Anjomane Shaerane Mordeh .pdf
1.3 MB
رمان "انجمنِ شاعران مرده" اثر کلاین بام و تام شولمن، ترجمهی حمید خادمی
با الهام از اندیشهی هانری دیوید ثورو، متفکر بزرگ آمریکایی و نویسندهی دو شاهکارِ "والدن" و "نافرمانیِ مدنی".
کتاب نافرمانیِ مدنی به ترجمهی غلامعلی کشانی در نشر قطره و اینترنت منتشر شده است.
(یادآوری مهم:
لطفا نسخهی کاغذی کتاب را در صورت وجود حتما بخرید.)
با الهام از اندیشهی هانری دیوید ثورو، متفکر بزرگ آمریکایی و نویسندهی دو شاهکارِ "والدن" و "نافرمانیِ مدنی".
کتاب نافرمانیِ مدنی به ترجمهی غلامعلی کشانی در نشر قطره و اینترنت منتشر شده است.
(یادآوری مهم:
لطفا نسخهی کاغذی کتاب را در صورت وجود حتما بخرید.)
رمان "انجمنِ شاعران مرده" اثر کلاین بام و تام شولمن، ترجمهی حمید خادمی
با الهام از اندیشهی هانری دیوید ثورو، متفکر بزرگ آمریکایی و نویسندهی دو شاهکارِ والدن و نافرمانیِ مدنی.
کتاب نافرمانیِ مدنی به ترجمهی غلامعلی کشانی در نشر قطره و اینترنت منتشر شده است:
دانلود کتاب انجمن شاعران مرده:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4688
(یادآوری مهم:
لطفا نسخهی کاغذی کتاب را در صورت وجود حتما بخرید.)
با الهام از اندیشهی هانری دیوید ثورو، متفکر بزرگ آمریکایی و نویسندهی دو شاهکارِ والدن و نافرمانیِ مدنی.
کتاب نافرمانیِ مدنی به ترجمهی غلامعلی کشانی در نشر قطره و اینترنت منتشر شده است:
دانلود کتاب انجمن شاعران مرده:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4688
(یادآوری مهم:
لطفا نسخهی کاغذی کتاب را در صورت وجود حتما بخرید.)
Forwarded from هزار خط ناتمام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چگونه میتوانم بیشتر ذهنآگاه باشم؟ - راس هریس
#رواندرمانی، #پذیرش_و_تعهد، #اکت، #راس_هریس، #ذهنآگاهی
▪️مترجم: حسین محمدیزاده
▫️لینک ویدئو در آپارات
🍂
#رواندرمانی، #پذیرش_و_تعهد، #اکت، #راس_هریس، #ذهنآگاهی
▪️مترجم: حسین محمدیزاده
▫️لینک ویدئو در آپارات
🍂
Forwarded from هزار خط ناتمام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چگونه افکار منفی را شکست بدهیم؟
#رواندرمانی، #شناختی_رفتاری، #افکار_منفی، #happify
▪️مترجم: حسین محمدیزاده
▫️لینک ویدئو در آپارات
🍂
#رواندرمانی، #شناختی_رفتاری، #افکار_منفی، #happify
▪️مترجم: حسین محمدیزاده
▫️لینک ویدئو در آپارات
🍂
Forwarded from محمدرضا جلائیپور🍀Jalaeipour
✳️ زایش دین
بر اساسِ آخرین شواهد تاریخیِ بهدست آمده
✅ اولین دینِ جهان در کجا شکل گرفت؟
✅ اولین معبد جهان در کجا ساخته شد؟
✅ آیا دین و معبدی در جایی دیگر میتوانسته وجود داشته باشد؟
✅ چرا دین و معبد بهوجود میآید؟
✅ ظهورِ دین و انقلابِ کشاورزی چه رابطهای با هم دارند؟
✅ غریزهی جستجوی معنایی برتر و فراگیر در انسان، و حِسِ حیرت او در برابر هستی چیست؟
=========================
اینها پرسشهایی اند که مقالهی مستند و مهم نشنال جیاگرافیک به آن میپردازد. مقالهای که از خیالپردازی و توهم و آرزو اندیشی بهدور است و فقط بر پایهی دادههای تاریخیِ بهدست آمده حرف میزند.
