پاینده ایران
پادشاهان ساسانی و آذربایجان
«منطقهای که امروز شامل سه استان آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل میشود، در ایران قدیم بهخصوص در دورهٔ ساسانی، یکی از مراکز مهم تمدن ایرانی بوده است.
وقتی که پادشاهان ساسانی به حکومت میرسیدند و بر تخت پادشاهی مینشستند، برای شکرگزاری، با پای پیاده از مدائن به آذربایجان میآمدند، در آتشکدهٔ آذرگشنسب که الان بقایای آن در آذربایجان هست شکرگزاری میکردند به خاطر اینکه به سلطنت رسیدهاند یا وقتی که به جنگ میرفتند، اول میآمدند در آذربایجان در آتشکدهٔ آذرگشنسب دعا میخواندند و شکرگزاری میکردند و بعد به جنگ میرفتند.
بهرام گور وقتی به جنگ خزران در کنار دریای خزر میرفت، ابتدا در آذربایجان در آتشکده آذرگشسب شکرگزاری و نیایش کرد و بعد رفت و اتفاقاً فاتح هم شد.
زبان آذربایجان در قدیم زبان آذری بوده است. زبان آذری یکی از زبانهای ایرانی است؛ مثل زبان کُردی، زبان گیلکی و زبان لُری. از شاخههای زبان ایرانی است، ولی به علت هجوم امپراتوری عثمانی و ماندن آنها برای مدتی در اینجا، زبان تُرکی آنها معمول شد ولی در زیربنا همان زبان فارسی است.»
(استاد حسین انوری)
#ایران
۲ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
پادشاهان ساسانی و آذربایجان
«منطقهای که امروز شامل سه استان آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل میشود، در ایران قدیم بهخصوص در دورهٔ ساسانی، یکی از مراکز مهم تمدن ایرانی بوده است.
وقتی که پادشاهان ساسانی به حکومت میرسیدند و بر تخت پادشاهی مینشستند، برای شکرگزاری، با پای پیاده از مدائن به آذربایجان میآمدند، در آتشکدهٔ آذرگشنسب که الان بقایای آن در آذربایجان هست شکرگزاری میکردند به خاطر اینکه به سلطنت رسیدهاند یا وقتی که به جنگ میرفتند، اول میآمدند در آذربایجان در آتشکدهٔ آذرگشنسب دعا میخواندند و شکرگزاری میکردند و بعد به جنگ میرفتند.
بهرام گور وقتی به جنگ خزران در کنار دریای خزر میرفت، ابتدا در آذربایجان در آتشکده آذرگشسب شکرگزاری و نیایش کرد و بعد رفت و اتفاقاً فاتح هم شد.
زبان آذربایجان در قدیم زبان آذری بوده است. زبان آذری یکی از زبانهای ایرانی است؛ مثل زبان کُردی، زبان گیلکی و زبان لُری. از شاخههای زبان ایرانی است، ولی به علت هجوم امپراتوری عثمانی و ماندن آنها برای مدتی در اینجا، زبان تُرکی آنها معمول شد ولی در زیربنا همان زبان فارسی است.»
(استاد حسین انوری)
#ایران
۲ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
ایستاده بر مدار ایراناندیشی
«نخستین بار که با نام استاد گرانقدر دکتر حمید احمدی آشنا شدم، با خواندن مقالاتی از ایشان دربارهٔ زمینههای سیاسی و فکری جریانهای ایرانستیز مانند پانترکیسم بود. بعد از آن کتاب ایران، هویت، ملیّت و قومیت به اهتمام ایشان را خواندم که مجموعهای ارزشمند از مقالات و مصاحبههایی بود از وی و دیگر صاحبنظران، از جمله شادروان مرتضی ثاقبفر، کاوه بیات، احمد اشرف، حسین بشیریه، جهانگیر معینی و دیگران. از آن پس، پیگیر دیگر آثار استاد بودم و از سال ۱۳۸۹، فرصت شاگردی ایشان را در دانشگاه تهران یافتم و همچنان خود را دانشجوی ایشان میدانم.
دکتر احمدی، از شمار معدود اساتید علوم اجتماعی و سیاسی حاضر در دانشگاههای کشور است که بهدرستی علم را در خدمت توضیح وجوهی از تاریخ و تحولات اجتماعی-سیاسی ایران میگیرد و همچنانکه خود بارها و آشکارا تصریح کرده، منتقد رسم ناخجستهٔ تعمیم بیجا و بیارتباط و غیرتاریخی نظریههای علوم اجتماعی بر وضعیت ایران و بیالتفاتی به واقعیات تاریخی ایران است. سالهاست که عدهای در فضای روشنفکری و سپس فضای دانشگاهی ایران، نظریه یا شبهنظریهای ــ نویافته یا بر حسب مُد روز ــ را که در جامعهای دیگر، بر پایهٔ شواهد تجربی متفاوت یا حتی در فقدان پشتوانهٔ تجربی و صرفا در خدمت مبارزهٔ سیاسی طرح گردیده، عَلَم میکنند و همچون برهانی قاطع و مدرکی انکارناپذیر بر وضعیت ایران اطلاق کرده و بدینترتیب مدعی حقیقت میشوند. نمونههایی از این دست کم نیستند. از شبهنظریهپردازانی که کشور و ایدهٔ ایران را «تصوّر و خیالی» محصولِ «ساختوسازِ» عصر رضاشاهی معرفی کرده و به خیال خود خط بطلانی بر افکار ایرانگرایان کشیدهاند، تا کسانی که رویدادهای تاریخی ایران همچون جنبش ملّی مشروطهخواهی ایرانیان را از محتوای تاریخی تهی کرده و صحنهٔ نمایشی از آن میسازند برای مبارزهٔ ایدئولوژیکی روز. در این کوششهای بیپایه، علوم اجتماعی به صرف لفاظی و کاربرد واژههای شیک و شبهعلمی برای شعارهای ـ بهلحاظ تاریخی و علمی ــ توخالی و ابزاری برای کنش سیاسی فروکاسته میشود. دکتر حمید احمدی از شمار صاحبنظرانی است که سالهاست آگاهانه در مسیر مقابل این «ایدئولوژی جامعهشناسانه»[!]حرکت میکند و با دیدگاهی نقادانه نسبت به مخاطرات این دیدگاههای ضدتاریخی و تالیهای ضدایرانی آن، بر مطالعهٔ پدیدهها و تحولات سیاسی-اجتماعی ایران از منظر جامعهشناسی تاریخی ایران و بر پایهٔ شواهد تاریخی ایران تأکید میکند. ثمرهٔ سالها پژوهش و آموزش دکتر احمدی بر پایهٔ این رویکرد، انتشار شمار فراوانی کتاب و مقاله و ترجمه در زمینههای هویّت ملّی و تاریخ آگاهی ملّی در ایران، جریانها و ایدئولوژیهای ایرانستیز و قومگرا، تحولات سیاسی-اجتماعی معاصر ایران، تحولات خاورمیانه به عنوان محیط سیاسی-جغرافیایی پیرامون ایران، و جز آن، و همچنین پرورش شاگردان و پژوهشگرانی ایراناندیش بوده است.
