Forwarded from نقد اقتصاد سیاسی
مسئلهی این یادداشت کمابیش آشنا است، و تاکنون از جانب نیروهای مختلف مطرح شده و به آن اندیشیده شده است. و چه بسا در بطن بسیاری از پرسشها و نوشتههای ظاهراً نامرتبط نیز طنین آن شنیده شود. پرسش این است که چرا بهرغم کثرت بیسابقهی جنبشهای اعتراضی و سیاستهای رهاییبخش، آنها حول یک پروژهی واحد همگرا نمیشوند؟ ائتلاف رهاییبخش میان آنها چگونه شکل میگیرد؟ و چهطور میتواند به بدیلی اصیل برای وضعیت فعلی بدل شود؟
_______
👈متن کامل
_______
👈متن کامل
Forwarded from نقد
▫️ «مارکسیسم در مقابل اخلاقگرایی»
▫️ تحلیلی مارکسیستی از روسپیگری
18 سپتامبر 2024
نوشتهی: هلن وارد
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 «روسپیگری فقط بیان خاصی از روسپیگری جهانیِ کارگر است.» این نقلقول از مارکس ممکن است این تصور را پدید آورد که روسپیگری موضوعی نسبتاً سرراست و روشنی برای سوسیالیستها است. اما برعکس نشانگر چالشی واقعی برای مواضع چپ است: از حمایت از سرکوب و الغای روسپیگری از سویی تا جرمزدایی و سازماندهی اتحادیه از سوی دیگر. بخش زیادی از بحثهای کنونی حول این موضوع میچرخد که آیا واقعاً میتوان روسپیگری را کار دانست یا بهتر است آن را شکلی از خشونت علیه زنان تلقی کرد.
🔸 این دو موضع به استراتژیهای کاملاً متضادی منجر میشوند. اگر روسپیگری کار است، پس مبارزه برای خودسازماندهی و حقوق بخش مهمی از پاسخ سوسیالیستی است. از سوی دیگر، اگر روسپیگری خشونت و بردگی است، شرکتکنندگان قربانیانی هستند که نیاز به نجات دارند. کاتلین بری، سازماندهندهی کنفرانس بینالمللی فمینیستی پیرامون قاچاق در 1983، هنگامی که از بحث و گفتوگو با فعالِ کارگرِ جنسی مارگو سنت جیمز خودداری کرد، با این استدلال که «کنفرانس فمینیستی است و از نهاد روسپیگری حمایت نمیکند»، دیدگاه دوم را بیان کرد.… «بحث دربارهی بردهداری جنسی با زنان روسپی مناسب نیست.»
🔸 جولی بیندل، نویسنده، نیز این دیدگاه را تکرار کرده و در نوشتهاش دربارهی تصمیم اتحادیهی سراسری کارگری در انگلستان (GMB) برای راهاندازی شعبهای برای کارگرانجنسی استدلال میکند: «چطور یک اتحادیه از یک سو میتواند علیه خشونت بر زنان مبارزه کند، اما در همان زمان آن را به اتحادیه تبدیل کند؟ به جای اینکه جامعه وانمود کند روسپیگری یک انتخابِ شغلی است، باید آن را بهخاطر آنچه هست ــ خشونت علیه زنان ــ افشا کند. اتحادیهسازی نمیتواند از زنان در این صنعتِ پست محافظت کند.»
🔸 هلن وارد در این مقاله استدلال میکند که کسانی که روسپیگری را صرفاً به عنوان خشونت علیه زنان میبینند، ویژگیهای اساسی ستم بر زنان در نظام سرمایهداری را درک نمیکنند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4ij
#هلن_وارد #فرزانه_راجی
#کار_بیگانه #کارگران_جنسی #صنعت_سکس
#فمینیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ تحلیلی مارکسیستی از روسپیگری
18 سپتامبر 2024
نوشتهی: هلن وارد
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 «روسپیگری فقط بیان خاصی از روسپیگری جهانیِ کارگر است.» این نقلقول از مارکس ممکن است این تصور را پدید آورد که روسپیگری موضوعی نسبتاً سرراست و روشنی برای سوسیالیستها است. اما برعکس نشانگر چالشی واقعی برای مواضع چپ است: از حمایت از سرکوب و الغای روسپیگری از سویی تا جرمزدایی و سازماندهی اتحادیه از سوی دیگر. بخش زیادی از بحثهای کنونی حول این موضوع میچرخد که آیا واقعاً میتوان روسپیگری را کار دانست یا بهتر است آن را شکلی از خشونت علیه زنان تلقی کرد.
🔸 این دو موضع به استراتژیهای کاملاً متضادی منجر میشوند. اگر روسپیگری کار است، پس مبارزه برای خودسازماندهی و حقوق بخش مهمی از پاسخ سوسیالیستی است. از سوی دیگر، اگر روسپیگری خشونت و بردگی است، شرکتکنندگان قربانیانی هستند که نیاز به نجات دارند. کاتلین بری، سازماندهندهی کنفرانس بینالمللی فمینیستی پیرامون قاچاق در 1983، هنگامی که از بحث و گفتوگو با فعالِ کارگرِ جنسی مارگو سنت جیمز خودداری کرد، با این استدلال که «کنفرانس فمینیستی است و از نهاد روسپیگری حمایت نمیکند»، دیدگاه دوم را بیان کرد.… «بحث دربارهی بردهداری جنسی با زنان روسپی مناسب نیست.»
🔸 جولی بیندل، نویسنده، نیز این دیدگاه را تکرار کرده و در نوشتهاش دربارهی تصمیم اتحادیهی سراسری کارگری در انگلستان (GMB) برای راهاندازی شعبهای برای کارگرانجنسی استدلال میکند: «چطور یک اتحادیه از یک سو میتواند علیه خشونت بر زنان مبارزه کند، اما در همان زمان آن را به اتحادیه تبدیل کند؟ به جای اینکه جامعه وانمود کند روسپیگری یک انتخابِ شغلی است، باید آن را بهخاطر آنچه هست ــ خشونت علیه زنان ــ افشا کند. اتحادیهسازی نمیتواند از زنان در این صنعتِ پست محافظت کند.»
🔸 هلن وارد در این مقاله استدلال میکند که کسانی که روسپیگری را صرفاً به عنوان خشونت علیه زنان میبینند، ویژگیهای اساسی ستم بر زنان در نظام سرمایهداری را درک نمیکنند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4ij
#هلن_وارد #فرزانه_راجی
#کار_بیگانه #کارگران_جنسی #صنعت_سکس
#فمینیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
«مارکسیسم در مقابل اخلاقگرایی»
تحلیلی مارکسیستی از روسپیگری نوشتهی: هلن وارد ترجمهی: فرزانه راجی قتل اخیر پنج زن در سافک، آسیبپذیری کارگران جنسی را برجسته کرده است. هلن وارد استدلال میکند که کسانی که آن را صرفاً به عنوان خش…
Forwarded from بيدارزنى
بيدارزنى
Video
🟣 #بیدارزنی: سارینا اسماعیلزاده، از نوجوانان جانباختهی کرج در خلال قیام ژینا
سارینا اسماعیلزاده یکی از نوجوانان آگاه و معترضی بود که با ضربات متعدد باتوم ماموران امنیتی بر سرش، جان خود را از دست داد.
