Peshrawcpiran
917 subscribers
28.3K photos
14.6K videos
881 files
26.7K links
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومه‌له در تلگرام

✉️پيام ها و تصاويرتان را به آی‌دی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar

www.instagram.com/Peshrawcpiran

www.facebook.com/Peshrawcpiran

نشانی وب‌سایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
Download Telegram
#بیانیه

🔴بهترین و تنها راه ادامه مبارزه جهت تحقق مطالبات، تقویت نهادهای مدنی از جمله کانون‌های صنفی است!

♦️بعد از صدور رای حکم #شلاق برای معلمان بوشهر و تبدیل آن به جریمه نقدی و واکنش همکاران ما (آقایان #اصغر_حاجب، #عبدالرضا_امانی_فر، #محمود_ملاکی و #محسن_عمرانی) در قبال این حکم _ که با مشورت با کانون صنفی گرفته شد _ تعداد زیادی از شهروندان فرهنگی و غیر فرهنگی پیشنهاد پرداخت جریمه جهت اجرا نشدن این حکم را نمودند.

پیشنهاد و پیگیری همکاران فرهنگی و حتی افراد بیرون از دایره آموزش و پرورش مهر تاییدی است بر این مهم که جامعه فعالیت تشکل‌های صنفی را قانونى جامعه دانسته و احکام صادره را ناعادلانه و غیرقانونی می‌داند.
در پی این پیشنهادات کانون صنفی تشکیل جلسه داده و در غیاب یکی از متهمین پرونده جناب ملاکی که در زندان هستند این مهم مورد بررسی قرار داده شد.
♦️تا این لحظه کانون از تصمیم همکاران مبنی بر پرداخت نکردن جریمه و تحمل حبس و شلاق حمایت می‌کند در ضمن به اطلاع همکاران فرهنگی استان بوشهر می رساند، کانون‌های صنفی با پرداخت خسارات مالی وارد شده بر فعالین صنفی برگی زرین در تاریخ فعالیت تشکیلاتی در تاریخ ایران رقم زده است و این مهم میسر نمی‌شد و نمی‌شود مگر با حمایت شما همکاران دغدغه‌مند.
لذا!#کانون_صنفی_معلمان_استان_بوشهر پرداخت حق عضویت و یا کمک مالی همکاران _ حداقل سی هزار تومان و حداکثر صد هزار تومان _ با کمال میل پذیرفته و در پایان هر سال صورتحساب مالی خود را به اطلاع اعضا می‌رساند.
با توجه به عدم امکان اعلام شماره حساب بصورت عمومی، همکاران فرهنگی می توانند با ارتباط گرفتن با فعالین صنفی کمک‌های مالی خود را به کانون صنفی برسانند.
در ضمن از دیگر اقشار جامعه بابت پیشنهاد کمک مالی قدردانی نموده و اعلام می کنیم پسوند استقلال تشکل های صنفی ما را ملزم می کند که از دریافت کمک از افراد حقیقی یا حقوقی بیرون از دایره آموزش و‌پرورش پرهیز نماییم.
همراهی و حمایت معنوی شما به ما توان ادامه راه جهت نجات کشتی به گل نشسته آ و پ و در پی آن جامعه را می‌دهد.

✍️کانون صنفی معلمان بوشهر

💢دوشنبه ٢٢ آبان ۱۴۰٢
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
#بیانیه

📝بیانیه کانون صنفی معلمان در حمایت از مطالبات بازنشستگان در تجمع ۳۰ آبان ۱۴۰۲

♦️بعد از تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری بازنشستگان بسیار امیدوار بودند که با اجرای این قانون دیگر شاهد بی‌عدالتی و تبعیض در پرداخت ها نخواهند بود، همچنین در موضوع بیمه درمان که یکی از مطالبات اساسی دیگر این قشر است نیز دغدغه‌هایشان کاهش یابد و بیمه‌ای کارآمد داشته باشند. متاسفانه با اجرایی نشدن کامل این قانون نه تنها مشکلات حل نشد، بلکه تبعیض و بی عدالتی مضاعفی بر زندگی بازنشستگان سایه انداخته است.
در این سال‌ها بازنشستگان کشوری همه راه‌های ممکن و قانونی برای بیان مشکلات ناشی از عدم اجرا یا اجرای ناقص قانون و رساندن صدای‌شان به برنامه‌ریزان، قانون‌گذاران و یا مسئولان اجرایی را، در قالب کنش‌های مختلف  انجام داده و همواره نیز در گفتگوهای حضوری خواسته‌هایشان مورد تأیید قرار گرفته است؛ اما دریغ از وفای به عهد و اراده‌ای واقعی و‌ جدی برای به سامان کردن زندگی این قشر فرهیخته، که بی‌توجهی‌ها موجب سختی معیشت بیشتر آنان در دوره‌ای از زندگی شده که بیشترین نیاز به مراقبت و رفاه را داشته و با سنگین‌ترین رقم‌های درصد تورم، مواجه هستیم.
اکنون این قشر به‌ناچار و برخلاف جایگاه اجتماعی و شرایط سلامت خود، بر طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، قصد دارند در روز سه شنبه ۳۰ آبان ماه مقابل وزارت رفاه و تعاون، تجمعی برگزار کرده و خواهان سه مطالبه اصلی خود شوند:

۱- اجرای ماده ۶۴ قانون مدیریت خدمات کشوری در موضوع تسری هرگونه افزایش حقوق شاغلان به بازنشستگان(همترازی).

۲- اجرای ماده ۸۵ ق م خ ک در موضوع بیمه درمانی کارآمد.

۳- اجرای ماده ۱۲۵ ق م خ ک مبنی بر افزایش سنواتی حقوق بر طبق نرخ واقعی تورم که از طرف بانک مرکزی اعلام می‌شود.


♦️در این راستا بازنشستگان خواهان اجرای کامل قانون همسان‌سازی حقوق بازنشستگان با شاغلان متناظر، حداکثر در دو سال ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ می‌باشند. بنابراین بوده که این قانون حتی با همه تاخیرها تا پایان برنامه ششم، اجرایی شود( تا سال ۱۴۰۱). در حالی‌که اجرای این برنامه یک سال هم تمدید شده (تا پایان سال ۱۴۰۲)، وعده اجرای آن در برنامه هفتم آن هم ظرف سه سال از نگاه ما همان زمان خریدن و اتلاف وقت برای اجرا نکردن است.
همچنین خواهان پرداخت کامل پاداش بازنشستگان ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ حداکثر تا ۱۵ آذر ماه سال جاری هستند.
♦️کانون صنفی معلمان ایران(تهران) حمایت کامل خود را از این مطالبات به‌حق و قانونی و تجمع بازنشستگان برای رساندن صدای عدالت‌خواهی خود به مسئولان ذی‌ربط اعلام می‌دارد و به رئیس‌ دولت به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور تذکر می‌دهد که حل مشکلات بازنشستگان و رفع دغدغه‌های این قشر معزز از باب معیشت، منزلت و درمان از وظایف اصلی ایشان است.

کانون صنفی معلمان ایران(تهران)


💢شنبه ٢٧ آبان ۱۴۰٢
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
#بیانیه_مشترک

🚩پیام تشکل های کارگری و بازنشستگان :
جنبش کارگران، متحد جنبش بازنشستگان و معلمان، پرستاران و کادر درمان است و باید از همدیگر حمایت کنیم!
مبارزات کارگران، بازنشستگان و معلمان را با یکدیگر پیوند دهیم و اعتراضات مان را سراسری سازیم!

کارگران شاغل در بسیاری مراکز کارگری به ویژه صنعت نفت، فولاد، پتروشیمی ها و معادن، مانند بازنشستگان تامین اجتماعی، کشوری، مخابرات، فولاد و سایر بازنشستگانی که زیر پوشش صندوق های دیگر هستند در صف معترضان قرار گرفته اند و برای نشان دادن نارضایتی خود به خیابان آمده اند.  کارگران و بازنشستگان در تجمع و تظاهرات اعتراضی خود شعار می دهند: «  تا حق خود نگیریم هر روز همین بساطه». گسترش این اعتراضات، واکنش به شرایط سخت زندگی و تبعیض و نابرابری های اجتماعی است که نمود و نشانه عریان آن در پایین بودن سطح مزدها، فقر و فلاکت روز افزون توده ها و استثمار و سرکوب کارگران و زحمتکشان تجلی یافته است.
اعتراض علیه این شرایط حقارت بار که حاکمیت، دولت و سرمایه بر اکثریت توده های مردم اعمال می کنند، در تداوم خود دارای افت و خیزهایی بوده است که در مقاطعی، به مبارزه مرگ و زندگی تبدیل شده است. ما اعتقاد داریم که این جنبش های اعتراضی و اعتصابی هدف مشترکی دارند و از این رو جدا جدا نتیجۀ مثبتی به بار نمی آورند. جریان های اجتماعی معترض نباید به صورت جزیره های مجزا و منفصل از همدیگر اعتراضات خود را به پیش ببرند. متصل شدن جنبش های اعتراضی به ویژه جنبش های کارگران، بازنشستگان، معلمان، زنان و  سایر معترضانی که اکنون در خیابان حضور فعال دارند و یا در محل کار به تلاش های خود ادامه می دهند باعث تقویت هریک از آنها می شود و یک جنبش اجتماعی پر قدرت و متحدی به وجود می آورد که بهتر خواهد توانست اعتراضات مشترک را به پیش ببرد و به تحقق خواست های هر بخش یاری رساند.  برای پیروزی به اتحاد و همصدایی نیاز داریم. در این مبارزه به نهادهای رسمی، خانه کارگر و انجمن ها و شوراهای اسلامی و کانون های بازنشستگان که دستیاران دولت هستند هیچ نیازی نیست زیرا که این نهاد ها در مناقشات میان کارگران و کارفرمایان و دولت همیشه طرف دولت و کارفرما ایستاده اند، هرگز آنها را در صف خود راه نمی دهیم و فریب نمی خوریم.    خواست افزایش مزد و مستمری کارگران شاغل و بازنشستگان، سختی کار، طرح طبقه بندی مشاغل، همسان سازی بر مبنای دریافت دستمزد و حقوق هایی که هزینه های یک خانواده ۴ نفره را تامین کند. (پایه مزد حداقل و مستمری ها نباید کمتر از ۳۰ میلیون تومان باشد.) اجرای ماده ۱۰ نفتگران، استقلال صندوق های بازنشستگی و سازمان تامین اجتماعی و کنترل و نظارت نمایندگان منتخب بازنشستگان بر صندوق ها و سازمان تامین اجتماعی و سایر خواست ها و مزایای شغلی، خواسته هایی هستند که کارگران، بازنشستگان و معلمان به صورت مشترک از آن محروم می باشند. دست یابی به آنها نیز با مبارزه مشترک تامین می شود.

