوردی جز کالای اقتصادی با آنها صورت نمیگیرد. البته باید خاطر نشان کرد که جوامع به نسبتهای مختلفی ممکن است مردسالار باشد؛ مردسالاری در حد افراطی آن، ممکن است به سرحدی برسد که مردان، زنان را صرف ابزار تامین نیاز جنسیشان در نظر بگیرند.
#ازدواج_اجباری
#دختران_افغان
#فرهنگ_دین
#مردسالاری
#رسانه_گوهرشاد
ادامه مطلب را در سایت گوهرشاد بخوانید...
https://gowharshadmedia.com/50b-2/
رسانه گوهرشاد
عوامل و پیامدها؛ افزایش ازدواج اجباری در افغانستان - رسانه گوهرشاد
ازدواج یکی از دیرینهترین پدیدههای اجتماعی است که در درون جامعهی انسانی وجود داشته و جزء جدایی ناپذیر نهاد خانواده میباشد. اساساً خانواده بدون ازدواج در بسیاری از جوامع؛ بخصوص جوامع شرقی معنا پیدا نمیکند. ازدواج به توافقی میان دو فرد از جنسهای مرد و…
موانع تکریم و کرامت زنان در افغانستان (۱)
✍️ مهدی مظفری
موانع تکریم و کرامت زنان در افغانستان موضوعی پیچیده و چند وجهی است که ریشه در تاریخ، فرهنگ، سیاست و ساختارهای اجتماعی این کشور دارد. در طول دهههای گذشته، زنان افغانستان با چالشهای متعددی برای دستیابی به حقوق و کرامت انسانی خود روبرو بودهاند.
مقالهی حاضر، به واکاوی موانع تکریم و کرامت زنان در افغانستان میپردازد. موانعی که ریشه در تار و پود فرهنگ و سیاست و اجتماع این سرزمین دارد.
ازدواج اجباری، خشونت خانگی، محرومیت از تحصیل و فرصت های شغلی، و نگاه ابزاری به زن، تنها گوشهای از این موانع ستمگرانه هستند. در سلسله شمارگان این مقاله، تلاش خواهیم کرد تا زوایای پنهان این معضل را به تصویر کشیده و راهکارهایی برای عبور از این سایۀ ظلمانی ارائه دهیم.
هدف ما، نه تنها به تصویر کشیدن رنج زنان افغانستان، بلکه بیدار کردن وجدان جامعه و تلاش برای ایجاد تغییری بنیادین در اینگونه نگرشها و ساختارهای ستمگرانه است.
ما به دنبال آیندهای روشن هستیم که در آن زنان افغانستان، در سایهی صلح و احترام، طعم شیرین کرامت انسانی را بچشند.
#کرامت
#تکریم
#مردسالاری
#زنان_افغانستان
#رسانه_گوهرشاد
ادامه مطلب را در سایت رسانهی گوهرشاد بخوانید...
https://gowharshadmedia.com/90z/
✍️ مهدی مظفری
موانع تکریم و کرامت زنان در افغانستان موضوعی پیچیده و چند وجهی است که ریشه در تاریخ، فرهنگ، سیاست و ساختارهای اجتماعی این کشور دارد. در طول دهههای گذشته، زنان افغانستان با چالشهای متعددی برای دستیابی به حقوق و کرامت انسانی خود روبرو بودهاند.
مقالهی حاضر، به واکاوی موانع تکریم و کرامت زنان در افغانستان میپردازد. موانعی که ریشه در تار و پود فرهنگ و سیاست و اجتماع این سرزمین دارد.
ازدواج اجباری، خشونت خانگی، محرومیت از تحصیل و فرصت های شغلی، و نگاه ابزاری به زن، تنها گوشهای از این موانع ستمگرانه هستند. در سلسله شمارگان این مقاله، تلاش خواهیم کرد تا زوایای پنهان این معضل را به تصویر کشیده و راهکارهایی برای عبور از این سایۀ ظلمانی ارائه دهیم.
هدف ما، نه تنها به تصویر کشیدن رنج زنان افغانستان، بلکه بیدار کردن وجدان جامعه و تلاش برای ایجاد تغییری بنیادین در اینگونه نگرشها و ساختارهای ستمگرانه است.
ما به دنبال آیندهای روشن هستیم که در آن زنان افغانستان، در سایهی صلح و احترام، طعم شیرین کرامت انسانی را بچشند.
#کرامت
#تکریم
#مردسالاری
#زنان_افغانستان
#رسانه_گوهرشاد
ادامه مطلب را در سایت رسانهی گوهرشاد بخوانید...
https://gowharshadmedia.com/90z/
رسانه گوهرشاد
موانع تکریم و کرامت زنان در افغانستان (۱) - رسانه گوهرشاد
نویسنده: مهدی مظفری موانع تکریم و کرامت زنان در افغانستان موضوعی پیچیده و چند وجهی است که ریشه در تاریخ، فرهنگ، سیاست و ساختارهای اجتماعی این کشور دارد. در طول دهههای گذشته، زنان افغانستان با چالشهای متعددی برای دستیابی به حقوق و کرامت انسانی خود روبرو…
نقره، دختر دریای کابل؛ نقد مردسالاری و جامعه و سیاستِ زنستیز
✍️ قدسیه امینی
رمان «نقره دختر دریای کایل» روایتی از زندگی زنان افغان است. این زنان که در ارگ شاهی زندگی و کار میکنند، هر یک به نوبه خود داستان زندگی را روایت میکنند، اما غالب روایت مربوط به دختری به نام نقره است که از زبان دخترش «اقلیما» نقل میشود. نقره در ارگ زندگی میکند و در همانجا عاشق جوانی به نام «ازمری» میشود. این دو بدون اطلاع خانواده ازدواج میکنند و «ازمری» برای انجام کاری به غزنین میرود و دیگر باز نمیگردد و نقره تا آخر عمر انتظارش را میکشد.
