Forwarded from sarzaminjavid سرزمین جاوید 2
اگر ننگین ترین دوران #تاریخ ایران را دوره #قاجار می دانستیم، امروز بطور مستند روشن شد جمهوری اسلامی روی قجر را سفید کرده است.
همینجا می شود فهمید کسانی که به تداوم این نظام به هر روش کمک می کنند کجای تاریخ ایستاده اند.
بررسی اجمالی تاریخچه حقوق ایران در #دریای_خزر نشان میدهد،که #جمهوری_اسلامی ابر بادده ترین نظام حاکم دراین دیار است.
پایمال شدن حقوق ایران دراین دریاچه درامتداد عهدنامههای #گلستان و #ترکمانچای است
#رجب_صفروف کارشناس #روسیه #روسیاه در #بی_بی_سی اعلام کرد که در سال 1996 در کارگروهی که روسها با #ایران داشتند تصور گروه دیپلماتیک روس که صفروف هم در آن مجموعه قرار داشت این بود که ایران بر مبنای توافقات 1921 و 1940 طبعا بر حق 50 درصدی خود در #دریای_کاسپین ، #دریای_مازندران تاکید خواهد کرد اما #ایرانی ها با کمال تعجب از تقسیم یکسان دریاچه مابین 5 کشور حرف زدند که این مسئله سبب تعجب ما شد و بسان نعمت الهی برای قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان بود!
این سخن نه از جانب یک #ناسیونالیست ایرانی بلکه از جانب فردی ابراز شد که حامی منافع ملی روسیه است https://goo.gl/YfCGHw
@iranbananofficial ™
همینجا می شود فهمید کسانی که به تداوم این نظام به هر روش کمک می کنند کجای تاریخ ایستاده اند.
بررسی اجمالی تاریخچه حقوق ایران در #دریای_خزر نشان میدهد،که #جمهوری_اسلامی ابر بادده ترین نظام حاکم دراین دیار است.
پایمال شدن حقوق ایران دراین دریاچه درامتداد عهدنامههای #گلستان و #ترکمانچای است
#رجب_صفروف کارشناس #روسیه #روسیاه در #بی_بی_سی اعلام کرد که در سال 1996 در کارگروهی که روسها با #ایران داشتند تصور گروه دیپلماتیک روس که صفروف هم در آن مجموعه قرار داشت این بود که ایران بر مبنای توافقات 1921 و 1940 طبعا بر حق 50 درصدی خود در #دریای_کاسپین ، #دریای_مازندران تاکید خواهد کرد اما #ایرانی ها با کمال تعجب از تقسیم یکسان دریاچه مابین 5 کشور حرف زدند که این مسئله سبب تعجب ما شد و بسان نعمت الهی برای قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان بود!
این سخن نه از جانب یک #ناسیونالیست ایرانی بلکه از جانب فردی ابراز شد که حامی منافع ملی روسیه است https://goo.gl/YfCGHw
@iranbananofficial ™
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
رجب صفروف : ما تعجب کردیم که ایران خودش از ابتدا روی سهم پنجاه درصد خزر پافشاری
علی اکبر ولایتی/رجب صفروف،عضو هیات مذاکره روسیه با ایران بر سر #خزر در برنامه «۶۰دقیقه» بی بی سی فارسی:
در سال ۱۹۹۶ ما آماده بودیم که ایران برای سهم ۵۰٪ پافشاری کند چون بر اساس قوانین بین المللی می توانست. اما در کمال تعجب برای سهم ۲۰٪ و مساوی پافشاری کرد.…
در سال ۱۹۹۶ ما آماده بودیم که ایران برای سهم ۵۰٪ پافشاری کند چون بر اساس قوانین بین المللی می توانست. اما در کمال تعجب برای سهم ۲۰٪ و مساوی پافشاری کرد.…
Forwarded from حزب مشروطه ايران - ليبرال دمكرات
🔴 سکوت مشکوک #آمدنیوز در واگذاری دریای #مازندران!!!
#SAM ✍
امضای معاهده ننگین کنوانسیون دریای #مازندران توسط دولت روحانی آه از نهاد هر ایرانی آزادیخواهی بر آورد و اقشار مختلف جامعه به اشکال مختلف خشم و انزجار و نارضایتی خود را از این قراداد ننگین نشان دادند که البته واکنشهای اجتماعی صورت گرفته نسبت به عمق فاجعه ایی که رخ داده بود اندک بود که باید در مقالی جداگانه این بیتفاوتی مزمن را آسیب شناسی نمود..