#شاغل_و_بازنشسته_اتحاد_اتحاد

#سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

#گروه اتحاد بازنشستگان

#کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

#کارگران بازنشسته خوزستان

💢يكشنبه ٢٨ آبان ۱۴۰٢
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
#بیانیه_دادخواهان به مناسبت روز جهانی حقوق بشر

▪️بیش از هفتاد سال است که بیانیه حقوق بشر بر سر در سازمان ملل نقش بسته است و در سراسر دنیا  برای این رویداد جامعه بشری، برنامه ها تدارک دیده می شود.
رویدادی که باید برای بهبود زندگی انسان روی کره خاکی نقش داشته باشد.
در حالیکه در جامعه ایران نه تنها شاهد بهبود زندگی انسانها نیستیم بلکه فغان ما از کشتار هر روزه عزیزان و فرزندانمان است.

▪️بعد از کشتارهای خیابانی که در هر دوره ای( از ۸۸ و ۹۸ و ۱۴۰۱) پاسخ معترضان می شود، روزی را بدون کابوس طناب دار و اعدام سپری نمی کنیم.

#فرزندان و عزیزان ما کجای بشریت متمدن قرار داشته اند؟
آنها عشق به زندگی داشتند و حیات و زنده بودن حق انسانهاست و هیچ قدرتی نباید با هیچ منطق و قانون و عرفی اجازه کشتن انسانها را داشته باشد.
آیا در این قرن با اینهمه پیشرفت و دانش بشری هنوز چوبه های دار و کشتار خیابانی سهم مردم است؟!
#ما دادخواهان نمی خواهیم هیچ خانواده دیگری قاب عزیزش را بر  دست بگیرد و  به صف دادخواهی بپیوندد.
با اوج گرفتن اعتصابات و اعتراضات هر روزه بازنشستگان، کارگر، معلم، دانشجو و با افزایش رودر رویی زنان برای #حجاب_اجباری که تا به حال دستمایه کشتن زنان زیادی چون #مهسا_امینی و  #آرمیتا_گراوند بوده و در  نزدیکی روز جهانی حقوق بشر شاهد افزایش موج اعدام های وسیع در ایران هستیم.
انسانهایی را  به جرم عقیده و اعتراض با پوشش اتهامات مختلف از قبیل قتل به #قصاص مرگ می کشند و ماشین کشتار حکومتیشان را هر بار با گردن عزیزانمان به کار می اندازند و حتی به کودکان رحم نمی کنند.
ما دادخواهان با جان شیرین عزیزانمان عهد بسته ایم که تا آخرین نفس فریاد دادخواهی آنها باشیم و گوش دنیا و بشریت را وادار به شنیدن کنیم.
به این مناسبت از همه نهادها و سازمانها و کسانی که در زمینه حقوق بشر و انسانیت فعالیت می کنند، می خواهیم برای متوقف کردن ماشین کشتار و طناب دار در ایران و همراهی با صدای دادخواهی و به محاکمه کشاندن آمرین و عاملین کشتارهای دولتی چند دهه ی ایران، در دادگاههای بین المللی هم صدا شوند.
#اعدام ابزار سرکوب و ارعاب جامعه است و باید آنرا متوقف کرد.
اعدام و کشتار را متوقف کنید!
#نه_به_اعدام
#حکومت_اعدام_نمیخواهیم


#ياد عزيزشان گرامى باد🌹

#حمید_رضا_آذری نوجوان ۱۷ ساله  
#هرمز_صابری زندانی دهه شصت 
#هانی_آلبوشهبازی معترض آبان ۹۸  
#کامران_رضایی معنرض آبان ۹۸
#ایوب_کریمی به جرم عقیده
#غلامرضا_حیدری
#میلاد_زهره_وند معترض ۱۴۰۱

💢يكشنبه ١٢ آذر۱۴۰۲
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
#بیانیه_مشترک_تشکلها

«شورای اسلامی کار» بدیل سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی نیست، آن را تحریم کنید!

«دوستان و‌ همکاران عزیز،
تنها راه برای جلوگیری از نقش مخرب تشکل های وابسته به نهادهای دولتی و امنیتی همانند شورای اسلامی کار، خانه کارگر و غیره فقط و فقط حضور نیافتن در پای صندوق های رای آنها و قاطی سیاست بازیهای آنها نشدن است.»

جمله بالا هشداری است که سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی به دوستان و همکاران خود در شرکت واحد داده است. ما از این هشدار که از روی وظیفه و تعهد به کارگران داده شده است حمایت می کنیم و بر این واقعیت تاکید داریم که هر تشکلی که از طرف مدیریت و حراست شرکت واحد راه اندازی می شود، تشکل وابسته و زرد است که دست ساز وابستگان به حکومت می باشد. این تشکل های فرمایشی هرگز طرفدار کارگران نیستند و باید از طرف کارگران تحریم شوند.
کارگران به تجربه و با علم به این واقعیت دریافته اند که دولت، مدیریت، حراست و نیروهای امنیتی برای پیشبرد مقاصد خود، که معنایی جز پایمال حق کارگران ندارد، اقدام به تشکیل شورای اسلامی کار یا انجمن های اسلامی می نمایند. هدف از این کار گسترش حوزه نفوذشان در میان کارگران و ایجاد جماعتی مطیع و فرمانبرداراست. مسئولانی که از پرداخت حق قانونی کارگران و دادن ابتدایی ترین مزایای قانونی مانند کفش و لباس کار امتناع می کنند با تشکیل به اصطلاع شورای اسلامی می خواهند چه گلی به سر کارگران بزنند.
کسانی که سندیکای کارگران شرکت واحد که با رای آزاد و عمومی خود کارگران تشکیل شده بود را به شکل وحشیانه سرکوب کردند و اموال سندیکا که با حق عضویت کارگران تهیه شده بود را به غارت بردند و تاراج کردند و مهم تر از آن در این راستا یکی از دستاوردهای مهم کارگران را که همانا ایجاد تشکل مستقل است سرکوب و نفی کردن. کسانی که با اتکا به بازوی امنیتی و سرکوب خود اعضا و هیات مدیره تلاشگر سندیکا را فقط به جرم فعالیت کارگری و تشکیل سندیکا که با همت خود کارگران ایجاد شده است به زندان های طولانی مدت محکوم می کنند و در زندان نگه می دارند، چگونه می توانند خود را مدافع کارگر قلمداد کنند و برای کارگران تشکل جعلی به وجود آورند؟ این توطئه ای است علیه کارگران و سندیکای شرکت واحد که از سوی مدیریت شرکت تدارک دیده شده است. همچنانکه در گذشته نیز به توطئه ای مشابه دست زدند و سندیکا سازی جعلی و دروغین را علم کردند. که خوشبختانه با هشیاری کارگران، این دسیسه در نطفه خفه شد و شکست خورد. کارگران و رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران این توطئه را نیز خنثی خواهند کرد و با دخالت گری آگاهانه بر روند تقویت و احیای سندیکای خود تاثیر خواهند گذاشت. این روند باید با خواست آزادی بی قید و شرط رضا شهابی، حسن سعیدی و داود رضوی و بازگشت به کار همه کارگرانی که به جرم فعالیت در سندیکای کارگری و حمایت از خواست های کارگرانی که از کار اخراج شده اند، توأم باشد.
از همکاری با شورای اسلامی کار بر حذر باشیم، به سیاهی لشکر این گروه دست ساز حکومت و مدیریت تبدیل نشویم و از سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی حمایت کنیم.

