ghrmzejiiigh🫀
Tim Phillips – Here We Stand
الان فهمیدم چقدر موسیقی متن آهنگ چاوشی شبیه این موزیکه که دوسال پیش! این موقعها قفلی بودم روش...
ghrmzejiiigh🫀
Mohsen Chavoshi – Babe Delami
اوووو چقدر باید بگذره تا دوباره یکیو اینشکلی ببینی!
Forwarded from 💛Greenellow💚
خیلی جالبه
فکر کنم قراره سالهای سال وقتی صبحهای پاییزی آسمون آبیه و هوا خوبه یاد صبحهای شاهرود بیفتم.
پن: شاید آهنگی که گوش میدمم بی تاثیر نباشه🥲💙
فکر کنم قراره سالهای سال وقتی صبحهای پاییزی آسمون آبیه و هوا خوبه یاد صبحهای شاهرود بیفتم.
پن: شاید آهنگی که گوش میدمم بی تاثیر نباشه🥲💙
💘3
Bezan Baran
Ehaam
بهانهای بده به ابر کوچک نگاه من
در اوج گریهها فقط تو میشوی پناه من
به داد من برس!
هوا هوای خاطرات او ست...🌦
@ghrmzejiiigh
در اوج گریهها فقط تو میشوی پناه من
به داد من برس!
هوا هوای خاطرات او ست...🌦
@ghrmzejiiigh
💘1
آقا من موندنی شدنم سیستان😂
مگه دیوونهم با این همه مزایا برگردم خراسان؟
دریا هم داره تازه😌
مگه دیوونهم با این همه مزایا برگردم خراسان؟
دریا هم داره تازه😌
🍾1🆒1
Forwarded from Dr. Parisa Fouji
یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمیدارم
زیرا که توی کارم زیرا که توی بارم
از قند تو می نوشم با پند تو می کوشم
من صید جگرخسته تو شیر جگرخوارم
جان من و جان تو گویی که یکی بودهست
سوگند بدین یک جان کز غیر تو بیزارم
از باغ جمال تو یک بند گیاهم من
وز خلعت وصل تو یک پاره کلهوارم
بر گرد تو این عالم خار سر دیوار است
بر بوی گل وصلت خاری است که می خارم
چون خار چنین باشد گلزار تو چون باشد
ای خورده و ای برده اسرار تو اسرارم
خورشید بود مه را بر چرخ حریف ای جان
دانم که بنگذاری در مجلس اغیارم
رفتم بر درویشی گفتا که خدا یارت
گویی به دعای او شد چون تو شهی یارم
دیدم همه عالم را نقش در گرمابه
ای برده تو دستارم هم سوی تو دست آرم
هر جنس سوی جنسش زنجیر همیدرد
من جنس کیم کاین جا در دام گرفتارم
گرد دل من جانا دزدیده همیگردی
دانم که چه می جویی ای دلبر عیارم
در زیر قبا جانا شمعی پنهان داری
خواهی که زنی آتش در خرمن و انبارم
ای گلشن و گلزارم وی صحت بیمارم
ای یوسف دیدارم وی رونق بازارم
تو گرد دلم گردان من گرد درت گردان
در دست تو در گردش سرگشته چو پرگارم
در شادی روی تو گر قصه غم گویم
گر غم بخورد خونم والله که سزاوارم
بر ضرب دف حکمت این خلق همیرقصند
بیپرده تو رقصد یک پرده نپندارم
آواز دفت پنهان وین رقص جهان پیدا
پنهان بود این خارش هر جای که می خارم
خامش کنم از غیرت زیرا ز نبات تو
ابر شکرافشانم جز قند نمیبارم
در آبم و در خاکم در آتش و در بادم
این چار بگرد من اما نه از این چارم
گه ترکم و گه هندو گه رومی و گه زنگی
از نقش تو است ای جان اقرارم و انکارم
تبریز دل و جانم با شمس حق است این جا
هر چند به تن اکنون تصدیع نمیآرم
هشتم مهرماه
روز بزرگداشت حضرت #مولانا 🕯
زیرا که توی کارم زیرا که توی بارم
از قند تو می نوشم با پند تو می کوشم
من صید جگرخسته تو شیر جگرخوارم
جان من و جان تو گویی که یکی بودهست
سوگند بدین یک جان کز غیر تو بیزارم
از باغ جمال تو یک بند گیاهم من
وز خلعت وصل تو یک پاره کلهوارم
بر گرد تو این عالم خار سر دیوار است
بر بوی گل وصلت خاری است که می خارم
چون خار چنین باشد گلزار تو چون باشد
