تاریخ اندیش
219 subscribers
434 photos
71 videos
26 files
243 links
تاریخ اندیش مجله ای اختصاصی در زمینه تاریخ است. این کانال در ارتباط با اخبار این نشریه می باشد.

ارتباط با ما 👇👇👇👇👇

info@tarikhandish.irایمیل نشریه

@tarikhandish تماس از طریق تلگرام📲

Www.tarikhandish.ir وب سایت نشریه🌐
Download Telegram
وزارت توریسم مصر یک تور مجازی سه‌بعدی از مقبره رامسس ششم درست کرده که جزئیاتش حقیقتا حیرت‌انگیزه. از طریق لینک پایین مشاهده کنید.

http://bit.ly/30sppYu

💢گویند عبدالله بن عمر بن خطاب به وقت بیرون رفتن پدرش از دنیا، عمر بن خطاب رضی الله عنه پرسید که ای پدر ترا کی بینم؟ گفت بدان جهان، گفت زودتر می خواهم، گفت شب اول یا شب دوم یا شب سوم مرا در خواب بینی. دوازده سال برآمد که او را به خواب ندید. پس از دوازده سال به خواب دید گفت: یا پدر نگفتی بودی که پسِ سه شب ترا بینم؟ گفت : مشغول بودم که در سواد بغداد پلی بیران شده بود و گماشتگان تیمارِ آبادان کردن آن نداشته بودند. گوسفندان بر آن می گذشتند. گوسفندی را بر آن پل دست به سوراخی فروشد و بشکست. تا اکنون جواب آن می دادم.

@tarikhandishmag
📙سیاست نامه
خواجه نظام الملک طوسی
تاریخ عشق


می‌گویند زبان فارسی زبان بین‌المللی عشق است. نمی‌دانم این ادعا تا چه پایه درست است. اما به هرحال پایه‌ای در واقعیت دارد. این همان زبانی است که حافظ پرورده است. همان کسی که می‌گوید : طفیل هستی عشق‌اند آدمی و پری. همان که گفته است : هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده شد به ( ز ) عشق همان که سروده است : از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که درین گنبد دوار بماند . این همان زبانی‌ست که سعدی از خداوندگاران نظم و نثر آن عشق خود به عالم و آدم را چنین به زبان آورده است : به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه از عالم از اوست. این همان زبانی‌ست که بزرگترین منظومه عرفانی ادبیات جهان یعنی مثنوی‌معنوی به آن سروده شده است. همان منظومه‌ای که از ملت و مذهب عشق و عاشقی سخن می‌گوید : ملت عاشق ز ملت‌ها جداست عاشقان را ملت و مذهب خداست.
و...
خیلی سال پیش - در اوایل سنین جوانی - کتاب هنر عشق ورزیدن اثر اریک فروم را می‌خواندم. آثار دیگر فروم را خوانده بودم و یا در دست خواندن داشتم و او در چشم من اندیشه‌گر و دانشمندی بزرگ و دوست‌داشتنی می‌نمود. به عنوان یک‌ جوان ایرانی وقتی که دیدم فروم در کتاب مستطاب خویش شاهد مثال از حضرت مولانا می‌آورد و عشق را از زبان او شرح و توصیف و تعریف می‌کند به وجد می‌آمدم و بر خود می‌بالیدم. بعدها این حس خوب را با خواندن آثار دیگر دانشمندان اروپا و امریکا بارها تجربه کردم و دانستم که ادب و اندیشه و فرهنگ ما ذخیره و میراثی بسبار غنی و ژرف و شگرف و شگفت درباره عشق - در همه انواع و اقسام و مراتب و درجات آن - دارد. ذخیره و میراثی که هم از نظر چندی ( کمیت ) و هم چونی ( کیفیت ) بی‌مانند - و یا دست‌کم ، کم‌مانند - است. دریغا که همچون بسبار دیگر از مواریث و داشته‌های ما می‌توان این حکم را درباره‌اش راست دانست که :
بر سر گنج از گدایی مرده‌ایم زانکه اندر پرده و در غفلتیم
@mardomnameh

