book10.pdf
1.6 MB
🔹گزارش موسسه پویش فکری از کتاب "چرا ملت ها شکست می خورند؟" اثر دارون عجم اغلو
🔸به همراه خلاصه،نقد و بررسی
#انتشارات_روزنه
@rowzanehnashr
🔸به همراه خلاصه،نقد و بررسی
#انتشارات_روزنه
@rowzanehnashr
📝سیدعلیرضا حسینی بهشتی: مسیح در قصر؛ تاریخ شفاهی از نوعی دیگر
بهشتی: «مسیح در قصر»، خاطرات سرتیپ اصغر کورنگی که به کوشش مهسا جزینی تدوین و به همت انتشارات روزنه در نمایشگاه بینالمللی کتاب امسال روانه بازار شد، بیتردید از جذابترین کتابهای خاطراتی است که در سالهای اخیر خواندهام.
#انتشارات_روزنه #مسیح_در_قصر
@rowzanehnashr
بهشتی: «مسیح در قصر»، خاطرات سرتیپ اصغر کورنگی که به کوشش مهسا جزینی تدوین و به همت انتشارات روزنه در نمایشگاه بینالمللی کتاب امسال روانه بازار شد، بیتردید از جذابترین کتابهای خاطراتی است که در سالهای اخیر خواندهام.
#انتشارات_روزنه #مسیح_در_قصر
@rowzanehnashr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رونمایی کتاب مسیح در قصر باسخنرانی کاظم موسوی بجنوردی، سیدعلیرضا حسینی بهشتی، محمدجواد حجتی کرمانی، اصغر کورنگی و مهسا جزینی در کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
#انتشارات_روزنه
@rowzanehnashr
#انتشارات_روزنه
@rowzanehnashr
دستاوردهای اهل قلم درسینما/2
ملاحظات کارگروهی سینما با روحیه داستان نویسی جور در نمیآید
نویسنده«تپه خرگوش» از نوشتن برای سینما میگوید
http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/263807
@rowzanehnashr
ملاحظات کارگروهی سینما با روحیه داستان نویسی جور در نمیآید
نویسنده«تپه خرگوش» از نوشتن برای سینما میگوید
http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/263807
@rowzanehnashr
خبرگزاری کتاب ايران (IBNA)
ایبنا - ملاحظات کارگروهی سینما با روحیه داستان نویسی جور در نمیآید
علیاکبر حیدری میگوید: نوشتن در تنهایی لذتی نصیب نویسنده میکند که شاید خیلی نخواهد آن را ترک کند و وارد یک کار گروهی شود؛ کار گروهی قوانین و ملاحظاتی دارد که شاید با روحیه نویسنده جور در نیاید.
🎬
.
#زخم_ها_و_لبخندها
(گزیدهی مقالات #شهزاد_رحمتی
دربارهی #سینما، #تلویزیون و #رسانه)
#میان_بر_کهن_الگو_برای_فیلم_نامه
نوشتهی #محمدرضا_نعمتی
#انتشارات_روزنه
دبیر مجموعه: #فاضل_ترکمن
.
#زخم_ها_و_لبخندها
(گزیدهی مقالات #شهزاد_رحمتی
دربارهی #سینما، #تلویزیون و #رسانه)
#میان_بر_کهن_الگو_برای_فیلم_نامه
نوشتهی #محمدرضا_نعمتی
#انتشارات_روزنه
دبیر مجموعه: #فاضل_ترکمن
معرفی کتاب والدن اثر هنری دیوید ثورو توسط علی غزالیفر
در دست کس نیفتد زین خوبتر کتابی
https://3danet.ir/%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%86-%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D9%88%DB%8C%D8%AF-%D8%AB%D9%88%D8%B1%D9%88/
در دست کس نیفتد زین خوبتر کتابی
https://3danet.ir/%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%86-%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D9%88%DB%8C%D8%AF-%D8%AB%D9%88%D8%B1%D9%88/
صدانت
معرفی کتاب والدن اثر هنری دیوید ثورو توسط علی غزالیفر • صدانت
معرفی کتاب والدن اثر هنری دیوید ثورو توسط علی غزالیفر | کتاب «والدن» نوشته هنری دیوید ثورو با ترجمه سیدعلیرضا بهشتیشیرازی توسط انتشارات روزنه منتشر ...
نام کتاب : تاملات ایرانی
نویسنده : حسین کاجی
تعداد صفحه : 540
قیمت : 350,000 ریال
با توجه به اینكه ایران معاصر خصوصاً بعد از انقلاب اسلامی با مشكلات بیشمار فرهنگی از جمله مواجهه با فرهنگ غرب روبروست و با توجه به این مطلب كه گفتگو از مهمترین ابزارهای شناخت و آگاهی است، كتاب حاضر شامل گفتگو با 19 روشنفكر شناخته شدۀ ایرانی در زمینۀ فكر و فرهنگ ایرانی است. نویسنده در پدیدآوردن این اثر از اندیشههای نخبگان زیادی در عرصههای مختلف فكری استفاده كرده است.
http://p30up.ir/uploads/f77768681.jpg
@rowzanehnashr
نویسنده : حسین کاجی
تعداد صفحه : 540
قیمت : 350,000 ریال
با توجه به اینكه ایران معاصر خصوصاً بعد از انقلاب اسلامی با مشكلات بیشمار فرهنگی از جمله مواجهه با فرهنگ غرب روبروست و با توجه به این مطلب كه گفتگو از مهمترین ابزارهای شناخت و آگاهی است، كتاب حاضر شامل گفتگو با 19 روشنفكر شناخته شدۀ ایرانی در زمینۀ فكر و فرهنگ ایرانی است. نویسنده در پدیدآوردن این اثر از اندیشههای نخبگان زیادی در عرصههای مختلف فكری استفاده كرده است.