ای خورده و ای برده اسرار تو اسرارم
خورشید بود مه را بر چرخ حریف ای جان
دانم که بنگذاری در مجلس اغیارم
رفتم بر درویشی گفتا که خدا یارت
گویی به دعای او شد چون تو شهی یارم
دیدم همه عالم را نقش در گرمابه
ای برده تو دستارم هم سوی تو دست آرم
هر جنس سوی جنسش زنجیر همیدرد
من جنس کیم کاین جا در دام گرفتارم
گرد دل من جانا دزدیده همیگردی
دانم که چه می جویی ای دلبر عیارم
در زیر قبا جانا شمعی پنهان داری
خواهی که زنی آتش در خرمن و انبارم
ای گلشن و گلزارم وی صحت بیمارم
ای یوسف دیدارم وی رونق بازارم
تو گرد دلم گردان من گرد درت گردان
در دست تو در گردش سرگشته چو پرگارم
در شادی روی تو گر قصه غم گویم
گر غم بخورد خونم والله که سزاوارم
بر ضرب دف حکمت این خلق همیرقصند
بیپرده تو رقصد یک پرده نپندارم
آواز دفت پنهان وین رقص جهان پیدا
پنهان بود این خارش هر جای که می خارم
خامش کنم از غیرت زیرا ز نبات تو
ابر شکرافشانم جز قند نمیبارم
در آبم و در خاکم در آتش و در بادم
این چار بگرد من اما نه از این چارم
گه ترکم و گه هندو گه رومی و گه زنگی
از نقش تو است ای جان اقرارم و انکارم
تبریز دل و جانم با شمس حق است این جا
هر چند به تن اکنون تصدیع نمیآرم
هشتم مهرماه
روز بزرگداشت حضرت #مولانا 🕯
💘1
Forwarded from ghrmzejiiigh🫀 (Parisa)
عجیب است که من هروقت به حس و حال پاییز فکر میکنم، یاد عطر و بوی سال دوم کنکورم(درواقع وقتی نتیجه قبولیم آمده بود.) میافتم!
انگار آنسال، پاییزش فرق داشت!🤷🏻♀
🍁🍂🍩☕️🥐
آخر، آنسال، پاییزِ کاخ نیاوران و پارک ملت تهران را دیده و در خیابان ولیعصر قدم زده بودم.
انگار آنسال، پاییزش فرق داشت!🤷🏻♀
🍁🍂🍩☕️🥐
آخر، آنسال، پاییزِ کاخ نیاوران و پارک ملت تهران را دیده و در خیابان ولیعصر قدم زده بودم.
Forwarded from SUT Twitter
SUT Twitter
دولینگو اگه اجازه بده ما امشب رو تمرین نکنیم! *آیدین داشآغلو* @sut_tw
حالا تو این وضعیت کودکان خودشیرین مثلا اینترن پزشکی به استاد گفتن کی میخوای ازمون امتحان بگیری؟
استاد یادش رفته بود اینا یادش انداختن گفت همین فردا
بعضیا تو هیچ شرایطی بزرگ نمیشن.
الان نمیدونم استرس جنگ بکشم یا امتحان؟😂
استاد یادش رفته بود اینا یادش انداختن گفت همین فردا
بعضیا تو هیچ شرایطی بزرگ نمیشن.
الان نمیدونم استرس جنگ بکشم یا امتحان؟😂
🌚1
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
#وحشی_بافقی
😪📍Irvine, CA, USA 🇺🇸
رویای من🫶🏻
نه رفتن از خاورمیانه آسان بود
نه بازگشتن به آن!
دلتنگت ام خاتون خانه
بازآ
که تو را همچون جوانهای
تازه سر از خاک برآورده
منتظرم🪺🌱
#پریسا
#بداهه_های_پاییزی
-زاهدان، کشیک دوم داخلی
۱۴۰۳/۰۷/۱۲
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
#وحشی_بافقی
😪📍Irvine, CA, USA 🇺🇸
رویای من🫶🏻
نه رفتن از خاورمیانه آسان بود
نه بازگشتن به آن!
دلتنگت ام خاتون خانه
بازآ
که تو را همچون جوانهای
تازه سر از خاک برآورده
منتظرم🪺🌱
#پریسا
#بداهه_های_پاییزی
-زاهدان، کشیک دوم داخلی
۱۴۰۳/۰۷/۱۲
😍1💔1💋1
واقعا باید بشینم یه فکر اساسی برای زندگی و آیندهم بکنم.این ساعت روز پنجشنبه از کشیک ۳۶ ساعته و بیشتر برگشتم درحالی که نمیتونم روی پام بایستم و باید بین خوابیدن و دوش گرفتن یکی رو انتخاب کنم.
بعد اینستاگرام رو باز میکنم استوری میبینم که نوشتن بعد از یه هفته پرکار یه صبحانه آنچنانی...