باری در سال‌های دراز که جسته‌گریخته و افتان و خیزان در راه انحطاط‌شناسی گام برداشته‌ام گام به گام به این دیدگاه رسیده‌ام که راز اصلی ضعف و زوال و انحطاط جوامع را می‌توان - و یا باید - در ضعف و زوال عشق - به معنی عام کلمه - جست. در پاره‌ای از سخنرانی‌های چند سال اخیر به فراخور موضوع نشست گریزی به این مساله زده‌ام و از قحطی عشق و درد بی‌عشقی و... سخن به میان آورده‌ام.من نه از سلطان علم که از سلطان عشق سخن می‌گویم. اگر آبادی و عمران و پیشرفت و تعالی می‌خواهیم باید این سلطان را دعوت کنیم تا پایتختش را به سرزمین‌های ما بیاورد. هرکجا سلطان عشق خیمه بزند پویایی و بالندگی و پیشرفت و آبادانی به دنبال می‌آورد. عشق نیروی محرکه‌ی تاریخ است. برای پاره‌ای از مخاطبان شاید این سخنان بازی با الفاظ به نظر آید! نمی‌دانم. اما هرچه بیشتر پیش می‌روم این باور در من استوارتر می‌شود که باید خطر کنیم و نظریه زوال عشق را در برابر دیگر نظریه‌های مشابه که از زوال اندیشه و یا زوال علم و..‌. سخن می‌گویند مطرح کنیم. خطر کنیم و پیه همه انتقادات و رد و انکارهای احتمالی را بر تن بمالیم.
@mardomnameh

اشاره شده که ادب ما ادب عشق است. ما ایرانیان درباره عشق بسیار گفته و نوشته‌ایم کاری که نکرده‌ایم و باید بکنیم این است که تاریخ عشق را بنویسیم.عشق حتی در اندرزنامه‌های ما حضوری چشمگیر دارد. اندرزنامه‌نویسان ایرانی که می‌خواستم راه سعادت و فلاح را به مخاطبان خود بنمایند از آموزش هنر عشق ورزیدن غافل نبوده‌اند. نمونه‌اش بوستان و‌گلستان سعدی است. نمونه‌های جالب دیگر نیز داریم. در قابوسنامه فصل یا بابی‌ست درباره عشق ورزیدن. همچنین است شروحی که در حدیقه‌الخقیقه سنایی غزنوی درباره عشق و عاشقی درج است. در این نمونه‌ها و در نمونه‌های پرشمار دیگری که می‌توان آورد اما حوصله تنگ این یادداشت به آن احازه نمی‌دهد شرح انواع و اقسام عشق درج است. و...
دست کسی که بخواهد تاریخ عشق را در ایران و ادب و اندیشه و فرهنگ ایرانی بنویسد باز است. داده‌های فراوانی در متون و منابع ما درج‌ است نوشتن دقیق و درست و روشمند تاریخ عشق یکی از نیازهای اساسی زمانه ماست...

#داریوش_رحمانیان
دوم آبان نود و هشت
@mardomnameh
📌نقد و بررسی منابع یونانی و رومی تاریخ ایران باستان
@tarikhandishmag
اسماعیل پهلوان ، کارشناس ارشد ایران باستان

بخش هفتم؛

🔻پلینی(۲۳م)

پلینی معروف به پلینی بزرگ است و همزمان با دوره اشکانیان در روم زندگی میکرده است .مهمترین اثر وی کتابی بنام تاریخ طبیعی است که میتوان این اثر را دایره المعارف علوم طبیعی دوره باستان نامید .کتاب او حاوی اطلاعات گسترده ایی درباره گیاه شناسی ،جانور شناسی ،ستاره شناسی ،فیزیک،پزشکی و جغرافیاست .اثر وی بجهت پرداختن به جغرافیای بین النهرین و ایران و تاریخ شرق باستان در شناسایی بهتر تاریخ ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است .نویسنده در اثر خود شرحی از چگونگی سفر دریایی نئارخوس در خلیج فارس دارد.علاوه بر اطلاعات تاریخی و جغرافیایی او در اثر خود توجه خاصی نیز به وضعیت اقلیمی و انواع گیاهان هر منطقه و نظام معیشتی آنجا معطوف ساخته است کتاب پلینی تا کنون به فارسی ترجمه نشده است.
Forwarded from همایش بین المللی بازتاب های داخلی و بین المللی جنبش جنگل

⭕️ #همایش_ملی نقش آل بویه در تاریخ و فرهنگ ایران و جهان اسلام به اهتمام پژوهشکده گیلان‌شناسی دانشگاه گیلان، انجمن ایرانی تاریخ (شعبه گیلان) برگزار خواهد شد.

