🔴 مبارزه با حجاب اجباریْ همهچیز نیست!
نیمی از مطالبهگری و نمود اعتراضی زنان در پوسترها، متنهای تولیدی، کتابچهها و گفتگوهای روزمره به «حق پوشش اختیاری» و «مبارزه علیه حجاب اجباری» خلاصه شده است.
اعتراضی برحق که به راستی، اشل کوچکی از دایرهی گستردهی سرکوب سیستماتیک و به حاشیهراندگی زنان است.
در این بین اما میتوان نگاهها را از جمعیت معترض مرکزی به دیگر شهرها، روستاها و در کلیت امر، زنانی خارج از چارچوب «پایتخت» هدایت کرد.
«رفع تبعیض علیه زنان» حلوایی نیست که به صرف تکرار و مکتوب شدنْ کامِ بیش از نیمی از جمعیت موجود جهان را شیرین کند.
ملغیسازی قوانین تبعیضآمیز را میتوان از جبر و محدودیت جغرافیایی و همپا با آن، ضرورت و #تشکلیابی «حضور مستقل تمامی زنان» در عرصههای اجتماعی و به ویژه «جوامع کارگری» آغاز کرد.
نگاهی کوتاه به تنوع پوششی زنان غیر کارمند در شهرهای غربی، شمال شرقی/غربی، سیستان و بلوچستان، اعراب خوزستان و کردستانْ به مثابه چراغ هدایتگری است که توجه ما را از صور ظاهری پوشش به عینیتِ امرِ نرمالیزه شدهی «تبعیض» و سرکوبهای نهان/عیانْ معطوف میدارد.
اگر از موقعیت نابرابر شغلی و وضعیت اسفبار حق برخورداری از جایگاه اجتماعی برابر در میان زنان دارای تحصیلات عالی به صورت موقت بگذریم، به خیل عظیمی از زنان کارگر واحدهای تولیدی، کارخانجات، کارگاههای زیر زمینی رسمی و غیر رسمی و مشاغل خانگی، جهت کسب درآمد خواهیم رسید:
⚪️ کمبود فرصتهای شغلی به دلیل زن بودن
⚪️ محدودیت در انتخاب شغل
⚪️ فزونی نرخ #بیکاری در میان زنان
⚪️ مواجه با قراردادهای موقت کاری حتی برای کار مستمر
⚪️ عدم بهرهمندی از حداقل #دستمزد قانونی
⚪️ عدم امکان ارتقای شغلی
⚪️ ترویج فقر در دوران بازنشستگی
⚪️ ساعات طولانی کار و عدم دریافت اضافهکار
⚪️ عدم وجود #بیمهی_بیکاری
⚪️ ارجحیت #زنان_کارگر مجرد نسبت به متاهلین
⚪️ عدم حمایتهای قانونی و اجتماعی در کارگاههای زیر ۱۰ نفر
⚪️ اخذ برگههای سفید امضا تسویه حساب از سوی کارفرمایان و
⚪️ عدم قانونگذاری برابر و بازرسی وزارت کار
تنها قسمتی از ستم روا داشته شده علیه زنان کارگر است.
اگر زنان به واسطهی آگاهی در شهرهای مرکزی به درستی و روشنی از #حق_طلاق، بیمهی درمانی رایگان، غربالگری، حق بارداری، سقط جنین و #پوشش_اختیاریْ سخن میگویند؛ زنان حاشیهرانده و متکثر در شهرهای کوچک و جمعیت روستایی با محرومیت از تحصیل، رواج فراگیر #کودک_همسری و حذف فیزیکی ذیل «#قتلهای_ناموسی» زیست خود را از بدو تولد تا لحظهی مرگ، میگذرانند.
اینجاست که دیگر هر نوع خوانشی از «دریافت دستمزد» در قبال کار خانگیْ بدل به شوخی تلخی خواهد شد.
با این حال حاکمیت، به واسطهی تزریق ایدئولوژی ارتجاعی «نهاد خانواده» و تقدسسازی از #استثمار روزمرهی زنان با ردیف کردن مفاد قانونی، احکام شرع و سیاستهایی تماما سرکوبگرایانه، «مادرانگی» را نیز یگانه هدف خلقت زنْ برمیشمارد.
