آموزش زبان ایرانیان
396 subscribers
1.25K photos
831 videos
171 files
219 links
آموزش و مکالمه زبان های خارجی
#انگلیسی
#فرانسوی
#ایتالیایی
Download Telegram
🎓 افعال حرکتی : 👇👇

📌 walk ➡️ راه رفتن
📌 run ➡️ دویدن
📌 tiptoe ➡️ روی نوک پا راه رفتن
📌 crawl ➡️ چهاردست و پا رفتن
📌 lift ➡️ بلند کردن
📌 bend ➡️ خم شدن
📌 dive ➡️ شیرجه زدن
📌 jump ➡️ پریدن
📌 crouch ➡️ (قوز کردن(ازترس،سرما
📌 squat ➡️ چمباتمه زدن
📌 lean ➡️ تکیه دادن
📌 kneel ➡️ زانو زدن
📌 push ➡️ هل دادن
📌 pull ➡️ کشیدن
🦋 اسامی انواع نان ها رو به انگلیسی یاد بگیریم و بیان کنیم


White bread
نان سفید
Wheat bread
نان گندم
Rye bread
نان چاودار
Bagel
نان شیرینی حلقوی
Donut
دونات
French bread/Baguette
نان فرانسوی/باگت
Barley bread
نان جو
Flat bread
هرگونه نان مسطح
Pancake
پنکیک
Crispy bread
نان ترد
Toast bread
نان تست
Sweet bread
نان شیرین


#vocabulary 🙋

@irlanguages

🎓 آموزش زبان ایرانیان
​​People will always judge you. Just follow your heart, only you know what is best for you.

آدمها همیشه قضاوتت خواهند کرد. فقط دلت را دنبال کن، فقط خودت میدانی چه چیزی برای تو بهترین است.

@irlanguages
☀️☀️چند اصطلاح جالب :

👈سنگ رو یخ:
🇬🇧I felt like a fool

👈برو به درک _ برو به جهنم:
🇺🇸Go to hell

👈دست از سرم بردار :
get off my back

👈می خوای بخواه نمی خوای نخواه
🇬🇧like it or lump it

👈این خط این نشون
🇺🇸mark my words

👈چون من میگم:
because I say so
#ماضي #بعيد (گذشته كامل)

#گرامر
 به اين زمان، در انگليسي past perfect tense گفته مي شود.

🔴 – زمان ماضي بعيد براي عملي به كار برده مي شود كه در گذشته قبل از عمل ديگري انجام شده است. مثلاً من قبل از اينكه به رختخواب روم يك ساندويچ خورده بودم. (هر دو عمل رفتن به رختخواب و خوردن ساندويچ در گذشته انجام شده است ولي خوردن ساندويچ قبل از رفتن به رختخواب صورت گرفته است)

 
🔴 – فرمول اين زمان به صورت had +pp مي باشد. يعني از فعل had به اضافه قسمت سوم فعل، براي فعل ماضي بعيد استفاده مي كنيم.

 🔴 – براي سؤالي اين زمان از فعل كمكي had‌ استفاده مي كنيم.

Had you eaten a sandwich before you went to bed?

آيا شما قبل از آنكه به رختخواب بروي يك ساندويچ خورده بودي ؟ 

 
🔴– براي منفي اين زمان از فعل كمكي had not ‌ استفاده مي كنيم.

I had not eaten a sandwich befor I went to bed.

من قبل از اينكه به رختخواب بروم يك ساندويج نخورده بودم. 

 
🔴- موارد کاربردگذشته كامل
هر گاه در جمله مركب، حرف اضافه before( قبل از) ياafter( بعد از) همراه يك فعل گذشته ساده وجودداشته باشد، از فعل گذشته كامل استفاده مي شود. مانند :

She had turned off the TV before she went to bed.

او قبل از اينكه به رختخواب برود تلويزيون را خاموش كرده بود.

She ate lunch after he had washed her hands.

او پس از آنكه دستانش را شسته بود، ناهارش را خورد.

