انتشارات ‌روزنه
2.75K subscribers
1.49K photos
165 videos
38 files
1.51K links
کسی تنهاست که کتاب نمی‌خواند

آدرس: تهران، خیابان ولیعصر، بالاتر از خیابان شهید بهشتی، کوچه نادر، پلاک 3، واحد 2
شماره تماس:
88721514
86124538
اینستاگرام:
www.instagram.com/rowzanehnashr

ارتباط با ادمین:
@rowzanehadmin
Download Telegram
📚 خلاصه‌ی کتاب "چگونه کتاب بخوانیم؟"
اثر مورتیمر ادلر
#قسمت_اول

🔹1- هدف داشته‌باشید:
10 سال پیش من به یک جشن سال نو با دوستانم دعوت شده‌بودم. درکل طول آخر هفته وقتم را بیشتر صرف خواندن کتاب کردم تا معاشرت با دوستان. وقتی بیرون شهر رفتیم، من هر روز هفت ساعت صرف گوش‌دادن به کتاب صوتی میکردم. به عبارت دیگر هرجا کتابی بود من هم آنجا بودم. در بیشتر مواقع کتاب را با هدف افزایش خردمندی میخواندم ولی در واقع این توهمی بیش نبود! من کتاب "کهکشان" کارل سِگِن را خواندم ولی اگر از من بخواهید یک چیز که در این کتاب خواندم را نام ببرم، احتمالا نمیتوانم بگویم. این به این دلیل است که من درواقع با هدف واقعی‌ای آن را نخواندم. من به تازگی خواندن کتاب "رازهای دات‌کام" راسل برانسِن رو شروع‌کردم. یک کتاب عالی درموردِ بازاریابی اینترنتی. موضوع کتاب به طور مستقیم به زندگیِ حالِ حاضرِ من مربوط میشود چون در حال آماده‌شدن برای بازاریابی محصولات دیجیتال خودم هستم.

🔸2- موضوعات اصلی و شواهد، مهمتر از جزئیات هستند:
من در حال خواندن کتاب "خوش‌بینیِ آموخته‌شده" مارتین سلگمن هستم. او معادلات و نمودارهایی را از نتایجِ آزماش‌هایش درموردِ خوش‌بینی نشان‌میدهد و از آن استفاده میکند تا ثابت کند برای ما دلایلی وجود دارد تا بیاموزیم که خوش‌بین باشیم. در خطوط آخر پاراگراف‌ها و فصل‌ها دنبال مهمترین اطلاعات باشید.

"برگرفته از ویرگول"

#چگونه_کتاب_بخوانیم
@rowzanehnashr
« ببین تو دیروز به‌جای اینکه حرفه‌ای باشی به‌جای اینکه روانشناس باشی، حرف زدی دوست بودی! خواهش می‌کنم به ما اعتماد نکن ما عادت کردیم از اعتماد آدما سوءاستفاده کنیم. زندان این کارو با ما کرده، زندان مارو اندازه‌ی خودش کرده. دنیای ما کوچیک شده. دنیای هرکی به اندازه‌ی آخرین دیوارهاییه که می‌بینه.»
راست می‌گفت. دنیای هرکس به قدر آخرین دیوار‌هایی‌ست که چشمانش می‌بیند.

#نغمه‌هایی_ازپشت_دیوار #آرش_رمضانی
#انتشارات_روزنه
#داستان_فارسی

http://p30up.ir/uploads/f397865841.jpeg

https://t.me/rowzanehnashr
Forwarded from اتچ بات
📚«مرگ و پنگوئن»
🔸نوشته‌ی آندری کورکف
🔹ترجمه‌ی شهریار وقفی پور
مرگ و پنگوئن نوشته آندری کورکف اثری خواندنی و متفاوت است.
داستان مردی که دوست‌دخترش او را ترک کرده و اکنون با پنگوئنی زندگی می‌کند.
او که سودای نوشتن رمان در سر داشته، آرزویش را به نوشتن داستان کوتاه تقلیل می‌دهد و در نهایت به نوشتن آگهی ترحیم بسنده می‌کند؛ اما نه آگهی ترحیم از نوع مرسومش. او به سفارش سردبیر روزنامه‌ای، «یادبودنامه» می‌نویسد برای افراد مشهوری که هنوز زنده‌اند؛ این‌جاست که قدم در وادی خطرناکی می‌نهد

