پاینده ایران
هجوم به بانی وضعیت عین دفاع از ایران است؛
«با انتشار خبر (چه تکذیب شود چه نه) تغییر نام تاریخی، اصلی و اول و آخر خلیج فارس به نام مجعول خلیج عربی توسط ترامپ موج ملیگرایی و ایرانپرستانهای علیه این خبر شکل گرفته است. اما این موج باید از نجاست تطهیر شود. در موج و فضای مدنظر، نجاست اصلاحطلبی جمهوریاسلامیطلب جایی ندارد. اگر امثال عراقچی و ظریف توییت منتشر میکنند و نام خلیج فارس را به زبان میآورند از سر علاقه و ایراندوستی نیست از سر استیصال نظم سیاسیشان است. نظم سیاسی اینها امروز میخواهد از این خبر برای اهداف پلیدی استفاده کند، اما این همه ماجرا نیست، شما باید قسمتهای دیگری را هم ببینید. قسمتهایی مانند از دست دادن زنگزور، حذف از مسیرهای ترانزیتی، به خطر انداختن جزایر سهگانه، حراج بنادر مملکت به چین و واگذاری حوزه دریای کاسپین و افتضاح ژئوپلتیکی در سوریه، عراق و افغانستان و هدر دادن سرمایههای این مملکت در راه نیروهای مسلح نیابتی که هرکدام ترکانده شدند. اینها قسمتهایی هویدا هستند ولی اصلاحطلبان نظم اسلامی میخواهند با اخباری مانند خبر امروز، شکستها و میهنفروشیهایشان را پنهان کنند، آن هم در خلیج فارس که سنگر آخر همهی ماست. این موج و وحدت ملی جای هرکسی باشد، جای نیروهای نظم اسلامی و آنها که در برآمدن این نظم نقش داشتند، نیست. تازه از پیوند این خبر به مذاکرات اخیر و احتمالات مربوطه عبور میکنم تا جایی دیگر و نوشتهای دیگر.
اما جدای از اینکه ما باید از بانی این وضعیت عبور کنیم، در این نقطه در مقابل سیاستهای تهاجمی نیز خطی بکشیم و از ایران دفاع کنیم. پیشتر ها که خبر تغییر نام خلیج مکزیک به خلیج آمریکا وجود داشت بهنسبت این قضیه احساس بسیار بدی داشتم. معتقد بودم که دگرگونیهای اینچنینی که ماهیتی سیاسی دارند و اثرگذار بر روابط بینالملل، در جایی که کشورمان در موضع ضعف است به علت ناکارآمدی نظم برآمده از ۵۷، میتواند یقهمان را بگیرد، مخصوصا زمانی که همسایههای ما از این ضعف شادان و خندان استفاده میکنند و پولپاشیهایشان زیاد است(بنگرید به نقش عربستان در مذاکرات ج.ا با آمریکا). سپس هنگامی که مسئلهی کانادا پیش آمد و بعد از آن اوکراین و حتی مسائلی چون الحاق گرینلند، نگرانیم بیشتر شد. نگرانی من ناشی از آن بود که ایران در وضعیتیست که اگر اقدامی هم صورت گیرد، سیاستمداران ۵۷ی نمیخواهند از آن جلوگیری شود، و اگر هم بخواهند، تواناییش را ندارند.
اما سیاستی که آمریکا بعد از به قدرت رسیدن ترامپ در پیش گرفت از نظر من تأمین حداکثر منفعت ملی آمریکا و تلاش برای حفظ جایگاه شماره یک تولید ثروت و منشاء تجارت جهانی با استفاده از حفظ و تسلط بر مسیرهای تجارت جهانی به واسطه اعمال قدرت نظامی جهت تأمین امنیت آن مراکز و همچنین قدرت سیاسی برای جلوگیری از نفوذ آمریکاستیزی اقتصادی و تجاری در آن حوزهها بود. این رویکرد نهتنها الگویهای قبلی سیاست آمریکا بعد از پیروزیهایش در جنگ سرد را زیر پا له میکرد بلکه ماهیتی ضد آن داشت. آن پیروزهای آمریکا و تسلط قدرت امنیتی اقتصادی و حتی نظامی خود در دنیا باعث توسعه بی اندازه نظم اقتصادی_تجاری دنیا و اصطلاحا جهانی شدن آن شد، باعث ظهور کشورهایی بود که به سرعت رو توسعه بودند و از جایی به بعد خود منشاء تولید میشدند، کشورهایی مانند چین یا کشورهای شرق آسیا از همین سنخاند. این نگرانی آمریکا و ترامپ برای حفظ قدرت اقتصادی و تجاری خود در دنیا، همانطور که گفتم، تأمین حداکثری منافع ملی آمریکا است. آنها نمیخواهند هزینههایی که در گذشته برای تأمین امنیت و توسعه تجارت جهانی کردند، امروزه با پیشی گرفتن کشورهایی که توسعهشان حاصل سیاستهای آمریکاست، از دست برود. اگر امروزه رویکردهای تهاجمی آمریکا در مورد اعمال تعرفههای سنگین، موضعگیری هایش در مورد اوکراین و هجوم سیاسی به تغییر نام خلیج مکزیک و همچنین دگرگونی سیاسی در کانادا و امروزه سیاستهایش در مورد ایران اینچنین است، از همین مسئله منشاء میگیرد. همچنین در نوشتههای قبلیم اهمیت کنترل چین برای آمریکا و ترامپ را نیز شرح دادهام و این مورد را نیز اضافه فرمایید.
و البته ما نیز برای حفظ دارییهایمان باید در مقابل این تهدیدها ایستادگی کنیم، این ایستادگی ما اما هرجا که باشد، در زمین نظم اسلامی نیست، ایستادگی در زمین اصلاحطلبانی چون ظریف و عراقچی، شکست و بر باد دادن ایران است، ایران را بر باد ندهیم. سیاست همین است، دفاع از منفعت ملی و تلاش برای تأمین آن.
پن: واقعاً سیاست عجیب است. تصور کنید نامی جعلی برای خلیج فارس بگذارید به اسم خلیج عربی که ابزار سیاسی اسرائیلستیز و آمریکاستیز بزرگی چون جمال عبدالناصر است، بختت را ایرانی...
(از کانال تلگرامی اشکان زارع)
#خلیج_فارس
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
هجوم به بانی وضعیت عین دفاع از ایران است؛
«با انتشار خبر (چه تکذیب شود چه نه) تغییر نام تاریخی، اصلی و اول و آخر خلیج فارس به نام مجعول خلیج عربی توسط ترامپ موج ملیگرایی و ایرانپرستانهای علیه این خبر شکل گرفته است. اما این موج باید از نجاست تطهیر شود. در موج و فضای مدنظر، نجاست اصلاحطلبی جمهوریاسلامیطلب جایی ندارد. اگر امثال عراقچی و ظریف توییت منتشر میکنند و نام خلیج فارس را به زبان میآورند از سر علاقه و ایراندوستی نیست از سر استیصال نظم سیاسیشان است. نظم سیاسی اینها امروز میخواهد از این خبر برای اهداف پلیدی استفاده کند، اما این همه ماجرا نیست، شما باید قسمتهای دیگری را هم ببینید. قسمتهایی مانند از دست دادن زنگزور، حذف از مسیرهای ترانزیتی، به خطر انداختن جزایر سهگانه، حراج بنادر مملکت به چین و واگذاری حوزه دریای کاسپین و افتضاح ژئوپلتیکی در سوریه، عراق و افغانستان و هدر دادن سرمایههای این مملکت در راه نیروهای مسلح نیابتی که هرکدام ترکانده شدند. اینها قسمتهایی هویدا هستند ولی اصلاحطلبان نظم اسلامی میخواهند با اخباری مانند خبر امروز، شکستها و میهنفروشیهایشان را پنهان کنند، آن هم در خلیج فارس که سنگر آخر همهی ماست. این موج و وحدت ملی جای هرکسی باشد، جای نیروهای نظم اسلامی و آنها که در برآمدن این نظم نقش داشتند، نیست. تازه از پیوند این خبر به مذاکرات اخیر و احتمالات مربوطه عبور میکنم تا جایی دیگر و نوشتهای دیگر.