(کانال تلگرامی ایران دل، بهزاد عطاران)
۲ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
مطلب کامل را اینجا بخوانید.
https://telegra.ph/%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C-05-23
ایستاده بر مدار ایراناندیشی
«نخستین بار که با نام استاد گرانقدر دکتر حمید احمدی آشنا شدم، با خواندن مقالاتی از ایشان دربارهٔ زمینههای سیاسی و فکری جریانهای ایرانستیز مانند پانترکیسم بود. بعد از آن کتاب ایران، هویت، ملیّت و قومیت به اهتمام ایشان را خواندم که مجموعهای ارزشمند از مقالات و مصاحبههایی بود از وی و دیگر صاحبنظران، از جمله شادروان مرتضی ثاقبفر، کاوه بیات، احمد اشرف، حسین بشیریه، جهانگیر معینی و دیگران. از آن پس، پیگیر دیگر آثار استاد بودم و از سال ۱۳۸۹، فرصت شاگردی ایشان را در دانشگاه تهران یافتم و همچنان خود را دانشجوی ایشان میدانم.
دکتر احمدی، از شمار معدود اساتید علوم اجتماعی و سیاسی حاضر در دانشگاههای کشور است که بهدرستی علم را در خدمت توضیح وجوهی از تاریخ و تحولات اجتماعی-سیاسی ایران میگیرد و همچنانکه خود بارها و آشکارا تصریح کرده، منتقد رسم ناخجستهٔ تعمیم بیجا و بیارتباط و غیرتاریخی نظریههای علوم اجتماعی بر وضعیت ایران و بیالتفاتی به واقعیات تاریخی ایران است. سالهاست که عدهای در فضای روشنفکری و سپس فضای دانشگاهی ایران، نظریه یا شبهنظریهای ــ نویافته یا بر حسب مُد روز ــ را که در جامعهای دیگر، بر پایهٔ شواهد تجربی متفاوت یا حتی در فقدان پشتوانهٔ تجربی و صرفا در خدمت مبارزهٔ سیاسی طرح گردیده، عَلَم میکنند و همچون برهانی قاطع و مدرکی انکارناپذیر بر وضعیت ایران اطلاق کرده و بدینترتیب مدعی حقیقت میشوند. نمونههایی از این دست کم نیستند. از شبهنظریهپردازانی که کشور و ایدهٔ ایران را «تصوّر و خیالی» محصولِ «ساختوسازِ» عصر رضاشاهی معرفی کرده و به خیال خود خط بطلانی بر افکار ایرانگرایان کشیدهاند، تا کسانی که رویدادهای تاریخی ایران همچون جنبش ملّی مشروطهخواهی ایرانیان را از محتوای تاریخی تهی کرده و صحنهٔ نمایشی از آن میسازند برای مبارزهٔ ایدئولوژیکی روز. در این کوششهای بیپایه، علوم اجتماعی به صرف لفاظی و کاربرد واژههای شیک و شبهعلمی برای شعارهای ـ بهلحاظ تاریخی و علمی ــ توخالی و ابزاری برای کنش سیاسی فروکاسته میشود. دکتر حمید احمدی از شمار صاحبنظرانی است که سالهاست آگاهانه در مسیر مقابل این «ایدئولوژی جامعهشناسانه»[!]حرکت میکند و با دیدگاهی نقادانه نسبت به مخاطرات این دیدگاههای ضدتاریخی و تالیهای ضدایرانی آن، بر مطالعهٔ پدیدهها و تحولات سیاسی-اجتماعی ایران از منظر جامعهشناسی تاریخی ایران و بر پایهٔ شواهد تاریخی ایران تأکید میکند. ثمرهٔ سالها پژوهش و آموزش دکتر احمدی بر پایهٔ این رویکرد، انتشار شمار فراوانی کتاب و مقاله و ترجمه در زمینههای هویّت ملّی و تاریخ آگاهی ملّی در ایران، جریانها و ایدئولوژیهای ایرانستیز و قومگرا، تحولات سیاسی-اجتماعی معاصر ایران، تحولات خاورمیانه به عنوان محیط سیاسی-جغرافیایی پیرامون ایران، و جز آن، و همچنین پرورش شاگردان و پژوهشگرانی ایراناندیش بوده است.
(کانال تلگرامی ایران دل، بهزاد عطاران)
۲ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
مطلب کامل را اینجا بخوانید.
https://telegra.ph/%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C-05-23
Telegraph
ایستاده بر مدار ایراناندیشی
ایستاده بر مدار ایراناندیشی بهزاد عطارزادهMay 22, 2025 نخستین بار که با نام استاد گرانقدر دکتر حمید احمدی آشنا شدم، با خواندن مقالاتی از ایشان دربارهٔ زمینههای سیاسی و فکری جریانهای ایرانستیز مانند پانترکیسم بود. بعد از آن کتاب ایران، هویت، ملیّت و قومیت…
پاینده ایران
🔸در میان انبوه یافتههای حیرتانگیز محوطهی باستانی شهر سوخته در استان سیستان و بلوچستان، کشفی وجود دارد که جنبهای کمتر شناختهشده اما بسیار مهم از زندگی مردمان این تمدن را نمایان میسازد: بازیای باستانی شبیه «تختهنرد» یا «ماروپله»که از آن بهعنوان یکی از قدیمیترین نمونههای بازیهای رومیزی جهان یاد میشود.
این بازی که ساختاری سنگی و طراحی منظم دارد، شباهتهایی با شطرنج، تختهنرد و دیگر بازیهای تفکرمحور دارد. قدمت آن به حدود ۴۵۰۰ سال پیش بازمیگردد؛ به دوران مفرغ، در حدود ۲۶۰۰ سال پیش از میلاد. صفحهی بازی از سنگ تراش خورده ساخته شده و در کنار آن، مهرههایی کوچک و رنگی کشف شدهاند که احتمالاً نشانگر بازیکنان یا ابزار حرکت بودهاند.
صفحهی بازی دارای حفرهها یا خانههایی بهصورت منظم است و به نظر میرسد برای بازیای دو نفره با هدف حرکت مهرهها یا تقابل ذهنی طراحی شده بوده است. برخی پژوهشگران آن را با «بازی سلطنتی اور» در بینالنهرین مقایسه میکنند؛ بازیای که از دیگر نمونههای کهن بازیهای رومیزی در جهان باستان است.
اهمیت کشف این بازی صرفاً در قدمت آن خلاصه نمیشود. این بازی نمادی از پیچیدگی فرهنگی و پیشرفت فکری ساکنان شهر سوخته است. مردمانی که نه تنها در زمینههایی چون پزشکی، صنعت و معماری پیشرو بودند، بلکه به سرگرمیهای ذهنی، آموزش راهبردی و شاید آیینهای نمادین نیز توجه داشتهاند.
رسانههای بینالمللی همچون نشنال جئوگرافیک این کشف را نمودی از نبوغ تمدنهای ایرانی دانسته و آن را در شمار دستاوردهای تمدنی تأثیرگذار در تاریخ بشر قرار دادهاند. این بازی، امروز نه فقط یک شیء باستانی، بلکه یادآور بازی و اندیشه در دل یکی از کهنترین تمدنهای جهان است.
(از کانال تلگرامی سهند ایرانمهر)
ویدیو:
از صفحه اینستاگرام صدای میراث (برگرفته از نشنال جئوگرافی)
#ایران
۲ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
🔸در میان انبوه یافتههای حیرتانگیز محوطهی باستانی شهر سوخته در استان سیستان و بلوچستان، کشفی وجود دارد که جنبهای کمتر شناختهشده اما بسیار مهم از زندگی مردمان این تمدن را نمایان میسازد: بازیای باستانی شبیه «تختهنرد» یا «ماروپله»که از آن بهعنوان یکی از قدیمیترین نمونههای بازیهای رومیزی جهان یاد میشود.