💢 شنبه ١٨ آذر۱۴۰۲

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

گروه اتحاد بازنشستگان

کارگران بازنشسته خوزستان

https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
#بیانیه_مشترک_تشکلهای_مستقل

🚩از اعتصاب و اعتراض کارگران گروه ملی فولاد اهواز حمایت می کنیم

کارگران گروه ملی فولاد اهواز دوباره دست به اعتراض زدند و با اعلام مجدد خواست های برآورده نشدۀ خود از طرف کارفرما و مدیریت، خشم و نفرت خود را از مدیریت و کارفرما و دولت حامی آن ها به نمایش گذاشتند. کارگران از ابتدای اعتراضات، در محیط کارخانه و جاده خرمشهر که در جنوب غربی شرکت است و همچنین از سمت میدان بقایی که در امتداد اتوبان گلستان است، با گام های استوار راهپیمایی اعتراضی برگزار می کنند. در این رژه اعتراضی شعار می دهند: «ما کارگران آهنیم ریشه ظلم را می کنیم». دوستان کارگر که فریاد پر طنین شأن به آسمان بلند می شود، بدون واهمه از صف آرایی چکمه پوشان سرکوبگر عرصه میدان را برای بیان حق و حقوق خود انتخاب کرده اند.
مهمترین خواست های کارگران عبارتند از:
• رفع ممنوعیت ورود به شرکت کارگران تعلیق شده و بازگشت به کار کارگران اخراج شده قبلی.
• همسان‌سازی دستمزد ها برابر دریافتی کارگران شرکت های فولادی همجوار و براساس هزینه زندگی خانوار ۴نفره که نباید از ۳۰ میلیون تومان برای سال ۱۴۰۲ کمتر باشد.
• اجرای کامل و فوری طبقه‌بندی مشاغل.
• قراردادی شدن کلیه کارگران شفق.
• برکناری مدیرعامل فاسد و خلع مالکیت از بانک ملی.
• مشارکت کارگران در امر مدیریت شرکت و شفافیت ترازنامه مالی شرکت که متعلق به مردم و کل جامعه است.
این خواست ها سال هاست که از طرف کارفرما و مدیریت شرکت مسکوت مانده و هرگز پاسخ روشنی به کارگران داده نشده است. بسیاری از این کارگران که اکنون با جسارت در مقابل محمدی مدیر فاسد گروه ملی فولاد و بانک ملی که مالکیت کارخانه به آن واگذار شده، می ایستند و خواهان خلع مدیریت آن هستند، از نسل کارگران جوانی هستند که درس مبارزه را از کارگران مبارز پیشکسوت خود آموخته اند. به یاد داریم که در دهه هفتاد کارگران لوله سازی اهواز که توسط دولت و بخش خصوصی به تعطیلی کشانده شد و کارگران آن نیز اخراج شدند، برای ممانعت از سرنوشتی که می خواستند به آنها تحمیل کنند، ماه ها در خیابان در حال اعتراض بودند و در همان اعتراضات بود که به دلیل شانه خالی کردن مسئولان از وظایف خود درب استانداری خوزستان را از جا کندند و وارد ساختمان استانداری شدند.
کارخانه لوله سازی یکی از کارخانجات مجتمع صنعتی گروه ملی فولاد اهواز بود که پس از تعطیلی کارخانه، ماشین آلات آن را به صورت آهن قراضه به فروش رساندند. همچنین به یاد داریم که در سال ۹۶ کارگران گروه ملی فولاد خیابان نادری و خیابان « امام» را که در مرکز شهر قرار دارند، به میدان مبارزه خود تبدیل کردند و حتی با ورود اعتراضی به محل نماز جمعه، امام جمعه اهواز را مورد اعتراض قرار دادند و او را دشمن خود خطاب کردند. اکنون این نسل از کارگران گروه ملی حق دارند که با اعتراض و اعتصاب خود تولید را متوقف سازند و مدیریت را فاسد و دشمن خود خطاب کنند. زیرا آنها می دانند که با توجه به بی مسئولیتی و منفعت طلبی کارفرما و مدیریت، اگر برای خواست های خود مبارزه نکنند بدون شک به سرنوشت کارگران لوله سازی دچار خواهند شد. اعتراض امروز کارگران دفاع از هویت طبقاتی و حق حیات خود می باشد. ادامه این اعتراضات مدرسه مبارزه برای کارگرانی است که نه تنها در گروه ملی فولاد اشتغال دارند بلکه درس و تجربه عملی ای است برای کارگران مجتمع فولاد خوزستان، ملی حفاری، شرکت نفت، شرکت گاز و پتروشیمی ها و کارگران سایر کارخانه ها و مراکز تولیدی ای است که در مناسبات سرمایه داری و در نظام سیاسی و اقتصادی حاکم از حقوق خود بی بهره هستند. کارگران آگاه و جسور گروه ملی در اجتماعات اعتراضی خود که انبوهی از همکاران در آن حضور داشتند درباره سرنوشت خود همفکری کردند و برای بیان اهداف خود و اعتراضاتشان به سخنرانی و تبادل نظر پرداختند. این تبادل نظرها امری بسیار شایسته و لازم برای پیشبرد مبارزه است. شایسته تر آن است که دوستان کارگر این موقعیت را مغتنم شمرده و در حضور این جمع عظیم رزمنده که در واقع مجمع عمومی آنها محسوب می شود، خواست تشکیل سندیکا یا اتحادیه کارگران گروه ملی فولاد را طرح نمایند. زیرا تشکیلات مستقل کارگری مأمن و ابزار قدرت جمعی کارگران است.
ما امضا کنندگان این بیانیه از اعتراض و اعتصاب شما حمایت می کنیم و برای حفظ همبستگی با هم طبقه ای های خود از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد.

۷ دی ماه ۱۴۰۲


سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

گروه اتحاد بازنشستگان

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

کارگران بازنشسته خوزستان

https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بیانیه مشترک تشکلهای مستقل: از اعتصاب و اعتراض کارگران گروه ملی فولاد اهواز حمایت می کنیم!

https://t.me/peshrawcpiran
https://t.me/KomalaCpiranTv
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
#بیانیه مادران دادخواه پارک لاله ایران در خصوص لغو مجازات اعدام❗️

‏مجازات اعدام، قتل عمد حکومتی و بسیار وحشیانه و ناعادلانه و غیر قابل بازگشت است و ضرورت دارد که تمام تلاش خود را در ایران و خارج از کشور به کار ببندیم تا مجازاتی به نام اعدام در ایران، هم‌چون بسیاری از کشورهای جهان، لغو و برچیده شود.

‏جمهوری اسلامی ایران از آغاز استقرارش، حذف فیزیکی مخالفان، دگراندیشان و زندانیان سیاسی را به طرق مختلف در برنامه‌‌ی خود گذاشت تا بتواند پایه‌های یک نظامِ دیکتاتوری - فاشیستی و اسلامی را محکم کند. فاجعه بارتر این‌که این رژیم جنایت‌کار، علیرغم تکرار فاجعه بار این جنایت‌ها در طی این سال‌ها و بی‌عدالتی، نابرابری و تبعیض‌های نفس‌گیر در تمام عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، توانسته است ۴۵ سال یعنی نزدیک به نیم قرن بر مردم ایران حکومت کند و به جنایت‌هایش ادامه دهد.

‏دردناک‌تر این‌که، از همان ابتدا از سال ۱۳۵۸ تا کنون با آغاز هر خیزش و جنبش اجتماعی، احکام صادر شده‌ی اعدام برای مردم مناطق محروم کشور بیشتر شده است. پس از قیام "زن، زندگی، آزادی - ژن، ژیان، ئازادی" نیز صدور احکام اعدام، به ویژه برای مردم مبارز کردستان، خوزستان و بلوچستان به شکل چشمگیری افزایش یافته است .

‏هم اکنون نیز گفته شده که هشت زندانی سیاسی و عقیدتی به نام‌های؛ مجاهد کورکور، رضا رسایی، محسن مظلوم، پژمان فاتحی، وفا آذربار، محمد فرامرزی، منصور دهمرده و فرشید حسن‌زهی در خطر جدی اجرای احکام صادر شده‌ی اعدام هستند و بیم آن می‌رود که در سحرگاهی از همین روزها این زندانیان را اعدام کنند. یک‌شنبه ۲۴ دی‌ماه نیز خانواده‌های چهار زندانی سیاسی کُرد محکوم به اعدام، از شهرهای مختلف کُردستان به تهران آمدند و جلوی زندان اوین صدای دادخواهی‌شان را بلند کردند تا بتوانند جلوی اعدام عزیزان‌شان را بگیرند و ضرورت دارد به هر شکل که می‌توانیم از این زندانیان و خانواده‌های شان حمایت کنیم.

‏ما مادران پارک لاله ایران به عنوان صدایی از جنبش مستقل دادخواهی مردم ایران، احکام صادره شده‌ی اعدام برای این زندانیان و دیگر زندانیان سیاسی و عمومی را به شدت محکوم می‌کنیم و خواهان لغو فوری تمام احکام اعدام هستیم. ما از مردم آزادی‌خواه و دادخواه ایران و جهان مصرانه می‌خواهیم که در برابر این همه سرکوب، جنایت، بی‌‌عدالتی و تبعیض سکوت نکنند و فریاد اعتراض‌مان را هر روز بلند و بلندتر کنیم زیرا تنها خود ما مردم هستیم که می‌توانیم جلوی بیدادگری این نظام فاسد، ظالم، جنایت‌کار و فاشیستی و دیگر نظام‌های دیکتاتوری و فاشیستی در سراسر دنیا را بگیریم.

#مادران پارک لاله
‏‌ #نە_بە_اعدام

💢 جمعه ٢٩ دى ۱۴۰۲
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
#بیانیه_مشترک_تشکلهای_مستقل

برای افزایش عمومی مزدها به پا خیزیم و تلاش های ضدکارگریِ دولت و کارفرمایان را خنثی کنیم!