ما با جمعیت کثیری از زنان کارگر و بیحق شدهای روبهروایم که حتی رسانهای برای دنبال کردن روزی تحت عنوان «هشتم مارس» ندارند.
برای دستهای خالی و کالبدهای مورد تعرضی که رنگ قراردادهای ثابت کاری، نفسِ دستمزد برابر و دیدن حتی یک روزِ بدون خشونت را در زیست خود ندیدند، هشتم مارسْ تنها برگردانِ میلادی ۱۷ اسفندماه در تقویم است.
همبستگی، خواهرانگی و گرفتن دستان یکدیگر از قضا تماما «درونْ طبقاتی»، فارغ از خوانشهای مذهبی و قومیتهاست. در ماههایی که زنان کارگر، پیش قراول اعتصابات و اعتراضات در خیابانها هستند، در روزهایی که بلقوگی سیاسی زنان معترض در خلال «#جنبش_تهیدستان» از نداریهای موجود و تبعیض سخن گفت، تمرکز رسانهای جریانات اپوزیسیون راست و در حکم کلیتر «فمینیسم راست» علیه واقعیت موجودِ جمعیت زنان زحمتکشْ قد علم کرد.
آنها هرگز رادیکالیسم اجرایی جانهای به لب رسیدهی فاقدین سرمایه را نخواهند دید. اعتراض برای آنها تنها و تنها به پروپگاند (برداشتن شال) خلاصه میشود. شالی که از سر انداختن آن در محدودهی خیابانهای ونک به بالا، نه تنها اکتیویسم که بخشی از «سبک زندگی» روزمرهی طبقهی متوسط جامعه است.
🆔️ @peshrawcpiran
🆔️ @peshrawcpiran
نیمی از مطالبهگری و نمود اعتراضی زنان در پوسترها، متنهای تولیدی، کتابچهها و گفتگوهای روزمره به «حق پوشش اختیاری» و «مبارزه علیه حجاب اجباری» خلاصه شده است.
اعتراضی برحق که به راستی، اشل کوچکی از دایرهی گستردهی سرکوب سیستماتیک و به حاشیهراندگی زنان است.
در این بین اما میتوان نگاهها را از جمعیت معترض مرکزی به دیگر شهرها، روستاها و در کلیت امر، زنانی خارج از چارچوب «پایتخت» هدایت کرد.
«رفع تبعیض علیه زنان» حلوایی نیست که به صرف تکرار و مکتوب شدنْ کامِ بیش از نیمی از جمعیت موجود جهان را شیرین کند.
ملغیسازی قوانین تبعیضآمیز را میتوان از جبر و محدودیت جغرافیایی و همپا با آن، ضرورت و #تشکلیابی «حضور مستقل تمامی زنان» در عرصههای اجتماعی و به ویژه «جوامع کارگری» آغاز کرد.
نگاهی کوتاه به تنوع پوششی زنان غیر کارمند در شهرهای غربی، شمال شرقی/غربی، سیستان و بلوچستان، اعراب خوزستان و کردستانْ به مثابه چراغ هدایتگری است که توجه ما را از صور ظاهری پوشش به عینیتِ امرِ نرمالیزه شدهی «تبعیض» و سرکوبهای نهان/عیانْ معطوف میدارد.