سارینا متولد ۱۱ تیرماه ۱۳۸۵، دانشآموز مدرسهی فرزانگان و ساکن مهرشهر کرج بود که در تظاهرات ۱ مهرماه کرجْ شرکت کرد و کشته شد.
پس از قتل سارینا، نیروهای امنیتی بارها تلاش کردند تا با تحت فشار قرار دادن خانواده، علت جانباختن او را خودکشی و سقوط از ارتفاع، اعلام کنند.
سارینا از طریق کانال یوتیوب و تلگراماش، با زبان و جهانبینی خود به شرح و بیان دیدگاه و دغدغههایش پیرامون وضعیت زنان، جایگاه نابرابر دختران در خانواده، سرکوب جنسیتی، فقر و شرح وضع دختران همکلاسی خود میپرداخت. او در یکی از ویدئوهایی که در صفحه یوتیوب خود قرار داده، اعلام کرده بود: «مردم یک کشور چه انتظاری میتونن از کشور خودشون داشته باشن؟ رفاه، رفاه، رفاه، نه چیز دیگهای...یک سری محدودیتهایی که مخصوصا برای زنها خیلی بیشتره مثل «حجاب اجباری». مثل خیلی از ممنوعیتهایی که برای پسرها نیست، مثلا ما حتی یه استادیوم نمیتونیم بریم...بحث خیلی بیسیکیه (ابتدایی) و انقدر شنیدیم که همهمون اذیت میشیم...»
سارینا بهجز تلاش برای ابراز عقاید و اعتراض علیه وضعیت موجود، از طریق شعر و موسیقی نیز، پیوند اجتماعی خود را با محیطی که خواهان تغییر آن بود، برقرار میکرد. کانال تلگرام او به نام (My Whole Universe) و همچنین صفحه یوتیوب وی به اسم (Sarinacmz) حاوی تمامی روحیات، زندگی شخصی دختر نوجوانی چون او و تلاشهایش برای تغییر در ساحت زیست شخصی و اجتماعیاند.
اعتراض علیه قتل سارینا اسماعیلزاده، همچون قتل نیکا شاکرمی، حدیث نجفی و...در اوایل قیام ژینا در دانشگاهها، مدارس و خیابانها متکثر شد. او دو روز پیش از شرکت در اعتراضات، با انتشار عکس زنان و دختران مبارز در خیابانها، دو پیام کوتاه را نیز منتشر کرد: «یعنی میشه بشه؟»....«وطنم بوی غربت میده».
سارینا، در طبقه دوم مزار پدر خود، به خاک سپرده شد. دختری که رویای رهایی و آزادی در سر داشت، هرگز مرعوب ارتجاع نشد و آرزوهای جمعیاش بسیار بزرگتر از شانزده سالِ کودکیاش بود.
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی
@bidarzani
سارینا اسماعیلزاده یکی از نوجوانان آگاه و معترضی بود که با ضربات متعدد باتوم ماموران امنیتی بر سرش، جان خود را از دست داد.
سارینا متولد ۱۱ تیرماه ۱۳۸۵، دانشآموز مدرسهی فرزانگان و ساکن مهرشهر کرج بود که در تظاهرات ۱ مهرماه کرجْ شرکت کرد و کشته شد.
پس از قتل سارینا، نیروهای امنیتی بارها تلاش کردند تا با تحت فشار قرار دادن خانواده، علت جانباختن او را خودکشی و سقوط از ارتفاع، اعلام کنند.
سارینا از طریق کانال یوتیوب و تلگراماش، با زبان و جهانبینی خود به شرح و بیان دیدگاه و دغدغههایش پیرامون وضعیت زنان، جایگاه نابرابر دختران در خانواده، سرکوب جنسیتی، فقر و شرح وضع دختران همکلاسی خود میپرداخت. او در یکی از ویدئوهایی که در صفحه یوتیوب خود قرار داده، اعلام کرده بود: «مردم یک کشور چه انتظاری میتونن از کشور خودشون داشته باشن؟ رفاه، رفاه، رفاه، نه چیز دیگهای...یک سری محدودیتهایی که مخصوصا برای زنها خیلی بیشتره مثل «حجاب اجباری». مثل خیلی از ممنوعیتهایی که برای پسرها نیست، مثلا ما حتی یه استادیوم نمیتونیم بریم...بحث خیلی بیسیکیه (ابتدایی) و انقدر شنیدیم که همهمون اذیت میشیم...»
سارینا بهجز تلاش برای ابراز عقاید و اعتراض علیه وضعیت موجود، از طریق شعر و موسیقی نیز، پیوند اجتماعی خود را با محیطی که خواهان تغییر آن بود، برقرار میکرد. کانال تلگرام او به نام (My Whole Universe) و همچنین صفحه یوتیوب وی به اسم (Sarinacmz) حاوی تمامی روحیات، زندگی شخصی دختر نوجوانی چون او و تلاشهایش برای تغییر در ساحت زیست شخصی و اجتماعیاند.
اعتراض علیه قتل سارینا اسماعیلزاده، همچون قتل نیکا شاکرمی، حدیث نجفی و...در اوایل قیام ژینا در دانشگاهها، مدارس و خیابانها متکثر شد. او دو روز پیش از شرکت در اعتراضات، با انتشار عکس زنان و دختران مبارز در خیابانها، دو پیام کوتاه را نیز منتشر کرد: «یعنی میشه بشه؟»....«وطنم بوی غربت میده».
سارینا، در طبقه دوم مزار پدر خود، به خاک سپرده شد. دختری که رویای رهایی و آزادی در سر داشت، هرگز مرعوب ارتجاع نشد و آرزوهای جمعیاش بسیار بزرگتر از شانزده سالِ کودکیاش بود.
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
بيدارزنى
Video
🟣 #بیدارزنی: حدیث نجفی از زنان جانباخته در خلال قیام ژینا
حدیث نجفی متولد ۱۵ دیماه ۱۳۷۸، در تظاهرات ۳۰ شهریورماه کرج با شلیک گلولههای متعدد ماموران امنیتی جان خود را از دست داد. حدیث، دیپلم طراحیدوخت داشت و پس از پایان مدرسه، دورهی آموزشی حسابداری را گذراند و در رستورانی واقع در مهرشهر کرج، صندوقدار بود.
ظهر روز ۳۰ شهوریورماه، او فراخوان اعتراضی علیه قتل «ژینا امینی» را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد. افسون نجفی، خواهر حدیث نجفی پیشتر در گفتگو با رادیو فردا گفته بود: «حدیث ساعت ۷ شب از سرکار به خونه اومد، یه کوله برداشت، لباسْ عوض کرد و رفت. در طول مسیر برای دوستانش ویدئو ارسال کرده و به اونها اطلاع داده بود که به تظاهرات میره. ساعت ۸ و نیم شب با ما تماس گرفتن که حدیث تیر خورده و بیمارستان قائم بستری شده. ماموران بهدروغ به ما گفتن که حدیث اینجا نیست و توسط مردم، فراری داده شده، اما حدیث، همون شب کشته شده بود و در بیمارستان بود.»