http://p30up.ir/uploads/f77768681.jpg
@rowzanehnashr
معرفی 5 کتاب برتر در ویترین بوکلند
📚 پارههای پاریسی یا پورهی پنیر و پروست
نویسنده: #فرید_قدمی
#انتشارات_روزنه
@rowzanehnashr
📚 پارههای پاریسی یا پورهی پنیر و پروست
نویسنده: #فرید_قدمی
#انتشارات_روزنه
@rowzanehnashr
📘نام کتاب : آوازهای غمگین اردوگاه
نویسنده : شرمن الکسی
مترجم : سعید توانایی
📚درباره کتاب :
در یکصدویازده سالی که از زمان خلقت اردوگاه سرخپوستان اسپوکن در سال ۱۸۸۱ میگذره حتی یک نفر، چه سرخپوست چه غیر سرخپوست، اتفاقی سروکلهش اینجا پیدا نشده و از اونجایی که روی اغلب نقشهها هیچ اثری از ولپینیت، تنها شهر اردوگاه، نیست، این شد که وقتی غریبهی سیاهپوست کتوشلواربهتن با یه گیتار روی دوشش سروکلهش پیدا شد، همهی قبیله انگشت حیرت به دهن گرفتن. سیمون که دندهعقب به شهر برمیگشت اولین کسی بود که اونو کنار تابلو رنگورورفتهی به ولپینیت خوش آمدید، جمعیت: متغیر دیده بود. لِستر قراضه زیر همون تابلو خوابیده بود و غریبه رو، قبل از اینکه کسی فرصت کنه، به خواب دیده بود. غریبه از کنار انجمن کلیسای خدا، کلیسای کاتولیکها و قبرستونش و کلیسای پرسبیتری و قبرستونش رد شده بود و چرخی حوالی زمین سافتبال کنار چهارراه، که زیرش قبرستونه، زده بود. مرد سیاهپوست گیتارش رو به تابلو ایست تکیه داده بود، اما خودش شقورق ایستاده بود و منتظر.
تمام قبیله، پنج دقیقه بعد از اینکه سروکلهی مرد سیاهپوست سر چهارراه پیدا شد، از وجودش باخبر بودن. اسپوکنها همه منتظر یه بهونه بودن که از خونه یا محل کار بزنن بیرون و خودشونو به محل برسونن و سر از کار غریبه دربیارن. مردی قدکوتاه با پوست سیاهِسیاه و دستهای پتوپهن؛ کتوشلواری قهوهای پوشیده بود که از دور خوب بهنظر میرسید، اما از نزدیک کهنه بود و اگه دقت میکردی، سرآستینهاش نخنما شده بود. هر سرخپوستی که رد میشد مرد سیاهپوست براش دست تکون میداد، اما هیچکس جرئت نگهداشتن نداشت، تا اینکه توماس آتیشبهپاکن با ون آبی قراضهش از راه رسید.
توماس با صدای بلند گفت: «سلام.»
مرد سیاهپوست گفت: «سلام.»
ـ گم شدی؟
@rowzanehnashr
نویسنده : شرمن الکسی
مترجم : سعید توانایی
📚درباره کتاب :
در یکصدویازده سالی که از زمان خلقت اردوگاه سرخپوستان اسپوکن در سال ۱۸۸۱ میگذره حتی یک نفر، چه سرخپوست چه غیر سرخپوست، اتفاقی سروکلهش اینجا پیدا نشده و از اونجایی که روی اغلب نقشهها هیچ اثری از ولپینیت، تنها شهر اردوگاه، نیست، این شد که وقتی غریبهی سیاهپوست کتوشلواربهتن با یه گیتار روی دوشش سروکلهش پیدا شد، همهی قبیله انگشت حیرت به دهن گرفتن. سیمون که دندهعقب به شهر برمیگشت اولین کسی بود که اونو کنار تابلو رنگورورفتهی به ولپینیت خوش آمدید، جمعیت: متغیر دیده بود. لِستر قراضه زیر همون تابلو خوابیده بود و غریبه رو، قبل از اینکه کسی فرصت کنه، به خواب دیده بود. غریبه از کنار انجمن کلیسای خدا، کلیسای کاتولیکها و قبرستونش و کلیسای پرسبیتری و قبرستونش رد شده بود و چرخی حوالی زمین سافتبال کنار چهارراه، که زیرش قبرستونه، زده بود. مرد سیاهپوست گیتارش رو به تابلو ایست تکیه داده بود، اما خودش شقورق ایستاده بود و منتظر.
تمام قبیله، پنج دقیقه بعد از اینکه سروکلهی مرد سیاهپوست سر چهارراه پیدا شد، از وجودش باخبر بودن. اسپوکنها همه منتظر یه بهونه بودن که از خونه یا محل کار بزنن بیرون و خودشونو به محل برسونن و سر از کار غریبه دربیارن. مردی قدکوتاه با پوست سیاهِسیاه و دستهای پتوپهن؛ کتوشلواری قهوهای پوشیده بود که از دور خوب بهنظر میرسید، اما از نزدیک کهنه بود و اگه دقت میکردی، سرآستینهاش نخنما شده بود. هر سرخپوستی که رد میشد مرد سیاهپوست براش دست تکون میداد، اما هیچکس جرئت نگهداشتن نداشت، تا اینکه توماس آتیشبهپاکن با ون آبی قراضهش از راه رسید.
توماس با صدای بلند گفت: «سلام.»
مرد سیاهپوست گفت: «سلام.»
ـ گم شدی؟
@rowzanehnashr
Forwarded from اتچ بات
#جیره_کتاب
خاطرات خفته، با روایت اول شخص، گویی نوعی خاطرات شخصی کجومعوج نویسنده (پاتریک مودیانو) است که در جغرافیای شهری پاریس رخ میدهد، جایی که او در خیابانها و کوچه پسکوچههایش بیهدف قدم میزند و در کافهها ساعتها مینشیند، و خاطرات سالهای دور از این مکانهای آشنا به یادش میآیند، و افرادی آشنا، کسانی که میشناخته است، و در خیابان آنها را ملاقات کرده است، و در کافهها با آنها به گفتگو نشسته است، و امروز یا محو شدهاند، و یا اگر دوباره به طور تصادفی با آنها روبرو شود، شاید با دیگر رهگذران غریبه، برایش یکسان باشد.
