Forwarded from sarzaminjavid سرزمین جاوید 2
اگر ننگین ترین دوران #تاریخ ایران را دوره #قاجار می دانستیم، امروز بطور مستند روشن شد جمهوری اسلامی روی قجر را سفید کرده است.
همینجا می شود فهمید کسانی که به تداوم این نظام به هر روش کمک می کنند کجای تاریخ ایستاده اند.
بررسی اجمالی تاریخچه حقوق ایران در #دریای_خزر نشان میدهد،که #جمهوری_اسلامی ابر بادده ترین نظام حاکم دراین دیار است.
پایمال شدن حقوق ایران دراین دریاچه درامتداد عهدنامههای #گلستان و #ترکمانچای است
#رجب_صفروف کارشناس #روسیه #روسیاه در #بی_بی_سی اعلام کرد که در سال 1996 در کارگروهی که روسها با #ایران داشتند تصور گروه دیپلماتیک روس که صفروف هم در آن مجموعه قرار داشت این بود که ایران بر مبنای توافقات 1921 و 1940 طبعا بر حق 50 درصدی خود در #دریای_کاسپین ، #دریای_مازندران تاکید خواهد کرد اما #ایرانی ها با کمال تعجب از تقسیم یکسان دریاچه مابین 5 کشور حرف زدند که این مسئله سبب تعجب ما شد و بسان نعمت الهی برای قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان بود!
این سخن نه از جانب یک #ناسیونالیست ایرانی بلکه از جانب فردی ابراز شد که حامی منافع ملی روسیه است https://goo.gl/YfCGHw
@iranbananofficial ™
همینجا می شود فهمید کسانی که به تداوم این نظام به هر روش کمک می کنند کجای تاریخ ایستاده اند.
بررسی اجمالی تاریخچه حقوق ایران در #دریای_خزر نشان میدهد،که #جمهوری_اسلامی ابر بادده ترین نظام حاکم دراین دیار است.
پایمال شدن حقوق ایران دراین دریاچه درامتداد عهدنامههای #گلستان و #ترکمانچای است
#رجب_صفروف کارشناس #روسیه #روسیاه در #بی_بی_سی اعلام کرد که در سال 1996 در کارگروهی که روسها با #ایران داشتند تصور گروه دیپلماتیک روس که صفروف هم در آن مجموعه قرار داشت این بود که ایران بر مبنای توافقات 1921 و 1940 طبعا بر حق 50 درصدی خود در #دریای_کاسپین ، #دریای_مازندران تاکید خواهد کرد اما #ایرانی ها با کمال تعجب از تقسیم یکسان دریاچه مابین 5 کشور حرف زدند که این مسئله سبب تعجب ما شد و بسان نعمت الهی برای قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان بود!
این سخن نه از جانب یک #ناسیونالیست ایرانی بلکه از جانب فردی ابراز شد که حامی منافع ملی روسیه است https://goo.gl/YfCGHw
@iranbananofficial ™
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
رجب صفروف : ما تعجب کردیم که ایران خودش از ابتدا روی سهم پنجاه درصد خزر پافشاری
علی اکبر ولایتی/رجب صفروف،عضو هیات مذاکره روسیه با ایران بر سر #خزر در برنامه «۶۰دقیقه» بی بی سی فارسی:
در سال ۱۹۹۶ ما آماده بودیم که ایران برای سهم ۵۰٪ پافشاری کند چون بر اساس قوانین بین المللی می توانست. اما در کمال تعجب برای سهم ۲۰٪ و مساوی پافشاری کرد.…
در سال ۱۹۹۶ ما آماده بودیم که ایران برای سهم ۵۰٪ پافشاری کند چون بر اساس قوانین بین المللی می توانست. اما در کمال تعجب برای سهم ۲۰٪ و مساوی پافشاری کرد.…
یکی از ویژگی های بارز جمهوری خواهان آنست که بر خلاف شعارهایشان هیچ باوری به رأی و نظر مردم ندارند و پیشاپیش می گویند نوع حکومت آینده ایران فقط باید "جمهوری" باشد و پادشاهی مشروطه که ریشه در قرن نوزدهم دارد را دیکتاتوری، سراب، و عقب ماندگی دانسته و جمهوری را که ریشه در ۲۶۰۰ سال پیش جمهوریت برده دار روم دارد مدرن(!) قلمداد می کنند.