اما جدای از اینکه ما باید از بانی این وضعیت عبور کنیم، در این نقطه در مقابل سیاستهای تهاجمی نیز خطی بکشیم و از ایران دفاع کنیم. پیشتر ها که خبر تغییر نام خلیج مکزیک به خلیج آمریکا وجود داشت بهنسبت این قضیه احساس بسیار بدی داشتم. معتقد بودم که دگرگونیهای اینچنینی که ماهیتی سیاسی دارند و اثرگذار بر روابط بینالملل، در جایی که کشورمان در موضع ضعف است به علت ناکارآمدی نظم برآمده از ۵۷، میتواند یقهمان را بگیرد، مخصوصا زمانی که همسایههای ما از این ضعف شادان و خندان استفاده میکنند و پولپاشیهایشان زیاد است(بنگرید به نقش عربستان در مذاکرات ج.ا با آمریکا). سپس هنگامی که مسئلهی کانادا پیش آمد و بعد از آن اوکراین و حتی مسائلی چون الحاق گرینلند، نگرانیم بیشتر شد. نگرانی من ناشی از آن بود که ایران در وضعیتیست که اگر اقدامی هم صورت گیرد، سیاستمداران ۵۷ی نمیخواهند از آن جلوگیری شود، و اگر هم بخواهند، تواناییش را ندارند.
اما سیاستی که آمریکا بعد از به قدرت رسیدن ترامپ در پیش گرفت از نظر من تأمین حداکثر منفعت ملی آمریکا و تلاش برای حفظ جایگاه شماره یک تولید ثروت و منشاء تجارت جهانی با استفاده از حفظ و تسلط بر مسیرهای تجارت جهانی به واسطه اعمال قدرت نظامی جهت تأمین امنیت آن مراکز و همچنین قدرت سیاسی برای جلوگیری از نفوذ آمریکاستیزی اقتصادی و تجاری در آن حوزهها بود. این رویکرد نهتنها الگویهای قبلی سیاست آمریکا بعد از پیروزیهایش در جنگ سرد را زیر پا له میکرد بلکه ماهیتی ضد آن داشت. آن پیروزهای آمریکا و تسلط قدرت امنیتی اقتصادی و حتی نظامی خود در دنیا باعث توسعه بی اندازه نظم اقتصادی_تجاری دنیا و اصطلاحا جهانی شدن آن شد، باعث ظهور کشورهایی بود که به سرعت رو توسعه بودند و از جایی به بعد خود منشاء تولید میشدند، کشورهایی مانند چین یا کشورهای شرق آسیا از همین سنخاند. این نگرانی آمریکا و ترامپ برای حفظ قدرت اقتصادی و تجاری خود در دنیا، همانطور که گفتم، تأمین حداکثری منافع ملی آمریکا است. آنها نمیخواهند هزینههایی که در گذشته برای تأمین امنیت و توسعه تجارت جهانی کردند، امروزه با پیشی گرفتن کشورهایی که توسعهشان حاصل سیاستهای آمریکاست، از دست برود. اگر امروزه رویکردهای تهاجمی آمریکا در مورد اعمال تعرفههای سنگین، موضعگیری هایش در مورد اوکراین و هجوم سیاسی به تغییر نام خلیج مکزیک و همچنین دگرگونی سیاسی در کانادا و امروزه سیاستهایش در مورد ایران اینچنین است، از همین مسئله منشاء میگیرد. همچنین در نوشتههای قبلیم اهمیت کنترل چین برای آمریکا و ترامپ را نیز شرح دادهام و این مورد را نیز اضافه فرمایید.
و البته ما نیز برای حفظ دارییهایمان باید در مقابل این تهدیدها ایستادگی کنیم، این ایستادگی ما اما هرجا که باشد، در زمین نظم اسلامی نیست، ایستادگی در زمین اصلاحطلبانی چون ظریف و عراقچی، شکست و بر باد دادن ایران است، ایران را بر باد ندهیم. سیاست همین است، دفاع از منفعت ملی و تلاش برای تأمین آن.
پن: واقعاً سیاست عجیب است. تصور کنید نامی جعلی برای خلیج فارس بگذارید به اسم خلیج عربی که ابزار سیاسی اسرائیلستیز و آمریکاستیز بزرگی چون جمال عبدالناصر است، بختت را ایرانی...
(از کانال تلگرامی اشکان زارع)
#خلیج_فارس
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
قدیمیترین سند درباره خلیج همیشه فارس
«نخستین سند تاریخی درباره نام خلیج فارس سنگ نبشتهایست موسوم به کتیبه «کانال سوئز» که به فرمان داریوش بزرگ در مصر ۲۵ سده پیش برپا شده است.
کتیبهای که در ۱۲ سطر به زبان پارسی باستان به روشنی فرمان داریوش بزرگ را در کندن آبراههای در مصر بیان میکرد؛ آبراههای که دریای سرخ را از رود نیل به دریای مدیترانه پیوند میداد.
بخشهایی از این کتیبه اشاره دارد به ستایش خداوند و توصیف سرزمین پهناور بزرگی که شاهنشاه آن داریوش است. در ادامه، سنگ نبشته از زبان داریوش میگوید که شاهنشاه ایران فرمان به راهاندازی کانالی در نیل داده که در مصر جریان دارد و به دریایی در پارس میریزد.
در بخش پایانی کتیبه آمده است:
«من پارسی هستم، از پارس مصر را گرفتم. فرمان کندن این آبراه را دادم، از رودخانهای به نام نیل که در مصر جاری است تا “دریایی که از پارس آید“.» … چون من فرمان دادم، کشتیها به واسطه این کانال از مصر به پارس رفتند، همانگونه که من میخواستم.»
در سنگنبشته به واژه “درایه تیه هچاپارساآیتی” در زبان پارسی باستان اشاره شده است. “
“درایه” همان «دریا» است.
”تیه” نوعی حرف ربط است.
”هچا” به معنی «به سوی» است.
”پارساآیتی”اشاره به «از پارس آید» دارد.
پس درایه تیه هچاپارساآیتی به معنی «دریایی که از پارس آید» دارد.
با همه فراز و نشیبهای ایران زمین، تاریخ فرمان به اصالت نام خلیج فارس میدهد.
روزهای تاریک میروندی و این جعلیات نیز میگذرند؛ این نیز بگذرد!»
(دکتر آرش رئیسی نژاد)
#خلیج_فارس
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
قدیمیترین سند درباره خلیج همیشه فارس
«نخستین سند تاریخی درباره نام خلیج فارس سنگ نبشتهایست موسوم به کتیبه «کانال سوئز» که به فرمان داریوش بزرگ در مصر ۲۵ سده پیش برپا شده است.
کتیبهای که در ۱۲ سطر به زبان پارسی باستان به روشنی فرمان داریوش بزرگ را در کندن آبراههای در مصر بیان میکرد؛ آبراههای که دریای سرخ را از رود نیل به دریای مدیترانه پیوند میداد.
بخشهایی از این کتیبه اشاره دارد به ستایش خداوند و توصیف سرزمین پهناور بزرگی که شاهنشاه آن داریوش است. در ادامه، سنگ نبشته از زبان داریوش میگوید که شاهنشاه ایران فرمان به راهاندازی کانالی در نیل داده که در مصر جریان دارد و به دریایی در پارس میریزد.
در بخش پایانی کتیبه آمده است:
«من پارسی هستم، از پارس مصر را گرفتم. فرمان کندن این آبراه را دادم، از رودخانهای به نام نیل که در مصر جاری است تا “دریایی که از پارس آید“.» … چون من فرمان دادم، کشتیها به واسطه این کانال از مصر به پارس رفتند، همانگونه که من میخواستم.»
در سنگنبشته به واژه “درایه تیه هچاپارساآیتی” در زبان پارسی باستان اشاره شده است. “
“درایه” همان «دریا» است.
”تیه” نوعی حرف ربط است.
”هچا” به معنی «به سوی» است.
”پارساآیتی”اشاره به «از پارس آید» دارد.
پس درایه تیه هچاپارساآیتی به معنی «دریایی که از پارس آید» دارد.
با همه فراز و نشیبهای ایران زمین، تاریخ فرمان به اصالت نام خلیج فارس میدهد.
روزهای تاریک میروندی و این جعلیات نیز میگذرند؛ این نیز بگذرد!»
(دکتر آرش رئیسی نژاد)
#خلیج_فارس
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
آدینه نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴
بخشی از آیین بزرگداشت بر مزار زنده یاد سرور دکتر محمدرضا عاملی تهرانی (آژیر) که در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ به راه ایران شهید شد.
#پاینده_ایران
#دکتر_محمد_رضا_عاملی_تهرانی
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
آدینه نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴
بخشی از آیین بزرگداشت بر مزار زنده یاد سرور دکتر محمدرضا عاملی تهرانی (آژیر) که در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ به راه ایران شهید شد.