افزایش مزد در شرایط فلاکت‌بار کنونی به ضرورتی اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده است. دستمزدهائی که توسط دولت، وزارت کار و به اصطلاح نمایندگان کارگری منصوب آنها در شورای عالی کار تصویب می شوند نمی توانند هزینه های زندگی طبقه کارگر را تامین کنند. سال هاست که کارگران به این فقر و سیه روزی گسترده اعتراض دارند و کارخانه وکارگاه، مراکز آموزشی و درمانی و بهداشتی و حتی  خیابان ها را به محلی برای انعکاس خواست های خود برگزیده و فریاد حق طلبی سر داده اند. مبارزات مستمر بازنشستگان – که بخش جدائی ناپذیری از طبقۀ کارگر را تشکیل می دهند- در هر هفته و اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان و کارگران گروه ملی فولاد اهواز در هفته های اخیر، نمونه هائی از اعتراضات به حق و دامنه داری هستند که در آنها خواست اصلی کارگران معترض، افزایش مزد و مزایای شغلی است.
اما رژیم جمهوری اسلامی در طول ٤٥ سالی که روی کار است، همواره در نبرد میان کارگر و کارفرما، مدافع منافع استثمارگرانۀ سرمایه داران است چون از یکسو، خود این دولت، بزرگترین سرمایه دار است و از سوی دیگر، سردمداران آن به خاطر انحصار قدرت سیاسی، نبود ساز و کار پاسخگوئی، نبود حسابرسی و کنترل مردمی و با استفاده از اختناق و فساد حاکم، بخش های عظیمی از وسایل تولید و کار کشور را تصاحب کرده اند و هر صدای حق خواهی را با کشتار و زندان و اخراج از محل کار پاسخ می دهند. تا هنگامی که مقاومت و مبارزۀ سراسری طبقۀ کارگر صورت نگیرد، وضع کارگران و زحمتکشان جامعه هر روز بدتر خواهد شد. کسانی که مسبب فقر،سیه روزی و درماندگی اکثریت ٩٠درصدی افراد جامعه هستند،نمی خواهند و نمی توانند در جهت رفع محرومیت توده های زحمتکش گام بردارند.از این رو، کارگران خود باید به فکر منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود باشند. دیگر نیروهای طبقاتی یا توان چنین کاری را ندارند و یا خواهان چنین تلاشی نیستند، زیرا منافعشان ضد منافع طبقۀ کارگر است.
کارگران درآمدی جز مزد خود ندارند؛ آن هم مشروط به اینکه کاری داشته باشند. اما مزدهای کارگران همواره چهار یا پنج برابر پائین تر از هزینه هایی بوده که برای معیشت خانوار متوسط کارگری لازم است. برای مثال، آخرین حداقل دستمزدی که دولت و شورای عالی کار برای سال ۱۴۰۲ تصویب کردند با کل مزایای شغلی – که به همه کارگران تعلق نمی گیرد - مبلغ ۷۴۰۰۰۰۰ تومان (هفت میلیون و چهار صد هزار تومان) بود. این مبلغ به زحمت هزینۀیک هفتۀ یک خانوار متوسط شهری در سال۱۴۰۲را تامین می کند زیرا براساس آمارهای رسمی، میانگین هزینۀ یک خانوادۀ چهارنفری در این سال از سی میلیون تومان در ماه بیشتر است. به همین طریق براساس پیش بینی نرخ تورم در سال ۱۴۰۳، میانگین هزینۀ زندگی یک خانوار شهری از چهل و پنج میلیون تومان در ماه کمتر نخواهد بود.
برای دستیابی به افزایش مزد راهی جز مبارزه و پنجه در افکندن با دولت، کارفرما و سرمایه داران قابل تصور نیست. زیرا دولت و کارفرماها نه تنها هیچ اراده ای برای افزایش مزد از خود نشان نمی دهند، بلکه با تمام امکانات قانونی و غیرقانونی خود می کوشند به بهانه های واهی مانند مبارزه با تورم، ضرورت اشتغال زائی،رقابت پذیری و ترغیب سرمایه داران به سرمایه گذاری و یا این دروغ فاحش که اقتصاد ایران توانائی تأمین مزدی بالاتر از مزدهای جاری را ندارد، از افزایش مزد جلوگیری کنند. دولت با بدعت گذاری های شیادانه افزایش و پرداخت هر سطحی از مزد را منوط به توافق با کارفرما زیر عنوان «مزدهای توافقی» می کند. این بدان معنی است که می خواهد همان قانون دست و پاشکسته حداقل دستمزد را هم دور بزند و برای اینکه مسیر بهره کشی و استثمار را بدون مقاومت کارگران هموار سازد، ماده قانونی جدیدی برایش تصویب می کند.
کارگران مزدی یدی و فکری در ایران با اعضای خانواده شان حدود ٦٠ در صد جمعیت کشور را تشکیل می دهند و بیش از ٨٠ درصد کل تولید جامعه محصول کار آنهاست. از این رو بدیهی است که مزد کارگران نباید از میانگین هزینۀ یک خانوار متوسط شهری کمتر باشد. چنانکه گفته شد میانگین هزینه های زندگی یک خانوار چهارنفرۀ شهری در سال ۱۴۰۳، حداقل معادل چهل و پنج میلیون تومان در ماه خواهد بود.
ما از تمام کارگران مزدی واحدهای صنعتی، خدماتی، کشاورزی، ساختمانی، معدنی و غیره در بخش های خصوصی و دولتی دعوت می کنیم در محیط کار خود و در سطح جامعه برای حداقل دستمزد چهل و پنج میلیون تومان در ماه مبارزه کنند.

یک ‌نکته اساسی دیگر که نباید فراموش شود این است که در امر مبارزه برای افزایش مزد، مانند عرصه های دیگر مبارزه طبقاتی کارگران، همبستگی و اتحاد طبقه کارگر و ایجاد تشکل های پایدار اقتصادی و اجتماعی (سندیکا و یا سازمان های مشابه) دارای اهمیت درجه اول هستند.
#بیانیه_مشترک_تشکلهای_مستقل

افشای کارگزاران سرمایه و سازشکاران در جنبش کارگری، بخشی از مبارزۀ طبقاتی است!

جناب علی رضا میر غفاری شما و هر کسی که بخواهد با نادیده گرفتن شرایط سخت زندگی و خرج و دخل کارگران، طرفدار ریاضت کشی کارگران باشد، نه نماینده کارگران است و نه دوست کارگران بلکه از زمره فریبکارانی است که در صف دشمنان کارگران قرار دارد. تشکل های مستقل کارگری پیش از تصویب مزد حداقل از سوی شورای عالی کار، با انتشار بیانیه مشترک با ارجاع به داده های آماری نشان دادند که هزینه های خانوار کارگری با ۱۰ میلیون تومان یا ۱۵ میلیون تومان و یا ۳۰میلیون تومان تامین نمی گردد.گرچه ممکن است در یک محدودیت زمانی به عنوان مسکن عمل نماید و موجب التیام شرایط سخت زندگی گردد؛ اما نمی تواند درد و رنج کارگران و زحمتکشان را بطور قطعی درمان کند. برهمین اساس اعلام کردند که این تشکل هااعلام کردند که حداقل دستمزد برای سال ۱۴۰۳ نباید کمتر از ۴۵ میلیون تومان باشد. باید توجه داشت که رقم ۴۵ میلیون تومان از روی حدس و گمان و یا «زیاده طلبی» مطرح نشده است. این رقم معادل هزینۀ متوسط یک خانوار شهری ۴ نفره در سطح کشور در سال آینده است.


https://tinyurl.com/3wy3nrue
🔴۸۵۰ روز از بازداشت دو معلم و فعال سندیکایی فرانسوی در #زندان_اوین گذشت

🔸همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید در فرانسه، همکاران #سسیل_کولر در این کشور با انتشار بیانیه‌ای اعلام کردند که ۸٥٠ روز از اسارت سسیل کولر، استاد ادبیات فرانسه و همسرش #ژاک_پاری، استاد بازنشسته ریاضیات، در زندان اوین جمهوری اسلامی می‌گذرد.

🔸در این بیانیه همکاران سسیل کولر نسبت به سرنوشت او شدیداً ابراز یأس و ناامیدی کرده‌ و گفته‌اند که آنان نگرانند که با گذشت زمان اسارت او در سیاه‌چال‌های جمهوری اسلامی به امری عادی بدل شود و مردم به مرور حساسیت خود را نسبت به سرنوشت وی از دست بدهند.

🔸آنان در بیانیه خود همچنین خواستار آزادی فوری سسیل کولر و ژاک پاری و روشن شدن وضعیت اسارت آنان شده‌اند.

🔸این دو معلم_زندانی و فعال سندیکایی فرانسوی بر پایه اعترافات اجباری به جاسوسی متهم شده‌اند.