جالب آنجاست که چهار سازمان سیاسی جمهوری خواه که تنها اسماً وجود دارند در مقابل موج پادشاهی خواهی و شعارهای خیزش ۹۶ در کنار یکدیگر و رودرروی مشروطیت صف آرایی کرده اند و تمام توان خود برای حمله به ناسیونالیسم و پادشاهی به کار گرفته اند بگونه ای که احساس می شود در بیانیه مشترکشان بقای جمهوری اسلامی را قابل تحمل تر از بازگشت پادشاهی به ایران می دانند!!
این جمهوری خواهان در حالی اینگونه می خواهند بدون نظر مردم، نظر خود را بر کرسی بنشانند که هیچ قدرت سیاسی در دست ندارند، حال شما اگر اندکی قدرت به آن ها بدهید، طعم واقعی دموکراسی را از دستانشان خواهید چشید...!!
این در حالیست که شاهزاده و پادشاهی خواهان خواستار انتخاب نوع حکومت بر اساس آرای مردم هستند ولی جمهوری طلبان از الان نسخه جمهوریت با "نه یک کلمه کمتر و نه یک کمله بیشتر" پیچیده اند!
#پادشاهی #مشروطیت #پادشاهی_مشروطه #پادشاهی_پارلمانی #جمهوریت #جمهوری #جمهوریخواهی #مشروطه_خواهی #مشروطه_خواهان #جمهوری_خواهان
@paniranist_party
جالب آنجاست که چهار سازمان سیاسی جمهوری خواه که تنها اسماً وجود دارند در مقابل موج پادشاهی خواهی و شعارهای خیزش ۹۶ در کنار یکدیگر و رودرروی مشروطیت صف آرایی کرده اند و تمام توان خود برای حمله به ناسیونالیسم و پادشاهی به کار گرفته اند بگونه ای که احساس می شود در بیانیه مشترکشان بقای جمهوری اسلامی را قابل تحمل تر از بازگشت پادشاهی به ایران می دانند!!
این جمهوری خواهان در حالی اینگونه می خواهند بدون نظر مردم، نظر خود را بر کرسی بنشانند که هیچ قدرت سیاسی در دست ندارند، حال شما اگر اندکی قدرت به آن ها بدهید، طعم واقعی دموکراسی را از دستانشان خواهید چشید...!!
این در حالیست که شاهزاده و پادشاهی خواهان خواستار انتخاب نوع حکومت بر اساس آرای مردم هستند ولی جمهوری طلبان از الان نسخه جمهوریت با "نه یک کلمه کمتر و نه یک کمله بیشتر" پیچیده اند!
#پادشاهی #مشروطیت #پادشاهی_مشروطه #پادشاهی_پارلمانی #جمهوریت #جمهوری #جمهوریخواهی #مشروطه_خواهی #مشروطه_خواهان #جمهوری_خواهان
@paniranist_party
بررسی نظامهای حکومتی جهان: نظام پادشاهی پارلمانی چیست؟
[بخش ۱ از ۲]
نوشتاری از شاهین نژاد
۱۳ اسفند ۱۳۹۲
نظام پادشاهی پارلمانی بر پایه تفکیک مسئولیتها میان قوای سهگانه مقننه، قضاییه و مجریه است. احزاب سیاسی در یک رقابت دموکراتیک، نمایندگانی را با رای مردم به پارلمان (یا همان مجلس شورای ملی) میفرستند. هنگامیکه نمایندگان به نامزد نخست وزیری احزاب حائز اکتریت، رای اعتماد دادند، پادشاه با برگزیدن وی به عنوان نخست وزیر کشور، پشتیبانی قانونی و معنوی خویش را از وی اعلام میدارد. نخست وزیر و هیئت دولتش تا هنگامیکه مورد تایید نمایندگان مردم در مجلس هستند و خشنودی ملت را تامین میکنند، در جایگاه خویش بدون محدودیت زمانی میمانند و اگر اعتماد پارلمان را از دست بدهند، بیدرنگ برکنار میشوند بدون آنکه برای یک دوره چهارساله (یا بیشتر) که ویژگی نظامهای جمهوری است، به کشور تحمیل شوند. به عبارت دیگر قدرت در نظام پادشاهی پارلمانی، فردی و موروثی نیست زیرا قوه مجریه در اختیار نخست وزیر، وزیرانش و پارلمان قرار دارد که در هر همه پرسی توسط مردم تایید میگردد و با برکنار میشود. پادشاه گرچه رییس کشور است (به غیر از ژاپن و سوئد که پادشاه حتی عنوان رییس کشور را هم دارا نیست) ولی فاقد قدرت گسترده است و بنابراین پاسخگوی کاستیها و ناتوانیهای قوه مجریه نیست. بنابراین پادشاهی پارلمانی حکومت فردی نیست. نخست وزیر منتخب پارلمانی که خود برآمده از اراده ملی است رییس قوه مجریه است و نه نهاد پادشاهی.