خانوادهی حدیث پیکر او را دو روز بعد در غسالخانهی بهشتسکینه کرج، تحویل گرفته و تحت رصد ماموران امنیتی بهخاک سپردند. افسون نجفی در اینباره گفته است: «علیرغم فشار ماموران، ما با جیغ و فریاد تونستیم در حد ۵ ثانیه کفن رو کنار بزنیم و صورت حدیث رو ببینیم. صورت و گردن حدیث، پر از تیر ساچمهای بود...». پیشتر مادر او از ۳ گلوله بر قلب، شکم و گردن و تعداد بیشماری ساچمه بر پیکر فرزندش اطلاع داده بود، فاجعهای که در گواهی فوت او نیز با عنوان "عملکرد وسایل جنگی خارج از جنگ» و «اصابت گلوله» درج شده است.
مراسم چهلم حدیث نجفی در روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ یکی از بزرگترین تجمعات اعتراضی با حضور گستردهی مردم در خلال قیام ژیناست. این تجمع هزاران نفری، علیرغم شکوه اتحاد مردمی و تسخیر محلات و خیابانها بهدست مردم معترض، با تیراندازی مستقیم ماموران بهسوی مردم همراه شد: در این مراسم علاوه بر بازداشتهای گسترده، ۵ معترض با گلولهی ماموران امنیتی و ضدشورش جان باختند، برای ۱۵ نفر به اتهام قتل یک بسیجی سرکوبگر (روحالله عجمیان)، پروندهسازی امنیتی شکل گرفت که به تبع آن، دو جوان معترض و شریف (محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی) اعدام شدند.
▪️نیما نوری، سپهر اعظمی، احمد گودرزی (بازداشت در روز چهلم و مرگ در پی شکنجه)، مهدی حضرتی و مهران شکاری با شلیک مستقیم گلولهی ماموران امنیتی در مراسم چهلم حدیث نجفی کشته شدند.
⚪️ از واپسین ساعات ۱۲ آبان ماه، حاکمیت ذیل یک پروندهسازی دروغین و امنیتی، ۱۵ نفر را با اتهامات فساد فیالارض، حمله به نیروی مقاومت بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیتملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام، بازداشت و ۵ نفر از آنان را به اعدام محکوم کرد. این بازداشتهای خشونتبار، همراه با ضربوشتم، شکنجه جسمی و روانی، اعترافات اجباری، محرومیت از حق دسترسی به وکیل و... با رای نهایی صادره از دادگاه، در این مرحله قرار دارد:
در این پرونده، دکتر حمید قره حسنلو به ۱۵ سال حبس و تبعید به شهر یزد، فرزانه قره حسنلو به ۵ سال حبس و تبعید به مشهد، حسین محمدی، رضا آریا و مهدی محمدی هر یک به ۱۰ سال حبس، جواد زرگران، رضا شاکر زواردهی و بهراد علی کناری هر یک به ۲۵ سال حبس، محمدامین اخلاقی به ۵ سال و علی معظمی گودرزی به ۳ سال حبس محکوم شدند.
▪️در این میان #محمدمهدی_کرمی و #سیدمحمد_حسینی دو جوان کارگرِ شریف و معترض در این پرونده نیز در روز ۱۷ دیماه اعدام شدند.
حدیث نجفی و دختران جوانی نظیر او، از ستونهای اصلی پیشبرد قیام ژینا بوده و هستند. جستجو در زندگی کوتاه آنها ما را با انبوهی از تصاویر حقیقی از زندگی عادی دخترانی روبهرو میکند که برای حق زندگی خود جنگیدند. این جنگ تمامقد، خود را در تمامی اشکالِ حفظ سرزندگی و روحیه و تلاش برای تغییر، نمایان میکند.
حدیث نجفی پیش از جانباختن با گلولههای ماموران در آخرین ویدئوی منتشر شده از خود اعلام کرد: «خیلی دوست دارم الان که دارم میرم، آخرش وقتی چند سال گذشت، خوشحال باشم که رفتم تظاهرات و همه چی عوض شده...».
امید است که تحقق انقلاب به دست مردم و نابودی تمامی اشکال ارتجاع، زایشگر «شادی جمعی» باشد. همان خوشحالی و شادیای که دخترانی چون حدیث نجفی با ارادهای پولادین در صدد خلق آن بودند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی
@bidarzani
حدیث نجفی متولد ۱۵ دیماه ۱۳۷۸، در تظاهرات ۳۰ شهریورماه کرج با شلیک گلولههای متعدد ماموران امنیتی جان خود را از دست داد. حدیث، دیپلم طراحیدوخت داشت و پس از پایان مدرسه، دورهی آموزشی حسابداری را گذراند و در رستورانی واقع در مهرشهر کرج، صندوقدار بود.
ظهر روز ۳۰ شهوریورماه، او فراخوان اعتراضی علیه قتل «ژینا امینی» را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد. افسون نجفی، خواهر حدیث نجفی پیشتر در گفتگو با رادیو فردا گفته بود: «حدیث ساعت ۷ شب از سرکار به خونه اومد، یه کوله برداشت، لباسْ عوض کرد و رفت. در طول مسیر برای دوستانش ویدئو ارسال کرده و به اونها اطلاع داده بود که به تظاهرات میره. ساعت ۸ و نیم شب با ما تماس گرفتن که حدیث تیر خورده و بیمارستان قائم بستری شده. ماموران بهدروغ به ما گفتن که حدیث اینجا نیست و توسط مردم، فراری داده شده، اما حدیث، همون شب کشته شده بود و در بیمارستان بود.»
خانوادهی حدیث پیکر او را دو روز بعد در غسالخانهی بهشتسکینه کرج، تحویل گرفته و تحت رصد ماموران امنیتی بهخاک سپردند. افسون نجفی در اینباره گفته است: «علیرغم فشار ماموران، ما با جیغ و فریاد تونستیم در حد ۵ ثانیه کفن رو کنار بزنیم و صورت حدیث رو ببینیم. صورت و گردن حدیث، پر از تیر ساچمهای بود...». پیشتر مادر او از ۳ گلوله بر قلب، شکم و گردن و تعداد بیشماری ساچمه بر پیکر فرزندش اطلاع داده بود، فاجعهای که در گواهی فوت او نیز با عنوان "عملکرد وسایل جنگی خارج از جنگ» و «اصابت گلوله» درج شده است.
مراسم چهلم حدیث نجفی در روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ یکی از بزرگترین تجمعات اعتراضی با حضور گستردهی مردم در خلال قیام ژیناست. این تجمع هزاران نفری، علیرغم شکوه اتحاد مردمی و تسخیر محلات و خیابانها بهدست مردم معترض، با تیراندازی مستقیم ماموران بهسوی مردم همراه شد: در این مراسم علاوه بر بازداشتهای گسترده، ۵ معترض با گلولهی ماموران امنیتی و ضدشورش جان باختند، برای ۱۵ نفر به اتهام قتل یک بسیجی سرکوبگر (روحالله عجمیان)، پروندهسازی امنیتی شکل گرفت که به تبع آن، دو جوان معترض و شریف (محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی) اعدام شدند.