ادامه در:
http://ghkeshani.com/birth-of-religion
بر اساسِ آخرین شواهد تاریخیِ بهدست آمده
✅ اولین دینِ جهان در کجا شکل گرفت؟
✅ اولین معبد جهان در کجا ساخته شد؟
✅ آیا دین و معبدی در جایی دیگر میتوانسته وجود داشته باشد؟
✅ چرا دین و معبد بهوجود میآید؟
✅ ظهورِ دین و انقلابِ کشاورزی چه رابطهای با هم دارند؟
✅ غریزهی جستجوی معنایی برتر و فراگیر در انسان، و حِسِ حیرت او در برابر هستی چیست؟
=========================
اینها پرسشهایی اند که مقالهی مستند و مهم نشنال جیاگرافیک به آن میپردازد. مقالهای که از خیالپردازی و توهم و آرزو اندیشی بهدور است و فقط بر پایهی دادههای تاریخیِ بهدست آمده حرف میزند.
ادامه در:
http://ghkeshani.com/birth-of-religion
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️ دیدگاه بسترِ مرگ
==============
✅ لذت و وظیفه دو محرک ما برای فعالیت اند. اما کدام یک برایمان سودمندترند؟
دیدگاه بسترِ مرگ بر خلاف ظاهرِ اسماش، ما را به زندگیِ پر شور و پرلذت دعوت میکند.
این کلیپِ ارزنده، به همت ایمان فانی به فارسی زیرنویس شده.
✅ کانال "مدرسه زندگی فارسی" و سایت او را بهیاد داشته باشید:
https://t.me/dr_iman_fani
www.imanfani.com
==============
✅ لذت و وظیفه دو محرک ما برای فعالیت اند. اما کدام یک برایمان سودمندترند؟
دیدگاه بسترِ مرگ بر خلاف ظاهرِ اسماش، ما را به زندگیِ پر شور و پرلذت دعوت میکند.
این کلیپِ ارزنده، به همت ایمان فانی به فارسی زیرنویس شده.
✅ کانال "مدرسه زندگی فارسی" و سایت او را بهیاد داشته باشید:
https://t.me/dr_iman_fani
www.imanfani.com
✳️ تاملات مارکوس اورلیوس و اندیشهی رواقی (۸)
✅ فلانی مرا مسخره میکند؟ به خودش مربوط است. آنچه به من ربط دارد این است که هرگز حرفی نزنم یا کاری نکنم که در خور تمسخر باشد.
فلانی از من نفرت دارد؟ باز هم به خودش مربوط است.
✅ آنچه به من ربط دارد این است که نسبت به همه مهربان و نیکوکار باشم و بدون بدگویی متقابل یا شکیباییِ متظاهرانه، به شیوهای مثل فوکیونِ معروف با صراحت و بزرگواری او را به اشتباه خود واقف کنم [فوکیون، فرمانده و دولتمرد آتنی که مردم او را متهم به خیانت و محکوم به مرگ کردند. وقتی از او پرسیدند آخرین حرفات چیست در پاسخ گفت: "از آتنیها هیچ کینهای ندارم."]. انسان باید چنین روحی داشته باشد؛ هرگز نباید خدایان او را در حال کینه و نفرت یا گله و شکایت از دردهایش ببینند.
✅ اگر از قوانین مناسب وجودت پیروی کنی و فرمان طبیعت را بپذیری و به هر وسیلهای در پی سعادت و بهروزیِ همگان باشی، دیگر چه چیزی میتواند به تو زیان برساند؟
(تاملات مارکوس اورلیوس، فصل ۱۱، بند ۱۳، عرفان ثابتی، نشر ققنوس)
=====================================
✳️ پسنوشت گاه فرست:
✅ سالها پیش فکر میکردم این یا آن کتابْ، این یا آن شخص، این یا آن گروهْ ترازوی ارزیابیِ کل کیهان، طبیعتِ زمین و نحوهی رفتارِ مردماناش است، مثل خیلی از خیلهای دیگر. کمکم که چشمها باز تر شد، کمی از این ادعا پایین آمدم و دیدم نگاههای متفاوتی هم وجود دارند که شایستهی تامل اند و من قرنها از آنها بیخبر بودهام و بیخبر خواهم ماند.