نهاد پادشاهی، سُنتی ریشهدار در تاریخ ایران است ولی اکنون نقشی کاملا نمادین میتواند دارا باشد. در ایران، پادشاه میتواند نماد یکپارچگی تیرههای گوناگون کشور باشد. نماد پادشاهی، این مزیت را دارد که از واگرایی اقوام جلوگیری میکند و نیروهای گریز از مرکز را به سمت یکپارچگیِ سرزمینی و ثبات سوق میدهد. این نقشی است که نهاد پادشاهی در نگهداشت یکپارچگی و همبستگی تیرههای گوناگون در اسپانیا، انگلستان و بلژیک بازی میکند. در کشورهایی چون دانمارک، هلند و نروژ که از دید زبانی و قومییکدست هستند، نقش نهاد پادشاهی به عنوان نهاد بیطرف در بازیهای سیاسی، کمک به تشریک مساعی احزاب و گروههای سیاسی برای رسیدن به اجماع در راستای منافع کشور میباشد. در دانمارک، هلند و بلژیک، نمایندهای از سوی نهاد شاهی برای تشکیل کابینه ایتلافی با سران احزاب به رایزنی میپردازد و در نروژ، در نشستهای حساس هییت دولت، شخص شاه شرکت میکند. اینگونه شخص پادشاه به یکی از پایههای نظام دموکراتیک تبدیل میشود.
این نقش را نه ولی فقیه و نه رئیس جمهوری میتوانند ایفا کنند. ولی فقیه دارای اختیارات بیحد و حصر است که خاستگاه کاملا ایدئولوژیک و مذهبی دارد. جدا از نقش کاملا غیر ملی ولی فقیه، این جایگاه دارای قدرت بیمرز و پاسخگویی صفر است. رئیس جمهوری نیز چون به صورت «موقت» و از سوی نیروهای معین و محدود اجتماعی، بر سرکار میآید از ایفای نقش نمادین برای اتحاد و همبستگی اقوام و تیرههای ایرانی در یک کشور یکپارچه ناتوان است. افزون بر آن، ملاحظات و سیاست بازیهایی که توسط یک حزب برای بر کرسی نشاندن رییس جمهور مورد نظرش در دوره قدرت آن حزب و رییس جمهور برگزیدهاش در پیش گرفته میشود، بیش از آنکه منافع ملی را درنظر بگیرد، مقاصد و اهداف حزبی را لحاظ میکند. نمونه شاخص آن همین ایالات متحده است.
امروزه در جهان، چهل و چهار کشور به روش پادشاهی وجود دارند که بیشترشان پادشاهی پارلمانی هستند. بنا بر آمار سازمان ملل متحد، ۷ کشور از ۱۰ کشوری که دارای بهترین شرایط زندگی در دنیا هستند با حکومت پادشاهی پارلمانی اداره میشوند.
ادامه دارد...
خاستگاه: تارنمای حزب مشروطه ایران
www.irancpi.net/ir/hamandishan/shahin-nejad/1391-hamandishan-2014-03-04.html
@paniranist_party
#پادشاهی #پادشاهی_مشروطه #مشروطه #مشروطیت #دموکراسی #پارلمان #جمهوری #جمهوریت #قانون #قانون_اساسی #قانون_اساسی_پیشنهادی
[بخش ۱ از ۲]
نوشتاری از شاهین نژاد
۱۳ اسفند ۱۳۹۲
نظام پادشاهی پارلمانی بر پایه تفکیک مسئولیتها میان قوای سهگانه مقننه، قضاییه و مجریه است. احزاب سیاسی در یک رقابت دموکراتیک، نمایندگانی را با رای مردم به پارلمان (یا همان مجلس شورای ملی) میفرستند. هنگامیکه نمایندگان به نامزد نخست وزیری احزاب حائز اکتریت، رای اعتماد دادند، پادشاه با برگزیدن وی به عنوان نخست وزیر کشور، پشتیبانی قانونی و معنوی خویش را از وی اعلام میدارد. نخست وزیر و هیئت دولتش تا هنگامیکه مورد تایید نمایندگان مردم در مجلس هستند و خشنودی ملت را تامین میکنند، در جایگاه خویش بدون محدودیت زمانی میمانند و اگر اعتماد پارلمان را از دست بدهند، بیدرنگ برکنار میشوند بدون آنکه برای یک دوره چهارساله (یا بیشتر) که ویژگی نظامهای جمهوری است، به کشور تحمیل شوند. به عبارت دیگر قدرت در نظام پادشاهی پارلمانی، فردی و موروثی نیست زیرا قوه مجریه در اختیار نخست وزیر، وزیرانش و پارلمان قرار دارد که در هر همه پرسی توسط مردم تایید میگردد و با برکنار میشود. پادشاه گرچه رییس کشور است (به غیر از ژاپن و سوئد که پادشاه حتی عنوان رییس کشور را هم دارا نیست) ولی فاقد قدرت گسترده است و بنابراین پاسخگوی کاستیها و ناتوانیهای قوه مجریه نیست. بنابراین پادشاهی پارلمانی حکومت فردی نیست. نخست وزیر منتخب پارلمانی که خود برآمده از اراده ملی است رییس قوه مجریه است و نه نهاد پادشاهی.
