غروب چمن
هوشنگ ابتهاج
آن آب رفته باز نیاید به جوی خشک
با چشم تر ز تشنگی یاسمن بگو
سرو شکسته نقش دل ما بر آب زد
این ماجرا به اینه ی دل شکن بگو
آن سرخ و سبز سایه بنفش و کبود شد
سرو سیاه من ز غروب چمن بگو...
شعر و دکلمه: #هوشنگ_ابتهاج
با چشم تر ز تشنگی یاسمن بگو
سرو شکسته نقش دل ما بر آب زد
این ماجرا به اینه ی دل شکن بگو
آن سرخ و سبز سایه بنفش و کبود شد
سرو سیاه من ز غروب چمن بگو...
شعر و دکلمه: #هوشنگ_ابتهاج
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من باور نمی کنم
آدم کسی را فراموش کند
وقتی پای عشق در میان باشد
آری به گمان من
او باشد یا نباشد
عشق تمام نمی شود
و ای کاش که تمام میشد
وقتی که نیست
.
#بهرام_حميديان
همایون نشجریان
@roozgftar
آدم کسی را فراموش کند
وقتی پای عشق در میان باشد
آری به گمان من
او باشد یا نباشد
عشق تمام نمی شود
و ای کاش که تمام میشد
وقتی که نیست
.
#بهرام_حميديان
همایون نشجریان
@roozgftar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو روزي باز خواهي گشت و تمام گنجشكان ، تمام درختان ، تمام گل ها و حتي باران هم نام تو را خواهد خواند
پرستو ها مي آيند،نسيم مي رقصد و لاله ها با آمدنت اشك شوق مي ريزند
و من عاشق تر از پيش دوستت خواهم داشت...ساده و بي رياو ديگر هيچ انتظاري باقي نخواهد ماند
من مي دانم...تو روزي باز خواهي گشت.
.
.
.
موزيك : فرامرز اصلانى _ آهوى وحشى
پرستو ها مي آيند،نسيم مي رقصد و لاله ها با آمدنت اشك شوق مي ريزند
و من عاشق تر از پيش دوستت خواهم داشت...ساده و بي رياو ديگر هيچ انتظاري باقي نخواهد ماند
من مي دانم...تو روزي باز خواهي گشت.
.
.
.
موزيك : فرامرز اصلانى _ آهوى وحشى
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق کوتاه است و فراموشی چقدر طولانی ....
@roozgoftar
@roozgoftar
هـزار سال در این آرزو توانم بود
تو هرچه دیر بیایی هنوز باشد زود
تو سخت ساخته میآیی و نمیدانم
که روز آمدنت روزیِ که خواهد بود
#هوشنگ_ابتهاج
@roozgoftar
تو هرچه دیر بیایی هنوز باشد زود
تو سخت ساخته میآیی و نمیدانم
که روز آمدنت روزیِ که خواهد بود
#هوشنگ_ابتهاج
@roozgoftar
هوا گرم است و حوصلهی مباحثه نیست
من غمگینم
و همینکه بادی خنک به صورتم بوزد
هر حرفی را قبول میکنم
"حسین صفا"
من غمگینم
و همینکه بادی خنک به صورتم بوزد
هر حرفی را قبول میکنم
"حسین صفا"
به ساعت نگاه میکنم
حدود سه نصف شب است
چشم میبندم تا مباد که چشمانت را از یاد برده باشم
حسین پناهی
@roozgoftar
حدود سه نصف شب است
چشم میبندم تا مباد که چشمانت را از یاد برده باشم
حسین پناهی
@roozgoftar
آن کبوتر ز لب بام وفا شد سفری
ما هم از کارگه دیده نهان شد چو پری
باز در خواب سر زلف پری خواهم دید
بعد از این دست من و دامن دیوانه سری
منم آن مرغ گرفتار که در کنج #قفس
سوخت در فصل گلم حسرت بی بال و پری
خبر از حاصل عمرم نشد آوخ که گذشت
اینهمه عمر به بی حاصلی و بی خبری
دوش غوغای دل سوخته مدهوشم داشت
تا به هوش آمدم از ناله مرغ سحری
@roozgoftar
ما هم از کارگه دیده نهان شد چو پری
باز در خواب سر زلف پری خواهم دید
بعد از این دست من و دامن دیوانه سری
منم آن مرغ گرفتار که در کنج #قفس
سوخت در فصل گلم حسرت بی بال و پری
خبر از حاصل عمرم نشد آوخ که گذشت
اینهمه عمر به بی حاصلی و بی خبری
دوش غوغای دل سوخته مدهوشم داشت
تا به هوش آمدم از ناله مرغ سحری
@roozgoftar
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی
به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی
ز تو دارم این غمِ خوش به جهان ازین چه خوشتر
تو چه دادیَم که گویم که از آن بهاَم ندادی
چه خیال میتوان بست و کدام خواب نوشین
به از این درِ تماشا که به روی من گشادی
تویی آن که خیزد از وی همه خرمی و سبزی
نظرِ کدام سروی؟ نفسِ کدام بادی؟
همه بوی آرزویی مگر از گل بهشتی
همه رنگی و نگاری مگر از بهار زادی
ز کدام ره رسیدی ز کدام در گذشتی
که ندیده دیده رویت به درونِ دل فتادی
به سرِ بلندت ای سرو که در شبِ زمینکن
نفسِ سپیده داند که چه راست ایستادی
به کرانههای معنی نرسد سخن چه گویم
که نهفته با دل سایه چه در میان نهادی
#هوشنگ_ابتهاج
به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی
ز تو دارم این غمِ خوش به جهان ازین چه خوشتر
تو چه دادیَم که گویم که از آن بهاَم ندادی
چه خیال میتوان بست و کدام خواب نوشین
به از این درِ تماشا که به روی من گشادی
تویی آن که خیزد از وی همه خرمی و سبزی
نظرِ کدام سروی؟ نفسِ کدام بادی؟
همه بوی آرزویی مگر از گل بهشتی
همه رنگی و نگاری مگر از بهار زادی
ز کدام ره رسیدی ز کدام در گذشتی
که ندیده دیده رویت به درونِ دل فتادی
به سرِ بلندت ای سرو که در شبِ زمینکن
نفسِ سپیده داند که چه راست ایستادی
به کرانههای معنی نرسد سخن چه گویم
که نهفته با دل سایه چه در میان نهادی
#هوشنگ_ابتهاج
من دلم روشن است ...
روزى تو از راه مىرسى ،
و كوچه بوى عطر تو را مىگيرد ...
ديوارها گل مىدهند ،
پنجرهها عاشق مىشوند ...
و خانهام خوشبخت !
آن روز
براى تمام خستگىهايم ،
يك صندلى روبهروى تو كافیست !
#بهرام_حميديان
@roozgoftar
روزى تو از راه مىرسى ،
و كوچه بوى عطر تو را مىگيرد ...
ديوارها گل مىدهند ،
پنجرهها عاشق مىشوند ...
و خانهام خوشبخت !
آن روز
براى تمام خستگىهايم ،
يك صندلى روبهروى تو كافیست !
#بهرام_حميديان
@roozgoftar