بيدارزنى
Photo
🟣 با پیوستن زندانهای "طبس" و "خورین ورامین" به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" ؛ گسترش کارزار به ۲۷ زندان در چهل و هفتمین هفته
چنانکه شاهد هستیم در ماههای اخیر آمار اعدامها به اوج خود رسیده و حکومت جنایتکارانه از هر فرصت استفاده میکند که جان انسانها را بگیرد.
در پی سقوط حکومت #خاندان_جنایتکار_اسد در سوریه، کارخانه مواد مخدر که وابسته به "#حکومت_ولایت_فقیه" بود کشف شده است که دهها تُن مواد مخدر را در آنجا انبار و به نقاط مختلف جهان پخش میکردند. این در حالی است که روزانه شاهد اعدام زندانیانی به اتهام نگهداری چند گرم مواد مخدر در ایران هستیم.
به طوری که از سهشنبه گذشته تا کنون دست کم ۴۰ تن اعدام شدهاند که تعدادی از آنها به اتهام مواد مخدر به دار آویخته شدهاند.
مردم مظلوم #سیستان_و_بلوچستان که در محرومیت گسترده و تحت ستم مضاعف قرار دارند، در این هفته دستکم ۱۰ تن از اعدام شدهها شامل هموطنان در این استان بوده است.
در ادامه این سرکوبها در چند روز گذشته یک زندانی به نام #محمدامین_مهدوی_شایسته که در دادگاه بدوی در روند دادرسی مبهم و ناعادلانه به اتهام جاسوسی محکوم به اعدام شده، به زندان قزلحصار منتقل و خطر تایید حکم و اجرای حکم اعدام برای او وجود دارد.
یک زندانی سیاسی نیز در زندان قزلحصار به نام #سامان_محمدی_خیاره که از ۱۵ سال پیش ظالمانه در زندان است و به اعدام محکوم شده، در قزلحصار به انفرادی منتقل شده که بیم آن میرود حکمش اجرا گردد.
در چند روز گذشته تعدادی از زندانیان در زندان طبس در استان خراسان جنوبی و تعدادی از زندانیان در زندان خورین ورامین در نامههای جداگانه اعلام کردند در اعتراض به افزایش آمار اعدامها به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" میپیوندند و سهشنبه هر هفته در اعتصاب غذا خواهند بود. به این ترتیب تعداد زندانهای شرکت کننده در هفته چهل و هفتم در این کارزار به ۲۷ زندان رسیدهاست.
کارزار "سهشنبه های نه به اعدام" با هشدار جدی نسبت به جان زندانیان محکوم به اعدام، مجددا اعلام میکند که این کارزار برای مقابله با احکام اعدام تشکیل شدهاست و چنانکه این حکومت برای بقای خود دست به اعدام میزند، بنابراین بسیار ضروری است که با هر شکل ممکن باید مقابل این عمل ضد انسانی ایستادگی کرد و صدای زندانیان محکوم به اعدام و خانوادههای آنها را به گوش همگان رساند.
فعالان این کارزار همچنین از عموم هموطنان میخواهند با ابتکار عمل مقاومت در برابر ماشین اعدام و سرکوبِ این حکومت استبدادی، زندانیان زیر حکم اعدام را یاری داده و مطمئن باشند روز بیداری عمومی برای برچیدن چوبههای دار در ایران نزدیک است.
اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" سهشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳ در هفته چهل و هفتم در ۲۷ زندان مختلف زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
⚪️ زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان اراک ، زندان خرم آباد ، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان دستگرد اصفهان ، زندان شیبان اهواز ، زندان نظام شیراز ، زندان بم ، زندان کهنوج ، زندان مشهد ، زندان قائمشهر ، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان ، زندان کامیاران ، زندان طبس و زندان خورین ورامین
سهشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
چنانکه شاهد هستیم در ماههای اخیر آمار اعدامها به اوج خود رسیده و حکومت جنایتکارانه از هر فرصت استفاده میکند که جان انسانها را بگیرد.
در پی سقوط حکومت #خاندان_جنایتکار_اسد در سوریه، کارخانه مواد مخدر که وابسته به "#حکومت_ولایت_فقیه" بود کشف شده است که دهها تُن مواد مخدر را در آنجا انبار و به نقاط مختلف جهان پخش میکردند. این در حالی است که روزانه شاهد اعدام زندانیانی به اتهام نگهداری چند گرم مواد مخدر در ایران هستیم.
به طوری که از سهشنبه گذشته تا کنون دست کم ۴۰ تن اعدام شدهاند که تعدادی از آنها به اتهام مواد مخدر به دار آویخته شدهاند.
مردم مظلوم #سیستان_و_بلوچستان که در محرومیت گسترده و تحت ستم مضاعف قرار دارند، در این هفته دستکم ۱۰ تن از اعدام شدهها شامل هموطنان در این استان بوده است.
در ادامه این سرکوبها در چند روز گذشته یک زندانی به نام #محمدامین_مهدوی_شایسته که در دادگاه بدوی در روند دادرسی مبهم و ناعادلانه به اتهام جاسوسی محکوم به اعدام شده، به زندان قزلحصار منتقل و خطر تایید حکم و اجرای حکم اعدام برای او وجود دارد.
یک زندانی سیاسی نیز در زندان قزلحصار به نام #سامان_محمدی_خیاره که از ۱۵ سال پیش ظالمانه در زندان است و به اعدام محکوم شده، در قزلحصار به انفرادی منتقل شده که بیم آن میرود حکمش اجرا گردد.
در چند روز گذشته تعدادی از زندانیان در زندان طبس در استان خراسان جنوبی و تعدادی از زندانیان در زندان خورین ورامین در نامههای جداگانه اعلام کردند در اعتراض به افزایش آمار اعدامها به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" میپیوندند و سهشنبه هر هفته در اعتصاب غذا خواهند بود. به این ترتیب تعداد زندانهای شرکت کننده در هفته چهل و هفتم در این کارزار به ۲۷ زندان رسیدهاست.
کارزار "سهشنبه های نه به اعدام" با هشدار جدی نسبت به جان زندانیان محکوم به اعدام، مجددا اعلام میکند که این کارزار برای مقابله با احکام اعدام تشکیل شدهاست و چنانکه این حکومت برای بقای خود دست به اعدام میزند، بنابراین بسیار ضروری است که با هر شکل ممکن باید مقابل این عمل ضد انسانی ایستادگی کرد و صدای زندانیان محکوم به اعدام و خانوادههای آنها را به گوش همگان رساند.
فعالان این کارزار همچنین از عموم هموطنان میخواهند با ابتکار عمل مقاومت در برابر ماشین اعدام و سرکوبِ این حکومت استبدادی، زندانیان زیر حکم اعدام را یاری داده و مطمئن باشند روز بیداری عمومی برای برچیدن چوبههای دار در ایران نزدیک است.
اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" سهشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳ در هفته چهل و هفتم در ۲۷ زندان مختلف زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
⚪️ زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان اراک ، زندان خرم آباد ، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان دستگرد اصفهان ، زندان شیبان اهواز ، زندان نظام شیراز ، زندان بم ، زندان کهنوج ، زندان مشهد ، زندان قائمشهر ، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان ، زندان کامیاران ، زندان طبس و زندان خورین ورامین
سهشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
🔴 بیانیه جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاههای کشور: «از انقلاب ۵۷ تا دختر علوموتحقیقات: زنان* به میادین بازمیگردند»
بخشهایی از متن بیانیه:
🔷 بسیاری از ما زنانی* که در این روزها و در این مرز و بوم زندگی میکنیم، بارها خودمان را جای او تصور کردهایم. بارها همین نقش را برداشتهایم. با خود گفتهایم: «ای کاش همین حالا و همینجا تمام لباسهایم را درآورم، تا شاید این غائله پایان یابد. شاید از زیر نگاهها، تذکرها و تعرضها رها شوم.» کنش هنجارشکن دختر علوموتحقیقات با وجود اینکه به چشمهای ما ناآشنا بود، لحظهای از خشم، عصیان و کلافگی را پیش چشم همه آورد. لحظهای که برای بسیاری از ما نزدیک و قابل درک بود ، از همین رو فیگورهایی مانند دختر علوموتحقیقات حائز اهمیت هستند؛ نه از این بابت که اسطورهای باشند یا مانند فرشتگان، بالعکس، بدین جهت که بسیار ملموساند.