نهاد پادشاهی، سُنتی ریشهدار در تاریخ ایران است ولی اکنون نقشی کاملا نمادین میتواند دارا باشد. در ایران، پادشاه میتواند نماد یکپارچگی تیرههای گوناگون کشور باشد. نماد پادشاهی، این مزیت را دارد که از واگرایی اقوام جلوگیری میکند و نیروهای گریز از مرکز را به سمت یکپارچگیِ سرزمینی و ثبات سوق میدهد. این نقشی است که نهاد پادشاهی در نگهداشت یکپارچگی و همبستگی تیرههای گوناگون در اسپانیا، انگلستان و بلژیک بازی میکند. در کشورهایی چون دانمارک، هلند و نروژ که از دید زبانی و قومییکدست هستند، نقش نهاد پادشاهی به عنوان نهاد بیطرف در بازیهای سیاسی، کمک به تشریک مساعی احزاب و گروههای سیاسی برای رسیدن به اجماع در راستای منافع کشور میباشد. در دانمارک، هلند و بلژیک، نمایندهای از سوی نهاد شاهی برای تشکیل کابینه ایتلافی با سران احزاب به رایزنی میپردازد و در نروژ، در نشستهای حساس هییت دولت، شخص شاه شرکت میکند. اینگونه شخص پادشاه به یکی از پایههای نظام دموکراتیک تبدیل میشود.
این نقش را نه ولی فقیه و نه رئیس جمهوری میتوانند ایفا کنند. ولی فقیه دارای اختیارات بیحد و حصر است که خاستگاه کاملا ایدئولوژیک و مذهبی دارد. جدا از نقش کاملا غیر ملی ولی فقیه، این جایگاه دارای قدرت بیمرز و پاسخگویی صفر است. رئیس جمهوری نیز چون به صورت «موقت» و از سوی نیروهای معین و محدود اجتماعی، بر سرکار میآید از ایفای نقش نمادین برای اتحاد و همبستگی اقوام و تیرههای ایرانی در یک کشور یکپارچه ناتوان است. افزون بر آن، ملاحظات و سیاست بازیهایی که توسط یک حزب برای بر کرسی نشاندن رییس جمهور مورد نظرش در دوره قدرت آن حزب و رییس جمهور برگزیدهاش در پیش گرفته میشود، بیش از آنکه منافع ملی را درنظر بگیرد، مقاصد و اهداف حزبی را لحاظ میکند. نمونه شاخص آن همین ایالات متحده است.
امروزه در جهان، چهل و چهار کشور به روش پادشاهی وجود دارند که بیشترشان پادشاهی پارلمانی هستند. بنا بر آمار سازمان ملل متحد، ۷ کشور از ۱۰ کشوری که دارای بهترین شرایط زندگی در دنیا هستند با حکومت پادشاهی پارلمانی اداره میشوند.
ادامه دارد...