این بازی که ساختاری سنگی و طراحی منظم دارد، شباهتهایی با شطرنج، تختهنرد و دیگر بازیهای تفکرمحور دارد. قدمت آن به حدود ۴۵۰۰ سال پیش بازمیگردد؛ به دوران مفرغ، در حدود ۲۶۰۰ سال پیش از میلاد. صفحهی بازی از سنگ تراش خورده ساخته شده و در کنار آن، مهرههایی کوچک و رنگی کشف شدهاند که احتمالاً نشانگر بازیکنان یا ابزار حرکت بودهاند.
صفحهی بازی دارای حفرهها یا خانههایی بهصورت منظم است و به نظر میرسد برای بازیای دو نفره با هدف حرکت مهرهها یا تقابل ذهنی طراحی شده بوده است. برخی پژوهشگران آن را با «بازی سلطنتی اور» در بینالنهرین مقایسه میکنند؛ بازیای که از دیگر نمونههای کهن بازیهای رومیزی در جهان باستان است.
اهمیت کشف این بازی صرفاً در قدمت آن خلاصه نمیشود. این بازی نمادی از پیچیدگی فرهنگی و پیشرفت فکری ساکنان شهر سوخته است. مردمانی که نه تنها در زمینههایی چون پزشکی، صنعت و معماری پیشرو بودند، بلکه به سرگرمیهای ذهنی، آموزش راهبردی و شاید آیینهای نمادین نیز توجه داشتهاند.
رسانههای بینالمللی همچون نشنال جئوگرافیک این کشف را نمودی از نبوغ تمدنهای ایرانی دانسته و آن را در شمار دستاوردهای تمدنی تأثیرگذار در تاریخ بشر قرار دادهاند. این بازی، امروز نه فقط یک شیء باستانی، بلکه یادآور بازی و اندیشه در دل یکی از کهنترین تمدنهای جهان است.
(از کانال تلگرامی سهند ایرانمهر)
ویدیو:
از صفحه اینستاگرام صدای میراث (برگرفته از نشنال جئوگرافی)
#ایران
۲ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
.
«روزها گر رفت گو رو باک نیست، تو بمان ای آنکه جز تو پاک نیست!»
دیدار #نگینه_امانقلووا از میراث سترگ پارسه و تخت جمشید که با ارتعاش و ترنم صدای او در فضای باشکوه تخت جمشید همراه شد و گستردگی ایران فرهنگی را به ما نمایاند. / از کانال تلگرامی تحلیل و رصد، غ. علیزاده)
#ایران
۲ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
.
«روزها گر رفت گو رو باک نیست، تو بمان ای آنکه جز تو پاک نیست!»
دیدار #نگینه_امانقلووا از میراث سترگ پارسه و تخت جمشید که با ارتعاش و ترنم صدای او در فضای باشکوه تخت جمشید همراه شد و گستردگی ایران فرهنگی را به ما نمایاند. / از کانال تلگرامی تحلیل و رصد، غ. علیزاده)
#ایران
۲ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
شب حمید احمدی
هشتصد و پنجاه و دومین شب از شبهای مجلۀ بخارا به بزرگداشت دکتر حمید احمدی اختصاص یافته است. این نشست در ساعت پنج بعدازظهر یکشنبه چهارم خردادماه ۱۴۰۴ با سخنرانی گارنیک آساطریان، علیاشرف صادقی، سعیده لطفیان، روزبه زرینکوب، نسرین مصفا، احمد بستانی و علی دهباشی در تالار فردوسی خانۀ اندیشمندان علوم انسانی برگزار میشود.
حمید احمدی در آموزش پژوهشهای علمی مربوط به هویت و ملیت ایرانی و گسترش حس میهنپرستی در میان دانشجویان رشتههای علوم انسانی و اجتماعی در چند دهۀ اخیر مؤثر بوده است. او که متولد مشهد و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران است، در دهۀ ۱۳۶۰ به مدت یک دهه همزمان با تحصیل علوم سیاسی به ترجمه و تألیف کتاب در زمینۀ خاورمیانه و ایران مشغول بود. مجموعۀ سه جلدی موسوم به «سهگانههای خاورمیانهشناسی» چاپ نشر نی و مجموعۀ چهار جلدی تألیف و ترجمه در بارۀ بنیادگرایی اسلامی معاصر از جمله پژوهشهای او در این رابطه است.
با این همه، حمید احمدی دورۀ دکتری خود را در خارج از کشور که همزمان با پایان جنگ سرد و آغاز دور تازهای از تهدیدات و چالشهای فراروی ایران و هویت و ملیت آن بود، به حوزۀ ایرانشناسی سیاسی، بویژه مباحث مربوط به هویت و همبستگی ملی و چالشهای فراروی آن تغییر گرایش داد و کتابها و مقالات متعددی به زبان فارسی و انگلیسی در این رابطه منتشر کرد. دو کتاب «بنیادهای هویت ملی ایرانی» و «قومیت و قومگرایی در ایران» و کتاب «هویت ایرانی» احمد اشرف که بارها به چاپ رسیدهاند از زمرۀ تألیفها و ترجمههای او هستند.
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی: خیابان نجاتالهی (ویلا)، چهارراه ورشو، تالار فردوسی
#ایران
#ملیگرایی_ایرانی
۲ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
شب حمید احمدی
هشتصد و پنجاه و دومین شب از شبهای مجلۀ بخارا به بزرگداشت دکتر حمید احمدی اختصاص یافته است. این نشست در ساعت پنج بعدازظهر یکشنبه چهارم خردادماه ۱۴۰۴ با سخنرانی گارنیک آساطریان، علیاشرف صادقی، سعیده لطفیان، روزبه زرینکوب، نسرین مصفا، احمد بستانی و علی دهباشی در تالار فردوسی خانۀ اندیشمندان علوم انسانی برگزار میشود.
حمید احمدی در آموزش پژوهشهای علمی مربوط به هویت و ملیت ایرانی و گسترش حس میهنپرستی در میان دانشجویان رشتههای علوم انسانی و اجتماعی در چند دهۀ اخیر مؤثر بوده است. او که متولد مشهد و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران است، در دهۀ ۱۳۶۰ به مدت یک دهه همزمان با تحصیل علوم سیاسی به ترجمه و تألیف کتاب در زمینۀ خاورمیانه و ایران مشغول بود. مجموعۀ سه جلدی موسوم به «سهگانههای خاورمیانهشناسی» چاپ نشر نی و مجموعۀ چهار جلدی تألیف و ترجمه در بارۀ بنیادگرایی اسلامی معاصر از جمله پژوهشهای او در این رابطه است.
با این همه، حمید احمدی دورۀ دکتری خود را در خارج از کشور که همزمان با پایان جنگ سرد و آغاز دور تازهای از تهدیدات و چالشهای فراروی ایران و هویت و ملیت آن بود، به حوزۀ ایرانشناسی سیاسی، بویژه مباحث مربوط به هویت و همبستگی ملی و چالشهای فراروی آن تغییر گرایش داد و کتابها و مقالات متعددی به زبان فارسی و انگلیسی در این رابطه منتشر کرد. دو کتاب «بنیادهای هویت ملی ایرانی» و «قومیت و قومگرایی در ایران» و کتاب «هویت ایرانی» احمد اشرف که بارها به چاپ رسیدهاند از زمرۀ تألیفها و ترجمههای او هستند.
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی: خیابان نجاتالهی (ویلا)، چهارراه ورشو، تالار فردوسی
#ایران
#ملیگرایی_ایرانی
۲ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
سوم خرداد، روز آزاد شدن خرمشهر را گرامی میداریم.