▪️نیما نوری، سپهر اعظمی، احمد گودرزی (بازداشت در روز چهلم و مرگ در پی شکنجه)، مهدی حضرتی و مهران شکاری با شلیک مستقیم گلولهی ماموران امنیتی در مراسم چهلم حدیث نجفی کشته شدند.
⚪️ از واپسین ساعات ۱۲ آبان ماه، حاکمیت ذیل یک پروندهسازی دروغین و امنیتی، ۱۵ نفر را با اتهامات فساد فیالارض، حمله به نیروی مقاومت بسیج، اجتماع و تبانی علیه امنیتملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام، بازداشت و ۵ نفر از آنان را به اعدام محکوم کرد. این بازداشتهای خشونتبار، همراه با ضربوشتم، شکنجه جسمی و روانی، اعترافات اجباری، محرومیت از حق دسترسی به وکیل و... با رای نهایی صادره از دادگاه، در این مرحله قرار دارد:
در این پرونده، دکتر حمید قره حسنلو به ۱۵ سال حبس و تبعید به شهر یزد، فرزانه قره حسنلو به ۵ سال حبس و تبعید به مشهد، حسین محمدی، رضا آریا و مهدی محمدی هر یک به ۱۰ سال حبس، جواد زرگران، رضا شاکر زواردهی و بهراد علی کناری هر یک به ۲۵ سال حبس، محمدامین اخلاقی به ۵ سال و علی معظمی گودرزی به ۳ سال حبس محکوم شدند.
▪️در این میان #محمدمهدی_کرمی و #سیدمحمد_حسینی دو جوان کارگرِ شریف و معترض در این پرونده نیز در روز ۱۷ دیماه اعدام شدند.
حدیث نجفی و دختران جوانی نظیر او، از ستونهای اصلی پیشبرد قیام ژینا بوده و هستند. جستجو در زندگی کوتاه آنها ما را با انبوهی از تصاویر حقیقی از زندگی عادی دخترانی روبهرو میکند که برای حق زندگی خود جنگیدند. این جنگ تمامقد، خود را در تمامی اشکالِ حفظ سرزندگی و روحیه و تلاش برای تغییر، نمایان میکند.
حدیث نجفی پیش از جانباختن با گلولههای ماموران در آخرین ویدئوی منتشر شده از خود اعلام کرد: «خیلی دوست دارم الان که دارم میرم، آخرش وقتی چند سال گذشت، خوشحال باشم که رفتم تظاهرات و همه چی عوض شده...».
امید است که تحقق انقلاب به دست مردم و نابودی تمامی اشکال ارتجاع، زایشگر «شادی جمعی» باشد. همان خوشحالی و شادیای که دخترانی چون حدیث نجفی با ارادهای پولادین در صدد خلق آن بودند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی
@bidarzani
🟣 تظاهرات زنان باکور کردستان در دومین سالگرد قیام ژینا و اعتراض علیه خشونت علیه زنان
طی روزهای گذشته، جمع کثیری از زنان در باکور کردستان، با شعار #ژن_ژیان_ئازادی به خیابان آمدند. این تظاهرات در اعتراض به قتل یک کودک توسط عموی خود و دومین سالگرد قیام ژینا شکل گرفت. در این تظاهرات، ماموران پلیس ترکیه با ایجاد سد معبر، توسل به خشونت و فحاشی، به جمعیت زنان معترض، هجوم آوردند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
@bidarzani
طی روزهای گذشته، جمع کثیری از زنان در باکور کردستان، با شعار #ژن_ژیان_ئازادی به خیابان آمدند. این تظاهرات در اعتراض به قتل یک کودک توسط عموی خود و دومین سالگرد قیام ژینا شکل گرفت. در این تظاهرات، ماموران پلیس ترکیه با ایجاد سد معبر، توسل به خشونت و فحاشی، به جمعیت زنان معترض، هجوم آوردند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 ویدئوی حمایتی «منصوره بهکیش» از شریفه محمدی و پخشان عزیزی
«ویدئوی من از زنان مبارز؛ #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی که توسط جمهوری جنایتکاران اسلامی ایران به اعدام محکوم شدهاند. آنها و دیگر مبارزان را به اعدام و حکمهای سنگین محکوم میکنند تا بدین وسیله بتوانند مبارزات زنان و جوانان شجاع در جنبش زن، زندگی، آزادی که دو سال است دلیرانه برای آزادی و رفع هرگونه تبعیض و بیعدالتی ایستادهاند و حاضر نیستند به عقب برگردند را متوقف کنند.
حکم اعدام این زنان مبارز و تمام زندانیان سیاسی محکوم به اعدام لغو باید گردد و بدون قید و شرط باید آزاد شوند.
حکم اعدام تمام زندانیان؛ چه سیاسی، چه غیر سیاسی لغو باید گردد و مجازات اعدام و شکنجه باید برچیده شود!
#ژن_ژیان_ئازادی
#قیام_علیه_اعدام
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#جنبش_دادخواهی_ایران
#دادخواهان_خاوران
#مادران_پارک_لاله
@bidarzani
«ویدئوی من از زنان مبارز؛ #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی که توسط جمهوری جنایتکاران اسلامی ایران به اعدام محکوم شدهاند. آنها و دیگر مبارزان را به اعدام و حکمهای سنگین محکوم میکنند تا بدین وسیله بتوانند مبارزات زنان و جوانان شجاع در جنبش زن، زندگی، آزادی که دو سال است دلیرانه برای آزادی و رفع هرگونه تبعیض و بیعدالتی ایستادهاند و حاضر نیستند به عقب برگردند را متوقف کنند.
حکم اعدام این زنان مبارز و تمام زندانیان سیاسی محکوم به اعدام لغو باید گردد و بدون قید و شرط باید آزاد شوند.
حکم اعدام تمام زندانیان؛ چه سیاسی، چه غیر سیاسی لغو باید گردد و مجازات اعدام و شکنجه باید برچیده شود!
#ژن_ژیان_ئازادی
#قیام_علیه_اعدام
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#جنبش_دادخواهی_ایران
#دادخواهان_خاوران
#مادران_پارک_لاله
@bidarzani
Forwarded from مدرسه رهایی
مدرسه رهایی
Photo
#معلمان_جانباختهٔ راه آزادی و برابری
دربارهٔ #مینو_مجیدی
در آستانهٔ سال تحصیلی جدید شایسته است یادی کنیم از تمام جانباختگان راه آزادی و برابری، از جمله معلمانی که جان خود را در راه مردم فدا کردند.
خانم مینو مجیدی متولد روز ۲۰ تیر ۱۳۳۹ در شهرستان قصرشیرین استان کرمانشاه است. او دوران کودکی و بزرگسالی را در کرمانشاه گذراند. خانم مجیدی، فارغالتحصیل مرکز تربیت معلم تبریز بود و در سال ۱۳۶۰ موفق به دریافت مدرک کاردانی تربیت معلم در رشتهٔ علوم تجربی شد. به گفتهٔ فرزندانش، او بعد از «انقلاب فرهنگی» #پاکسازی شد و دیگر نتوانست تدریس کند اما مدتی مربی تنیس روی میز ناشنوایان و کم شنوایان بود.
