دکتر حامد واحدی اردکانی
225 subscribers
430 photos
154 videos
10 files
710 links
Download Telegram
‍ ⁠

سه تفاوت #رابطه_دوستی و #رابطه_زناشویی:

1⃣ زندگی زناشویی بر خلاف دوستی که رابطه ای داوطلبانه و آزاد و بر سر اختیار است، تعهدی قانونی، اخلاقی و معمولا دینی محسوب می شود،
از این رو شالوده #ازدواج بر
#کنترل_بیرونی بنا شده است.

2⃣ در ازدواج بر خلاف دوستی، #نزديكی_جسمانی زن و شوهر از ضروريات محسوب می شود يعنی افراد متاهل "بايد" با يكديگر در یک مکان زندگی کنند. يا با همديگر تماس نزديک برقرار كنند، ولی دوستان ، لازم نيست با هم زندگی كنند و در تماس دائم با هم باشند.

3⃣ بر خلاف قطع رابطه دوستی، #قطع_رابطه زناشویی پیامد های ناگواری مانند نفقه و حمایت همسر، نگهداری از فرزندان، انزوای اجتماعی یا طرد دینی، بی اعتنایی افراد خانواده و یا تقسیم اموال به همراه دارد.

در واقع دوستی های بلندمدت،
تنها رابطه انسانی است که در آن، بدون آن که بدانیم از همان آغاز دوستی #تئوری_انتخاب را به كار
می بریم.🌺🍃


📚 #برشی_از_کتاب
#ازدواج_بدون_شکست
✍️ اثر: #دكتر_ويليام_گلسر
#كارلين_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سايه_سخن
📖 صفحه: 46_ 45
ور شایع دچار ناامیدی می‌شوند.

گروه C: افراد #مضطرب و #هراسان

#اختلال_شخصیت_دوری_گزین: اختلال شخصیت #اجتنابی (به انگلیسی:Avoidant personality disorder). افراد مبتلا به این اختلال الگویی از پرهیز اجتماعی، #احساسات #بی_لیاقتی، #حساسیت شدید به ارزیابی منفی و اجتناب از #تعامل_اجتماعی، با وجود میل شدید به نزدیکی به دیگران از خود نمایش می‌دهند. این افراد تمایل دارند که خود را #پریشان، مضطرب، #تنها، ناخواسته و مجزا از دیگران توصیف کنند. این رفتار به‌طور معمول در اوایل بزرگسالی آغاز می‌شود و در موقعیت‌های مختلفی بروز پیدا می‌کند.

#اختلال_شخصیت_وابسته: نوعی اختلال شخصیت است که فرد #وابستگی فراگیر #روانی به افراد دیگر دارد. به طوری که برای انجام هرگونه تصمیم گیری جزئی نیز دست به دامان دیگران می شوند. به عبارتی تعریف مناسبی از #شخصیت_مستقل برای خود ندارند. این اختلال شخصیت یک وضعیت بلند مدت (مزمن) است که در آن بیمار برای نیازهای عاطفی و جسمی خود به دیگران وابسته است و تنها یک حداقل دستیابی به سطح طبیعی استقلال دارد.

#اختلال_شخصیت_وسواسی: (به انگلیسی: (Obsessive–compulsive personality disorder (OCPD)، افراد مبتلا به این اختلال #کمالگرا بوده و به گونه‌ای زیاده از حد و #انعطاف_ناپذیر، نگران کنترل کردن تمامی جزئیات مربوط به مسائل هستند و همچنین معتقدند باید تمامی جزئیات، دقیقاً بر سر جای خود باشند. تفویض اختیار به دیگران، از سوی آنان ناممکن است، زیرا این افراد هیچ‌گاه به دیگران #اعتماد ندارند و آن‌ها را از دقت کافی برخوردار نمی‌دانند. زندگی آنان، توسط مقرّرات، برنامه‌ها و روال‌های انعطاف‌ناپذیر #کنترل می‌شود. توجّه بیش از حدّ آن‌ها به کار، مانع از #خودانگیختگی، #آرمیدگی و برقراری روابط عمیق می‌شود. آنان در زمینهٔ مسائل مالی، هیجان‌ها و #عواطف، افرادی تنگ‌نظر بوده و همواره اظهار می‌دارند که همیشه باید «حرف، حرف ما باشد».