خاستگاه: تارنمای حزب مشروطه ایران
www.irancpi.net/ir/hamandishan/shahin-nejad/1391-hamandishan-2014-03-04.html
@paniranist_party
#پادشاهی #پادشاهی_مشروطه #مشروطه #مشروطیت #دموکراسی #پارلمان #جمهوری #جمهوریت #قانون #قانون_اساسی #قانون_اساسی_پیشنهادی
بررسی نظامهای حکومتی جهان: نظام پادشاهی پارلمانی چیست؟
[بخش ۲ از ۲]
نوشتاری از شاهین نژاد
۱۳ اسفند ۱۳۹۲
جمهوریت الزاما مترادف با دمکراسی نیست چرا که جمهوریهای بسیاری در جهان موجودند که از بدترین گونههای دیکتاتوری هستند. در خاور میانه و غرب آسیا، جمهوریهای عراق، سوریه، پاکستان، آذربایجان و ترکمنستان به مراتب سیاهکارتر و استبدادی تر از پادشاهیهای غیر پارلمانی اُردن و کویت هستند. در شمال آفریقا، جمهوریهای تونس و لیبی بسیار تبهکارتر از پادشاهی مراکش بودند. جمهوریهای برمه و ویتنام در خاور دور در نقض حقوق بشر نامی هستند حال آنکه در همسایگی آنها، تایلندِ پادشاهی وضعیت بدی ندارد. در مقایسه جمهوریهای موفق با پادشاهیهای پارلمانی در مناطق توسعه یافته جهان، سیستمهای پادشاهی در دانمارک، سوئد، هلند و نروژ بهترین نمونههای دموکراسی هستند و انگلستان و بلژیکِ پادشاهی به مراتب در رعایت حقوق بشر و شفافیت سیاسی بهتر از جمهوریهای آمریکا، فرانسه و ایتالیا هستند. ژاپن پادشاهی از تندرستی اقتصادی برخوردار است که جمهوری کُره جنوبی صنعتی شده ولی آلوده به فساد از آن بیبهره است. در جنوب اروپا، اسپانیای پادشاهی دمکراتتر و پیشرفتهتر از همسایگانش یعنی پرتغال و یونان جمهوری هستند.
بنابراین نه تنها ساختار جمهوری معرف حکومت مردم سالار و سیستم پادشاهی نماینده حکومت فردی نیست بلکه در مناطقی که دارای شرایط همانند فرهنگی و جغرافیایی هستند، پادشاهیهای موفق بهتر از جمهوری های کامیاب هستند و جمهوری های خودکامه بسیار بدتر از پادشاهی های غیر مردم سالار هستند.
بر خلاف تبلیغات برخی جمهوریخواهان که میگویند اگر نظام پادشاهی در کشوری برافتاد دیگر برگشتنی نیست، در چند نمونه، بازگشت پادشاهی به کشوری را پس از دورهای جمهوری سراغ داریم. در عصر کنونی، اسپانیا که پس از ژنرال فرانکو شاهد بازگشت خوان کارلوسِ پادشاه و نهادینه شدن دموکراسی بود، نمونه زندهای است. همچنین کامبوج که پس از سالها جنایات خمرهای سرخ در دهههای هفتاد و هشتاد، در سال ۱۹۹۳ گواه بازگشت پادشاهی و آرامش بود، مثال مناسب دیگری است. در عصر کُهنتر هم در انگلستانِ سده هفدهم، پس از یازده سال جمهوری (که با «کودتای کرامول» آغاز شد)، به سیستم پادشاهی برگشت و یکی از کامیابترین پادشاهیهای پارلمانی گیتی گردید.
اگر درونمایه یک نظام سیاسی دارای خصوصیات دمکراتیک یعنی «پاسخگویی فرمانروایان»، «آزادی رسانههای گروهی»، و «استقلال دستگاه قضایی» و ویژگیهای مدرن یعنی «رعایت مفاد جهانی حقوق بشر» و «سکولاریسم» (جدایی حکومت از هرگونه ایدئولوژی از جمله دین) باشد، شکل آن نظام اهمیت بسیار کمتری را نسبت به درونمایه آن که در بالا گفته شد، دارا خواهد بود. در ادامه این جستار، به کنکاش در باره نظام جمهوری خواهیم پرداخت و کاستیها و مزایای آن را برخواهیم شمرد. باید علاقهمندان و کارشناسان راستین در این جُستار، بدون تعصبات سیاسی و جزم اندیشیهای سُنتی که شوربختانه با زندگی اجتماعی ما گره خورده بوده است، به اینگونه بررسیها بپردازند و به پخته شدن بحث مهم درونمایه و شکل حکومت شایسته کشورمان کمک نمایند.