#پاینده_ایران
#دکتر_محمد_رضا_عاملی_تهرانی
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
فیلسوف نادان مرتجع!
بیژن عبدالکریمی که میگویند فیلسوف است (!) در یک سخنرانی با بیشرمی چندشآوری گفته است «آبادان ما فاحشهخانهی سربازان آمریکایی بود.»!
اگر سخنگویی ارتجاعی شکلی داشته باشد اینگونه است، هرچند هم گوینده عبارتهای دهنپرکن به کار ببرد یا عنوانهای پرطمطراق یدک بکشد
نه محقّق بود نه دانشمند
چارپایی بر او کتابی چند
آن تهیمغز را چه علم و خبر
که بر او هیزم است یا دفتر (حضرت سعدی)
مردم بزرگوار آبادان در سالیان دراز بهگونهای دیگر زندگی کردهاند که مرتجعان را خوش نمیآمد برای همین سینمای آبادانیها را آتش زدند تا چهره یک زندگی بدوی را به آنان نشان دهند، ولی باز آبادانیها در دوره دفاع مقدس نشان دادند که وطنپرست و متعلق به زمان حاضر هستند.
#آبادان
#دفاع_مقدس
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
فیلسوف نادان مرتجع!
بیژن عبدالکریمی که میگویند فیلسوف است (!) در یک سخنرانی با بیشرمی چندشآوری گفته است «آبادان ما فاحشهخانهی سربازان آمریکایی بود.»!
اگر سخنگویی ارتجاعی شکلی داشته باشد اینگونه است، هرچند هم گوینده عبارتهای دهنپرکن به کار ببرد یا عنوانهای پرطمطراق یدک بکشد
نه محقّق بود نه دانشمند
چارپایی بر او کتابی چند
آن تهیمغز را چه علم و خبر
که بر او هیزم است یا دفتر (حضرت سعدی)
مردم بزرگوار آبادان در سالیان دراز بهگونهای دیگر زندگی کردهاند که مرتجعان را خوش نمیآمد برای همین سینمای آبادانیها را آتش زدند تا چهره یک زندگی بدوی را به آنان نشان دهند، ولی باز آبادانیها در دوره دفاع مقدس نشان دادند که وطنپرست و متعلق به زمان حاضر هستند.
#آبادان
#دفاع_مقدس
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
«آبادان ــ ۱۳۵۰»
در ابتدای ۱۳۵۰ آبادان به یکی از بزرگترین قطبهای نفت و پتروشیمی خاورمیانه تبدیل شده بود. شهری صنعتی که با استخراج و فرآوری نفت و صادرات گستردۀ محصولات نفتی شریان اصلی اقتصاد ایران در آن سالها بود. یکی از بزرگترین پالایشگاههای جهان در این شهر تأسیس شده بود و هزاران کارگر بومی و خارجی در صنایع این شهر مشغول به کار بودند.
یکی از بهترین مستندهایی که تصویری دیدنی از آبادان در ابتدای دهۀ ۱۳۵۰ ترسیم میکند، مستندی است که زندهیاد منوچهر طیّاب ساخته است.
در این مستند اطلاعات مختصر، اما جالب و مهمی نیز از میزان توسعۀ صنایع نفت در این شهر ارائه میدهد که میتواند مفید باشد.
طیّاب، متولد ۱۳۱۶، از مستندسازان خوب ایرانی که درسخواندۀ اتریش بود، شهریور ۱۳۹۹ در وین چشم از جهان فروبست.
(از کانال تلگرامی تاریخاندیشی)
#آبادان
#ایران
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
«آبادان ــ ۱۳۵۰»
در ابتدای ۱۳۵۰ آبادان به یکی از بزرگترین قطبهای نفت و پتروشیمی خاورمیانه تبدیل شده بود. شهری صنعتی که با استخراج و فرآوری نفت و صادرات گستردۀ محصولات نفتی شریان اصلی اقتصاد ایران در آن سالها بود. یکی از بزرگترین پالایشگاههای جهان در این شهر تأسیس شده بود و هزاران کارگر بومی و خارجی در صنایع این شهر مشغول به کار بودند.
یکی از بهترین مستندهایی که تصویری دیدنی از آبادان در ابتدای دهۀ ۱۳۵۰ ترسیم میکند، مستندی است که زندهیاد منوچهر طیّاب ساخته است.
در این مستند اطلاعات مختصر، اما جالب و مهمی نیز از میزان توسعۀ صنایع نفت در این شهر ارائه میدهد که میتواند مفید باشد.
طیّاب، متولد ۱۳۱۶، از مستندسازان خوب ایرانی که درسخواندۀ اتریش بود، شهریور ۱۳۹۹ در وین چشم از جهان فروبست.
(از کانال تلگرامی تاریخاندیشی)
#آبادان
#ایران
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
اساس در شاهنامه
«– امروزه برای ما، داشتنِ "قانون اساسی" امری طبیعیست و تقریباً همه کشورها در دنیا "قانون اساسی" دارند. اما در گذشته اینگونه نبوده است.
– مفهومی داریم به نام "پولیتیا" در یونان که به واژۀ "پولیس" یعنی شهر، ربط دارد. پولیتیا، انگار یک ظرفیست که مظروفِ سیاسیِ یونان در آن، شکل میگیرد. در روم این میشود "کنسطیطوسیون"؛ مفهوم آشنایی که از مشروطه در ایران معروف شده و در مورد آن صحبت میشود، این همان قانون اساسیست؛ آنچه که برای رابطۀ ملت و دولت (با تسامح در بکارگیری واژۀ ملت و دولت) و رابطۀ حاکمان و محکومان، یک اساس تعیین میکند که امروزه بدان "قانون اساسی" میگوییم (کنسطیطوسیون و پولیتیای یونانی).
مرحوم استاد محمدعلی فروغی، اسم این را "اساس" گذاشتند. عرضم در این سخنرانی از "اساس"، این است. هر حکومتی اساس دارد، هر جامعهای، اساس دارد، روابط محکومان و حاکمان، براساس این "اساس" شکل میگیرد؛ همانچیزی که امروزه بدان، "قانون اساسی" میگوییم.
– اگر از همگان بپرسیم، خواهند گفت که ما "اساس" را در دورۀ مشروطه، از بلژیک و فرانسه گرفتهایم. از منظری و تاحدوی این قولِ معروف، درست است؛ ولی آیا ما تا مشروطه، "بیاساس" بودهایم و در این ۱۲۰ سال، صاحبِ آیین شدهایم؟! بهنظر نمیرسد که در این ۲۵۰۰ سالی که از کوروش بزرگ تا مشروطه، ما دولت داشتهایم، "بیاساس" بوده باشیم.
– حتی اصناف ما در تاریخ، هر صنفی برای خود "فتوّتنامه" داشته است؛ مایی که برای بقال، دلّاک و عطار، فتوّتنامه و آییننامههای دقیق داشتهایم، آیا میشود که برای حکومت و شاهان، "اساس" نداشته باشیم؟!
– ایرانی بودن یک نظمِ اهوراییست. هنگامِ کاویدنِ پایههای ایرانی بودن، به یک نظمِ اهورایی میرسیم که اسمش، "داد" است. نظمی که همه عناصر بشری و فرابشری در یک حالت منسجمی هستند. چطور میشود که در این نظمِ اهوراییِ ایرانی همهچیز تعریف و حسابی داشته باشد، اما حکومت، تعریفی و حسابی نداشته باشد؟!
– اگر چنین تعریفی و حسابی نبوده، چگونه هخامنشیان، چنین شاهنشاهی بزرگی را اداره میکردند؟ آیا میشود بدون "اساس" اداره کرد؟ آیا دورۀ معظم ساسانی، میشود بدون "اساس" اداره شود؟! و ...
– پس اگر بپذیریم که ما "اساس" داشتهایم، شاهنامۀ فردوسی چه کمکی برای فهم این "اساس" میکند؟
– این "اساس" یک بنیانِ هستیشناختی دارد. هر اساسی در دنیا مثل قانون اساسی آمریکا، یک بنیانِ هستیشناختی دارد. "اساس" ما هم یک بنیانِ هستیشناختی دارد که در شاهنامه از گیومرت (پادشاه اساطیری) تا یزگردِ شهریار (پادشاه تاریخی)، میشود آن "اساس" را شناسایی کرد.
– بنیان هستیشناختی یک کارکردِ بسیار قوی در این "اساس" دارد. علم حقوق اساسی، رابطۀ حاکمان و محکومان را توضیح میدهد. بنیانهای هستیشناختی این رابطه را تنظیم میکند.