🔷اما بهراستی چرا کنشهای اعتراضی چنینی تا این حد از سوی حاکمیت سرکوب میشوند؟ این کنشها دارای چه ویژگیهایی هستند که نه تنها حاکمیت، بلکه جامعه مردسالار را به واکنشهای فراوانی وامیدارند؟ آیا این سیاق از کنشگریهای ناگهانی و یکنفره صرفا درخششی مقطعی هستند، یا چهبسا بتوانند به دستان حقخواهان بعدی دست یاری برسانند.
🔷اصرار داریم و تاکید میکنیم که کنش دختر علوموتحقیقات درخششی یکباره نبود و هرگونه تاریخزدایی از شورش او کجفهمیای خام اندیشانه است چرا که دستان آهو را در دستان هما، ویدا و دیگر خواهران عصیانگرمان -که نامی از آنها نمیدانیم- دیدهایم. عصیان او را برآمده از عاطفهای تماما شخصی و لحظهای قلمداد نمیکنیم، و میدانیم که خشم و عاطفهی او برآمده از ساختار و نظمی است که ما نیز با تن خود در آن زیستهایم. اعتراف میکنیم که خشم این زن بند اتصال او و بسیاری از ما با یکدیگر است.
🔷 ما، جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاههای کشور در این بیانیه بر آن شدیم که با سرفرازی از کنش شجاعانهی #آهوـدریایی دفاع کنیم؛ هرگونه تشکیل پرونده روانی برای او را محکوم کرده و نوید میدهیم #مقاومت تا رهایی زنان از یوغ سرکوبهای سیستماتیک پدرسالارانه ادامه خواهد داشت.
«زنان*: چتری گسترده از هویتهای جنسیتی است که بهمنظور دوری از خوانش بیولوژیک و دوسوگرایانه از جنسیت، و همچنین اشاره به هویتهای جنسیتی مطرود، یعنی هرآنکه از مرد ممتاز فاصله دارد و طرد میشود، مورد استفاده قرار گرفته میگیرد.»
امضا کنندگان:
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه تهران
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه گیلان
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه تربیتمدرس
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه علموصنعنت
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه بهشتی
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه نوشیروانی بابل
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه خواجهنصیر
🔺 برای مطالعه متن کامل بیانیه لینک زیر را لمس کنید.
متن بیانیه:
4⃣2⃣7⃣9⃣
🆔 @senfi_uni_iran
بخشهایی از متن بیانیه:
🔷 بسیاری از ما زنانی* که در این روزها و در این مرز و بوم زندگی میکنیم، بارها خودمان را جای او تصور کردهایم. بارها همین نقش را برداشتهایم. با خود گفتهایم: «ای کاش همین حالا و همینجا تمام لباسهایم را درآورم، تا شاید این غائله پایان یابد. شاید از زیر نگاهها، تذکرها و تعرضها رها شوم.» کنش هنجارشکن دختر علوموتحقیقات با وجود اینکه به چشمهای ما ناآشنا بود، لحظهای از خشم، عصیان و کلافگی را پیش چشم همه آورد. لحظهای که برای بسیاری از ما نزدیک و قابل درک بود ، از همین رو فیگورهایی مانند دختر علوموتحقیقات حائز اهمیت هستند؛ نه از این بابت که اسطورهای باشند یا مانند فرشتگان، بالعکس، بدین جهت که بسیار ملموساند.
🔷اما بهراستی چرا کنشهای اعتراضی چنینی تا این حد از سوی حاکمیت سرکوب میشوند؟ این کنشها دارای چه ویژگیهایی هستند که نه تنها حاکمیت، بلکه جامعه مردسالار را به واکنشهای فراوانی وامیدارند؟ آیا این سیاق از کنشگریهای ناگهانی و یکنفره صرفا درخششی مقطعی هستند، یا چهبسا بتوانند به دستان حقخواهان بعدی دست یاری برسانند.
🔷اصرار داریم و تاکید میکنیم که کنش دختر علوموتحقیقات درخششی یکباره نبود و هرگونه تاریخزدایی از شورش او کجفهمیای خام اندیشانه است چرا که دستان آهو را در دستان هما، ویدا و دیگر خواهران عصیانگرمان -که نامی از آنها نمیدانیم- دیدهایم. عصیان او را برآمده از عاطفهای تماما شخصی و لحظهای قلمداد نمیکنیم، و میدانیم که خشم و عاطفهی او برآمده از ساختار و نظمی است که ما نیز با تن خود در آن زیستهایم. اعتراف میکنیم که خشم این زن بند اتصال او و بسیاری از ما با یکدیگر است.
🔷 ما، جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاههای کشور در این بیانیه بر آن شدیم که با سرفرازی از کنش شجاعانهی #آهوـدریایی دفاع کنیم؛ هرگونه تشکیل پرونده روانی برای او را محکوم کرده و نوید میدهیم #مقاومت تا رهایی زنان از یوغ سرکوبهای سیستماتیک پدرسالارانه ادامه خواهد داشت.
«زنان*: چتری گسترده از هویتهای جنسیتی است که بهمنظور دوری از خوانش بیولوژیک و دوسوگرایانه از جنسیت، و همچنین اشاره به هویتهای جنسیتی مطرود، یعنی هرآنکه از مرد ممتاز فاصله دارد و طرد میشود، مورد استفاده قرار گرفته میگیرد.»
امضا کنندگان:
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه تهران
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه گیلان
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه تربیتمدرس
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه علموصنعنت
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه بهشتی
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه نوشیروانی بابل
جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه خواجهنصیر
🔺 برای مطالعه متن کامل بیانیه لینک زیر را لمس کنید.
متن بیانیه:
4⃣2⃣7⃣9⃣
🆔 @senfi_uni_iran
Telegraph
بیانیه جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاههای کشور: «از انقلاب ۵۷ تا دختر علوموتحقیقات: زنان* به میادین بازمیگردند»
بسیاری از ما زنانی* که در این روزها و در این مرز و بوم زندگی میکنیم، بارها خودمان را جای او تصور کردهایم. بارها همین نقش را برداشتهایم. با خود گفتهایم: «ای کاش همین حالا و همینجا تمام لباسهایم را درآورم، تا شاید این غائله پایان یابد. شاید از زیر نگاهها،…
Forwarded from ديدبان آزار
🔹گزارشی از نشست ۲۵ نوامبر در زندان زنان لاکان
در متن پیش رو که برای دیدبان آزار ارسال شده است، گزارشی میخوانید از نشست صمیمانه زنان در زندان لاکان که به مناسبت 25 نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان برگزار شده است. در این نشست، زنان زندانی سیاسی و «غیرسیاسی»، همصدا و همرای، تجربههای خود از خشونت جنسیتی را بیان کردند و #زهره_دادرس، #زهرا_دادرس، #فروغ_سمیع_نیا، #شریفه_محمدی، #آزاده_چاوشیان و #شیوا_شاه_سیاه (از فعالان حقوق زنان در گیلان) از انواع و ابعاد خشونت علیه زنان گفتند. این نشست با خواندن شعر «دختران دشت» توسط شریفه محمدی و آوازخوانی آزاده چاوشیان به پایان رسید.
فردی که به اتهام قتل همسر خود زندانی است، از خشونتهای خانگی، از آزارواذیتهای جسمانی و روانی، خیانت و فروختهشدن فرزند شیرخوارهاش توسط همسر خود میگوید. این زن پس از بازداشت نیز در اداره آگاهی برای اعتراف اجباری مورد ضربوشتم قرار گرفته است و حالا در این زندان، اراده و اختیاری برای کوتاهکردن موهایش ندارد و باید از مسئول بند اجازه بگیرد. زنی که چند روزی است از بیمارستان به بند نسوان لاکان رشت بازگشته است، از بارداری ناخواستهاش میگوید که او را به مرز مرگ و زندگی رسانده بود و حالا نجات پیدا کرده است، زنی خانهدار و بدون پشتوانه مالی و سرمایه که مشخص نیست بر چه اساسی برای او دفترچه چک صادر کردهاند و با اعتماد به همسر، بدون آگاهی از آنچه در انتظار اوست، با بدهیها و شاکیان فراوان این روزها را در زندان میگذراند، درحالیکه کودکانش را به بهزیستی واگذار کردهاند و امکان دیدن آنها و شنیدن صدایشان را نیز نیافته است. حاضران در این نشست همچنین به چندین نمونه از رفتارهای نامحترمانه و تحقیرآمیز مسئولان، مددکاران و نگهبانان با مادران زندانی و سرزنش آنان اشاره کردهاند.
