💢 #کولبری و #بیکاری، سرنوشت محتوم جوانان و مردم کردستان نیست.
✍#فرهاد_شعبانی
⭕️این روزها خبری مبنی بر اینکه "طاها غفاری"، قهرمان دو و شهروند مریوانی که دارنده، دو مدال جهانی، یک مدال آسیائی و چندین مدال کشوری و استانی است، از فرط بیکاری و فقر، به شغل کولبری روی آورده است، توسط برخی از خبرگزاریهای داخلی و شبکه های اجتماعی از جمله، کولبر نیوز وسیعا" پخش شد. "طاها غفاری" تنها ورزشکار قهرمانی نیست که از فرط فقر و بیکاری به شغل مرگ آفرین کولبری روی آورده است. دهها هزار جوان تحصیل کرده، نابغه، هنرمند، ورزشکار، و صدها هزار زن و مرد متقاضی کار در نبود شغل، نه تنها به کولبری و دست فروشی، بلکه به کارهائی که هیچگونه تناسبی با میزان تحصیلات، دانش و توانائیهای آنان ندارد روی آورده اند و تنها هدف از پرداختن به این کارها را بقاء خود و خانواده و افراد تحت سرپرستی شان تعریف کرده اند.
تحمیل این شرایط به مردم کردستان، ناشی از یک سیاست دشمنانه، اشغالگرانه و تبعیض آمیز جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران علیه مردم کردستان است بطوریکه، بیکاری، فقر، کولبری و ترور استعداد جوانان در کردستان بعنوان پیامد این جنگ اقتصادی، به معضلاتی اجتماعی تبدیل شده که آسیبهای اجتماعی دیگری را در پی داشته است. اما بر متن این بحران اجتماعی، مردم کردستان در مقابل جنایات جمهوری اسلامی و جنگ اقتصادی علیه خود سر فرود نیاورده و این زندگی مصیبت بار را سرنوشت محتوم خود ندانسته و نمی دانند، درست به همین دلیل است که مبارزه علیه جمهوری اسلامی طی 40 سال گذشته همچنان و سرافرازانه در جریان بوده و امروز، بشکلی سازمانیافته، توسط فعالین جنبش کارگری و سایر جنبش های رادیکال اجتماعی، با طرح شعارها و مطالبات روشن، افق و استراتژی کارا و تاثیر گذار و به عبارتی دیگر خشت بر روی خشت گذاشتن جریان دارد و حکومتی ها، بویژه سران سپاه پاسداران را به واکنشی هراس آلود واداشته است. تقویت و حمایت از این مبارزه آگاهانه برای پایان دادن به این زندگی مصیبت بار تحمیلی وظیفه هر انسان آزادیخواه و مبارزی است.
💎کانال رسمی حزب کمونیست ایران
@peshrawcpiran
@peshrawcpiran
✍#فرهاد_شعبانی
⭕️این روزها خبری مبنی بر اینکه "طاها غفاری"، قهرمان دو و شهروند مریوانی که دارنده، دو مدال جهانی، یک مدال آسیائی و چندین مدال کشوری و استانی است، از فرط بیکاری و فقر، به شغل کولبری روی آورده است، توسط برخی از خبرگزاریهای داخلی و شبکه های اجتماعی از جمله، کولبر نیوز وسیعا" پخش شد. "طاها غفاری" تنها ورزشکار قهرمانی نیست که از فرط فقر و بیکاری به شغل مرگ آفرین کولبری روی آورده است. دهها هزار جوان تحصیل کرده، نابغه، هنرمند، ورزشکار، و صدها هزار زن و مرد متقاضی کار در نبود شغل، نه تنها به کولبری و دست فروشی، بلکه به کارهائی که هیچگونه تناسبی با میزان تحصیلات، دانش و توانائیهای آنان ندارد روی آورده اند و تنها هدف از پرداختن به این کارها را بقاء خود و خانواده و افراد تحت سرپرستی شان تعریف کرده اند.