@rowzanehnashr
#جیره_کتاب
خاطرات خفته، با روایت اول شخص، گویی نوعی خاطرات شخصی کجومعوج نویسنده (پاتریک مودیانو) است که در جغرافیای شهری پاریس رخ میدهد، جایی که او در خیابانها و کوچه پسکوچههایش بیهدف قدم میزند و در کافهها ساعتها مینشیند، و خاطرات سالهای دور از این مکانهای آشنا به یادش میآیند، و افرادی آشنا، کسانی که میشناخته است، و در خیابان آنها را ملاقات کرده است، و در کافهها با آنها به گفتگو نشسته است، و امروز یا محو شدهاند، و یا اگر دوباره به طور تصادفی با آنها روبرو شود، شاید با دیگر رهگذران غریبه، برایش یکسان باشد.
@rowzanehnashr
#جیره_کتاب
Telegram
attach 📎
مسابقه نقد و بررسی کتاب #ارتش_شش_گله
نویسنده: #ستاره_روشن
پ.ن: به بهترين نقد و بررسى هديه اى تعلق خواهد گرفت . اگر متن شما طولانى بود به آيدي تلگرام درج شده در زير ارسال بفرماييد
تلگرام:
@argoona
اینستاگرام:
arteshe_6_galle@
مهلت ارسال تا آخر تابستان ٩٧
http://p30up.ir/uploads/f321643165.jpg
https://t.me/rowzanehnashr
نویسنده: #ستاره_روشن
پ.ن: به بهترين نقد و بررسى هديه اى تعلق خواهد گرفت . اگر متن شما طولانى بود به آيدي تلگرام درج شده در زير ارسال بفرماييد
تلگرام:
@argoona
اینستاگرام:
arteshe_6_galle@
مهلت ارسال تا آخر تابستان ٩٧
http://p30up.ir/uploads/f321643165.jpg
https://t.me/rowzanehnashr
🔘نام کتاب : بازیهای شبانه (مجموعه داستان)
نویسنده : استیگ داگرمن و دیگران
مترجم : محمدرضا قلیچخانی
تعداد صفحه : 290
قیمت : 13000 تومان
📘کتاب حاضر شامل 23 داستان کوتاه از 16 نویسندهٔ معروف جهان است. از ویژگیهای این مجموعه آن است که مترجم برای پربارتر شدن کتاب اشارهای به تاریخچهٔ تحول داستان کوتاه کرده است که برای دانشجویان و علاقمندان به سیر تحول داستان کوتاه میتواند مفید واقع شود. ویژگی دوم این مجموعه معرفی دو نویسندهٔ جدید به خوانندهٔ ایرانی است. اولین نویسنده استیگ داگرمن (مشهور به کافکای سوئد) و دیگری واسیلی شوکشین روسی است.
http://p30up.ir/uploads/f50837474.jpg
https://t.me/rowzanehnashr
نویسنده : استیگ داگرمن و دیگران
مترجم : محمدرضا قلیچخانی
تعداد صفحه : 290
قیمت : 13000 تومان
📘کتاب حاضر شامل 23 داستان کوتاه از 16 نویسندهٔ معروف جهان است. از ویژگیهای این مجموعه آن است که مترجم برای پربارتر شدن کتاب اشارهای به تاریخچهٔ تحول داستان کوتاه کرده است که برای دانشجویان و علاقمندان به سیر تحول داستان کوتاه میتواند مفید واقع شود. ویژگی دوم این مجموعه معرفی دو نویسندهٔ جدید به خوانندهٔ ایرانی است. اولین نویسنده استیگ داگرمن (مشهور به کافکای سوئد) و دیگری واسیلی شوکشین روسی است.
http://p30up.ir/uploads/f50837474.jpg
https://t.me/rowzanehnashr
📌بازتاب مراسم رونمایی کتاب مسیح در قصر در روزنانه شرق:
http://www.sharghdaily.ir/fa/main/detail/193144/رونمايي-از-کتاب-«مسيح-در-قصر»-
http://www.sharghdaily.ir/fa/main/detail/193144/رونمايي-از-کتاب-«مسيح-در-قصر»-
روزنامه شرق
رونمايي از کتاب «مسيح در قصر»
📚 چند توصیه برای راه یافتن کتابتان به فهرست پرفروشها/کمی به گوگل احترام بگذارید:
🔹کارشناس تکنیکهای بازاریابی در یادداشت خود اعتقاد دارد نویسندگان باید علارغم توجه به محتوا کمی هم به فکر مسائل بازاریابی و کسب جذابیت در فضای مجازی باشند.
🔹به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) انترپرنر، در دنیای امروز مطلع کردن دیگران از نوشتهها و نظرات خودتان کمی سادهتر شده و کافی است اطلاعات مختصری از اینترنت و فضای مجازی داشته باشید. این روزها با فشار یک دکمه کتابی منتشر میشود یا نوشتهای هزاران کلیومتر آن طرفتر به دست مخاطب ناشناس میرسد ولی افزایش سایتها و پیامهای اینترنتی نیز مانعی در نوع خود است. با وجود هزاران و میلیونها صفحه اینترنتی، اگر بخواهید برای کتاب یا نوشته خود تبلیغ کنید نیاز به تکنیکهای خاصی دارید که اصطلاح بهینهسازی موتور جستجو (SEO) از مهمترین آنهاست. هرچند این واژه برای کارشناسان تبلیغات رسانه یک واژه تکراری است، ولی هنوز هم ابزار مهمی برای تبلیغ محسوب میشود. وقتی نوشته یا مطلبی در فضای مجازی منتشر میشود، معمولاً از طریق موتورهای جستجو به دست کاربران و مخاطبان میرسد و علم به تکنیکهای جستجوی مطالب توسط موتورهای جستجو و در راس آنها گوگل ضروری است.