باز هم گذشت تا دو سه سال پیش. کسی بانیِ خیر شد و گفت "فلان کتاب را بگیر، اما آهستهآهسته اش بخوان. عجله نکن. روزی یک صفحه. این کتاب برای تمام کردن نیست، برای عمل کردن است، برای بارها مراجعه کردنِ هر روزه است."
باورم نمیشد. کتاب را گرفتم. همانطور که بایدْ خواندم. دیدم الحق که درست میگفته، این کتاب برای همهی طاقچهها و همهی جیبهاست، منتها امروز دیگر نمیگویم که حتما رازِ اسرارِ کیهان و طبیعت و انسان را بازگو میکند. فقط میگویم که با تو از اساسیترین دلایلِ بیخردی و کوتهبینی و بیرحمی و بیعدالتی، هم در سطح فردی و هم اجتماعی حرف میزند و تو را به جایی میرساند که زندگیِ سالم را حداقل بدانی که چیست و اگر هم خواستی آن را عملی کنی.
✅ تاملات مارکوس اورلیوس (۱۲۱-۱۸۰ میلادی)، که واگویههای یک امپراتور برای شخصِ خودش بوده و برای خواننده نوشته نشده، در طی سفر او از رومِ باستان برای دفع حملهای در آلمان نوشته شده و خوشبختانه تا امروز دست نخورده به دست ما رسیده. مثل کتابهای افلاطون و سایر فیلسوفانِ باستان. بنابراین بحثی برای ردّ انتساب به او مطرح نشده است. او یکی از چهار رواقیِ مشهور تاریخ فلسفهی عملی است که اتفاقا امپراتور هم بوده و صاحب مُکنت و ثروت، در کنار زنون، سنکا و البته اپیکتِتوسِ کارتُن خواب!
بگذریم ...،
بعد از این که کتاب را یک بار تمام کردم، این یادداشت را در اول کتاب نوشتم:
"کتابی برای تمام فصول،
در تعجبام که این همه حرافی در باره ی حَرفها، حُکمها، حِکمتها و عرفانهای مثلا بزرگِ (اما در بیشترِ مواقع کم مایه و کم عمق) انجام میگیرد، ولی کتابی این چنین ساده و فروتن و بیادعا، اما پُرمایه نادیده گرفته میشود، کتابی ساده، و مثلا باستانی، ولی "روزآمد"، و کاملا رو به هدف!"
✅ از این کتاب حداقل سه ترجمه دیدهام.اولی در بالا، دومی ترجمهی نشر نی، یک ناشر معتبر دیگر است، سومی مربوط به بیش از ۱۰۰ سال پیش است از زنده یاد طالبوف: تفکرات مارکوس اورلیوس، انتشارات معتبرِ نگاه معاصر.
#رواقی مارکوس اورلیوس
✳️ سیاست = آموزش
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4697
✅ فلانی مرا مسخره میکند؟ به خودش مربوط است. آنچه به من ربط دارد این است که هرگز حرفی نزنم یا کاری نکنم که در خور تمسخر باشد.
فلانی از من نفرت دارد؟ باز هم به خودش مربوط است.
✅ آنچه به من ربط دارد این است که نسبت به همه مهربان و نیکوکار باشم و بدون بدگویی متقابل یا شکیباییِ متظاهرانه، به شیوهای مثل فوکیونِ معروف با صراحت و بزرگواری او را به اشتباه خود واقف کنم [فوکیون، فرمانده و دولتمرد آتنی که مردم او را متهم به خیانت و محکوم به مرگ کردند. وقتی از او پرسیدند آخرین حرفات چیست در پاسخ گفت: "از آتنیها هیچ کینهای ندارم."]. انسان باید چنین روحی داشته باشد؛ هرگز نباید خدایان او را در حال کینه و نفرت یا گله و شکایت از دردهایش ببینند.