گفتنی است، مقالات پذیرش شده در این همایش در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام ISC نمایه خواهد شد.
ضمن اینکه مقالات پذیرش شده در مجموعه الکترونیکی همایش منتشر می‌شود.
همچنین منتخبی از مقالات همایش، در مجله‌های علمی _تحقیقی بررسی نوین تاریخی و فصلنامه تخصصی تاریخ اندیش منتشر خواهد شد.

◽️دبیر علمی همایش: دکتر عباس پناهی
◽️دبیر اجرایی همایش: دکتر رضا علیزاده
◽️ دبیرخانه: نادیا ره، فرشته رحمانی‌نژاد
ایران‌شناسی و تاریخ


گفتگو با
دکتر محمود جعفری دهقی
رئیس انجمن ایران‌شناسی


🗓 پنج‌شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹
🕰 ساعت ۲۱

پخش زنده در
اینستاگرام انجمن ایران‌شناسی
📌میزان تاثیر پذیری تاریخ نگاری مسلمانان از نهضت ترجمه در عصر عباسیان

📝قاسم قریب
@tarikhandishmag
دوره حاکمیت مامون عباسی شکوفاترین عصر فرهنگ اسلامی از منظر گفتگوی میان فرهنگ ها، تضارب آراء اندیشمندان و آشنایی مسلمانان با میراث ادبی، علمی و فلسفی سترگ تمدن باستانی یونان، ایران و هند است. تاسیس بیت الحکمه در عهد هارون سبب آشنایی اندیشمندان مسلمان با علوم و دستاوردهای فاخر تمدن های باستانی شد که به ترجمه بعضی از آنها منتهی شد و در نتیجه در حکم زمینه ای برای تحقق نهضت بزرگ ترجمه در عصر مامون عباسی شد.
اما پرسش اینجاست نهضت ترجمه که در مدت کوتاهی توانست پارادایم فکری جهان اسلام را تغییر دهد؛ آیا بر نگرش و روش تاریخ نگاری مسلمانان هم توانست اثر در خور بگذارد ؟
با اینکه در نهضت ترجمه عصر عباسیان، گونه های مختلف معارف و دانش های جهان آن روز مورد توجه مسلمانان واقع و ترجمه شد اما گزارشی از ترجمه کتاب های تاریخ یونانی و رومی توسط مترجمان مسلمان در دست نیست. تضاد فرهنگی میان جهان اسلام و دنیای یونانی و رومی به عنوان بلاد کفر و فقدان سرنوشت مشترک تمدنی یکی از عوامل بی علاقگی ترجمه کتب تاریخی اروپایی توسط مسلمانان بود. یکی از مهم ترین اهداف تاریخ نگاری در نظر مسلمانان، پند گرفتن از حوادث امت های پیشین و یافتن مشیت الهی در تاریخ بود؛ در حالیکه چنین امری در محتوای تاریخ نگاری های اروپایی تقریبا بی معنا بود. شاید این نظر مطرح شود که ممکن است کتاب های تاریخی اروپایی در نهضت ترجمه مورد توجه مترجمان قرار گرفته باشند اما مانند خداینامه ایرانیان برجای نمانده باشند. باید گفت که اگر چنین متونی ترجمه شده بود و از بین می رفت حداقل نام آنان باید در کتبی مانند الفهرست ابن ندیم ثبت و ضبط می شد. بر این اساس، به دلیل عدم ترجمه متون تاریخ نگاری یونانی و رومی، هرگونه تأثیرگذاری نگرشی و روشی تاریخ نگاری های مزبور بر تاریخ نگاری مسلمانان بلاموضوع است.
تنها فرهنگی که توانست بخشی از تاریخ نگاری خود را در قالب نهضت ترجمه به عالم اسلام متقل نماید فرهنگ ایرانی بود. خدای نامه متن محوری تاریخ نگاری ایرانی بود که از زبان پهلوی به عربی بازگردان شد و گرچه متن اصلی آن بر اثر حوادث روزگار یا دشمنی جناح ضد ایرانی خلافت اسلامی برجای نماند اما گزارش های آن به صورت پراکنده در شاهنامه های منثور و منظوم دوره های پسین و حتی کتاب های تاریخ عمومی عربی باقی ماند. تاریخ طبری به عنوان مهم ترین تاریخ عمومی جهان اسلام در سده سوم بخشی از گزارش های خدای نامه را بی آنکه نامی از منبع آن ببرد در متن خود بازتاب داده است. ترجمه میراث ایرانی فقط به کتب تاریخی محدود نماند و نخبگان جریان شعوبی به ترجمه کتاب هایی همچون آیین نامه ها، گاهنامه ها و تاج نامه ها نیز همت گماردند که بخشی از آن ها در میراث مکتوب عربی باقی ماند و به دست ما رسید.
Forwarded from همایش بین المللی بازتاب های داخلی و بین المللی جنبش جنگل
همایش ملی نقش آل بویه در فرهنگ و تاریخ ایران و جهان اسلام در روز چهارشنبه ۱۶ مهرماه ۱۳۹۹، ساعت ۹ صبح به صورت وبینار برگزار خواهد شد. نحوه ورود به وبینار:
https://rooydad.guilan.ac.ir/ch/al-e-buye
Forwarded from همایش بین المللی بازتاب های داخلی و بین المللی جنبش جنگل
عناوین_برنامه_های_همایش_نقش_آل_بویه_در_تاریخ_و_فرهنگ_ایران_و_جهان.pdf
369.1 KB
عناوین برنامه های همایش نقش آل بویه در تاریخ و فرهنگ ایران و جهان اسلام.pdf
📌سه راهی جنگ آذربایجان و ارمنستان
🖋یادداشتی از تورج اتابکی؛ پژوهشگر ارشد پژوهشکده تاریخ اجتماعی و استاد کرسی تاریخ اجتماعی خاورمیانه و آسیای مرکزی در دانشگاه لیدن هلند 
@mardomnameh
👇👇👇

