یک روز آدم مورد نظرت را پیدا میکنی ... ماری، آنوقت یاد میگیری که خیلی بیشتر به خودت اعتماد کنی. من که نظرم این است. پس به چیزی کمتر از این قانع نشو!
در این دنیا بعضی کارها هست که باید تنهایی بکنی و کارهایی که فقط باید با یکی دیگر بکنی... مهم این است که این دو تا را درست بهاندازه با هم جمع کنی.
هاروکی موراکامی
پس از تاریکی
@roozgoftar
در این دنیا بعضی کارها هست که باید تنهایی بکنی و کارهایی که فقط باید با یکی دیگر بکنی... مهم این است که این دو تا را درست بهاندازه با هم جمع کنی.
هاروکی موراکامی
پس از تاریکی
@roozgoftar
با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم
به خیابان شلوغی که نباید رفتیم
می شنیدیم صدای قدمش را اما
پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم
زندگی سرخی سیبی است که افتاده به خاک
به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم
آخرین منزل ما کوچهی سرگردانی است
دربهدر در پی گم کردن مقصد رفتیم
مرگ یک عمر به در کوفت که باید برویم
دیگر اصرار مکن باشد، باشد، رفتیم
#فاضل_نظری
@roozgoftar
به خیابان شلوغی که نباید رفتیم
می شنیدیم صدای قدمش را اما
پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم
زندگی سرخی سیبی است که افتاده به خاک
به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم
آخرین منزل ما کوچهی سرگردانی است
دربهدر در پی گم کردن مقصد رفتیم
مرگ یک عمر به در کوفت که باید برویم
دیگر اصرار مکن باشد، باشد، رفتیم
#فاضل_نظری
@roozgoftar
تو را می خواهم
برای پنجاه سالگی
شصت سالگی
هفتاد سالگی...
تو را می خواهم
برای خانه ای که تنهاییم
تو را می خواهم برای چای عصرانه
تلفن هایی که می زنند
و جواب نمی دهیم
تو را می خواهم برای تنهایی
تو را می خواهم وقتی باران است
برای راهپیمایی آهسته ی دوتایی
نیمکت های سراسر پارک های شهر
برای پنجره ی بسته
و وقتی سرما بیداد می کند
تو را می خواهم
برای پرسه زدن های شب عيد
نشان كردن يك جفت ماهی قرمز
تو را می خواهم
برای صبح
برای ظهر
برای شب
برای همهی عمر...
#نادر_ابراهیمی
@roozgoftar
برای پنجاه سالگی
شصت سالگی
هفتاد سالگی...
تو را می خواهم
برای خانه ای که تنهاییم
تو را می خواهم برای چای عصرانه
تلفن هایی که می زنند
و جواب نمی دهیم
تو را می خواهم برای تنهایی
تو را می خواهم وقتی باران است
برای راهپیمایی آهسته ی دوتایی
نیمکت های سراسر پارک های شهر
برای پنجره ی بسته
و وقتی سرما بیداد می کند
تو را می خواهم
برای پرسه زدن های شب عيد
نشان كردن يك جفت ماهی قرمز
تو را می خواهم
برای صبح
برای ظهر
برای شب
برای همهی عمر...
#نادر_ابراهیمی
@roozgoftar
🌵
فنجانها
سر لبهای تو دعوا میکردند،
صندلیها ایستاده بودند
تا تو بنشینی...
اما تو آمده بودی
کام همه را تلختر کنی...!
#جلال_حاجیزاده
@roozgoftar
فنجانها
سر لبهای تو دعوا میکردند،
صندلیها ایستاده بودند
تا تو بنشینی...
اما تو آمده بودی
کام همه را تلختر کنی...!
#جلال_حاجیزاده
@roozgoftar
🌵
#برشی_از_یک_کتاب 📚
جنایتکاران کوچک اعتقاد بر این را که شایسته است انسان از منافع خود چشم بپوشد، از دست دادهاند.
چنین برداشتی در زمان ما که فداکاری به معنی خودکشی است و مردم را به زور وادار میکنند از منافع خود چشم بپوشد، نشان عقل سالم است.
به هر حال اینها به مراتب عاقلتر از کسانی هستند که حتی زندانبان خود را صالح و بیغرض میدانند.
📖 ﺍﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎﯼ ﻣﺘﯽ
🖋 ﺑﺮﺗﻮﻟﺖ ﺑﺮﺷﺖ
@roozgoftar
#برشی_از_یک_کتاب 📚
جنایتکاران کوچک اعتقاد بر این را که شایسته است انسان از منافع خود چشم بپوشد، از دست دادهاند.
چنین برداشتی در زمان ما که فداکاری به معنی خودکشی است و مردم را به زور وادار میکنند از منافع خود چشم بپوشد، نشان عقل سالم است.
به هر حال اینها به مراتب عاقلتر از کسانی هستند که حتی زندانبان خود را صالح و بیغرض میدانند.
📖 ﺍﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎﯼ ﻣﺘﯽ
🖋 ﺑﺮﺗﻮﻟﺖ ﺑﺮﺷﺖ
@roozgoftar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حتی فقط ۲ درجه گرمتر شدن زمین، همه چیز رو تحت تاثیر قرار میده، اتفاقی که به سرعت در حال افتادنه!
انیمیشن فوقالعاده زیبا و پرمفهومی که سازمان WWF فرانسه، برای هشدار دادن دربارهی معضل گرمایش جهانی منتشر کرده.
