کتابسرای پدرام
1.1K subscribers
1.35K photos
108 videos
1 file
841 links
آگاه شو، دنیاتو بساز

pedrambook.com وب سایت

@pedrambook :لینک کانال

@pedrambook2 : کانال کمک درسی

ربات ما : @pedrambookbot

@pedrambookshop2 : ادمین

تلفن ۵ رقمی: 03136146

واتساپ: 09393023100

اینستاگرام: pedrambook@
Download Telegram
فضیلت هنرمند است

که در این جهان بیمار

به دنبال درمان باشد نه تسکین،

به دنبال تفهیم باشد نه تزئین،

طبیب غم‌خوار باشد نه دلقک بیعار.

#احمد_شاملو

@pedrambook 💕🍃
💫💫💫💫

#با_شاعران

#يک_مايه_در_دو_مقام

#شعرها: #مدایح_بی‌صله

به #لئوناردو_آلیشان

۱

دلم کَپَک زده، آه
که سطری بنویسم از تنگیِ‌ دل،
همچون مهتاب‌زده‌یی از قبیله‌ی آرش بر چَکادِ صخره‌یی

زِهِ جان کشیده تا بُنِ گوش
به رها کردنِ فریادِ آخرین.







کاش دلتنگی نیز نامِ کوچکی می‌داشت
تا به جانش می‌خواندی:
نامِ کوچکی
تا به مهر آوازش می‌دادی،
همچون مرگ
که نامِ کوچکِ زندگی‌ست
و بر سکّوبِ وداع‌اش به زبان می‌آوری
هنگامی که قطاربان
آخرین سوتش را بدمد
و فانوسِ سبز
به تکان درآید:
نامی به کوتاهیِ‌ آهی
که در غوغای آهنگینِ غلتیدنِ سنگینِ پولاد بر پولاد
به لب‌جُنبه‌یی بَدَل می‌شود:
به کلامی گفته و ناشنیده انگاشته
یا ناگفته‌یی شنیده پنداشته.







سطری
شَطری
شعری
نجوایی یا فریادی گلودَر
که به گوشی برسد یا نرسد
و مخاطبی بشنود یا نشنود
و کسی دریابد یا نه که «چرا فریاد؟»
یا «با چه مایه از نیاز؟»
و کسی دریابد یا نه که «مفهومی بود این یا مصداقی؟
صوت‌واژه‌یی بود این در آستانه‌ی زایشی یا فرسایشی؟
ناله‌ی مرگی بود این یا میلادی؟
فرمانِ رحیلِ قبیله‌مردی بود این یا نامردی؟
خانی که به وادی برکت راه می‌نماید
یا خائنی که به کج‌راهه‌ی نامرادی می‌کشاند؟»



و چه بر جای می‌مانَد آنگاه
که پیکانِ فریاد
از چِلّه
رها شود؟ ــ:



نیازی ارضا شده؟
پرتابه‌یی به در از خویش
یا زخمی دیگر به آماجِ خویشتن؟



و بگو با من بگو با من:
که می‌شنود
و تازه
چه تفسیر می‌کند؟





۲

غریوی رعدآسا
از اعماقِ نهانگاهِ طاقت‌زدگی:
غریوِ شوریده‌حال‌گونه‌یی گریخته از خویش
از بُرج‌واره‌ی بامی بی‌حفاظ…



غریوی
بی‌هیچ مفهومِ آشکار در گمان
بی‌هیچ معادلی در قاموسی، بی‌هیچ اشارتی به مصداقی.



به یکی «نه»
غریوکشِ شوریده‌حال را غُربت‌گیرتر می‌کنی؛
به یکی «آری» اما
ــ چون با غرورِ همزبانی در او نظر کنی ــ
خود به پژواکِ غریوی رهاتر از او بَدَل می‌شوی:
به شیهه‌واره‌ی دردی بی‌مرزتر از غریوِ شوریده‌سرِ به بام و بارو گریخته‌ــ
و بیگارِ دلتنگی را
به مشغله‌ی جنون‌اش
میخ‌کوب می‌کنی.


٩مرداد ١٣٦٨
#شعر #شاعر #احمد_شاملو #الف_بامداد #مدايح_بي_صله #يك_مايه_در_دو_مقام براي #لئوناردو_آليشان
💫💫💫💫💫💫
@pedrambook
21 آذر زاد روز #احمد_شاملو گرامي باد
@pedrambook
www.pedrambook.com
#شعر_پدرام🌹
#احمد_شاملو

آن‌که می‌گوید دوستت دارم
خُـنـیـاگر غمگینی‌ست
که آوازش را از دست داده است
ای کاش عشق را
زبان ِ سخن بود
هزار کاکلی شاد
در چشمان توست
هزار قناری خاموش
در گلوی من
عشق را
ای کاش زبان ِ سخن بود

@pedrambook