ghrmzejiiigh🫀
20 subscribers
628 photos
115 videos
24 files
381 links
برای دل خودم و برای ادبیات 🎧
#پری_کوچک_غمگین #پریسا_فوجی
نوشته‌های من را این‌جا بخوانید!
http://www.parisafouji.blogfa.com
http://www.instagram.com/parisafouji
👥Join Groups:
Literature General: t.me/barayeadab
Book Club: https://t.me/+GUDI6rX8oUFhZGQ0
Download Telegram
وقتی که میرم توو خودم شاید
#پاییز_سال_بعد برگردم! 🎸🍂
#رستاک_حلاج

ترکیب وافل دارچین و عسل و کاپوچینو کافه این
رستاک
مقاله انکولوژی و کتاب
🫶🏻🧇🍯☕️📚🎵🎶
@ghrmzejiiigh
🆒1
این بنظرم خیلی جالبه😄
یه پسر مصری منو پیدا کرده توی اینستاگرام
ازقضا کارش گردشگری مصره.
ببین خیلی ازدواجیه🤣
میگه چرا ازدواج نمی‌کنی از ایران بری؟
یه چیز جالبی هم که درمورد علایقش گفت خواندن، شنا کردن و خندیدنه!

حالا مزیت زبان چیه؟
انگلیسی‌ش زیاد خوب نیست و یه سری جمله
بلغور می‌کرد. گفتم داداش عربی حرف بزن😂
می‌فهمم👍😎
🆒1
فکت:
شما هرروز پرواز تهران-قشم بشینی شروین حاجی‌پور رو می‌تونی ببینی و باهاش سلفی بندازی:))))
🕊1
الان دیگه هم به بابام، هم به مامانم و هم به داداشم بخوام زنگ بزنم باید حساب کنم الان اون‌جا ساعت چنده!😢
هرکدوممون الان توی یه شهری از دنیا هستیم و از همه مهم‌تر من که توی زاهدانم‌ و بخش داخلی.
الان از کشیک ۳۶ساعته و مورنینگ هماتو اومدم و با این که بعضی‌وقتا یادم میره که دور افتاده‌م زنگ زدم به بابام بگم رفتم یه ماه از کشیک‌هام رو حساب کردن ولی دردسترس نبود.
شاید توی پروازه.
مامانم هم الان خوابه چون ساعت ۴ صبحه و رضا هم کتابخونه‌ست.
زندگی‌ شتاب گرفته و من...
🤗2🕊1
ghrmzejiiigh🫀
ای عشق بی‌رقیب من ❤️
اینستاگرام یادآوری کرد ۲۵ سپتامبر سال ۲۰۱۹ شبیه امروز بود که این‌متن را پست کردم...

به دست دوست یا که به آغوش امن عشق
این‌بار اعتماد کنی، خاک بر سرت:)
#سید_مهدی_موسوی
💔1
Forwarded from ghrmzejiiigh🫀 (Parisa)
می‌خوام بدیامو اعتراف کنم
چون که کارام با کارمام جور درومد
Forwarded from ghrmzejiiigh🫀 (Parisa)
Feeling used but I'm still missing you💔
📍LA🐸
کلوز استوری امروزم رو ببینید.*__*
💚🩵💙💛
ghrmzejiiigh🫀
الان دیگه هم به بابام، هم به مامانم و هم به داداشم بخوام زنگ بزنم باید حساب کنم الان اون‌جا ساعت چنده!😢 هرکدوممون الان توی یه شهری از دنیا هستیم و از همه مهم‌تر من که توی زاهدانم‌ و بخش داخلی. الان از کشیک ۳۶ساعته و مورنینگ هماتو اومدم و با این که بعضی‌وقتا…
بابا رسیده آنکارا.با میت تماس گرفتم.
-"کاش مامانتم این‌جا بود."
گفتم من می‌خواستم بیام باهات...(کی باشد که از شر پزشکی خلاص شوم بتوانم سفر بروم، نمی‌توانستم حتی اگر می‌خواستم.)
دوست داشتم با پدرم بروم ترکیه چون ترکی می‌داند و خوب راحت‌تری وقتی همراهت زبان آن کشور را بلد باشد.
البته من هم کمی ترکی می‌فهمم اما باخودم می‌گویم ای‌کاش ازآن‌زمانی که تبریز و سراب زندگی می‌کردم و ترکی تمرین کرده بودم، رها نمی‌کردم و از پدرم یاد می‌گرفتم.
دوست داشتم با مادرم می‌رفتم استانبول...کاش بشود یک‌بار همه باهم برویم سفر...
🗺🗽
به این فکر کردم که من بسی از مقوله "زبان" صحبت می‌کنم و شاید این از علاقه زیاد است! که باید بیشتر به آن توجه کنم.
❤‍🔥1
ghrmzejiiigh🫀
I am Shima Katouzian
پک میکاپ هیروشیما میخوام😭🇺🇸