🔹«کریس پورتئوس» کارشناس ارشد بازاریابی دیجیتال شش نکته برای بالا بردن کیفیت این بهینه سازی در موتورهای جستجو پیشنهاد میکند. وی اعتقاد دارد این روزها متاسفانه محتوای کتاب یک بخش از فروش بالای کتاب است و عوامل دیگر نیز در پرفروش شدن کتاب نیز تاثیر دارد. شش نکته پورتئوس برای بالا بردن قابلیت دیده شدن مطلب در موتورهای جستجو موارد زیر هستند:
🔸1. به کلیدواژهها توجه کنید.
بهتر است با وجود شرایط انتشاراتی دنیای امروز حتی قبل از نوشتن مطلب یا داستان به انتخاب کلیدواژههایی برای معرفی آن فکر کنید. کلیدواژهها در گوگل یا سایر موتورهای جستجو برای معرفی اثر ادبی شما حیاتی هستند. موتورهای جستجو دارای الگوریتمهایی هستند که تنها بر اساس کلیدواژه مطالب و محتواهای فضای مجازی را جستجو میکنند. اگر داستانی عاشقانه نوشتید از کلیدواژههای علمی استفاده نکنید و اگر مطلبتان احساسی بود، کلمات منطقی به کار نگیرید. به عبارتی باید محتوا با کلیدواژه همخوانی داشته باشد.
🔸2. مشکل مخاطب خود را حل کنید.
شاید این قضیه ارتباطی به تکنیکهای بهینهسازی نداشته باشد، ولی شاید مهمترین نکته در انتشار مطالب در فضای مجازی است. توجه به نیاز روز مخاطب و آیندهنگری برای نویسنده مهم است. مردم علاقه دارند مطالبی را بخوانند که نیازهای آنها را برطرف میکند یا حداقل احساس کننده مطالب مفیدی خواندهاند. بهتر است داستانی بنویسید که با حوادث روز مطابقت داشته باشد.
🔸3. محتوا را بر اساس مخاطب عام تنظیم کنید.
شاید این موضوع کمی تعجب برانگیز باشد ولی توجه و حافظه کوتاه مدت انسان کمتر از ماهی قرمز است. وقتی نوشته شما در همان نگاه اول نتواند مخاطب را جذب کند، بهتر است خوانده شدن آن را فراموش کنید. نوشتههای شما باید آنقدر ساده و جذاب نوشته شود که توسط عامه مردم فهمیده شده و برای آنها جذابیت داشته باشد. به عبارتی باید نوشتههایتان علیرغم صحت و دقت از جذابیت کافی برای این مخاطبان برخوردار باشد.
🔸4. مخاطب را بیسواد فرض نکنید.
متاسفانه بعضی از نویسندگان با روشنفکری محض زیادی مخاطب خود را عام در نظر میگیرند و در نوشتن داستان و مطالب خود خیلی از واژههای تخصصی استفاده نمیکنند. یادتان باشد شخصیتها و حقایق داستان شما اگر عمق کافی نداشته باشد به همان اندازه توسط مخاطب سطحی در نظر گرفته خواهد شد.
🔸5. از ابزارهای جذابکننده استفاده کنید.
امروزه بیشتر سایتها و روزنامهها برای جذب مخاطب بیشتر برای مطالب خود از تصاویر جذاب استفاده میکنند. بارها مشاهده شده حتی مطالب محتوای خوبی ندارند ولی تصاویر جذاب موجب علاقه مخاطب شده است. نویسندگان نیز در کتابهای خود بهتر است از تصاویر جذاب استفاده کنند. امروزه ناشران و نویسندگان تصویرگران ماهری استخدام میکنند تا جذابیت آثار ادبی بالا برود.
🔸6. برای انسانها بنویسید.
بعضی از داستانها و رمانها به خصوص داستانهای ژانر علمی تخیلی طوری نوشته میشوند که گویا مخاطب آنها فرشتگان و جن و پری هستند. یادتان باشد مخاطب شما انسان است و در دنیای واقعی زندگی میکند. شخصیتها و حوادث داستان باید با زندگی انسانی تطابق داشته باشد.
"برگرفته از کانال روزشمار"
#عمومی
@rowzanehnashr
🔹کارشناس تکنیکهای بازاریابی در یادداشت خود اعتقاد دارد نویسندگان باید علارغم توجه به محتوا کمی هم به فکر مسائل بازاریابی و کسب جذابیت در فضای مجازی باشند.
🔹به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) انترپرنر، در دنیای امروز مطلع کردن دیگران از نوشتهها و نظرات خودتان کمی سادهتر شده و کافی است اطلاعات مختصری از اینترنت و فضای مجازی داشته باشید. این روزها با فشار یک دکمه کتابی منتشر میشود یا نوشتهای هزاران کلیومتر آن طرفتر به دست مخاطب ناشناس میرسد ولی افزایش سایتها و پیامهای اینترنتی نیز مانعی در نوع خود است. با وجود هزاران و میلیونها صفحه اینترنتی، اگر بخواهید برای کتاب یا نوشته خود تبلیغ کنید نیاز به تکنیکهای خاصی دارید که اصطلاح بهینهسازی موتور جستجو (SEO) از مهمترین آنهاست. هرچند این واژه برای کارشناسان تبلیغات رسانه یک واژه تکراری است، ولی هنوز هم ابزار مهمی برای تبلیغ محسوب میشود. وقتی نوشته یا مطلبی در فضای مجازی منتشر میشود، معمولاً از طریق موتورهای جستجو به دست کاربران و مخاطبان میرسد و علم به تکنیکهای جستجوی مطالب توسط موتورهای جستجو و در راس آنها گوگل ضروری است.