– در شاهنامه هر شاهی که بر تخت مینشیند میگوید که من چه خواهم کرد و چه نخواهم کرد. این چه خواهم کرد و چه نخواهم کردها، "اساس" را توضیح میدهد. سپس بزرگان و نخبگان بر شاه، آفرین میخواندند و به نوعی تأيید میکردند.
– مفهوم "داد" در شاهنامه یک "اساس" است و پیوندش با مفهومِ "خرد" است. یعنی "داد" با "خرد" و عقل سلیم پذیرفته و فهمیده میشود.
– در دایرۀ آگاهی سنتی ما، "اساس" کارکردی کاملاً طبیعی داشته است. مسئله از جایی شروع میشود که ما میخواهیم این آگاهی طبیعی و مربوط به زندگی روزمرۀ را به یک متن، به نام "قانون اساسی" تبدیل کنیم.»
(بخشی از سخنرانی دکتر جواد رنجبر درخشیلر در ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ با عنوان «اساس در شاهنامه» در خانه اندیشمندان علوم انسانی، همایش «شاهنامه و مطالعاتِ بین رشتهای در علوم انسانی»، برگفته از کانال تلگرامی ملیگرایی ایرانی/ شاهنامهپژوهی)
#ایران
#شاهنامه
#فردوسی
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
اساس در شاهنامه
«– امروزه برای ما، داشتنِ "قانون اساسی" امری طبیعیست و تقریباً همه کشورها در دنیا "قانون اساسی" دارند. اما در گذشته اینگونه نبوده است.
– مفهومی داریم به نام "پولیتیا" در یونان که به واژۀ "پولیس" یعنی شهر، ربط دارد. پولیتیا، انگار یک ظرفیست که مظروفِ سیاسیِ یونان در آن، شکل میگیرد. در روم این میشود "کنسطیطوسیون"؛ مفهوم آشنایی که از مشروطه در ایران معروف شده و در مورد آن صحبت میشود، این همان قانون اساسیست؛ آنچه که برای رابطۀ ملت و دولت (با تسامح در بکارگیری واژۀ ملت و دولت) و رابطۀ حاکمان و محکومان، یک اساس تعیین میکند که امروزه بدان "قانون اساسی" میگوییم (کنسطیطوسیون و پولیتیای یونانی).
مرحوم استاد محمدعلی فروغی، اسم این را "اساس" گذاشتند. عرضم در این سخنرانی از "اساس"، این است. هر حکومتی اساس دارد، هر جامعهای، اساس دارد، روابط محکومان و حاکمان، براساس این "اساس" شکل میگیرد؛ همانچیزی که امروزه بدان، "قانون اساسی" میگوییم.
– اگر از همگان بپرسیم، خواهند گفت که ما "اساس" را در دورۀ مشروطه، از بلژیک و فرانسه گرفتهایم. از منظری و تاحدوی این قولِ معروف، درست است؛ ولی آیا ما تا مشروطه، "بیاساس" بودهایم و در این ۱۲۰ سال، صاحبِ آیین شدهایم؟! بهنظر نمیرسد که در این ۲۵۰۰ سالی که از کوروش بزرگ تا مشروطه، ما دولت داشتهایم، "بیاساس" بوده باشیم.
– حتی اصناف ما در تاریخ، هر صنفی برای خود "فتوّتنامه" داشته است؛ مایی که برای بقال، دلّاک و عطار، فتوّتنامه و آییننامههای دقیق داشتهایم، آیا میشود که برای حکومت و شاهان، "اساس" نداشته باشیم؟!
– ایرانی بودن یک نظمِ اهوراییست. هنگامِ کاویدنِ پایههای ایرانی بودن، به یک نظمِ اهورایی میرسیم که اسمش، "داد" است. نظمی که همه عناصر بشری و فرابشری در یک حالت منسجمی هستند. چطور میشود که در این نظمِ اهوراییِ ایرانی همهچیز تعریف و حسابی داشته باشد، اما حکومت، تعریفی و حسابی نداشته باشد؟!
– اگر چنین تعریفی و حسابی نبوده، چگونه هخامنشیان، چنین شاهنشاهی بزرگی را اداره میکردند؟ آیا میشود بدون "اساس" اداره کرد؟ آیا دورۀ معظم ساسانی، میشود بدون "اساس" اداره شود؟! و ...
– پس اگر بپذیریم که ما "اساس" داشتهایم، شاهنامۀ فردوسی چه کمکی برای فهم این "اساس" میکند؟
– این "اساس" یک بنیانِ هستیشناختی دارد. هر اساسی در دنیا مثل قانون اساسی آمریکا، یک بنیانِ هستیشناختی دارد. "اساس" ما هم یک بنیانِ هستیشناختی دارد که در شاهنامه از گیومرت (پادشاه اساطیری) تا یزگردِ شهریار (پادشاه تاریخی)، میشود آن "اساس" را شناسایی کرد.
– بنیان هستیشناختی یک کارکردِ بسیار قوی در این "اساس" دارد. علم حقوق اساسی، رابطۀ حاکمان و محکومان را توضیح میدهد. بنیانهای هستیشناختی این رابطه را تنظیم میکند.
– در شاهنامه هر شاهی که بر تخت مینشیند میگوید که من چه خواهم کرد و چه نخواهم کرد. این چه خواهم کرد و چه نخواهم کردها، "اساس" را توضیح میدهد. سپس بزرگان و نخبگان بر شاه، آفرین میخواندند و به نوعی تأيید میکردند.
– مفهوم "داد" در شاهنامه یک "اساس" است و پیوندش با مفهومِ "خرد" است. یعنی "داد" با "خرد" و عقل سلیم پذیرفته و فهمیده میشود.
– در دایرۀ آگاهی سنتی ما، "اساس" کارکردی کاملاً طبیعی داشته است. مسئله از جایی شروع میشود که ما میخواهیم این آگاهی طبیعی و مربوط به زندگی روزمرۀ را به یک متن، به نام "قانون اساسی" تبدیل کنیم.»
(بخشی از سخنرانی دکتر جواد رنجبر درخشیلر در ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ با عنوان «اساس در شاهنامه» در خانه اندیشمندان علوم انسانی، همایش «شاهنامه و مطالعاتِ بین رشتهای در علوم انسانی»، برگفته از کانال تلگرامی ملیگرایی ایرانی/ شاهنامهپژوهی)
#ایران
#شاهنامه
#فردوسی
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
پایان رویای دروغین ملت کرد
پ ک ک خود را منحل کرد و به مبارزهی مسلحانه با ترکیه برای ایجاد یک ملت مستقل کرد پایان داد و راضیبودن برای زندگی مشترک با دیگر مردمان کشور جدیدالتاسیس ترکیه را اعلام کرد.
رویایی که ناشی از تبلیغات شوروی سابق و اندیشهی جداییطلبانه در میان ایرانیتباران و در واقع نابودی یگانگی ملت بزرگ ایران بود.
کردها هرکجا که هستند ایرانیاند و باید حقوق انسانی و فرهنگ همهایرانی آنها محترم باشد و رعایت گردد ولی مرزها بینالمللی هستند و به تصویب سازمان ملل رسیدهاند و خطکشیهای جدید لااقل تا زمانهای دور به صلاح نیست ولی اعلام کردهای خارج از مرزهای کنونی ایران به ایرانی بودنشان منافاتی با حضور حقخواهانهی آنها و شراکتشان در جوامعی که فعلا در آن قراردارند ندارد و میتواند مورد تایید سازمان ملل متحد و حمایت همهجانبه ملت بزرگ ایران از آنها قرار گیرد و تامینکننده حقوق انسانی و فرهنگی ایرانیشان گردد و به جنگ و جدال و خونریزی نیازی ندارد و منطق اخلاقی آن مورد پذیرش همهی جهانیان خواهد بود و بهانههای جداسری و تجزیهطلبی را علیه این ایرانیان جدامانده از میهن بزرگشان را خاموش خواهد کرد و برایشان توسعه و رفاه و زندگی شرافتمندانهای که حقشان است را به ارمغان میآورد، یعنی آن چیزی که به دلیل جنگآفرینی افکار مخرب چپ و مارکسیستی از آن محروم شدهاند.