خاستگاه: تارنمای حزب مشروطه ایران
www.irancpi.net/ir/hamandishan/shahin-nejad/1391-hamandishan-2014-03-04.html
@paniranist_party
#پادشاهی #پادشاهی_مشروطه #مشروطه #مشروطیت #دموکراسی #پارلمان #جمهوری #جمهوریت #قانون #قانون_اساسی #قانون_اساسی_پیشنهادی
[بخش ۲ از ۲]
نوشتاری از شاهین نژاد
۱۳ اسفند ۱۳۹۲
جمهوریت الزاما مترادف با دمکراسی نیست چرا که جمهوریهای بسیاری در جهان موجودند که از بدترین گونههای دیکتاتوری هستند. در خاور میانه و غرب آسیا، جمهوریهای عراق، سوریه، پاکستان، آذربایجان و ترکمنستان به مراتب سیاهکارتر و استبدادی تر از پادشاهیهای غیر پارلمانی اُردن و کویت هستند. در شمال آفریقا، جمهوریهای تونس و لیبی بسیار تبهکارتر از پادشاهی مراکش بودند. جمهوریهای برمه و ویتنام در خاور دور در نقض حقوق بشر نامی هستند حال آنکه در همسایگی آنها، تایلندِ پادشاهی وضعیت بدی ندارد. در مقایسه جمهوریهای موفق با پادشاهیهای پارلمانی در مناطق توسعه یافته جهان، سیستمهای پادشاهی در دانمارک، سوئد، هلند و نروژ بهترین نمونههای دموکراسی هستند و انگلستان و بلژیکِ پادشاهی به مراتب در رعایت حقوق بشر و شفافیت سیاسی بهتر از جمهوریهای آمریکا، فرانسه و ایتالیا هستند. ژاپن پادشاهی از تندرستی اقتصادی برخوردار است که جمهوری کُره جنوبی صنعتی شده ولی آلوده به فساد از آن بیبهره است. در جنوب اروپا، اسپانیای پادشاهی دمکراتتر و پیشرفتهتر از همسایگانش یعنی پرتغال و یونان جمهوری هستند.
بنابراین نه تنها ساختار جمهوری معرف حکومت مردم سالار و سیستم پادشاهی نماینده حکومت فردی نیست بلکه در مناطقی که دارای شرایط همانند فرهنگی و جغرافیایی هستند، پادشاهیهای موفق بهتر از جمهوری های کامیاب هستند و جمهوری های خودکامه بسیار بدتر از پادشاهی های غیر مردم سالار هستند.
بر خلاف تبلیغات برخی جمهوریخواهان که میگویند اگر نظام پادشاهی در کشوری برافتاد دیگر برگشتنی نیست، در چند نمونه، بازگشت پادشاهی به کشوری را پس از دورهای جمهوری سراغ داریم. در عصر کنونی، اسپانیا که پس از ژنرال فرانکو شاهد بازگشت خوان کارلوسِ پادشاه و نهادینه شدن دموکراسی بود، نمونه زندهای است. همچنین کامبوج که پس از سالها جنایات خمرهای سرخ در دهههای هفتاد و هشتاد، در سال ۱۹۹۳ گواه بازگشت پادشاهی و آرامش بود، مثال مناسب دیگری است. در عصر کُهنتر هم در انگلستانِ سده هفدهم، پس از یازده سال جمهوری (که با «کودتای کرامول» آغاز شد)، به سیستم پادشاهی برگشت و یکی از کامیابترین پادشاهیهای پارلمانی گیتی گردید.
اگر درونمایه یک نظام سیاسی دارای خصوصیات دمکراتیک یعنی «پاسخگویی فرمانروایان»، «آزادی رسانههای گروهی»، و «استقلال دستگاه قضایی» و ویژگیهای مدرن یعنی «رعایت مفاد جهانی حقوق بشر» و «سکولاریسم» (جدایی حکومت از هرگونه ایدئولوژی از جمله دین) باشد، شکل آن نظام اهمیت بسیار کمتری را نسبت به درونمایه آن که در بالا گفته شد، دارا خواهد بود. در ادامه این جستار، به کنکاش در باره نظام جمهوری خواهیم پرداخت و کاستیها و مزایای آن را برخواهیم شمرد. باید علاقهمندان و کارشناسان راستین در این جُستار، بدون تعصبات سیاسی و جزم اندیشیهای سُنتی که شوربختانه با زندگی اجتماعی ما گره خورده بوده است، به اینگونه بررسیها بپردازند و به پخته شدن بحث مهم درونمایه و شکل حکومت شایسته کشورمان کمک نمایند.
خاستگاه: تارنمای حزب مشروطه ایران
www.irancpi.net/ir/hamandishan/shahin-nejad/1391-hamandishan-2014-03-04.html
@paniranist_party
#پادشاهی #پادشاهی_مشروطه #مشروطه #مشروطیت #دموکراسی #پارلمان #جمهوری #جمهوریت #قانون #قانون_اساسی #قانون_اساسی_پیشنهادی
چرا ژاپن جمهوری نشد؟
پس از تسلیم نظامی ژاپن در برابر آمریکا در پایان جنگ جهانی دوم یکی از شروط آمریکایی ها این بود که ژاپن باید جمهوری شود. امپراتور ژاپن نیز به خاطر کشورش آماده کناره گیری بود اما هنگامی که این خبر به مردم رسید غوغایی برپا شد و انبوهی از مردم در اعتراض به مقابل کاخ امپراتور آمدند و اعتراض کردند و بسیاری از آن ها منجمله تعدادی از افسران ارتش با ریختن بنزین بر روی خود اقدام به خودسوزی کردند تا اینکه در نهایت امپراتور از تصمیم خود منصرف شد.