انیمیشن فوقالعاده زیبا و پرمفهومی که سازمان WWF فرانسه، برای هشدار دادن دربارهی معضل گرمایش جهانی منتشر کرده.
🌵
این روزها سالروز درگذشت صادق چوبک بود. بر این باورم که شاید اگر چوبک هم مثل سلف خود هدایت، خودکشی می کرد، امروزه ، چوبک در مقام رفیع تری قرار می گرفت! چوبک تلخ اندیش تر، ناتورالیست تر چرا که با گنداب اجتماع آشناتر بود و مثل هدایت از خانواده ای مرفه و اشرافی نبود و از منظری دیگر، بسیار احساسی تر، توصیفی تر و خشن تر می نوشت. زاده ی بوشهر بود . سالها پیش به بریتانیا و سپس به امریکا رفت . در اواخر عمر نابینا شده بود و یکی دو هفته قبل از مرگ ناگزیرش در سال ٧٧ دست نوشته ها و آثار سالیان طولانی مهاجرت را همه با هم سوزاند . وصیت کرد که جسدش نیز سوزانده شود که چنین هم شد . او قصه ای دارد به نام " پیراهن زرشکی " . در پیراهن زرشکی ، فساد موجود و حاکم بر فضای قصه با وسواسی عجیب و بیمارگونه روایت می شود. مرگ حضوری قاطع دارد و حرف اول و آخر و متن قصه است. انگار هیچ چیز جدی دیگری وجود ندارد. زندگی هست چون مرگ هست و مرگ وجود دارد چون زندگی یعنی طی کردن این فاصله ی محتوم و بی تنوع زیستن تا مردن. از لابلای گفتگوی مرده شورها روایت آغاز می شود و قضاوت های ذهنی آنها قضاوت چوبک و مای خواننده هم شکل می پذیرد. پلشت ترین و پوسیده ترین روابط در اعماق این جامعه ی خشن و بی رحم با تکنیک قوی چوبک ثبت می شود، در حالیکه ما، انگار نه با آدم ها که با حیوان گونه های پست طرفیم. فضای متعفنی که عواطف و احساسات و انسانیت در آن مرده و همه تیره روز و ستم دیده اند. هر چه هست ترس است و تنهایی ست و بهره کشی و له کردن همدیگر است زیر دست و پای همدیگر. چوبک اگر درازسال تر عمر نمی کرد و اگر در جوانی می مرد، چه بسا از هدایت هم معروف تر می شد...
#شهرام_گراوندی
@roozgoftar
این روزها سالروز درگذشت صادق چوبک بود. بر این باورم که شاید اگر چوبک هم مثل سلف خود هدایت، خودکشی می کرد، امروزه ، چوبک در مقام رفیع تری قرار می گرفت! چوبک تلخ اندیش تر، ناتورالیست تر چرا که با گنداب اجتماع آشناتر بود و مثل هدایت از خانواده ای مرفه و اشرافی نبود و از منظری دیگر، بسیار احساسی تر، توصیفی تر و خشن تر می نوشت. زاده ی بوشهر بود . سالها پیش به بریتانیا و سپس به امریکا رفت . در اواخر عمر نابینا شده بود و یکی دو هفته قبل از مرگ ناگزیرش در سال ٧٧ دست نوشته ها و آثار سالیان طولانی مهاجرت را همه با هم سوزاند . وصیت کرد که جسدش نیز سوزانده شود که چنین هم شد . او قصه ای دارد به نام " پیراهن زرشکی " . در پیراهن زرشکی ، فساد موجود و حاکم بر فضای قصه با وسواسی عجیب و بیمارگونه روایت می شود. مرگ حضوری قاطع دارد و حرف اول و آخر و متن قصه است. انگار هیچ چیز جدی دیگری وجود ندارد. زندگی هست چون مرگ هست و مرگ وجود دارد چون زندگی یعنی طی کردن این فاصله ی محتوم و بی تنوع زیستن تا مردن. از لابلای گفتگوی مرده شورها روایت آغاز می شود و قضاوت های ذهنی آنها قضاوت چوبک و مای خواننده هم شکل می پذیرد. پلشت ترین و پوسیده ترین روابط در اعماق این جامعه ی خشن و بی رحم با تکنیک قوی چوبک ثبت می شود، در حالیکه ما، انگار نه با آدم ها که با حیوان گونه های پست طرفیم. فضای متعفنی که عواطف و احساسات و انسانیت در آن مرده و همه تیره روز و ستم دیده اند. هر چه هست ترس است و تنهایی ست و بهره کشی و له کردن همدیگر است زیر دست و پای همدیگر. چوبک اگر درازسال تر عمر نمی کرد و اگر در جوانی می مرد، چه بسا از هدایت هم معروف تر می شد...
#شهرام_گراوندی
@roozgoftar
سکوت را میپذیرم
اگر بدانم
روزی با تو سخن خواهم گفت
تیره بختی را میپذیرم
اگر بدانم
روزی چشمهای تو را خواهم سرود
مرگ را میپذیرم
اگر بدانم
روزی تو خواهی فهمید
که دوستت دارم
#جبران_خلیل_جبران
@roozgoftar
اگر بدانم
روزی با تو سخن خواهم گفت
تیره بختی را میپذیرم
اگر بدانم
روزی چشمهای تو را خواهم سرود
مرگ را میپذیرم
اگر بدانم
روزی تو خواهی فهمید
که دوستت دارم
#جبران_خلیل_جبران
@roozgoftar