گفت: «آدم‌ها با رویاها‌شون زندگی می‌کنند.»
گفتم: «چرا که نه؟ مگه چیزی غیر از رویا هم وجود داره؟»
گفت: «به پایان رسیدن رویاها!»


#چارلز_بوکوفسکی
#عامه_پسند

@pedrambook✨

امروز که زنده‌ای، زندگی کن. فردا خواهی مرد. وقتی که سراسر زندگی‌ات در برابر ابدیت لحظه‌ای بیش نیست، چه جای آن است که خود را عذاب دهی؟
#جنگ_و_صلح
#تولستوی

@pedrambook✨

💫💫💫💫

#با_شاعران

#يک_مايه_در_دو_مقام

#شعرها: #مدایح_بی‌صله

به #لئوناردو_آلیشان

۱

دلم کَپَک زده، آه
که سطری بنویسم از تنگیِ‌ دل،
همچون مهتاب‌زده‌یی از قبیله‌ی آرش بر چَکادِ صخره‌یی

زِهِ جان کشیده تا بُنِ گوش
به رها کردنِ فریادِ آخرین.



□



کاش دلتنگی نیز نامِ کوچکی می‌داشت
تا به جانش می‌خواندی:
نامِ کوچکی
تا به مهر آوازش می‌دادی،
همچون مرگ
که نامِ کوچکِ زندگی‌ست
و بر سکّوبِ وداع‌اش به زبان می‌آوری
هنگامی که قطاربان
آخرین سوتش را بدمد
و فانوسِ سبز
به تکان درآید:
نامی به کوتاهیِ‌ آهی
که در غوغای آهنگینِ غلتیدنِ سنگینِ پولاد بر پولاد
به لب‌جُنبه‌یی بَدَل می‌شود:
به کلامی گفته و ناشنیده انگاشته
یا ناگفته‌یی شنیده پنداشته.



□



سطری
شَطری
شعری
نجوایی یا فریادی گلودَر
که به گوشی برسد یا نرسد
و مخاطبی بشنود یا نشنود
و کسی دریابد یا نه که «چرا فریاد؟»
یا «با چه مایه از نیاز؟»
و کسی دریابد یا نه که «مفهومی بود این یا مصداقی؟
صوت‌واژه‌یی بود این در آستانه‌ی زایشی یا فرسایشی؟
ناله‌ی مرگی بود این یا میلادی؟
فرمانِ رحیلِ قبیله‌مردی بود این یا نامردی؟
خانی که به وادی برکت راه می‌نماید
یا خائنی که به کج‌راهه‌ی نامرادی می‌کشاند؟»



و چه بر جای می‌مانَد آنگاه
که پیکانِ فریاد
از چِلّه
رها شود؟ ــ:



نیازی ارضا شده؟
پرتابه‌یی به در از خویش
یا زخمی دیگر به آماجِ خویشتن؟



و بگو با من بگو با من:
که می‌شنود
و تازه
چه تفسیر می‌کند؟





۲

غریوی رعدآسا
از اعماقِ نهانگاهِ طاقت‌زدگی:
غریوِ شوریده‌حال‌گونه‌یی گریخته از خویش
از بُرج‌واره‌ی بامی بی‌حفاظ…



غریوی
بی‌هیچ مفهومِ آشکار در گمان
بی‌هیچ معادلی در قاموسی، بی‌هیچ اشارتی به مصداقی.



به یکی «نه»
غریوکشِ شوریده‌حال را غُربت‌گیرتر می‌کنی؛
به یکی «آری» اما
ــ چون با غرورِ همزبانی در او نظر کنی ــ
خود به پژواکِ غریوی رهاتر از او بَدَل می‌شوی:
به شیهه‌واره‌ی دردی بی‌مرزتر از غریوِ شوریده‌سرِ به بام و بارو گریخته‌ــ
و بیگارِ دلتنگی را
به مشغله‌ی جنون‌اش
میخ‌کوب می‌کنی.