🔹«کریس پورتئوس» کارشناس ارشد بازاریابی دیجیتال شش نکته برای بالا بردن کیفیت این بهینه سازی در موتورهای جستجو پیشنهاد میکند. وی اعتقاد دارد این روزها متاسفانه محتوای کتاب یک بخش از فروش بالای کتاب است و عوامل دیگر نیز در پرفروش شدن کتاب نیز تاثیر دارد. شش نکته پورتئوس برای بالا بردن قابلیت دیده شدن مطلب در موتورهای جستجو موارد زیر هستند:
🔸1. به کلیدواژهها توجه کنید.
بهتر است با وجود شرایط انتشاراتی دنیای امروز حتی قبل از نوشتن مطلب یا داستان به انتخاب کلیدواژههایی برای معرفی آن فکر کنید. کلیدواژهها در گوگل یا سایر موتورهای جستجو برای معرفی اثر ادبی شما حیاتی هستند. موتورهای جستجو دارای الگوریتمهایی هستند که تنها بر اساس کلیدواژه مطالب و محتواهای فضای مجازی را جستجو میکنند. اگر داستانی عاشقانه نوشتید از کلیدواژههای علمی استفاده نکنید و اگر مطلبتان احساسی بود، کلمات منطقی به کار نگیرید. به عبارتی باید محتوا با کلیدواژه همخوانی داشته باشد.
🔸2. مشکل مخاطب خود را حل کنید.
شاید این قضیه ارتباطی به تکنیکهای بهینهسازی نداشته باشد، ولی شاید مهمترین نکته در انتشار مطالب در فضای مجازی است. توجه به نیاز روز مخاطب و آیندهنگری برای نویسنده مهم است. مردم علاقه دارند مطالبی را بخوانند که نیازهای آنها را برطرف میکند یا حداقل احساس کننده مطالب مفیدی خواندهاند. بهتر است داستانی بنویسید که با حوادث روز مطابقت داشته باشد.
🔸3. محتوا را بر اساس مخاطب عام تنظیم کنید.
شاید این موضوع کمی تعجب برانگیز باشد ولی توجه و حافظه کوتاه مدت انسان کمتر از ماهی قرمز است. وقتی نوشته شما در همان نگاه اول نتواند مخاطب را جذب کند، بهتر است خوانده شدن آن را فراموش کنید. نوشتههای شما باید آنقدر ساده و جذاب نوشته شود که توسط عامه مردم فهمیده شده و برای آنها جذابیت داشته باشد. به عبارتی باید نوشتههایتان علیرغم صحت و دقت از جذابیت کافی برای این مخاطبان برخوردار باشد.
🔸4. مخاطب را بیسواد فرض نکنید.
متاسفانه بعضی از نویسندگان با روشنفکری محض زیادی مخاطب خود را عام در نظر میگیرند و در نوشتن داستان و مطالب خود خیلی از واژههای تخصصی استفاده نمیکنند. یادتان باشد شخصیتها و حقایق داستان شما اگر عمق کافی نداشته باشد به همان اندازه توسط مخاطب سطحی در نظر گرفته خواهد شد.
🔸5. از ابزارهای جذابکننده استفاده کنید.
امروزه بیشتر سایتها و روزنامهها برای جذب مخاطب بیشتر برای مطالب خود از تصاویر جذاب استفاده میکنند. بارها مشاهده شده حتی مطالب محتوای خوبی ندارند ولی تصاویر جذاب موجب علاقه مخاطب شده است. نویسندگان نیز در کتابهای خود بهتر است از تصاویر جذاب استفاده کنند. امروزه ناشران و نویسندگان تصویرگران ماهری استخدام میکنند تا جذابیت آثار ادبی بالا برود.
🔸6. برای انسانها بنویسید.
بعضی از داستانها و رمانها به خصوص داستانهای ژانر علمی تخیلی طوری نوشته میشوند که گویا مخاطب آنها فرشتگان و جن و پری هستند. یادتان باشد مخاطب شما انسان است و در دنیای واقعی زندگی میکند. شخصیتها و حوادث داستان باید با زندگی انسانی تطابق داشته باشد.
"برگرفته از کانال روزشمار"
#عمومی
@rowzanehnashr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معرفی کتاب شصت سال عاشقی
مرتضا کیوان «مردی که شب به سلام آفتاب رفت»
کتاب شصت سال عاشقی از پوری سلطانی
#فرشاد_قوشچی
#انتشارات_روزنه #آرت_تاکس
@rowzanehnashr
مرتضا کیوان «مردی که شب به سلام آفتاب رفت»
کتاب شصت سال عاشقی از پوری سلطانی
#فرشاد_قوشچی
#انتشارات_روزنه #آرت_تاکس
@rowzanehnashr
❤1
❓جهانی شدن و حقوق بشر: آیا جهانی شدن میتواند حقوق بشر را ارتقاء دهد؟
📘«جهانی شدن و حقوق بشر» به قلم رودا ای. هوارد هاسمن ( -۱۹۴۸)، پژوهشگر علوم اجتماعی کانادایی با تخصص حقوق بشر در مقیاس بینالمللی است. این کتاب میکوشد به یک پرسش کلیدی پاسخ دهد: آیا جهانی شدن میتواند حقوق بشر را ارتقاء دهد؟
جهانی شدن دومین دگرگونی بزرگ، پس از دگرگونی بزرگ اولِ ناشی از انقلاب صنعتی، است که در ابعاد مختلف بر زندگی بشر در عصر حاضر تأثیرگذار بوده و میرود که همۀ بخشها و مناطق جهان را در برگیرد. طرفداران نئولیبرال آن با خوشبینی مُفرَط ادعا میکنند که این پدیده به خودی خود به نفع همۀ اقشار و ملل و مناطق جهان است و حقوق همگان، ازجمله حقوق اقتصادی، مدنی، و سیاسی بشر، را تأمین خواهد کرد و هرچه بیشتر که آنها جهانی شوند، مسائل آنها بهتر حل شده و حقوق آنان بیشتر تأمین میشود. از سوی دیگر، مخالفان چپگرا یا بنیادگرایان مذهبی، این پدیده را پروژهای به ضرر ملل جنوب دانسته و معتقدند سرمایهداری جهانی شکاف فقیر و غنی در درون جوامع و بین ملل شمال و جنوب را گسترش میدهد و بنابراین باید در برابر آن مقاومت و ایستادگی کرد.