به همان اندازه که واکنشهای اجتماعی و در میدان عمل نسبت به این موضوع مهم اندک بود ، اما حجم انبوه تفسیرها و تحلیلها و محکومیتها در شبکه های اجتماعی نشان از اتفاق نظر اغلب ایرانیان در خیانت آشکار نظام به ملت ایران بود و معامله ایی ننگین که از سوی رژیم برای بقای بیشتر به قیمت واگذاری حق مسلم ایران از دریای #مازندران به مردم تحمیل شد.
اما نکته ایی که از چشمان شخصیتها و گروههای سیاسی دور ماند سکوت معنا دار و عدم واکنش مناسب رسانه #آمدنیوز نسبت به کنوانسیون دریای مازندران بود..
شاید خواننده این متن با استناد به خبرهایی که #آمدنیوز در حین و بعد از برگزاری این کنوانسیون اطلاع رسانی کرده است نگارنده را متهم به بی انصافی نماید ولی باید به این دسته از مخاطبان یاداوری نمایم که در طول این مدت کل خبرهایی که آمدنیوز در این رابطه منتشر نموده است تنها 42 مورد بوده است که اکثریت آنها هم به عنوان خبر دست چندم و کپی برداری با تاخیر از منابع خبری دیگر بوده است که به این رویکرد تنها میتوان عنوان پوشش خبری نام نهاد و نه اعتراض یا محکومیت کنوانسیون یا نقد و نکوهش مسببان این معاهده ننگین!!!!
#آمدنیوز مدعی است که دارای شورای مدیران و شورای تحریریه و دارای اتاق فکر تخصصی میباشد که نسبت به تحولات سیاسی داخلی و بین المللی اشراف کامل دارد!! اما چگونه است که این نیروی منسجم رسانه ایی که خود را سرآمد رسانه های دیگر میداند و برای تمام شئون زندگی مردم و سرنوشت آنان خط مشی تعیین میکند و افکار عمومی جامعه را با امکاناتی که در اختیار دارد سمت و سو میدهد ؛ نسبت به مسئله ایی به این اندازه از اهمیت کوچکترین واکنش متناسبی نشان نمیدهد و تنها به پوشش خبری آن آنهم با تاخیر بسنده میکند؟؟
چگونه است که کوچکترین نقدی به دولت حسن روحانی در این مورد نمی نماید ؟؟؟
چگونه است که برای حمله به رهبری نظام از صفاتی مانند #سلطنت_فقیه ؛ #سرکوبعلیشاه ؛ #فتحعلی_خامنه_ایی_شاه و غیره استفاده مینماید تا بدین نحو علاوه بر اینکه ذهنیت مثبت مردم نسبت به دوران طلایی و رو به پیشرفت #شاه_فقید را مسموم و مشوش نماید ؛ بلکه با این ادبیات تنها آلترناتیو موجود #شاهزاده_رضاپهلوی را که منسوب به خاندان #ایرانسازپهلوی میباشد #ترورشخصیتی نماید اما تا کنون سابقه نداشته است که کوچکترین کنایه و تخریب و توهینی به شخص حسن روحانی و شخصیتهای طراز اول #اصلاح_طلبان که در تمامی جنایات رژیم شریک هستند بنماید!!!
چگونه است که #آمدنیوز تریبون برجسته سازی اشخاصی در داخل کشور همچون #طبرزدیها ؛ #محمدنوریزادها شده است که با دارا بودن حاشیه امنیت از صدر تا ذیل رژیم را به سهولت و بدون نگرانی از هیچگونه برخوردی به لجن میکشند ؛ در جایی که کوچکترین صدای مخالف شهروندان عادی جامعه با دار و گلوله و زندان پاسخ داده میشود ؟!؟
چگونه است که #آمدنیوز برای خونخواهی #هاشمی_رفسنجانی جامه میدرد و تریبونی برای خاندان جنایتکار و فاسد #هاشمی میشود! اما دریغ از یک تحلیل جامع یا محکومیت واگذاری #دریای_مازندران!!!