http://www.radiofarda.com/a/30874460.html
📜 برگی از نسخه خطی مصور کتاب ارداویراز نامه به زبان پهلوی ساسانی با ترجمه منظوم پارسی (تصویری است از فرگرد ۵، بند ۳: ارداویراز در پیشگاه مهر و سروش و رشن و ترازوی سنجش کرفه و گناه)

@utiranshenasi
Forwarded from کی شعر تر انگیزد ... (Mahmoud Jafari)
سلام و نور. بدین‌وسیله پوستر وبینار بزرگداشت حافظ
چنان مستم من امشب چنان هستم چنان هستم من امشب که در خاطر نیاید.
صدای سرزمین رنجورمان مست و مستانه رفت.
@tarikhandishmag
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قسمتی از اجرای استاد محمدرضا شجریان در جشن هنر طوس در آرامگاه فردوسی
۱۳۵۵ خورشیدی
@tasavirtarikhi
شجریان نمی‌میرد

شجریان نمی‌میرد. آن که در دل مردمش نشسته و صدای کشورش شده نمی‌میرد. مگر فردوسی مُرد؟ گیرم که فردوسی مطرود شده بود. گیرم که جهان به کام عنصری و فرخی و عسجدی و فلان و فلان می‌رفت. گیرم سلطان‌محمود قدرش را نشناخت و با او ناسپاسی کرد. گیرم که مظلوم و رنجیده در کنج تنهایی و اندوه و تهیدستی گذشته شد. گیرم که اجازه ندادند پیکرش را در گورستان مسلمانان به خاک بسپارند. سرانجام چه شد؟هیچ! فردوسی در باغ خود به خاک رفت اما نمرد؛ مردم نگذاشتند بمیرد. مردم نگذاشتند نام و یاد شاعر ملّی‌شان گم و کم شود. اگر فردوسی عمر و مال و جان و جهان خود را فدای نگاهبانی از هویت ملّی ایرانیان و زبان فارسی کرد ملّت ایران هم از ذکر جمیل فردوسی و شاهنامه مثل آتش مقدّس نگاهبانی کرد. شاهنامه ماند و در متن زندگی ایرانی روزبه‌روز بالنده‌تر شد. اکنون نیز فردوسی، نزد مردم، عزیز است و شاهنامه کتاب بزرگ و زندگی‌ساز ایرانیان است.

سلطان‌محمود اما از همان‌دم که در باغ پیروزی دفن شد مُرد. از همان‌دم که مرد مُلکش دوپاره شد. میراث‌خوارانش به جان هم افتادند. ده سال از مرگش نگذشت که دولتش بر باد خواری رفت. پسرش مسعود شکست‌خورده و مُلک‌ومال‌باخته در قلعتی دوردست زجرکش شد. آن‌همه قال‌وقیل و منم‌منمِ شاه غازی - گشایندۀ هند و قمع‌کنندۀ قرمطیان- مثل برف آب شد. مرگ مُهر خاتمت زد بر نامۀ خودکامه‌ای که هنر و ادب و علم را هم یکسره زیر سیطرۀ خود می‌خواست و از هنرمندان و دانشمندان توقع داشت که سخن بر مراد قدرت او بگویند نه به مقتضای سلطنت علم و هنر خویش. سلطان‌محمود که مدیحه‌سرایانش او را جاودان می‌دانستند،اکنون کجاست؟ مُرد مُرد او مُرد. با مرگش هم تمام شد. امروز هیچ تأثیری بر جهان ما ندارد. شده است آینۀ عبرت. شده است نماد سلطانی که به قول سعدی در گور هم نگران است که مُلکش با دگران است. بیت زیر فشردۀ تاریخ است. داوری تاریخ است در منازعت میان هنری محبوب که روی به مردم دارد و سیاستی که صرفاً پشت به سرنیزه دارد:
برفت شوکت محمود و در زمانه نماند
جز این فسانه که نشناخت قدر فردوسی

