مجله روز گُفتار ⛾
45 subscribers
2.91K photos
466 videos
81 files
71 links
Download Telegram
ما برای ادامه دادن،
هیچ‌کسی را نداریم جز خودمان
و این کافی‌ست.


"چارلز بوکوفسکی"
#شعر
🌵

می گویند روزی را صبحِ زود
تقسیم می ڪنند . . . !
هرجا که هستی "سهمِ امروزت" یک بغل شادی و برکت و آرامش

#صبح_بخیر

@roozgoftar
رفیق خوب روزها شب‌ها...
روزی هر قضاوت کننده ای
قضاوت می شود
اکنون
تو برای حساب کشیدن از خود بسنده ای...

فاضل نظری
می‌دونی، من فکر می‌کنم مردها بیشتر از زن‌ها رومانتیک هستن.
وقتی از یه دختر خوشمون اومد به خودمون می‌گیم اون خیلی معرکه‌ست، اگه با این دختر ازدواج نکنم یه احمقم! ولی زن‌ها در جایگاهی هستند که می‌تونن بهترین گزینه‌ رو انتخاب کنن، من دخترهایی رو می‌شناسم که برای ازدواج فقط به شغل مرد نگاه می‌کنن. منظورم اينه که اونا تمام عمرشون رو صرف پيدا کردن کسی می‌کنن که کاملشون کنه و بعد با کسی ازدواج می‌کنن که شغل خوبی داره.


"ولنتاین غمگین (Blue Valentine) / دِرِک سیانفرانس"
#فیلم
مرا گویی خدا از بهر غم ساخت
برای بند و زندان الم ساخت...

#وحشے_بافقے
روز وصلش باید از شرم
آب ‌گردیدن ‌که ما

در فراقش زندگی ‌کَردیم و
جانی داشتیم...

#بیدل
در قلبم
ساعت هاي شني مي جنگند
و تقدير ستاره ها را بر من
باور ندارند
من كه زنده در تنفس ات آرام موميايي شدم
و مي دانم رهايي
شمردن رازهايي است
كه در جرقه شادي هايت پركشند.

شمس لنگرودي
از كتاب: و عجيب كه شمس ام مي خوانند
وصل تو زود رفت و فراق تو دیر ماند
فریاد ازین عقوبت بسیار و عمـر کم..

👤هلالي جغتایی
مواد تشکیل دهنده من؟ یه تَن کوچیک با یه خروار امید
پاییز نزدیکِ
گفتنی ها اومدن
میخوام برات بگم.
خدا کند که ...
نه....!
نفرین نمی‌کنم/
نکند به او که عاشقش بوده ‌ام زیان برسد.
#نجمه_زارع
ای نسیم بی قرار روز های عاشقی
هر کجا زلفی پریشان شد، گمان کردم تویی

👤فاضل نظری
عمری ست که ما گمشدگان گرمِ سراغیم
شاید کسی از ما خبری داشته باشد

👤بيدل دهلوى
گفت به پیشم بیا
گفت برایم بمان
گفت به رویم بخند
گفت برایم بمیر
آمدم
ماندم
خندیدم
مُردم


"شب‌های روشن / فرزاد مؤتمن"
"شعر از ناظم حکمت"
#فیلم #شعر
Forwarded from مجله روز گُفتار ⛾ (امیر مسعود)
‎اما پاییز که همیشه صدای خش و خش برگ ها در گذر ها نیست
‎پاییز که همیشه با بوی مهر نمی آید.
‎پاییز گاهی در زیر سیگاری روی میز، زیر انبوهی از خاکستر است.
‎گاهی حوالی عطری تلخ پشت یقه ی لباسی تا شده
‎گاهی هم نم بارانیست که گوشه چشمانت می درخشد.
‎پاییز که همیشه لای برگ های زرد و نارنجی نیست
‎گاهی در دل کاجیست میان یک کاجزار همیشه سبز
‎گاهی قهوه ایست که سر می رود، غذاییست که ته می گیرد و لبخندیست که بی بهانه بر لبانت می نشیند.
‎ساده بگویمت،
‎دلتنگ که باشی پاییز نزدیک است...

‎عطر چشمان او / #روزبه_معین
@roozgoftar
خون بهای عشق را
عشاق با جان می دهند
از همینجا گفتگوی نیزه با سر باب شد

محمدحسن جمشیدی
مگر به خواب، به روی تو وا شود چشمم
خدا کند که به خواب آشنا شود چشمم

ناجی شیرازی