سرور دکتر سهراب اعظم زنگنه ، ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ برابر ۲۵۸۴ شاهنشاهی
#ایران
#هر_کجا_کرد_هست_آنجا_ایران_است
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پایان رویای دروغین ملت کرد
پ ک ک خود را منحل کرد و به مبارزهی مسلحانه با ترکیه برای ایجاد یک ملت مستقل کرد پایان داد و راضیبودن برای زندگی مشترک با دیگر مردمان کشور جدیدالتاسیس ترکیه را اعلام کرد.
رویایی که ناشی از تبلیغات شوروی سابق و اندیشهی جداییطلبانه در میان ایرانیتباران و در واقع نابودی یگانگی ملت بزرگ ایران بود.
کردها هرکجا که هستند ایرانیاند و باید حقوق انسانی و فرهنگ همهایرانی آنها محترم باشد و رعایت گردد ولی مرزها بینالمللی هستند و به تصویب سازمان ملل رسیدهاند و خطکشیهای جدید لااقل تا زمانهای دور به صلاح نیست ولی اعلام کردهای خارج از مرزهای کنونی ایران به ایرانی بودنشان منافاتی با حضور حقخواهانهی آنها و شراکتشان در جوامعی که فعلا در آن قراردارند ندارد و میتواند مورد تایید سازمان ملل متحد و حمایت همهجانبه ملت بزرگ ایران از آنها قرار گیرد و تامینکننده حقوق انسانی و فرهنگی ایرانیشان گردد و به جنگ و جدال و خونریزی نیازی ندارد و منطق اخلاقی آن مورد پذیرش همهی جهانیان خواهد بود و بهانههای جداسری و تجزیهطلبی را علیه این ایرانیان جدامانده از میهن بزرگشان را خاموش خواهد کرد و برایشان توسعه و رفاه و زندگی شرافتمندانهای که حقشان است را به ارمغان میآورد، یعنی آن چیزی که به دلیل جنگآفرینی افکار مخرب چپ و مارکسیستی از آن محروم شدهاند.
سرور دکتر سهراب اعظم زنگنه ، ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ برابر ۲۵۸۴ شاهنشاهی
#ایران
#هر_کجا_کرد_هست_آنجا_ایران_است
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
بررسی انحلال پ ک ک و تاثیر آن بر رفتارهای احتمالی ترکیه در آینده
پ ک ک اعلام انحلال کرد. روش کار شباهت زیادی با مراحل انحلال شرکت سهامی خاص دارد. در واقع در این نوع انحلال باید تمامی شرکا به یک نتیجه مشترک در مورد منحل شدن شرکت برسند.
ظاهراً در این انحلال شرکا به نتیجه نهایی رسیدهاند بیآنکه نسبت به وعدهها و شعارهایی که سالها داده بودهاند احساس مسئولیت کنند یا در برابر خون دهها هزار نفر که در این جنگ مسلحانه ریخته شده است احساس دین کرده یا ابراز شرمندگی و شرمساری نمایند.
رهبری پ ک ک از روز نخست یک اشتباه بود فردی یاغی، خودپرست، مارکسیستی که عطش خونبازی داشت. علیرغم اینکه افرادش را به کام مرگ می فرستاد اما خودش تا سرحد جنون عاشق زنده ماندن است. پس از ربایش و در دادگاه آنجا که احساس کرد به مرگ نزدیک شده ذات واقعی خود را بروز داد مثل یک بزدل ترسو همه گذشته خود و حزب و کلا مبارزه مسلحانه را به شنیعترین صورت ممکن انکار کرده و طی ۲۵ سال گذشته تبدیل به مهرهای ناچیز و بوق صلحطلبی در دست امنیت.خانه ترکیه شده است.
حزبهای کردی تقریبا اولین نیروهای نیابتی معاصر در منطقه ما بودهاند اما عدم قدرت منطق در تشخیص، فقدان واقعنگری، خودبزرگ پنداریهای متوهمانه، بندبازیهای سیاسی، آویزان شدن به نیروهای برون منطقه، فراموش کردن اصالت و ریشههای مشترک و بازیچه قراردادن عنصر انسانی همتباران کرد به تباه شدن چند نسل انجامید.
برآمدن پ ک ک با حجم شگفتانگیزی از امکانات مالی و عملیاتی (که بعداً مشخص شد بخش قابلتوجهی از آن را سوریه و مدت کوتاهی یونان تدارک میبینند) تا مدتها سیاست ترکیه را تحت تاثیر قرارداد از دوره سوم نخست وزیری بولنت اجویت در ۱۹۷۹ تاکنون همواره تنظیم روابط ترکیه در منطقه متاثر از شدت رشته عملیاتهای پ ک ک بوده است.
این رویکرد با روی کار آمدن تیم کالن _فیدان در ترکیه و سرنگونی اسد تغییر کرد در واقع عقبه پ ک ک در سوریه زده شد. به این ترتیب توازن قوا در منطقه امن پ ک ک از بین رفت و به تسریعِ تصمیمِ تسلیم محض حزب کمک کرد.
تاریخ ترک.های آناتولی میگوید؛ هرگاه ترکها قوی بودند رو به سوی غرب گذاشتند چه برای لشکرکشی (جنگهایعثمانیو اروپا) چه برای منتکشی (اصرار برای پیوستن به اتحادیه اروپا) اما هرزمان ترکها ضعیف بودهاند چشم طمع به شرق داشتهاند. فراغت یافتن از سوریه و پایان طولانیترین معضل امنیتی معاصر ترکیه یعنی پ ک ک آنهم با فرجامی مثل انحلال و تسلیم موجب تحریک و تحریص بیش از پیش اردوغان و تیم او میشود. امروز ارمنستان با بهانه دالان زنگزور در خطر است وجود تیم پانترک پزشکیان و هم صدایی ائمه جمعه شهرهای آذری با باکو و لانه تراکتورسازی چشم طمع دشمنان قدیمی را روی تبریز متمرکز می کند.
باید آگاه و هوشیار باشیم
سرور بیژن جانفشان، ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
#ایران
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
بررسی انحلال پ ک ک و تاثیر آن بر رفتارهای احتمالی ترکیه در آینده
پ ک ک اعلام انحلال کرد. روش کار شباهت زیادی با مراحل انحلال شرکت سهامی خاص دارد. در واقع در این نوع انحلال باید تمامی شرکا به یک نتیجه مشترک در مورد منحل شدن شرکت برسند.
ظاهراً در این انحلال شرکا به نتیجه نهایی رسیدهاند بیآنکه نسبت به وعدهها و شعارهایی که سالها داده بودهاند احساس مسئولیت کنند یا در برابر خون دهها هزار نفر که در این جنگ مسلحانه ریخته شده است احساس دین کرده یا ابراز شرمندگی و شرمساری نمایند.
رهبری پ ک ک از روز نخست یک اشتباه بود فردی یاغی، خودپرست، مارکسیستی که عطش خونبازی داشت. علیرغم اینکه افرادش را به کام مرگ می فرستاد اما خودش تا سرحد جنون عاشق زنده ماندن است. پس از ربایش و در دادگاه آنجا که احساس کرد به مرگ نزدیک شده ذات واقعی خود را بروز داد مثل یک بزدل ترسو همه گذشته خود و حزب و کلا مبارزه مسلحانه را به شنیعترین صورت ممکن انکار کرده و طی ۲۵ سال گذشته تبدیل به مهرهای ناچیز و بوق صلحطلبی در دست امنیت.خانه ترکیه شده است.
حزبهای کردی تقریبا اولین نیروهای نیابتی معاصر در منطقه ما بودهاند اما عدم قدرت منطق در تشخیص، فقدان واقعنگری، خودبزرگ پنداریهای متوهمانه، بندبازیهای سیاسی، آویزان شدن به نیروهای برون منطقه، فراموش کردن اصالت و ریشههای مشترک و بازیچه قراردادن عنصر انسانی همتباران کرد به تباه شدن چند نسل انجامید.
برآمدن پ ک ک با حجم شگفتانگیزی از امکانات مالی و عملیاتی (که بعداً مشخص شد بخش قابلتوجهی از آن را سوریه و مدت کوتاهی یونان تدارک میبینند) تا مدتها سیاست ترکیه را تحت تاثیر قرارداد از دوره سوم نخست وزیری بولنت اجویت در ۱۹۷۹ تاکنون همواره تنظیم روابط ترکیه در منطقه متاثر از شدت رشته عملیاتهای پ ک ک بوده است.
این رویکرد با روی کار آمدن تیم کالن _فیدان در ترکیه و سرنگونی اسد تغییر کرد در واقع عقبه پ ک ک در سوریه زده شد. به این ترتیب توازن قوا در منطقه امن پ ک ک از بین رفت و به تسریعِ تصمیمِ تسلیم محض حزب کمک کرد.