چگونه است #آمدنیوز به سپاه پاسداران حملات همه جانبه میکند ولی به هیچ عنوان به وزارت اطلاعات و دایره های مختلف نیروی انتظامی دولت روحانی که جنایات آنها بر همگان روشن است کوچکترین حمله یا حتی نقدی نمینماید؟!؟
چگونه است که #آمدنیوز برای عدم گسترش و فروکش کردن شعله #اعتراضات نیمه اول مرداد ماه که در بعضی از شهرهای ایران در حال شکل گیری بود با دهها تحلیل طرح #محله_محور را ارائه داد و موجب خاموشی #اعتراضات گردید !! اما برای واگذاری دریای #مازندران به رفیق #پوتین حتی یک تحلیل نقادانه از دولت حسن روحانی و تیم سیاست خارجی #ظریفکار آن ننمود ؟؟؟
امید است هموطنان گرامی با مرور دوباره اخبار این رسانه در مورد کنوانسیون دریای مازندران به درستی نکاتی که بیان نمودم پی برده و زوایای پنهان دیگر این رسانه را واکاوی نموده و ابهامات موجود را از طرق مختلف دسترسی به این رسانه پیگیری نمایند...
همراه شو👇
🆔@hezbemashrootehIRAN
#SAM ✍
امضای معاهده ننگین کنوانسیون دریای #مازندران توسط دولت روحانی آه از نهاد هر ایرانی آزادیخواهی بر آورد و اقشار مختلف جامعه به اشکال مختلف خشم و انزجار و نارضایتی خود را از این قراداد ننگین نشان دادند که البته واکنشهای اجتماعی صورت گرفته نسبت به عمق فاجعه ایی که رخ داده بود اندک بود که باید در مقالی جداگانه این بیتفاوتی مزمن را آسیب شناسی نمود..
به همان اندازه که واکنشهای اجتماعی و در میدان عمل نسبت به این موضوع مهم اندک بود ، اما حجم انبوه تفسیرها و تحلیلها و محکومیتها در شبکه های اجتماعی نشان از اتفاق نظر اغلب ایرانیان در خیانت آشکار نظام به ملت ایران بود و معامله ایی ننگین که از سوی رژیم برای بقای بیشتر به قیمت واگذاری حق مسلم ایران از دریای #مازندران به مردم تحمیل شد.
اما نکته ایی که از چشمان شخصیتها و گروههای سیاسی دور ماند سکوت معنا دار و عدم واکنش مناسب رسانه #آمدنیوز نسبت به کنوانسیون دریای مازندران بود..
شاید خواننده این متن با استناد به خبرهایی که #آمدنیوز در حین و بعد از برگزاری این کنوانسیون اطلاع رسانی کرده است نگارنده را متهم به بی انصافی نماید ولی باید به این دسته از مخاطبان یاداوری نمایم که در طول این مدت کل خبرهایی که آمدنیوز در این رابطه منتشر نموده است تنها 42 مورد بوده است که اکثریت آنها هم به عنوان خبر دست چندم و کپی برداری با تاخیر از منابع خبری دیگر بوده است که به این رویکرد تنها میتوان عنوان پوشش خبری نام نهاد و نه اعتراض یا محکومیت کنوانسیون یا نقد و نکوهش مسببان این معاهده ننگین!!!!
#آمدنیوز مدعی است که دارای شورای مدیران و شورای تحریریه و دارای اتاق فکر تخصصی میباشد که نسبت به تحولات سیاسی داخلی و بین المللی اشراف کامل دارد!! اما چگونه است که این نیروی منسجم رسانه ایی که خود را سرآمد رسانه های دیگر میداند و برای تمام شئون زندگی مردم و سرنوشت آنان خط مشی تعیین میکند و افکار عمومی جامعه را با امکاناتی که در اختیار دارد سمت و سو میدهد ؛ نسبت به مسئله ایی به این اندازه از اهمیت کوچکترین واکنش متناسبی نشان نمیدهد و تنها به پوشش خبری آن آنهم با تاخیر بسنده میکند؟؟
چگونه است که کوچکترین نقدی به دولت حسن روحانی در این مورد نمی نماید ؟؟؟
چگونه است که برای حمله به رهبری نظام از صفاتی مانند #سلطنت_فقیه ؛ #سرکوبعلیشاه ؛ #فتحعلی_خامنه_ایی_شاه و غیره استفاده مینماید تا بدین نحو علاوه بر اینکه ذهنیت مثبت مردم نسبت به دوران طلایی و رو به پیشرفت #شاه_فقید را مسموم و مشوش نماید ؛ بلکه با این ادبیات تنها آلترناتیو موجود #شاهزاده_رضاپهلوی را که منسوب به خاندان #ایرانسازپهلوی میباشد #ترورشخصیتی نماید اما تا کنون سابقه نداشته است که کوچکترین کنایه و تخریب و توهینی به شخص حسن روحانی و شخصیتهای طراز اول #اصلاح_طلبان که در تمامی جنایات رژیم شریک هستند بنماید!!!