#بیانیه را در لینک زیر بخوانید👇
https://bit.ly/3TcwpEY


💢چهار شنبه ١٤ شهریور ۱۴۰۳

https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran1
#بیانیه_مشترک_تشکل_های_مستقل
سود و سرمایه - مرگ و سانحه
یک معادلۀ همتراز



https://tinyurl.com/58devc99
Peshrawcpiran
Photo
#بیانیه:

♦️گرامی باد 13 مهر روز جهانی معلم

در حالی روز جهانی معلم را گرامی می‌داریم که در این سرزمین غارت شده، بسیاری از معلمان دغدغه مند و دلسوزمان که معترض به کالایی سازی آموزش ، معیشت نابسامان زندگی خود و اکثریت جامعه و علیه رویکرد آموزش ایدئولوژیک هستند، بجای کلاس درس یا در حبس بسر می‌برند یا با آزادی مشروط به قید وثیقه های سنگین و یا اخراج و بازنشستگی زود هنگام روبرو شده اند.

معلمان بخشی از طبقه کارگرند، آنها بخش آموزشی و تامین کننده نیازهای نیروی کار برای تولید ارزش اضافی در جامعه هستند و در نتیجه همچون سایر هم طبقه ای های خود استثمار می شوند. سرمایه بیش از پیش نیروی کار معلمان و دانش آموزان را تبدیل به کالا کرده و هزینه های این فرآیند را با سپردن به بازارآزاد بر گردن جامعه انداخته است.

ترس حکومت از حضور معلمان آگاه و معترض در کنار دانش آموزان و خانواده هایشان بی سبب نیست چرا که معلم هم تحت همان تبعیضات و فشارهایی است که ۹۹ درصد جامعه با آن درگیرند و علیه آن مبارزه میکنند.
معلم رفاه ، برابری و آزادی برای خود و جامعه اش را می‌طلبد و دقیقا به همین دلیل است که سرکوب می‌شود و احکام پی در پی زندان و اخراج و بازخرید دریافت می‌کند.

بحران آفرینی‌ قدرت‌های منطقه ای در خاورمیانه و حمایت سرمایه های جهانی از طرفین متخاصم، سال جدید تحصیلی را بشدت تحت تاثیر قرار داده و نگرانی‌های جدی به دانش آموزان و خانواده هایشان تحمیل کرده است.
در شرایطی که تامین نیازهای آموزشی به معضل اکثریت مردم تبدیل شده ، فضای نظامی‌گری هم افزون بر مشکلات قبلی و خارج از توان و تحمل مردمیست که هیچ نفعی از جنگ نخواهند برد بجز از دست دادن جان و مالشان!

💢جمعه ١٣ مهر ١٤٠٣

https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran1
Peshrawcpiran
Photo
#بیانیه

بیانیه تحلیلی کانون صنفی معلمان تهران در محکومیت گسترش جنگ و کشتار در خاورمیانه

جنگ فاجعه‌ای انسانی است که هیچ برنده‌ای ندارد و تنها درد و رنج بیشتری به مردم بی‌گناه تحمیل می‌کند. مردمان بسیاری در هر سن و شرایطی را به نابودی می‌کشاند، حق حیات و برخورداری از یک زندگی حداقلی را از انسان‌ها به‌ویژه کودکان می‌ستاند؛ پیامدی جز ویرانی، فقر، سوء‌تغذیه، گرسنگی و بیسوادی برای مردمان منطقه درگیر جنگ به‌همراه ندارد. (غزه، سوریه، لبنان، افغانستان و عراق نمونه‌های بارز این ادعا هستند.)

متاسفانه در منطقه‌ای از جهان زندگی می‌کنیم که به دلیل منافع قدرت‌های امپریالیستی، فزون‌خواهی و فساد حکومت‌های دیکتاتوری و جهل و تعصبات گروهی، بیش از ۷۰ سال است که روی صلح و ثبات به خود ندیده و در هر زمان آتش جنگ در گوشه‌ای از آن شعله‌ور بوده، تا به امروز که بیم گسترش جنگ و پیامدهای آن به کل منطقه از جمله کشور خودمان از هر زمان بیشتر است.

کانون صنفی معلمان ایران(تهران) به عنوان یک نهاد مدنی و آموزشی، ضمن ابراز نگرانی عمیق خود از گسترش بیشتر جنگ و خشونت در منطقه خاورمیانه، به ویژه در فلسطین و لبنان، هشدار و اعتراض خود نسبت به وقوع چنین روندی را اعلام می‌دارد.
ما از یک سو اقدام‌های نظامی دولت اسرائیل علیه مردم بی‌دفاع فلسطین و لبنان را که در واقع کشتار بی‌رحمانه و نسل‌کشی شهروندان فلسطینی است، محکوم می‌کنیم؛ به‌ویژه اقداماتی که منجر به کشتار دانش‌آموزان، نابودی کامل خانواده‌های متعدد، تخریب مدارس، بیمارستان‌ها و کلیه زیرساخت‌های موجود شده است. این اعمال نه‌تنها تاثیرات مخربی بر زندگی کنونی مردم می‌گذارد، بلکه آینده نسل‌های آتی را نیز به نابودی می‌کشاند؛ و البته متاسفانه مسبوق به سابقه‌ای هفتاد ساله است.
از سوی دیگر، سیاست خارجی ماجراجویانه و اقدامات نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی مانند حماس و حزب‌الله را نیز محکوم می‌کنیم؛ به‌ویژه حمله هفت اکتبر توسط گروه تروریستی حماس را که به کشته شدن افراد غیرنظامی و تعدادی از کودکان اسرائیلی منجر شد. این گروه‌ها اگرچه محصول ۷۰ سال توسعه‌طلبی و خشونت‌ورزی اشغال‌گران هستند اما با بهره‌برداری از شرایط زیست غیرانسانی تحمیل شده برمردم، تنها بر آتش جنگ می‌افزایند و به تشدید تنش‌ها و رنج‌های مردم می‌افزایند؛ آن‌گونه که در یک سال اخیر شاهد بوده‌ایم.
همچنین، حاکمان جمهوری اسلامی باید به عنوان یکی از عوامل این بحران مورد نقد و بازخواست قرار گیرند. در طول چهل سال گذشته حکومت بتدریج ضمن تقلیل حق مردم فلسطین برای مبارزه با اشغال‌گری، به حمایت از دو گروه حماس و حزب‌الله؛ با راهبردی غلط و فرسایشی نه‌تنها کمکی به گشایش مسئله فلسطین نکرده بلکه منافع مردم ایران را نیز دستمایه ماجراجویی‌های منطقه‌ای خود قرار داده است و بیم آن می‌رود کشور را به جنگی ویران‌گر که دستاوردی جز فقر و فلاکت و کشتار برای مردم ایران نخواهد داشت، وارد کند.
از نظر ما استفاده از جنگ به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف سیاسی، به هیچ‌وجه قابل توجیه نیست و تنها به قربانی شدن بیشتر انسان‌ها می‌انجامد.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) به‌عنوان یک نهاد مدنی و آموزشی خواهان پایان دادن فوری به سیاست‌های جنگ‌طلبانه، جنگ و حفاظت از حقوق بشر، به ویژه حقوق کودکان و نوجوانان در این مناطق است. کشتار دانش‌آموزان فلسطینی و لبنانی یک فاجعه بزرگ انسانی است که باید با تمام قوا محکوم شود. جامعه جهانی باید در برابر این ظلم و ستم به طور جدی ایستادگی کند و از هرگونه اقدامی که به تشدید این بحران منجر شود، خودداری نماید.
حاکمان جمهوری اسلامی به‌ویژه آنان که بر طبل جنگ می‌کوبند، باید بدانند بیش و پیش از هر چیز در مقابل مردم ایران مسئولیت دارند؛ تداوم راهبرد کنونی بی‌تردید می‌تواند فاجعه‌ای مشابه با غزه و لبنان را برای کودکان ایران‌زمین رقم بزند.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) بر این باور است که تنها از طریق دیپلماسی، گفت‌وگو و احترام به حقوق بشر و گسترش دموکراسی می‌توان به صلح پایدار در منطقه دست یافت. ما از همه طرف‌ها می‌خواهیم که به جای ادامه خشونت، به راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز و انسانی روی آورند.

کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

💢 چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳

https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran1
#بیانیه_مشترک_تشکلهای_مستقل

  «قانون» حجاب وعفاف، تجاوز آشکار به حقوق زنان و سلاحی دیگر برای سرکوب جنبش مترقی آنان است!