در ایران ما نیز در سال ۵٧ تنها چند افسر شریف ارتش به پای شاه افتادند که پس از آن انقلاب شوم همگی به دست جنایتکاران انقلابی یا مردم مسخ شده دستگیر و به جوخه های اعدام سپرده شدند.
#پادشاهی #جمهوری #جمهوریت #ژاپن #ایران #پادشاه #شاه #شاهنشاه #پادشاهی_پارلمانی #پادشاهی_مشروطه #مشروطیت #پادشاهی_خواهی #مشروطه_خواهی
@paniranist_party
پس از تسلیم نظامی ژاپن در برابر آمریکا در پایان جنگ جهانی دوم یکی از شروط آمریکایی ها این بود که ژاپن باید جمهوری شود. امپراتور ژاپن نیز به خاطر کشورش آماده کناره گیری بود اما هنگامی که این خبر به مردم رسید غوغایی برپا شد و انبوهی از مردم در اعتراض به مقابل کاخ امپراتور آمدند و اعتراض کردند و بسیاری از آن ها منجمله تعدادی از افسران ارتش با ریختن بنزین بر روی خود اقدام به خودسوزی کردند تا اینکه در نهایت امپراتور از تصمیم خود منصرف شد.
در ایران ما نیز در سال ۵٧ تنها چند افسر شریف ارتش به پای شاه افتادند که پس از آن انقلاب شوم همگی به دست جنایتکاران انقلابی یا مردم مسخ شده دستگیر و به جوخه های اعدام سپرده شدند.
#پادشاهی #جمهوری #جمهوریت #ژاپن #ایران #پادشاه #شاه #شاهنشاه #پادشاهی_پارلمانی #پادشاهی_مشروطه #مشروطیت #پادشاهی_خواهی #مشروطه_خواهی
@paniranist_party
پاینده ایران
فوری: هراس #باکو از افزایش مطالبه ایران در لغو #ترکمانچای!
سایت آخار باکو از انعکاس فزاینده مطالبات مردمی در رسانه های ایران برای بازگشت ۱۷ شهر قفقاز ایران ابراز نگرانی کرده است!
این روزنامه نوشته است باکو هیچ وقت متعلق به ایران نبوده(؟!)این امپراتوری آذربایجان بوده که بین ایران و روسیه تقسیم شده!؟
جمال الدین قلی اف، نویسنده مقاله در عین حال اذعان کرده:" گرچه ترکمانچای، ۱۰۰ سال پیش با سقوط روسیه تزاری باطل شد [طبق کنوانسیون وین در مورد اثر حقوقی و مدت قراردادها و معاهدات بینالمللی مصوب ۱۹۶۹] ولی به عنوان نماد تقسیم یک ملت [منظور م ل ت امپراتوری خیالی آذربایجان!] باقی مانده است."!
آخار در حالی نوشته: "ادعای ارضی ایران علیه [جمهوری جعلی] آ ذرب ای ج ان"! که محمدامین رسولزاده، بنیانگذار جمهوری باکو درپاسخ به اعتراضهای مکرراندیشمندان ایرانی همچون ملکالشعرای بهار و دهخدا به دزدیدن نام آذربایجان از استان آذربایجان ایران برای اران وشروان در ۱۹۱۸م، اعتراف کرده است.
قلی اف به تجزیه قفقاز از ایران از منظر آذربایجان واحد؟! موهوم نگاه کرده!، اما تجزیه قفقاز از ایران درواقع جداسازی اجباری عضوی از بدن ملت ایران بوده که موجب نقص عضو ایران شده است!
در بخشی ازاین مقاله، مصاحبه دکتر احمد کاظمی با خبرآنلاین مورد توجه قرارگرفته است.
نتیجه مخالفت رفسنجانی و روحانی با #الحاق_باکو به ایران و شناسایی عجولانه استقلال باکو با نام جعلی در ۱۹۹۱ م این شده است که #جمهوری_باکو ضمن آموزش رسمی لزوم فتح #تبریز به عنوان پایتخت امپراتوری خیالی آذربایجان واحد؟!، نشان #شیروخورشید را هم متعلق به باکو معرفی می کند!