خانم مجیدی به مسائل سیاسی و اجتماعی حساس بود و به گفتهٔ فرزندش رویا پیرایی «همیشه به آزادی باور داشت و به آدمها اهمیت میداد. با همه مهربان بود و شخصیت حمایتگری داشت.» خانم پیرایی، میگوید: «مادرم زندگیاش را در راهی گذاشت که به آن باور داشت. او در تلاش برای آزادی بود و به دنبال عدالت برای مهسا و همهٔ نسل جوان، کسانی مثل من بود.»
وی همچنین به ورزش، ادبیات و برای مدتی به اسبسواری علاقهمند بود. «او پر از انرژی و شور زندگی بود و با محبت سرشار تکیهگاه خانواده بود. با مادر ژینا امینی احساس همدردی میکرد و نمیخواست جوانان معترض را تنها بگذارد. آن روز عصر از شوهرش جدا شد تا به معترضان بپیوندد.»
خانم مجیدی در زمان به قتل رسیدن ساکن کرمانشاه بود. او سه روز بعد از قتل ژینا امینی در اعتراضات مربوط به آن شرکت کرد. او روز حادثه پیش از جدا شدن از همسرش و پیوستن به تظاهرات در پاسخ به نگرانی او گفته بود: «من نروم، شما نروید، جوان مردم بروند و کشته شوند و بعد از سقوط بگوییم ما انقلاب کردیم؟»
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
دربارهٔ #مینو_مجیدی
در آستانهٔ سال تحصیلی جدید شایسته است یادی کنیم از تمام جانباختگان راه آزادی و برابری، از جمله معلمانی که جان خود را در راه مردم فدا کردند.
خانم مینو مجیدی متولد روز ۲۰ تیر ۱۳۳۹ در شهرستان قصرشیرین استان کرمانشاه است. او دوران کودکی و بزرگسالی را در کرمانشاه گذراند. خانم مجیدی، فارغالتحصیل مرکز تربیت معلم تبریز بود و در سال ۱۳۶۰ موفق به دریافت مدرک کاردانی تربیت معلم در رشتهٔ علوم تجربی شد. به گفتهٔ فرزندانش، او بعد از «انقلاب فرهنگی» #پاکسازی شد و دیگر نتوانست تدریس کند اما مدتی مربی تنیس روی میز ناشنوایان و کم شنوایان بود.
خانم مجیدی به مسائل سیاسی و اجتماعی حساس بود و به گفتهٔ فرزندش رویا پیرایی «همیشه به آزادی باور داشت و به آدمها اهمیت میداد. با همه مهربان بود و شخصیت حمایتگری داشت.» خانم پیرایی، میگوید: «مادرم زندگیاش را در راهی گذاشت که به آن باور داشت. او در تلاش برای آزادی بود و به دنبال عدالت برای مهسا و همهٔ نسل جوان، کسانی مثل من بود.»
وی همچنین به ورزش، ادبیات و برای مدتی به اسبسواری علاقهمند بود. «او پر از انرژی و شور زندگی بود و با محبت سرشار تکیهگاه خانواده بود. با مادر ژینا امینی احساس همدردی میکرد و نمیخواست جوانان معترض را تنها بگذارد. آن روز عصر از شوهرش جدا شد تا به معترضان بپیوندد.»
خانم مجیدی در زمان به قتل رسیدن ساکن کرمانشاه بود. او سه روز بعد از قتل ژینا امینی در اعتراضات مربوط به آن شرکت کرد. او روز حادثه پیش از جدا شدن از همسرش و پیوستن به تظاهرات در پاسخ به نگرانی او گفته بود: «من نروم، شما نروید، جوان مردم بروند و کشته شوند و بعد از سقوط بگوییم ما انقلاب کردیم؟»
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴بیانیه تحلیلی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
به مناسبت فرارسیدن مهر ۱۴۰۳
در حالی به استقبال مهر و بازگشایی مدارس میرویم که در دومین سالگرد خیزش مردمی «زن، زندگی، آزادی» قرار داریم. قیامی دورانساز که روح تازهای در کالبد سپهر سیاسی و اجتماعی ایران دمید. اگرچه این قیام با قتل ژینا امینی جرقه خورد، اما حقخواهی مردم - بهویژه زنان - را در مدار جدیدی قرار داد که علیرغم ریخته شدن خونهایی عزیز و سرکوب گسترده از خیابان تا مدرسه و دانشگاه و کارخانه، حکومت نتوانست این جنبش را به محاق ببرد. اگر هنوز سرکوب وجود دارد به خاطر مقاومتی است که در تمام عرصههای اجتماعی شاهد آن هستیم. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی ایران ضمن گرامیداشت یاد و خاطرۀ تمام جانباختگان راه آزادی همچنان بر تغییر از پایین، درونزا و مبتنی بر حقوق اکثریت و تحقق دموکراسی، آزادی در همه عرصهها و حق تعیین سرنوشت از سوی مردم بر اصول خود برای تحقق جامعهای آزاد و برابر تاکید دارد و به مناسبت شروع سال تحصیلی جدید، تحلیل خود از شرایط و مطالبات و حقوق معلمان، دانش آموزان و جامعه را بهصورت زیر ارائه می نماید.
الف- تحلیل شرایط کلان ساختاری
شرایط اقتصادی
در بحث شرایط اقتصادی که معیشت آحاد جامعه از جمله معلمان را تحت تأثیر قرار میدهد، شاهد بحران در وضعیت حقوقبگیران ناشی از اقتصاد رانتی و فساد ناشی از آن هستیم. اقتصاد ایران متأثر از سیاستهایی است که با ادغام در نظام سرمایۀ جهانی و سیاستهای پولی صندوق بینالملل، تولید و ثبات نیروی کار در تمام عرصهها را دچار چالش جدی نموده است. اقتصاد بهجای پاسخگویی به نیازهای مبرم و ضروری جامعه، در چنبرۀ باندهای قدرت و ثروت جریانهای سیاسی رقیب در حاکمیت سیاسی است. این رویکرد باعث بیثبات کاری نیروی کار شده است که در حوزۀ آموزشی وضعیت اسفناک نیروهای خرید خدماتی و پیمانی نمود پیداکرده است. این شکل از سیاست خدمات اجتماعی مانند خدمات بهداشتی، آموزشی و رفاهی را به سمت خصوصیسازی، کالایی و پولی شدن بیشتر سوق داده و بهتبع آن باعث شده که اکثریت جامعه از کارگر تا معلم و پرستار که زیر خط فقر هستند، قادر به تأمین معیشت شرافتمندانه نگردند. وضعیت بیکاران، بیثبات کاران و حاشیهنشینان در دهکهای زیرین اسفناک تر است. این شرایط ریشۀ اصلی ادامۀ سیاستهای اعمال حاکمیت اقلیت بر اکثریت است. اکثریتی که در بخش تولید، توزیع و خدمات، ثروت را تولید میکنند، اما مواهب آن نصیب آقازادهها و نهادهای غیر پاسخگو و افراد سودجو میگردد. ادامه این روند بر فضای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تأثیر مستقیم دارد. شکلگیری اعتراضات و جنبشهای یک دهۀ اخیر در پاسخ به این اقتصاد ناکارآمد است و تا مادامیکه این شرایط وجود دارد، تغییری در سایر عرصهها رخ نخواهد داد و شاهد نارضایتیهای بیشتر و اعتراضات فزایندهتر خواهیم بود. با درآمدن پزشکیان از صندوق رأی برخی گمان کرده بودند که قرار است تغییری رخ دهد، اما دولتهای موسوم به اصلاحطلب و اعتدالی در اصل سیاستهای اقتصادی حاکمیتی با رقیب بهاصطلاح اصولگرای خود تفاوتی ندارند. تفاوت در نحوۀ اجراست و منتفع کردن جریان خود از رانت اقتصادی، با این تفاوت که منابع و ثروت بیشتری از ثروت مردم تحت انقیاد ساختارهایی است که به هیچ مرجعی پاسخگو نیستند. بهطور مشخص نهادها و مراکز اقتصادی زیر نظر رهبری و ارگانهای نظامی که فعالیت اقتصادی دارند و از هرگونه مالیات معاف بوده و نظارتی بر آنها اعمال نمیگردد. این عوامل بخشی از مسایل ساختاری اقتصاد بیمار کشور است.