تحمیل این شرایط به مردم کردستان، ناشی از یک سیاست دشمنانه، اشغالگرانه و تبعیض آمیز جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران علیه مردم کردستان است بطوریکه، بیکاری، فقر، کولبری و ترور استعداد جوانان در کردستان بعنوان پیامد این جنگ اقتصادی، به معضلاتی اجتماعی تبدیل شده که آسیبهای اجتماعی دیگری را در پی داشته است. اما بر متن این بحران اجتماعی، مردم کردستان در مقابل جنایات جمهوری اسلامی و جنگ اقتصادی علیه خود سر فرود نیاورده و این زندگی مصیبت بار را سرنوشت محتوم خود ندانسته و نمی دانند، درست به همین دلیل است که مبارزه علیه جمهوری اسلامی طی 40 سال گذشته همچنان و سرافرازانه در جریان بوده و امروز، بشکلی سازمانیافته، توسط فعالین جنبش کارگری و سایر جنبش های رادیکال اجتماعی، با طرح شعارها و مطالبات روشن، افق و استراتژی کارا و تاثیر گذار و به عبارتی دیگر خشت بر روی خشت گذاشتن جریان دارد و حکومتی ها، بویژه سران سپاه پاسداران را به واکنشی هراس آلود واداشته است. تقویت و حمایت از این مبارزه آگاهانه برای پایان دادن به این زندگی مصیبت بار تحمیلی وظیفه هر انسان آزادیخواه و مبارزی است.
💎کانال رسمی حزب کمونیست ایران
@peshrawcpiran
@peshrawcpiran
#ابادان"
🛑چهارشنبە3 بهمن ماه، شماری از جوانان آبادانی در اعتراض به #بیکاری و #گرانی در خیابان امیری آبادان دست به یک تجمع اعتراضی زدند.
هر روز بە دلیل وضعیت بحرانی اقتصاد یران ما شاهد اعتراضات خیابانی تودە های محروم وزحمتکش جامعە هستیم.
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
🛑چهارشنبە3 بهمن ماه، شماری از جوانان آبادانی در اعتراض به #بیکاری و #گرانی در خیابان امیری آبادان دست به یک تجمع اعتراضی زدند.
هر روز بە دلیل وضعیت بحرانی اقتصاد یران ما شاهد اعتراضات خیابانی تودە های محروم وزحمتکش جامعە هستیم.
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
🔴 مبارزه با حجاب اجباریْ همهچیز نیست!
نیمی از مطالبهگری و نمود اعتراضی زنان در پوسترها، متنهای تولیدی، کتابچهها و گفتگوهای روزمره به «حق پوشش اختیاری» و «مبارزه علیه حجاب اجباری» خلاصه شده است.
اعتراضی برحق که به راستی، اشل کوچکی از دایرهی گستردهی سرکوب سیستماتیک و به حاشیهراندگی زنان است.
در این بین اما میتوان نگاهها را از جمعیت معترض مرکزی به دیگر شهرها، روستاها و در کلیت امر، زنانی خارج از چارچوب «پایتخت» هدایت کرد.
«رفع تبعیض علیه زنان» حلوایی نیست که به صرف تکرار و مکتوب شدنْ کامِ بیش از نیمی از جمعیت موجود جهان را شیرین کند.
ملغیسازی قوانین تبعیضآمیز را میتوان از جبر و محدودیت جغرافیایی و همپا با آن، ضرورت و #تشکلیابی «حضور مستقل تمامی زنان» در عرصههای اجتماعی و به ویژه «جوامع کارگری» آغاز کرد.
نگاهی کوتاه به تنوع پوششی زنان غیر کارمند در شهرهای غربی، شمال شرقی/غربی، سیستان و بلوچستان، اعراب خوزستان و کردستانْ به مثابه چراغ هدایتگری است که توجه ما را از صور ظاهری پوشش به عینیتِ امرِ نرمالیزه شدهی «تبعیض» و سرکوبهای نهان/عیانْ معطوف میدارد.
اگر از موقعیت نابرابر شغلی و وضعیت اسفبار حق برخورداری از جایگاه اجتماعی برابر در میان زنان دارای تحصیلات عالی به صورت موقت بگذریم، به خیل عظیمی از زنان کارگر واحدهای تولیدی، کارخانجات، کارگاههای زیر زمینی رسمی و غیر رسمی و مشاغل خانگی، جهت کسب درآمد خواهیم رسید:
⚪️ کمبود فرصتهای شغلی به دلیل زن بودن
⚪️ محدودیت در انتخاب شغل
⚪️ فزونی نرخ #بیکاری در میان زنان
⚪️ مواجه با قراردادهای موقت کاری حتی برای کار مستمر
⚪️ عدم بهرهمندی از حداقل #دستمزد قانونی
⚪️ عدم امکان ارتقای شغلی
⚪️ ترویج فقر در دوران بازنشستگی
⚪️ ساعات طولانی کار و عدم دریافت اضافهکار
⚪️ عدم وجود #بیمهی_بیکاری
⚪️ ارجحیت #زنان_کارگر مجرد نسبت به متاهلین
⚪️ عدم حمایتهای قانونی و اجتماعی در کارگاههای زیر ۱۰ نفر
⚪️ اخذ برگههای سفید امضا تسویه حساب از سوی کارفرمایان و
⚪️ عدم قانونگذاری برابر و بازرسی وزارت کار
تنها قسمتی از ستم روا داشته شده علیه زنان کارگر است.