شجریان هم مثل فردوسی ماندگار است. اگر فردوسی شاعر ملّی ایران است شجریان خوانندۀ ملّی ایران است.

نمیرم ازین پس که من زنده‌ام
که تخم «هنر» را پراکنده‌ام

هر آن کس که دارد هش و رای و دین
پس از مرگ بر من کند آفرین
https://t.me/n00re30yah
مردی است می‌سراید؛ خورشید در گلویش
تیر تبار تهمت هر سو روان به سویش

ای دلقکان تاریخ! مشاطگان ابلیس!
کامروز می‌هراسید ز آواز گرم‌پویش

سرخیل عاشقانش خواهید بود فردا
روزی که گل برآید از باغ آرزویش

خاشاکِ چشمِ اویید، امروز و روز دیگر
همچون خسی بر امواج، در جویِ جستجویش

ماییم چون غباران، در چار‌چارِ باران
او پر‌شکوه کوهی؛ بنشسته بر سکویش


استاد محمدرضا #شفیعی_کدکنی
Forwarded from علی دهباشی
آواز ابوعطا (مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم)
آلبوم: عشق داند (در آواز ابوعطا)
شعر: حافظ
آواز: استاد محمدرضا شجریان
تار: استاد محمدرضا لطفی
تاریخ اجرا: 1359
📌اسطوره انسان - عقرب و ارتباط آن با مرگ و زندگی

📝سید محمود حسینی
@tarikhandishmag

با بررسی اسطوره انسان - عقرب که از نقوش اصلی حکاکی شده بر روی ظروف تمدن جیرفت است؛ ارتباط مستقیم معنایی این اسطوره با مرگ و زندگی مشخص می گردد. از آنجایی که تقابل زندگی و مرگ (جاودانگی و میرایی )در این نقش اسطوره ای جای داده شده، با بررسی تصاویر حکاکی شده بر روی گلدان های سنگ صابونی تمدن جیرفت، کارزاری اسطوره ای و تقابلی فرا انسانی بر روی این ظروف مشاهده می گردد. همچنین می توان آن را با حماسه گیلگمش که یکی از قدیمی ترین حماسه های بشری است و به دنبال دستیابی به جاودانگی و بی مرگی است، ارتباط داد و از سویی دیگر آن را یا ایزد مهر و نماد شناسی عقرب مرتبط می کند.
عقرب بین النهرین با آنکه نیشش کشنده نیست، اما به اندازه ای درد ناک است که برای مقابله با اثر نیش آن وردهای جادویی خوانده می شد و از این رو می توانست تمثیل مناسبی برای قدرت و حمایت باشد.عقرب حیوان بسیار قدیمی است و داستان های بسیاری در نورد خباثت، مرگ آفرینی و قدرت افسانه ای این حیوان در ادبیات جهان سروده شده است. این حیوانی در جایی نماد قدرت، مرگ، جنگجویی و نگهبان بوده است و در جایی نمادی از خیر و برکت و فراوانی است و با فره ایزدی ارتباط پیدا می کند.
در برخی از نقوش تمدن جیرفت، انسان- عقرب ها دارای شاخ هستند نشان از قدرت افسانه ای آنها دارد. زمانی که عقرب با مار کنار هم ترسیم می شوند؛نقش حفاظتی به خود می گیرند. در نمونه هایی که عقرب در کنار مار نقش شده است، ارتباط مستقیم بین این دو نقش و نماد مرگ و نماد مرگ و زندگی و نگهبانی دیده می شود.
@tarikhandishmag
🔻بخش هایی از مقاله بررسی اسطوره انسان - عقرب و ارتباط آن با مرگ و زندگی در تمدن جیرفت منتشر شده در شماره ششم نشریه تاریخ اندیش(تاریخ اساطیر ایران).