#مرگ_و_پنگوئن
#معرفی
@rowzanehnashr
#ارتش_شش_گله
اثری است به قلم ستاره روشن و چاپ انتشارات روزنه. كتاب پيش رو دربردارنده‌ی داستانی خيالی و ماجراجويانه از سرزمينی باستانی به نام استارا با قصری زيبا و جادويی به نام ايريلياز است. انسان ها با سركشی و خودخواهی خود كره‌ی زمين را به مرحله‌ی نابودی كشانده و خشم مادر زمين را برانگيخته‌اند، او كه قلبی مهربان دارد وادار به برداشتن سنگ آندوين از قلب زمين و به دنبال آن به هم ريختگی خطوط زمانی و باز شدن درهايی از دنيایی ماوراالطبيعه و وقوع پديده‌هايی چون سيل و زلزله شده است. اين اتفاقات تاثيراتی بد بر استارا گذاشته و سبب نگراني بزرگان قصر شده است، از اين رو آن‌ها تصميم گرفته‌اند خون آشام‌ها، ارواح، اشباح، اجنه‌ها، حيوانات و جادوگران را با هم متحد كنند تا در مقابل انسان‌ها بايستند و سنگ آندوين را به جای خود برگردانند.

عکس از: خانم ندا صفرزاده

#انتشارات_روزنه

http://p30up.ir/uploads/f19674162.jpeg

@rowzanehnashr
✔️خاطرات کورنگی؛ از زندانبانی انقلابیون تا شهربانی انقلاب

🔻رئیس زندان قصر در دهه ۴۰ از زندانیانش می‌گوید

🔹دکتر سامی جوان بود اما پختگی و متانت یک پیرمرد را داشت. مهندس بازرگان انسانی شریف، صدیق، نوع‌دوست و حق‌شناس بود. من فریفته رفتار و سجایای اخلاقی دکتر یدالله سحابی شدم، ایشان را حقا در ردیف اولیاءالله می‌دانم. آقای منتظری مردی بسیار سلیم‌النفس، متدین اصولی، خوش‌قلب و با صفا و با صداقت یک روستایی بود. ناطق نوری آرام و متین بود و به مردم توجه داشت. هاشمی رفسنجانی شیخی جوان و لاغراندام ولی بسیار متین و باوقار بود، اغلب مشغول مطالعه بود و مجلات انگلیسی مطالعه می‌کرد و…

🔹این‌ها توصیفات یک فعال سیاسی پیش از انقلاب یا هم‌بند چهره‌های مبارز انقلابی نیست؛ بلکه تعابیر سرتیپ اصغر کورنگی، رئیس زندان قصر در دهه ۴۰ است از زندانیان سیاسی. او برای اولین بار پس از سال‌ها بازنشستگی و سکوت در آبان ۱۳۹۱ برخی خاطراتش را در گفت‌وگو با «تاریخ ایرانی» نقل کرد و بعد از ۶ سال کتاب خاطراتش با عنوان «مسیح در قصر» به کوشش مهسا جزینی از سوی نشر روزنه منتشر شده است.

🔹او چون مسیح در قصر به زندانیان مهربانی کرد و حتی وقتی رئیس زندان بود به دلیل کمک به زندانیان سیاسی ۲۹ روز در انفرادی محبوس بود: «به من گفتند که شما به زندانیان سیاسی ملاقات حضوری داده‌اید، یا این‌ها توانسته‌اند نامه به بیرون بفرستند یا شما بهشان اطلاع داده‌اید که در بند میکروفون نصب شده است.»