شرایط سیاسی و امنیتی
از فردای انقلاب و تثبیت حاکمیت، شاهد افول مشارکت سیاسی مردم هستیم. مردمی که برای آزادی، رفاه و برابری انقلاب کردند، همچنان به دنبال خواستههای محقق نشده خود هستند. در شرایط کنونی احزاب مستقل از جناحهای درون حاکمیت حق فعالیت نداشته، آزادیهای سیاسی و اجتماعی و آزادی بیان حتی در حد قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود ندارد. تشکلهای مستقل صنفی و مدنی از جمله شورای هماهنگی و کانونها و انجمنهای عضو، زیر شدیدترین فشارهای دستگاه امنیتی و قوه قضاییه قرار دارند. حق اعتصاب، تجمع و تحصن، توسط بخشهای مختلف نیروی کار عملاً ممنوع است. معلمان، پرستاران، دانشجویان، بازنشستگان و کارگران اگر بخواهند بهصورت علنی و مسالمتآمیز تجمع نمایند سرکوب میشوند. اعتراضات کوچک و محدود اگر مقطعی تحمل میگردد و بازتاب رسانهای مییابد - ضمن با ارزش بودن آنها - به معنای آزادی تجمعات نیست. به عنوان نمونه شورای هماهنگی که قادر است در حیطه خود فراخوان سراسری دهد، بعد از سرکوب گسترده در بهار ۱۴۰۱ و متعاقب آن در قیام ژینا همچنان زیر ضرب قرار دارد.
📍ادامه بیانیه را اینجا بخوانید
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
به مناسبت فرارسیدن مهر ۱۴۰۳
در حالی به استقبال مهر و بازگشایی مدارس میرویم که در دومین سالگرد خیزش مردمی «زن، زندگی، آزادی» قرار داریم. قیامی دورانساز که روح تازهای در کالبد سپهر سیاسی و اجتماعی ایران دمید. اگرچه این قیام با قتل ژینا امینی جرقه خورد، اما حقخواهی مردم - بهویژه زنان - را در مدار جدیدی قرار داد که علیرغم ریخته شدن خونهایی عزیز و سرکوب گسترده از خیابان تا مدرسه و دانشگاه و کارخانه، حکومت نتوانست این جنبش را به محاق ببرد. اگر هنوز سرکوب وجود دارد به خاطر مقاومتی است که در تمام عرصههای اجتماعی شاهد آن هستیم. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی ایران ضمن گرامیداشت یاد و خاطرۀ تمام جانباختگان راه آزادی همچنان بر تغییر از پایین، درونزا و مبتنی بر حقوق اکثریت و تحقق دموکراسی، آزادی در همه عرصهها و حق تعیین سرنوشت از سوی مردم بر اصول خود برای تحقق جامعهای آزاد و برابر تاکید دارد و به مناسبت شروع سال تحصیلی جدید، تحلیل خود از شرایط و مطالبات و حقوق معلمان، دانش آموزان و جامعه را بهصورت زیر ارائه می نماید.
الف- تحلیل شرایط کلان ساختاری
شرایط اقتصادی
در بحث شرایط اقتصادی که معیشت آحاد جامعه از جمله معلمان را تحت تأثیر قرار میدهد، شاهد بحران در وضعیت حقوقبگیران ناشی از اقتصاد رانتی و فساد ناشی از آن هستیم. اقتصاد ایران متأثر از سیاستهایی است که با ادغام در نظام سرمایۀ جهانی و سیاستهای پولی صندوق بینالملل، تولید و ثبات نیروی کار در تمام عرصهها را دچار چالش جدی نموده است. اقتصاد بهجای پاسخگویی به نیازهای مبرم و ضروری جامعه، در چنبرۀ باندهای قدرت و ثروت جریانهای سیاسی رقیب در حاکمیت سیاسی است. این رویکرد باعث بیثبات کاری نیروی کار شده است که در حوزۀ آموزشی وضعیت اسفناک نیروهای خرید خدماتی و پیمانی نمود پیداکرده است. این شکل از سیاست خدمات اجتماعی مانند خدمات بهداشتی، آموزشی و رفاهی را به سمت خصوصیسازی، کالایی و پولی شدن بیشتر سوق داده و بهتبع آن باعث شده که اکثریت جامعه از کارگر تا معلم و پرستار که زیر خط فقر هستند، قادر به تأمین معیشت شرافتمندانه نگردند. وضعیت بیکاران، بیثبات کاران و حاشیهنشینان در دهکهای زیرین اسفناک تر است. این شرایط ریشۀ اصلی ادامۀ سیاستهای اعمال حاکمیت اقلیت بر اکثریت است. اکثریتی که در بخش تولید، توزیع و خدمات، ثروت را تولید میکنند، اما مواهب آن نصیب آقازادهها و نهادهای غیر پاسخگو و افراد سودجو میگردد. ادامه این روند بر فضای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تأثیر مستقیم دارد. شکلگیری اعتراضات و جنبشهای یک دهۀ اخیر در پاسخ به این اقتصاد ناکارآمد است و تا مادامیکه این شرایط وجود دارد، تغییری در سایر عرصهها رخ نخواهد داد و شاهد نارضایتیهای بیشتر و اعتراضات فزایندهتر خواهیم بود. با درآمدن پزشکیان از صندوق رأی برخی گمان کرده بودند که قرار است تغییری رخ دهد، اما دولتهای موسوم به اصلاحطلب و اعتدالی در اصل سیاستهای اقتصادی حاکمیتی با رقیب بهاصطلاح اصولگرای خود تفاوتی ندارند. تفاوت در نحوۀ اجراست و منتفع کردن جریان خود از رانت اقتصادی، با این تفاوت که منابع و ثروت بیشتری از ثروت مردم تحت انقیاد ساختارهایی است که به هیچ مرجعی پاسخگو نیستند. بهطور مشخص نهادها و مراکز اقتصادی زیر نظر رهبری و ارگانهای نظامی که فعالیت اقتصادی دارند و از هرگونه مالیات معاف بوده و نظارتی بر آنها اعمال نمیگردد. این عوامل بخشی از مسایل ساختاری اقتصاد بیمار کشور است.
