#تمرین_کمیت_نماهای_m1
مثال های دسته ی اول m1 ها (articles)
a diet
یک رژیم غذایی
a most important rule
یکی از مهمترین قواعد
a biggest box
یکی از بزرگترین جعبه ها
the car
1. ماشین
2. این/آن ماشین
3. ترجمه ثانویه (m2) : ماشین مذکور/ یادشده / ذکر شده
.
.
.
مثال های دسته دوم m1 ها (demonstrative adjectives)
such a car
چنین / چنان ماشینی
such an orange
چنین / چنان پرتقالی
such drink
چنین/چنان نوشیدنی
such birds
چنین / چنان پرنده هایی
those books
آن کتاب ها
this is the very car
این همان خودرو است
مثال های دسته سوم (کمیت نماها quantifier)
some birds are around the house.
چند پرنده اطراف خانه هستند.
We need some drink
مقداری نوشیدنی نیاز داریم
we need some book to read
کتابی برای خواندن نیاز داریم
this criticism applys to some students only
این انتقاد فقط در مورد برخی از شاگردان صادق است
some eighty houses
حدود هشتاد خانه
he doesn't tolerate any criticism
او تحمل هیچگونه خرده گیری را ندارد.
take any book you like
هر کتابی را که دلت میخواهد بردار.
Is there any water in the jar?
آیا (هیچ) آبی در پارچ هست؟
each student was given a ticket
به هر شاگردی یک بلیط دادند.
each of them has to pay five dollars
هر یک از آنها باید پنج دلار بدهد.
every teacher knows this
هر معلمی این را میداند.
every citizen was there
همهی شهروندان آنجا بودند.
you can use either hand
میتوانی هر یک از دو دستت را به کار ببری.
we have two apples; you can take either (apple) but not both
دو عدد سیب داریم; تو میتوانی یکی را برداری ولی نه هر دو را.
neither boy went
هیچیک (از آن دو پسر) نرفتند.
neither of them was invited
هیچیک از آن دو دعوت نشده بود.
we have more time than we thought
از آنچه که فکر میکردیم مقدار بیشتری وقت داریم
give me one more apple
یک سیب دیگر به من بده.
do you want more tea?
مقدار بیشتری چای میخواهی؟
it's cold and I need more blankets
هوا سرد است و نیاز به تعداد بیشتری پتو دارم.
more slowly
آهستهتر
more difficult
دشوارتر
more strong columns
تعداد بیشتری ستون قوی
more stronger columns
تعداد بیشتری ستون قوی تر
strong columns
ستون های قوی
stronger columns
ستون های قوی تر
a less crowded bus
اتوبوسی که کمتر شلوغ/ خلوتتر است.
this food needs less salt and more sugar
این خوراک مقدار کمتری نمک و مقدار بیشتری شکر لازم دارد.
I'm much happpier now
اکنون خیلی خوشحالترم.
she has much money
او خیلی پول دارد.
there is much truth in what you say
در آنچه که میگویی حقیقت بسیاری نهفته است.
a little house
یک خانهی کوچک
a little water
مقداری آب
little water
مقدار بسیار کمی آب
he returned after a little while
پس از مدت کمی مراجعت کرد.
he took most of the money
او اکثر/بخش عمده پولها را برداشت.
most of them are young
اکثر آنها جوان هستند.
enough time to write this book
وقت کافی/ بسنده برای نگارش این کتاب
he has enough money to live well
او آن قدر پول دارد /به قدر کافی پول که خوب زندگی کند.
his resignation caused a lot of difficulties
استعفای او دردسرهای زیادی / تعداد زیادی دردسر را بوجود آورد.
this machine does an amazing amount of work
مقدار کاری که این ماشین انجام میدهد تعجبانگیز/ (زیاد) است.
a considerable amount of bread and potatoes
مقدار قابل ملاحظهای/زیادی نان و سیب زمینی
a huge amount of work
حجم بسیار زیاد کار
the approximate number of voters
شمار تقریبی رای دهندگان
Kam's article was published in a number of newspapers
مقالهی کام در چند روزنامه چاپ شد.
the first ice age
دوران یخبندان اول
Rustam shot the second arrow
رستم تیر دوم را رها کرد.
two-thirds of the students
دو سوم دانشجویان
ببینید بحث روی کمیت نماهای مرکبه که
از چند قسمت تشکیل شدن
مثلا کمیت نمای مرکب
a ... amount of
رو در نظر بگیرید.
به جای نقطه چین مواردی مثل small, limited, tiny میتونه بیاد که در این صورت معنی مقدار کمتری رو میده
a small amount of water
مقدار کمی از آب
اما اگر به جای نقطه چین چیزی به غیر از small , limited , tiny بیاد، به معنی زیادی هستش.
مثلا
a good amount of water
مقدار زیادی از آب
در جدول بعضی از کمیتنماها با اسم ق ش ج یا غ ق ش بکار میرن که شرایطشون ذکر شده
مثلا نوشته شده که
a ... number of
فقط با اسم ق ش ج بکار میره.