در چنین روزی، در سوم خرداد ۱۳۶۱ خورشیدی، شهر خرمشهر پس از ۵۷۶ روز اشغال آزاد شد.
یاد تمام جانباختگان جاویدنام راه میهن در جنگ ۸ ساله، به ویژه در حماسه آزادسازی خرمشهر گرامی باد.
آزادسازی خرمشهر نشانه مقاومت مردم ایران در برابر استکبار جهانی بود.
۳ خرداد ۱۴۰۴
#ایران
#خرمشهر
@paniranist_party
سوم خرداد، روز آزاد شدن خرمشهر را گرامی میداریم.
در چنین روزی، در سوم خرداد ۱۳۶۱ خورشیدی، شهر خرمشهر پس از ۵۷۶ روز اشغال آزاد شد.
یاد تمام جانباختگان جاویدنام راه میهن در جنگ ۸ ساله، به ویژه در حماسه آزادسازی خرمشهر گرامی باد.
آزادسازی خرمشهر نشانه مقاومت مردم ایران در برابر استکبار جهانی بود.
۳ خرداد ۱۴۰۴
#ایران
#خرمشهر
@paniranist_party
پاینده ایران
سوم خرداد روز آزادسازی خرمشهر و روز ملی دفاع از تمامیت ارضی ایران گرامی باد
ضرورتِ تدوینِ نظریۀ بقای ایران
«در بیان چیستی و ماهیتِ ایران، من همیشه روی این مسئله تأکید داشتم که ایران یک مفهوم است. مفهومی که آبستنِ مفاهیم دیگر است. بنابراین ایران یک نام خاصِ صرفاً جغرافیایی نیست و در طی تاریخ، مفاهیمی وارد آن شده است.
هنگامی که از عبارت « ما ایرانیها» صحبت به میان آید، یعنی «ملت ایران». پس ملت هممفهومِ ایران است. همانطور که دولتِ ایران هم جزئی از خود مفهومِ ایران بود.
هنگامیکه ابنمقفع در ۱۲۰ هجری، کتابِ نامه تنسر را از پهلوی ترجمه میکند، در آغازش از «ایرانشهر» صحبت میکند. یعنی من دارم در مورد یک واقعیتی صحبت میکنم که از جهانِ باستان پایهگذاری شده و وقتی من میگویم ایرانشهر، یعنی ملت ایران یعنی سرزمین ایران، یعنی دولت ایران.
«ایران» به بیان کارل اشمیت در رسالۀ الهیاتِ سیاسی، یک کلمه Pregnant است، یعنی آبستنِ مفاهیمِ بسیار دیگری است. مضمونِ «ملت» و «وحدت ملی» داخلِ مفهومِ ایران بود، بنابراین ما همانند اروپاییها به مفاهیم جدید برای ملتسازی نیازی نداشتیم.
موضوعِ تنوع در ایران، مسئلۀ گستردگی جغرافیایی آن و قبض و بسط جغرافیا و بسیاری دیگر از مسائل، همگی نیازمند دقت نظر و نظریه است. ما نیازمندِ یک نظریۀ بقای کشور ایران هستیم. زیرا تا زمانی که این مسائل را به صورت تئوریک نفهمیم، تداومِ بقایمان به مخاطره میافتد. این در حالی است که تئوریهای معارضِ اندیشۀ بقای سرزمینی ما، همانطور که از نامش پیدا است، «نظریه» هستند و یا خود را به نظریه تبدیل کردهاند.
نظریهسازی از سرمایهای که موجبِ بقای ما شده در جهانی که نظریههای پُست مدرن و... وجود دارند، بسیار ضروری است، زیرا تا وقتی که از «سرمایه» به «نظریه» تبدیل نشود، بنیانهای معنوی بقای کشور تهدید خواهند شد و اگر به این مرحله برسیم، در آن صورت تهدید بنیانهای مادی خیلی آسان خواهد بود.
من سعی کردهام در برخی از آثارم بنیانهای این نظریه را تدوین کنم و اصولی برای آن تنظیم کنم تا مقدمهای بر اندیشیدن درونِ ایرانشهر به شمار بیاید.»
(جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران)
#خرمشهر
۳ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
سوم خرداد روز آزادسازی خرمشهر و روز ملی دفاع از تمامیت ارضی ایران گرامی باد
ضرورتِ تدوینِ نظریۀ بقای ایران
«در بیان چیستی و ماهیتِ ایران، من همیشه روی این مسئله تأکید داشتم که ایران یک مفهوم است. مفهومی که آبستنِ مفاهیم دیگر است. بنابراین ایران یک نام خاصِ صرفاً جغرافیایی نیست و در طی تاریخ، مفاهیمی وارد آن شده است.
هنگامی که از عبارت « ما ایرانیها» صحبت به میان آید، یعنی «ملت ایران». پس ملت هممفهومِ ایران است. همانطور که دولتِ ایران هم جزئی از خود مفهومِ ایران بود.
هنگامیکه ابنمقفع در ۱۲۰ هجری، کتابِ نامه تنسر را از پهلوی ترجمه میکند، در آغازش از «ایرانشهر» صحبت میکند. یعنی من دارم در مورد یک واقعیتی صحبت میکنم که از جهانِ باستان پایهگذاری شده و وقتی من میگویم ایرانشهر، یعنی ملت ایران یعنی سرزمین ایران، یعنی دولت ایران.
«ایران» به بیان کارل اشمیت در رسالۀ الهیاتِ سیاسی، یک کلمه Pregnant است، یعنی آبستنِ مفاهیمِ بسیار دیگری است. مضمونِ «ملت» و «وحدت ملی» داخلِ مفهومِ ایران بود، بنابراین ما همانند اروپاییها به مفاهیم جدید برای ملتسازی نیازی نداشتیم.
موضوعِ تنوع در ایران، مسئلۀ گستردگی جغرافیایی آن و قبض و بسط جغرافیا و بسیاری دیگر از مسائل، همگی نیازمند دقت نظر و نظریه است. ما نیازمندِ یک نظریۀ بقای کشور ایران هستیم. زیرا تا زمانی که این مسائل را به صورت تئوریک نفهمیم، تداومِ بقایمان به مخاطره میافتد. این در حالی است که تئوریهای معارضِ اندیشۀ بقای سرزمینی ما، همانطور که از نامش پیدا است، «نظریه» هستند و یا خود را به نظریه تبدیل کردهاند.
نظریهسازی از سرمایهای که موجبِ بقای ما شده در جهانی که نظریههای پُست مدرن و... وجود دارند، بسیار ضروری است، زیرا تا وقتی که از «سرمایه» به «نظریه» تبدیل نشود، بنیانهای معنوی بقای کشور تهدید خواهند شد و اگر به این مرحله برسیم، در آن صورت تهدید بنیانهای مادی خیلی آسان خواهد بود.
من سعی کردهام در برخی از آثارم بنیانهای این نظریه را تدوین کنم و اصولی برای آن تنظیم کنم تا مقدمهای بر اندیشیدن درونِ ایرانشهر به شمار بیاید.»
(جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران)
#خرمشهر
۳ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
«یاد شهیدان هوانیروز ارتش ایران در آزادسازی خرمشهر را گرامی میداریم»
ویدئو: انهدام مواضع دشمن بعثی توسط هلیکوپتر کبرا هوانیروز ارتش با موشک هوا-به-زمین ماوریک به خلبانی شهید نصرالله تفضلی و شهید نصیر رادفر (شهادت:اردیبهشت ۱۳۶۱-خرمشهر)
#خرمشهر
#هوانیروز
۳ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
«یاد شهیدان هوانیروز ارتش ایران در آزادسازی خرمشهر را گرامی میداریم»
ویدئو: انهدام مواضع دشمن بعثی توسط هلیکوپتر کبرا هوانیروز ارتش با موشک هوا-به-زمین ماوریک به خلبانی شهید نصرالله تفضلی و شهید نصیر رادفر (شهادت:اردیبهشت ۱۳۶۱-خرمشهر)
#خرمشهر
#هوانیروز
۳ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
«به شهر ۳۷ میلیونی خرمشهر خوش آمدید"
سوم خرداد ماه سالروز آزادی خرمشهر قهرمان فرخنده باد.