متن کامل گزارش:
https://harasswatch.com/news/2402/
@harasswatch
در متن پیش رو که برای دیدبان آزار ارسال شده است، گزارشی میخوانید از نشست صمیمانه زنان در زندان لاکان که به مناسبت 25 نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان برگزار شده است. در این نشست، زنان زندانی سیاسی و «غیرسیاسی»، همصدا و همرای، تجربههای خود از خشونت جنسیتی را بیان کردند و #زهره_دادرس، #زهرا_دادرس، #فروغ_سمیع_نیا، #شریفه_محمدی، #آزاده_چاوشیان و #شیوا_شاه_سیاه (از فعالان حقوق زنان در گیلان) از انواع و ابعاد خشونت علیه زنان گفتند. این نشست با خواندن شعر «دختران دشت» توسط شریفه محمدی و آوازخوانی آزاده چاوشیان به پایان رسید.
فردی که به اتهام قتل همسر خود زندانی است، از خشونتهای خانگی، از آزارواذیتهای جسمانی و روانی، خیانت و فروختهشدن فرزند شیرخوارهاش توسط همسر خود میگوید. این زن پس از بازداشت نیز در اداره آگاهی برای اعتراف اجباری مورد ضربوشتم قرار گرفته است و حالا در این زندان، اراده و اختیاری برای کوتاهکردن موهایش ندارد و باید از مسئول بند اجازه بگیرد. زنی که چند روزی است از بیمارستان به بند نسوان لاکان رشت بازگشته است، از بارداری ناخواستهاش میگوید که او را به مرز مرگ و زندگی رسانده بود و حالا نجات پیدا کرده است، زنی خانهدار و بدون پشتوانه مالی و سرمایه که مشخص نیست بر چه اساسی برای او دفترچه چک صادر کردهاند و با اعتماد به همسر، بدون آگاهی از آنچه در انتظار اوست، با بدهیها و شاکیان فراوان این روزها را در زندان میگذراند، درحالیکه کودکانش را به بهزیستی واگذار کردهاند و امکان دیدن آنها و شنیدن صدایشان را نیز نیافته است. حاضران در این نشست همچنین به چندین نمونه از رفتارهای نامحترمانه و تحقیرآمیز مسئولان، مددکاران و نگهبانان با مادران زندانی و سرزنش آنان اشاره کردهاند.
متن کامل گزارش:
https://harasswatch.com/news/2402/
@harasswatch
دیدبان آزار
تلاقی خشونتها و رنگباختن مرز میان زندانی سیاسی و محکومان جرائم «غیرسیاسی»
آذرماه 1403، جمعی از زندانیان سیاسی و جرائم عمومی زندان لاکان رشت، نشستی صمیمانه در بزرگداشت 25 نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان برگزار کردند. در ابتدای این نشست و پس از اجرای جمعی سرود «جوانه میزنم»، شریفه محمدی ضمن گرامیداشت 25 نوامبر و نیز ا
🟣 لیلا حسینزاده به یک سال حبس تعزیری محکوم شد
لیلا حسینزاده، فعال سیاسی و از فعالان صنفی دانشجویی سابق، به دلیل حق طبیعی ارائهی «پایاننامه کارشناسی ارشد» در دانشگاه تهران با دو عنوان اتهامی: «تبلیغ علیه نظام» و «حضور زنان در معابر و انظار عمومی بدون حجاب شرعی (حضور در دانشگاه تهران بدون رعایت حجاب شرعی) توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ایمان افشاری به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
لیلا حسینزاده، فعال سیاسی و از فعالان صنفی دانشجویی سابق، به دلیل حق طبیعی ارائهی «پایاننامه کارشناسی ارشد» در دانشگاه تهران با دو عنوان اتهامی: «تبلیغ علیه نظام» و «حضور زنان در معابر و انظار عمومی بدون حجاب شرعی (حضور در دانشگاه تهران بدون رعایت حجاب شرعی) توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ایمان افشاری به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 پیوستن زندان رودسر به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته چهل و هشتم
⚪️ زندان قزلحصار قتلگاهی که ۱۷٪ از اعدامهای سراسر کشور را به خود اختصاص داده است.
در آستانه سال نو میلادی با تبریک میلاد مسیح مبشر صلح و آزادی، آرزوی سالی به دور از سرکوب و اعدام و کشتار برای همه ملتهای جهان بهویژه ایرانیانی که تحت ستم حکومت ولایت فقیه قرار دارند را داریم.
در سال ۲۰۲۴ حکومت مستبد حاکم بر ایران تا کنون دستکم ۹۵۳ تن را فقط با چوبههای دار به قتل رسانده است؛ حدود ۳۳ تن از آنها زن بوده و در مجموع ۸ زندانی سیاسی را اعدام کرده است. همچنین حدود ۹۶ تن از هموطنان کُرد و ۱۰۱ تن از هموطنان بلوچ را در این یک ساله اعدام کرده است.
زندان قزلحصار کرج به عنوان مرکز اصلی اعدامها، قتلگاهی است که با ۱۵۸ اعدام در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۷ درصد از کل اعدامهای کشور را به خود اختصاص داده است.
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" با افشای بخشهایی از جنایات و اعدامهایی که در زندانهای سراسر کشور صورت گرفته است، تلاش کرده تا صدای زندانیان گمنام و زیر حکم اعدام باشد؛ افشای این جنایتها توسط کارزار و دیگر نهادهای سیاسی و حقوق بشری، پس از سالها اعدام و کشتار، منجر به قرار گرفتن زندان قزلحصار در لیست تحریمهای بینالمللی شد.
در هفته گذشته حکومت اعدامی، روز چهارشنبه ۲۸ آذر ماه یک زندانی سیاسی کُرد با نام #رحیم_برین را در زندان مهاباد پس از ۱۹ سال شکنجه به دار آویخت.
همچنین یک زندانی سیاسی دیگر در زندان ارومیه با نام #رزگار_بیگزادهبابامیری که در اعتراضات ۱۴۰۱ در بوکان بازداشت شده بود، توسط شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای انقلاب ارومیه، متهم به محاربه و بغی شده است که خطر صدور حکم اعدام وی وجود دارد.
با توجه به موج اعدامهای گسترده که در سراسر کشور به اوج رسیده است این هفته تعدادی از زندانیان زندان رودسر در استان گیلان در نامهای اعلام کردهاند که از این پس به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" میپیوندند و در اعتصاب غذا خواهند بود.
در این ایام که حکومت توان حل کلان بحرانهای ساختاری را ندارد و کشور را تعطیل و یا نیمه تعطیل اعلام کرده است. اما اجرای حکم اعدام بدون یک روز تعطیلی، ادامه دارد. گویی ماشین کشتار و اعدام متوقف شدنی نیست.
همانطور که بارها تاکید کردهایم بسیار واضح است که حکومت برای جلوگیری از اعتراضات مردمی دست به سرکوب و اعدام میزند و تمام اعدامها در ایران جنبه سیاسی دارد؛ لذا اعضای این کارزار مجددا از تمام ارگانها و نهادهای مردمی و حقوق بشری در داخل و خارج از کشور میخواهد برای جلوگیری از اعدامها در ایران تلاش جدی به عمل آورند. رمز پیروزی و توقف ماشین اعدام، همبستگی و اتحاد همگانی است. ما میتوانیم و وظیفه داریم علیه اعدام بایستیم تا این قتل سیستماتیک را متوقف نماییم.
اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" سهشنبه ۴ دی ۱۴۰۳ در هفته چهلوهشتم در ۲۸ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
⚪️ زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین ، زندان اراک ، زندان خرم آباد ، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان دستگرد اصفهان ، زندان شیبان اهواز ، زندان نظام شیراز ، زندان بم ، زندان کهنوج ، زندان طبس ، زندان مشهد ، زندان قائمشهر ، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان ، زندان کامیاران و زندان رودسر گیلان
سهشنبه ۴ دی ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
⚪️ زندان قزلحصار قتلگاهی که ۱۷٪ از اعدامهای سراسر کشور را به خود اختصاص داده است.