🖊نویسنده در این کتاب میکوشد به طور واقعبینانه و کارشناسانه، رهیافتی میانه بین این دو دیدگاه افراطی و تفریطی نسبت به جهانی شدن و آثار آن در پیش بگیرد. او با الهام از کارل پولانی و با تکیه و تأکید بر سوسیال دموکراسی یا دموکراسی اجتماعی، بین سرمایهداری و سوسیالیسم و دموکراسی، و نیز بین آزادی و عدالت، پُل زده و سعی میکند نه تنها فعالان حقوق بشر و جامعۀ مدنی و جنبشهای اجتماعی مربوطه را به تعدیل و تصحیح مواضع خود دعوت کند، بلکه تلاش دارد دولتها، سازمانهای بینالمللی و شرکتهای فراملّیتی را هم متوجه مسئولیتهای اجتماعی و تعهدات حقوق بشریشان کند. در سنت فکری اقتصادیِ ارسطویی، متفکرانی چون پولانی، آمارتیاسن و آنتونی گیدنز، به رابطۀ بین ثروت و فضیلت، اقتصاد و اخلاق، عدالت و آزادی، حقوق اقتصادی و حقوق مدنی و سیاسی، اهمیت میدهند.
نویسنده: رودا ای. هوارد هاسمن
مترجم: احمد موثقی، گلپر اسفندیاری
#انتشارات_روزنه
@rowzanhenashr
📘«جهانی شدن و حقوق بشر» به قلم رودا ای. هوارد هاسمن ( -۱۹۴۸)، پژوهشگر علوم اجتماعی کانادایی با تخصص حقوق بشر در مقیاس بینالمللی است. این کتاب میکوشد به یک پرسش کلیدی پاسخ دهد: آیا جهانی شدن میتواند حقوق بشر را ارتقاء دهد؟
جهانی شدن دومین دگرگونی بزرگ، پس از دگرگونی بزرگ اولِ ناشی از انقلاب صنعتی، است که در ابعاد مختلف بر زندگی بشر در عصر حاضر تأثیرگذار بوده و میرود که همۀ بخشها و مناطق جهان را در برگیرد. طرفداران نئولیبرال آن با خوشبینی مُفرَط ادعا میکنند که این پدیده به خودی خود به نفع همۀ اقشار و ملل و مناطق جهان است و حقوق همگان، ازجمله حقوق اقتصادی، مدنی، و سیاسی بشر، را تأمین خواهد کرد و هرچه بیشتر که آنها جهانی شوند، مسائل آنها بهتر حل شده و حقوق آنان بیشتر تأمین میشود. از سوی دیگر، مخالفان چپگرا یا بنیادگرایان مذهبی، این پدیده را پروژهای به ضرر ملل جنوب دانسته و معتقدند سرمایهداری جهانی شکاف فقیر و غنی در درون جوامع و بین ملل شمال و جنوب را گسترش میدهد و بنابراین باید در برابر آن مقاومت و ایستادگی کرد.
🖊نویسنده در این کتاب میکوشد به طور واقعبینانه و کارشناسانه، رهیافتی میانه بین این دو دیدگاه افراطی و تفریطی نسبت به جهانی شدن و آثار آن در پیش بگیرد. او با الهام از کارل پولانی و با تکیه و تأکید بر سوسیال دموکراسی یا دموکراسی اجتماعی، بین سرمایهداری و سوسیالیسم و دموکراسی، و نیز بین آزادی و عدالت، پُل زده و سعی میکند نه تنها فعالان حقوق بشر و جامعۀ مدنی و جنبشهای اجتماعی مربوطه را به تعدیل و تصحیح مواضع خود دعوت کند، بلکه تلاش دارد دولتها، سازمانهای بینالمللی و شرکتهای فراملّیتی را هم متوجه مسئولیتهای اجتماعی و تعهدات حقوق بشریشان کند. در سنت فکری اقتصادیِ ارسطویی، متفکرانی چون پولانی، آمارتیاسن و آنتونی گیدنز، به رابطۀ بین ثروت و فضیلت، اقتصاد و اخلاق، عدالت و آزادی، حقوق اقتصادی و حقوق مدنی و سیاسی، اهمیت میدهند.
نویسنده: رودا ای. هوارد هاسمن
مترجم: احمد موثقی، گلپر اسفندیاری
#انتشارات_روزنه
@rowzanhenashr
#معرفی_کتاب
نام کتاب : #نغمه_هایی_از_پشت_دیوار (داستان هایی از درون زندان )
نویسنده : #آرش_رمضانی
با مقدمه #دکترمحمدرضاسرگلزایی
جایی خوانده بودم، مرده شورها زندگی را بهتر می فهمند . وقتی کتاب آرش رمضانی را خواندم فکر کردم شاید این زندانی باشد که بتواند جهان را با تمام نمیدانمهایش دور بزند و به جای خلق زیستنهای ویترینی، تلخی آن را کشف کند و غرقش شود .
کتاب " نغمه های آن سوی دیوار " از فراموش شدگانی میگوید که تقدیرشان از همان کودکی با رنج و ریاضت رقم میخورد و تا آخرین روزهای عمرشان بر پیچ و تاب پلی معلق که سلول را به آن سوی میلهها وصل میکند، سردرگم و حیران در حال رفت و آمدند.