چگونه است که #آمدنیوز تریبون برجسته سازی اشخاصی در داخل کشور همچون #طبرزدیها ؛ #محمدنوریزادها شده است که با دارا بودن حاشیه امنیت از صدر تا ذیل رژیم را به سهولت و بدون نگرانی از هیچگونه برخوردی به لجن میکشند ؛ در جایی که کوچکترین صدای مخالف شهروندان عادی جامعه با دار و گلوله و زندان پاسخ داده میشود ؟!؟
چگونه است که #آمدنیوز برای خونخواهی #هاشمی_رفسنجانی جامه میدرد و تریبونی برای خاندان جنایتکار و فاسد #هاشمی میشود! اما دریغ از یک تحلیل جامع یا محکومیت واگذاری #دریای_مازندران!!!
چگونه است #آمدنیوز به سپاه پاسداران حملات همه جانبه میکند ولی به هیچ عنوان به وزارت اطلاعات و دایره های مختلف نیروی انتظامی دولت روحانی که جنایات آنها بر همگان روشن است کوچکترین حمله یا حتی نقدی نمینماید؟!؟
چگونه است که #آمدنیوز برای عدم گسترش و فروکش کردن شعله #اعتراضات نیمه اول مرداد ماه که در بعضی از شهرهای ایران در حال شکل گیری بود با دهها تحلیل طرح #محله_محور را ارائه داد و موجب خاموشی #اعتراضات گردید !! اما برای واگذاری دریای #مازندران به رفیق #پوتین حتی یک تحلیل نقادانه از دولت حسن روحانی و تیم سیاست خارجی #ظریفکار آن ننمود ؟؟؟
امید است هموطنان گرامی با مرور دوباره اخبار این رسانه در مورد کنوانسیون دریای مازندران به درستی نکاتی که بیان نمودم پی برده و زوایای پنهان دیگر این رسانه را واکاوی نموده و ابهامات موجود را از طرق مختلف دسترسی به این رسانه پیگیری نمایند...
همراه شو👇
🆔@hezbemashrootehIRAN
Forwarded from ایران بوم
▫️ موضوع سهم ایران از دریای کاسپین واکاوی شد (بخش دوم)
▫️ اما و اگرهاي دو قرارداد معتبر
▫️ علیرضا افشاری
▪️ در بخش نخست این یادداشت با اشاره به متن قرارداد، دربارهی معتبر بودن سهم پنجاه درصدی ایران در دریای مازندران سخن گفته شد و از چند نقد بر این دیدگاه یاد شد. اینک سخن شماری دیگر از منتقدان به دیدگاه سهم پنجاه درصدی را، با توضیحاتی بیشتر، میکاوم.
[بخشهایی از این نوشتار در روزنامهی قانون به چاپ نرسید. متن کامل دو یادداشت را به زودی در کانال قرار خواهم داد]
▪️ این که عبدالله شهبازی در نگاهی کاملاً چپگرایانه وسط دعوا نرخ تعیین کرده و مشکلات را به خاطر عملکرد رضاشاه میداند که «سهم ایران از دریای خزر را با حکومت جدید شوروی تعیین نکرد» سخنانی شگفتانگیز است؛ چرا که نشاندهندهی این است که این پژوهشگر، که قلمش در موضوعات تاریخی دوران پهلوی از چهارچوب نگاه پژوهشی خارج میشود، یا قرارداد ۱۹۲۱ را نخوانده است که سهم مساوی ایران در آن به روشنی مشخص شده و نیازی به پیگیری سهمی کمتر (۳۰ درصد پیشنهادی ایشان!) نیست یا از ویژگیها و خوی استالین آگاهی ندارد که دیگر نه تنها امکان گرفتن امتیاز بیشتر از او وجود نداشت بلکه اگر رضاشاه اشتباه میکرد و همچون ماجرای قرارداد نفتی رویتر ــ که سبب طولانیتر شدنِ سلطهی انگلستان بر نفت ایران شد ــ وارد بحث دریای مازندران میشد به سلطهگری شوروی رسمیت میداد، کاری که در مورد رودهای یادشده میبینیم.