در آستانه سال نو میلادی با تبریک میلاد مسیح مبشر صلح و آزادی، آرزوی سالی به دور از سرکوب و اعدام و کشتار برای همه ملتهای جهان بهویژه ایرانیانی که تحت ستم حکومت ولایت فقیه قرار دارند را داریم.
در سال ۲۰۲۴ حکومت مستبد حاکم بر ایران تا کنون دستکم ۹۵۳ تن را فقط با چوبههای دار به قتل رسانده است؛ حدود ۳۳ تن از آنها زن بوده و در مجموع ۸ زندانی سیاسی را اعدام کرده است. همچنین حدود ۹۶ تن از هموطنان کُرد و ۱۰۱ تن از هموطنان بلوچ را در این یک ساله اعدام کرده است.
زندان قزلحصار کرج به عنوان مرکز اصلی اعدامها، قتلگاهی است که با ۱۵۸ اعدام در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۷ درصد از کل اعدامهای کشور را به خود اختصاص داده است.
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" با افشای بخشهایی از جنایات و اعدامهایی که در زندانهای سراسر کشور صورت گرفته است، تلاش کرده تا صدای زندانیان گمنام و زیر حکم اعدام باشد؛ افشای این جنایتها توسط کارزار و دیگر نهادهای سیاسی و حقوق بشری، پس از سالها اعدام و کشتار، منجر به قرار گرفتن زندان قزلحصار در لیست تحریمهای بینالمللی شد.
در هفته گذشته حکومت اعدامی، روز چهارشنبه ۲۸ آذر ماه یک زندانی سیاسی کُرد با نام #رحیم_برین را در زندان مهاباد پس از ۱۹ سال شکنجه به دار آویخت.
همچنین یک زندانی سیاسی دیگر در زندان ارومیه با نام #رزگار_بیگزادهبابامیری که در اعتراضات ۱۴۰۱ در بوکان بازداشت شده بود، توسط شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای انقلاب ارومیه، متهم به محاربه و بغی شده است که خطر صدور حکم اعدام وی وجود دارد.
با توجه به موج اعدامهای گسترده که در سراسر کشور به اوج رسیده است این هفته تعدادی از زندانیان زندان رودسر در استان گیلان در نامهای اعلام کردهاند که از این پس به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" میپیوندند و در اعتصاب غذا خواهند بود.
در این ایام که حکومت توان حل کلان بحرانهای ساختاری را ندارد و کشور را تعطیل و یا نیمه تعطیل اعلام کرده است. اما اجرای حکم اعدام بدون یک روز تعطیلی، ادامه دارد. گویی ماشین کشتار و اعدام متوقف شدنی نیست.
همانطور که بارها تاکید کردهایم بسیار واضح است که حکومت برای جلوگیری از اعتراضات مردمی دست به سرکوب و اعدام میزند و تمام اعدامها در ایران جنبه سیاسی دارد؛ لذا اعضای این کارزار مجددا از تمام ارگانها و نهادهای مردمی و حقوق بشری در داخل و خارج از کشور میخواهد برای جلوگیری از اعدامها در ایران تلاش جدی به عمل آورند. رمز پیروزی و توقف ماشین اعدام، همبستگی و اتحاد همگانی است. ما میتوانیم و وظیفه داریم علیه اعدام بایستیم تا این قتل سیستماتیک را متوقف نماییم.
اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" سهشنبه ۴ دی ۱۴۰۳ در هفته چهلوهشتم در ۲۸ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
⚪️ زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین ، زندان اراک ، زندان خرم آباد ، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان دستگرد اصفهان ، زندان شیبان اهواز ، زندان نظام شیراز ، زندان بم ، زندان کهنوج ، زندان طبس ، زندان مشهد ، زندان قائمشهر ، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان ، زندان کامیاران و زندان رودسر گیلان
سهشنبه ۴ دی ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 ضرورت تغییر جایگاه زنان در تشکلهای صنفی معلمان
جعفر ابراهیمی
۵ دی ۱۴۰۳
🔸مسئله زنان و گرهخوردگی با سیاست و اقتصاد ایران
در ساختارهای سیاسی و اجتماعی ایران، هیچ مسئلهای بدون حلکردن مسئله زنان قابل حل نیست. زنان بهعنوان نیمی از جامعه، در دل مسائل سیاسی و طبقاتی قرار دارند. هر برنامه سیاسی برای آینده ایران ناگزیر است به سؤالات بنیادین در زمینه زنان پاسخ دهد، بهویژه در رابطه با جایگاه آنان در قدرت سیاسی و نهادهایی که در آنها مشارکت دارند.
🔸چرا زنان در ساختارهای صنفی تصمیمگیر دیده نمیشوند؟
در دوران حضورم در شورای هماهنگی بهعنوان بازرس، همواره این سؤال مطرح بود که چرا زنان، باوجود حضور چشمگیر در فعالیتهای میدانی و تبلیغی، در نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز حضور کمرنگتری دارند؟ بهطوری که ساختار شورا را میتوان ساختاری مردانه دانست. این مردسالاری لزوماً به معنای مناسبات آشکار تبعیضآمیز نیست، اما شایسته است زنان در شورا و هیئتهای مدیره تشکلهای صنفی، جایگاه شایسته خود را به دست آورند.
https://t.me/kashowra/20315
📌 ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/AoNmz
🔹🔹🔹
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
جعفر ابراهیمی
۵ دی ۱۴۰۳
🔸مسئله زنان و گرهخوردگی با سیاست و اقتصاد ایران
در ساختارهای سیاسی و اجتماعی ایران، هیچ مسئلهای بدون حلکردن مسئله زنان قابل حل نیست. زنان بهعنوان نیمی از جامعه، در دل مسائل سیاسی و طبقاتی قرار دارند. هر برنامه سیاسی برای آینده ایران ناگزیر است به سؤالات بنیادین در زمینه زنان پاسخ دهد، بهویژه در رابطه با جایگاه آنان در قدرت سیاسی و نهادهایی که در آنها مشارکت دارند.
🔸چرا زنان در ساختارهای صنفی تصمیمگیر دیده نمیشوند؟
در دوران حضورم در شورای هماهنگی بهعنوان بازرس، همواره این سؤال مطرح بود که چرا زنان، باوجود حضور چشمگیر در فعالیتهای میدانی و تبلیغی، در نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز حضور کمرنگتری دارند؟ بهطوری که ساختار شورا را میتوان ساختاری مردانه دانست. این مردسالاری لزوماً به معنای مناسبات آشکار تبعیضآمیز نیست، اما شایسته است زنان در شورا و هیئتهای مدیره تشکلهای صنفی، جایگاه شایسته خود را به دست آورند.
https://t.me/kashowra/20315
📌 ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/AoNmz
🔹🔹🔹
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 ضرورت تغییر جایگاه زنان در تشکلهای صنفی معلمان
جعفر ابراهیمی
۵ دی ۱۴۰۳
🔹🔹🔹
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
جعفر ابراهیمی
۵ دی ۱۴۰۳
🔹🔹🔹
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
بيدارزنى
Photo
🟣 صدور حکم ۱۶۱ سال حبس برای ۲۲ فعال سیاسی در اصفهان
⚪️ پروندهی خانهی اصفهان، همچنان مجرای بازداشت فعالین سیاسی است
بر اساس گزارشات منتشر شده: «۲۲ تن از افرادی که در اعتراض به اجرای حکم #اعدام سه زندانی سیاسی محکوم در پرونده موسوم به «خانه اصفهان» مقابل زندان دستگرد بازداشت شده بودند، در تاریخ ۱۳آبان۱۴۰۳ احکام صادر شده برای خود را دریافت کردند».