هر گاه در جمله قيد befor(قبلاً) و يا previously(قبلاً) وجود داشته باشد، فعل به صورت گذشته كامل به كار مي رود. مانند :

I had seen this film before

من قبلاً اين فيلم را ديده بودم.

I had cleaned this room previously.

من قبلاً اين اتاق را تميز كرده بودم.

هر گاه در جمله مركب by the time‌(وقتي كه ) همراه

 فعل گذشته ساده وجود داشته باشد، زمان گذشته كامل كاربرد دارد. مانند :

I had cleaned this room by the time you arrived.

 وقتي كه شما رسيديد، من اين اتاق را تميز كرده بودم.


هر گاه در جمله مركب، as soon as‌ (به محض اينكه) همراه فعل گذشته ساده وجود داشته باشد، گذشته كامل كاربرد دارد . مانند :

I went to visit her as soon as I had known she was ill.

من به محض آنكه دانستم كه او مريض است به ملاقاتش رفتم.

هر گاه در جمله مركب already‌ (قبلاً) همراه فعل گذشته ساده وجود داشته باشدفعل گذشته كامل به كار مي رود.

He had already learned English when he went to England.

او وقتي كه به انگليس رفت تقريباً انگليسي را ياد گرفته بود.

 توضيح آنكه كلمه already معمولاً had, pp مي آيد.

از قيد زمان و حرف اضافه ( مدت زمان+ for) نيز همراه فعل ماضي بعيد استفاده مي شود.

I hadn’t been in Tehran for six months when I arrived.

 

 امروز كه من به تهران رسيدم، براي شش ماه بود كه در تهران نبودم.

🔴گاهي هيچ يك از مطالبي كه در بالا گفته شد، در جمله ديده نمي شود وما از معني جمله متوجه مي شويم كه در گذشته عملي قبل ازعمل ديگر انجام شده است و بايد فعل گذشته كامل به كار ببريم.

به چند مثال ديگر از گذشته كامل توجه كنيد.

Mary went to the party because they had invitedher.

ماري به مهماني رفت چون آنها او را دعوت كرده بودند.

Ali was very happy because he had got good marks.

علي خيلي خوشحال بود چون نمرات خوبي گرفته بود.

I had finished university before I was 22.

من قبل از 22 سالگي ام دانشگاه را تمام كرده بودم.

I had read this story before.

من قبلاً اين داستان را خوانده بودم. 
👆بهترين راه برای اینکه جلوی نا امیدی رو‌ بگیری، اينه که از هيچ کس هيچ انتظاری نداشته باشی!!


@irlanguages

🎓 آموزش زبان ایرانیان
جملاتی در مورد حیوانات:
1- این حیوان در معرض خطر انقراض می باشد.
This animal is an endangered species./ this animal is threatened with extinction.

2- آن حیوان خونسرد/ خونگرم است.
That animal is cold- blooded / warm- blooded.

3- قورباغه ها عمدتاً از حشرات تغذیه می کنند.
Frogs feed mainly on insects.

4- گاو علف خوار و شیر گوشتخوار می باشد.
Cows are herbivorous animals, but lions are carnivorous.

5- گاو ها دارند در چراگاه می چرند.
The cows are grazing in the field.

6- آن سگ دارد استخوان می جود.
That dog is chewing in a bone.

7- شیرها کدام حیوانات را شکار می کنند؟
What do the lions prey on?

8- آنها معمولاً از آهو و گور خر تغذیه می کنند.
They usually prey on antelopes and zebras.

9- من دوست دارم که گربه را رو پاهایم بگذارم و نوازشش کنم.
Have you shown your dog to a vet?

10- سگ خود را به دامپزشگ نشان دادی؟
Have you shown your dog to a vet?

11- دامپزشگ گفت که سگم باید یک هفته قرنطینه بشود.
The vet said that my dog had to go into quarantine for one week.

12- این اسب باید گشته بشود.
This horse has to be put down/ destroyed/ killed.

13- این گوسفند را برای سلاخی می برند.
This sheep is being sent for slaughter.

14- باید این اسب ها را ببریم نعل کنیم.
We should take these horses to be shod.

15- دوستم داخل اصطبل داره اسبش را زین می کند.
My friend is in the stable, saddling up his horse.

16- باید این اسب ها را ببریم نعل کنیم.
We should take these horses to be shod.

17- دوستم داخل اصطبل داره اسبش را زین می کند.
My friend is in the stable, saddling up his horse.

18- تا پا روی پنجه سگ گذاشتم، ناله کرد.
The dog let out a yelp as I trod on its paw.

19- این سگ کک/شپش دارد.
This dog has got fleas/lice.

20- این سگ پوست نرمی دارد.
This dog has a smooth coat.

21- سگ زوزه می کشید تا از اتاق بیرون بیاد.
The dog was wailing to be let out of the room.

22- تا حالا به پوست پولکی مار دست زدی؟
Have you ever touched the scaly skin of snake?

23- می توانی اسم چند حیوان را بگویی که به خواب زمستانی می روند؟
Can you tell me the names of some animals which hibernate?

24- من هم گوشت طیور و هم گوشت قرمز میخورم.
I eat both poultry and red meat.

25- یک حیوان آدم خوار در این جنگل است.
There is a man-eating animal in this jungle.

26- گربه ام تمام شب بیرون میو میو می کرد.
My cat was meowing outside all night.

27- گربه خودش را به پاهای من می مالید.
The cat was rubbing itself against my legs.

29- آن گربه تو را چنگ نمی زند.
That cat won’t scratch you.

30- دم گربه لای در گیر کرد.
The cat’s tail was trapped in the door.

31- گربه روی قالی استفراغ کرده است.
The cat’s been sick on the carpet.

32- گربه من خیلی مریض است. حیوونکی!
My cat’s very ill, poor old thing!

33- پایش به گربه گیر کرد و افتاد.
She tripped over the cat and fell.

34- این گربه ولگرد را از اینجا دور کنید.
Scare this alley cat away.

35- گور خر شکار شیر شد.
The zebra fell prey to the lion?

36- تا حالا سوار شتر شده ای؟
Have you ever ridden a camel?

37- گاهی شیر را سلطان حیوانات می نامند.
The lion is sometimes called the king of beasts.

38- شیر دندانهایش را در گردن آهو فرو کرد.
The lion buried its teeth in the deer’s neck.

39- کرکس ها به لاشه شیر نوک می زدند.
The vultures were picking at a lion’s carcass.

40- شیر شکار خود را از روی علف های بلند می کشاند.
The lion stalked its prey through the long grass.

41- شیر،بی قرار در قفس بالا و پایین می رفت.
The lion paced restlessly up and down in its cage.

42- ببر او را درید.
He was mauled by a tiger.

43- باید تله بگذاریم تا آن موش را بگیریم.
We have to set a trap to catch that mouse.

44- موش در تله افتاد.
The mouse was caught in the trap.

45- اول فکر کردم آن موش مرده، ولی بعد دیدم یک مرتبه تکان خورد.
At first I thought the mouse was dead, but then I saw it suddenly give a slight twitch.

46- آن گاو را تلقیح مصنوعی کرده اند.
They have inseminated that cow.

47- گاو گوساله اش را لیسید و پوزه خود را به او مالید.
The cow licked and nuzzled its calf.

48- کمکم می کنی که گاوها را بدوشم؟
Do you help me to milk the cows?

49- در مورد جنون گاوی چقدر می دانی؟
How much do you know about mad cow disease?

50- ماهی طعمه را قورت داد.
The fish swallowed the bait.
حشرات: Insects
1- یک سویک داره روی برگ راه میره.
These is a beetle crawling along the leaf.

2- دیروز یک زنبور نیشم زد.
I was stung by a wasp yesterday.

3- آن زنبور عسل بد جوری نیشم زد.
That honey bee gave me a nasty sting.

4- از بالا تا پایین بازوم پر از جای نیش پشه است.
I have got mosquito bites all down my arm.

5- چشمم به خاطر نیش پشه باد کرده بود.
My eye had puffed up because of a mosquito bite.

6- وزوز پشه ها در شب اعصابم را خرد می کنه.
The buzz of mosquitoes at night drives me crazy.

7- چرا پشه بند نمی خری؟
Why don’t you buy a mosquito net?

8- حتماً می دانی که پشه ها ناقل مالاریا هستند.
You certainly know that mosquitoes are vector of malaria.

9- مگس کش کجاست؟می خواهم آن مگش را بکشم.
Where is the swatter? I want to swat that fly.

10- دور سطل آشغال مگس جمع شده است.
The flies are swarming around the garbage can.

11- وقتی داری می آیی خانه یک حشره کش هم بخر بیا.
Buy an insecticide spray on your way home.

12- من بد جوری از سوسک/ عقرب/ هزارپا/ ملخ/ جیرجیرک می ترسم.
I am terribly afraid of cockroaches/ scorpions/ centipedes grasshoppers/ crickets.

13- از دیدن آنها تنم مور مور می شود.
They give me creeps.

14- آشپزخانه پر از سوسک بود.
The kitchen was crawling with cockroaches.

15- تا آن سوسک را دیدم جیغ کشیدم و با پام لهش کردم.
As soon as I saw that cockroach, I shrieked and stamped on it.
🐄🐁 لغات بیشتر در مورد حیوانات:🐎🐫
دام پروری: animal husbandry
غذای گربه:cat food
گوشتخوار: carnivorous
خانگی:domestic
فضله پرندگان: droppings
به حیوان غذا دادن:feed an animal
جویدن: gnaw at /on
گیاهخوار:herbivorous
سم: hoof
شاخ:horn
کوهان:hump
پستاندار:mammal
انگل:parasite
چنگال:paw
حیوان دست آموز:pet
حیوان باربر:pack animal
حیوان قرنطینه شده:quarantined animal
مزرعه دامداری:ranch
خزنده:reptile
نشخوار کردن:ruminate
کشتارگاه:slaughter house/ abattoir
دم:tail
رام کردن:tame
دامپزشک:veterinarian
یال شیر:lion’s mane
جانور شناس: zoologist
@irlanguages
🌹 #اصطلاحات با ثابت.

🔷Prices are fixed here
🔴 قیمتها اینجا ثابتند.

🔷The market is rather stable
🔴بازار نسبتا ثابت است

🔷Fixed deposits in a bank
🔴 سپرده های ثابت در بانک

🔷I have a steady monthly income
🔴درامد ماهیانه ثابتی دارم

🔷He has a good permanet job
🔴 شغل ثابت خوبی دارد
#جملات_مفید

💚امروز باد می وزد.
💙It’s windy today.

💚باد سردی می وزد.
💙A cold wind is blowing.

💚این باد تا استخوان نفوذ می کند.
💙This wind cuts like a knife.

💚باد در میان درختان زوزه می کشد.
💙The wind is howling through the trees.

💚هوا طوفانی است.
💙It’s stormy.

💚طوفان دیشب خسارات فراوانی ببار آورد.
💙The storm last night did a lot of damage.

💚 وقتی طوفان شروع شد داشتی چکار می کردی؟
💙What were you doing when the storm broke out?

💚گردباد طوفانی است که می چرخد.
💙A tornado is a whirling storm.

💚(منظور اسامی دیگر گردباد است.)
💙A tornado is also called a twister or a whirlwind.

💚منظور انواع دیگر گردباد است.
💙A hurricane, a cyclone and typhoon are other types of whirlwinds.
نکاتی در مورد تفظ کلمات در انگلیسی

1-هرگاه بعد از حرف C یکی از حروف صدادار A,I,Y قرار گیرد،
حرف C صدای "س" فارسی را می دهد. مانند:
سینما Cinema
اگر حرف دیگری جز A,I,Y باشد،صدای "ک" می دهد.مانند:
دکتر Doctor

2-بعد از حرف m،حرف b خوانده نمی شود.مانند:
بره lamb


3- پیش از حرف n حرف k خوانده نمی شود.مانند:
زانو Knee
دانستن know


4-حرف l در ترکیبات alf,alk,alm,olk خوانده نمی شود.مانند:
گردش کردن Walk
گوساله Calf

5-بعد از حرف s حرف t خوانده نمی شود.به خصوص در ترکیبات Sten و Stle حرف t خوانده نمی شود.مانند:
دژ Castle
بستن Fasten

6-حرف n بعد از m در آخر کلمه خوانده نمی شود.مانند:
موقر Solemn
ستون Column

7-در آخر کلمه معمولا حرف g پیش از حرف n خوانده نمی شود.مانند:
طراحی کردن design
امضا کردن sign

8-حرف w در ابتدای کلمه و قبل از حرف r خوانده نمی شود.مانند:
اشتباه wrong
نوشتن Write

9-در وسط کلمه و به ویژه بعد از حرف i حروف gh خوانده نمی شود.مانند:
جنگ flight
شب night

10-حرف h بعد از w در کلمات زیر خوانده نمی شود:
چه what کجا where
سفید white چرا why
چه وقت when کدام which

11-پسوند tion در آخر کلمات،صدای "شن" فارسی می دهد.مانند:
اطلاعات information
انقلاب revolution
🔷‌ The snowman
🔴آدم برفی

#داستان_کوتاه_انگلیسی

@irlanguages
It was nearly Christmas. Katie woke up and found that the world was white and magical.
تقریباً کریسمس شده بود. کتی از خواب بیدار شد و دید که همه‌جا سفید و جادویی شده.

“Snow!” she shouted, “Snow for Christmas!”
او داد زد: برف اومده! برفِ کریسمس!

She ran outside and danced in the snow.
بیرون دوید و روی برف‌ها رقص و پای‌کوبی کرد.

Her brother Eddie came out too. They made a big round snowball and a small one. They put them together and made a huge snowman.
برادرش اِدی هم بیرون آمد. آن‌ها یک گلوله برفی بزرگ و یک گلوله‌ی کوچک‌تر درست کردند. آن‌ها را روی هم گذاشتند و یک آدم‌برفی بزرگ درست کردند.

“Hello.” he said. “It’s Christmas. Would you like a present?”
آدم‌برفی گفت: سلام. کریسمس شده. دوست دارید بهتون عیدی بدم؟

“Yes please!” they said.
آن‌ها گفتند: بله، لطف می‌کنید.

The snowman waved his arms. Silver crystal snowflakes filled the sky. It was so beautiful.
آدم‌برفی بازوهایش را تکان داد. دانه‌های بلوری نقره‌ای‌رنگ برف آسمان را پر کرد. خیلی قشنگ بود.

“We must give you a present too,” said Katie.
کتی گفت: ما هم باید به تو عیدی بدهیم

They gave the snowman a carrot for a nose, a scarf for his neck, and a hat for his head.
آن‌ها هویجی برای بینی‌اش گذاشتند، شال‌گردنی به گردنش بستند و کلاهی بر سرش گذاشتند.

“Happy Christmas!” they said.
آن‌ها گفتند: کریسمس مبارک

The snow stopped and the sun came out. The snowman started to melt.
برف بند آمد و آفتاب درآمد. آدم‌برفی شروع به آب شدن کرد.

“Goodbye” he said. “Build me again next year!”
او گفت: سال دیگر دوباره من را درست کنید!

#Short_story
داستان کوتا
انواع بارندگی:
Types of precipitation
20- دارد باران می بارد.
It's raining.

21- بیرون به شدت باران می بارد.
It's pouring outside.

22- دارد مثل سیل باران می بارد.
It's raining cats and dogs.

23- باران سنگینی می بارد.
It's raining heavily.

24- قطره های باران خیلی درشت است.
The raindrops are huge.

25- دارد رگبار می بارد.
It's showering.

26- به شدت باران می بارد.
The rain is coming down in torrents.

27- دیشب باران شدیدی بارید.
We had a torrential downpour last night.

28- (منظور بارانی است که از قطرات بسیار ریز ولی متراکم تشکیل شده و مخصوص مناطق ساحلی است.)
It's drizzling. I like drizzles.

29- (منظور باران سبک و متناوب است.)
It's sprinkling.

30-(منظور مخطوط باران و برف و یا باران و تگرگ است.)
It's sleeting.

31- شش ساعت است که بِلاوقفه باران می بارد.
It's been raining nonstop for six hours.

32- (منظور طوفان همراه با رعد و برق و رگبار کوتاه مدت است.)
We had a thundershower this morning.

33- (منظور طوفان همراه با رعد و برق و باران سنگین است.)
We had a thunderstorm yesterday.

34- جاده به علت باران لغزنده است.
The road is slippery because of the rain.

35- بهنگام غروب باران های پراکنده خواهد بارید.
There will be scattered rains in the evening.

36- راه رفتن زیر باران را دوست دارم.
I like walking in the rain.

37- زیر باران خیس شدم.
I got wet in the rain.

38- (از باران) خیس آب شده بودم.
I was soaked.

39- تا مغز استخوانم خیس شد.
I got wet to the skin/ bone.

40- میزان بارندگی در این منطقه چقدر است؟
What's the rate of rainfall in this area?

41- باران قطع شده است. آسمان دارد صاف می شود.
The rain has stopped. It's clearing up.

42- فصل بارندگی در شهرت چه زمانی است؟
When's the rainy season in your city?

43- دارد برف می بارد.
I prefer snow to rain.

44- برف را به باران ترجیح می دهم.
I prefer snow to rain.

45- برف سنگینی می بارد. دانه های برف خیلی درشت است.
It's snowing heavily. The snowflakes are so big.

46- رانندگی در بوران(برف سنگین به همراه باد شدید) واقعا مشکل بود.
It was really hard to drive in the snowstorm/ blizzard.

47- بچه ها دارند آدم برفی درست می کنند.
The children are making a snowman.

48- دارند گلوله برفی پرتاب می کنند.
They are throwing snowballs.

49- لاستیک یخ شکن داری؟
Do you have snow tires?

50- دارد تگرگ می بارد.
It's hailing.

51- دانه های تگرگ به این درشتی است.
The hailstones are this big.

52- اینجا چند وقت به چند وقت تگرگ می بارد؟
How often does it hail here?
💠The Rooster, the Duck, and the Mermaids
@irlanguages
A rooster and a duck were arguing so much over whether mermaids exist or not, that they decided to settle the matter once and for all , by searching the bottom of the sea.
They dived down, first seeing colourful fish, then medium-sized fish and large fish. Then they got so deep that they were in complete darkness and couldn’t see a thing.
This made them terribly scared, so they returned to the surface. The rooster was terrified and never wanted to return to the depths, but the duck encouraged him to keep trying. To calm the rooster, this time the duck took a flashlight . They dived down again to the darkness, and when they started getting scared, they switched the flashlight on.
When the darkness was lit up they saw that they were totally surrounded by mermaids.
The mermaids told them that they thought the rooster and the duck didn’t like them. The previous time the mermaids had been just about to invite their visitors to a big party, but the rooster and the duck had quickly left.
The mermaids were very happy to see that they had returned, though.
And thanks to their bravery and perseverance , the rooster and the duck became great friends with the mermaids.
@irlanguages
💠خروس، اردک و پری دریایی