لایحه ارتجاعی و سرکوبگرانه «عفاف و حجاب» با پشتیبانی مقامات عالی رتبه نظام و تأیید نهایی مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان به قانون تبدیل شد.
این قانون که در ۷۴ ماده و پنج فصل تدوین شده است، عریان ترین حمله و سرکوب به حق انتخاب پوشش زنان و نمونه آشکار آپارتاید جنسی است، برمبنای تحجر، انجماد فکری و ذهنی و انحطاط و تباهی اخلاقیِ نظام مرد سالار تدوین شده است. این قانون سلاحی دیگر برای تجاوز به حقوق زنان است که نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند و در همان حال  تعرضی بی شرمانه به آزادی و حقوق دموکراتیک همۀ مردم است که در دستور حاکمیت، مجلس و نهاد های سرکوب قرار گرفته است.
هدف تدوین کنندگان این قانون ارتجاعی و ضد زن، نظارت و کنترل بیشتر بر پوشش و سبک زندگی شهروندان، تعیین تکلیف گسترده برای دستگاه های اجرایی، فرهنگی، اجتماعی و  صدور مجوز به همه نهادها و عناصر آتش به اختیار جیره خوار و دستور بگیر حکومت برای افزایش خفقان و بسته نگه داشتن جامعه به منظور سرکوب هر صدای آزادیخواهانه است.
چیزی که این قانون را از دیگر قوانین مشابه متمایز می کند، قانونی کردن سرکوب زنان و خشونت دولتی علیه آنان است که با مجازات های سنگینی برای رفتارهایی به زعم حاکمان، «کشف حجاب»، «بد پوششی و ترویج آن در جامعه» است، پیش بینی می کند. این مجازات ها شامل جریمه های نقدی سنگین، حبس، محدودیت های شغلی، محرومیت از فعالیت های اجتماعی و حتی ممنوعیت خروج از کشور است. این قانون همچنین نه تنها فضاهای عمومی، بلکه فضای مجازی و محیط های خصوصی را نیز تحت نظارت قرار می دهد که بیان کننده نقض آشکار حقوق و آزادی های فردی است.
اما روی دیگر این قانون متحجر و آزادی کُش، هشدار دور اندیشان خودی به حاکمیت و مسئولان آن است که ۴۵ سال تهاجم به حقوق زنان و تازیانه و سرکوبشان نتوانسته زنان و دختران را از مبارزات بحقشان منصرف کند و زنان مبارز ایران با جسارت و پیشتازی، به رغم همه افت و خیزها، پرچم جنبش  برابری خواهانه و مترقی زن، زندگی آزادی را بر افراشته نگه داشته اند.
ذهنیت بشدت بیمار گونۀ طراحان این قانون ننگین واسارت بار، در بند بند آن خود را نشان می دهد.  آزادی پوشش زنان را که حق مسلم آنان است، توطئه سفارش شده از سوی مخالفان نظام در خارج از کشور و یا قدرت های خارجی قلمداد می کند. تصویب لایحه عفاف و حجاب با هدف« قانونی» کردن وحشیانه ترین جنگ سراسری سازمان یافته حاکمیت و ارگان های سرکوب آن علیه زنان برای تحمیل حجاب به قیمت اعدام، زندان و جرایم سنگین نقدی و بستن راه هرگونه حمایت اجتماعی مردان و آحاد مردم از آزادی پوشش زنان با سیستم چند لایه مجازات ها تنظیم شده است. هدف دیگر تصویب و ابلاغ این قانون، تأکید و إصرار بر تغییر ناپذیر بودن رویکرد خشن و زن ستیز مرد سالارانه حاکمیت سرمایه داری - اسلامی نسبت به آزادی پوشش زنان به رغم هر حرکت اعتراضی و جنبش عمومی زنان برای حق آزادی و برابری است.
جمهوری اسلامی با سرکوب خشن و یا قانونی کردن تعرض به زنان  تلاش می کند مردم زحمتکش و به ویژه زنان آگاه و جسور و حق طلب را برای اطاعت از بردگی وادار  کند. اما تاریخ سرتاسر افتخار آمیز ‍و خستگی ناپذیر جنبش زنان به رغم روش های متفاوت سرکوب علیه آزادی و برابری، عرصه های مختلفی برای کسب آزادی و حق حیات خود را برگزیده است، هرگز تسلیم قانونی که ابتدائی ترین حقوق زنان را به چالش گرفته، نخواهد شد.  زنان آزادیخواه در این مبارزه از حمایت همه طبقات و اقشار زحمتکش جامعه برخوردار هستند.  همبستگی طبقاتی و انسانی  اقتضا می کند که همه جنبش های اجتماعی، بویژه جنبش های کارگران، معلمان، روشنفکران، دانشجویان، بازنشستگان و پرستاران  در حمایت پیگیرانه از حقوق زنان با صف متحد در کنار همدیگر قرار گیرند.
تشکل های مستقل، امضا کننده این
بیانیه در راستای این هدف مشترک، مخالفت خود را با قانون زن ستیز «عفاف و حجاب» اعلام می کنند و از مبارزات زنان برای دستیابی به حقوق خود که بخش بسیار مهم و تعیین کننده ای از حقوق اساسی توده های مردم  است، حمایت می کنند .

۲۵ آذر ۱۴۰۳

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

گروه اتحاد بازنشستگان

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری 

کارگران بازنشسته خوزستان

💢‌دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳
💢۱۶ دسامبر ۲۰۲۴
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran1
🔴 #بیانیه دانشجویان دانشگاه علامه درحمایت از کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»

«ما هم به این قتل عمد دولتی نه می‌گوییم»

ماشین اعدام حاکمیت هر روزه شهروندان ما را به قتل می‌رساند. طومار بلند اسامی محکومان به اعدام که مرگ را به انتظار نشسته‌اند، بار دگر حکایت از اراده راسخی دارد که نمی‌خواهد صدای اعتراض مردم علیه اعدام را بشنود و با مجازات‌های قرون وسطایی و پشت نقاب مذهب، اهداف سیاسی سرکوب‌گرایانه خود را پیش می‌برد.

به گزارش کارزار «سه شنبه‌های نه به اعدام» در سال ۲۰۲۴ میلادی ۹۵۳ نفر در کشور اعدام شدند. در سال گذشته میلادی نیز ۷۵ درصد اعدام‌ها در جهان سهم شهروندان ایرانی بوده است.

تقلیل این جان‌ها به اعداد، چشم بستن بر روی این قتل عمد حکومتی و نادیده گرفتن داغ خانواده‌ها و رنج جمعی‌ای است که همه ما متحمل می‌شویم. کثرت صدور و اجرای احکام اعدام ذره‌ای این ارقام دهشتناک را برای ما عادی نکرده و نخواهد کرد. کما آنکه فریاد ما تا برچیده شدن آخرین چوبه دار پا بر جا است.

اعدام، این مجازات ضد انسانی طیف وسیعی از متهمان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. از پرونده‌های مربوط به مواد مخدر تا فساد مالی، اخلاقی، قتل، اتهامات سیاسی و … . اعدام، پاسخ سیاسی دولت به شهروندان است که تمامیت انسان را می‌بلعد و به اسم تحقق عدالت و امنیت، ضمن بازتولید خشونت، به دنبال انتقام‌جویی و هراس‌افکنی است.

قریب به ۵۰ هفته است که زندانیان ۲۷ زندان کشور در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام، سه شنبه‌ها را در اعتصاب غذا به سر می‌برند. کارزاری که از آن تحت عنوان «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» یاد می‌شود، پژواک فریادی بلند از درون زندان‌های حکومت است. حکومتی که گرچه آب، برق، گاز و هوا ندارد، اما کماکان چوبه دار و طناب دارد. گرچه پیروان خدای دهه شصت که همان خالقان خاورانند، بهتر از هرکس می‌دانند که زندان و طناب دار و گلوله بقای هیچ حکومتی را تضمین نکرده است.

ما دانشجویان دوشادوش کارگران، معلمان و سایر زحمتکشان فریاد می‌زنیم که مجازات اعدام باید لغو شود و خاطر نشان می‌کنیم که در یک جامعه مدنی جایی برای این قبیل مجازات‌های واپسگرایانه بدوی وجود ندارد و جان آدمی محل گروکشی‌های سیاسی نیست.

وقتی از برچیدن مجازات اعدام سخن می‌گوییم بدین معناست که فارغ از اتهام متهم یا انتساب وی به هر دسته سیاسی حرف ما یک چیز است: “نه به اعدام!”. و این فریاد ما تا برچیده شدن آخرین چوبه و گسستن آخرین طناب دار ادامه خواهد داشت.

اسامی امضاکنندگان:

آریا میرنیام، جلال محمدیان، رادبه کشاورز، زینب کیامنفرد، ساغر رحیمی شاد، سبحان آقایی طزرجانی، شایان زارع، صبا قاسمی خسروشاهی، علی احمدی، علی فرزین، علیرضا کاظمی مقدم، فاطمه نوری پوری،‌ فرناز داودی، محمد ناظری،‌ محمد چاکری، محمدحسین شعائی، محمدحسین موسوی، محیا ثقفی، مریم رحیمی، مریم محمودی»

💢سه شنبه ۱۱ دی ۱۴۰۳
💢۳۱ دسامبر ۲۰۲۴
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran1
🍁🍂
🔻#بیانیه_مشترک_تشکلهای_مستقل

 ♦️ شعارها و خواست هایمان را درست برگزینیم و دروغ های حاکمیت و سرمایه داران را افشا کنیم