تاریخ ترک.های آناتولی میگوید؛ هرگاه ترکها قوی بودند رو به سوی غرب گذاشتند چه برای لشکرکشی (جنگهایعثمانیو اروپا) چه برای منتکشی (اصرار برای پیوستن به اتحادیه اروپا) اما هرزمان ترکها ضعیف بودهاند چشم طمع به شرق داشتهاند. فراغت یافتن از سوریه و پایان طولانیترین معضل امنیتی معاصر ترکیه یعنی پ ک ک آنهم با فرجامی مثل انحلال و تسلیم موجب تحریک و تحریص بیش از پیش اردوغان و تیم او میشود. امروز ارمنستان با بهانه دالان زنگزور در خطر است وجود تیم پانترک پزشکیان و هم صدایی ائمه جمعه شهرهای آذری با باکو و لانه تراکتورسازی چشم طمع دشمنان قدیمی را روی تبریز متمرکز می کند.
باید آگاه و هوشیار باشیم
سرور بیژن جانفشان، ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
#ایران
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
اعلام رسمی انحلالِ گروهکِ تروریستیِ پکک
«باری این پایانِ یکی دیگر از جریانهای سیاسی به اصطلاح «کو*ردی» است. جریانهایی که سردمداران آن با مستمسک قرار دادن تعدادی مؤلفۀ فرهنگی مثل «زبانِ محلّی» و «لباسِ محلّی» و .... عدهای از سادهترین و بدبختترین انسانها را فریب میدهند تا خود قدم در راه برهمزدنِ نظمِ جهان و ساختِ دولتهای بیپشتوانه بگذارند.
در این راه، فریبخوردگان را به کوهستانهایی که نماد سختی و ناملایمتی با انسان است، گسیل میدارند و در درهها و غارها کمینشان میدهند تا دستوری از بالا صادر شود که هموطن و حتی همزبان خود را از زیر تیغ بگذرانند. همین هم است که در دورانِ کوتاه کمتر از یک قرن اخیر که این جریانها پا گرفتهاند هر سال مزدور یک دولت و یک سازمانی شدهاند و در نهایت نیز وجهالمصالحۀ دوستیها و دشمنیهای بین همان دولتها و سازمانها نیز شدهاند.
از صمیم قلب، امیدوارم که دیگر هیچ یک از کُردیزبانهای هموطن و همتبار فریب نخورند و به جای آرام و قرار یافتن در دامنِ پر مهر مادرشان ایران و زیستِ مبتنی بر شهروندی، ماجراجوییهای کذایی مبتنی بر زیستِ قبیلهای را در شکلی دیگر آغاز نکنند و به دامنِ خشن و نااستوار کوهستان و دره و غار پناه نبرند.
آری؛ آرام و قرار فقط در دامنِ مادر است. ایران، مادر است. ایرانیان هیچ پناهی جز این مادرِ پُر مهر ندارند. پناه، فقط ایران است. قرار، فقط ایران است...
پاینده ایران»
(رضا کدخدازاده)
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
اعلام رسمی انحلالِ گروهکِ تروریستیِ پکک
«باری این پایانِ یکی دیگر از جریانهای سیاسی به اصطلاح «کو*ردی» است. جریانهایی که سردمداران آن با مستمسک قرار دادن تعدادی مؤلفۀ فرهنگی مثل «زبانِ محلّی» و «لباسِ محلّی» و .... عدهای از سادهترین و بدبختترین انسانها را فریب میدهند تا خود قدم در راه برهمزدنِ نظمِ جهان و ساختِ دولتهای بیپشتوانه بگذارند.
در این راه، فریبخوردگان را به کوهستانهایی که نماد سختی و ناملایمتی با انسان است، گسیل میدارند و در درهها و غارها کمینشان میدهند تا دستوری از بالا صادر شود که هموطن و حتی همزبان خود را از زیر تیغ بگذرانند. همین هم است که در دورانِ کوتاه کمتر از یک قرن اخیر که این جریانها پا گرفتهاند هر سال مزدور یک دولت و یک سازمانی شدهاند و در نهایت نیز وجهالمصالحۀ دوستیها و دشمنیهای بین همان دولتها و سازمانها نیز شدهاند.
از صمیم قلب، امیدوارم که دیگر هیچ یک از کُردیزبانهای هموطن و همتبار فریب نخورند و به جای آرام و قرار یافتن در دامنِ پر مهر مادرشان ایران و زیستِ مبتنی بر شهروندی، ماجراجوییهای کذایی مبتنی بر زیستِ قبیلهای را در شکلی دیگر آغاز نکنند و به دامنِ خشن و نااستوار کوهستان و دره و غار پناه نبرند.
آری؛ آرام و قرار فقط در دامنِ مادر است. ایران، مادر است. ایرانیان هیچ پناهی جز این مادرِ پُر مهر ندارند. پناه، فقط ایران است. قرار، فقط ایران است...
پاینده ایران»
(رضا کدخدازاده)
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
تکرار ادعاها!
آقای معاون اول هم مانند اعراب مرتب ادعاهای خود را تکرار میکند و گویی قصد ندارد در جرگه مدافعان تمامیت ارضی کشور و مخالفان فدرالیسم قرار بگیرد!!
میگوید شوراها میتوانند نقش مجلس محلی را به عهده بگیرند و استاندار هم میتواند رئیس جمهور استان باشد!
گویا عدم تمرکز را با تعدد مجالس قانونگذاری و تعدد رئیس جمهور اشتباهی گرفته است و مرتب سوزنش روی طرح تفرقهانگیزی دوران رئیس اصلاحات گیر میکند!
#تمامیت_ارضی
#ایران
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
تکرار ادعاها!
آقای معاون اول هم مانند اعراب مرتب ادعاهای خود را تکرار میکند و گویی قصد ندارد در جرگه مدافعان تمامیت ارضی کشور و مخالفان فدرالیسم قرار بگیرد!!
میگوید شوراها میتوانند نقش مجلس محلی را به عهده بگیرند و استاندار هم میتواند رئیس جمهور استان باشد!
گویا عدم تمرکز را با تعدد مجالس قانونگذاری و تعدد رئیس جمهور اشتباهی گرفته است و مرتب سوزنش روی طرح تفرقهانگیزی دوران رئیس اصلاحات گیر میکند!
#تمامیت_ارضی
#ایران
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
وزیر نیرو عصبانی است!
عصبانیت ایشان بسیار خندهدار است و نشانی میدهد نه از حکمرانی اطلاعی دارد و نه از وظایف وزارت نیرو!
می گوید: «سدها خالیست چرا دانشمندان فکری نمیکنند؟ چرا باران نمیاید؟ چرا هوا گرمتر شده است؟ در اردیبهشت ماه چهارونیم درجه متوسط دمای کشور افزایش پیدا کرده است، چرا گرم شده است؟»!
باید از مردم ایران و تحولات جوی و توسعه شهرها درخواست شود وزیر نیروی نظام را عصبانی نکنند!
این حکمرانان دینی چقدر دلنازک هستند!
#برق
#حاکم_نادان
#حاکم_کاردان
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
وزیر نیرو عصبانی است!
عصبانیت ایشان بسیار خندهدار است و نشانی میدهد نه از حکمرانی اطلاعی دارد و نه از وظایف وزارت نیرو!
می گوید: «سدها خالیست چرا دانشمندان فکری نمیکنند؟ چرا باران نمیاید؟ چرا هوا گرمتر شده است؟ در اردیبهشت ماه چهارونیم درجه متوسط دمای کشور افزایش پیدا کرده است، چرا گرم شده است؟»!
باید از مردم ایران و تحولات جوی و توسعه شهرها درخواست شود وزیر نیروی نظام را عصبانی نکنند!
این حکمرانان دینی چقدر دلنازک هستند!