🔹با نامه‌ای که روز بیستم مهر ۱۳۴۵ از بازداشتگاه اطلاعات نوشت و برای تیمسار مبصر فرستاد، اعتراف کرد که «بودن امثال آقای مهندس بازرگان، دکتر سحابی و آقای طالقانی و آقای منتظری و امثال آن‌ها عاملی مؤثر در انگیزه بنده در ایجاد امکانات برای حضرات بوده است زیرا رنج دیدن امثال این انسان‌های شریف در زندان جز با مساعدت و کمک به آن‌ها جبران‌پذیر نیست.»

http://tarikhirani.ir/Images/news/1537452207_koorangi2.jpg

http://tarikhirani.ir/fa/news/5/bodyView/6456
از کانال
@tarikhirani

#انتشارات_روزنه
📚پس از پنجاه سال، ترجمه‌ای تازه از
ویل کاپی، طنز نویس برجسته آمریکایی
«چنین کنند جانوران» با ترجمه محمود فرجامی و فرزانه احمدی منتشر شد

#انتشارات_روزنه
📚#تازه_های_نشر
نام کتاب : چنین کنند جانوران
نویسنده: ویل کاپی
ترجمه: محمود فرجامی، فرزانه احمدی
چاپ : اول
قطع : رقعی
سال چاپ : 1397
تعداد صفحه : 190
قیمت : 210,000 ریال
ویل کاپی، طنزنویس آمریکایی در زبان فارسی به قدری بخت‌یار بوده که نامش با نجف دریابندری پیوند بخورد. این پیوند به قدری عمیق بوده است که تا پیش از انتشار «چنین کنند جانوران» گمان می‌شد ویل کاپی همان نجف دریابندری است و برعکس؛ حال آنکه تفاوت نام، محل تولد و سلیقه غذایی کاپی و دریابندری به قدری است صاحب هر عقل و حتی بدن نیمه سالمی تشخیص می‌دهد که آنها اگر سه چهار نفر نباشند دست کم دو آدم مجزایند.
دلیل این امر کتاب «چنین کنند بزرگان» به قلم ویل کاپی با ترجمه و بازآفرینی نجف دریابندری است که چون در مقدمه کتاب درباره آن به قدر وسع توضیح داده‌ایم ترجیح می‌دهیم شما را به آنجا ارجاع و بلکه حواله دهیم، مختصر آنکه نزدیک به نیم‌قرن پس از انتشار «چنین کنند بزرگان» دو مترجم تلاش کرده‌اند بخش‌های خواندنی‌تر سه کتاب از ویل کاپی درباره جانوران را تقریبا به همان سبک و سیاق دریابندری ترجمه کنند.

#محمد_فرجامی #فرزانه_احمدی
#انتشارات_روزنه #طنز

http://p30up.ir/uploads/f215820945.jpg

@rowzanehnashr
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📚 توضیحات محمود فرجامی مترجم کتاب "چنین کنند جانوران" در مورد این کتاب
#ویل_کاپی
#محمود_فرجامی
#چنین_کنند_جانواران
@rowzanehnashr
📚معرفی کتاب ▫️بازاندیشی در اسلام نوشته #محمد_آرگون ترجمه #احمد_موثقی؛ در روزنامه ایران، یکشنبه 1 مهر 1397

http://www.iran-newspaper.com/content/newspaper/Version6881/0/Page15/newspaperimgl_6881_15.jpg?width=1500&crop=33,1242,351,728
📚#تازه_های_نشر
نام کتاب : محبوبه‌ی وینگنشتاین
نویسنده: دیوید مارکسِن
ترجمه: زینب آرمند
چاپ : اول
قطع : رقعی
سال چاپ : 1397
تعداد صفحه : 310
قیمت : 320,000 ریال