در پاراگرافهای کوتاه اما عمیق " آرش رمضانی " خبری از ژست و نقابهایی که می خواهند قهرمان های سر بر آورده از دل محرومیتها را به رخ عوام بکشند نیست،خبری از آنهایی نیست که در کارتنهای کنار خیابان به دنیا میآیند، نبوغ شان کشف میشود، بر گردن شان مدال قهرمانی میاندازند، مردم برای شان کف میزنند و مبهوت از این همه معجزهگری هستی امیدوارتر از گذشته پای جعبه جادو و امیدهایش مینشینند.
رمضانی همان چیزی را روایت میکند که باید باشد و همانی را به تصویر میکشد که هست، وجود دارد، اما نمیبینیم، نمیخواهیم که ببینیم.
چه کسی حال و حوصله دارد به عبور خسته کارگر خمیده، اتو نکشیده و عطر نزده از خیابان دقیق شود، مردی که در سرزمین ثروت، ارزشمندترین سرمایهاش، دفترچه صد برگ دوخته شده از دهها نامه خوانده نشده برای دختر هرگز متولد نشده است. مرد همه نامهها را یک به یک برای "آرش " در زندان خوانده است.
چه کسی حاضر است دل به حرفهای یک فیلسوف زندانی دهد؟، کسی که نویسنده این کتاب او را کاشف مینامد :
"کاشف هبوط آدم از دل محرومیت "
چه کسی باور می کند آن سوی میلهها میان موسیقی زد و خوردهای اوباش و دشنام و هیاهوهای دلخراشی که به گوش میرسد، محکومینی وجود دارند که سازشان را با ریتم هستی کوک میکنند، شاعر میشوند، خیال میبافند، رویا میسازند و رنج برایشان شیرین میشود.
نویسنده کتاب " نغمه هایی از پشت دیوار " در سیاهترین نقطه شب ردی از نور و روشنی را پیدا میکند و نشانمان میدهد.
او به ما هشدار میدهد: اگر بپذیریم بخش قابل توجهی از بدنه اجتماعی که ما نیز در آن زندگی میکنیم، بر دوش مجرمها و خانوادههایشان قرار دارد، باید هوش و حواسمان به شیوه نگرش و تفکر آنها به جهان هم باشد که در غیر این صورت قربانی آوار سهمناکی خواهیم شد.
آرش رمضانی در" نغمههای پشت دیوار " اثبات میکند که طبقه فرودست و زخم خورده، را هم می توان به این سوی حصارها دعوت کرد.
فقط کافی است برای آنها هم در میان دلمشغولیهایمان جایی باز کنیم. او از مجرمانی میگوید که راز گل سرخ را نوشیدهاند، صد سال تنهایی مارکز را زندگی کردهاند، زمان از دست رفته پروست را میشناسند، با رباعیات خیام تا مرز تحقق خویشتن و لمس تجربه اوج رسیدهاند و به تراژدی زندگی زهرخندی به تلخی بوف کور هدایت زدهاند اما اول و آخر زندگی شان تریاک و شیشه و کریستال است .
روان شناس زندان با زیرکی و نازکی طبع در روایتهای مردان زندانی، تیپهای شخصیتی مرسوم در جامعه ما را هم به تصویر میکشد که می توان با نقطه نظرات تحلیل آرکه تایپی نیز به آن نگاه کرد و نمونه آرکه تایپهایی مانند کینه توزی و خشم پوزیدونی نادعلیزاده ، عاشقانههای دیونیزوسی لاهوتی، خستگیناپذیری آرسی وحید و استاد کاری هفائیستوسی حیدرزاده را در آنها دید. آنهایی هم که پشت حصار محبوسند، نمونهای کوچک از جامعه ما را به تصویر میکشند که اگر غم نان نبود و مهر و عدل جهان بیش از این حرفها وجود داشت، شاید باد نقابهای آن سوی حصاریها را با خودش نمیبرد و سرنوشت دیگری انتظارشان را میکشید .
" نغمههای پشت دیوار " ما را از سبکباری و ساحل امن روزمرگیهایمان جدا میکند و به تلاطمها و نا امنیها کشتی شکستگان میکشاند، رنجنامههایی که از آن سوی میلههای می یند و به ما میگویند اگر قرار است امروز خوشی فقط سهم ما باشد شاید فردا، زمانهای نه چندان دور سهم خوشیهای کودکانی که با اشک و فقر و رنج میآیند و تمام دنیای شان دیوار زندان میشود را از کاسههایمان بر دارد و ما را ، هم سفره رنج آنها کند .
پس از ورق زدن " نغمههایی از پشت دیوار " به این ساحل امن که روی آن ایستادهایم، شک میکنم : شبیه به همانی که "رضا براهنی " میگوید:
جهان مرده ی بی بال و بی پرنده ی من
به جاودانگی آفتاب شکاک است
من از کرانهی سایه
به سوی خانه نرفتم
من از میانهی ظلمت
درون تیره ترین عمقها فرو رفتم
و نور را نشنیدم
#مریم_بهریان
کارشناس ارشد روان شناسی
http://drsargolzaei.com/images/mbooks/lk.jpg
نام کتاب : #نغمه_هایی_از_پشت_دیوار (داستان هایی از درون زندان )
نویسنده : #آرش_رمضانی
با مقدمه #دکترمحمدرضاسرگلزایی
جایی خوانده بودم، مرده شورها زندگی را بهتر می فهمند . وقتی کتاب آرش رمضانی را خواندم فکر کردم شاید این زندانی باشد که بتواند جهان را با تمام نمیدانمهایش دور بزند و به جای خلق زیستنهای ویترینی، تلخی آن را کشف کند و غرقش شود .
کتاب " نغمه های آن سوی دیوار " از فراموش شدگانی میگوید که تقدیرشان از همان کودکی با رنج و ریاضت رقم میخورد و تا آخرین روزهای عمرشان بر پیچ و تاب پلی معلق که سلول را به آن سوی میلهها وصل میکند، سردرگم و حیران در حال رفت و آمدند.