اینجا ست که خشم سرتاپای وجودت رو میگیره که مگه تو که دوماهه یه روز نشده مرخصی بری و هرروز پول اسنپتم خودت میدی و برای همون ۸۰ تومن موندی و بین خرید خونه و پول اسنپ پول اسنپ میدی که صبحها دیر نرسی مگه تو آدم نیستی؟ مگه تو هزار برابر اونا زحمت نکشیدی؟ بهترین روزای زندگیتو نشستی خونه درس نخوندی و کشیکای طولانی با لب تشنه و چشم تشنه خواب نایستادی که حالا حتی بعد از کشیک و بیمارستان هم نمیتونی بدون استرس استراحت کنی و برای هیچچیز شخصیت وقت نداری و همون ساعتایی که هم که برمیگردی اتاقت باید و مجبوری برای صلاحیت بخونی.
مگه من لایق یه پنجشنبه و آخرهفته نبودم؟
اگه زخمای چرکی پیرمردی که دیشب کشیک دیگه چون بلد نبود بهم سپرد و امروز هم تو پاچه من کردن فقط میدیدن پس میوفتادن چه برسه برن پانسمان کنن...
حالم بهم میخوره ازین سیستم زندگی
بعد اینستاگرام رو باز میکنم استوری میبینم که نوشتن بعد از یه هفته پرکار یه صبحانه آنچنانی...
اینجا ست که خشم سرتاپای وجودت رو میگیره که مگه تو که دوماهه یه روز نشده مرخصی بری و هرروز پول اسنپتم خودت میدی و برای همون ۸۰ تومن موندی و بین خرید خونه و پول اسنپ پول اسنپ میدی که صبحها دیر نرسی مگه تو آدم نیستی؟ مگه تو هزار برابر اونا زحمت نکشیدی؟ بهترین روزای زندگیتو نشستی خونه درس نخوندی و کشیکای طولانی با لب تشنه و چشم تشنه خواب نایستادی که حالا حتی بعد از کشیک و بیمارستان هم نمیتونی بدون استرس استراحت کنی و برای هیچچیز شخصیت وقت نداری و همون ساعتایی که هم که برمیگردی اتاقت باید و مجبوری برای صلاحیت بخونی.
مگه من لایق یه پنجشنبه و آخرهفته نبودم؟
اگه زخمای چرکی پیرمردی که دیشب کشیک دیگه چون بلد نبود بهم سپرد و امروز هم تو پاچه من کردن فقط میدیدن پس میوفتادن چه برسه برن پانسمان کنن...
حالم بهم میخوره ازین سیستم زندگی
😢2💔1
Forwarded from ghrmzejiiigh🫀
پاییز اسم یه دختر نازک نارنجی و دوست داشتنیه
که هربار ترکم میکنه نه ماه بیخبرم میذاره
اما همون سه ماهی که همخونهمه بهترین روزای زندگیمه
تووی همون سه ماهی که باهمیم
وقتایی که تووی آیینه موهاش رو میبافه
وقتایی که ناخنهاش رو سوهان میکشه
وقتایی که بیهوا از پشت خودش رو میندازه رووی شونههام وقتایی که مشغول قهوه درست کردن میشه و
عطر خوب قهوهش تمام خونه رو برمیداره
وقتایی که لباس خواب لیموییش رو تنش میکنه و
بهم میگه کار کردن واسه امروز دیگه کافیه
دقیقا همون وقتاییه که
بهترین ترانههامو مینویسم بهترین آهنگهام رو میسازم.
پاییز یه دختر دوستداشتنیه که هرسال سه ماه با من زندگی میکنه بعد سه ماه از دیوونهبازیام خسته میشه و
سال بعد دوباره دلش برای همون دیوونهبازیا پر میکشه...
#دختری_به_نام_پاییز
#رستاک_حلاج
🍂☔️☕️
که هربار ترکم میکنه نه ماه بیخبرم میذاره
اما همون سه ماهی که همخونهمه بهترین روزای زندگیمه
تووی همون سه ماهی که باهمیم
وقتایی که تووی آیینه موهاش رو میبافه
وقتایی که ناخنهاش رو سوهان میکشه
وقتایی که بیهوا از پشت خودش رو میندازه رووی شونههام وقتایی که مشغول قهوه درست کردن میشه و
عطر خوب قهوهش تمام خونه رو برمیداره
وقتایی که لباس خواب لیموییش رو تنش میکنه و
بهم میگه کار کردن واسه امروز دیگه کافیه
دقیقا همون وقتاییه که
بهترین ترانههامو مینویسم بهترین آهنگهام رو میسازم.
پاییز یه دختر دوستداشتنیه که هرسال سه ماه با من زندگی میکنه بعد سه ماه از دیوونهبازیام خسته میشه و
سال بعد دوباره دلش برای همون دیوونهبازیا پر میکشه...
#دختری_به_نام_پاییز
#رستاک_حلاج
🍂☔️☕️
❤🔥2