یعنی ترجمه
a large number of
میشه تعداد زیادی از
a small number of
میشه تعداد کمی از
مثال های دسته ی اول m1 ها (articles)
a diet
یک رژیم غذایی
a most important rule
یکی از مهمترین قواعد
a biggest box
یکی از بزرگترین جعبه ها
the car
1. ماشین
2. این/آن ماشین
3. ترجمه ثانویه (m2) : ماشین مذکور/ یادشده / ذکر شده
.
.
.
مثال های دسته دوم m1 ها (demonstrative adjectives)
such a car
چنین / چنان ماشینی
such an orange
چنین / چنان پرتقالی
such drink
چنین/چنان نوشیدنی
such birds
چنین / چنان پرنده هایی
those books
آن کتاب ها
this is the very car
این همان خودرو است
مثال های دسته سوم (کمیت نماها quantifier)
some birds are around the house.
چند پرنده اطراف خانه هستند.
We need some drink
مقداری نوشیدنی نیاز داریم
we need some book to read
کتابی برای خواندن نیاز داریم
this criticism applys to some students only
این انتقاد فقط در مورد برخی از شاگردان صادق است
some eighty houses
حدود هشتاد خانه
he doesn't tolerate any criticism
او تحمل هیچگونه خرده گیری را ندارد.
take any book you like
هر کتابی را که دلت میخواهد بردار.
Is there any water in the jar?
آیا (هیچ) آبی در پارچ هست؟
each student was given a ticket
به هر شاگردی یک بلیط دادند.
each of them has to pay five dollars
هر یک از آنها باید پنج دلار بدهد.
every teacher knows this
هر معلمی این را میداند.
every citizen was there
همهی شهروندان آنجا بودند.
you can use either hand
میتوانی هر یک از دو دستت را به کار ببری.
we have two apples; you can take either (apple) but not both
دو عدد سیب داریم; تو میتوانی یکی را برداری ولی نه هر دو را.
neither boy went
هیچیک (از آن دو پسر) نرفتند.
neither of them was invited
هیچیک از آن دو دعوت نشده بود.
we have more time than we thought
از آنچه که فکر میکردیم مقدار بیشتری وقت داریم
give me one more apple
یک سیب دیگر به من بده.
do you want more tea?
مقدار بیشتری چای میخواهی؟
it's cold and I need more blankets
هوا سرد است و نیاز به تعداد بیشتری پتو دارم.
more slowly
آهستهتر
more difficult
دشوارتر
more strong columns
تعداد بیشتری ستون قوی
more stronger columns
تعداد بیشتری ستون قوی تر
strong columns
ستون های قوی
stronger columns
ستون های قوی تر
a less crowded bus
اتوبوسی که کمتر شلوغ/ خلوتتر است.
this food needs less salt and more sugar
این خوراک مقدار کمتری نمک و مقدار بیشتری شکر لازم دارد.
I'm much happpier now
اکنون خیلی خوشحالترم.
she has much money
او خیلی پول دارد.
there is much truth in what you say
در آنچه که میگویی حقیقت بسیاری نهفته است.
a little house
یک خانهی کوچک
a little water
مقداری آب
little water
مقدار بسیار کمی آب
he returned after a little while
پس از مدت کمی مراجعت کرد.
he took most of the money
او اکثر/بخش عمده پولها را برداشت.
most of them are young
اکثر آنها جوان هستند.
enough time to write this book
وقت کافی/ بسنده برای نگارش این کتاب
he has enough money to live well
او آن قدر پول دارد /به قدر کافی پول که خوب زندگی کند.
his resignation caused a lot of difficulties
استعفای او دردسرهای زیادی / تعداد زیادی دردسر را بوجود آورد.
this machine does an amazing amount of work
مقدار کاری که این ماشین انجام میدهد تعجبانگیز/ (زیاد) است.
a considerable amount of bread and potatoes
مقدار قابل ملاحظهای/زیادی نان و سیب زمینی
a huge amount of work
حجم بسیار زیاد کار
the approximate number of voters
شمار تقریبی رای دهندگان
Kam's article was published in a number of newspapers
مقالهی کام در چند روزنامه چاپ شد.
the first ice age
دوران یخبندان اول
Rustam shot the second arrow
رستم تیر دوم را رها کرد.
two-thirds of the students
دو سوم دانشجویان
ببینید بحث روی کمیت نماهای مرکبه که
از چند قسمت تشکیل شدن
مثلا کمیت نمای مرکب
a ... amount of
رو در نظر بگیرید.
به جای نقطه چین مواردی مثل small, limited, tiny میتونه بیاد که در این صورت معنی مقدار کمتری رو میده
a small amount of water
مقدار کمی از آب
اما اگر به جای نقطه چین چیزی به غیر از small , limited , tiny بیاد، به معنی زیادی هستش.