به قول شهید جهان آرا "بهنگام ورود به خرمشهر وضو بگیرید زیرا هر وجب این خاک به خون شهیدی آغشته است".
برای آزادی خرمشهر، دلاوران ایثارگری از جای جای ایرانزمین آمدند و با خون پاک ایرانیشان، مالکیت با خون بر جای جای ایران را برای چندین هزار بار ثابت کردند و نشان دادند که وجب به وجب ایرانشهر تاریخی در مالکیت مشاع همه ایرانیان است و هیچ فرد و قوم و قبیلهای حق ندارد و نمیتواند ادعای مالکیت اختصاصی دارودسته و قوم و قبیله خودش را بر زیستگاه امروزیش داشته باشد. و چنین اندیشهها و عملکردهایی بیان خیانت آشکار به مالکیت مشاع و تاریخی همهی ایرانیان است و به هیچ روی در قاموس جامعه و ملت یگانه و تاریخی ایران اثر و نشانی از آن نبوده و نخواهد بود.
اگر امروزه در دورتادور ایران کنونی سرزمینهای جداشدهای از ایرانشهر بزرگ و تاریخی میبینیم که انبوهی از ایرانیان را در قالب کشورها و مرزهایی جدا از ایران کنونی به ثبت ستمکارانه و جنایت بار بینالمللی رساندهاند حتی یک وجب از آن سرزمین ها به خواست و تلاش مردمان ساکن آنها جدا نشدهاند و تماما سرزمین های اشغالی توسط بیگانگان و استعمارگران رنگارنگ هستند و به همین دلیل در تمامی آن سرزمین ها مزدورانی بیگانهپرست به نحوی و با صورتهای ظاهری متفاوت حاکم گردیدهاند که در دو نکته با هم مشترکند، یکی ضدیت قطعی با ملت تاریخی ایران و زدودن خائنانه تاریخ واقعی و پیوستگی آن مردمان به غارترفته با ایرانشهر تاریخی؛ و دیگری ضدیت آشکار با فرهنگ انسانساز ملت تاریخی و بزرگ ایران و تلاش برای زدودن همه اثار ایرانیگری و جعل تاریخهایی که هرگز نبودهاند و از جمله هر دزد و راهزن و به قول معروف جانی و قطاعالطریقی را به عنوان قهرمان و مبارز ملی!؟! قلابی برای خودشان جا زدهاند ..
بهرحال و در یک کلام مالکیت وجب به وجب ایرانشهر تاریخی با خون همه اقوام و مردمان ایرانی در درازای تاریخ حفظ شده و مالکیتی مشاع و از آن همه ملت بزرگ ایران است و کسان یا مزدورانی بنام نمایندگی دروغین از سکنه کنونی هیچ بخشی از آنها نمیتوانند و حق ندارند مالکیت آن بخشی را که امروزه در آن زندگی می کنند ملک طلق خود بدانند.
با درود به روانهای تابناک همه شهدای ایران و بویژه شهدا و آزادگان و جانبازان دوران دفاع مقدس ملت بزرگ ایران و آزادی خرمشهر قهرمان.
پاینده ایران
سرور دکتر سهراب اعظم زنگنه
#خرمشهر
۳ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
«به شهر ۳۷ میلیونی خرمشهر خوش آمدید"
سوم خرداد ماه سالروز آزادی خرمشهر قهرمان فرخنده باد.
به قول شهید جهان آرا "بهنگام ورود به خرمشهر وضو بگیرید زیرا هر وجب این خاک به خون شهیدی آغشته است".
برای آزادی خرمشهر، دلاوران ایثارگری از جای جای ایرانزمین آمدند و با خون پاک ایرانیشان، مالکیت با خون بر جای جای ایران را برای چندین هزار بار ثابت کردند و نشان دادند که وجب به وجب ایرانشهر تاریخی در مالکیت مشاع همه ایرانیان است و هیچ فرد و قوم و قبیلهای حق ندارد و نمیتواند ادعای مالکیت اختصاصی دارودسته و قوم و قبیله خودش را بر زیستگاه امروزیش داشته باشد. و چنین اندیشهها و عملکردهایی بیان خیانت آشکار به مالکیت مشاع و تاریخی همهی ایرانیان است و به هیچ روی در قاموس جامعه و ملت یگانه و تاریخی ایران اثر و نشانی از آن نبوده و نخواهد بود.
اگر امروزه در دورتادور ایران کنونی سرزمینهای جداشدهای از ایرانشهر بزرگ و تاریخی میبینیم که انبوهی از ایرانیان را در قالب کشورها و مرزهایی جدا از ایران کنونی به ثبت ستمکارانه و جنایت بار بینالمللی رساندهاند حتی یک وجب از آن سرزمین ها به خواست و تلاش مردمان ساکن آنها جدا نشدهاند و تماما سرزمین های اشغالی توسط بیگانگان و استعمارگران رنگارنگ هستند و به همین دلیل در تمامی آن سرزمین ها مزدورانی بیگانهپرست به نحوی و با صورتهای ظاهری متفاوت حاکم گردیدهاند که در دو نکته با هم مشترکند، یکی ضدیت قطعی با ملت تاریخی ایران و زدودن خائنانه تاریخ واقعی و پیوستگی آن مردمان به غارترفته با ایرانشهر تاریخی؛ و دیگری ضدیت آشکار با فرهنگ انسانساز ملت تاریخی و بزرگ ایران و تلاش برای زدودن همه اثار ایرانیگری و جعل تاریخهایی که هرگز نبودهاند و از جمله هر دزد و راهزن و به قول معروف جانی و قطاعالطریقی را به عنوان قهرمان و مبارز ملی!؟! قلابی برای خودشان جا زدهاند ..
بهرحال و در یک کلام مالکیت وجب به وجب ایرانشهر تاریخی با خون همه اقوام و مردمان ایرانی در درازای تاریخ حفظ شده و مالکیتی مشاع و از آن همه ملت بزرگ ایران است و کسان یا مزدورانی بنام نمایندگی دروغین از سکنه کنونی هیچ بخشی از آنها نمیتوانند و حق ندارند مالکیت آن بخشی را که امروزه در آن زندگی می کنند ملک طلق خود بدانند.
با درود به روانهای تابناک همه شهدای ایران و بویژه شهدا و آزادگان و جانبازان دوران دفاع مقدس ملت بزرگ ایران و آزادی خرمشهر قهرمان.