شرایط سیاسی و امنیتی
از فردای انقلاب و تثبیت حاکمیت، شاهد افول مشارکت سیاسی مردم هستیم. مردمی که برای آزادی، رفاه و برابری انقلاب کردند، همچنان به دنبال خواستههای محقق نشده خود هستند. در شرایط کنونی احزاب مستقل از جناحهای درون حاکمیت حق فعالیت نداشته، آزادیهای سیاسی و اجتماعی و آزادی بیان حتی در حد قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود ندارد. تشکلهای مستقل صنفی و مدنی از جمله شورای هماهنگی و کانونها و انجمنهای عضو، زیر شدیدترین فشارهای دستگاه امنیتی و قوه قضاییه قرار دارند. حق اعتصاب، تجمع و تحصن، توسط بخشهای مختلف نیروی کار عملاً ممنوع است. معلمان، پرستاران، دانشجویان، بازنشستگان و کارگران اگر بخواهند بهصورت علنی و مسالمتآمیز تجمع نمایند سرکوب میشوند. اعتراضات کوچک و محدود اگر مقطعی تحمل میگردد و بازتاب رسانهای مییابد - ضمن با ارزش بودن آنها - به معنای آزادی تجمعات نیست. به عنوان نمونه شورای هماهنگی که قادر است در حیطه خود فراخوان سراسری دهد، بعد از سرکوب گسترده در بهار ۱۴۰۱ و متعاقب آن در قیام ژینا همچنان زیر ضرب قرار دارد.
📍ادامه بیانیه را اینجا بخوانید
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
Telegraph
بیانیه تحلیلی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
در حالی به استقبال مهر و بازگشایی مدارس میرویم که در دومین سالگرد خیزش مردمی «زن، زندگی، آزادی» قرار داریم. قیامی دورانساز که روح تازهای در کالبد سپهر سیاسی و اجتماعی ایران دمید. اگرچه این قیام با قتل ژینا امینی جرقه خورد، اما حقخواهی مردم - بهویژه زنان…
Forwarded from نقد
◾️فاجعهی مرگ دردناک معدنچیان طبس، حادثه نیست، اراده و منطق سرمایه، سود و رانت است.
دیوار تنگنا را
دست بلند حادثه میسازد
و حادثه
چیزی جز ارادهی انسان نیست.
#معدن_طبس
#طبقه_کارگر
#حق_تشکل
🖋@naghd_com
دیوار تنگنا را
دست بلند حادثه میسازد
و حادثه
چیزی جز ارادهی انسان نیست.
#معدن_طبس
#طبقه_کارگر
#حق_تشکل
🖋@naghd_com
بيدارزنى
Photo
🟣 وخامت سلامت سروناز احمدی و تداوم اعتصاب داروی او
به گزارش زمانه به نقل از خبرگزاری هرانا: «سودابه بلالی، مادر سروناز احمدی اعلام کرده است که حال این مترجم، مددکار اجتماعی و فعال حقوق کودکان که بیش از ۱۶ ماه است در زندان در حبس است بسیار نامساعد است و بهدلیل اعتصاب دارو وخیمتر شده است.
سروناز احمدی از ۱۷ شهریور تاکنون «در اعتراض به نحوه رسیدگی پزشکی و ممانعت از مرخصی درمانی، دست به اعتصاب دارو زده و مصرف داروهای ضروری را متوقف کرده است».
سودابه بلالی یکشنبه اول مهر در حساب اینستاگرام خود درباره وضعیت سروناز احمدی نوشت: «۲۳ مرداد پزشک وضعیت سروناز را اضطراری دانست و ما درخواست مرخصی اضطراری درمانی کردیم. حدود یک ماه و دو هفته گذشته است. از سوم خرداد سروناز یکسوم حبسش را گذرانده و از نظر قانونی امکان آمدن به مرخصی را دارد. حدود چهار ماه گذشته [است]. سروناز از ۱۷ شهریور در اعتصاب داروست. داروهای صرع و اعصاب (مربوط به اضطراب) را مصرف نمیکند. دو هفته گذشته با قطع داروها اسپاسمهای عضلانی عصبی موضعی دارد، سردردهای مداوم، بیخوابی و... شش روز پیش دوباره دچار حمله شد اما چون در اعتصاب است آرامبخش هم دریافت نمیکند.»
مادر سروناز احمدی تأکید کرد که بهرغم پیگیری خانواده مقامهای قضایی همچنان اجازه مرخصی به او نداده اند: «ما مدام از مراجع قانونی پیگیر و نگران هستیم و بیش از این از دستمان بر نمیآید... گویا در حالت عادی روند درخواست مرخصی همینقدر طولانیست. برای چندین نامه باید منتظر جواب ماند. همچنان امیدواریم این روند با توجه به وضعیت اضطراری سروناز تسریع شود.» به گفته او تاریخ جدیدی که برای پیگیری وضعیت سروناز احمدی اعلام شده ۱۱ روز دیگر است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش زمانه به نقل از خبرگزاری هرانا: «سودابه بلالی، مادر سروناز احمدی اعلام کرده است که حال این مترجم، مددکار اجتماعی و فعال حقوق کودکان که بیش از ۱۶ ماه است در زندان در حبس است بسیار نامساعد است و بهدلیل اعتصاب دارو وخیمتر شده است.
سروناز احمدی از ۱۷ شهریور تاکنون «در اعتراض به نحوه رسیدگی پزشکی و ممانعت از مرخصی درمانی، دست به اعتصاب دارو زده و مصرف داروهای ضروری را متوقف کرده است».
سودابه بلالی یکشنبه اول مهر در حساب اینستاگرام خود درباره وضعیت سروناز احمدی نوشت: «۲۳ مرداد پزشک وضعیت سروناز را اضطراری دانست و ما درخواست مرخصی اضطراری درمانی کردیم. حدود یک ماه و دو هفته گذشته است. از سوم خرداد سروناز یکسوم حبسش را گذرانده و از نظر قانونی امکان آمدن به مرخصی را دارد. حدود چهار ماه گذشته [است]. سروناز از ۱۷ شهریور در اعتصاب داروست. داروهای صرع و اعصاب (مربوط به اضطراب) را مصرف نمیکند. دو هفته گذشته با قطع داروها اسپاسمهای عضلانی عصبی موضعی دارد، سردردهای مداوم، بیخوابی و... شش روز پیش دوباره دچار حمله شد اما چون در اعتصاب است آرامبخش هم دریافت نمیکند.»