٩مرداد ١٣٦٨
#شعر #شاعر #احمد_شاملو #الف_بامداد #مدايح_بي_صله #يك_مايه_در_دو_مقام براي #لئوناردو_آليشان
💫💫💫💫💫💫
@pedrambook

#شعر #شاعر #صدا #احمد_شاملو #الف_بامداد #مدايح_بي_صله #يك_مايه_در_دو_مقام براي #لئوناردو_آليشان
💫💫💫💫💫💫
@pedrambook

شما هم دعوت شدید به مسابقه ی
#خاطره_پدرام
لطفا جهت شرکت در مسابقه ی #خاطره_پدرام خاطرات خود از خرید کتاب از کتابسرای پدرام را در قالب متن عکس یا ویدئو در گروه تلگرامی باشگاه مشتریان کتابسرای پدرام با هشتگ #خاطره_پدرام در آدرس:

https://t.me/joinchat/BLxJckl-7JVW73g95VjBew

ویا در اینستاگرام ضمن دنبال کردن صفحه ی #کتابسرای_پدرام در آدرس:

www.instagram.com/pedrambook

با هشتگ #خاطره_پدرام به اشتراک گذاشته و از جوایز زیر که در هفته کتاب و کتابخانی به بهترین ها تعلق می گیرد بهرمند شوید
نفر اول مبلغ ۱۵،۰۰۰،۰۰۰ ریال جایزه نقدی
نفر دوم مبلغ ۱۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال جایزه نقدی
و نفر سوم مبلغ ۵،۰۰۰،۰۰۰ ریال جایزه نقدی

#غلط_ننویسیم

🔴  ناهار / نهار

نهار کلمه عربی به معنای" روز " است ونباید آن را با واژه فارسی  "ناهار " یعنی "غذایی که در حدود ظهر خورده می شود"  اشتباه کرد.

📚 منبع: کتاب غلط ننویسیم
     نویسنده : ابوالحسن نجفی

@pedrambook✨

ﻓﺮﻫﻨﮓ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﭙﺬﯾﺮﯾﻢ
که وجود ﻫﺮﮐﺲ ۲ﺑﺨﺶ دﺍﺭﺩ؛

ﺍﻭﻝ، ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ
ﻭ ﺑﻄﻮﺭ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻧﺪ
ﻭﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺷﻮﻧﺪ
دوم،ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻭ‌به ما ﺭﺑﻄﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ

@pedrambook✨

🍹🍹🍹
#جرعه_ای_از_کتاب

نقل است در حین صحبت این دو شخصیت تاریخی، چشم آغامحمدشاه به انگشتر زیبای زمردین این حاجی میرزا مهدی افتاده، خواجه‌ی تاج‌دار با رؤیت آن انگشتر زیبا رشته‌ی کلام از دستش خارج شد و سریعاً درخواست مشاهده‌ی آن را کرد. میرزا مهدی نیز رسم ادب را به جا آورد و انگشتر زمرد خویش را در اختیار آغامحمدشاه قرار داد.

شاه حیله‌گر پس از وارسی فراوان انگشتر، با انبر مخصوصی که همیشه در جیب داشت(!) نگین آن را جدا کرد و تنها حلقه‌اش را به مجتهد برگرداند و سپس افزود: حاج آقا!... خیلی زمرد قشنگی است! بنده این را به رسم یادگاری از شما قبول کردم!... البته شما که خودتان روحانی هستید و خوب ملتفتید که برای شما انگشتری عقیق شایسته‌تر از انگشتر زمرد است!... خدا بده برکت!

📚#آب_دوغ_خیار
✍#رضا_بهرام‌پور

@pedrambook

قیمت یک پیتزای خوب با یک #کتاب_خوب، یکی است، فرق آنها در طول مدتی است که میتوانند ما را خوشحال کنند.
اولی یک ربع و دومی #یک_عمر !

حیرت آور است که برای اغلب ما آن یک ربع مهم تر است !!