سایر اختلالات شخصیت که در دسته بندی سه گانه قرار نمی گیرند:

#اختلال_شخصیت_افسرده: (انگلیسی:
 Depressive personality disorder) نوعی اختلال شخصیت است که تشخیص و تفکیک آن با #افسردگی مورد اختلاف است. افراد مبتلا به این نوع اختلال شخصیت این ویژگی‌ها را ممکن است داشته باشند: #غمگین، #دلسرد، #بدبین، #بی_اراده، شناختن خود به عنوان فردی #آسیب_پذیر، رها و #ناتوان؛ احساس #بی_ارزشی، گناه و ناتوانی، #قضاوت از خود به عنوان تنها لایق #انتقاد و #تحقیر؛ #ناامید، بی قرار. این ویژگی ها می‌تواند به اعمال #پرخاشگرانه، #توهم و #خودکشی منجر شود.

#اختلال_شخصیت_منفعل_مهاجم: #پرخاشگری_منفعلانه (Passive-aggressive behavior) نوعی بیان غیرمستقیم #خصومت است. مثلاً به شکل #فردا_فکنی ( #تعلل)، #طعنه، #یکدندگی، #ترشرویی، یا انجام ندادن عمدی و چندبارهٔ وظایفی که به شخص محول شده‌است. اختلال شخصیت پرخاشگر منفعل این چنین توصیف می‌شود: «الگوی فراگیر حالت‌های منفی‌گرایانه و #مقاومت #منفعلانه نسبت به درخواست‌ها برای عملکرد کافی و مناسب در موقعیت‌های اجتماعی و شغلی».

در پایان لازم است به این نکته ها اشاره گردد:
۱- اختلالات شخصیت به مجموعه ای از اختلال‌های روان شناختی گویند که ویژگی اصلی آن‌ها رفتارهای خشک و غیرقابل انعطاف است. این رفتار کاملا خودهمخوان است. به عبارتی فرد نسبت به انجام آنها کاملا حالت تدافعی داشته و اجرای آن را صحیح می پندارد. همچنین شروع این اختلال بسیار دیرپا و حتا از #دوران_کودکی بوده و در اکثر موارد نامشخص است.
۲- علائم نامبرده شده در تمامی موارد اختلالات شخصیت، به میزان کمی در اکثر افراد وجود داشته و نشانگر #تیپ_شخصیتی است و نه اختلال شخصیت. بنابراین زمانی این پیوستار (از تیپ شخصیت تا اختلال شخصیت) نیازمند درمان و مداخلات روان شناختی است که اختلال عملکردی واضح در زندگی روزمره فرد و یا اطرافیان وی داشته باشد.

t.me/dr_hamedvahedi

http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
مرحله‌ی اول
رشد روانی – اجتماعی: #اعتماد در برابر بی‌اعتمادی
نخستین مرحله‌ی رشد در نظریه رشد روانی–اجتماعی #اریکسون بین تولّد تا یک سالگی پدید می‌آید. این دوره، بنیادی‌ترین مرحله در زندگی است. نظر به این که نوزاد به طور کامل وابسته است، رشد اعتماد در او به کیفیت و قابلیت اطمینان کسی که از او پرستاری می‌کند بستگی دارد. اگر اعتماد به نحو موفقیت‌آمیزی در کودک رشد یابد، او در دنیا احساس امنیت خواهد کرد. اگر مراقب، ناسازگار، پس‌زننده یا از نظر #عاطفی، غیرقابل دسترس باشد و به طفل توجه‌ کافی نکند، به رشد حس بی‌اعتمادی در کودک کمک می‌کند. عدم #موفقیت در رشد اعتماد، سبب به وجود آمدن #ترس در #کودک شده و به این باور منجر می گردد که دنیا جای بسیار ناسازگار و غیرقابل پیش‌بینی است.

مرحله‌ی دوم
#خودگردانی و #اعتماد_به_نفس در برابر #شرم و شک
دومین مرحله‌ی نظریه رشد روانی –اجتماعی اریکسون در دوران اولیه‌ی کودکی صورت می‌گیرد و بر شکل‌گیری و رشد حس عمیق‌تری از کنترل شخصی در کودکان تمرکز دارد. اریکسون همانند فروید عقیده داشت که آموزش آداب دستشویی رفتن، بخش حیاتی و ضروری این فرایند است. امّا استدلال اریکسون کاملاً با فروید متفاوت بود. اریکسون عقیده داشت که #یادگیری کنترل کارکرد بدن به پیدایش حس کنترل و #استقلال می‌انجامد.
رویدادهای مهم دیگر در این مرحله شامل به دست آوردن کنترل بیشتر بر #انتخاب غذا، اسباب‌بازی و لباس است. کودکانی که این مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارند، #احساس #امنیت و اطمینان می‌کنند. در غیر این صورت، حس بی‌کفایتی و شک به خود در آن‌ها باقی می‌ماند.