محبوبه‌ی ویتگنشتاین، شاهکار بی‌نظیر دیوید مارکسِن، یک رمان تجربی است، رمانی بی‌شباهت به آنچه خود مارکسِن یا هر نویسنده‌ی دیگری قبل از این نوشته. داستان زنی است که باور دارد آخرین بازمانده‌ی روی زمین است و به طرز‌ اعجاب‌انگیزی خواننده را هم تا پایان داستان متقاعد می‌کند. با اینکه دستنویس اولیه‌ی داستان مارکسِن پنجاه‌وچهار مرتبه توسط ناشران مختلف رَد شد، ولی پس از چاپ آن در سال ۱۹۸۸ با استقبال گسترده‌ای روبه‌رو شد و یک دهه بعد دیوید فوستر والاس این کتاب را نقطه‌ی عطفی بر رمان تجربی نامید. صرف‌نظر از پی‌رنگ داستان، شخصیت اصلی و شرایط زندگیِ او، موضوع اصلی این کتاب ذهن انسان است: خودآگاهی، تجربیات شخصی و زبان‌شناسی ساختاری. به طریقی شاید بتوان محبوبه‌ی ویتگنشتاین را مکملی برای کتاب تراکتاتوسِ ویتگنشتاین دانست. در هر دوی این کتاب‌ها، مارکسِن و ویتگنشتاین رو سوی قلمرویی یکسان دارند، ولی از جهت‌های متضاد. ویتگنشتاین از متن غیرداستانی، به طور خاص فلسفه، استفاده می‌کند تا محدودیت‌های بیان اندیشه را ترسیم کند. در مقابل، مارکسِن برای این کار از پی‌رنگ، راوی، رخداد و شخصیت‌ها کمک می‌گیرد. در محبوبه‌ی ویتگنشتاین مارکسِن همه چیز را به خواننده واگذار می‌کند. وصل کردن نقطه‌های مرتبطِ موجود در کتاب و درک ارتباطات عمیق‌تر آن بر عهده‌ی خودِ خواننده است و همین است که خواندن این کتاب را به تجربه‌ای لذت‌بخش تبدیل می‌کند.

#انتشارات_روزنه #داستان #داستان_آمریکایی

http://p30up.ir/uploads/f50569963.jpg

@rowzanehnashr
📚 تهیه رمان زیبای "سرگشتگان" اثر امین معلوف با "امضای مترجم" به همراه "۲۰% تخفیف ویژه" از سایت سی بوک:
🔹 https://goo.gl/dkZnj9
برشی از رمان :
سرمایه داری غربی که نمی تواند از پس بحران های خودش بربیاید آنچنان بلوایی در خاورمیانه به راه می اندازد که خشونت و فقر و نکبتش در برابر جهنم خاورمیانه همچون بهشت جلوه کند... یار غارش هم البته دیکتاتوری های خاورمیانه و بنیادگرایان مذهبی اند... دیوانگانی که جنگ را به آزادی ترجیح می دهند... اوج عقلانیت روشنگری به اوج تحجرپیشامدرن پیوند می خورد : این است روح تاریخ جدید! این است جهانی که دیگر نه استالین دارد، نه هیتلر، نه دیوار برلین...
#فرید_قدمی
#انتشارات_روزنه

http://p30up.ir/uploads/f1806440.jpeg

@rowzanehnashr
چی می شد اگر چهره جهان از حالتی که الان هست متفاوت از آب در می اومد؟ چی می شد اگه به جای اینکه متفقین پیروز جنگ جهانی دوم باشن؛ متحدین پیروز می شدن؟
این ها همه سوال های هست که در زیرسبکی از ژانر علمی تخیلی پرسیده می شه؛ یعنی زیر سبک تاریخ جایگزین یا تاریخ متناوب
در کتاب ساکن برج بلند از نویسنده بزرگ فیلیپ کی دیک به همین مقوله پرداخته می شه. کتابی که برای سال ۱۹۶۳ جایزه هوگو رو درو می کنه و نام نویسنده خودش رو به عرش می بره.
#فیلیپ_کی_دیک #ساکن_برج_بلند #رمان #ادبیات_جهان #ادبیات #رمان_خارجی #انتشارات_روزنه #سمیه_گنجی
#themaninthehighcastle #philipkdick