🍔 @pedrambook

#معرفي_كتاب
#صورتت_را_بشور
#ريچل_هاليس(مولف)
#حسين_طيبي(مترجم)
#ميلكان(ناشر)
تا به حال اين فكر به سرت زده كه آن‌قدرها هم كه بايد خوب نيستی؟كه مادر بدی هستی؟آيا اين فكر به سرت زده كه لياقتت همين است كه با تو بدرفتاری شود؟هرگز به جايی نخواهی رسيد؟تمامی اين‌ها دروغ است.اين دروغ‌ها براي اعتماد‌به‌نفس و توانايي‌های ما خطرناك و ويرانگر هستند.بزرگ‌ترين گناه اين دروغ‌ها اين است كه اصلا آن‌ها را نمی‌شنويم.ما به ندرت دروغ‌هايی را كه درباره خودمان ساخته‌ايم مي‌شنويم چون سال‌هاست كه آن‌ها با صداي بلند در گوش‌هايمان نجوا مي‌شوند و از اين رو شنيدن‌شان تبديل به امری عادي شده است.
اگر ريچل هاليس به تو مي گويد صورتت را بشور بی معطلی شير آب را باز كن.حرف های او تركيب جذابی از توصيه هاي يك مربی اميد بخش و بهترين و شايد بامزه ترين دوست تان.ريچل با محبت اما سفت و سخت به ما مي گويد زمان آن فرا رسيده كه امور زندگي را به دست بگيريم و زندگی فوق العاده ای داشته باشيم.
@pedrambook
www.pedrambook.com

#دریا_در_من #ترانه های #شهیار_قنبری کتاب اول روایت کامل ۱۳۷۴ - ۱۳۴۸ انتشارات #نگاه @pedrambook

سوم آبان #سالروز #جاودانگی #زنده_یاد #فریدون_مشیری روحش شاد
#کتابسرای_پدرام @pedrambook

📚 #تکه_کتاب

دوست داشتن که عیب نیست، دوست داشتن دل آدم را روشن می‌کند. اما کینه و نفرت دل آدم را سیاه می‌کند.
اگر از حالا دلت به محبت انس گرفت، بزرگ هم که شدی آماده دوست داشتن چیزهای خوب و زیبای دنیا هستی.
دل آدم عین یک باغچه پر از غنچه است، اگر با محبت غنچه ها را آب دادی باز می‌شوند، اگر نفرت ورزیدی غنچه‌ها پلاسیده می‌شوند.

👤 #سیمین_دانشور
📚 کتاب #سووشون
#کتابسرای_پدرام

@pedrambook

هیچ مترسکی را شبیه گرگ نساختند
شبیه پلنگ یا خرس هم نساختند!
به گمانم ترسناک‌تر از آدمیزاد نیافتند.

👤 #توماس_هابز #فیلسوف #بریتانیایی

@pedrambook

ما انسانها، بر روی کره‌ی زمین زندگی نمی‌کنیم.
بلکه سرزمین واقعی ما، قلب کسانی است که دوستشان داریم!
#کریستین_بوبن
📚#فراتر_از_بودن
#تکه_کتاب
تصویر: #درجستجوی_عشق»
اثر #مارگریت

@Pedrambook

«بازی زندگی، بازی بومرنگ‌هاست؛
اندیشه‌ها، کردارها و سخنان ما، دیر یا زود با دقت شگفت‌آوری به سوی ما بازمی‌گردند.»

کتاب چهار اثر از فلورانس 
#فلورانس_اسکاول_شین، نویسنده و متفکر امریکایی

@pedrambook

شما هم دعوت شدید به مسابقه ی
#خاطره_پدرام
لطفا جهت شرکت در مسابقه ی #خاطره_پدرام خاطرات خود از خرید کتاب از کتابسرای پدرام را در قالب متن عکس یا ویدئو در گروه تلگرامی باشگاه مشتریان کتابسرای پدرام با هشتگ #خاطره_پدرام در آدرس:

https://t.me/joinchat/BLxJckl-7JVW73g95VjBew

ویا در اینستاگرام ضمن دنبال کردن صفحه ی #کتابسرای_پدرام در آدرس:

www.instagram.com/pedrambook

با هشتگ #خاطره_پدرام به اشتراک گذاشته و از جوایز زیر که در هفته کتاب و کتابخانی به بهترین ها تعلق می گیرد بهرمند شوید
نفر اول مبلغ ۱۵،۰۰۰،۰۰۰ ریال جایزه نقدی
نفر دوم مبلغ ۱۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال جایزه نقدی
و نفر سوم مبلغ ۵،۰۰۰،۰۰۰ ریال جایزه نقدی