غبارِ صبح تماشاست! هرچه باداباد!

تو هم بخند،جهانِ خراب می‌خندد!

#بیدل_دهلوی

#صبح_بخیر

هرچند گرانی بود اسباب جهان را
تحریک زبان نیشتر است این رگ جان را

بیتاب جنون در غم اسباب نباشد
چون نی به خمیدن نکشد ناله‌کشان را

بیداری من شمع صفت لاف زبانی‌ست
دل زاد ره شوق بود ر‌یگ روان را

آفاق فسون انجمن شور خموشی‌ست
دارم ز خموشی به‌کمین خواب‌گران را

ایمن نتوان بود ز همواری ظالم
حیرت لگن شمع زبان ساز دهان را

بنیاد کج‌اندیش شود سخت ز تهدید
در راستی افزونی زخم است سنان را

ممسک نشود قابل ایمان خساست
از بند قوی مهره مکن پشت‌کان را

ما را به غم عشق همان عشق علاج است
تا نشمرد انگشت شهادت لب نان را

خط فیض بهار دگر از حسن تو دارد
مهتاب بود پنبهٔ ناسورکتان را

وقت است‌کنون‌کز اثر خون شهیدان
جوش رگ‌گل می‌کند این شعله دخان را

عشرت هوس رفتن رنگم چه توان‌کرد
شمشیر تو یاقوت‌کند سنگ فسان را

باشدکه سراز منزل مقصود برآریم
کردند بهار چمن شمع خزان را

بیدل نفست خون مکن از هرزه درایی
چون جاده درین دشت فکندیم عنان را

#بیدل_دهلوی
❣ @roozgoftar

گه مایل دنیایم وگه طالب عقبا

انداخت خیالت زکجایم به کجاها...

#بیدل_دهلوی
❣ @roozgoftar

ما را به غم عشق همان عشق علاج است ...

#بیدل
@roozgoftar

ما را به غم عشق
همان عشق
علاج است..!

#بیدل_دهلوی
❣ @roozgoftar

هر دیده که عبرتی نگیرد کور است
هر شهد که لذتی نبخشد شور است

رختی که تغیّر نپذیرد کفن است
آن خانه که تبدیل نیابد گور است


#بیدل_دهلوی
❣ @roozgoftar

هرکه خواهد شبهه‌ای از هستی ما واکشد
نامهٔ بی‌مطلب ننوشته عنوانیم ما...
#بیدل_دهلوی
@Roozgoftar

🌵

غبارِ صبح تماشاست
هرچه بادا باد..
تو هم بخند،
جهانِ خراب می خندد..

#بیدل_دهلوی
@roozgoftar


#زمستون_اومد ❄️

#زمستونتون_شاد_و_پر_عشق 😊





.

🌵


ز خویش رفته‌ام اما نرفته‌ام جایی


غبار راه توام تا کِی‌ام زنی پایی...


#بیدل_دهلوی

@roozgoftar

شخص تصویریم بیدل زکمال ما مپرس
حرف ما ناگفتنی وکار ما ناکردنی‌ست

#بیدل_دهلوی
@roozgoftae

انداخت خيالت
ز کجایم به كجاها ...

#بیدل_دهلوی
@roozgoftar

روز وصلش باید از شرم
آب ‌گردیدن ‌که ما

در فراقش زندگی ‌کَردیم و
جانی داشتیم...

#بیدل

تا تغافل دارم از وضع جهان آسوده‌ام

#بیدل_دهلوی

جهان ز جنسِ اثرهای این و آن خالی‌ست
به هرزه وهم مچینید، کاین دکان خالی‌ست

گرفته است حوادث، جهاتِ امکان را
ز عافیت چه زمین و چه آسمان خالی‌ست

به رنگِ چنبرِ دف در طلسمِ پیکر ما
به هرچه دست زنی منزلِ فغان خالی‌ست

ز شُکرِ تیغِ تو، یارب چه‌سان برون آید
دهانِ زخمِ اسیری‌ که از زبان خالی‌ست

اگرچه شوقِ تو لبریزِ حیرتم دارد
چو چشمِ آینه، آغوشِ من همان خالی‌ست

#بیدل_دهلوی