مادر سروناز احمدی تأکید کرد که بهرغم پیگیری خانواده مقامهای قضایی همچنان اجازه مرخصی به او نداده اند: «ما مدام از مراجع قانونی پیگیر و نگران هستیم و بیش از این از دستمان بر نمیآید... گویا در حالت عادی روند درخواست مرخصی همینقدر طولانیست. برای چندین نامه باید منتظر جواب ماند. همچنان امیدواریم این روند با توجه به وضعیت اضطراری سروناز تسریع شود.» به گفته او تاریخ جدیدی که برای پیگیری وضعیت سروناز احمدی اعلام شده ۱۱ روز دیگر است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 محکومیت محبوبه رمضانی و رحمیه یوسفزاده به بیش از ۳۰ ماه حبس تعزیری
بنا به اطلاعرسانی «رضا شفاخواه»، وکیل دادگستری: «شعبه دوم دادگاه انقلاب شهریار «محبوبه رمضانی»، مادر دادخواه #پژمان_قلیپور و «رحیمه یوسفزاده»، مادر دادخواه #نوید_بهبودی از مادران دادخواه #آبان_خونین_۹۸ را هریک به هجده ماه و یک روز حبس محکوم کرده است.
این دو مادر دادخواه از «بابت تبلیغ علیه نظام» ۶ ماه، «عضویت در گروه مادران کشتهشدگان آبان ۹۸» ۶ ماه و برای «اهانت به مقام رهبری»، به تحمل ۶ ماه و یک روز حبس، محکوم شدند.
محبوبه رمضانی و رحیمه یوسفزاده، از جمله مادران دادخواه جانباختگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ هستند که پیشاز این نیز بهخاطر دادخواهی خون فرزندان خود، به دفعات متعدد از سوی نهادهای امنیتی و قضایی بازداشت و بازجویی شدهاند».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#قسم_به_خون_یاران_ایستادهایم_تا_پایان
#مادران_دادخواه
#آبان_خونین_۹۸
@bidarzani
بنا به اطلاعرسانی «رضا شفاخواه»، وکیل دادگستری: «شعبه دوم دادگاه انقلاب شهریار «محبوبه رمضانی»، مادر دادخواه #پژمان_قلیپور و «رحیمه یوسفزاده»، مادر دادخواه #نوید_بهبودی از مادران دادخواه #آبان_خونین_۹۸ را هریک به هجده ماه و یک روز حبس محکوم کرده است.
این دو مادر دادخواه از «بابت تبلیغ علیه نظام» ۶ ماه، «عضویت در گروه مادران کشتهشدگان آبان ۹۸» ۶ ماه و برای «اهانت به مقام رهبری»، به تحمل ۶ ماه و یک روز حبس، محکوم شدند.
محبوبه رمضانی و رحیمه یوسفزاده، از جمله مادران دادخواه جانباختگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ هستند که پیشاز این نیز بهخاطر دادخواهی خون فرزندان خود، به دفعات متعدد از سوی نهادهای امنیتی و قضایی بازداشت و بازجویی شدهاند».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#قسم_به_خون_یاران_ایستادهایم_تا_پایان
#مادران_دادخواه
#آبان_خونین_۹۸
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 تداوم بازداشت دایه مینا سلطانی، مادر دادخواه شهریار محمدی
به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان: «دایه مینا سلطانی، مادر شهریار محمدی از جانباختگان قیام ژینا در بوکان، کماکان بدون حق دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده در بازداشت به سر میبرد.
وی از زمان بازداشت تا کنون تنها یک بار با یکی از بستگان خود تماس کوتاه تلفنی داشته و از نگهداری خود در سلول انفرادی زندان مرکزی ارومیه خبر داده است.
دایه مینا سلطانی، روزانه برای بازجویی به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل و شبها مجددا به سلول انفرادی زندان مرکزی این شهر بازگردانده میشود.
شب ۲۱ شهریور ۱۴۰۳، نیروهای وزارت اطلاعات، دایه مینا سلطانی را در شهر بوکان بدون ارائه حکم قضایی بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل کردند.
این مادر دادخواه به دلیل فعالیتهای خود در دو سال گذشته بارها از سوی نهادهای امنیتی مورد فشار و تهدید قرار گرفته بود.
⚪️ شهریار محمدی در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۱ در بوکان با تیراندازی نیروهای امنیتی زخمی شد. او پس از انتقال به بیمارستان این شهر به دلیل شدت جراحات جان باخت».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#مادران_دادخواه
@bidarzani
به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان: «دایه مینا سلطانی، مادر شهریار محمدی از جانباختگان قیام ژینا در بوکان، کماکان بدون حق دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده در بازداشت به سر میبرد.
وی از زمان بازداشت تا کنون تنها یک بار با یکی از بستگان خود تماس کوتاه تلفنی داشته و از نگهداری خود در سلول انفرادی زندان مرکزی ارومیه خبر داده است.
دایه مینا سلطانی، روزانه برای بازجویی به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل و شبها مجددا به سلول انفرادی زندان مرکزی این شهر بازگردانده میشود.
شب ۲۱ شهریور ۱۴۰۳، نیروهای وزارت اطلاعات، دایه مینا سلطانی را در شهر بوکان بدون ارائه حکم قضایی بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل کردند.
این مادر دادخواه به دلیل فعالیتهای خود در دو سال گذشته بارها از سوی نهادهای امنیتی مورد فشار و تهدید قرار گرفته بود.
⚪️ شهریار محمدی در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۱ در بوکان با تیراندازی نیروهای امنیتی زخمی شد. او پس از انتقال به بیمارستان این شهر به دلیل شدت جراحات جان باخت».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#مادران_دادخواه
@bidarzani
🟣 اعتصاب غذای ۴۷ نفر از زنان زندانی سیاسی اوین در اعتراض به احکام اعدام و وضعیت زندانیان
۴۷ نفر از زنان زندانی سیاسی و عقیدتی بند زنان اوین، اعلام کردهاند که همزمان با حضور و سخنرانی مسعود پزشکیان در هفتاد و نهمین مجمع عمومی سازمان ملل، از ساعت ۱۰ شب ۲ مهرماه تا ساعت ۱۰ شب ۳ مهرماه، اعتصاب غذا خواهند کرد.
این زنان زندانی دلیل اعتصاب غذای خود را «اعتراض به تشدید اعدامها»و «وضعیت زندانیان سیاسی و عقیدتی» عنوان کرده و خواهان توقف اعدامها و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستند.
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
۴۷ نفر از زنان زندانی سیاسی و عقیدتی بند زنان اوین، اعلام کردهاند که همزمان با حضور و سخنرانی مسعود پزشکیان در هفتاد و نهمین مجمع عمومی سازمان ملل، از ساعت ۱۰ شب ۲ مهرماه تا ساعت ۱۰ شب ۳ مهرماه، اعتصاب غذا خواهند کرد.
این زنان زندانی دلیل اعتصاب غذای خود را «اعتراض به تشدید اعدامها»و «وضعیت زندانیان سیاسی و عقیدتی» عنوان کرده و خواهان توقف اعدامها و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستند.
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani