Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
فریدون شهبازیان (آهنگساز و رهبر ارکستر سرشناس ایرانی) که اخیرا به دلیل مشکلات تنفسی در بیمارستان بستری بود امروز ۲۲ دیماه ۱۴۰۳ بر اثر مشکلات تنفسی درگذشت.
فریدون شهبازیان متولد ۲۱ خردادِ ۱۳۲۱ با تشویق و راهنمایی پدرش حسین شهبازیان، به موسیقی گرایش پیدا کرد و در هنرستان عالی موسیقی به تحصیل موسیقی و فراگیری ساز ویلن پرداخت. وی در ۱۷ سالگی به عضویت ارکستر سمفونیک تهران به رهبری حشمت سنجری درآمد و پس از آن همکاری خود را با ارکستر گلهای رادیو آغاز کرد. در آن هنگام ارکستر گلها به رهبری روحالله خالقی و پس از او جواد معروفی فعالیت میکرد. در سال ۱۳۴۵رهبر گروه کر و ارکستر سمفونیک رادیو شد.
ویدیو: اجرای ارکسترالِ قطعه جاودانهی «شورِ عشق» با راهبریِ #فریدون_شهبازیان و به خوانندگیِ #علیرضا_افتخاری.
۲۲ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
فریدون شهبازیان (آهنگساز و رهبر ارکستر سرشناس ایرانی) که اخیرا به دلیل مشکلات تنفسی در بیمارستان بستری بود امروز ۲۲ دیماه ۱۴۰۳ بر اثر مشکلات تنفسی درگذشت.
فریدون شهبازیان متولد ۲۱ خردادِ ۱۳۲۱ با تشویق و راهنمایی پدرش حسین شهبازیان، به موسیقی گرایش پیدا کرد و در هنرستان عالی موسیقی به تحصیل موسیقی و فراگیری ساز ویلن پرداخت. وی در ۱۷ سالگی به عضویت ارکستر سمفونیک تهران به رهبری حشمت سنجری درآمد و پس از آن همکاری خود را با ارکستر گلهای رادیو آغاز کرد. در آن هنگام ارکستر گلها به رهبری روحالله خالقی و پس از او جواد معروفی فعالیت میکرد. در سال ۱۳۴۵رهبر گروه کر و ارکستر سمفونیک رادیو شد.
ویدیو: اجرای ارکسترالِ قطعه جاودانهی «شورِ عشق» با راهبریِ #فریدون_شهبازیان و به خوانندگیِ #علیرضا_افتخاری.
۲۲ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
نقالی بانو عارفه جعفری از قصهی رستم و اشکبوس در بیست و چهارمین جشنواره قصه گویی، یزد.
#فردوسی
#نقالی
۲۲ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
نقالی بانو عارفه جعفری از قصهی رستم و اشکبوس در بیست و چهارمین جشنواره قصه گویی، یزد.
#فردوسی
#نقالی
۲۲ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
کتاب سهبُعدی "ضحاک: افسانهی شاه ماردوش"
Zahhak: The Legend of the Serpent King (pop-up book)
تصویرگری و هنر: حمید رحمانیان
▫️این کتاب نفیس، به زبان انگلیسی، با جلد سخت و دارای قاب است.
(از کانال تلگرامی آذریها)
۲۲ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
کتاب سهبُعدی "ضحاک: افسانهی شاه ماردوش"
Zahhak: The Legend of the Serpent King (pop-up book)
تصویرگری و هنر: حمید رحمانیان
▫️این کتاب نفیس، به زبان انگلیسی، با جلد سخت و دارای قاب است.
(از کانال تلگرامی آذریها)
۲۲ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
فساد نهادینه
سوخت هواپیما دارای یارانه قابل توجهی است که نیازی هم به اختصاص چنین کمکی از جیب همه مردم بهخاطر تعدادی از مردم که برای سفرهای خود لزوما از هواپیما استفاده میکنند نباشد. مانند یارانه بنزین. میزان یارانه سوخت هواپیما در سال حداقل ۳۷ هزار میلیارد تومان است که به شرکتهای هواپیمایی پرداخت میشود.
بیسیاستی حاکمیت در اداره امور کشور و بیبهره بودن تصمیم.های حکمرانی از علم اقتصاد در درازای چهار دهه گذشته اکنون سبب شده است نظام دچار حیرانی و سردرگمی بینظیری در امر حکمرانی بشود.
چنین ناسیاستی تاریخی سبب فساد، سوءاستفاده و مالمردمخوری گسترده در بین عوامل حاکمیت و یا دزدان حرفهای که وابسته نبودن آنها به عوامل حاکمیت جای تردید دارد شده است. از گرفتن یارانه در قالب انواع نرخهای ترجیحی ارز و فروش محصولات خریداری شده از این محل به قیمت ارز آزاد، تا دزدی داروهای شیمیدرمانی بیماران توسط کارکنان بیمارستانها و فروش آنها در بازار قاچاق.
اکنون میگویند یک خط لوله ۲ کیلومتری در بندرعباس «کشف» شده است که قدمت آن «مدت زیادی» دارد! و در این قدمت، سوخت هواپیما از خطوط اصلی انتقال سرقت میشده است! این مدت تا حدی است که لولههای انتقال غیرقانونی بنزین هواپیما زنگ زدهاند! این خط لوله «با اقدامات فنی» شناسایی و کشف شده است!
فساد گسترده در این حد چگونه میتواند بدون مشارکت مسئولان و دستاندرکاران حاکمیتی رخ بدهد؟ آیا سوخت هواپیما در نقطه آغاز انتقال و در نقطه پایان اندازهگیری نمیشود؟ در طول این سالها چگونه کسی متوجه کسری سوخت نشده است و مسئولان چگونه حساب پس ندادهاند؟ شناورهایی که در این سالها سوخت سرقتی را از اسکلههای بندرعباس به بیرون از مرزها منتقل میکردند چگونه شناسایی نشدهاند؟ این «اقدامات فنی» برای کشف سرقت چرا تاکنون ظهور نکرده بوده است؟
با وجود چنین فسادهای گسترده، فرمانده کل نیروی انتظامی مدعی است تردد غیرمجاز در مرزها به صفر رسیده است! مگر انکه مرزهای آبی را آزاد و محل قاچاق تلقی کنیم!
فساد در حاکمیت نهادینه، و چارهناپذیر است، و تنها راهچاره استقرار حاکمیت ملی و نابودی دزدان است.
#فساد_نهادینه
#حاکم_خائن
۲۳ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
فساد نهادینه
سوخت هواپیما دارای یارانه قابل توجهی است که نیازی هم به اختصاص چنین کمکی از جیب همه مردم بهخاطر تعدادی از مردم که برای سفرهای خود لزوما از هواپیما استفاده میکنند نباشد. مانند یارانه بنزین. میزان یارانه سوخت هواپیما در سال حداقل ۳۷ هزار میلیارد تومان است که به شرکتهای هواپیمایی پرداخت میشود.
بیسیاستی حاکمیت در اداره امور کشور و بیبهره بودن تصمیم.های حکمرانی از علم اقتصاد در درازای چهار دهه گذشته اکنون سبب شده است نظام دچار حیرانی و سردرگمی بینظیری در امر حکمرانی بشود.
چنین ناسیاستی تاریخی سبب فساد، سوءاستفاده و مالمردمخوری گسترده در بین عوامل حاکمیت و یا دزدان حرفهای که وابسته نبودن آنها به عوامل حاکمیت جای تردید دارد شده است. از گرفتن یارانه در قالب انواع نرخهای ترجیحی ارز و فروش محصولات خریداری شده از این محل به قیمت ارز آزاد، تا دزدی داروهای شیمیدرمانی بیماران توسط کارکنان بیمارستانها و فروش آنها در بازار قاچاق.
اکنون میگویند یک خط لوله ۲ کیلومتری در بندرعباس «کشف» شده است که قدمت آن «مدت زیادی» دارد! و در این قدمت، سوخت هواپیما از خطوط اصلی انتقال سرقت میشده است! این مدت تا حدی است که لولههای انتقال غیرقانونی بنزین هواپیما زنگ زدهاند! این خط لوله «با اقدامات فنی» شناسایی و کشف شده است!
فساد گسترده در این حد چگونه میتواند بدون مشارکت مسئولان و دستاندرکاران حاکمیتی رخ بدهد؟ آیا سوخت هواپیما در نقطه آغاز انتقال و در نقطه پایان اندازهگیری نمیشود؟ در طول این سالها چگونه کسی متوجه کسری سوخت نشده است و مسئولان چگونه حساب پس ندادهاند؟ شناورهایی که در این سالها سوخت سرقتی را از اسکلههای بندرعباس به بیرون از مرزها منتقل میکردند چگونه شناسایی نشدهاند؟ این «اقدامات فنی» برای کشف سرقت چرا تاکنون ظهور نکرده بوده است؟
با وجود چنین فسادهای گسترده، فرمانده کل نیروی انتظامی مدعی است تردد غیرمجاز در مرزها به صفر رسیده است! مگر انکه مرزهای آبی را آزاد و محل قاچاق تلقی کنیم!
فساد در حاکمیت نهادینه، و چارهناپذیر است، و تنها راهچاره استقرار حاکمیت ملی و نابودی دزدان است.
#فساد_نهادینه
#حاکم_خائن
۲۳ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
حزب پان ایرانیست
پاینده ایران خواب شب، طلوعی تاریک! دیشب جواد لاریجانی گفت ایران به زودی ورق را در سوریه برمیگرداند! صبح رژیم اسد سقوط کرد! بیخبری از وقایع، روابط و مناسبات جاری در دنیا و منطقه، رسوب تفکر ضرورت فریب افکار عمومی در همه حال در ذهن حکام دینی؛ و نادانی،…
پاینده ایران
بشار هم نمیدانست!
جواد لاریجانی میگوید «آن شب فکر نمیکردم حتما همان شب بشار اسد سقوط کند، نه تنها من خود بشار اسد هم نمیدانست.»!
کوتولههای تاجر که در حفره سیاست جایگذاری شدهاند.
#بلاهت_طبیعی
۲۳ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
بشار هم نمیدانست!
جواد لاریجانی میگوید «آن شب فکر نمیکردم حتما همان شب بشار اسد سقوط کند، نه تنها من خود بشار اسد هم نمیدانست.»!
کوتولههای تاجر که در حفره سیاست جایگذاری شدهاند.
#بلاهت_طبیعی
۲۳ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
این تصویر یکی از قناتهای ایران در استان یزد است.
قناتهایی در ایران هست که بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت دارند.
#ایران
۲۴ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
این تصویر یکی از قناتهای ایران در استان یزد است.
قناتهایی در ایران هست که بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت دارند.
#ایران
۲۴ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
۱۴۰ غلط املایی رایج
(ستارهدارها نادرستاند.)
*آواکادو ← آووکادو
*اختلاص ← اختلاس
*ارازل ← اراذل
*ارجینال/ *اورجینال ← اریجینال/ اریژینال
*استحظار ← استحضار
*اصراف ← اسراف
*اصطحکاک ← اصطکاک
*اطراق ← اتراق
*اظطراری ← اضطراری
*الحمدالله ← الحمدللّه
*الویت ← اولویت
*انشاللّه ← انشاءالله
*انظباط ← انضباط
*بارگزاری ← بارگذاری
*بچهگانه ← بچگانه
*بحبح ← بهبه
*بحر خیابان ← بَر خیابان
*برخواستن ← برخاستن
*برگذاری ← برگزاری
*بزار/ *نزار ← بذار/ نذار (از «گذاشتن»)
*بلاخره/ *بلخره ← بالاخره
*بنیانگزار ← بنیانگذار
*بهذاته ← بذاته
*بهرأیالعین ← برأیالعین
*بهشخصه ← بشخصه
*بهعینه ← بعینه
*بهنفسه ← بنفسه
*بیافتد/ *بیوفتد ← بیفتد
*بیافروزد ← بیفروزد
*بیاندازد ← بیندازد
*بیاندیشد ← بیندیشد
*بیانگارد ← بینگارد
*بیانگیزد ← بینگیزد
*بیمهابا ← بیمحابا
*پاچهخواری ← پاچهخاری
*پلمپ ← پلمب
*پهباد ← پهپاد
*تاس ← طاس
*ترجیه ← ترجیح
*تزئین ← تزیین
*تکنسین ← تکنیسین
*تکّهکلام ← تکیهکلام
*تِلورانس ← تولِرانس
*تهکّم ← تحکّم
*توجیح ← توجیه
*تورک ← تُرک
*توفان ← طوفان
*جذرومد ← جزرومد
*چکنویس ← چرکنویس
*حاظر ← حاضر
*حتّاکی ← هتّاکی
*حدالامکان ← حتیالامکان
*حلیم ← هلیم
*حیات خانه ← حیاط خانه
*حیاط وحش ← حیات وحش
*خاروذلیل ← خواروذلیل
*خدمتگذاری ← خدمتگزاری
*خلَع ← خلأ
*خوارش ← خارش
*خاستگاری ← خواستگاری
*دردودل ← دردِدل
*دقّودلی ← دقِّدلی
*دیدبان ← دیدهبان
*راجبه ← راجعبه
*راکتور ← رِآکتور
*رزالت ← رذالت
*رییس ← رئیس
*زجّه ← ضجّه
*زخموزبان ← زخمِزبان
*زِرته/ *ضِرته ← ضِرطه
*زِرس/ *زِرص قاطع ← ضِرس قاطع
*زیباشناسی ← زیباییشناسی
*ژولای ← جولای
*سانتریفیوژ ← سانتریفوژ
*سایبان ← سایهبان
*سپاسگذاری ← سپاسگزاری
*سپردهگزاری ← سپردهگذاری
*سئوال ← سؤال
*شکرگذاری ← شکرگزاری
*شئ ← شیء
*ضَرّادخانه ← زَرّادخانه
*ضربالعجل ← ضربالاجل
*ظل آفتاب ← زل آفتاب
*عبداله ← عبدالله
*عبدالهی ← عبداللّهی
*علاقمند ← علاقهمند
*علیرقم ← علیرغم
*عیاق ← ایاق
*غراضه ← قراضه
*غیرهوذلک ← غیرذلک
*غیض ← غیظ
*فالوعر ← فالوور/ فالوئر
*فراقت ← فراغت
*فنآوری ← فناوری
*فوش ← فحش
*قائله ← غائله
*قانونگزاری ← قانونگذاری
*قتلوعام ← قتلِعام
*قوائد ← قواعد
*کجدارومریض ← کجدارومریز
*کشکِبادمجان ← کشکوبادمجان
*کورد ← کُرد
*کولهبر ← کولبر
*لبتاب ← لپتاپ
*لحجه ← لهجه
*لشگر ← لشکر
*مابهازا ← مابِازا
*مارموز ← مارموذ
*مبداء ← مبدأ
*متالوژی ← متالورژی
*مثه ← مثِ
*مُحَیّا ← مُهَیّا
*محیالدین ← محییالدین
*مخمسه ← مخمصه
*مذبور ← مزبور
*مرحم ← مرهم
*مشمولالذّمّه ← مشغولالذّمّه
*مصلّی تهران ← مصلّای تهران
*مضخرف ← مزخرف
*مطمعن ← مطمئن
*معزل/ *معظل ← معضل
*ملات ← ملاط
*ملاحضه ← ملاحظه
*مَلقمه ← مَلغمه
*مناضره ← مناظره
*مَِنَسّۀ ظهور ← مَِنَصّۀ ظهور
*منشاء ← منشأ
*منظبط ← منضبط
*مهراب ← محراب
*مؤذّب ← معذّب
*موزی ← موذی
*موقه ← موقع
*میابد ← مییابد
*نئشه/ *نشعه/ *نعشه ← نشئه
*نسیب ← نصیب
*نیاندازد ← نیندازد
*نیوزلند ← نیوزیلند
*هکّاکی ← حکّاکی
*وحله ← وهله
*یهو ← یههو (یکهو)
(سید محمد بصام، کانال تلگرامی Matnook)
۲۴ دی ۱۴۰۳
@panirabist_party
۱۴۰ غلط املایی رایج
(ستارهدارها نادرستاند.)
*آواکادو ← آووکادو
*اختلاص ← اختلاس
*ارازل ← اراذل
*ارجینال/ *اورجینال ← اریجینال/ اریژینال
*استحظار ← استحضار
*اصراف ← اسراف
*اصطحکاک ← اصطکاک
*اطراق ← اتراق
*اظطراری ← اضطراری
*الحمدالله ← الحمدللّه
*الویت ← اولویت
*انشاللّه ← انشاءالله
*انظباط ← انضباط
*بارگزاری ← بارگذاری
*بچهگانه ← بچگانه
*بحبح ← بهبه
*بحر خیابان ← بَر خیابان
*برخواستن ← برخاستن
*برگذاری ← برگزاری
*بزار/ *نزار ← بذار/ نذار (از «گذاشتن»)
*بلاخره/ *بلخره ← بالاخره
*بنیانگزار ← بنیانگذار
*بهذاته ← بذاته
*بهرأیالعین ← برأیالعین
*بهشخصه ← بشخصه
*بهعینه ← بعینه
*بهنفسه ← بنفسه
*بیافتد/ *بیوفتد ← بیفتد
*بیافروزد ← بیفروزد
*بیاندازد ← بیندازد
*بیاندیشد ← بیندیشد
*بیانگارد ← بینگارد
*بیانگیزد ← بینگیزد
*بیمهابا ← بیمحابا
*پاچهخواری ← پاچهخاری
*پلمپ ← پلمب
*پهباد ← پهپاد
*تاس ← طاس
*ترجیه ← ترجیح
*تزئین ← تزیین
*تکنسین ← تکنیسین
*تکّهکلام ← تکیهکلام
*تِلورانس ← تولِرانس
*تهکّم ← تحکّم
*توجیح ← توجیه
*تورک ← تُرک
*توفان ← طوفان
*جذرومد ← جزرومد
*چکنویس ← چرکنویس
*حاظر ← حاضر
*حتّاکی ← هتّاکی
*حدالامکان ← حتیالامکان
*حلیم ← هلیم
*حیات خانه ← حیاط خانه
*حیاط وحش ← حیات وحش
*خاروذلیل ← خواروذلیل
*خدمتگذاری ← خدمتگزاری
*خلَع ← خلأ
*خوارش ← خارش
*خاستگاری ← خواستگاری
*دردودل ← دردِدل
*دقّودلی ← دقِّدلی
*دیدبان ← دیدهبان
*راجبه ← راجعبه
*راکتور ← رِآکتور
*رزالت ← رذالت
*رییس ← رئیس
*زجّه ← ضجّه
*زخموزبان ← زخمِزبان
*زِرته/ *ضِرته ← ضِرطه
*زِرس/ *زِرص قاطع ← ضِرس قاطع
*زیباشناسی ← زیباییشناسی
*ژولای ← جولای
*سانتریفیوژ ← سانتریفوژ
*سایبان ← سایهبان
*سپاسگذاری ← سپاسگزاری
*سپردهگزاری ← سپردهگذاری
*سئوال ← سؤال
*شکرگذاری ← شکرگزاری
*شئ ← شیء
*ضَرّادخانه ← زَرّادخانه
*ضربالعجل ← ضربالاجل
*ظل آفتاب ← زل آفتاب
*عبداله ← عبدالله
*عبدالهی ← عبداللّهی
*علاقمند ← علاقهمند
*علیرقم ← علیرغم
*عیاق ← ایاق
*غراضه ← قراضه
*غیرهوذلک ← غیرذلک
*غیض ← غیظ
*فالوعر ← فالوور/ فالوئر
*فراقت ← فراغت
*فنآوری ← فناوری
*فوش ← فحش
*قائله ← غائله
*قانونگزاری ← قانونگذاری
*قتلوعام ← قتلِعام
*قوائد ← قواعد
*کجدارومریض ← کجدارومریز
*کشکِبادمجان ← کشکوبادمجان
*کورد ← کُرد
*کولهبر ← کولبر
*لبتاب ← لپتاپ
*لحجه ← لهجه
*لشگر ← لشکر
*مابهازا ← مابِازا
*مارموز ← مارموذ
*مبداء ← مبدأ
*متالوژی ← متالورژی
*مثه ← مثِ
*مُحَیّا ← مُهَیّا
*محیالدین ← محییالدین
*مخمسه ← مخمصه
*مذبور ← مزبور
*مرحم ← مرهم
*مشمولالذّمّه ← مشغولالذّمّه
*مصلّی تهران ← مصلّای تهران
*مضخرف ← مزخرف
*مطمعن ← مطمئن
*معزل/ *معظل ← معضل
*ملات ← ملاط
*ملاحضه ← ملاحظه
*مَلقمه ← مَلغمه
*مناضره ← مناظره
*مَِنَسّۀ ظهور ← مَِنَصّۀ ظهور
*منشاء ← منشأ
*منظبط ← منضبط
*مهراب ← محراب
*مؤذّب ← معذّب
*موزی ← موذی
*موقه ← موقع
*میابد ← مییابد
*نئشه/ *نشعه/ *نعشه ← نشئه
*نسیب ← نصیب
*نیاندازد ← نیندازد
*نیوزلند ← نیوزیلند
*هکّاکی ← حکّاکی
*وحله ← وهله
*یهو ← یههو (یکهو)
(سید محمد بصام، کانال تلگرامی Matnook)
۲۴ دی ۱۴۰۳
@panirabist_party
پاینده ایران
وزارت بهداشت در موارد مهمی که با جان و سلامت جامعه ارتباط مستقیم دارد شفاف سازی و رفع ابهام نماید!
«انتشار مجدد دو خبر در کانال، پیرامون سرقت داروهای شیمیدرمانی بیمارستان شریعتی (فروش داروها در ناصرخسرو و درعوض تزریق آبمقطر به بیماران) و مطالبه برکناری رئیس و مدیر بیمارستان شریعتی و پاسخگویی رئیس وقت دانشگاه علومپزشکی تهران و همچنین لزوم پاسخ سریع وزارت بهداشت درباره ادعاهایی مبنی بر تابش میزان زیادی از اشعه نشتی در مدت زمان طولانی به کارکنان بخشهای مجاور مانند پاتولوژی و همچنین اینترنهای ساکن پاویون طبقه فوقانی بخش رادیوتراپی بیمارستان امامرضای کرمانشاه که ورقههای سربی آن به سرقت رفته است، باعث شد مجددا این دو خبر به صدر اخبار حوزه سلامت و مطالبه عمومی از وزارت بهداست تبدیل شوند؛ امیدواریم وزارت بهداشت در این موارد مهم که با جان و سلامت جامعه ارتباط مستقیم دارد شفافسازی و رفع ابهام و گزارشی از فالوآپ افراد در معرض پرتو و شرایط فعلی آنها ارایه و اعلام کند که آیا نتایج پاراکلینیکی اخیری که در فضای مجازی مبنی بر ابتلای برخی به کنسر منتشر شده متعلق به این افراد است یا نه؟»/ایران تایمز
(دکتر محمدعلی شهابی، کانال تلگرامی)
۲۴ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
وزارت بهداشت در موارد مهمی که با جان و سلامت جامعه ارتباط مستقیم دارد شفاف سازی و رفع ابهام نماید!
«انتشار مجدد دو خبر در کانال، پیرامون سرقت داروهای شیمیدرمانی بیمارستان شریعتی (فروش داروها در ناصرخسرو و درعوض تزریق آبمقطر به بیماران) و مطالبه برکناری رئیس و مدیر بیمارستان شریعتی و پاسخگویی رئیس وقت دانشگاه علومپزشکی تهران و همچنین لزوم پاسخ سریع وزارت بهداشت درباره ادعاهایی مبنی بر تابش میزان زیادی از اشعه نشتی در مدت زمان طولانی به کارکنان بخشهای مجاور مانند پاتولوژی و همچنین اینترنهای ساکن پاویون طبقه فوقانی بخش رادیوتراپی بیمارستان امامرضای کرمانشاه که ورقههای سربی آن به سرقت رفته است، باعث شد مجددا این دو خبر به صدر اخبار حوزه سلامت و مطالبه عمومی از وزارت بهداست تبدیل شوند؛ امیدواریم وزارت بهداشت در این موارد مهم که با جان و سلامت جامعه ارتباط مستقیم دارد شفافسازی و رفع ابهام و گزارشی از فالوآپ افراد در معرض پرتو و شرایط فعلی آنها ارایه و اعلام کند که آیا نتایج پاراکلینیکی اخیری که در فضای مجازی مبنی بر ابتلای برخی به کنسر منتشر شده متعلق به این افراد است یا نه؟»/ایران تایمز
(دکتر محمدعلی شهابی، کانال تلگرامی)
۲۴ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
از عجایب کشورهای نوتاسیس
رئیس جمهور لبنان باید از میان مسیحیان برگزیده شود.
رئیس جمهور مسیحی باید یک سیاستمدار از بین سنی ها انتخاب و به مجلس برای تعیین نخستوزیر معرفی کند.
رئیس مجلس لبنان هم باید شیعه باشد.
امشب جناحهای پارلمانی و احزاب لبنانی، مانند حزبالله، و متحد آن جنبش امل (هر دو شیعه) و احزاب مسیحی مانند جنبش میهنی آزاد و حزب سوسیالیست مترقی حمایت خود را از یکی از دو کاندیدای نهایی سنی اعلام کردند: نجیب میقاتی و نواف سلام. در نهایت علیرغم مخالفت حزبالله و جنبش امل با نواف سلام، وی نخستوزیر شد.
لبنان پس از جنگ جهانی اول و در سال ۱۹۲۰ میلادی از سوی فرانسه به عنوان یکی از سرزمینهای محصور سوریه تشکیل شد و در سال ۱۹۴۳ میلادی اعلام استقلال کرد.
#ایران با قدمتی چند هزارساله نخستین دولت - ملت جهان است.
پاینده ایران
۲۴ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
از عجایب کشورهای نوتاسیس
رئیس جمهور لبنان باید از میان مسیحیان برگزیده شود.
رئیس جمهور مسیحی باید یک سیاستمدار از بین سنی ها انتخاب و به مجلس برای تعیین نخستوزیر معرفی کند.
رئیس مجلس لبنان هم باید شیعه باشد.
امشب جناحهای پارلمانی و احزاب لبنانی، مانند حزبالله، و متحد آن جنبش امل (هر دو شیعه) و احزاب مسیحی مانند جنبش میهنی آزاد و حزب سوسیالیست مترقی حمایت خود را از یکی از دو کاندیدای نهایی سنی اعلام کردند: نجیب میقاتی و نواف سلام. در نهایت علیرغم مخالفت حزبالله و جنبش امل با نواف سلام، وی نخستوزیر شد.
لبنان پس از جنگ جهانی اول و در سال ۱۹۲۰ میلادی از سوی فرانسه به عنوان یکی از سرزمینهای محصور سوریه تشکیل شد و در سال ۱۹۴۳ میلادی اعلام استقلال کرد.
#ایران با قدمتی چند هزارساله نخستین دولت - ملت جهان است.
پاینده ایران
۲۴ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
نام تاریخی سرزمینهای آن سوی ارس در شاهنامه
اَران در شاهنامه
«آذربایجان که در شاهنامه بهخاطر وزن، بهشکل ‹آذرآبادگان› آمده» نزد ایرانیان دارای جایگاه بسیار ارجمندی بوده است؛ چنانکه در شاهنامه، نمودی از «پایتخت معنوی» ایرانیان است. ازاینرو بخشی از نمادهای معنوی ایرانیان که دربرگیرندۀ «آتشکده آذرگشسب» و «دریاچه چیچست» میباشد، در آذربایجان جای دارند. این درحالیست که فردوسی از بالادست ارس سخن گفته، اما «هرگز» نام آذربایجان را برای آن مناطقِ تماماً ایرانی بهکار نبرده است؛ که این نشاندهندۀ آن است که سرزمینهای آنسوی ارس، هرگز با نام آذربایجان شناخته نمیشدهاند.
اکنون بر آن هستیم تا در پی این باشیم که بدانیم آیا از شهر یا روستایی از جمهوری باکو [کنونی] در آنسوی ارس هم در شاهنامه نام آمده است؟
ابرشهر
در خوانش شاهنامه نام «اَبَرشهر» به چشم ما میخورد. در بررسی چیستی این شهر باید گفت: در نسخۀ دکتر خالقی مطلق چهار بار از این شهر در پادشاهی کیخسرو یاد شده است که به شکل زیر میباشد: «گزینِ اَبَرشهر هفتاد مرد/ که بودند گردنکشان نبرد»، «گزینِ اَبَرشهر فرهاد بود/ کزو لشکر خسروآباد بود»، «گزینِ اَبَرشهر فرهاد راست/ که گویی مگر با سپهر است راست»، «گزینِ اَبَرشهر فرهاد گرد/ بخواندش؛ سپه یکسر او را سپرد».
ابنخردادبه یکی از شهرهای شمال غرب ایران را اَبَرشهر خوانده و از آن در کنار خزر و آلان و صقالبه نام برده است. افزون بر این حمدالله مستوفی در نیمۀ اول سدۀ هشتم در معرفی «آران» میگوید: «از اقلیم پنجم است به ساحل بحر جیلان. از او تا دریای فرب دو فرسنگ بود و در اول اَبَرشهر میخواندهاند و جای نشست فرهادبنگودرز بوده است».
بنابر این سخن و نیز گزارش، میتوان دانست که اَبَرشهر نهتنها بخشی تاریخی از سرزمین ایران بوده، بلکه - بنابر اساطیر - این شهر که از آن در شاهنامه یاد شده است، شهر ساختهشده و نشستنگاهِ فرهاد پسر گودرز پهلوان بزرگ ایران زمین نیز بوده است.
بَردَع
از این شهر در شاهنامه به شکل بردع، بردعه، برذع و برذعه نام آمده است.
این شهر واقع در شمال غرب ایران و منطقه مرتفع آلانان میباشد. اکنون این شهر در جمهوری باکو با همین نام بر خرابههای خود آرمیده است.
نام این شهر از زمان کیخسرو وارد داستانهای شاهنامه شده و همیشه با اردبیل همراه بوده و نیز همیشه از ارکان سپاه ایران بوده است. چنانکه برای نمونه، در بخش «جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب» و در آن هنگام که کیخسرو در حال آمادهسازیِ سپاهی برای مقابله با افراسیاب تورانی میباشد، گودرز پهلوان را فرمانده ‹میسره› (جناحِ چپِ لشکر) که سربازانِ بَردَع و اردبیل هستند، میکند: «بزرگان که از بردع و اردبیل/ به پیشِ جهاندار بودند خیل// سپهدار گودرز را خواستند/ چپِ لشکرش را بیاراستند»، سپس چون کیخسرو وارد توران شد، برگزیدگانِ سپاه خود را به حضور خواست؛ که سپاهیانِ بردع و اردبیل، از ایشان هستند: «سپاهی که از بردع و اردبیل/ بیامد بفرمود تا خیلخیل// بیایند و بر پیشِ او بگذرند/ رَد و موبَد و مرزبان بشمرند»، سپس چون در پایانِ این جنگ، افراسیاب خود را شکستخورده یافته و قصد فرار کردن و پناه گرفتن در پناهگاهی را میکند، در غاری در نزدیکیِ بَردَع پنهان میشود. فردوسی بزرگ میسراید: «به نزدیکِ بَردَع یکی غار بود/ سرِکوهِ غار از جهان نابسود// خورِش بُرد و از بیمِ جان جای ساخت/ به غار اندرون جای بالای ساخت».
در دورۀ تاریخی، آنگاه که خسروانوشیروان میخواهد تا جلوی خاقان شکوهِ خود را نشان بدهد، مرزبانان خود را فرامیخواند تا با شکوهِ فراوان بهصف بایستند؛ که مرزبانانِ بَردَع از این دست هستند: «فرستاده بَردَع و هند و روم/ ز هر شهریاری زِ آبادبوم».
در پادشاهی هرمزد نیز میخوانیم که بهرام چوبینه حاکم بَردَع و اردبیل بوده و به دستور پادشاه، ازآنجا به پایتخت میآید؛ که در بیان آن آمده است: «جهانجوی پویان ز بَردَع برفت/ خرامان به درگه شتابید تفت».
(بانو محبوبه غلامی، ماهنامه وطن یولی)
(دنباله دارد)
۲۵ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
نام تاریخی سرزمینهای آن سوی ارس در شاهنامه
اَران در شاهنامه
«آذربایجان که در شاهنامه بهخاطر وزن، بهشکل ‹آذرآبادگان› آمده» نزد ایرانیان دارای جایگاه بسیار ارجمندی بوده است؛ چنانکه در شاهنامه، نمودی از «پایتخت معنوی» ایرانیان است. ازاینرو بخشی از نمادهای معنوی ایرانیان که دربرگیرندۀ «آتشکده آذرگشسب» و «دریاچه چیچست» میباشد، در آذربایجان جای دارند. این درحالیست که فردوسی از بالادست ارس سخن گفته، اما «هرگز» نام آذربایجان را برای آن مناطقِ تماماً ایرانی بهکار نبرده است؛ که این نشاندهندۀ آن است که سرزمینهای آنسوی ارس، هرگز با نام آذربایجان شناخته نمیشدهاند.
اکنون بر آن هستیم تا در پی این باشیم که بدانیم آیا از شهر یا روستایی از جمهوری باکو [کنونی] در آنسوی ارس هم در شاهنامه نام آمده است؟
ابرشهر
در خوانش شاهنامه نام «اَبَرشهر» به چشم ما میخورد. در بررسی چیستی این شهر باید گفت: در نسخۀ دکتر خالقی مطلق چهار بار از این شهر در پادشاهی کیخسرو یاد شده است که به شکل زیر میباشد: «گزینِ اَبَرشهر هفتاد مرد/ که بودند گردنکشان نبرد»، «گزینِ اَبَرشهر فرهاد بود/ کزو لشکر خسروآباد بود»، «گزینِ اَبَرشهر فرهاد راست/ که گویی مگر با سپهر است راست»، «گزینِ اَبَرشهر فرهاد گرد/ بخواندش؛ سپه یکسر او را سپرد».
ابنخردادبه یکی از شهرهای شمال غرب ایران را اَبَرشهر خوانده و از آن در کنار خزر و آلان و صقالبه نام برده است. افزون بر این حمدالله مستوفی در نیمۀ اول سدۀ هشتم در معرفی «آران» میگوید: «از اقلیم پنجم است به ساحل بحر جیلان. از او تا دریای فرب دو فرسنگ بود و در اول اَبَرشهر میخواندهاند و جای نشست فرهادبنگودرز بوده است».
بنابر این سخن و نیز گزارش، میتوان دانست که اَبَرشهر نهتنها بخشی تاریخی از سرزمین ایران بوده، بلکه - بنابر اساطیر - این شهر که از آن در شاهنامه یاد شده است، شهر ساختهشده و نشستنگاهِ فرهاد پسر گودرز پهلوان بزرگ ایران زمین نیز بوده است.
بَردَع
از این شهر در شاهنامه به شکل بردع، بردعه، برذع و برذعه نام آمده است.
این شهر واقع در شمال غرب ایران و منطقه مرتفع آلانان میباشد. اکنون این شهر در جمهوری باکو با همین نام بر خرابههای خود آرمیده است.
نام این شهر از زمان کیخسرو وارد داستانهای شاهنامه شده و همیشه با اردبیل همراه بوده و نیز همیشه از ارکان سپاه ایران بوده است. چنانکه برای نمونه، در بخش «جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب» و در آن هنگام که کیخسرو در حال آمادهسازیِ سپاهی برای مقابله با افراسیاب تورانی میباشد، گودرز پهلوان را فرمانده ‹میسره› (جناحِ چپِ لشکر) که سربازانِ بَردَع و اردبیل هستند، میکند: «بزرگان که از بردع و اردبیل/ به پیشِ جهاندار بودند خیل// سپهدار گودرز را خواستند/ چپِ لشکرش را بیاراستند»، سپس چون کیخسرو وارد توران شد، برگزیدگانِ سپاه خود را به حضور خواست؛ که سپاهیانِ بردع و اردبیل، از ایشان هستند: «سپاهی که از بردع و اردبیل/ بیامد بفرمود تا خیلخیل// بیایند و بر پیشِ او بگذرند/ رَد و موبَد و مرزبان بشمرند»، سپس چون در پایانِ این جنگ، افراسیاب خود را شکستخورده یافته و قصد فرار کردن و پناه گرفتن در پناهگاهی را میکند، در غاری در نزدیکیِ بَردَع پنهان میشود. فردوسی بزرگ میسراید: «به نزدیکِ بَردَع یکی غار بود/ سرِکوهِ غار از جهان نابسود// خورِش بُرد و از بیمِ جان جای ساخت/ به غار اندرون جای بالای ساخت».
در دورۀ تاریخی، آنگاه که خسروانوشیروان میخواهد تا جلوی خاقان شکوهِ خود را نشان بدهد، مرزبانان خود را فرامیخواند تا با شکوهِ فراوان بهصف بایستند؛ که مرزبانانِ بَردَع از این دست هستند: «فرستاده بَردَع و هند و روم/ ز هر شهریاری زِ آبادبوم».
در پادشاهی هرمزد نیز میخوانیم که بهرام چوبینه حاکم بَردَع و اردبیل بوده و به دستور پادشاه، ازآنجا به پایتخت میآید؛ که در بیان آن آمده است: «جهانجوی پویان ز بَردَع برفت/ خرامان به درگه شتابید تفت».
(بانو محبوبه غلامی، ماهنامه وطن یولی)
(دنباله دارد)
۲۵ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
(دنباله نام تاریخی سرزمینهای آن سوی ارس در شاهنامه)
هَروم
هَروم شهری افسانهای در شاهنامه میباشد که باشندگان آن همه زن هستند و هیچیک از آنان شویی ندارند و چون کسی از آنان بخواهد شویی اختیار کند، از شهر بیرون رانده میشود. این شهر جایگرفته در منطقۀ قفقاز میباشد. آنگاه که اسکندر مقدونی در جهانگشاییهای خود راهش به این شهر رسید، خواست به آن وارد شود که شاهِ زنان اجازۀ ورود به اسکندر نداد. توصیفِ فردوسی دانا از این شهر و برخورد اسکندر با آن نزدیکبه صد بیت را دربرمیگیرد؛ که با بیتِ زیر میآغازد: «همی رفت با نامدارانِ روم/ بِدان شهر که خوانی هروم».
نظامی گنجوی که خود اهلِ گنجه در آذربایجان میباشد، در ‹اسکندرنامه› هروم را نامِ نخستینِ بَردَع خوانده و پادشاه آنرا زنی بهنام ‹نوشابه› دانسته؛ و آورده است: «هَرومش لقب بُد در آغازِ کار/ کنون بردعش خوانَد آموزگار// زنی حاکمه بود نوشابه نام/ همه ساله با عشرت و نوش و جام// هزارَش زنِ بِکر در پیشگاه/ به خدمت کمربسته هریک چوماه». ازاینرو ‹خَلَف تبریزی› در برهان قاطع (ذیل واژه) آورده است: «...بعضی گویند نام شهری است که در این زمان (سده ۱۱ هجری) بردع میگویندش».
ازاینرو با قاطعیتی خلافناپذیر میتوانیم بگوییم که آذربایجان در تمامِ شاهنامه ـ که خود منبع و میراثی بزرگ و مهم است - نقشی بسیار پررنگ دارد؛ و اسناد تاریخی نیز خود نمایانگر این هستند. چنانکه تنها در یکی از آن پرشمار اسناد میخوانیم: «اصطخری» (قرن سوم و چهارم هجری) اران را از آذربایجان جدا میداند و شهرهای آنرا چنین مینامد: بیلقان، ورثان، برديج، برزنج، شماخی، شیروان، آبخاز شابران، قبله، شكی، گنجه، شمکورا.
(بانو محبوبه غلامی، ماهنامه وطن یولی)
۲۵ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
هَروم
هَروم شهری افسانهای در شاهنامه میباشد که باشندگان آن همه زن هستند و هیچیک از آنان شویی ندارند و چون کسی از آنان بخواهد شویی اختیار کند، از شهر بیرون رانده میشود. این شهر جایگرفته در منطقۀ قفقاز میباشد. آنگاه که اسکندر مقدونی در جهانگشاییهای خود راهش به این شهر رسید، خواست به آن وارد شود که شاهِ زنان اجازۀ ورود به اسکندر نداد. توصیفِ فردوسی دانا از این شهر و برخورد اسکندر با آن نزدیکبه صد بیت را دربرمیگیرد؛ که با بیتِ زیر میآغازد: «همی رفت با نامدارانِ روم/ بِدان شهر که خوانی هروم».
نظامی گنجوی که خود اهلِ گنجه در آذربایجان میباشد، در ‹اسکندرنامه› هروم را نامِ نخستینِ بَردَع خوانده و پادشاه آنرا زنی بهنام ‹نوشابه› دانسته؛ و آورده است: «هَرومش لقب بُد در آغازِ کار/ کنون بردعش خوانَد آموزگار// زنی حاکمه بود نوشابه نام/ همه ساله با عشرت و نوش و جام// هزارَش زنِ بِکر در پیشگاه/ به خدمت کمربسته هریک چوماه». ازاینرو ‹خَلَف تبریزی› در برهان قاطع (ذیل واژه) آورده است: «...بعضی گویند نام شهری است که در این زمان (سده ۱۱ هجری) بردع میگویندش».
ازاینرو با قاطعیتی خلافناپذیر میتوانیم بگوییم که آذربایجان در تمامِ شاهنامه ـ که خود منبع و میراثی بزرگ و مهم است - نقشی بسیار پررنگ دارد؛ و اسناد تاریخی نیز خود نمایانگر این هستند. چنانکه تنها در یکی از آن پرشمار اسناد میخوانیم: «اصطخری» (قرن سوم و چهارم هجری) اران را از آذربایجان جدا میداند و شهرهای آنرا چنین مینامد: بیلقان، ورثان، برديج، برزنج، شماخی، شیروان، آبخاز شابران، قبله، شكی، گنجه، شمکورا.
(بانو محبوبه غلامی، ماهنامه وطن یولی)
۲۵ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
تمبرهای قاجاریه به مناسبت تاج گذاری احمدشاه با نمادهای میراث تاریخی و ملی ایرانیان
احمدشاه، آخرین شاه قاجار، روز ۳۰ تیر ۱۲۹۳ در ۱۸ سالگی در تهران تاجگذاری کرد. این مراسم ۵ سال پس از خلع محمدعلی شاه صورت گرفت./آذریها
۲۶ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
تمبرهای قاجاریه به مناسبت تاج گذاری احمدشاه با نمادهای میراث تاریخی و ملی ایرانیان
احمدشاه، آخرین شاه قاجار، روز ۳۰ تیر ۱۲۹۳ در ۱۸ سالگی در تهران تاجگذاری کرد. این مراسم ۵ سال پس از خلع محمدعلی شاه صورت گرفت./آذریها
۲۶ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
کالای اساسی در داخل خیلی ارزان تر از خارج است چه کنیم قاچاق معکوس نشود؟ مردم را فقیرتر کنیم!!!
«وقتی میگفتیم دست به ارزش پول ملی نزنید (ارز را گران نکنید)، ارز کالا نیست که ارزشش را صادر کننده تعیین کند، یقین داشتیم که مردم فقیر.تر میشوند و ناچارید یارانه دهید تا شورش گرسنگان را نبینید و عزت نفس مردم را با یارانه پایین بیاورید. یارانه یعنی چاپ پول، یعنی تورم بیشتر، یعنی باز ارز کف بازار گران میشود و شما مجبورید ارز توافقی را گران کنید، یعنی بازهم پول چاپ کنید تا باز یارانه دهید، یعنی باز تورم بیشتر، یعنی کف حقوق را در چند هفته از ۲۵۰ یورو به ۱۵۰ یورو کاهش دادید و نشد آنچه میخواستید!
در مرحله بعد فرمودید: حالا کالای اساسی در داخل خیلی ارزان تر از خارج است چه کنیم قاچاق معکوس نشود؟ معلوم است ارز کالای اساسی را گرانتر کنیم، پول ملی را بیارزشتر کنیم (کم ارزشترین در جهانیم دیگر نمیشود) ، باز پول خلق کنیم! به فقرا که اکنون چند برابر شدند هم که یارانه میدهیم، شعار هم داریم: «مبارزه قاچاق معکوس، بیش اظهاری گمرکی، حمایت از تولید داخل» و این چرخه را با همین شعار ادامه خواهیم داد!؟
خدا ایران جان، مام میهنم را حفظ کند.»
(چیذری، رییس انجمن تولید، تامین، توزیع و صادر کنندگان تجهیزات پزشکی و دارویی)
#حاکم_نادان
۲۶ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
کالای اساسی در داخل خیلی ارزان تر از خارج است چه کنیم قاچاق معکوس نشود؟ مردم را فقیرتر کنیم!!!
«وقتی میگفتیم دست به ارزش پول ملی نزنید (ارز را گران نکنید)، ارز کالا نیست که ارزشش را صادر کننده تعیین کند، یقین داشتیم که مردم فقیر.تر میشوند و ناچارید یارانه دهید تا شورش گرسنگان را نبینید و عزت نفس مردم را با یارانه پایین بیاورید. یارانه یعنی چاپ پول، یعنی تورم بیشتر، یعنی باز ارز کف بازار گران میشود و شما مجبورید ارز توافقی را گران کنید، یعنی بازهم پول چاپ کنید تا باز یارانه دهید، یعنی باز تورم بیشتر، یعنی کف حقوق را در چند هفته از ۲۵۰ یورو به ۱۵۰ یورو کاهش دادید و نشد آنچه میخواستید!
در مرحله بعد فرمودید: حالا کالای اساسی در داخل خیلی ارزان تر از خارج است چه کنیم قاچاق معکوس نشود؟ معلوم است ارز کالای اساسی را گرانتر کنیم، پول ملی را بیارزشتر کنیم (کم ارزشترین در جهانیم دیگر نمیشود) ، باز پول خلق کنیم! به فقرا که اکنون چند برابر شدند هم که یارانه میدهیم، شعار هم داریم: «مبارزه قاچاق معکوس، بیش اظهاری گمرکی، حمایت از تولید داخل» و این چرخه را با همین شعار ادامه خواهیم داد!؟
خدا ایران جان، مام میهنم را حفظ کند.»
(چیذری، رییس انجمن تولید، تامین، توزیع و صادر کنندگان تجهیزات پزشکی و دارویی)
#حاکم_نادان
۲۶ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
نماینده ویژه وزیر خارجه جمهوری اسلامی در گفتگو با نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در سوریه «خواستار توجه ویژه سازمان ملل متحد به اقلیتها در سوریه شد.»!
ترکیب استقرار قومی - مذهبی جمعیت سوریه به شرح زیر است:
عرب سنی، ۶۲٪
علوی، ۱۳٪
کرد، ۱۶٪
مسیحی، ۳٪
ترکمن: ۱٪
#حاکم_نادان
۲۶ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
نماینده ویژه وزیر خارجه جمهوری اسلامی در گفتگو با نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در سوریه «خواستار توجه ویژه سازمان ملل متحد به اقلیتها در سوریه شد.»!