مرحله‌ی سوم
#ابتکار در برابر #گناه 
در خلال سال‌های قبل از مدرسه، کودکان شروع به قدرت نمایی و اِعمال کنترل بر دنیای خود از طریق برخی بازی‌ها و سایر تعاملات #اجتماعی می‌کنند. کودکانی که این مرحله را با موفقیت بگذرانند، حس توانایی شخصی و قابلیت رهبری دیگران را پیدا می‌کنند. و آن‌هایی که در به دست آوردن این مهارت‌ها ناکام می‌مانند، حس گناه، شک به خود، و کمبود ابتکار در آن‌ها باقی می‌ماند.

مرحله‌ی چهارم
کوشایی در برابر #حقارت 
این مرحله، سال‌های اول مدرسه، تقریباً از 5 تا 11 سالگی را در برمی‌گیرد. کودکان از طریق تعاملات اجتماعی شروع به رشد حس #غرور نسبت به دستاوردها و توانائی‌های خود می‌کنند. کودکانی که توسط #والدین یا معلمان تشویق و هدایت می‌شوند، حس کفایت، صلاحیت و اعتقاد به توانایی‌های خود در آن‌ها به وجود می‌آید. آن‌هایی که از سوی والدین، معلمان یا هم‌سن و سال‌های خود به قدر کافی مورد تشویق قرار نمی‌گیرند به توانایی خود برای موفقیت، شک خواهند کرد.

مرحله‌ی پنجم
#هویت در برابر گم‌گشتگی و #سردرگمی
در دوران #نوجوانی، کودکان به کشف استقلال خود می‌پردازند و به عبارت دیگر، خود را حس می‌کنند. آن‌هایی که از طریق کاوش‌های شخصی، تشویق و پشتیبانی مناسبی دریافت کنند، این مرحله را با حس استقلال و #کنترل و نیز حسی قوی نسبت به خود پشت‌سر می‌گذارند. و کسانی که نسبت به باورها و تمایلات خود نامطمئن بمانند، درباره خود و آینده نیز نامطمئن و گم‌گشته خواهند بود.

مرحله‌ی ششم
حس #تعلق در برابر #انزوا و گوشه گیری
این مرحله، دوران اولیه بزرگسالی، یعنی زمانی که افراد به کشف روابط شخصی می‌پردازند را در بر می‌گیرد. اریکسون عقیده داشت که برقرار کردن روابط نزدیک و متعهدانه با دیگران ضرورت دارد. کسانی که در این مرحله موفق باشند، روابط مطمئن و متعهدانه‌ای را به وجود خواهند آورد. به یاد داشته باشید که هر مرحله بر پایه مهارت‌های یادگرفته شده در مراحل قبل بنا می‌شود. اریکسون عقیده داشت که حس قوی هویت شخصی برای ایجاد روابط صمیمانه و همراه با تعلّق خاطر اهمیت دارد. مطالعات نشان داده‌اند که کسانی که #شناخت ضعیفی نسبت به خود دارند در روابطشان نیز تمایل به تعهدپذیری کمتری دارند و بیشتر در معرض انزوای عاطفی، #تنهایی و #افسردگی قرار دارند.

مرحله‌ی هفتم
فعالیت در برابر رکود 
در دوران بزرگسالی، ما به ساختن زندگی خود ادامه می‌دهیم و تمرکز ما بر روی #شغل و #خانواده قرار دارد. کسانی که در این مرحله موفق باشند، حس خواهند کرد که از طریق فعال بودن در خانه و اجتماع خود، در کار جهان مشارکت دارند. آن‌هایی که در به دست آوردن این مهارت ناموفق باشند، حس غیرفعال بودن، رکود و درگیر نبودن در کار دنیا را پیدا خواهند کرد.

مرحله‌ی هشتم
#یکپارچگی در برابر #ناامیدی
این مرحله مربوط به دوران #کهنسالی است و بر بازتاب فعالیت‌های گذشته تمرکز دارد. آن‌هایی که در مراحل پیشین رشد چندان موفق نبوده اند یا به این باور اند که شکست خورده اند، حس خواهند کرد که زندگی‌ شان تلف شده است و بر گذشته افسوس خواهند خورد. در این حالت است که فرد با حس ناامیدی و ناخشنودی روبرو خواهد شد. کسانی که از دستاوردهای گذشته خود در زندگی احساس غرور داشته باشند، حس یکپارچگ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراجع: چرا بچم اینقدر بی انگیزه هست؟
چرا مدام از این شاخه به اون شاخه میپره؟
دیگه چیکار باید میکردم که نکردم؟

درمانگر: چرا از خودتون نمیپرسید که چیکار نباید میکردید که کردید؟

@dr_hamedvahedi

instagram.com/dr_hamed.vahedi
#drhamedvahedi
#کنترل #خودمختاری