پاینده ایران
نماینده انقلابی با اندیشه ضد ایرانی
پان ایرانیسم یک مفهوم عینی، یعنی دارای سابقه تاریخی است و به همین جهت حزب پان ایرانیست و هم‌میهنانی که ملی گرایی ایرانی را دنبال می‌کنند و همواره با هشتگ #من_ایرانشهری_هستم، #ایرانشهر، #منافع_ملی، و کشور آرزوهای من #ایران است، این اندیشه والا را توسعه می‌دهند همه به دنبال منافع ملی و وحدت فرهنگی سرزمین‌های وارث تمدن ایرانی و ضدیت با هرگونه اندیشه تجزیه طلبی هستند. پان ترکیسم یک مفهوم ذهنی است زیرا در هیچ جای تاریخ چنین وضعیتی برای ترک ها وجود نداشته است و لذا دولت نوعثمانی و دولت علیف با ابداع چنین مفهومی نه تنها به دنبال توسعه طلبی سرزمینی هستند بلکه نظر به خاک ایران نیز دارند و جمعیت ایرانی آذری و ترک زبان را با انواع ترفند‌ها تحریک به تبلیغ چنین مفهوم انتزاعی می‌کنند. باز گذاشتن دست‌های مزدوران و عوامل حقوق‌بگیر این متجاوزان به اندیشه ایرانی توسط حاکمیت دینی در سال‌های گذشته, عمله این طرح ضد ایرانی را تشویق به تبلیغ و توسعه مفهوم ذهنی و کاذب پانترکیسم در شهرهای شمال غربی ایران کرده است.اکنون نماینده انقلابی مجلس یازدهم که از حوزه انتخابی تبریز به مجلس رفته است تبدیل به سخنگوی این مفهوم مغشوش و توطئه آمیز و ضد ایرانی در مجلس اسلامی شده است. جمعیت حوزه انتخابی این نماینده جاهل نزدیک به ۲ میلیون نفر است. با فرض این‌که پنجاه درصد این جمعیت واجد حق رای دادن باشند ایشان تنها ده درصد رای این حوزه را به خود اختصاص داده است. حال اگر مردم شرکت کننده در انتخابات مجلس یازدهم را در نظر بگیریم رای متعلق به این نماینده کمتر از ده درصد خواهد بود.این نماینده که در سابقه کاری خود پست های استانداری آذربایجان شرقی، فرماندهی کمیته انقلاب اسلامی محلی، فرماندهی نیروی انتظامی استان‌‌های اردبیل، آذربایجان شرقی، اصفهان و فارس و ریاست راهنمایی و رانندگی کشور را دارد، اکنون مبلغ اندیشه ضد ایرانی پان ترکیسم شده و با وقاحت سخن از این می‌گوید که در فلان حادثه که فلان وزیر سخن نادرست گفت و در نتیجه مردم #ایران و #آذربایجان را ناراحت کرد! و بعد با بدفهمی از تاریخ ایران بزرگ گفته است اندیشه ایرانشهری نژاد پرستی است! حامیان این فرد امنیتی در کشور نوعثمانی نیز وی را تشویق و مورد حمایت قرار داده‌اند!#ایرانشهر نام تاریخی ایران در هزارها سال پیش بوده است. در طول تاریخ ایران هیچ موردی که نشان از نژادپرستی باشد دیده نشده است و حتی دشمنان ایران، یعنی همین افراد دنبال کننده مفهوم ذهنی نیز نمونه‌ای از چنین رفتاری را نمی‌توانند مثال بزنند. بخشی از تاریخ ایران که توسط بیگانگان نوشته شده است ردی از نژادپرستی در #ایرانشهر ندیده‌اند و سخنی از آن به میان نیاورده‌اند. حال مقصود این نماینده مغرض به منافع ملی ایران از نژادپرستی مفهوم تاریخی #پان‌ایرانیسم و #ایرانشهری چیست؟ آیا بجز این است که ایشان خود را از نژاد ترک می‌داند و کوشش‌های همه ایرانیان در جهت همبستگی ملی را در برابر و متضاد با تلاش‌های پانترکیسم برای تجزیه بخشی از خاک ایران می‌داند؟بهتر است رئیس مجلس انقلابی، اگر با تلاش‌های ضد ملی این نماینده بی‌وجدان مخالف است، به جای سر زدن به بیماران کرونایی و سفر به استان‌ها، سری به نمایندگان زیر مجموعه خود بزند و با افکار آنان آشنا شود و از چنین نمایندگانی که خود را نه نماینده ایران، بلکه آذربایجان می‌دانند! پرسش کند که به کجا وابسته هستند و چرا از منافع ملی سخنی نمی‌گویند؟ آیا بجز این است که چنین نمایندگان ضد منافع ملی کشور تحت حمایت رئیس خود قرار دارند؟حتی، نه صاحبان پست و مقام چه در «نظام» و یا در «دولت»، طبق تفکیک دبیر مجمع تشخیص مصلحت، به این نماینده امنیتی بدفهم از منافع ملی و منافق متعرض نشده‌اند.تنها راه نجات ایران ملی‌گرایی ایرانی و پان‌ایرانیسم است. با تشکیل دولت ملی چنین افرادی به زباله‌دان تاریخ افکنده خواهند شد.