▪️ کسانی هم کوشیدند با توجه به بدنامی تاریخی بیبیسی فرافکنی کرده و با اتصال سخنان رجب صفروف به این رسانه و جنجالآفرینی بر سر آن، که گفته بود «ما تعجب کردیم که ایران خودش از ابتدا روی سهم پنجاه درصد پافشاری نکرد»، صورت مسأله را پاک کنند. واقعیت آن است که صفروف، جدا از آنکه چه عنوان داشته یا دارد، در این مورد سخن عجیبی نگفته بود همچنان که محسن امینزاده، معاون وزارت خارجهی دولت خاتمی، در روزنامهی ایران (۲۵ اسفند ۱۳۸۶)، تلویحی و غیرمستقیم موضوع دست کشیدن ایران از حقوق تاریخیاش را در ابتدای مذاکرات تأیید کرده بود: «برخی از حقوقدانان ایرانی معتقدند که قراردادهای تاریخی میان ایران و روسیه (قرارداد ۱۹۲۱) و ایران و اتحاد شوروی (۱۹۴۰) در مورد خزر، به رغم معایب بسیاری که ناشی از ابرقدرت بودن همسایهی شمالی ایران و ذلیل بودن ایران در آن دوره بوده، دارای تعابیری است که به استحکام مواضع حقوقی کنونی ایران در خزر برای ادعاهای سرزمینی کمک میکند. آنان معتقدند که اگر ایران بعد از فروپاشی اتحاد شوروی هیجانزده نشده و رضایت خود برای داشتن سهمی بهصورت مشاع در حد یکپنجم از منافع و ذخایر زیربستر دریا را ابراز نمیکرد حقوقدانان میتوانستند بر اساس همان قراردادهای پرمشکل تاریخی در مسیری حرکت کنند که حداقل سایر کشورهای ساحلی بهجای رفتار ناشایست کنونی برای جلب رضایت ایران برای قبول سهم ۲۰ درصد تلاش کنند».
▪️ استدلال دوستان بر روی آن که ما هیچگاه مالک دریا نبودهایم و از خط فرضیِ یادشده بالاتر نرفتهایم پس اکنون که ممکن است بیست درصد بگیریم خوشحال باشیم، بیشتر به مانند مدافعان جدایی بحرین از ایران ــ که همین روزها جداییاش ۴۷ ساله شد ــ میماند، که میگفتند مدتهاست آن سرزمین در دست انگلستان است و حال هم از دست بدهیم اما اعتبار مردمسالارانه و عدم تمایل به تجاوز (!) داشته باشیم، یا به روایتی دیگر سه جزیره را برگردانیم که کاملاً راهبردی هستند، نقدتر و بهتر است!
▪️ حقوق تاریخی به راحتی به دست نمیآیند که به راحتی از آنها چشم بپوشیم؛ آنها حاصل تاریخی پرتلاطم و دسترنج و سختیها و گاه جانفشانیها و خون دادنهای بسیار مردمان این دیار هستند که چشمپوشی از آن ادعاها در واقع فروختن و به فراموشی سپردن تلاشهای نیاکانمان است. و دیدیم آنان که به ثمن بخس ادعای تاریخیمان دربارهی بحرین را به چشمداشتِ دریافتِ نفعی موضعی، بیجنگ و ایستادگی، از دست دادند امروز هم [اگر همچنان میبودند] میبایست ادعاهای همان کشورهای کوچک و نوبنیاد را در چشمداشت به همان جزایر پاسخ دهند؛ پیامدی که با توجه به کوچکیِ ساحل ما در دریای مازندران که عمود بر سواحل دو همسایهی کناری است چندان دور از ذهن نیست که در آینده نیز باز تکرار گردد!
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/17033-maaz-1921-1940-970712.html
#دریای_مازندران #دریای_خزر #دریای_کاسپین #عبدالله_شهبازی #رضا_نصری #مجید_صابر #احمد_زیدآبادی
@iranboom_ir
▫️ اما و اگرهاي دو قرارداد معتبر
▫️ علیرضا افشاری
▪️ در بخش نخست این یادداشت با اشاره به متن قرارداد، دربارهی معتبر بودن سهم پنجاه درصدی ایران در دریای مازندران سخن گفته شد و از چند نقد بر این دیدگاه یاد شد. اینک سخن شماری دیگر از منتقدان به دیدگاه سهم پنجاه درصدی را، با توضیحاتی بیشتر، میکاوم.