پاینده ایران
سرور دکتر سهراب اعظم زنگنه
#خرمشهر
۳ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
عشقبازی با بوی خرّمشهر در ارومیه
«از ساعت ۱۰ صبح چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ «تالار وحدت ارومیه» میزبان بیشاز هزار تن از عاشقان ایران بود. این گردهمایی با سرنویس «ارومیه و حماسۀ آزادسازی خرمشهر» و با سخنرانیِ: «ایاد بهرامزاده» (از فرماندهان مقاومت خرمشهر): خاطراتی از همرزمان آذربایجانی در حماسۀ خرمشهر؛ «محمدرضا محمدقلیزاد» (از رزمندگان دفاع مقدس): روایت هدیۀ تاریخی ارومیهایها به خرمشهر؛ «بیتالله جعفری» (شاعر): آزادسازی خرمشهر در اشعار شاعران آذربایجانی؛ «میرقاسم میرزاده» (از رزمندگان دفاع مقدس): نقش شهید باکری در حماسۀ آزادسازی خرمشهر؛ «احمد کاظمی» (استاد دانشگاه): پاسداشت تمامیت ارضی ایران؛ دیروز، امروز و فردا و نیز با اجرای افتخاری «سعید سلیمانپور» شاعر و نویسندۀ اُرموی انجام شد.
همانگونه که از دیگر جملۀ درج شده در آگهیِ همگانی این بزرگداشت ملّی (به خرّمشهر خوش آمدید. جمعیت ۹۰ میلیون نفر) پیداست، اقشار گوناگونی آمده بودند که هرگز در تفاوتِ آیین و مذهب و شهر و دیار و لهجه و زبان و رنگ و قوم و قبیله و عشیره گرفتار نیامده و تنها برای یک نام و یک عشق و یک آب و یک خاک، گرد هم آمدند و «سرود حماسیِ فتح» را برای «ایران» و «پارۀ تن ایران» خواندند:
«خرمشهر آزاد شد».
عاشقانی که آمده بودند برای عشقبازی با بوی نابِ خاکِ خرمشهر؛ خاکی که هنوز از خون پاک شهدا و جانبازان ۸ سال دفاع مقدس مرطوب است. عاشقانی که باری دیگر به آن دیوارنویسِ عراقی که روی دیوار خیابان دلگشای خرمشهر نوشته بود: «جئنا لنبقی» (آمدهایم که بمانیم)، پاسخی تاریخی را از خیابان درستکار ارومیه تکرار کردند: «آمدیم؛ نبودید»!
آری! ارومیه با لهجۀ آذری و کُردی خود و از بُنِ جان به پیشواز خرمشهر رفت و خرمشهر با لهجۀ عربی خود، ارومیه را در آغوش کشید. آغوشی به گرمای خوزستان و طراوتِ بهاری آذربایجان.
میهمانان و سخنرانان و همه و همه در این گردهمایی ملی، با لهجههای گوناگون خود، اما زیر چترِ امن زبان فارسی و به «زبان ملّی فارسی» پیوند خورده و توانستند تجلّی همبستگی ملی و مفهوم دقیق «ملّت بودن» را در برگی از کتاب تاریخ ملّی ایران در ارومیه به نام خود ثبت کنند. درست مثل آن سه شهید نازنینی که برای پیشگیری از افتادنِ پیکر بیجان دختر ایرانی به دستِ عراقیها جانسپاری کردند. هرکدام زادۀ شهری از شهرهای ایرانزمین بودند. کسی هم نپرسید آن دختر برای کدام شهر است و به چه زبان یا لجههای سخن میگفته! چراکه همه او را «ناموس ایران» میدانستند.
همایش آزادسازی خرمشهر بود و زبانزد یکایکِ حاضران چیزی نبود جز اینکه: «به خرمشهر خوش آمدید؛ جمعیت ۹۰ میلیون نفر».
باری، این گردهمآیی ملّی، هدیهای از مردم ارومیه به مردم خرمشهر بود. تا باری دیگر اثبات شود که منِ آذری و منِ خرمشهری و منِ... بدونِ «مای ایرانی» هیچ معنا و هویتی ندارد، مگر در قالبِ «مای ایرانی» که همان «ملتِ بزرگ ایران» است.
نگارندۀ این سطور، خود را از تبریز به ارومیه رسانده بود تا در این جشن ملّی شرکت کرده و حکایت عشق آذریها به ایران را روایت کند؛ روایت کند از گفتوگوی خود با همان پیرِ تبریزی که از «محلۀ کوچهباغ تبریز» تا خرمشهر رفت و برای دفاع از تمامیت ارضی ایران، قهرمانانه پا به میدانِ رزم گذاشت. پیری که باعشق به میهن، از منزل به جبهه رفت و با «موجِ خمپارهای» در سر، از جبهه به منزلش بازگشت. (این داستان واقعیست) آری! او آمد و پسرش عازم شد؛ پیکرِ مطهر پسر، مفقود شده؛ اما پدر سالهاست که منتظرِ آمدنش نشسته! و در تمام این سالها، اجازۀ تعویضِ قفلِ زنگزدۀ درب منزلش را به کسی نداده است. او هر روز جملهای را تکرار میکند: «پسرم فقط کلیدِ همین قفل را دارد؛ دوست ندارم وقتی به منزل بازگشت، پشتِ در بماند»!
کوتاه سخن اینکه، همۀ اینها یعنی شکوه و عظمتِ «ملت ایران». یعنی ایرانِ نازنین علیرغم رنجهای بزرگِ خود، گنجِ بزرگتری داشته و دارد و خواهد داشت. نام این گنج بزرگ، «ملّت ایران» است. مفهوم این «گنج ملّی» یعنی: ملت ایران، ملت بوده و ملت هست و ملت هم خواهد ماند. درست مثل خرمشهر که خاکِ ایران بوده و خاک ایران هست و خاکِ ایران هم خواهد ماند.
پاینده ایران...»
(نیما عظیمی)
#خرمشهر
۳ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
عشقبازی با بوی خرّمشهر در ارومیه
«از ساعت ۱۰ صبح چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ «تالار وحدت ارومیه» میزبان بیشاز هزار تن از عاشقان ایران بود. این گردهمایی با سرنویس «ارومیه و حماسۀ آزادسازی خرمشهر» و با سخنرانیِ: «ایاد بهرامزاده» (از فرماندهان مقاومت خرمشهر): خاطراتی از همرزمان آذربایجانی در حماسۀ خرمشهر؛ «محمدرضا محمدقلیزاد» (از رزمندگان دفاع مقدس): روایت هدیۀ تاریخی ارومیهایها به خرمشهر؛ «بیتالله جعفری» (شاعر): آزادسازی خرمشهر در اشعار شاعران آذربایجانی؛ «میرقاسم میرزاده» (از رزمندگان دفاع مقدس): نقش شهید باکری در حماسۀ آزادسازی خرمشهر؛ «احمد کاظمی» (استاد دانشگاه): پاسداشت تمامیت ارضی ایران؛ دیروز، امروز و فردا و نیز با اجرای افتخاری «سعید سلیمانپور» شاعر و نویسندۀ اُرموی انجام شد.
همانگونه که از دیگر جملۀ درج شده در آگهیِ همگانی این بزرگداشت ملّی (به خرّمشهر خوش آمدید. جمعیت ۹۰ میلیون نفر) پیداست، اقشار گوناگونی آمده بودند که هرگز در تفاوتِ آیین و مذهب و شهر و دیار و لهجه و زبان و رنگ و قوم و قبیله و عشیره گرفتار نیامده و تنها برای یک نام و یک عشق و یک آب و یک خاک، گرد هم آمدند و «سرود حماسیِ فتح» را برای «ایران» و «پارۀ تن ایران» خواندند:
«خرمشهر آزاد شد».
عاشقانی که آمده بودند برای عشقبازی با بوی نابِ خاکِ خرمشهر؛ خاکی که هنوز از خون پاک شهدا و جانبازان ۸ سال دفاع مقدس مرطوب است. عاشقانی که باری دیگر به آن دیوارنویسِ عراقی که روی دیوار خیابان دلگشای خرمشهر نوشته بود: «جئنا لنبقی» (آمدهایم که بمانیم)، پاسخی تاریخی را از خیابان درستکار ارومیه تکرار کردند: «آمدیم؛ نبودید»!