به گزارش هرانا: «بر اساس حکمی که توسط شعبه اول دادگاه انقلاب اصفهان به ریاست قاضی محمد توکلی صادر و اواسط آبان ماه، به این افراد به صورت شفاهی ابلاغ شده، سمانه عموشاهی به ۲۳ سال حبس، مرجان بشتام و مینو حیدری هر کدام به ۱۱ سال حبس، شمیم بهارزاده به هشت سال حبس و مهشاد کشانی، هدی صادقی، عرفان خلیلیان، مهرشاد برجیان، پویا طالبیان، مریم فرهنگ، کیان طالبی، مینا ندایی، روزبه دانا، پویا دانا، بهار سلیمانی، محمدرضا قطبی زاده، سیما ترکیان، زینب (مریم) پرنده، محمد سخنور، امیر عجمیان، پارسا حاجی آقایی و امیر سالاری هر کدام به شش سال حبس محکوم شده اند. همچنین از بابت مجازات های تکمیلی هر یک از این افراد به دو سال منع خروج از کشور و دو سال ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی محکوم شدند.
#مینو_حیدری_کایدان، فعال حقوق زنان و کارمند دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و #سیما_ترکیان، وکیل دادگستری، هر دو از متهمان این پرونده هستند که در دی۱۴۰۲، شش ماه بعد از اعتراضات مقابل زندان دستگرد بازداشت شدند. منبع آگاهی که با ایرانوایر گفتوگو کرده میگوید: «نیروهای امنیتی مدعی هستند که این دو نفر را شش ماه تحت نظر داشتهاند و بعد برای دستگیری آنها اقدام شده است.»
براساس این گزارش: «نیروهای امنیتی ابتدا برای بازداشت مینو حیدری به محل کارش مراجعه کردند، اما با سرویس کارمندان به منزل مادرش رفته بود. شامگاه، ماموران به منزل مادر این فعال حقوق زنان یورش برده و او را با دست بسته به محل زندگی خودش بردند. خانه را تفتیش کردند و بسیاری از یادداشتها و وسایل او را ضبط کردند.
سیما ترکیان هم همزمان با او بازداشت شد و به سلولهای زنان زندان دستگرد منتقل شده و بسیار مورد توهین و تحقیر قرار گرفتند. مینو حیدری کایدان چون سابقه بازداشت در سال ۱۳۸۸ داشت و بهواسطه فعالیتها فمینیستی خود در سالهای گذشته متهم شده بود، به سازماندهی فعالیتهای این افراد که اغلب جوانان کم سن و سال بودند، متهم شده است».
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
⚪️ پروندهی خانهی اصفهان، همچنان مجرای بازداشت فعالین سیاسی است
بر اساس گزارشات منتشر شده: «۲۲ تن از افرادی که در اعتراض به اجرای حکم #اعدام سه زندانی سیاسی محکوم در پرونده موسوم به «خانه اصفهان» مقابل زندان دستگرد بازداشت شده بودند، در تاریخ ۱۳آبان۱۴۰۳ احکام صادر شده برای خود را دریافت کردند».
به گزارش هرانا: «بر اساس حکمی که توسط شعبه اول دادگاه انقلاب اصفهان به ریاست قاضی محمد توکلی صادر و اواسط آبان ماه، به این افراد به صورت شفاهی ابلاغ شده، سمانه عموشاهی به ۲۳ سال حبس، مرجان بشتام و مینو حیدری هر کدام به ۱۱ سال حبس، شمیم بهارزاده به هشت سال حبس و مهشاد کشانی، هدی صادقی، عرفان خلیلیان، مهرشاد برجیان، پویا طالبیان، مریم فرهنگ، کیان طالبی، مینا ندایی، روزبه دانا، پویا دانا، بهار سلیمانی، محمدرضا قطبی زاده، سیما ترکیان، زینب (مریم) پرنده، محمد سخنور، امیر عجمیان، پارسا حاجی آقایی و امیر سالاری هر کدام به شش سال حبس محکوم شده اند. همچنین از بابت مجازات های تکمیلی هر یک از این افراد به دو سال منع خروج از کشور و دو سال ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی محکوم شدند.
#مینو_حیدری_کایدان، فعال حقوق زنان و کارمند دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و #سیما_ترکیان، وکیل دادگستری، هر دو از متهمان این پرونده هستند که در دی۱۴۰۲، شش ماه بعد از اعتراضات مقابل زندان دستگرد بازداشت شدند. منبع آگاهی که با ایرانوایر گفتوگو کرده میگوید: «نیروهای امنیتی مدعی هستند که این دو نفر را شش ماه تحت نظر داشتهاند و بعد برای دستگیری آنها اقدام شده است.»
براساس این گزارش: «نیروهای امنیتی ابتدا برای بازداشت مینو حیدری به محل کارش مراجعه کردند، اما با سرویس کارمندان به منزل مادرش رفته بود. شامگاه، ماموران به منزل مادر این فعال حقوق زنان یورش برده و او را با دست بسته به محل زندگی خودش بردند. خانه را تفتیش کردند و بسیاری از یادداشتها و وسایل او را ضبط کردند.
سیما ترکیان هم همزمان با او بازداشت شد و به سلولهای زنان زندان دستگرد منتقل شده و بسیار مورد توهین و تحقیر قرار گرفتند. مینو حیدری کایدان چون سابقه بازداشت در سال ۱۳۸۸ داشت و بهواسطه فعالیتها فمینیستی خود در سالهای گذشته متهم شده بود، به سازماندهی فعالیتهای این افراد که اغلب جوانان کم سن و سال بودند، متهم شده است».
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from پژوهشکده جنبش معلمان
مجموعه_مقالات_کانون_مستقل_فرهنگیان_اصفهان.pdf
10.9 MB
🔻مجموعه مقالات منتشر شده توسط کانون مستقل فرهنگیان اصفهان در شماره یک و دو نشریۀ معلم/ سال 1358
📭 برای عضویت در کانال پژوهشکده جنبش معلمان از این لینک استفاده کنید:
t.me/JonbeshMoalleman
#اسناد
📚@JonbeshMoalleman
📭 برای عضویت در کانال پژوهشکده جنبش معلمان از این لینک استفاده کنید:
t.me/JonbeshMoalleman
#اسناد
📚@JonbeshMoalleman
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 مصاحبه اختصاصى با ليلا حسين زاده
لیلا حسینزاده، فعال سیاسی و فعال صنفی دانشجویان سابق دانشگاه تهران، پيرامون دفاع در جلسه پايان نامه - اخراج از مقطع كارشناسى، پنج سال بعد از فارغ التحصيلى و اتفاقات جارى پيرامون پروندهاش.
⚪️ منبع: صفحهی اصل ۲۰
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
لیلا حسینزاده، فعال سیاسی و فعال صنفی دانشجویان سابق دانشگاه تهران، پيرامون دفاع در جلسه پايان نامه - اخراج از مقطع كارشناسى، پنج سال بعد از فارغ التحصيلى و اتفاقات جارى پيرامون پروندهاش.
⚪️ منبع: صفحهی اصل ۲۰
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 آخرین وضعیت سلامت آرزو بدری، ۵ ماه پس از شلیک گلولهی پلیس به بدن او
به گزارش خبرگزاری هرانا: «آرزو بدری، زن ۳۱ سالهای که چندی پیش در شهر نور مازندران هدف گلوله مأموران نیروی انتظامی قرار گرفته بود، از ناحیه کمر به پایین فلج شده است. بیبیسی فارسی ضمن انتشار این خبر تأکید کرده که پزشکان این خبر را تایید کردهاند. این رسانه در گزارش خود نوشته که خانوادهی آرزو بدری تحت فشار نیروهای امنیتی قرار گرفتهاند تا وخامت حال او را انکار کرده و شلیک به خودروی وی را بیارتباط با موضوع حجاب اجباری جلوه دهند.
پیشتر نیروی انتظامی مدعی شده بود که آرزو بدری پس از هشدار پلیس برای توقف خودرو اقدام به فرار کرده است. اما این ادعا با توجه به شلیک مستقیم و آسیب شدید به او، در شبکه های اجتماعی مورد انتقاد قرار گرفته و بار دیگر بحث خشونت ساختاری و سرکوب زنان را پررنگ کرد».
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش خبرگزاری هرانا: «آرزو بدری، زن ۳۱ سالهای که چندی پیش در شهر نور مازندران هدف گلوله مأموران نیروی انتظامی قرار گرفته بود، از ناحیه کمر به پایین فلج شده است. بیبیسی فارسی ضمن انتشار این خبر تأکید کرده که پزشکان این خبر را تایید کردهاند. این رسانه در گزارش خود نوشته که خانوادهی آرزو بدری تحت فشار نیروهای امنیتی قرار گرفتهاند تا وخامت حال او را انکار کرده و شلیک به خودروی وی را بیارتباط با موضوع حجاب اجباری جلوه دهند.