✅ اگر از قوانین مناسب وجودت پیروی کنی و فرمان طبیعت را بپذیری و به هر وسیلهای در پی سعادت و بهروزیِ همگان باشی، دیگر چه چیزی میتواند به تو زیان برساند؟
(تاملات مارکوس اورلیوس، فصل ۱۱، بند ۱۳، عرفان ثابتی، نشر ققنوس)
=====================================
✳️ پسنوشت گاه فرست:
✅ سالها پیش فکر میکردم این یا آن کتابْ، این یا آن شخص، این یا آن گروهْ ترازوی ارزیابیِ کل کیهان، طبیعتِ زمین و نحوهی رفتارِ مردماناش است، مثل خیلی از خیلهای دیگر. کمکم که چشمها باز تر شد، کمی از این ادعا پایین آمدم و دیدم نگاههای متفاوتی هم وجود دارند که شایستهی تامل اند و من قرنها از آنها بیخبر بودهام و بیخبر خواهم ماند.
باز هم گذشت تا دو سه سال پیش. کسی بانیِ خیر شد و گفت "فلان کتاب را بگیر، اما آهستهآهسته اش بخوان. عجله نکن. روزی یک صفحه. این کتاب برای تمام کردن نیست، برای عمل کردن است، برای بارها مراجعه کردنِ هر روزه است."
باورم نمیشد. کتاب را گرفتم. همانطور که بایدْ خواندم. دیدم الحق که درست میگفته، این کتاب برای همهی طاقچهها و همهی جیبهاست، منتها امروز دیگر نمیگویم که حتما رازِ اسرارِ کیهان و طبیعت و انسان را بازگو میکند. فقط میگویم که با تو از اساسیترین دلایلِ بیخردی و کوتهبینی و بیرحمی و بیعدالتی، هم در سطح فردی و هم اجتماعی حرف میزند و تو را به جایی میرساند که زندگیِ سالم را حداقل بدانی که چیست و اگر هم خواستی آن را عملی کنی.
✅ تاملات مارکوس اورلیوس (۱۲۱-۱۸۰ میلادی)، که واگویههای یک امپراتور برای شخصِ خودش بوده و برای خواننده نوشته نشده، در طی سفر او از رومِ باستان برای دفع حملهای در آلمان نوشته شده و خوشبختانه تا امروز دست نخورده به دست ما رسیده. مثل کتابهای افلاطون و سایر فیلسوفانِ باستان. بنابراین بحثی برای ردّ انتساب به او مطرح نشده است. او یکی از چهار رواقیِ مشهور تاریخ فلسفهی عملی است که اتفاقا امپراتور هم بوده و صاحب مُکنت و ثروت، در کنار زنون، سنکا و البته اپیکتِتوسِ کارتُن خواب!
بگذریم ...،
بعد از این که کتاب را یک بار تمام کردم، این یادداشت را در اول کتاب نوشتم:
"کتابی برای تمام فصول،
در تعجبام که این همه حرافی در باره ی حَرفها، حُکمها، حِکمتها و عرفانهای مثلا بزرگِ (اما در بیشترِ مواقع کم مایه و کم عمق) انجام میگیرد، ولی کتابی این چنین ساده و فروتن و بیادعا، اما پُرمایه نادیده گرفته میشود، کتابی ساده، و مثلا باستانی، ولی "روزآمد"، و کاملا رو به هدف!"
✅ از این کتاب حداقل سه ترجمه دیدهام.اولی در بالا، دومی ترجمهی نشر نی، یک ناشر معتبر دیگر است، سومی مربوط به بیش از ۱۰۰ سال پیش است از زنده یاد طالبوف: تفکرات مارکوس اورلیوس، انتشارات معتبرِ نگاه معاصر.
#رواقی مارکوس اورلیوس
✳️ سیاست = آموزش
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4697
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
✳️ تاملات مارکوس اورلیوس و اندیشهی رواقی (۸)
✅ فلانی مرا مسخره میکند؟ به خودش مربوط است. آنچه به من ربط دارد این است که هرگز حرفی نزنم یا کاری نکنم که در خور تمسخر باشد.
فلانی از من نفرت دارد؟ باز هم به خودش مربوط است.
✅ آنچه به من ربط دارد این است…
✅ فلانی مرا مسخره میکند؟ به خودش مربوط است. آنچه به من ربط دارد این است که هرگز حرفی نزنم یا کاری نکنم که در خور تمسخر باشد.
فلانی از من نفرت دارد؟ باز هم به خودش مربوط است.