در پاراگرافهای کوتاه اما عمیق " آرش رمضانی " خبری از ژست و نقابهایی که می خواهند قهرمان های سر بر آورده از دل محرومیتها را به رخ عوام بکشند نیست،خبری از آنهایی نیست که در کارتنهای کنار خیابان به دنیا میآیند، نبوغ شان کشف میشود، بر گردن شان مدال قهرمانی میاندازند، مردم برای شان کف میزنند و مبهوت از این همه معجزهگری هستی امیدوارتر از گذشته پای جعبه جادو و امیدهایش مینشینند.
رمضانی همان چیزی را روایت میکند که باید باشد و همانی را به تصویر میکشد که هست، وجود دارد، اما نمیبینیم، نمیخواهیم که ببینیم.
چه کسی حال و حوصله دارد به عبور خسته کارگر خمیده، اتو نکشیده و عطر نزده از خیابان دقیق شود، مردی که در سرزمین ثروت، ارزشمندترین سرمایهاش، دفترچه صد برگ دوخته شده از دهها نامه خوانده نشده برای دختر هرگز متولد نشده است. مرد همه نامهها را یک به یک برای "آرش " در زندان خوانده است.
چه کسی حاضر است دل به حرفهای یک فیلسوف زندانی دهد؟، کسی که نویسنده این کتاب او را کاشف مینامد :
"کاشف هبوط آدم از دل محرومیت "
چه کسی باور می کند آن سوی میلهها میان موسیقی زد و خوردهای اوباش و دشنام و هیاهوهای دلخراشی که به گوش میرسد، محکومینی وجود دارند که سازشان را با ریتم هستی کوک میکنند، شاعر میشوند، خیال میبافند، رویا میسازند و رنج برایشان شیرین میشود.
نویسنده کتاب " نغمه هایی از پشت دیوار " در سیاهترین نقطه شب ردی از نور و روشنی را پیدا میکند و نشانمان میدهد.
او به ما هشدار میدهد: اگر بپذیریم بخش قابل توجهی از بدنه اجتماعی که ما نیز در آن زندگی میکنیم، بر دوش مجرمها و خانوادههایشان قرار دارد، باید هوش و حواسمان به شیوه نگرش و تفکر آنها به جهان هم باشد که در غیر این صورت قربانی آوار سهمناکی خواهیم شد.
آرش رمضانی در" نغمههای پشت دیوار " اثبات میکند که طبقه فرودست و زخم خورده، را هم می توان به این سوی حصارها دعوت کرد.
فقط کافی است برای آنها هم در میان دلمشغولیهایمان جایی باز کنیم. او از مجرمانی میگوید که راز گل سرخ را نوشیدهاند، صد سال تنهایی مارکز را زندگی کردهاند، زمان از دست رفته پروست را میشناسند، با رباعیات خیام تا مرز تحقق خویشتن و لمس تجربه اوج رسیدهاند و به تراژدی زندگی زهرخندی به تلخی بوف کور هدایت زدهاند اما اول و آخر زندگی شان تریاک و شیشه و کریستال است .
روان شناس زندان با زیرکی و نازکی طبع در روایتهای مردان زندانی، تیپهای شخصیتی مرسوم در جامعه ما را هم به تصویر میکشد که می توان با نقطه نظرات تحلیل آرکه تایپی نیز به آن نگاه کرد و نمونه آرکه تایپهایی مانند کینه توزی و خشم پوزیدونی نادعلیزاده ، عاشقانههای دیونیزوسی لاهوتی، خستگیناپذیری آرسی وحید و استاد کاری هفائیستوسی حیدرزاده را در آنها دید. آنهایی هم که پشت حصار محبوسند، نمونهای کوچک از جامعه ما را به تصویر میکشند که اگر غم نان نبود و مهر و عدل جهان بیش از این حرفها وجود داشت، شاید باد نقابهای آن سوی حصاریها را با خودش نمیبرد و سرنوشت دیگری انتظارشان را میکشید .
" نغمههای پشت دیوار " ما را از سبکباری و ساحل امن روزمرگیهایمان جدا میکند و به تلاطمها و نا امنیها کشتی شکستگان میکشاند، رنجنامههایی که از آن سوی میلههای می یند و به ما میگویند اگر قرار است امروز خوشی فقط سهم ما باشد شاید فردا، زمانهای نه چندان دور سهم خوشیهای کودکانی که با اشک و فقر و رنج میآیند و تمام دنیای شان دیوار زندان میشود را از کاسههایمان بر دارد و ما را ، هم سفره رنج آنها کند .
پس از ورق زدن " نغمههایی از پشت دیوار " به این ساحل امن که روی آن ایستادهایم، شک میکنم : شبیه به همانی که "رضا براهنی " میگوید:
جهان مرده ی بی بال و بی پرنده ی من
به جاودانگی آفتاب شکاک است
من از کرانهی سایه
به سوی خانه نرفتم
من از میانهی ظلمت
درون تیره ترین عمقها فرو رفتم
و نور را نشنیدم
#مریم_بهریان
کارشناس ارشد روان شناسی
http://drsargolzaei.com/images/mbooks/lk.jpg
Forwarded from عکس نگار
📚#تازه_های_نشر
نام کتاب : این زین که اسب ندارد
(اشعار علی هرمز پور)
به انتخاب بهاالدین مرشدی
چاپ : اول
قطع : رقعی
سال چاپ : 1397
تعداد صفحه : ۱۶۸
قیمت : ۱۷۰,000 ریال
📌حضور تو البته بعد غروب چشم گیر تر است خانم
#انتشارات_روزنه
نام کتاب : این زین که اسب ندارد
(اشعار علی هرمز پور)
به انتخاب بهاالدین مرشدی
چاپ : اول
قطع : رقعی
سال چاپ : 1397
تعداد صفحه : ۱۶۸
قیمت : ۱۷۰,000 ریال
📌حضور تو البته بعد غروب چشم گیر تر است خانم
#انتشارات_روزنه