[بخشهایی از این نوشتار در روزنامهی قانون به چاپ نرسید. متن کامل دو یادداشت را به زودی در کانال قرار خواهم داد]
▪️ این که عبدالله شهبازی در نگاهی کاملاً چپگرایانه وسط دعوا نرخ تعیین کرده و مشکلات را به خاطر عملکرد رضاشاه میداند که «سهم ایران از دریای خزر را با حکومت جدید شوروی تعیین نکرد» سخنانی شگفتانگیز است؛ چرا که نشاندهندهی این است که این پژوهشگر، که قلمش در موضوعات تاریخی دوران پهلوی از چهارچوب نگاه پژوهشی خارج میشود، یا قرارداد ۱۹۲۱ را نخوانده است که سهم مساوی ایران در آن به روشنی مشخص شده و نیازی به پیگیری سهمی کمتر (۳۰ درصد پیشنهادی ایشان!) نیست یا از ویژگیها و خوی استالین آگاهی ندارد که دیگر نه تنها امکان گرفتن امتیاز بیشتر از او وجود نداشت بلکه اگر رضاشاه اشتباه میکرد و همچون ماجرای قرارداد نفتی رویتر ــ که سبب طولانیتر شدنِ سلطهی انگلستان بر نفت ایران شد ــ وارد بحث دریای مازندران میشد به سلطهگری شوروی رسمیت میداد، کاری که در مورد رودهای یادشده میبینیم.
▪️ کسانی هم کوشیدند با توجه به بدنامی تاریخی بیبیسی فرافکنی کرده و با اتصال سخنان رجب صفروف به این رسانه و جنجالآفرینی بر سر آن، که گفته بود «ما تعجب کردیم که ایران خودش از ابتدا روی سهم پنجاه درصد پافشاری نکرد»، صورت مسأله را پاک کنند. واقعیت آن است که صفروف، جدا از آنکه چه عنوان داشته یا دارد، در این مورد سخن عجیبی نگفته بود همچنان که محسن امینزاده، معاون وزارت خارجهی دولت خاتمی، در روزنامهی ایران (۲۵ اسفند ۱۳۸۶)، تلویحی و غیرمستقیم موضوع دست کشیدن ایران از حقوق تاریخیاش را در ابتدای مذاکرات تأیید کرده بود: «برخی از حقوقدانان ایرانی معتقدند که قراردادهای تاریخی میان ایران و روسیه (قرارداد ۱۹۲۱) و ایران و اتحاد شوروی (۱۹۴۰) در مورد خزر، به رغم معایب بسیاری که ناشی از ابرقدرت بودن همسایهی شمالی ایران و ذلیل بودن ایران در آن دوره بوده، دارای تعابیری است که به استحکام مواضع حقوقی کنونی ایران در خزر برای ادعاهای سرزمینی کمک میکند. آنان معتقدند که اگر ایران بعد از فروپاشی اتحاد شوروی هیجانزده نشده و رضایت خود برای داشتن سهمی بهصورت مشاع در حد یکپنجم از منافع و ذخایر زیربستر دریا را ابراز نمیکرد حقوقدانان میتوانستند بر اساس همان قراردادهای پرمشکل تاریخی در مسیری حرکت کنند که حداقل سایر کشورهای ساحلی بهجای رفتار ناشایست کنونی برای جلب رضایت ایران برای قبول سهم ۲۰ درصد تلاش کنند».
▪️ استدلال دوستان بر روی آن که ما هیچگاه مالک دریا نبودهایم و از خط فرضیِ یادشده بالاتر نرفتهایم پس اکنون که ممکن است بیست درصد بگیریم خوشحال باشیم، بیشتر به مانند مدافعان جدایی بحرین از ایران ــ که همین روزها جداییاش ۴۷ ساله شد ــ میماند، که میگفتند مدتهاست آن سرزمین در دست انگلستان است و حال هم از دست بدهیم اما اعتبار مردمسالارانه و عدم تمایل به تجاوز (!) داشته باشیم، یا به روایتی دیگر سه جزیره را برگردانیم که کاملاً راهبردی هستند، نقدتر و بهتر است!