اگر زنان به واسطهی آگاهی در شهرهای مرکزی به درستی و روشنی از #حق_طلاق، بیمهی درمانی رایگان، غربالگری، حق بارداری، سقط جنین و #پوشش_اختیاریْ سخن میگویند؛ زنان حاشیهرانده و متکثر در شهرهای کوچک و جمعیت روستایی با محرومیت از تحصیل، رواج فراگیر #کودک_همسری و حذف فیزیکی ذیل «#قتلهای_ناموسی» زیست خود را از بدو تولد تا لحظهی مرگ، میگذرانند.
اینجاست که دیگر هر نوع خوانشی از «دریافت دستمزد» در قبال کار خانگیْ بدل به شوخی تلخی خواهد شد.
با این حال حاکمیت، به واسطهی تزریق ایدئولوژی ارتجاعی «نهاد خانواده» و تقدسسازی از #استثمار روزمرهی زنان با ردیف کردن مفاد قانونی، احکام شرع و سیاستهایی تماما سرکوبگرایانه، «مادرانگی» را نیز یگانه هدف خلقت زنْ برمیشمارد.
ما با جمعیت کثیری از زنان کارگر و بیحق شدهای روبهروایم که حتی رسانهای برای دنبال کردن روزی تحت عنوان «هشتم مارس» ندارند.
برای دستهای خالی و کالبدهای مورد تعرضی که رنگ قراردادهای ثابت کاری، نفسِ دستمزد برابر و دیدن حتی یک روزِ بدون خشونت را در زیست خود ندیدند، هشتم مارسْ تنها برگردانِ میلادی ۱۷ اسفندماه در تقویم است.
همبستگی، خواهرانگی و گرفتن دستان یکدیگر از قضا تماما «درونْ طبقاتی»، فارغ از خوانشهای مذهبی و قومیتهاست. در ماههایی که زنان کارگر، پیش قراول اعتصابات و اعتراضات در خیابانها هستند، در روزهایی که بلقوگی سیاسی زنان معترض در خلال «#جنبش_تهیدستان» از نداریهای موجود و تبعیض سخن گفت، تمرکز رسانهای جریانات اپوزیسیون راست و در حکم کلیتر «فمینیسم راست» علیه واقعیت موجودِ جمعیت زنان زحمتکشْ قد علم کرد.
آنها هرگز رادیکالیسم اجرایی جانهای به لب رسیدهی فاقدین سرمایه را نخواهند دید. اعتراض برای آنها تنها و تنها به پروپگاند (برداشتن شال) خلاصه میشود. شالی که از سر انداختن آن در محدودهی خیابانهای ونک به بالا، نه تنها اکتیویسم که بخشی از «سبک زندگی» روزمرهی طبقهی متوسط جامعه است.
🆔️ @peshrawcpiran
🆔️ @peshrawcpiran
نیمی از مطالبهگری و نمود اعتراضی زنان در پوسترها، متنهای تولیدی، کتابچهها و گفتگوهای روزمره به «حق پوشش اختیاری» و «مبارزه علیه حجاب اجباری» خلاصه شده است.
اعتراضی برحق که به راستی، اشل کوچکی از دایرهی گستردهی سرکوب سیستماتیک و به حاشیهراندگی زنان است.
در این بین اما میتوان نگاهها را از جمعیت معترض مرکزی به دیگر شهرها، روستاها و در کلیت امر، زنانی خارج از چارچوب «پایتخت» هدایت کرد.
«رفع تبعیض علیه زنان» حلوایی نیست که به صرف تکرار و مکتوب شدنْ کامِ بیش از نیمی از جمعیت موجود جهان را شیرین کند.
ملغیسازی قوانین تبعیضآمیز را میتوان از جبر و محدودیت جغرافیایی و همپا با آن، ضرورت و #تشکلیابی «حضور مستقل تمامی زنان» در عرصههای اجتماعی و به ویژه «جوامع کارگری» آغاز کرد.
نگاهی کوتاه به تنوع پوششی زنان غیر کارمند در شهرهای غربی، شمال شرقی/غربی، سیستان و بلوچستان، اعراب خوزستان و کردستانْ به مثابه چراغ هدایتگری است که توجه ما را از صور ظاهری پوشش به عینیتِ امرِ نرمالیزه شدهی «تبعیض» و سرکوبهای نهان/عیانْ معطوف میدارد.