ترکیب استقرار قومی - مذهبی جمعیت سوریه به شرح زیر است:
عرب سنی، ۶۲٪
علوی، ۱۳٪
کرد، ۱۶٪
مسیحی، ۳٪
ترکمن: ۱٪
#حاکم_نادان
۲۶ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
نماینده حقوقبگیر؟!
پس از جنجال یک نماینده سوپر انقلابی مجلس، کوچک زاده، علیه رئیس مجلس و رئیس جمهور، به نقل از محسن رضایی تویتی منتشر شد که طی آن گفته شده بود کوچک زاده پاسخ بده چرا عضو هیئت مدیره کشتیسازی هستی و از هواپیمایی ماهان حقوق میگیری؟!
حالا میگویند آن توییت را محسن رضایی نزده است!
ولی محتوای توییت را البته کسی تکذیب نکرد!
نماینده مجلس هم حقوق نمایندگی میگیرد و هم حقوق از دیگر بخشهای دولتی، و خصوصی!
حاکمیت آلوده به فساد است.
#حاکم_خائن
#فساد_نهادینه
۲۶ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
نماینده حقوقبگیر؟!
پس از جنجال یک نماینده سوپر انقلابی مجلس، کوچک زاده، علیه رئیس مجلس و رئیس جمهور، به نقل از محسن رضایی تویتی منتشر شد که طی آن گفته شده بود کوچک زاده پاسخ بده چرا عضو هیئت مدیره کشتیسازی هستی و از هواپیمایی ماهان حقوق میگیری؟!
حالا میگویند آن توییت را محسن رضایی نزده است!
ولی محتوای توییت را البته کسی تکذیب نکرد!
نماینده مجلس هم حقوق نمایندگی میگیرد و هم حقوق از دیگر بخشهای دولتی، و خصوصی!
حاکمیت آلوده به فساد است.
#حاکم_خائن
#فساد_نهادینه
۲۶ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاینده ایران
ایران و تاجیکستان
امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان میگوید:
من روادید را برداشتم؛ هروقت دوست داشتید به تاجیکستان بیایید.
حتی اگر خواستید سرمایهگذاری هم نکنید، هروقت دوست داشتید همراه با فرزندانتان به تاجیکستان بیایید.
رودکی، فردوسی، حافظ و سعدی متعلق به زبان فارسی هستند؛ نه فقط ایران یا تاجیکستان. مولانا متعلق به بشریت است؛ نه فقط ما. کوروش کبیر متعلق به بشریت است.
ما یکدیگر را در عرصهٔ بینالمللی همپوشانی کردهایم و نگذاشتهایم فرهنگمان به حاشیه برود. نوروز منتظرتان هستم؛ من از شما سرمایهگذاری نمیخواهم؛ خودتان بیایید.
وقتی دولت، فرهنگ خود، تمدن خود را صاحب نمیشود آن جا خالگی به وجود میاید، جای خالی را فرهنگ بیگانه پر میکند. سعدي، حافظ، فردوسی، رودکی، کوروش مال ماست، مال مردم آریایی تبار.
#ایران_بزرگ_فرهتگی
#تاجیکستان
#ایران_بزرگ_آرمان_بزرگ_میخواهد
۲۷ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
ایران و تاجیکستان
امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان میگوید:
من روادید را برداشتم؛ هروقت دوست داشتید به تاجیکستان بیایید.
حتی اگر خواستید سرمایهگذاری هم نکنید، هروقت دوست داشتید همراه با فرزندانتان به تاجیکستان بیایید.
رودکی، فردوسی، حافظ و سعدی متعلق به زبان فارسی هستند؛ نه فقط ایران یا تاجیکستان. مولانا متعلق به بشریت است؛ نه فقط ما. کوروش کبیر متعلق به بشریت است.
ما یکدیگر را در عرصهٔ بینالمللی همپوشانی کردهایم و نگذاشتهایم فرهنگمان به حاشیه برود. نوروز منتظرتان هستم؛ من از شما سرمایهگذاری نمیخواهم؛ خودتان بیایید.
وقتی دولت، فرهنگ خود، تمدن خود را صاحب نمیشود آن جا خالگی به وجود میاید، جای خالی را فرهنگ بیگانه پر میکند. سعدي، حافظ، فردوسی، رودکی، کوروش مال ماست، مال مردم آریایی تبار.
#ایران_بزرگ_فرهتگی
#تاجیکستان
#ایران_بزرگ_آرمان_بزرگ_میخواهد
۲۷ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
پاینده ایران
بیستوهشتم دیماه، زادروز میرجلالالدین کزّازی (۱۳۲۷):
«شاهنامه، بیهیچ گزافه و گمان، بیهیچ چون و چند، نامۀ ورجاوند و بیمانند فرهنگ ایران است. پلی است، سُتوار و ستبر و سترگ، برآورده بر مَغاکهای زمان و رشتۀ پیوندی است ناگسستنی که پیشینیان را با پسینیان پیوسته و همبسته میدارد. از آن است که این نامۀ نامور را شیرازه و شالودۀ تاریخ و فرهنگ ایران میتوانیم دانست؛ تاریخ و فرهنگی گَشَنبیخ و گرانسنگ، برینپایه و فزونمایه که بستر و بهانۀ ناز و نازش هر ایرانی است. راستی را، اگر شاهنامه نمیبود، ما آنچه هستیم نمیتوانستیم بود و همانند تیرهها و تبارهای دیگر، در سایههای دامنگسترِ تاریخ و گردهایِ گیتینوردِ گسستهنشانی و شکستهنامی گم میشدیم و از یادها میرفتیم بر بادها.»/استاد کزازی
#شاهنامه
۳۸ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party
بیستوهشتم دیماه، زادروز میرجلالالدین کزّازی (۱۳۲۷):
«شاهنامه، بیهیچ گزافه و گمان، بیهیچ چون و چند، نامۀ ورجاوند و بیمانند فرهنگ ایران است. پلی است، سُتوار و ستبر و سترگ، برآورده بر مَغاکهای زمان و رشتۀ پیوندی است ناگسستنی که پیشینیان را با پسینیان پیوسته و همبسته میدارد. از آن است که این نامۀ نامور را شیرازه و شالودۀ تاریخ و فرهنگ ایران میتوانیم دانست؛ تاریخ و فرهنگی گَشَنبیخ و گرانسنگ، برینپایه و فزونمایه که بستر و بهانۀ ناز و نازش هر ایرانی است. راستی را، اگر شاهنامه نمیبود، ما آنچه هستیم نمیتوانستیم بود و همانند تیرهها و تبارهای دیگر، در سایههای دامنگسترِ تاریخ و گردهایِ گیتینوردِ گسستهنشانی و شکستهنامی گم میشدیم و از یادها میرفتیم بر بادها.»/استاد کزازی
#شاهنامه
۳۸ دی ۱۴۰۳
@paniranist_party