▪️ حقوق تاریخی به راحتی به دست نمیآیند که به راحتی از آنها چشم بپوشیم؛ آنها حاصل تاریخی پرتلاطم و دسترنج و سختیها و گاه جانفشانیها و خون دادنهای بسیار مردمان این دیار هستند که چشمپوشی از آن ادعاها در واقع فروختن و به فراموشی سپردن تلاشهای نیاکانمان است. و دیدیم آنان که به ثمن بخس ادعای تاریخیمان دربارهی بحرین را به چشمداشتِ دریافتِ نفعی موضعی، بیجنگ و ایستادگی، از دست دادند امروز هم [اگر همچنان میبودند] میبایست ادعاهای همان کشورهای کوچک و نوبنیاد را در چشمداشت به همان جزایر پاسخ دهند؛ پیامدی که با توجه به کوچکیِ ساحل ما در دریای مازندران که عمود بر سواحل دو همسایهی کناری است چندان دور از ذهن نیست که در آینده نیز باز تکرار گردد!
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/17033-maaz-1921-1940-970712.html
#دریای_مازندران #دریای_خزر #دریای_کاسپین #عبدالله_شهبازی #رضا_نصری #مجید_صابر #احمد_زیدآبادی
@iranboom_ir
پاینده ایران
چرا #نباید_بگوییم_دریای_خزر
«
«خزر نام تیره ای ددمنش، بیگانه و مهاجم از زردپوستان آلتاییک تبار بوده است.
نام راستین بزرگترین دریاچه گیتی، دریای مازندران یا دریای کاسپین می باشد.
نام دریای #کاسپین از نام تیره ی #کاسپی یا کاسی گرفته شدهاست که در کرانههای غربی و جنوب غربی این دریای سپنتا ساکن بودهاند. کاسپی ها یک تیره #ایرانی بوده اند. به باور زبانشناسان، نام شهر #قزوین نیز تازی گشته(معرب) کاسپین است.
#خزرها نام تیره ای بودند از آلتاییک های زرد پوست که در سده پنجم ترسایی(میلادی) از بیابانهای خاوری آسیا و شمال چین برخاسته و به همراه هونها به شمال قفقاز و بخشی از سرزمین #ایران آمدهاند. خزرها به همراه دیگر تیره های بیابانگرد شمال قفقاز، در زمان #ساسانیان ، بارها و بارها به سرزمین ایران تاختند و سکونت بسیار کوتاهی در کناره های #دریای_مازندران داشتند که در بیشتر زمان به دست سپاه ساسانی از مرزهای ایران بیرون رانده میشدند. خزرها همواره با #بیزانس بر ناهمسو ایران همپیمان بودند. خزران در زمان #خسرو_انوشیروان پادشاه ایرانی، در سده ششم ترسایی در بخش میانی و جنوبی رود ولگا زندگی میکردند. آنها در سده ششم در جریان لشکرکشی هراکلیوس امپراتور بیزانس در برابر ایران شرکت داشته اند.
ایلخانی خزرها از تیره گوناگون بوده و در سده نهم شامل بخش باختری قزاقستان، جنوب روسیه، بخشی از اوکراین و بخش هایی از قفقاز مانند داغستان، گرجستان و شبه جزیره کریمه میشد. خزرها در بیشتر زمان همدست امپراتوری بیزانس در برابر شاهنشاهی ساسانی و ایرانیان بودهاند.
با یورش تازیان و شکست خزرها در سال ۷۳۷ ترسایی و بازگشت به شهر آتیل در نزدیکی دلتای ولگا، کوههای قفقاز را همچون مرز جنوبی خود با تازیان پذیرفتند. فرمانروایان آنان پس از مدتی دین #یهود را برگزیدند تا مخالفت خود را با #اسلام و بیزانس، #مسیحی نشان دهند و آن انگیزه ای باشد برای ایستادگی در برابر ایشان.
پی نوشت:
دریای مازندران(کاسپین) برای ایران بوده و هست. آنان چه اندیشه ای در سر دارند که دریای مازندران را واگذار کردند؟
به پاس هر وجب خاکی از این مُلک
چه بسیار است آن سرها که رفته
ز مستی بر سر هر قطعه زین خاک
چه بسیار است افسرها که رفته...»
(برگرفته از کانال تلگرامی کهن دیار)
@paniranist_party
چرا #نباید_بگوییم_دریای_خزر
«
«خزر نام تیره ای ددمنش، بیگانه و مهاجم از زردپوستان آلتاییک تبار بوده است.
نام راستین بزرگترین دریاچه گیتی، دریای مازندران یا دریای کاسپین می باشد.
نام دریای #کاسپین از نام تیره ی #کاسپی یا کاسی گرفته شدهاست که در کرانههای غربی و جنوب غربی این دریای سپنتا ساکن بودهاند. کاسپی ها یک تیره #ایرانی بوده اند. به باور زبانشناسان، نام شهر #قزوین نیز تازی گشته(معرب) کاسپین است.