ytre.ir/c0Y

@rowzanehnashr
@ketabaneh
.
#برشی_از_کتاب
.
روزی همسر ملانصرالدین از او پرسید: فردا چه می‌کنی؟ گفت: اگر هوا آفتابی باشد به مزرعه می‌روم و اگر بارانی باشد به کوهستان می‌روم و علوفه جمع می‌کنم. همسرش گفت: بگو ان شاءا…
او گفت: ان شاءا… ندارد فردا یا هوا آفتابی است یا بارانی.
از قضا فردا در میان راه راهزنان رسیدند و او را کتک زدند.
ملانصرالدین نه به مزرعه رسید و نه به کوهستان و مجبور شد به خانه بازگردد.
همسرش گفت: کیست؟
او جواب داد: ان شاا… منم.
.
📙 #زیرکی_های_ملا_نصرالدین
.
👤 #شاهد_قمشه_ای
.
📑 #انتشارات_روزنه
.

http://ytre.ir/c1X

@rowzanehnashr
من جانورشناس یا هرچیز دیگری که به آن می‌گویند، نیستم. می‌توانم توی صورت خود زیگموند فروید هم نگاه کنم و همین جمله را با اگوی مناسب، بدون حتی یک بار پلک زدن بگویم. با این حال چیزهایی بلدم که به اتکای آنها به خودم حق می‌دهم در این زمینه کتاب بنویسم...

#چنین_کنند_جانوران #ویل_کاپی #ترجمه‌ی_محمود_فرجامی_و_فرزانه_احمدی #انتشارات_روزنه

ytre.ir/c29

@rowzanehnashr
📚#تازه_های_نشر
نام کتاب : لجن شده‌ها (مجموعه داستان)
نویسنده: حسین مباهات
چاپ : اول
قطع : جیبی
سال چاپ : 1397
تعداد صفحه : 154
قیمت : 145,000 ریال

بوی گند از وجودش فواره می‌زد. بوی لجن‌های آن کوچه‌ی خاکی را می‌داد. [...] شیر آب را باز کرد و همه‌ی شامپو را روی سر خود خالی کرد و با قدرت تمام صابون خوشبوکننده را هرجای بدنش که دستش می‌رسید، می‌کشید. چشمه‌ای از بوی گند، از درون وجودش جوشیده بود، تلوتلوکنان از حمام بیرون آمد. وسط حیاط افتاد. سرفه‌ای کرد و با هر سرفه توده‌ای گند از دهانش بیرون می‌زد، کم‌کم داشت محله را بو می‌گرفت. بوی نفرت‌انگیز و تهوع‌آور او به همه‌ی کوچه‌های اطراف رسیده بود. آن‌طرف‌تر همسایه‌ها جلوی در حیاطش جمع شده بودند. همهمه‌ای راه افتاده بود. پیرزن‌ها که تحملشان کمتر بود گوشه‌ی پیراهن گدارشان را جلوی دماغ‌شان گرفته و آهسته در گوش هم حرف‌هایی می‌زدند که هیچ‌کس درست نمی‌شنید. بعد از دقایقی تمام شهر را بوی گند فراگرفت و به صورت لایه‌ای دود مانند ضخیمی، آسمان را در می‌نوردید.

بریده‌ای از داستان لجن‌شده‌ها، برنده‌ی جایزه‌ی داستان‌نویسی قلم طلایی استان بوشهر

#داستان #داستان_کوتاه #انتشارات_روزنه

ytre.ir/c1b

@rowzanehnashr