پیشتر نیروی انتظامی مدعی شده بود که آرزو بدری پس از هشدار پلیس برای توقف خودرو اقدام به فرار کرده است. اما این ادعا با توجه به شلیک مستقیم و آسیب شدید به او، در شبکه های اجتماعی مورد انتقاد قرار گرفته و بار دیگر بحث خشونت ساختاری و سرکوب زنان را پررنگ کرد».
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 فوری: هشدار نسبت به فاجعه در زندان قزلحصار
تصمیمات کودکانه و کوتهبینانه یا آزار سیستماتیک زندانیان
تصاحب واحد چهار زندان قزلحصار توسط زندان مرکزی کرج و جابهجایی اجباری ۱۷۰۰ زندانی
بنا بر اطلاع منابع نزدیک به خانوادههای زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار، در روزهای اخیر و با فشار مقامات سازمان زندانهای استان البرز، مقامات ارشد سازمان زندانها در اقدامی عجیب و قابل تأمل و با وجود تراکم بالای زندانی در زندان قزلحصار، موافقت کردهاند که با تخریب دیوار حائل بین زندان مرکزی کرج با زندان قزلحصار، واحد چهار زندان قزلحصار را که محل نگهداری حدود ۱۲۰۰ زندانی شاغل در کارخانجات این زندان، حدود ۵۰۰ زندانی تبعه افغانستان در سالن ۱۹ و ۱۴ زندانی سیاسی در سالن ۲۱/۲ است، را با تخیله اجباری زندانیان آن و جابجایی آنها، به زندان مرکزی کرج اختصاص دهند.
اتخاذ این تصمیم در شرایطی است که پیشتر و در تابستان سال گذشته، در تصمیم خلقالساعه دیگری با تعطیلی ناگهانی زندان رجاییشهر، بیش از ۱۲۰۰ زندانی این زندانی به واحد سه زندان قزلحصار منتقل شدند. و این زندان از یک زندان اختصاصی برای محکومان موادمخدر استان تهران تبدیل به زندانی شد که انواعی از زندانیان با اتهامات گوناگون چون قتل، مواد مخدر تا زندانیان سیاسی و عقیدتی را در خود جای داده است.
به گفته خانواده یکی از زندانیان سیاسی زندان قزلحصار که با وی گفتگو کردیم: «حجم بالای زندانیان با ادغام زندان رجائیشهر در زندان قزلحصار و سپس انتقال بیش از هزار زندانی موادمخدر از زندان کرج به واحد یک زندان قزلحصار، کار را به جائی رسانده بود که تا چند ماه پیش بسیاری از زندانیان محلی برای خواب و زندگی نداشته و در اصطلاح زندان « کریدور خواب» شده بودند، یعنی با انداختن یک پتوی نازک بر روی موزائیکهای کریدورهای عمومی سالنها که محل رفتوآمد زندانیان است، دوره حبسشان را در شرایطی فلاکتبار میگذراندند».
این منبع موثق با اشاره به اینکه طی چند ماه گذشته مسولان زندان قزلحصار و و واحد چهار این زندان با کمک خود زندانیان تغییرات و تعمیرات عمدهای در واحد چهار انجام داده بودند و شرایط حداقلی را برای زیست انسانی در این واحد به وجود آورده بودند و در چنین شرایطی مقامات ارشد سازمان زندانها به دلیل ارتباطات مدیرکل زندانهای استان البرز با مقامات بالای حکومت، تسلیم خواسته غیرعقلانی وی شده و با توجه به اختصاص واحد سه قزلحصار به زندان رجایی شهر در سال گذشته و تصمیم بر واگذاری واحد چهار آن به زندان مرکزی کرج، در عمل بر آنند که سه زندان را در یک زندان جای دهند! تصمیم مدیریتی غلطی که مشخص نیست از سر بیتدبیری و تحت فشار لابی قویتر مدیران زندان استان البرز اتخاذ شده یا موضوع «آزار سیستماتیک زندانیان» پشت آن قرار دارد.
در گفتگویی که با خانواده یکی از زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار داشتیم، وی به جو ملتهب این واحد پس از انتشار این خبر و احتمال جابجایی زندانیان اشاره کرده و تاکید کرد: «علاوه بر ۱۴ زندانی سیاسی که کمتر از ۱۵ ماه پیش به این واحد منتقل شدند، حدود ۱۷۰۰ زندانی این واحد که با اتهامات مواد مخدر بین سه تا بیش از بیست سال را در زندان هستند، عموما حدود ۱۶ ماه پیش از واحد سه به این واحد منتقل شدهاند و این جابجاییهای مکرر صدمات جدی روحی و روانی را به زندانیان وارد کرده و نوعی آزار و اذیت آنها به حساب میآید، و مسئولان دخیل در این تصمیمگیری گوئی دقت ندارند که این اعداد روی کاغذ صرفا عدد نیستند و هر کدام یک زندگی و یک خانواده هستند که در شرایط وخیم اقتصادی اینروزها با دهها و صدها مشکل دست به گریبانند.»
به گفته این منبع زندان مرکزی کرج در شرایطی تلاش دارد که ساختمانهای زندان دیگری را در مجاورت خود تصاحب کند که مقامات مسئول این زندان هماکنون چندین هکتار زمین در محوطه وسیع آن در اختیار دارد، که میتوانند از آنها برای ساخت سالنهای جدید و استاندارد استفاده کنند و مقامات ارشد سازمان زندانها به جای بهرهبرداری از راهکارهای کوتاه مدتی مانند پیشنهاد عفو زندانیانی که مدت مشخصی از حبسشان را گذراندهاند( پیشنهادی که در صورت تأیید توسط قوه قضاییه بیش از نیمی از جمعیت زندانیان را آزاد و به آغوش خانواده برمیگرداند و تراکم زندانیان در زندان را به حداقل میرساند)؛ و یا پیشنهاد بلند مدتی چون ساخت سالنهای استاندارد و نو در محوطههای وسیع زندان مرکزی کرج، به دنبال حل مقطعی مشکل تراکم جمعیت زندانیان با تصاحب ساختمانهای زندان قزلحصار هستند،آن هم در شرایطی که خود زندان قزلحصار به عنوان زندان اصلی موادمخدر استان تهران به شدت از کمبود فضا و تراکم شدید زندانیان رنج میبرد.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
تصمیمات کودکانه و کوتهبینانه یا آزار سیستماتیک زندانیان
تصاحب واحد چهار زندان قزلحصار توسط زندان مرکزی کرج و جابهجایی اجباری ۱۷۰۰ زندانی
بنا بر اطلاع منابع نزدیک به خانوادههای زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار، در روزهای اخیر و با فشار مقامات سازمان زندانهای استان البرز، مقامات ارشد سازمان زندانها در اقدامی عجیب و قابل تأمل و با وجود تراکم بالای زندانی در زندان قزلحصار، موافقت کردهاند که با تخریب دیوار حائل بین زندان مرکزی کرج با زندان قزلحصار، واحد چهار زندان قزلحصار را که محل نگهداری حدود ۱۲۰۰ زندانی شاغل در کارخانجات این زندان، حدود ۵۰۰ زندانی تبعه افغانستان در سالن ۱۹ و ۱۴ زندانی سیاسی در سالن ۲۱/۲ است، را با تخیله اجباری زندانیان آن و جابجایی آنها، به زندان مرکزی کرج اختصاص دهند.
اتخاذ این تصمیم در شرایطی است که پیشتر و در تابستان سال گذشته، در تصمیم خلقالساعه دیگری با تعطیلی ناگهانی زندان رجاییشهر، بیش از ۱۲۰۰ زندانی این زندانی به واحد سه زندان قزلحصار منتقل شدند. و این زندان از یک زندان اختصاصی برای محکومان موادمخدر استان تهران تبدیل به زندانی شد که انواعی از زندانیان با اتهامات گوناگون چون قتل، مواد مخدر تا زندانیان سیاسی و عقیدتی را در خود جای داده است.
