بيدارزنى
4.21K subscribers
5.67K photos
1.27K videos
180 files
4.28K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
بيدارزنى
Photo
🟣‌‍ امید عملی سیاسی است»: آنچه می‌توانیم از انقلاب ژینا بیاموزیم


نویسنده: ایلگی قهرمان

متن و ترجمه‌ی ارسالی به #بیدارزنی


⚪️ از متن: «در قیام ژینا یکی از چیزهایی که پیش‌تر مشاهده نمی‌شد، همبستگی میان هویت‌های اتنیکی در ایران بود. مکارمی، به‌ویژه از وضعیت کردستان و بلوچستان پیش از شروع جنبش صحبت می‌کند. پس از قتل ژینا، در مدت زمان کوتاهی شعار «ژن، ژیان، آزادی» به زبان فارسی در قالب «زن، زندگی، آزادی» درآمد که نشانه‌ای از این همبستگی است. همچنین شعارهایی مانند «ما همه کُرد و آذری هستیم» که بر همبستگی تأکید دارند، بر این جنبش تأثیر گذاشته است. به گفته‌ی مکارمی، پس از دزدیده شدن انقلاب به دست ملاها (آخوند)، «جمهوری اسلامی نه تنها به‌عنوان یک دولت تئوکراتیک، بلکه همچنین به‌عنوان یک ملت فارس و شیعه‌ی مبتنی بر سلطه‌ی قومی و مذهبی مرکز در حال شکل‌گیری بود».

شیوه‌ی حکمرانی استعمار داخلی، سرکوب و خشونت و جنگ ایران و عراق این ساختار را تحکیم کردند و مسیر همبستگی میان خلق‌ها را به انسداد کشاندند. امید از دل فراروی از «خطوط قرمز» پدید آمد و از طریق کنش عاطفی جدید موجب شکل‌گیری این همبستگی شد.
وقتی صحبت از #ترکیه می‌شود، می‌توان گفت که از دیدگاه فمینیست‌ها، همبستگی یک موضع سیاسی تثبیت‌شده است. این تکثر، به شکلی که هم هویت‌های اتنیکی و هم جنبش‌های LGBTQ+ را در بر می‌گیرد، به نظر من نقطه‌ی قوت سیاست فمینیستی است. قیام ژینا اهمیت عملی تکثر را به ما نشان می‌دهد. بنابراین، به عنوان فمینیست فکر می‌کنم مسئولیت ما این است که فضاهای همبستگی را گسترش دهیم، یا به عبارت بهتر، همیشه آماده‌ی برقراری روابط جدید باشیم.

از نظر مکارمی، ذخایر عاطفی‌ای که قیام ژینا به جریان می‌اندازد شامل امید، شادی و سوگواری مشترک است. همراه با این جنبش متوجه می‌شویم که توده‌ها دیگر به دنبال مخاطب قرار دادن دولت و مطالبه از آن نیستند. آنچه پس از جنبش سبز رخ داد، نشان می‌دهد که مردم از انتظارات اصلاح‌طلبانه فاصله گرفته‌اند. در انتخابات نمایشی، برای آن‌ها هیچ انتخابی باقی نمانده است. شعار «مرگ بر دیکتاتور» از منظر کسانی که به جنبش پیوسته‌اند، نشانگر بی‌اعتباری رژیم است، دیگر نظام حاکم را به رسمیت نمی‌شناسند. این امر نیز امکان ظهور اَشکال نوآورانه‌ی کنش را فراهم می‌کند. به عنوان مثال، اقدام به «عمامه‌پرانی» به جریانی تبدیل می‌شود که نشان‌گر عبور از «خطوط قرمز» جمهوری اسلامی است که قبلاً غیرقابل تصور بود. ترس و جدیت حاکم‌شده به دست رژیم جای خود را به شادی و شجاعت کسانی می‌دهد که به جنبش پیوسته‌اند. متوجه می‌شویم که رهایی از اَعمال دموکراسی نمایشی همان چیزی است که امید انقلابی را به همراه می‌آورد. اقدام به بوسیدن در مترو و مقاومت دانش‌آموزان دبیرستانی نیز از همین شادی و شجاعت برخاسته است.

زیر و رو کردن قواعد فضای عمومی و نپذیرفتن سلطه‌ای که بر بدن زنان اعمال می‌شود، چه شادی بی‌نظیری ایجاد می‌کند! ردپای «مبارزه‌جویی شادانه» که برگرمن و مونتگومری به آن اشاره کرده‌اند، در مبارزه‌جویی فمینیستی در ایران قابل ردیابی است.

از منظر جنبش فمینیستی در ترکیه، من بر این باورم که باید در باب این رهایی ناشی از فاصله‌گیری از ابزارهای سیاسی نهادینه‌شده تامل کنیم».


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/BPRfQ

#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
#جنبش_فمینیستی_ترکیه

@bidarzani