دولت، سازمان تامین اجتماعی و کانون های بازنشستگان به عنوان بازوهای حمایتی آنها، مدت هاست بازنشستگان زحمتکش را با بازی همسان سازی مشغول   کرده اند و با وعدهای تو خالی که هیچ دردی از دردهای بازنشستگان را دوا نمی کند، سعی دارند وانمود کنند که قانون همسان سازی اگر دقیق اجرا شود تحولی در زندگی بازنشستگان و مستمری بگیران بوجود می آید. اگر ماده های ۹۶ و ۱۱۱ قانون تأمین اجتماعی را مطالعه کنید خواهید دید که این مواد قانونی هیچ مشکلی از بازنشستگان را حل نمی کند و در بهترین حالت بر افزایش حقوقی تأکید دارد که در شرایط گرانی های روز افزون و تورم بالای ۵۰ درصد، حتی برای تأمین هزینۀ هفتگی یک خانوار معمولی کافی نیستند. آنچه واقعیت دارد و ما هر روز در زندگی خود تجربه می کنیم این است که به واقع اگر حقوق و مستمری  بازنشستگان ماهیانه٤٠ تا ۵۰ میلیون تومان هم باشد، این مبلغ به سختی می تواند هزینۀ زندگی یک خانوار ٤ نفره را تأمین کند. اینکه گفته می شود اجرای درست همسان سازی می تواند زندگی بازنشستگان را از این فلاکت نجات دهد، یک دروغ بزرگ است. کمی تعمق کنیم و واقع بینانه به زندگی و معیشت خود بنگریم و فیش های حقوقی خود را بررسی کنیم. طبق آمار، اکثریت بازنشستگان جزء حداقل بگیر ها محسوب می شوند. ( حدود ۷۸ درصد بازنشستگان دولتی حقوقی بین ۹ تا ۱۱ میلیون تومان دریافت می کنند). کمتر از ۵ درصد از بازنشستگان دولتی که تعداد آنها به ۷۹ هزار می رسد حقوقی کمتر از هفت میلیون و هفتصد هزار تومان دریافت می کنند. در صد کمی از بازنشستگان که از نظر آماری حتی به ۱/۵ درصد نمی رسد از حقوقی بالای بیست میلیون تومان برخوردارند. ما تعمدا آمار حقوقی بازنشستگان کشوری را در اینجا بیان کردیم که میانگین حقوق دریافتی آنها بیشتر از حقوق کارگران بازنشسته تأمین اجتماعی است. حال با این آمار ها که از منابع رسمی استخراج شده اند، اگر بالاترین مبلغ ناشی از همسان سازی هم که بیشتر از دومیلیون نمی شود( مبلغ دقیق آن یک میلیون هفتصد هزارتومان است) به ۱۱ میلیون تومان اضافه گردد، اکثریت ۷۸ درصدی بازنشستگان به مبلغ ۱۳ میلیون تومان در ماه دست پیدا می کنند! آیا ۱۳ میلیون تومان می تواند زندگی و معیشت یک خانوار را برای یک ماه تأمین کند؟ روشن است که پاسخ منفی است.  ۱۳ میلیون تومان در ماه حد اکثر می تواند هزینۀ یک هفته تا ده روز یک خانوار در حد خط فقر نسب را تأمین نماید.
البته دوستان بازنشسته و کارگران شاغل  توجه دارند که تشکل های مستقل کارگری و بازنشستگان در اسفند ماه ۱۴۰۲ پیش از آنکه بسیاری از به اصطلاح اقتصاد دانان حکومتی و پیروان آنها در سازمان های سیاسی با چرتکه های خود سبدهای جیره بندی را برای معیشت کارگران ببافند، با انتشار بیانیه مربوط به مزد حداقل به درستی تورم مورد انتظار و یورش به سطح معیشت توده های کارگر و زحمتکش که متأثر از همان تورم انجام گسیخته است را مورد بررسی قرار دادند و اعلام کردند که میانگین هزینۀ زندگی یک خانوار چهار نفره در سال ۱۴۰۳ از چهل و پنج میلیون تومان در ماه کمتر نخواهد بود. دیدیم که با گسترش فقر در جامعه و پایین آمدن قدرت خرید توده ها، هیچ نیازی به رمل و اسطرلابی نبود که نمایی از وضعیت تحمل ناپذیر کارگران و بازنشستگان را در نظام جامی استثمار جمهوری اسلامی را ترسیم کنند.
ما هرگز مخالف افزایش هر مقدار  حقوق بازنشستگان که باشد، نیستیم، زیرا یقینا ۱۳ میلیون بهتر از ۱۰ میلیون است. اما آیا ما می توانیم مصلحت را فدای واقعیت کنیم و به دلیل اینکه جمهوری اسلامی  گوش شنوایی ندارد و نسبت به مرگ و زندگی کارگران و زحمتکشان بی اعتناست، از بیان واقعیت خودداری کنیم؟   آیا باید گفته بعضی افراد را که می گویند « چرا باید درخواست حقوقی کنیم که دولت و کارفرمایان نخواهند داد؟»  را سرمشق خود قرار دهیم و از بیان حقوق مسلم کارگران (اعم از کارگران شاغل، بازنشسته و یا بیکار) اجتناب کنیم؟ یا با این دلایل نادرست ما هم باید به وضعیت خود و دیگر کارگران و زحمتکشان جامعه و نسبت به اوضاع تحمل ناپذیر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه بی اعتنا باشیم؟ آیا درست است که از بیان خواست هایمان منصرف شویم و یا آنها را نصف و نیمه بگوییم، چونکه در کشور دیکتاتوری و سرکوب حاکم است و قانون هم از ما دفاع نمی کند؟
بیان خواست هایمان به معنی بیان حق است. این بیان حق است که بازنشستگان را به خیابان کشانده که فریاد می زنند، «تا حق خود نگیریم از پا نمی نشینیم». به گفته دیگر آگاهی از حق و بیان ‌آن است که اعتراض را بوجود می آورد و مبارزه را سازمان می دهد. اعتراض ما ریشه در واقعیت زندگی ما دارد. بنابراین زندگی کردن در سطح متوسط جامعه حداقل حقی است که کارگران و زحمتکشان باید از آن برخوردار باشند.
⬇️⬇️
ادامه
🔴 #بیانیه تشکل ها و فعالان زنان و مدنی کردستان (دادخوازانی کردستان. اتحاد زنان کردستان. فعالین حقوق زنان سنندج و زنان در کردستان علیه تبعیض جنسیتی) درمخالفت با تایید حکم اعدام #پخشان_عزیزی

♦️مردم مبارز ایران
نیک آگاهید،در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران،هرگاه حکومت مستبد با چالش های جدی و افول اقبال خود در داخل و خارج ایران،در طول حاکمیت ۴۵ ساله خود مواجه شده، بر سرعت ماشین اعدام خود افزوده است.
پخشان عزیزی مددکار انساندوستی که روزی یاری رساننده آوارگان اردوگاه های شنگال و سوریه از دست داعش بوده، حکم اعدام او در بیدادگاه حکومت داعشی جمهوری اسلامی ایران، تایید شده است.
ما فعالان حقوق زنان، فعالان مدنی، فعالان سیاسی و خانواده های دادخواه اعلام می داریم، جمهوری اسلامی در روزهای پایانی حکمرانی خود قرار گرفته است، حکومت استبدادی که ناتوان در تامین نیازهای اولیه و اساسی (برق،آب وگاز) می باشد، متوحشانه می خواهد حکم اعدام و قتل های حکومتی را اجرا نماید.
بیدادگاه های حکومتی احکام اعدام و اجرای آن را در چنین برهه تاریخی، ابزاری برای سرکوب و کنترل جامعه برگزیده اند و جبران شکستهای منطقه ای و ثبات قدرت خود را در ایجاد رعب و کنترل جامعه با صدور احکام اعدام دیده اند.
روند تصاعدی احکام اعدام و اجرای آن نشان از هراس و وحشت حاکمان فعلی از پیشروی جامعه و ته کشیدن سرمایه های اجتماعی آنان است.
ما ضمن مخالفت با حکم اعدام پخشان عزیزی، وریشه مرادی و تمام فرزندان این سرزمین، اعلام می داریم، امروز زمان آمدن به کف خیابان برای توقف ماشین اعدام است.
این بار دیگر مرعوب (طبیعی سازی) نشویم و سرفصل تازه ای از مبارزه آزادی خواهانه را با ایستادن در مقابل اقلیت جمهوری اسلامی ایران آغاز کنیم.
بار دیگر همچون شهریور ۱۴۰۱ سکوت را بشکنیم.

پیروزی از آن ماست، زنده باد زندگی، نه به اعدام

#دادخوازانی کردستان
#فعالین حقوق زنان سنندج
#اتحاد زنان کردستان (یه کیه تی ژنان کوردستان)
📝 #بیانیه

بیانیه کانون صنفی معلمان
در #حمایت‌ از #اعتراضات_دانشجویان
به قتل امیرمحمد خالقی و عدم تامین امنیت

🤝برخیز که غیر از من و تو دادرسی نیست

🔗دانشجویان، به عنوان قشر آگاه و پیشرو جامعه، همواره پیشگام تغییرات اجتماعی بوده‌اند. آن‌ها با شجاعت و صداقت، صدای کسانی هستند که به دلایل مختلف نمی‌توانند سخن بگویند.

🔹اعتراضات دانشجویان به قتل امیرمحمد خالقی در چند قدمی ورودی خوابگاه کوی دانشگاه تهران، تنها واکنش به مرگ یک فرد نیست بلکه فریادی است برای مرگ حقوق انسانی، عدالت و امنیت.
این اعتراضات صرفاً اعتراض به حلقه پایانی چرخه خشونتی نیست که منجر به قتل و حذف جوانی توسط جوانی دیگر شده، که خود او نیز قربانی خشونت شدیدتری است که ریشه در #ساختار‌تبعیض‌آمیز موجود دارد.
این سخن نه‌به‌معنای تطهیر عامل یا عاملان قتل‌های این چنینی رو به افزایش در جامعه، که جلب توجه به این نکته بنیادی است که آسیب‌های اجتماعی چون سرقت و قتل، تحت تاثیر یک عامل ایجاد نمی‌شوند که با مجازات عاملان مستقیم آن ازبین بروند؛ بلکه خشونت‌های خرد برساخت چرخه‌ خشونت‌ها و فساد کلان در کشور است.
اگر سارقان و زورگیران در سطح خرد، جسم و روان شهروندی را می‌‌آزارند، در سطح کلان سال‌هاست جامعه در معرض انواعی از خشونت‌ها از جانب یقه‌سپیدهاست که با انواع اختلاس ها و رانت‌ها، هم دارایی جامعه را غارت کرده و می‌کنند و هم فقر و نابسامانی را بر جسم و جان میلیون‌ها شهروند ایران آوار می‌سازند و فرصت‌های #زندگی‌معمولی را از ایشان دریغ.