به گفته خانواده یکی از زندانیان سیاسی زندان قزلحصار که با وی گفتگو کردیم: «حجم بالای زندانیان با ادغام زندان رجائیشهر در زندان قزلحصار و سپس انتقال بیش از هزار زندانی موادمخدر از زندان کرج به واحد یک زندان قزلحصار، کار را به جائی رسانده بود که تا چند ماه پیش بسیاری از زندانیان محلی برای خواب و زندگی نداشته و در اصطلاح زندان « کریدور خواب» شده بودند، یعنی با انداختن یک پتوی نازک بر روی موزائیکهای کریدورهای عمومی سالنها که محل رفتوآمد زندانیان است، دوره حبسشان را در شرایطی فلاکتبار میگذراندند».
این منبع موثق با اشاره به اینکه طی چند ماه گذشته مسولان زندان قزلحصار و و واحد چهار این زندان با کمک خود زندانیان تغییرات و تعمیرات عمدهای در واحد چهار انجام داده بودند و شرایط حداقلی را برای زیست انسانی در این واحد به وجود آورده بودند و در چنین شرایطی مقامات ارشد سازمان زندانها به دلیل ارتباطات مدیرکل زندانهای استان البرز با مقامات بالای حکومت، تسلیم خواسته غیرعقلانی وی شده و با توجه به اختصاص واحد سه قزلحصار به زندان رجایی شهر در سال گذشته و تصمیم بر واگذاری واحد چهار آن به زندان مرکزی کرج، در عمل بر آنند که سه زندان را در یک زندان جای دهند! تصمیم مدیریتی غلطی که مشخص نیست از سر بیتدبیری و تحت فشار لابی قویتر مدیران زندان استان البرز اتخاذ شده یا موضوع «آزار سیستماتیک زندانیان» پشت آن قرار دارد.
در گفتگویی که با خانواده یکی از زندانیان سیاسی واحد چهار زندان قزلحصار داشتیم، وی به جو ملتهب این واحد پس از انتشار این خبر و احتمال جابجایی زندانیان اشاره کرده و تاکید کرد: «علاوه بر ۱۴ زندانی سیاسی که کمتر از ۱۵ ماه پیش به این واحد منتقل شدند، حدود ۱۷۰۰ زندانی این واحد که با اتهامات مواد مخدر بین سه تا بیش از بیست سال را در زندان هستند، عموما حدود ۱۶ ماه پیش از واحد سه به این واحد منتقل شدهاند و این جابجاییهای مکرر صدمات جدی روحی و روانی را به زندانیان وارد کرده و نوعی آزار و اذیت آنها به حساب میآید، و مسئولان دخیل در این تصمیمگیری گوئی دقت ندارند که این اعداد روی کاغذ صرفا عدد نیستند و هر کدام یک زندگی و یک خانواده هستند که در شرایط وخیم اقتصادی اینروزها با دهها و صدها مشکل دست به گریبانند.»
به گفته این منبع زندان مرکزی کرج در شرایطی تلاش دارد که ساختمانهای زندان دیگری را در مجاورت خود تصاحب کند که مقامات مسئول این زندان هماکنون چندین هکتار زمین در محوطه وسیع آن در اختیار دارد، که میتوانند از آنها برای ساخت سالنهای جدید و استاندارد استفاده کنند و مقامات ارشد سازمان زندانها به جای بهرهبرداری از راهکارهای کوتاه مدتی مانند پیشنهاد عفو زندانیانی که مدت مشخصی از حبسشان را گذراندهاند( پیشنهادی که در صورت تأیید توسط قوه قضاییه بیش از نیمی از جمعیت زندانیان را آزاد و به آغوش خانواده برمیگرداند و تراکم زندانیان در زندان را به حداقل میرساند)؛ و یا پیشنهاد بلند مدتی چون ساخت سالنهای استاندارد و نو در محوطههای وسیع زندان مرکزی کرج، به دنبال حل مقطعی مشکل تراکم جمعیت زندانیان با تصاحب ساختمانهای زندان قزلحصار هستند،آن هم در شرایطی که خود زندان قزلحصار به عنوان زندان اصلی موادمخدر استان تهران به شدت از کمبود فضا و تراکم شدید زندانیان رنج میبرد.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 مجاهد کورکور برای دومین بار به اعدام محکوم شد
به گزارش خبرگزاری هرانا: «مجاهد کورکور، زندانی محبوس در زندان شیبان اهواز، با حکم دادگاه انقلاب این شهر، برای دومین بار به #اعدام محکوم شد. وی پیشتر توسط دادگاه انقلاب اهواز به اعدام محکوم شده بود که این حکم در دیوان عالی کشور نقض و پرونده وی برای رسیدگی مجدد به شعبه همعرض ارجاع داده شده بود.
خواهر این زندانی ضمن انتشار مطلبی در این خصوص اعلام کرد: «طبق آخرین اطلاعات مطلع شدیم که برای مجاهد حکم اعدام مجدد صادر شده است».
قوه قضاییه ادعا کرده بود که مجاهد کورکور در قتل #کیان_پیرفلک، کودک جانباخته در اعتراضات سراسری، دست داشته است، اما خانواده پیرفلک این ادعا را رد کرده و مادر کیان اعلام کرد: «هنگام بازگشت به خانه، ماموران امنیتی بودند که به خودروی ما تیراندازی کردند».
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش خبرگزاری هرانا: «مجاهد کورکور، زندانی محبوس در زندان شیبان اهواز، با حکم دادگاه انقلاب این شهر، برای دومین بار به #اعدام محکوم شد. وی پیشتر توسط دادگاه انقلاب اهواز به اعدام محکوم شده بود که این حکم در دیوان عالی کشور نقض و پرونده وی برای رسیدگی مجدد به شعبه همعرض ارجاع داده شده بود.
خواهر این زندانی ضمن انتشار مطلبی در این خصوص اعلام کرد: «طبق آخرین اطلاعات مطلع شدیم که برای مجاهد حکم اعدام مجدد صادر شده است».
قوه قضاییه ادعا کرده بود که مجاهد کورکور در قتل #کیان_پیرفلک، کودک جانباخته در اعتراضات سراسری، دست داشته است، اما خانواده پیرفلک این ادعا را رد کرده و مادر کیان اعلام کرد: «هنگام بازگشت به خانه، ماموران امنیتی بودند که به خودروی ما تیراندازی کردند».
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 محکومیت یک سال حبس با پابند طاهره نوروزی، شهروند بهایی
به گزارش خبرگزاری هرانا: «محکومیت یک سال حبس طاهره نوروزی، شهروند بهائی ساکن شیراز، توسط شعبه ۳۷ دادگاه تجدیدنظر استان فارس عینا تایید شد. حکم حبس وی تحت نظارت پابند الکترونیکی، با محدودیت تردد در خارج از زندان اجرا خواهد شد.
طاهره نوروی از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس محکوم شده است که با پابند الکترونیکی اجرا خواهد شد».
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
به گزارش خبرگزاری هرانا: «محکومیت یک سال حبس طاهره نوروزی، شهروند بهائی ساکن شیراز، توسط شعبه ۳۷ دادگاه تجدیدنظر استان فارس عینا تایید شد. حکم حبس وی تحت نظارت پابند الکترونیکی، با محدودیت تردد در خارج از زندان اجرا خواهد شد.
طاهره نوروی از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس محکوم شده است که با پابند الکترونیکی اجرا خواهد شد».
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 امید عملی سیاسی است»: آنچه میتوانیم از انقلاب ژینا بیاموزیم
نویسنده: ایلگی قهرمان
متن و ترجمهی ارسالی به #بیدارزنی
⚪️ از متن: «در قیام ژینا یکی از چیزهایی که پیشتر مشاهده نمیشد، همبستگی میان هویتهای اتنیکی در ایران بود. مکارمی، بهویژه از وضعیت کردستان و بلوچستان پیش از شروع جنبش صحبت میکند. پس از قتل ژینا، در مدت زمان کوتاهی شعار «ژن، ژیان، آزادی» به زبان فارسی در قالب «زن، زندگی، آزادی» درآمد که نشانهای از این همبستگی است. همچنین شعارهایی مانند «ما همه کُرد و آذری هستیم» که بر همبستگی تأکید دارند، بر این جنبش تأثیر گذاشته است. به گفتهی مکارمی، پس از دزدیده شدن انقلاب به دست ملاها (آخوند)، «جمهوری اسلامی نه تنها بهعنوان یک دولت تئوکراتیک، بلکه همچنین بهعنوان یک ملت فارس و شیعهی مبتنی بر سلطهی قومی و مذهبی مرکز در حال شکلگیری بود».