#خزرها نام تیره ای بودند از آلتاییک های زرد پوست که در سده پنجم ترسایی(میلادی) از بیابانهای خاوری آسیا و شمال چین برخاسته و به همراه هونها به شمال قفقاز و بخشی از سرزمین #ایران آمدهاند. خزرها به همراه دیگر تیره های بیابانگرد شمال قفقاز، در زمان #ساسانیان ، بارها و بارها به سرزمین ایران تاختند و سکونت بسیار کوتاهی در کناره های #دریای_مازندران داشتند که در بیشتر زمان به دست سپاه ساسانی از مرزهای ایران بیرون رانده میشدند. خزرها همواره با #بیزانس بر ناهمسو ایران همپیمان بودند. خزران در زمان #خسرو_انوشیروان پادشاه ایرانی، در سده ششم ترسایی در بخش میانی و جنوبی رود ولگا زندگی میکردند. آنها در سده ششم در جریان لشکرکشی هراکلیوس امپراتور بیزانس در برابر ایران شرکت داشته اند.
ایلخانی خزرها از تیره گوناگون بوده و در سده نهم شامل بخش باختری قزاقستان، جنوب روسیه، بخشی از اوکراین و بخش هایی از قفقاز مانند داغستان، گرجستان و شبه جزیره کریمه میشد. خزرها در بیشتر زمان همدست امپراتوری بیزانس در برابر شاهنشاهی ساسانی و ایرانیان بودهاند.
با یورش تازیان و شکست خزرها در سال ۷۳۷ ترسایی و بازگشت به شهر آتیل در نزدیکی دلتای ولگا، کوههای قفقاز را همچون مرز جنوبی خود با تازیان پذیرفتند. فرمانروایان آنان پس از مدتی دین #یهود را برگزیدند تا مخالفت خود را با #اسلام و بیزانس، #مسیحی نشان دهند و آن انگیزه ای باشد برای ایستادگی در برابر ایشان.
پی نوشت:
دریای مازندران(کاسپین) برای ایران بوده و هست. آنان چه اندیشه ای در سر دارند که دریای مازندران را واگذار کردند؟
به پاس هر وجب خاکی از این مُلک
چه بسیار است آن سرها که رفته
ز مستی بر سر هر قطعه زین خاک
چه بسیار است افسرها که رفته...»
(برگرفته از کانال تلگرامی کهن دیار)
@paniranist_party
پاینده ایران
پرچم جمهوری تاتارستان، یکی از مناطق خودمختار روسیه، درست بالای #دریای_کاسپین / #دریای_مازندران
پرچمشان شبیه پرچم ایران است.
نقشی شبیه به شیرهایبالدار #تخت_جمشید، نماد مرکز پرچمشان است.
نام کوچک رئیسجمهورشان #رستم (رستم مینیخانوف) است.
با وجودی که زبان منطقه، روسی است اما یکسوم از واژگان مورد استفاده در این منطقه، #پارسی است.
همه اینها در شرایطی است که نژاد مردم تاتار، #زردپوست (ترکی/مغولی) است. اما فرهنگ غالب، #فرهنگ_ایرانی است. این قدرت فرهنگ ماست که هرجا پا گذاشت، ماندگار شد.
(از صفحه ایکس بهمن انصاری)
#ایران
#حوزه_تمدنی_ایران
۱۰ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party
پرچم جمهوری تاتارستان، یکی از مناطق خودمختار روسیه، درست بالای #دریای_کاسپین / #دریای_مازندران
پرچمشان شبیه پرچم ایران است.
نقشی شبیه به شیرهایبالدار #تخت_جمشید، نماد مرکز پرچمشان است.
نام کوچک رئیسجمهورشان #رستم (رستم مینیخانوف) است.
با وجودی که زبان منطقه، روسی است اما یکسوم از واژگان مورد استفاده در این منطقه، #پارسی است.
همه اینها در شرایطی است که نژاد مردم تاتار، #زردپوست (ترکی/مغولی) است. اما فرهنگ غالب، #فرهنگ_ایرانی است. این قدرت فرهنگ ماست که هرجا پا گذاشت، ماندگار شد.
(از صفحه ایکس بهمن انصاری)
#ایران
#حوزه_تمدنی_ایران
۱۰ اسفند ۱۴۰۳
@paniranist_party