@paniranist_party
نماینده انقلابی با اندیشه ضد ایرانی
پان ایرانیسم یک مفهوم عینی، یعنی دارای سابقه تاریخی است و به همین جهت حزب پان ایرانیست و هم‌میهنانی که ملی گرایی ایرانی را دنبال می‌کنند و همواره با هشتگ #من_ایرانشهری_هستم، #ایرانشهر، #منافع_ملی، و کشور آرزوهای من #ایران است، این اندیشه والا را توسعه می‌دهند همه به دنبال منافع ملی و وحدت فرهنگی سرزمین‌های وارث تمدن ایرانی و ضدیت با هرگونه اندیشه تجزیه طلبی هستند. پان ترکیسم یک مفهوم ذهنی است زیرا در هیچ جای تاریخ چنین وضعیتی برای ترک ها وجود نداشته است و لذا دولت نوعثمانی و دولت علیف با ابداع چنین مفهومی نه تنها به دنبال توسعه طلبی سرزمینی هستند بلکه نظر به خاک ایران نیز دارند و جمعیت ایرانی آذری و ترک زبان را با انواع ترفند‌ها تحریک به تبلیغ چنین مفهوم انتزاعی می‌کنند. باز گذاشتن دست‌های مزدوران و عوامل حقوق‌بگیر این متجاوزان به اندیشه ایرانی توسط حاکمیت دینی در سال‌های گذشته, عمله این طرح ضد ایرانی را تشویق به تبلیغ و توسعه مفهوم ذهنی و کاذب پانترکیسم در شهرهای شمال غربی ایران کرده است.اکنون نماینده انقلابی مجلس یازدهم که از حوزه انتخابی تبریز به مجلس رفته است تبدیل به سخنگوی این مفهوم مغشوش و توطئه آمیز و ضد ایرانی در مجلس اسلامی شده است. جمعیت حوزه انتخابی این نماینده جاهل نزدیک به ۲ میلیون نفر است. با فرض این‌که پنجاه درصد این جمعیت واجد حق رای دادن باشند ایشان تنها ده درصد رای این حوزه را به خود اختصاص داده است. حال اگر مردم شرکت کننده در انتخابات مجلس یازدهم را در نظر بگیریم رای متعلق به این نماینده کمتر از ده درصد خواهد بود.این نماینده که در سابقه کاری خود پست های استانداری آذربایجان شرقی، فرماندهی کمیته انقلاب اسلامی محلی، فرماندهی نیروی انتظامی استان‌‌های اردبیل، آذربایجان شرقی، اصفهان و فارس و ریاست راهنمایی و رانندگی کشور را دارد، اکنون مبلغ اندیشه ضد ایرانی پان ترکیسم شده و با وقاحت سخن از این می‌گوید که در فلان حادثه که فلان وزیر سخن نادرست گفت و در نتیجه مردم #ایران و #آذربایجان را ناراحت کرد! و بعد با بدفهمی از تاریخ ایران بزرگ گفته است اندیشه ایرانشهری نژاد پرستی است! حامیان این فرد امنیتی در کشور نوعثمانی نیز وی را تشویق و مورد حمایت قرار داده‌اند!#ایرانشهر نام تاریخی ایران در هزارها سال پیش بوده است. در طول تاریخ ایران هیچ موردی که نشان از نژادپرستی باشد دیده نشده است و حتی دشمنان ایران، یعنی همین افراد دنبال کننده مفهوم ذهنی نیز نمونه‌ای از چنین رفتاری را نمی‌توانند مثال بزنند. بخشی از تاریخ ایران که توسط بیگانگان نوشته شده است ردی از نژادپرستی در #ایرانشهر ندیده‌اند و سخنی از آن به میان نیاورده‌اند. حال مقصود این نماینده مغرض به منافع ملی ایران از نژادپرستی مفهوم تاریخی #پان‌ایرانیسم و #ایرانشهری چیست؟ آیا بجز این است که ایشان خود را از نژاد ترک می‌داند و کوشش‌های همه ایرانیان در جهت همبستگی ملی را در برابر و متضاد با تلاش‌های پانترکیسم برای تجزیه بخشی از خاک ایران می‌داند؟بهتر است رئیس مجلس انقلابی، اگر با تلاش‌های ضد ملی این نماینده بی‌وجدان مخالف است، به جای سر زدن به بیماران کرونایی و سفر به استان‌ها، سری به نمایندگان زیر مجموعه خود بزند و با افکار آنان آشنا شود و از چنین نمایندگانی که خود را نه نماینده ایران، بلکه آذربایجان می‌دانند! پرسش کند که به کجا وابسته هستند و چرا از منافع ملی سخنی نمی‌گویند؟ آیا بجز این است که چنین نمایندگان ضد منافع ملی کشور تحت حمایت رئیس خود قرار دارند؟حتی، نه صاحبان پست و مقام چه در «نظام» و یا در «دولت»، طبق تفکیک دبیر مجمع تشخیص مصلحت، به این نماینده امنیتی بدفهم از منافع ملی و منافق متعرض نشده‌اند.تنها راه نجات ایران ملی‌گرایی ایرانی و پان‌ایرانیسم است. با تشکیل دولت ملی چنین افرادی به زباله‌دان تاریخ افکنده خواهند شد.
@paniranist_party
پاینده ایران
دهم دی ماه سالگشت زادروز سرور دکتر محمدرضا عاملی تهرانی (آژیر) اندیشمند گرامی و شهید راه وطن را گرامی می داریم.
#پان‌ایرانیسم
#حزب_پان‌ایرانیست
#دکتر_محمد_رضا_عاملی_تهرانی
۹ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
دهم دی ماه سالگشت زادروز سرور دکتر محمدرضا عاملی تهرانی (آژیر) اندیشمند گرامی و شهید راه وطن را گرامی می داریم.
#پان‌ایرانیسم
#حزب_پان‌ایرانیست
#دکتر_محمد_رضا_عاملی_تهرانی
۹ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
آینه و سنگ
شبی که آینه بی جُرم سنگباران شد
هزار قطعه شد و قبله گاهِ یاران شد
نشست بر رخِ هر قطعه نورِ آگاهی
و روشنای دلِ پاکِ شب شکاران شد
کجاست آینه تا بنگرد که " قصه ی نور
دوباره نابترین شعرِ روزگاران شد
چو دیو را سرِ دیدارِ روزِ واقعه بود
طلسمِ شب زدگی ،دامِ شهریاران شد
اذانِ عشق نمی خواند کس به روزِ ظفر
دیارِ شعر و طرب ،شهرِ سوگواران شد
شکست سنگِ جفا ساغرِ وفاکیشان
فضای میکده زندانِ می گساران شد
چه شیر ها که به زنجیرِ جهل بسته شدند
و عدل، قصه‌ی مفقودِ حق مداران شد
به راهِ دیو نرفتند چونکه هشیاران
زمانِ سوختنِ نسلِ هوشیاران شد
شکست شیشه ی آژیر گرچه در دلِ شب
طنینِ حادثه پژواکِ کوهساران شد
و هر نفَس که برآمد ز سینه ی تاریخ
نسیمِ خطّه ی " امّید"ِ سربداران شد
(دکتر مصطفی بادکوبه‌ای)
#دکتر_محمد_رضا_عاملی_تهرانی
#حزب_پان‌ایرانیست
#پان‌ایرانیسم
۱۱ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
آینه و سنگ
شبی که آینه بی جُرم سنگباران شد
هزار قطعه شد و قبله گاهِ یاران شد
نشست بر رخِ هر قطعه نورِ آگاهی
و روشنای دلِ پاکِ شب شکاران شد
کجاست آینه تا بنگرد که " قصه ی نور