اگر از موقعیت نابرابر شغلی و وضعیت اسفبار حق برخورداری از جایگاه اجتماعی برابر در میان زنان دارای تحصیلات عالی به صورت موقت بگذریم، به خیل عظیمی از زنان کارگر واحدهای تولیدی، کارخانجات، کارگاههای زیر زمینی رسمی و غیر رسمی و مشاغل خانگی، جهت کسب درآمد خواهیم رسید:
⚪️ کمبود فرصتهای شغلی به دلیل زن بودن
⚪️ محدودیت در انتخاب شغل
⚪️ فزونی نرخ #بیکاری در میان زنان
⚪️ مواجه با قراردادهای موقت کاری حتی برای کار مستمر
⚪️ عدم بهرهمندی از حداقل #دستمزد قانونی
⚪️ عدم امکان ارتقای شغلی
⚪️ ترویج فقر در دوران بازنشستگی
⚪️ ساعات طولانی کار و عدم دریافت اضافهکار
⚪️ عدم وجود #بیمهی_بیکاری
⚪️ ارجحیت #زنان_کارگر مجرد نسبت به متاهلین
⚪️ عدم حمایتهای قانونی و اجتماعی در کارگاههای زیر ۱۰ نفر
⚪️ اخذ برگههای سفید امضا تسویه حساب از سوی کارفرمایان و
⚪️ عدم قانونگذاری برابر و بازرسی وزارت کار
تنها قسمتی از ستم روا داشته شده علیه زنان کارگر است.
اگر زنان به واسطهی آگاهی در شهرهای مرکزی به درستی و روشنی از #حق_طلاق، بیمهی درمانی رایگان، غربالگری، حق بارداری، سقط جنین و #پوشش_اختیاریْ سخن میگویند؛ زنان حاشیهرانده و متکثر در شهرهای کوچک و جمعیت روستایی با محرومیت از تحصیل، رواج فراگیر #کودک_همسری و حذف فیزیکی ذیل «#قتلهای_ناموسی» زیست خود را از بدو تولد تا لحظهی مرگ، میگذرانند.
اینجاست که دیگر هر نوع خوانشی از «دریافت دستمزد» در قبال کار خانگیْ بدل به شوخی تلخی خواهد شد.
با این حال حاکمیت، به واسطهی تزریق ایدئولوژی ارتجاعی «نهاد خانواده» و تقدسسازی از #استثمار روزمرهی زنان با ردیف کردن مفاد قانونی، احکام شرع و سیاستهایی تماما سرکوبگرایانه، «مادرانگی» را نیز یگانه هدف خلقت زنْ برمیشمارد.
ما با جمعیت کثیری از زنان کارگر و بیحق شدهای روبهروایم که حتی رسانهای برای دنبال کردن روزی تحت عنوان «هشتم مارس» ندارند.
برای دستهای خالی و کالبدهای مورد تعرضی که رنگ قراردادهای ثابت کاری، نفسِ دستمزد برابر و دیدن حتی یک روزِ بدون خشونت را در زیست خود ندیدند، هشتم مارسْ تنها برگردانِ میلادی ۱۷ اسفندماه در تقویم است.
همبستگی، خواهرانگی و گرفتن دستان یکدیگر از قضا تماما «درونْ طبقاتی»، فارغ از خوانشهای مذهبی و قومیتهاست. در ماههایی که زنان کارگر، پیش قراول اعتصابات و اعتراضات در خیابانها هستند، در روزهایی که بلقوگی سیاسی زنان معترض در خلال «#جنبش_تهیدستان» از نداریهای موجود و تبعیض سخن گفت، تمرکز رسانهای جریانات اپوزیسیون راست و در حکم کلیتر «فمینیسم راست» علیه واقعیت موجودِ جمعیت زنان زحمتکشْ قد علم کرد.
آنها هرگز رادیکالیسم اجرایی جانهای به لب رسیدهی فاقدین سرمایه را نخواهند دید. اعتراض برای آنها تنها و تنها به پروپگاند (برداشتن شال) خلاصه میشود. شالی که از سر انداختن آن در محدودهی خیابانهای ونک به بالا، نه تنها اکتیویسم که بخشی از «سبک زندگی» روزمرهی طبقهی متوسط جامعه است.
🆔️ @peshrawcpiran
🆔️ @peshrawcpiran
Telegram
attach📎