یک خروس ویک اردک باهم بحث‌های زیادی میکردند که آیا پری دریایی وجود داردیا خیر. این‌قدر بحث کردند که دست‌آخر تصمیم گرفتند که موضوع رایک‌بار برای همیشه با رفتن به اعماق دریا حل کنند.
آن‌ها به سمت پایین دریا شیرجه زدند و شنا کردند. اول ماهیهای رنگارنگ دیدند؛ سپس ماهیهایی با اندازه‌های متوسط دیدند؛ و سپس ماهیهای بزرگ دیدند. سپس آن‌قدری در اعماق دریا فرورفته بودند که در تاریکی کامل بودند و نمیتوانستند چیزی ببینند.
این موضوع آن‌ها را به‌شدت ترساند. برای همین به سطح زمین بازگشتند. خروس بسیار وحشت‌زده شده بود و نمیخواست که دیگر هیچ‌وقت به اعماق دریا برگردد. اما اردک او را تشویق کرد که به تلاشش ادامه بدهد. و برای اینکه خروس را آرام کند، این بار اردک با خودش یک چراغ آورد. آن‌ها باری دیگر به سمت تاریکی شنا کردند و وقتیکه احساس کردند که دارند میترسند، آن‌ها چراغ را روشن کردند.
وقتیکه تاریکی روشن شد، آن‌ها مشاهده کردند که کاملاً در میان تعدادی پری دریایی محاصره‌شده‌اند.
پریهای دریایی به آن‌ها گفتند که فکر کرده بودند که خروس و اردک از آن‌ها خوششان نیامده است. دفعه‌ی قبلی پریهای دریایی نزدیک بود که بازدیدکنندگانشان را بهیک مهمانی دعوت کنند؛ اما خروس و اردک سریع صحنه را ترک کردند.
بااین‌حال، پریهای دریایی بسیار خوشحال بودند که آن‌ها دوباره برگشتند. و با تشکر از شجاعت و استقامت خروس و اردک، آن‌ها دوستان خیلی خوبی برای پریهای دریایی شدند
🦋 با حروف ربط مضاعف در جمله های زیر آشنا میشویم


@irlanguages

اگرچه مسافرت خوب بود، اما خیلی خسته کننده بود.
The journey was beautiful, but too tiring.
اگرچه قطار سر وقت آمد، اما خیلی پر بود.
The train was on time, but too full.
اگرچه هتل خوب و راحت بود، اما خیلی گران بود.
The hotel was comfortable, but too expensive.
او (مرد) یا با اتوبوس می رود یا با قطار.
He’ll take either the bus or the train.
او (مرد) یا امشب می آید یا فردا صبح زود.
He’ll come either this evening or tomorrow morning.
او (مرد) یا پیش ما می ماند یا در هتل.
He’s going to stay either with us or in the hotel.
او هم اسپانیایی و هم انگلیسی صحبت می کند.
She speaks Spanish as well as English.
او هم در مادرید و هم در لندن زندگی کرده است.
She has lived in Madrid as well as in London.
او هم اسپانیا را می شناسد و هم انگلیس را.
She knows Spain as well as England.
او نه تنها احمق است، بلکه تنبل هم است.
He is not only stupid, but also lazy.
او (مؤنث) نه تنها زیباست بلکه باهوش هم است.
She is not only pretty, but also intelligent.
او (مؤنث) نه تنها آلمانی، بلکه فرانسوی هم صحبت می کند.
She speaks not only German, but also French.
من نه می توانم پیانو بنوازم و نه گیتار.
I can neither play the piano nor the guitar.
من نه می توانم والس برقصم و نه زامبا.
I can neither waltz nor do the samba.
من نه از آواز اپرا خوشم می آید و نه از رقص باله.
I like neither opera nor ballet.
هر چه سریعتر کار کنی، زودتر کارت تمام می شود.
The faster you work, the earlier you will be finished.
هرچه زودتر بیایی، زودتر هم می توانی بروی.
The earlier you come, the earlier you can go.
هر چه سن بالا می رود، احساس راحت طلبی بیشتر می شود.
The older one gets, the more complacent one gets.



#grammar

@irlanguagesi
#لغات ضروری روزمره


@irlanguages

🔮harmful
مضر
🔮holiday
تعطیلی
🔮housewife
زن خانه دار
🔮how often ... ?
چند وقت به چند وقت ... ؟
🔮improve
بهتر کردن , بهبودی یافتن
🔮influence
تاثیر , تاثیر گذاردن
🔮movie
فیلم
🔮music
موسیقی
🔮observation
مشاهده , نظر , نگاه
🔮once a week
هفته ای یکبار
🔮out at work
بیرون , سرکار
فرق great با large با big :

💥Great
بزرگ از لحاظ معنوی
Gundhi was a great man .
—------—
💥Big
بزرگ از لحاظ جسمانی
There are many big buildings in Tehran .
—------—
💥Large
بزرگ برای چیزی که حجمی را اشغال کرده است .
There was a large picture on the wall