دوباره نابترین شعرِ روزگاران شد
چو دیو را سرِ دیدارِ روزِ واقعه بود
طلسمِ شب زدگی ،دامِ شهریاران شد
اذانِ عشق نمی خواند کس به روزِ ظفر
دیارِ شعر و طرب ،شهرِ سوگواران شد
شکست سنگِ جفا ساغرِ وفاکیشان
فضای میکده زندانِ می گساران شد
چه شیر ها که به زنجیرِ جهل بسته شدند
و عدل، قصه‌ی مفقودِ حق مداران شد
به راهِ دیو نرفتند چونکه هشیاران
زمانِ سوختنِ نسلِ هوشیاران شد
شکست شیشه ی آژیر گرچه در دلِ شب
طنینِ حادثه پژواکِ کوهساران شد
و هر نفَس که برآمد ز سینه ی تاریخ
نسیمِ خطّه ی " امّید"ِ سربداران شد
(دکتر مصطفی بادکوبه‌ای)
#دکتر_محمد_رضا_عاملی_تهرانی
#حزب_پان‌ایرانیست
#پان‌ایرانیسم
۱۱ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
آینه و سنگ
سروده دکتر مصطفی بادکوبه‌ای به یاد آژیر
شبی که آینه بی‌جُرم سنگباران شد
هزار قطعه شد و قبله‌گاهِ یاران شد
نشست بر رخِ هر قطعه نورِ آگاهی
و روشنای دلِ پاکِ شب شکاران شد
کجاست آینه تا بنگرد که "قصه‌ی نور»
دوباره نابترین شعرِ روزگاران شد
چو دیو را سرِ دیدارِ روزِ واقعه بود
طلسمِ شب‌زدگی، دامِ شهریاران شد
اذانِ عشق نمی‌خواند کس به روزِ ظفر
دیارِ شعر و طرب، شهرِ سوگواران شد
شکست سنگِ جفا ساغرِ وفاکیشان
فضای میکده زندانِ می‌گساران شد
چه شیر‌ها که به زنجیرِ جهل بسته شدند
و عدل، قصه‌ی مفقودِ حق‌مداران شد
به راهِ دیو نرفتند چونکه هشیاران
زمانِ سوختنِ نسلِ هوشیاران شد
شکست شیشه‌ی آژیر گرچه در دلِ شب
طنینِ حادثه پژواکِ کوهساران شد
و هر نفَس که برآمد ز سینه ی تاریخ
نسیمِ خطّه‌ی " امّید"ِ سربداران شد
#دکتر_محمد_رضا_عاملی_تهرانی
#حزب_پان‌ایرانیست
#پان‌ایرانیسم
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
آینه و سنگ
سروده دکتر مصطفی بادکوبه‌ای به یاد آژیر
شبی که آینه بی‌جُرم سنگباران شد
هزار قطعه شد و قبله‌گاهِ یاران شد
نشست بر رخِ هر قطعه نورِ آگاهی
و روشنای دلِ پاکِ شب شکاران شد
کجاست آینه تا بنگرد که "قصه‌ی نور»
دوباره نابترین شعرِ روزگاران شد
چو دیو را سرِ دیدارِ روزِ واقعه بود
طلسمِ شب‌زدگی، دامِ شهریاران شد
اذانِ عشق نمی‌خواند کس به روزِ ظفر
دیارِ شعر و طرب، شهرِ سوگواران شد
شکست سنگِ جفا ساغرِ وفاکیشان
فضای میکده زندانِ می‌گساران شد
چه شیر‌ها که به زنجیرِ جهل بسته شدند
و عدل، قصه‌ی مفقودِ حق‌مداران شد
به راهِ دیو نرفتند چونکه هشیاران
زمانِ سوختنِ نسلِ هوشیاران شد
شکست شیشه‌ی آژیر گرچه در دلِ شب
طنینِ حادثه پژواکِ کوهساران شد
و هر نفَس که برآمد ز سینه ی تاریخ
نسیمِ خطّه‌ی " امّید"ِ سربداران شد
#دکتر_محمد_رضا_عاملی_تهرانی
#حزب_پان‌ایرانیست
#پان‌ایرانیسم
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
زهرخند
آن روز در میان شما، جای یکی خالی است. آن منم؛ کس نشناختش، ناشناس آمد، ناشناس بزیست، ناشناس بمرد.