نقره دختری به دنیا میآورد که مجبور میشود او را در همان آشپزخانه ارگ شاهی در میان زنان دیگر بزرگ کند. همین دختر است که راوی این داستان میشود و هر چه از زنان دور و اطرافش میشنود یا بعدها خودش به چشم میبنید روایت میکند.
رمان حکایت زنانی را میکند که قربانی سیاستهای شاهانه شدهاند. هفت زن قربانی از زنانی هستند که در روزگاری دراز پشت دیوارهای بلند ارگ سلطنتی عمر خود را پای دیگهای غذای سلاطین جبار سر کردهاند. راوی گرچه ابتدا کودکی است در میان اطرافیانش آنچه میبیند زنانی کلانی هستند که حرفهای بزرگتر از او میزنند، همبازی کودکی ندارد، همبازیهایش اگر رمقی باقی مانده باشد همان کلان زنانند و گاهی مورچهها و موسیچهها اما از میان همین دنیای خالی آنقدر چیزها آموخته که بتواند کل تاریخ افغانستان را تعریف کند.
احمد شاه، نادرشاه، ظاهر شاه، بچه سقا، ظلمهایشان، کاغذ اخبار، دروغهای شاخدار آن بوی گوشت سوخته مبارزان مخالف حکومت از لای خوشههای سبز، همه اینها خاطراتی است که اقلیما راوی داستان از زمانی که هنوز نطفهای هم نبوده در شکم مادرش تا سنین کهنسالیاش مو به مو تعریف میکند.
#زنان_ادبیات
#حمیرا_قادری
#دختر_دریای_کابل
#مردسالاری
#رسانه_گوهرشاد
ادامه مطلب را در سایت رسانهی گوهرشاد بخوانید...
https://gowharshadmedia.com/?p=16184
✍️ قدسیه امینی
رمان «نقره دختر دریای کایل» روایتی از زندگی زنان افغان است. این زنان که در ارگ شاهی زندگی و کار میکنند، هر یک به نوبه خود داستان زندگی را روایت میکنند، اما غالب روایت مربوط به دختری به نام نقره است که از زبان دخترش «اقلیما» نقل میشود. نقره در ارگ زندگی میکند و در همانجا عاشق جوانی به نام «ازمری» میشود. این دو بدون اطلاع خانواده ازدواج میکنند و «ازمری» برای انجام کاری به غزنین میرود و دیگر باز نمیگردد و نقره تا آخر عمر انتظارش را میکشد.
نقره دختری به دنیا میآورد که مجبور میشود او را در همان آشپزخانه ارگ شاهی در میان زنان دیگر بزرگ کند. همین دختر است که راوی این داستان میشود و هر چه از زنان دور و اطرافش میشنود یا بعدها خودش به چشم میبنید روایت میکند.
رمان حکایت زنانی را میکند که قربانی سیاستهای شاهانه شدهاند. هفت زن قربانی از زنانی هستند که در روزگاری دراز پشت دیوارهای بلند ارگ سلطنتی عمر خود را پای دیگهای غذای سلاطین جبار سر کردهاند. راوی گرچه ابتدا کودکی است در میان اطرافیانش آنچه میبیند زنانی کلانی هستند که حرفهای بزرگتر از او میزنند، همبازی کودکی ندارد، همبازیهایش اگر رمقی باقی مانده باشد همان کلان زنانند و گاهی مورچهها و موسیچهها اما از میان همین دنیای خالی آنقدر چیزها آموخته که بتواند کل تاریخ افغانستان را تعریف کند.
احمد شاه، نادرشاه، ظاهر شاه، بچه سقا، ظلمهایشان، کاغذ اخبار، دروغهای شاخدار آن بوی گوشت سوخته مبارزان مخالف حکومت از لای خوشههای سبز، همه اینها خاطراتی است که اقلیما راوی داستان از زمانی که هنوز نطفهای هم نبوده در شکم مادرش تا سنین کهنسالیاش مو به مو تعریف میکند.
#زنان_ادبیات
#حمیرا_قادری
#دختر_دریای_کابل
#مردسالاری
#رسانه_گوهرشاد
ادامه مطلب را در سایت رسانهی گوهرشاد بخوانید...
https://gowharshadmedia.com/?p=16184
رسانه گوهرشاد
نقره، دختر دریای کابل؛ نقد مردسالاری و جامعه و سیاستِ زنستیز - رسانه گوهرشاد
رمان نقره، دختردریای کابل اثر حمیرا قادری، یکی از رمانهای برجستهی نوشتهشده توسط نویسندهی زن افغانستانی است که در آن از دیدگاه زنانه و با تمرکز بر نقشآفرینی زنان به مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی افغانستان پرداخته شده است. این رمان در کنار پرداختن…