✅ آنچه به من ربط دارد این است…
✳️ تاملات مارکوس اورلیوس و اندیشهی رواقی (۸)
✅ فلانی مرا مسخره میکند؟ به خودش مربوط است. آنچه به من ربط دارد این است که هرگز حرفی نزنم یا کاری نکنم که در خور تمسخر باشد.
فلانی از من نفرت دارد؟ باز هم به خودش مربوط است.
✅ آنچه به من ربط دارد این است که نسبت به همه مهربان و نیکوکار باشم و بدون بدگویی متقابل یا شکیباییِ متظاهرانه، به شیوهای مثل فوکیونِ معروف با صراحت و بزرگواری او را به اشتباه خود واقف کنم [فوکیون، فرمانده و دولتمرد آتنی که مردم او را متهم به خیانت و محکوم به مرگ کردند. وقتی از او پرسیدند آخرین حرفات چیست در پاسخ گفت: "از آتنیها هیچ کینهای ندارم."]. انسان باید چنین روحی داشته باشد؛ هرگز نباید خدایان او را در حال کینه و نفرت یا گله و شکایت از دردهایش ببینند.
✅ اگر از قوانین مناسب وجودت پیروی کنی و فرمان طبیعت را بپذیری و به هر وسیلهای در پی سعادت و بهروزیِ همگان باشی، دیگر چه چیزی میتواند به تو زیان برساند؟
(تاملات مارکوس اورلیوس، فصل ۱۱، بند ۱۳، عرفان ثابتی، نشر ققنوس)
#رواقی مارکوس اورلیوس
ادامه در
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4696
✅ فلانی مرا مسخره میکند؟ به خودش مربوط است. آنچه به من ربط دارد این است که هرگز حرفی نزنم یا کاری نکنم که در خور تمسخر باشد.
فلانی از من نفرت دارد؟ باز هم به خودش مربوط است.
✅ آنچه به من ربط دارد این است که نسبت به همه مهربان و نیکوکار باشم و بدون بدگویی متقابل یا شکیباییِ متظاهرانه، به شیوهای مثل فوکیونِ معروف با صراحت و بزرگواری او را به اشتباه خود واقف کنم [فوکیون، فرمانده و دولتمرد آتنی که مردم او را متهم به خیانت و محکوم به مرگ کردند. وقتی از او پرسیدند آخرین حرفات چیست در پاسخ گفت: "از آتنیها هیچ کینهای ندارم."]. انسان باید چنین روحی داشته باشد؛ هرگز نباید خدایان او را در حال کینه و نفرت یا گله و شکایت از دردهایش ببینند.
✅ اگر از قوانین مناسب وجودت پیروی کنی و فرمان طبیعت را بپذیری و به هر وسیلهای در پی سعادت و بهروزیِ همگان باشی، دیگر چه چیزی میتواند به تو زیان برساند؟
(تاملات مارکوس اورلیوس، فصل ۱۱، بند ۱۳، عرفان ثابتی، نشر ققنوس)
#رواقی مارکوس اورلیوس
ادامه در
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4696
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️ بگذار آشغال بخورند!
✅ آیا راهی برای آشغال نخوردن ما وجود دارد؟
✅ آیا مجبوریم چیزهایی را بخوریم که خواندنِ اسم موادِ [صنعتیِ] داخلشان برای بچهی کلاس پنجم دبستان سخت است؟
✅ آیا مجبوریم موادی را بخوریم که قصهی طولانیِ تولیدشان همه در پستوهای نامعلومِ کارخانهجات گذشته است؟
✅ آیا راهی برای آشغال نخوردن ما وجود دارد؟
✅ آیا مجبوریم چیزهایی را بخوریم که خواندنِ اسم موادِ [صنعتیِ] داخلشان برای بچهی کلاس پنجم دبستان سخت است؟
✅ آیا مجبوریم موادی را بخوریم که قصهی طولانیِ تولیدشان همه در پستوهای نامعلومِ کارخانهجات گذشته است؟
✳️ ۲۵ سال گذشت، در اینجا و آنجا، در هرجا فراموش نباید کرد!