مثلا
a good amount of water
مقدار زیادی از آب
در جدول بعضی از کمیتنماها با اسم ق ش ج یا غ ق ش بکار میرن که شرایطشون ذکر شده
مثلا نوشته شده که
a ... number of
فقط با اسم ق ش ج بکار میره.
یعنی ترجمه
a large number of
میشه تعداد زیادی از
a small number of
میشه تعداد کمی از
*به کانال آموزش زبان انگلیسی نوین خوش آمدید*
اینجانب، نرگس نیاکان، ضمن کسب اجازه از محضر استاد گرانقدر، جناب آقای دکتر سازگار (مدیریت مجموعه)، از شما دعوت می کنم که همراه ما بوده و از مطالب کانال در دپارتمان ها و بخش های مختلف استفاده بفرمایید:
ادمین ها و اعضای فعال در بخش های مختلف کانال:
۱. نرگس نیاکان، مدیریت آموزشی دکتر سازگار
۲. عباس فاطمی، مدیریت گروه نرم افزاری ماگرین، دپارتمان IT و نرم افزار. طراح و سازنده اپلیکیشن های ۵۰۴ و آیلتس نوین.
۳. بهزاد باقریان، زیر مجموعه گروه نرم افزاری ماگرین. گردآورنده محتوای علمی دکتر سازگار
۴. پیمان اکبری، مدیریت دپارتمان ترجمه شفاهی و تورلیدری.
۵. فاطمه صدیقی، زیر مجموعه گروه نرم افزاری ماگرین و طراح نرم افزار
۶. محمد علی خائفی نسب، بخش R&D زبان فرانسه
۷. پانته آ فرنود، فعال آنالیز و تولید محتوای کانال
۸. خانم علیزاده، در بخش هماهنگی های دانشجویان استان خوزستان، فعال در زمینه ثبت نام در دوره های حضوری دکتر سازگار. شماره تماس جهت ثبت نام های استان خوزستان ( شماره تماس خانم علیزاده +989055433160 )
لیست محتویات کانال
👇👇👇👇👇👇
#اینستاگرام_دکترسازگار
#دو_کانال_معتبر_پروکسی_جهت_اتصال_تلگرام
#دانلود_فیلتر_شکن_touchvpn_جهت_اتصال_تلگرام
#دانلود_اپ_۵۰۴_برای_ویندوز
#توضیحات_اپ_۵۰۴
#فایل_اپلیکیشن_۵۰۴_نوین
#آموزش_نصب_ویدیویی_برای_ویندوز
#لینک_کانال_جهت_معرفی_به_دوستانتان
#معرفی_دوره_۴۵_جلسه_دکترسازگار
#دانلود_نرم_افزار_musixmatch_اندروید
#آموزش_نصب_نرم_افزار_musixmatch_اندروید
#دیکشنری
#آموزش_نصب_دیکشنری
#دیتا_دیکشنری_آریانپور
#دیتا_دیکشنری_لانگمن
#دانلود_نرم_افزار_pdf_خوان_جزوات_مکالمه_دکترسازگار_برای_اندروید
#دانلود_نرم_افزار_pdf_خوان_جزوات_مکالمه_دکترسازگار_برای_آیفون_ios
#دانلود_نرم_افزار_pdf_خوان_جزوات_مکالمه_دکترسازگار_برای_ویندوز
#موزیک
#دوستداران_سریالهای_آمریکایی_و_موزیک
#نحوه_دیدن_سریالها_استادسازگار
#آنالیز_ویدئویی_استاد_سازگار
#موسیقی_آرامبخش
#شش_فرمول_اساسی_و_راهنما
#تمرین_کمیت_نماهای_m1
#تصحیح_۱۹_رایتینگ_دانشجویان
#رایتینگ
#لیسنینگ_تد
#اسپیکینگ
#اسپیکینگ_آیلتس_استادسازگار
#تفاوت_آیلتس_و_تافل
#کالوکیشن
#کمبریج ریدینگ
#ISI
#idiom
#لیست_افعال_سه_ظرفیتی
#فرانسه
#افعال_بی_قاعده
#نمره_آیلتس_موردنیاز_دانشگاههای_آمریکا
#سی_کلیپ_انگیزشی
#نیویورک_تایمز
#مکاتبات_اداری_بازرگانی
#توضیحات_آزمون_GRE
#پذیرش_اپلای_cv_GPA_SOP
#سوالات_دکتری_تا_۹۸_با_پاسخ_تشریحی_تمام_رشته_ها
#سوالات_ارشد_با_پاسخ_کلیدی
#نرم_افزار_mxplayer_اندروید
#نرم_افزار_kmplayer_ویندوز
#آموزش_MXPlayer_دکترسازگار
#تمرین_آنالیز
*لطفا از طریق پل های ارتباطی ذیل با ما همراه باشید*
https://t.me/joinchat/AAAAAFPwigV7plX-DHkvAg
Sinasazgar.ir
info@sinasazgar.ir
@nargesniakan
@magrinteam
📞+989055433160