( با بهرهگیری از صفحه تویتر دکتر مهرداد میرسنجری)
۱ اسفند ۱۴۰۲
@paniranist_party
فوری: هراس #باکو از افزایش مطالبه ایران در لغو #ترکمانچای!
سایت آخار باکو از انعکاس فزاینده مطالبات مردمی در رسانه های ایران برای بازگشت ۱۷ شهر قفقاز ایران ابراز نگرانی کرده است!
این روزنامه نوشته است باکو هیچ وقت متعلق به ایران نبوده(؟!)این امپراتوری آذربایجان بوده که بین ایران و روسیه تقسیم شده!؟
جمال الدین قلی اف، نویسنده مقاله در عین حال اذعان کرده:" گرچه ترکمانچای، ۱۰۰ سال پیش با سقوط روسیه تزاری باطل شد [طبق کنوانسیون وین در مورد اثر حقوقی و مدت قراردادها و معاهدات بینالمللی مصوب ۱۹۶۹] ولی به عنوان نماد تقسیم یک ملت [منظور م ل ت امپراتوری خیالی آذربایجان!] باقی مانده است."!
آخار در حالی نوشته: "ادعای ارضی ایران علیه [جمهوری جعلی] آ ذرب ای ج ان"! که محمدامین رسولزاده، بنیانگذار جمهوری باکو درپاسخ به اعتراضهای مکرراندیشمندان ایرانی همچون ملکالشعرای بهار و دهخدا به دزدیدن نام آذربایجان از استان آذربایجان ایران برای اران وشروان در ۱۹۱۸م، اعتراف کرده است.
قلی اف به تجزیه قفقاز از ایران از منظر آذربایجان واحد؟! موهوم نگاه کرده!، اما تجزیه قفقاز از ایران درواقع جداسازی اجباری عضوی از بدن ملت ایران بوده که موجب نقص عضو ایران شده است!
در بخشی ازاین مقاله، مصاحبه دکتر احمد کاظمی با خبرآنلاین مورد توجه قرارگرفته است.
نتیجه مخالفت رفسنجانی و روحانی با #الحاق_باکو به ایران و شناسایی عجولانه استقلال باکو با نام جعلی در ۱۹۹۱ م این شده است که #جمهوری_باکو ضمن آموزش رسمی لزوم فتح #تبریز به عنوان پایتخت امپراتوری خیالی آذربایجان واحد؟!، نشان #شیروخورشید را هم متعلق به باکو معرفی می کند!
( با بهرهگیری از صفحه تویتر دکتر مهرداد میرسنجری)
۱ اسفند ۱۴۰۲
@paniranist_party
پاینده ایران
ایران ۲۸۰ سال پیش این شکلی بود!
نقشه تاریخی ۱۷۴۴ م Isaak Tirion آمستردام، با جزییاتی بسیار قابل توجه.
-سند نام شروان برای #جمهوری_باکوی کنونی!
-سند مرزهای ایران بر دریاچه وان!
-سند نام #خوزستان!
-سند مالکیت ایران بر کرانه جنوبی #خلیج_فارس با نام #بحرین_ایران!
از: آرشیوکنگره آمریکا
تاریخ این نقشه، ۳۲ سال پیش از تولد ایالات متحده آمریکا در ۱۷۷۶ م است! و ۱۲۳ سال پیش از تولد کشور کانادا در۱۸۶۷ م!
و البته مابین دوران یازده ساله درخشان پادشاهی #نادرشاه_بزرگ افشار بین ۱۷۴۷-۱۷۳۶ م!
(از صفحه تویتر مهرداد میر)
۳ شهریور ۱۴۰۳
@paniranist_party
ایران ۲۸۰ سال پیش این شکلی بود!
نقشه تاریخی ۱۷۴۴ م Isaak Tirion آمستردام، با جزییاتی بسیار قابل توجه.
-سند نام شروان برای #جمهوری_باکوی کنونی!
-سند مرزهای ایران بر دریاچه وان!
-سند نام #خوزستان!
-سند مالکیت ایران بر کرانه جنوبی #خلیج_فارس با نام #بحرین_ایران!
از: آرشیوکنگره آمریکا
تاریخ این نقشه، ۳۲ سال پیش از تولد ایالات متحده آمریکا در ۱۷۷۶ م است! و ۱۲۳ سال پیش از تولد کشور کانادا در۱۸۶۷ م!
و البته مابین دوران یازده ساله درخشان پادشاهی #نادرشاه_بزرگ افشار بین ۱۷۴۷-۱۷۳۶ م!
(از صفحه تویتر مهرداد میر)
۳ شهریور ۱۴۰۳
@paniranist_party