#برق
#حاکم_نادان
#حاکم_کاردان
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
«مردم فقیر هستند و ندارند بنابراین برق را برای همه ارزان میکنیم. ادامه این راه ممکن نیست.»! / وزیر نیرو
- ما کاری میکنیم که آب و برق برای مردم مجانی شود. / از سخنرانی قم، خمینی
#برق
#حاکم_کاردان
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
«مردم فقیر هستند و ندارند بنابراین برق را برای همه ارزان میکنیم. ادامه این راه ممکن نیست.»! / وزیر نیرو
- ما کاری میکنیم که آب و برق برای مردم مجانی شود. / از سخنرانی قم، خمینی
#برق
#حاکم_کاردان
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
مخالفان خلیج فارس و حکایت آب و نان حاجی میرزا
«در این روزها که شماری از یاوهبافان بیوطن، از قماش زیباکلام، امتجویان و خلافتباوران، اهل ایدئولوژیِ بیمرزِ میهنگریز، تجزیهطلبان ــ نوبعثیها، گرگینههای دلداده باکو و آنکارا و قدارهکشان کوههای قندیل ــ و گروهی پروژهبگیر، به جلز و ولز افتادهاند که چرا ملّت ایران سر نام خلیج فارس کوتاهبیا نیست و «یک اسم که این حرفها را ندارد»، گاه حکایت آب و نان حاجی میرزا آقاسی، صدراعظم محمدشاه، در ذهن تداعی میشود. خاصه در مورد شطحیات مهدی خلجی!
«میگویند، روزی، حاجی میرزا آقاسی، تنها و بدون کوکبه، به سر قناتی که [دستور] داده بود بکَنند، میرود و از عملة چرخکش میپرسد: «این قنات به آب رسیده است؟ [عمله] جواب میگوید: «آب کجا بود؟ این حاجی میرزا آقاسی بیخود ما را معطل کرده است. ما داریم برای کبوترهای خدا لانه میسازیم» حاجی [در پاسخ] به او گفته است:
«بنده خدا! برای من آب ندارد، برای تو هم نان ندارد؟». و این جمله از آن روز مثل شده است» (ع. مستوفی، شرح زندگانی من، ص ۴۹).
ماجرای سخنان مهدی خلجی درباره خلیج فارس هم بهنوعی حکایت آب و نان میرزا آقاسی است. طلبه سابق و فیلسوف خودخوانده امروز، اخیرا گفته است: «کشورهای حاشیه خلیج فارس با خلیج فارس زندگی میکنند و برای آنها خلیج فارس خیلی مهمتر از [برای] ماست». جغرافیای خلجی آنقدر «فلسفی» است که ما را در حاشیه خلیج فارس به حساب نمیآورد! وی ادامه میدهد: «خلیج فارس در زندگی ما حضور مشهودی ندارد. ولی برای آنها [اعراب] همهچیزشان است. ... آنها دوست دارند بگویند خلیج عـ .ربی. خب بگویند. مگر قرآن خدا غلط میشود؟! پنج هزار سال پیش از این نامش یک چیز [خلیج فارس] بوده. حالا ۱۰ هزار سال بعد نامش چیز دیگر باشد! ... کجا هویت ماست؟... هویت ملی هم چیز جدیدی است. در طول تاریخ ایران هیچکس نگفته ’ من ایرانیام ‘.»
البته منبر آقای خلجی پرطولوتفصیلتر از اینهاست. اما همینقدر اباطیل کافی است که به ایشان بگوییم: اگر خلیج فارس برای ما ایرانیان «حضور مشهودی» نداشته ــ که داشته، دارد و خواهد داشت ــ برای شما که به همت زوجه سابق، ماشاالله داشته است، آن هم میلیارددلاری. مرجان آلآقا، متعلقه سوم مهدی خلجی، زمانی که به عقد ایشان بود، دست در اختلاس بزرگ پتروشیمی داشت. پرونده فسادی به ارزش بیش از ۷.۴ میلیارد دلار. مرجان خانم بعد از اینکه دلارهای پتروشیمی را که به برکت منابع خلیج فارس حاصل شده بود، به جیب زد، فلنگ را به سوی آمریکای شمالی ــ همان مملکت محبوب جیببرهای حرفهای مملکتی ــ بست و به آغوش «آ میز مهدی» پیوست. حالا باید به آقای خلجی گفت، گیرم خلیج فارس برای ما ملّت همیشه مظلوم و گرفتار آب ندارد، اما برای شما هم نان ندارد؟! البته خلیج فارس برای ما آب و نان و هویت و کیان است و وجهی وجودی دارد و اما برای شما ــ گرچه وجودی در روان نژندتان باقی نمانده و یحتمل هویتی ندارد ــ صدالبته نان فراوان داشته است.
درباره لنترانی خلجی به هویت ایرانی نیز تنها میتوان به قلّت سواد و دانش وی درباره بدیهیات تاریخی ایران، خندید و به یاد آورد که این طلبه سابق و فیلسوف و فعال سیاسی کنونی، مانند آن همصنف سفیه و قبیحالکلاماش، در همه کارها ناتمام است. و بعید نیست از سر عقده همین ناتمامی، طراری میکند و نعل وارونه میزند.»
(از کانال تلگرامی سیاست ملی)
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
مخالفان خلیج فارس و حکایت آب و نان حاجی میرزا
«در این روزها که شماری از یاوهبافان بیوطن، از قماش زیباکلام، امتجویان و خلافتباوران، اهل ایدئولوژیِ بیمرزِ میهنگریز، تجزیهطلبان ــ نوبعثیها، گرگینههای دلداده باکو و آنکارا و قدارهکشان کوههای قندیل ــ و گروهی پروژهبگیر، به جلز و ولز افتادهاند که چرا ملّت ایران سر نام خلیج فارس کوتاهبیا نیست و «یک اسم که این حرفها را ندارد»، گاه حکایت آب و نان حاجی میرزا آقاسی، صدراعظم محمدشاه، در ذهن تداعی میشود. خاصه در مورد شطحیات مهدی خلجی!
«میگویند، روزی، حاجی میرزا آقاسی، تنها و بدون کوکبه، به سر قناتی که [دستور] داده بود بکَنند، میرود و از عملة چرخکش میپرسد: «این قنات به آب رسیده است؟ [عمله] جواب میگوید: «آب کجا بود؟ این حاجی میرزا آقاسی بیخود ما را معطل کرده است. ما داریم برای کبوترهای خدا لانه میسازیم» حاجی [در پاسخ] به او گفته است:
«بنده خدا! برای من آب ندارد، برای تو هم نان ندارد؟». و این جمله از آن روز مثل شده است» (ع. مستوفی، شرح زندگانی من، ص ۴۹).
ماجرای سخنان مهدی خلجی درباره خلیج فارس هم بهنوعی حکایت آب و نان میرزا آقاسی است. طلبه سابق و فیلسوف خودخوانده امروز، اخیرا گفته است: «کشورهای حاشیه خلیج فارس با خلیج فارس زندگی میکنند و برای آنها خلیج فارس خیلی مهمتر از [برای] ماست». جغرافیای خلجی آنقدر «فلسفی» است که ما را در حاشیه خلیج فارس به حساب نمیآورد! وی ادامه میدهد: «خلیج فارس در زندگی ما حضور مشهودی ندارد. ولی برای آنها [اعراب] همهچیزشان است. ... آنها دوست دارند بگویند خلیج عـ .ربی. خب بگویند. مگر قرآن خدا غلط میشود؟! پنج هزار سال پیش از این نامش یک چیز [خلیج فارس] بوده. حالا ۱۰ هزار سال بعد نامش چیز دیگر باشد! ... کجا هویت ماست؟... هویت ملی هم چیز جدیدی است. در طول تاریخ ایران هیچکس نگفته ’ من ایرانیام ‘.»
البته منبر آقای خلجی پرطولوتفصیلتر از اینهاست. اما همینقدر اباطیل کافی است که به ایشان بگوییم: اگر خلیج فارس برای ما ایرانیان «حضور مشهودی» نداشته ــ که داشته، دارد و خواهد داشت ــ برای شما که به همت زوجه سابق، ماشاالله داشته است، آن هم میلیارددلاری. مرجان آلآقا، متعلقه سوم مهدی خلجی، زمانی که به عقد ایشان بود، دست در اختلاس بزرگ پتروشیمی داشت. پرونده فسادی به ارزش بیش از ۷.۴ میلیارد دلار. مرجان خانم بعد از اینکه دلارهای پتروشیمی را که به برکت منابع خلیج فارس حاصل شده بود، به جیب زد، فلنگ را به سوی آمریکای شمالی ــ همان مملکت محبوب جیببرهای حرفهای مملکتی ــ بست و به آغوش «آ میز مهدی» پیوست. حالا باید به آقای خلجی گفت، گیرم خلیج فارس برای ما ملّت همیشه مظلوم و گرفتار آب ندارد، اما برای شما هم نان ندارد؟! البته خلیج فارس برای ما آب و نان و هویت و کیان است و وجهی وجودی دارد و اما برای شما ــ گرچه وجودی در روان نژندتان باقی نمانده و یحتمل هویتی ندارد ــ صدالبته نان فراوان داشته است.
درباره لنترانی خلجی به هویت ایرانی نیز تنها میتوان به قلّت سواد و دانش وی درباره بدیهیات تاریخی ایران، خندید و به یاد آورد که این طلبه سابق و فیلسوف و فعال سیاسی کنونی، مانند آن همصنف سفیه و قبیحالکلاماش، در همه کارها ناتمام است. و بعید نیست از سر عقده همین ناتمامی، طراری میکند و نعل وارونه میزند.»
(از کانال تلگرامی سیاست ملی)
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
🔹«پاسداشت زبان پارسی بهمناسبت بزرگداشت حکیم فردوسی»
🔸سخنرانان:
دکتر علیاشرف صادقی
دکتر ژاله آموزگار
دکتر تقی پورنامداریان
دکتر محمود امیدسالار (حضور ویدیویی)
دکتر حکمتالله ملاصالحی
دکتر تورج دریایی (حضور ویدیویی)
دکتر سیداحمد قائممقامی
دکتر میلاد عظیمی
🔻با حضور:
دکتر حسن انوری
استاد لوریس چکناواریان
خانم دکتر بئاتریس سالاس، مترجم شاهنامه به اسپانیایی
💢اجرای افتخاری:
استاد کیوان ساکت
▪️مکان: دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی، تالار فردوسی
▫️زمان: ۲۸ اردیبهشتماه، ساعت ۱۵ تا ۱۸
@paniranist_party
🔹«پاسداشت زبان پارسی بهمناسبت بزرگداشت حکیم فردوسی»
🔸سخنرانان:
دکتر علیاشرف صادقی
دکتر ژاله آموزگار
دکتر تقی پورنامداریان
دکتر محمود امیدسالار (حضور ویدیویی)
دکتر حکمتالله ملاصالحی
دکتر تورج دریایی (حضور ویدیویی)
دکتر سیداحمد قائممقامی
دکتر میلاد عظیمی
🔻با حضور:
دکتر حسن انوری
استاد لوریس چکناواریان
خانم دکتر بئاتریس سالاس، مترجم شاهنامه به اسپانیایی
💢اجرای افتخاری:
استاد کیوان ساکت
▪️مکان: دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی، تالار فردوسی
▫️زمان: ۲۸ اردیبهشتماه، ساعت ۱۵ تا ۱۸
@paniranist_party
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
تعزیه ترامپ در عربستان
«اگر مرا دستی بود و قدرتی میداشتم:
اگر من جای حاکمان ایران بودم، بهخاطر شنیدنِ چنین زخمزبانهایی در محضرِ رهبران منطقه و در منظرِ رسانههای خبری جهان؛ همچون مولاعلی سر در چاه ینبوع میکردم و یا همچون سلطانِ مغموم و شکستخوردهی خوارزمشاه، به جزیره آبسکون پناه میبُردم و از مخافت فاجعه، سخت میگریستم ... »
(از کانال تلگرامی تحلیل و رصد)
#ایران
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
تعزیه ترامپ در عربستان
«اگر مرا دستی بود و قدرتی میداشتم:
اگر من جای حاکمان ایران بودم، بهخاطر شنیدنِ چنین زخمزبانهایی در محضرِ رهبران منطقه و در منظرِ رسانههای خبری جهان؛ همچون مولاعلی سر در چاه ینبوع میکردم و یا همچون سلطانِ مغموم و شکستخوردهی خوارزمشاه، به جزیره آبسکون پناه میبُردم و از مخافت فاجعه، سخت میگریستم ... »
(از کانال تلگرامی تحلیل و رصد)
#ایران
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
«قطر قرار است ۲۰۰ میلیارد دلار از شرکت بوئینگ هواپیما بخرد...»
هنوز ما چشمانتظار ۶ میلیارد دلار هستیم که در قطر جا خوش کرده است.
#سه_سال_نعمت
#حاکم_جدی
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
«قطر قرار است ۲۰۰ میلیارد دلار از شرکت بوئینگ هواپیما بخرد...»
هنوز ما چشمانتظار ۶ میلیارد دلار هستیم که در قطر جا خوش کرده است.
#سه_سال_نعمت
#حاکم_جدی
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
چرا یک تروریست رئیس جمهور میشود؟!
آمریکایی که تا چند ماه پیش برای سر الجولانی ۱۰ میلیون دلار جایزه گذاشته بود اکنون اورا با نام جدید الشرع بر صدر نشانده و از او اینچنین تمجید میکند «عالی، جوان، جذاب، سرسخت، گذشتهای بسیار قوی و مبارز است.»!
چگونه میشود این سیاست پیچیده و سرشار از تناقض را بدون این که نگاهی به اقتصاد و عملکرد معجزهگر آن داشته باشیم درک کرد؟
#لیبرالیسم
#منافع_ملی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
چرا یک تروریست رئیس جمهور میشود؟!
آمریکایی که تا چند ماه پیش برای سر الجولانی ۱۰ میلیون دلار جایزه گذاشته بود اکنون اورا با نام جدید الشرع بر صدر نشانده و از او اینچنین تمجید میکند «عالی، جوان، جذاب، سرسخت، گذشتهای بسیار قوی و مبارز است.»!
چگونه میشود این سیاست پیچیده و سرشار از تناقض را بدون این که نگاهی به اقتصاد و عملکرد معجزهگر آن داشته باشیم درک کرد؟
#لیبرالیسم
#منافع_ملی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
لوبیا و بوئینگ!
همزمان با تبادل قراردادهای تیلیارد دلاری در منطقه خلیج فارس وزیر کشاورزی جمهوری اسلامی با موفقیت اعلام کرد دولت توانسته است بر قیمت ۵۰۰ هزار تومانی لوبیا پیروز شود و اکنون روزهای آخر گرانی لوبیا چیتی است!
#حاکم_نادان
#مغزهای_زنگ_زده
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
لوبیا و بوئینگ!
همزمان با تبادل قراردادهای تیلیارد دلاری در منطقه خلیج فارس وزیر کشاورزی جمهوری اسلامی با موفقیت اعلام کرد دولت توانسته است بر قیمت ۵۰۰ هزار تومانی لوبیا پیروز شود و اکنون روزهای آخر گرانی لوبیا چیتی است!
#حاکم_نادان
#مغزهای_زنگ_زده
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
پاینده ایران
احمد الشرع: بن سلمان شامات
«پادشاهیهای جنوب خلیج فارس، حکومتهایی محافظهکار، غربگرا و پشتیبان دستاوردهای مدرن هستند.
ترکیب محافظهکاری و سنتها و ارزشهای محافظهکارانه عربی همچون احترام به حقوق مالکیت، نهاد سلطنت، خانواده، سنت تجارت آزاد و... در کنار توجه کامل به دستاوردهای مدرن و غربی، کشورهای جنوب خلیج فارس را به حوزهای پیشتاز، با ثبات و برخوردار از رفاه در دل بیابان، تبدیل کرده است.
اگر چه قضاوت در مورد احمد الشرع در سوریه مقداری زود است اما او نیز تاکنون ثابت کرده است از نسل رهبران جدید خاورمیانه است. او نیز نشان داده که به ترکیبی از ارزشهای محافظهکارانه و مدرن، پایبند است و او نیز میتواند بن سلمان ِ شامات باشد و دستاوردهایی بزرگ برای سوریه، بسازد.»
(از کانال تلگرامی تاریخ اقتصاد)
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party
احمد الشرع: بن سلمان شامات
«پادشاهیهای جنوب خلیج فارس، حکومتهایی محافظهکار، غربگرا و پشتیبان دستاوردهای مدرن هستند.
ترکیب محافظهکاری و سنتها و ارزشهای محافظهکارانه عربی همچون احترام به حقوق مالکیت، نهاد سلطنت، خانواده، سنت تجارت آزاد و... در کنار توجه کامل به دستاوردهای مدرن و غربی، کشورهای جنوب خلیج فارس را به حوزهای پیشتاز، با ثبات و برخوردار از رفاه در دل بیابان، تبدیل کرده است.
اگر چه قضاوت در مورد احمد الشرع در سوریه مقداری زود است اما او نیز تاکنون ثابت کرده است از نسل رهبران جدید خاورمیانه است. او نیز نشان داده که به ترکیبی از ارزشهای محافظهکارانه و مدرن، پایبند است و او نیز میتواند بن سلمان ِ شامات باشد و دستاوردهایی بزرگ برای سوریه، بسازد.»
(از کانال تلگرامی تاریخ اقتصاد)
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
@paniranist_party