شیوهی حکمرانی استعمار داخلی، سرکوب و خشونت و جنگ ایران و عراق این ساختار را تحکیم کردند و مسیر همبستگی میان خلقها را به انسداد کشاندند. امید از دل فراروی از «خطوط قرمز» پدید آمد و از طریق کنش عاطفی جدید موجب شکلگیری این همبستگی شد.
وقتی صحبت از #ترکیه میشود، میتوان گفت که از دیدگاه فمینیستها، همبستگی یک موضع سیاسی تثبیتشده است. این تکثر، به شکلی که هم هویتهای اتنیکی و هم جنبشهای LGBTQ+ را در بر میگیرد، به نظر من نقطهی قوت سیاست فمینیستی است. قیام ژینا اهمیت عملی تکثر را به ما نشان میدهد. بنابراین، به عنوان فمینیست فکر میکنم مسئولیت ما این است که فضاهای همبستگی را گسترش دهیم، یا به عبارت بهتر، همیشه آمادهی برقراری روابط جدید باشیم.
از نظر مکارمی، ذخایر عاطفیای که قیام ژینا به جریان میاندازد شامل امید، شادی و سوگواری مشترک است. همراه با این جنبش متوجه میشویم که تودهها دیگر به دنبال مخاطب قرار دادن دولت و مطالبه از آن نیستند. آنچه پس از جنبش سبز رخ داد، نشان میدهد که مردم از انتظارات اصلاحطلبانه فاصله گرفتهاند. در انتخابات نمایشی، برای آنها هیچ انتخابی باقی نمانده است. شعار «مرگ بر دیکتاتور» از منظر کسانی که به جنبش پیوستهاند، نشانگر بیاعتباری رژیم است، دیگر نظام حاکم را به رسمیت نمیشناسند. این امر نیز امکان ظهور اَشکال نوآورانهی کنش را فراهم میکند. به عنوان مثال، اقدام به «عمامهپرانی» به جریانی تبدیل میشود که نشانگر عبور از «خطوط قرمز» جمهوری اسلامی است که قبلاً غیرقابل تصور بود. ترس و جدیت حاکمشده به دست رژیم جای خود را به شادی و شجاعت کسانی میدهد که به جنبش پیوستهاند. متوجه میشویم که رهایی از اَعمال دموکراسی نمایشی همان چیزی است که امید انقلابی را به همراه میآورد. اقدام به بوسیدن در مترو و مقاومت دانشآموزان دبیرستانی نیز از همین شادی و شجاعت برخاسته است.
زیر و رو کردن قواعد فضای عمومی و نپذیرفتن سلطهای که بر بدن زنان اعمال میشود، چه شادی بینظیری ایجاد میکند! ردپای «مبارزهجویی شادانه» که برگرمن و مونتگومری به آن اشاره کردهاند، در مبارزهجویی فمینیستی در ایران قابل ردیابی است.
از منظر جنبش فمینیستی در ترکیه، من بر این باورم که باید در باب این رهایی ناشی از فاصلهگیری از ابزارهای سیاسی نهادینهشده تامل کنیم».
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/BPRfQ
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
#جنبش_فمینیستی_ترکیه
@bidarzani
نویسنده: ایلگی قهرمان
متن و ترجمهی ارسالی به #بیدارزنی
⚪️ از متن: «در قیام ژینا یکی از چیزهایی که پیشتر مشاهده نمیشد، همبستگی میان هویتهای اتنیکی در ایران بود. مکارمی، بهویژه از وضعیت کردستان و بلوچستان پیش از شروع جنبش صحبت میکند. پس از قتل ژینا، در مدت زمان کوتاهی شعار «ژن، ژیان، آزادی» به زبان فارسی در قالب «زن، زندگی، آزادی» درآمد که نشانهای از این همبستگی است. همچنین شعارهایی مانند «ما همه کُرد و آذری هستیم» که بر همبستگی تأکید دارند، بر این جنبش تأثیر گذاشته است. به گفتهی مکارمی، پس از دزدیده شدن انقلاب به دست ملاها (آخوند)، «جمهوری اسلامی نه تنها بهعنوان یک دولت تئوکراتیک، بلکه همچنین بهعنوان یک ملت فارس و شیعهی مبتنی بر سلطهی قومی و مذهبی مرکز در حال شکلگیری بود».
شیوهی حکمرانی استعمار داخلی، سرکوب و خشونت و جنگ ایران و عراق این ساختار را تحکیم کردند و مسیر همبستگی میان خلقها را به انسداد کشاندند. امید از دل فراروی از «خطوط قرمز» پدید آمد و از طریق کنش عاطفی جدید موجب شکلگیری این همبستگی شد.
وقتی صحبت از #ترکیه میشود، میتوان گفت که از دیدگاه فمینیستها، همبستگی یک موضع سیاسی تثبیتشده است. این تکثر، به شکلی که هم هویتهای اتنیکی و هم جنبشهای LGBTQ+ را در بر میگیرد، به نظر من نقطهی قوت سیاست فمینیستی است. قیام ژینا اهمیت عملی تکثر را به ما نشان میدهد. بنابراین، به عنوان فمینیست فکر میکنم مسئولیت ما این است که فضاهای همبستگی را گسترش دهیم، یا به عبارت بهتر، همیشه آمادهی برقراری روابط جدید باشیم.
از نظر مکارمی، ذخایر عاطفیای که قیام ژینا به جریان میاندازد شامل امید، شادی و سوگواری مشترک است. همراه با این جنبش متوجه میشویم که تودهها دیگر به دنبال مخاطب قرار دادن دولت و مطالبه از آن نیستند. آنچه پس از جنبش سبز رخ داد، نشان میدهد که مردم از انتظارات اصلاحطلبانه فاصله گرفتهاند. در انتخابات نمایشی، برای آنها هیچ انتخابی باقی نمانده است. شعار «مرگ بر دیکتاتور» از منظر کسانی که به جنبش پیوستهاند، نشانگر بیاعتباری رژیم است، دیگر نظام حاکم را به رسمیت نمیشناسند. این امر نیز امکان ظهور اَشکال نوآورانهی کنش را فراهم میکند. به عنوان مثال، اقدام به «عمامهپرانی» به جریانی تبدیل میشود که نشانگر عبور از «خطوط قرمز» جمهوری اسلامی است که قبلاً غیرقابل تصور بود. ترس و جدیت حاکمشده به دست رژیم جای خود را به شادی و شجاعت کسانی میدهد که به جنبش پیوستهاند. متوجه میشویم که رهایی از اَعمال دموکراسی نمایشی همان چیزی است که امید انقلابی را به همراه میآورد. اقدام به بوسیدن در مترو و مقاومت دانشآموزان دبیرستانی نیز از همین شادی و شجاعت برخاسته است.
زیر و رو کردن قواعد فضای عمومی و نپذیرفتن سلطهای که بر بدن زنان اعمال میشود، چه شادی بینظیری ایجاد میکند! ردپای «مبارزهجویی شادانه» که برگرمن و مونتگومری به آن اشاره کردهاند، در مبارزهجویی فمینیستی در ایران قابل ردیابی است.
از منظر جنبش فمینیستی در ترکیه، من بر این باورم که باید در باب این رهایی ناشی از فاصلهگیری از ابزارهای سیاسی نهادینهشده تامل کنیم».
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/BPRfQ
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
#جنبش_فمینیستی_ترکیه
@bidarzani
Telegraph
امید عملی سیاسی است»: آنچه میتوانیم از انقلاب ژینا بیاموزیم
نویسنده: ایلگی قهرمان متن و ترجمهی ارسالی به بیدارزنی bidarzani «همانند حیوانهایی خونسرد که میتوانند از زمستان جان سالم به در برند، جنبش فمینیستی در ایران هرچند بارها تکهتکه و سرکوب شده باشد، به بقای خود ادامه میدهد. دستکم به مدت سی سال، این جنبش سوخترسان…