آری! ارومیه با لهجۀ آذری و کُردی خود و از بُنِ جان به پیشواز خرمشهر رفت و خرمشهر با لهجۀ عربی خود، ارومیه را در آغوش کشید. آغوشی به گرمای خوزستان و طراوتِ بهاری آذربایجان.
میهمانان و سخنرانان و همه و همه در این گردهمایی ملی، با لهجههای گوناگون خود، اما زیر چترِ امن زبان فارسی و به «زبان ملّی فارسی» پیوند خورده و توانستند تجلّی همبستگی ملی و مفهوم دقیق «ملّت بودن» را در برگی از کتاب تاریخ ملّی ایران در ارومیه به نام خود ثبت کنند. درست مثل آن سه شهید نازنینی که برای پیشگیری از افتادنِ پیکر بیجان دختر ایرانی به دستِ عراقیها جانسپاری کردند. هرکدام زادۀ شهری از شهرهای ایرانزمین بودند. کسی هم نپرسید آن دختر برای کدام شهر است و به چه زبان یا لجههای سخن میگفته! چراکه همه او را «ناموس ایران» میدانستند.
همایش آزادسازی خرمشهر بود و زبانزد یکایکِ حاضران چیزی نبود جز اینکه: «به خرمشهر خوش آمدید؛ جمعیت ۹۰ میلیون نفر».
باری، این گردهمآیی ملّی، هدیهای از مردم ارومیه به مردم خرمشهر بود. تا باری دیگر اثبات شود که منِ آذری و منِ خرمشهری و منِ... بدونِ «مای ایرانی» هیچ معنا و هویتی ندارد، مگر در قالبِ «مای ایرانی» که همان «ملتِ بزرگ ایران» است.
نگارندۀ این سطور، خود را از تبریز به ارومیه رسانده بود تا در این جشن ملّی شرکت کرده و حکایت عشق آذریها به ایران را روایت کند؛ روایت کند از گفتوگوی خود با همان پیرِ تبریزی که از «محلۀ کوچهباغ تبریز» تا خرمشهر رفت و برای دفاع از تمامیت ارضی ایران، قهرمانانه پا به میدانِ رزم گذاشت. پیری که باعشق به میهن، از منزل به جبهه رفت و با «موجِ خمپارهای» در سر، از جبهه به منزلش بازگشت. (این داستان واقعیست) آری! او آمد و پسرش عازم شد؛ پیکرِ مطهر پسر، مفقود شده؛ اما پدر سالهاست که منتظرِ آمدنش نشسته! و در تمام این سالها، اجازۀ تعویضِ قفلِ زنگزدۀ درب منزلش را به کسی نداده است. او هر روز جملهای را تکرار میکند: «پسرم فقط کلیدِ همین قفل را دارد؛ دوست ندارم وقتی به منزل بازگشت، پشتِ در بماند»!
کوتاه سخن اینکه، همۀ اینها یعنی شکوه و عظمتِ «ملت ایران». یعنی ایرانِ نازنین علیرغم رنجهای بزرگِ خود، گنجِ بزرگتری داشته و دارد و خواهد داشت. نام این گنج بزرگ، «ملّت ایران» است. مفهوم این «گنج ملّی» یعنی: ملت ایران، ملت بوده و ملت هست و ملت هم خواهد ماند. درست مثل خرمشهر که خاکِ ایران بوده و خاک ایران هست و خاکِ ایران هم خواهد ماند.
پاینده ایران...»
(نیما عظیمی)
#خرمشهر
۳ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
خرمشهر فقر دارد؛ به این شهر نرسیدند؛ چرا گمرکش این وضع را دارد؟!
نمایندهای که شناسنامه بفروشد، بعدا ایران را میفروشد!
(صحبتهای حسین فخری مداح معروف خرمشهری در حضور رئیس مجلس / ایران تایمز
#خرمشهر
#فقر
۳ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
خرمشهر فقر دارد؛ به این شهر نرسیدند؛ چرا گمرکش این وضع را دارد؟!
نمایندهای که شناسنامه بفروشد، بعدا ایران را میفروشد!
(صحبتهای حسین فخری مداح معروف خرمشهری در حضور رئیس مجلس / ایران تایمز
#خرمشهر
#فقر
۳ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
«سروها ایستاده میمیرند»
به پاس همت بلند پهلوانان گمنام «خرمشهر»
موسیقی: حامد صقیری
اجرا: گروه بزرگ سازهای ایرانی «شاهو»
بخش اول: ورود تانکهای لشکر زرهی و مکانیزه عراق از مرز شلمچه
بخش دوم: ورود تکاوران دریایی به آبادان و خرمشهر، آغاز درگیری و دفاع از شهر
این اثر مستقل، غیر سفارشی و غیر دولتی است.
#خرمشهر
۳ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
«سروها ایستاده میمیرند»
به پاس همت بلند پهلوانان گمنام «خرمشهر»
موسیقی: حامد صقیری
اجرا: گروه بزرگ سازهای ایرانی «شاهو»
بخش اول: ورود تانکهای لشکر زرهی و مکانیزه عراق از مرز شلمچه
بخش دوم: ورود تکاوران دریایی به آبادان و خرمشهر، آغاز درگیری و دفاع از شهر
این اثر مستقل، غیر سفارشی و غیر دولتی است.
#خرمشهر
۳ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
هوش مصنوعی، و جهنم!
- امارات پس از آمریکا دومین کشور هوش مصنوعی شد. شهروندان اماراتی از این پس یک چتجیپیتی رایگان دارند.
- در فومن سپاه پاسداران در حال ساخت جهنم است که دارای پل صراط، آتش واقعی و نکیر و منکر است و از مردم دعوت خواهد شد که از آن عبور کنند و با دنیای پس از مرگ آشنا شوند.
✍️ گویا در آن دنیا بهشتی وجود ندارد که نمادی از بهشت به مردم نمایش داده شود تا تاثیر آن در زندگی دنیوی ظاهر شود!
#مغزهای_زنگ_زده
۴ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
هوش مصنوعی، و جهنم!
- امارات پس از آمریکا دومین کشور هوش مصنوعی شد. شهروندان اماراتی از این پس یک چتجیپیتی رایگان دارند.
- در فومن سپاه پاسداران در حال ساخت جهنم است که دارای پل صراط، آتش واقعی و نکیر و منکر است و از مردم دعوت خواهد شد که از آن عبور کنند و با دنیای پس از مرگ آشنا شوند.
✍️ گویا در آن دنیا بهشتی وجود ندارد که نمادی از بهشت به مردم نمایش داده شود تا تاثیر آن در زندگی دنیوی ظاهر شود!
#مغزهای_زنگ_زده
۴ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
حزب پان ایرانیست
پاینده ایران جایگاه ممتاز در صادرات! «جمهوری اسلامی ایران در صنعت برق به جایگاه ممتازی در جهان دست یافته و اکنون جزو کشورهای برتر در تولید و صادرات تجهیزات برق است.»! صادرات برتر در شرایط تحریم؟! کمبود برق و سهمیهبندی آن در کشور از جمله نتایج استهلاک…
پاینده ایران
طرح جدید برای آسایش مردم!
«شهروندان باید تصمیم بگیرند که همزمان از چه وسایل برقی استفاده کنند! یعنی یخچالشان کار کند یا لامپ روشنایی! مردم مجاز هستند خودشان تصمیم بگیرند.»!