اگر از موقعیت نابرابر شغلی و وضعیت اسفبار حق برخورداری از جایگاه اجتماعی برابر در میان زنان دارای تحصیلات عالی به صورت موقت بگذریم، به خیل عظیمی از زنان کارگر واحدهای تولیدی، کارخانجات، کارگاههای زیر زمینی رسمی و غیر رسمی و مشاغل خانگی، جهت کسب درآمد خواهیم رسید:
⚪️ کمبود فرصتهای شغلی به دلیل زن بودن
⚪️ محدودیت در انتخاب شغل
⚪️ فزونی نرخ #بیکاری در میان زنان
⚪️ مواجه با قراردادهای موقت کاری حتی برای کار مستمر
⚪️ عدم بهرهمندی از حداقل #دستمزد قانونی
⚪️ عدم امکان ارتقای شغلی
⚪️ ترویج فقر در دوران بازنشستگی
⚪️ ساعات طولانی کار و عدم دریافت اضافهکار
⚪️ عدم وجود #بیمهی_بیکاری
⚪️ ارجحیت #زنان_کارگر مجرد نسبت به متاهلین
⚪️ عدم حمایتهای قانونی و اجتماعی در کارگاههای زیر ۱۰ نفر
⚪️ اخذ برگههای سفید امضا تسویه حساب از سوی کارفرمایان و
⚪️ عدم قانونگذاری برابر و بازرسی وزارت کار
تنها قسمتی از ستم روا داشته شده علیه زنان کارگر است.
اگر زنان به واسطهی آگاهی در شهرهای مرکزی به درستی و روشنی از #حق_طلاق، بیمهی درمانی رایگان، غربالگری، حق بارداری، سقط جنین و #پوشش_اختیاریْ سخن میگویند؛ زنان حاشیهرانده و متکثر در شهرهای کوچک و جمعیت روستایی با محرومیت از تحصیل، رواج فراگیر #کودک_همسری و حذف فیزیکی ذیل «#قتلهای_ناموسی» زیست خود را از بدو تولد تا لحظهی مرگ، میگذرانند.
اینجاست که دیگر هر نوع خوانشی از «دریافت دستمزد» در قبال کار خانگیْ بدل به شوخی تلخی خواهد شد.
با این حال حاکمیت، به واسطهی تزریق ایدئولوژی ارتجاعی «نهاد خانواده» و تقدسسازی از #استثمار روزمرهی زنان با ردیف کردن مفاد قانونی، احکام شرع و سیاستهایی تماما سرکوبگرایانه، «مادرانگی» را نیز یگانه هدف خلقت زنْ برمیشمارد.
ما با جمعیت کثیری از زنان کارگر و بیحق شدهای روبهروایم که حتی رسانهای برای دنبال کردن روزی تحت عنوان «هشتم مارس» ندارند.
برای دستهای خالی و کالبدهای مورد تعرضی که رنگ قراردادهای ثابت کاری، نفسِ دستمزد برابر و دیدن حتی یک روزِ بدون خشونت را در زیست خود ندیدند، هشتم مارسْ تنها برگردانِ میلادی ۱۷ اسفندماه در تقویم است.
همبستگی، خواهرانگی و گرفتن دستان یکدیگر از قضا تماما «درونْ طبقاتی»، فارغ از خوانشهای مذهبی و قومیتهاست. در ماههایی که زنان کارگر، پیش قراول اعتصابات و اعتراضات در خیابانها هستند، در روزهایی که بلقوگی سیاسی زنان معترض در خلال «#جنبش_تهیدستان» از نداریهای موجود و تبعیض سخن گفت، تمرکز رسانهای جریانات اپوزیسیون راست و در حکم کلیتر «فمینیسم راست» علیه واقعیت موجودِ جمعیت زنان زحمتکشْ قد علم کرد.
آنها هرگز رادیکالیسم اجرایی جانهای به لب رسیدهی فاقدین سرمایه را نخواهند دید. اعتراض برای آنها تنها و تنها به پروپگاند (برداشتن شال) خلاصه میشود. شالی که از سر انداختن آن در محدودهی خیابانهای ونک به بالا، نه تنها اکتیویسم که بخشی از «سبک زندگی» روزمرهی طبقهی متوسط جامعه است.
🆔️ @peshrawcpiran
🆔️ @peshrawcpiran
Telegram
attach📎
🎈 #تجمع ، #تشکل
#حق_مسلم_ماست
در همبستگی با کارگران،معلمین و بازنشستگان
#دانشجویان
۱۱ اردیبهشت_ همگام با هم
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran
#حق_مسلم_ماست
در همبستگی با کارگران،معلمین و بازنشستگان
#دانشجویان
۱۱ اردیبهشت_ همگام با هم
🆔 @peshrawcpiran
🆔 @peshrawcpiran