♦️حاکمانی که با #دیگری‌سازی هر منتقد و معترض، برقراری امنیت در جامعه را از طریق حذف حقوقی، اجتماعی و فیزیکی آنان در اولویت قرار داده اند؛ آغازگر ترویج خشونتی هستند که در سطح خرد آثارش را در سطح جامعه شاهدیم.
🔹در جامعه‌ای که برمبنای #تبعیض شکل گرفته، دانشجویان به عنوان قشر آگاه و حساس جامعه، وظیفه خود می‌دانند علیه این نابرابری‌ها بایستند. آن‌هم نه برای خود، بلکه برای آن‌ها که تریبون و صدایی برای بیان رنجِ زندگی به مسلخ برده خویش ندارند.
به گمان ما اعتراض به قتل امیرمحمد خالقی، حرکتی از سر احساسات جریحه‌دار شده نیست؛ بلکه
"جنبشی است برای بازیابی ارزش‌هایی که در جامعه امروز به محاق رفته‌اند."

🔹کانون صنفی معلمان ایران، به عنوان بخشی از جامعه‌ که سال‌ها در کنار دانشجویان، کارگران، پرستاران، وکلا و روزنامه‌نگاران و... شاهد تبعیض‌ها و ایجاد ناامنی‌های روانی و اجتماعی بوده، از اعتراضات آن‌ها حمایت می‌کند.
حمایت از دانشجویان به معنای اعتراض به حاکمیتی است که؛
🔻امنیت را صرفاً در بقای ساختار ناعادلانه موجود تعریف می‌کند و برای حفظ آن از به کارگیری هرنوع ابزار سرکوبی ابایی ندارد.
🔻به معنای حمایت از آینده‌ای است که در آن هر فرد، فارغ از طبقه اجتماعی، جنسیت، قومیت یا مکان زندگی، بتواند در آرامش و امنیت زندگی کند.
🔻به معنای حمایت از جامعه‌ای است که در آن جوانان، به جای ترس و ناامیدی، امید و انگیزه داشته باشند.
امیرمحمد خالقی تنها یک نام نیست؛
بلکه نمادی‌است از تمام جوانانی که استعدادها، آرزوها و رویاهایشان نابود شده‌ است!

حمایت از اعتراضات دانشجویان، نه تنها یک اقدامی اخلاقی که ضرورتی اجتماعی است.
ما باید به آن‌ها بپیوندیم و صدای آن‌ها را تقویت کنیم زیرا؛
تنها از طریق همبستگی و درک مشترک است که می‌توانیم در مسیر دست‌یابی به عدالت و آزادی و امنیت به‌معنای واقعی، حرکت کنیم.

کانال کانون صنفی معلمان ایران

بازنشر:
💢‌جمعه ۳ اسفند ۱۴۰۳
💢۲۱ فوریه ۲۰۲۵
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran1
#بیانیه مشترک تشکل های مستقل
پیرامون مزد حداقل سال ۱۴۰۴

برای افزايش عمومی مزدها به پا خيزيم و تلاش های ضد کارگریِ دولت و کارفرمايان را خنثی کنيم!

افزايش مزد در شرايط فلاکت بار کنونی به ضرورتی اجتناب ناپذير تبديل شده است. مزدهایی که توسط دولت، وزارت کار، شورایی عالی کار و با پادوی به اصطلاح نمايندگان کارگری منصوب آنها در شورای عالی کار تصويب می شود نمی تواند هزينه های زندگی طبقه کارگر را تامين کند. سالهاست که کارگران به اين فقر و سيه روزی گسترده اعتراض دارند و کارخانه و کارگاه، مراکز آموزشی و درمانی و بهداشتی و حتی خيابان ها را به محلی برای انعکاس خواست های خود برگزيده و فرياد حق طلبی سر داده اند. 
مبارزات مستمر بازنشستگان – که بخش جدائی ناپذيری از طبقۀ کارگر را تشکيل می دهند - در هر هفته و تشدید اعتصاب و اعتراض کارگران مراکز مختلف در بسیاری از مناطق ایران نمونه هایی از اعتراضات به حق و دامنه داری هستند که در آنها خواست اصلی کارگران معترض، افزايش مزد و مزايای شغلی است.
اما حاکمیت کنونی در طول ۴۶ سال،  همواره در نبرد ميان کارگر و کارفرما، مدافع منافع استثمارگرانه سرمايه داران است چون از يک سو، خود اين دولت، بزرگترين سرمايه دار است و از سوی ديگر، سردمداران آن به خاطر انحصار قدرت سياسی، نبود ساز و کار پاسخگوئی، نبود حسابرسی و کنترل مردمی و با استفاده از اختناق و فساد حاکم، بخش های عظيمی از وسايل توليد و کار کشور را تصاحب کرده اند و هر صدای حق خواهی را با کشتار و زندان و اخراج از محل کار پاسخ می دهند. تا هنگامی که مقاومت و مبارزۀ سراسری طبقۀ کارگر برای تغییر سرنوشت خود به ویژه افزایش مزدها صورت نگيرد، وضع کارگران و زحمتکشان جامعه هر روز بدتر خواهد شد.
کسانی که مسبب فقر، سيه روزی و درماندگی اکثريت ۹۰ درصدی افراد جامعه هستند، نمی خواهند و نمی توانند در جهت رفع محروميت توده های زحمتکش گام بردارند. از اين رو، کارگران خود بايد به فکر منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود باشند. ديگر نيروهای طبقاتی يا توان چنين کاری را ندارند و يا مانند دولت، کارفرمایان و سرمایه داران مخالف افزایش مزد و بالطبع مخالف آسایش و رفاه کارگران هستند. زيرا منافعشان ضد منافع طبقۀ کارگر است. کارگران درآمدی جز مزد خود ندارند؛ آنهم مشروط به اين که کاری داشته باشند.
اما مزدهای کارگران همواره چهار يا پنج برابر پایين تر از هزينه هايی بوده که برای معيشت خانوار کارگری ﻻزم است. برای مثال، آخرين حداقل دستمزدی که دولت و شورای عالی کار برای سال ۱۴۰۳ تصويب کردند با کل مزايای شغلی – که همین اندک مزایا هم به همه کارگران تعلق نمی گيرد - مبلغ ۷۴۰۰۰۰۰ تومان (هفت ميليون و چهار صد هزار تومان) بود که اين مبلغ به زحمت، هزينۀ يک هفتۀ يک خانوار کارگری در سال ۱۴۰۳ را تامين می کند.  زيرا بر اساس آمارهای رسمی، و شواهدی که متأثر از واقعیات زندگی کارگران است،  ميانگين هزينۀ يک خانوادۀ چهارنفری در اين سال از چهل و پنج  ميليون تومان در ماه بيشتر است.
به همين دلیل با توجه به روند تصاعدی افزایش قیمت ها و بر اساس پيش بينی نرخ تورم در سال ۱۴۰۴، ميانگين هزينۀ زندگی يک خانوار کارگری بیش از شصت ميليون تومان در ماه می باشد.
برای دستيابی به افزايش مزد راهی جز مبارزه و پنجه درافکندن با دولت، کارفرما و سرمايه داران قابل تصور نيست. زيرا دولت و کارفرماها نه تنها هيچ اراده ای برای افزايش مزد از خود نشان نمی دهند، بلکه با تمام امکانات قانونی و غيرقانونی خود می کوشند به بهانه های واهی مانند «مبارزه با تورم، ضرورت اشتغال زائی، رقابت پذيری و ترغيب سرمايه داران به سرمايه گذاری» و يا هر دروغ فاحش دیگر از افزايش مزد جلوگيری کنند. دولت با بدعت گذاری های شيادانه افزايش و پرداخت هر سطحی از مزد را منوط به توافق با کارفرما زير عنوان «مزدهای توافقی » می کند. اين بدان معنی است که میخواهد همان قانون دست و پا شکسته حداقل دستمزد را هم دور بزند و برای اينکه مسير بهره کشی و استثمار را بدون مقاومت کارگران هموار سازد و ماده قانونی جديدی برايش تصويب  کند.
کارگران مزدی يدی و فکری در ايران با اعضای خانواده شان حدود ۶۰ در صد جمعيت کشور را تشکيل می دهند و بيش از ۸۰ درصد کل توليد جامعه محصول کار کارگران است و هستی جامعه به ویژه رفاه اقلیت سرمایه دار و اقشار متوسط و مرفه وابسته به بهره کشی از طبقه کارگر است. از اين رو بديهی است که مزد کارگران نبايد از ميانگين  هزينۀ يک خانوار متوسط شهری در سطح کشور کمتر باشد. همانطور که گفته شد این مبلغ در سال 1404 نمی تواند کمتر از 60 میلیون تومان در ماه برای یک خانوار 4 نفره باشد.

تعیین هر مبلغ دیگر و یا هر درصدی برای افزایش مزد حداقل که هزینه های واقعی کارگران را پوشش ندهد تثبیت شرایط فقر بر خانوار کارگری است.
🔻🔻

https://t.me/syndica_7tape/7867