این طرح جدید وزارت نیرو برای رفاه مردم است!
یعنی این که مشکلات کشور تقصیر مردم است! چه معنی دارد یک خانواده همزمان نور در شب داشته باشد و یخچالشان هم روشن؟!
اما روزنامههای دولتی نوشتهاند:
ناترازی برق: ماینرهای غیر مجاز معادل ۴ نیروگاه اتمی برق مصرف می کنند!
ناترازی سوخت: ذخایر سوخت قاچاق بندر کلاهی اندازه یک پالایشگاه است!
#حاکم_فریبکار
#حاکم_خائن
۴ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
طرح جدید برای آسایش مردم!
«شهروندان باید تصمیم بگیرند که همزمان از چه وسایل برقی استفاده کنند! یعنی یخچالشان کار کند یا لامپ روشنایی! مردم مجاز هستند خودشان تصمیم بگیرند.»!
این طرح جدید وزارت نیرو برای رفاه مردم است!
یعنی این که مشکلات کشور تقصیر مردم است! چه معنی دارد یک خانواده همزمان نور در شب داشته باشد و یخچالشان هم روشن؟!
اما روزنامههای دولتی نوشتهاند:
ناترازی برق: ماینرهای غیر مجاز معادل ۴ نیروگاه اتمی برق مصرف می کنند!
ناترازی سوخت: ذخایر سوخت قاچاق بندر کلاهی اندازه یک پالایشگاه است!
#حاکم_فریبکار
#حاکم_خائن
۴ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
به گزارش خبرگزاری ایلنا، چینیها هواپیمای ۳۰ میلیون دلاری را ۱۱۶ میلیون دلار، از راه تهاتر با نفت به شرکت هما فروختهاند!
هیچ دستگاه نظارتی یا هیچیک از مسئولان هم معترض نیستند!
#حاکم_آگاه
۴ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
به گزارش خبرگزاری ایلنا، چینیها هواپیمای ۳۰ میلیون دلاری را ۱۱۶ میلیون دلار، از راه تهاتر با نفت به شرکت هما فروختهاند!
هیچ دستگاه نظارتی یا هیچیک از مسئولان هم معترض نیستند!
#حاکم_آگاه
۴ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
«پمپهای آب کشاورزان به دلیل قطعی مداوم برق در حال سوختن است، قیمت هر پمپ ۳۰۰ میلیون است، کشاورزان از کجا این مبلغ را بیاورند؟»!
#کشورداری
#حاکم_آگاه
۴ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
«پمپهای آب کشاورزان به دلیل قطعی مداوم برق در حال سوختن است، قیمت هر پمپ ۳۰۰ میلیون است، کشاورزان از کجا این مبلغ را بیاورند؟»!
#کشورداری
#حاکم_آگاه
۴ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
اعتصاب کامیونداران
«تعدادی از کامیونداران در اراک، قزوین، بندرعباس و اردبیل امروز بار نزده بودند. بعضی از آنها هم که بار زدند به دلیل ترس نتوانستند در جاده راه بیفتند.»
جلال موسوی نایب رییس کانون کامیونداران این توضیح را میدهد. وی تاکید میکند: «اعتراض رانندگان به حق است، اما آنها نمیگویند بار نمیزنیم، بلکه بسیاری از آنها بار زدهاند اما در جادهها کامیونشان مورد حمله قرار گرفته است. در چنین شرایطی طبیعی است که بار جابهجا نکنند.»!
ایشان توضیح نمیدهد دلایل ناامنی جادهها برای کامیونداران چیست؟!
اعتصاب کامیونداران دلایل زیادی دارد. به گفته نامبرده اعتراض کامیونداران فقط مربوط به قیمت گازوئیل نیست، بلکه این قشر با مشکلات متعددی دست به گریبانند: سه نرخی شدن گازوییل، افزایش قیمت بیمه تامین اجتماعی، نبود نظارت بر هزینههای تعمیر کامیون و قطعات یدکی بخشی از مشکلات کامیونداران است. گرانی لاستیک و روغن از دیگر مسایل این قشر است و افزایش هزینههای این شغل در حالی است که در سال جاری نرخ کرایه کامیون بالا نرفته است.
او درباره گازوییل سه نرخی گفت: اگر گازوییل بر اساس سهمیه تعیین میشود، پس این سه نرخ از کجا آمده است؟ موضوع این است که حتما سهمیه به اندازه کافی داده نمیشود که نیاز به گازوییل بیشتر برای کامیونداران با نرخهای دیگری هست. علاوه بر آن مسیرها به طور کامل مورد پوشش بارنامه نیست (یعنی مشمول سهمیه گازوئیل نیست!) و در بسیاری از موارد بخشی از مسیر از قلم میافتد در حالی که راننده برای طی کردن آن بخش هم گازوییل مصرف میکند. این مساله در بیشتر شهرستانها وجود دارد.
زمینههای اعتراض و اعتصاب کامیونداران، در دیگر قشرهای جامعه و دیگر مشاغل هم وجود دارد ولی حاکمیتی که خود را به #قله رسانده است از آن بالا صدای مردم را نمیشنود!
#حاکم_آگاه
#اعتصاب_کامیونداران
۴ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party
اعتصاب کامیونداران
«تعدادی از کامیونداران در اراک، قزوین، بندرعباس و اردبیل امروز بار نزده بودند. بعضی از آنها هم که بار زدند به دلیل ترس نتوانستند در جاده راه بیفتند.»
جلال موسوی نایب رییس کانون کامیونداران این توضیح را میدهد. وی تاکید میکند: «اعتراض رانندگان به حق است، اما آنها نمیگویند بار نمیزنیم، بلکه بسیاری از آنها بار زدهاند اما در جادهها کامیونشان مورد حمله قرار گرفته است. در چنین شرایطی طبیعی است که بار جابهجا نکنند.»!
ایشان توضیح نمیدهد دلایل ناامنی جادهها برای کامیونداران چیست؟!
اعتصاب کامیونداران دلایل زیادی دارد. به گفته نامبرده اعتراض کامیونداران فقط مربوط به قیمت گازوئیل نیست، بلکه این قشر با مشکلات متعددی دست به گریبانند: سه نرخی شدن گازوییل، افزایش قیمت بیمه تامین اجتماعی، نبود نظارت بر هزینههای تعمیر کامیون و قطعات یدکی بخشی از مشکلات کامیونداران است. گرانی لاستیک و روغن از دیگر مسایل این قشر است و افزایش هزینههای این شغل در حالی است که در سال جاری نرخ کرایه کامیون بالا نرفته است.
او درباره گازوییل سه نرخی گفت: اگر گازوییل بر اساس سهمیه تعیین میشود، پس این سه نرخ از کجا آمده است؟ موضوع این است که حتما سهمیه به اندازه کافی داده نمیشود که نیاز به گازوییل بیشتر برای کامیونداران با نرخهای دیگری هست. علاوه بر آن مسیرها به طور کامل مورد پوشش بارنامه نیست (یعنی مشمول سهمیه گازوئیل نیست!) و در بسیاری از موارد بخشی از مسیر از قلم میافتد در حالی که راننده برای طی کردن آن بخش هم گازوییل مصرف میکند. این مساله در بیشتر شهرستانها وجود دارد.
زمینههای اعتراض و اعتصاب کامیونداران، در دیگر قشرهای جامعه و دیگر مشاغل هم وجود دارد ولی حاکمیتی که خود را به #قله رسانده است از آن بالا صدای مردم را نمیشنود!
#حاکم_آگاه
#اعتصاب_کامیونداران
۴ خرداد ۱۴۰۴
@paniranist_party