ای گردش چرخ! تو فزون از آن چه اندوه دیدی، بر او باریدی. کوره‌ای از رنج ساختی، گنجی در آن گداختی، چه ساختی؟
آهسته از خاک برگرفت توشه‌ی خود. یک عمر جوشید و خروشید. آن خاک که تو بدو پوشاندی، چه سخت او را گرفت به خود. نه کس دید، نه شنید، از آن چه در میان می‌خروشید: ز خشم، ز رنج، ز تباهی ...
رازی نیافت، جز آن که راز نتوان گفت. رازی نگفت، جز آن که راز نتوان یافت.
نایافته راز، راز می گفت و این سرانجام به رنجش کشید؛ رنجش کشید و برد.
چه جهانی، نه دوست، نه خویش، نه آدمی. همه از آن رنج آگاهند؛ همه رازگوی رازهای مگو.
بی دوست زیست. با رنج زندگی کرد. بی دوست، با دوست می پنداشت و بی رنج بود ز ناتنهایی تا گشت زمان بسیار، بر او یکایک تلخش آموخت تا آخر بخواند:
هر در به جستجو شدیم، هر در زدیم آن را که خواستیم نیافتیم.
از جمادی مرد و نامی شد؛ در این رنج که دید حق را عیان. کوره‌ای سخت بگداختش، بسوختش؛ چون آموخت در این سوز، ساختن را، آماده زندگی گشت (اندکی).
چه رازها بباید دانست، چه سخت. گر نخواهیم حق، آسان توان زیست.
نه! زی جمادی روی نتوان کرد "انسانم آرزوست".
نوشته شهید دکتر محمدرضا عاملی تهرانی (آژیر)، پانزده اردیبهشت ۱۳۳۰
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
#پان‌ایرانیسم
#ملی‌گرایی_ایرانی
@paniranist_party
زهرخند
آن روز در میان شما، جای یکی خالی است. آن منم؛ کس نشناختش، ناشناس آمد، ناشناس بزیست، ناشناس بمرد.
ای گردش چرخ! تو فزون از آن چه اندوه دیدی، بر او باریدی. کوره‌ای از رنج ساختی، گنجی در آن گداختی، چه ساختی؟
آهسته از خاک برگرفت توشه‌ی خود. یک عمر جوشید و خروشید. آن خاک که تو بدو پوشاندی، چه سخت او را گرفت به خود. نه کس دید، نه شنید، از آن چه در میان می‌خروشید: ز خشم، ز رنج، ز تباهی ...
رازی نیافت، جز آن که راز نتوان گفت. رازی نگفت، جز آن که راز نتوان یافت.
نایافته راز، راز می گفت و این سرانجام به رنجش کشید؛ رنجش کشید و برد.
چه جهانی، نه دوست، نه خویش، نه آدمی. همه از آن رنج آگاهند؛ همه رازگوی رازهای مگو.
بی دوست زیست. با رنج زندگی کرد. بی دوست، با دوست می پنداشت و بی رنج بود ز ناتنهایی تا گشت زمان بسیار، بر او یکایک تلخش آموخت تا آخر بخواند:
هر در به جستجو شدیم، هر در زدیم آن را که خواستیم نیافتیم.
از جمادی مرد و نامی شد؛ در این رنج که دید حق را عیان. کوره‌ای سخت بگداختش، بسوختش؛ چون آموخت در این سوز، ساختن را، آماده زندگی گشت (اندکی).
چه رازها بباید دانست، چه سخت. گر نخواهیم حق، آسان توان زیست.
نه! زی جمادی روی نتوان کرد "انسانم آرزوست".
نوشته شهید دکتر محمدرضا عاملی تهرانی (آژیر)، پانزده اردیبهشت ۱۳۳۰
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
#پان‌ایرانیسم
#ملی‌گرایی_ایرانی
@paniranist_party