✅ در یازدهم ژوئیه سال ۱۹۹۵ و در اوج جنگ بوسنی، ارتش جمهوری صرب بوسنی به فرماندهی راتکو ملادیچ پس از هفتهها محاصره شهر سربرنیتسا، وارد منطقه امن سازمان ملل متحد شد. این نیروها در برابر چشمان صلحبانان بینالمللی - که اکثر آنها هلندی بودند- بیش از ۸ هزار مرد و پسر نوجوان مسلمان را با اتوبوس از محدوده تحت حفاظت سازمان ملل متحد خارج کرده و در طی ده روز همگی آنان را در اطراف شهر به قتل رساندند.
✅ سربازان صرب بوسنی بعد از قتل عام، اجساد را در گورهای دسته جمعی در چندین منطقه ریختند و محلها را با بولدوزر صاف کردند تا رد جنایت را از میان ببرند.
✅با این حال دانشمندان بینالمللی و بوسنیایی در عملیاتی که در ابتدا غیرممکن فرض میشد، استخوانهای قربانیان را یافته و توانستند با آزمایش دیانای آنها را با اسامی مفقودان مطابقت دهند.
✅ در این پروژه که زمانی «بزرگترین پازل پزشکی قانونی در جهان» خوانده میشد، اجساد بیش از ۶ هزار نفر شناسایی شد و با مشخصات در قبرستان یادبود پوتوگاری به خاک سپرده شد.
✅ در یازدهم ژوئیه سال ۱۹۹۵ و در اوج جنگ بوسنی، ارتش جمهوری صرب بوسنی به فرماندهی راتکو ملادیچ پس از هفتهها محاصره شهر سربرنیتسا، وارد منطقه امن سازمان ملل متحد شد. این نیروها در برابر چشمان صلحبانان بینالمللی - که اکثر آنها هلندی بودند- بیش از ۸ هزار مرد و پسر نوجوان مسلمان را با اتوبوس از محدوده تحت حفاظت سازمان ملل متحد خارج کرده و در طی ده روز همگی آنان را در اطراف شهر به قتل رساندند.
✅ سربازان صرب بوسنی بعد از قتل عام، اجساد را در گورهای دسته جمعی در چندین منطقه ریختند و محلها را با بولدوزر صاف کردند تا رد جنایت را از میان ببرند.
✅با این حال دانشمندان بینالمللی و بوسنیایی در عملیاتی که در ابتدا غیرممکن فرض میشد، استخوانهای قربانیان را یافته و توانستند با آزمایش دیانای آنها را با اسامی مفقودان مطابقت دهند.
✅ در این پروژه که زمانی «بزرگترین پازل پزشکی قانونی در جهان» خوانده میشد، اجساد بیش از ۶ هزار نفر شناسایی شد و با مشخصات در قبرستان یادبود پوتوگاری به خاک سپرده شد.
✳️ کارل یاسپرس (۱۸۸۳- ۱۹۶۹)، متولد اولدنبورگِ آلمان، یکی از بزرگترین فیلسوفانِ دورانِ مدرن است. کار او که تقریبا در سهچهارمِ قرن ارائه شد نفوذی عمیق بر روی اندیشهی معاصر داشته است. مقالهی زیر یکی از آخرین نوشتههای اوست که در ویژهنامهی "پیامِ یونسکو" با عنوانِ “مهاتما گاندی، صدمین سال تولد” در سال ۱۹۶۹ منتشر شد.
✅ این بار او هم در یکی از آخرین نوشتههایش از گاندی میگوید، اما با چشمانی باز و قلمی آزاد از شخصیتپرستی:
https://ghkeshani.com/gandhijaspers
آدرس دانلود کل مقالاتِ ویژهنامهی گاندیِ پیامِ یونسکو:
https://unesdoc.unesco.org/ark:/48223/pf0000078247
✅ این بار او هم در یکی از آخرین نوشتههایش از گاندی میگوید، اما با چشمانی باز و قلمی آزاد از شخصیتپرستی:
https://ghkeshani.com/gandhijaspers
آدرس دانلود کل مقالاتِ ویژهنامهی گاندیِ پیامِ یونسکو:
https://unesdoc.unesco.org/ark:/48223/pf0000078247
عدم خشونت
مهاتما گاندی در نگاهِ کارل یاسپرس - عدم خشونت
مهاتما گاندی، صدمین سال تولد، ۱۹۶۹ از آخرین نوشتههای کارل یاسپرس* برای اشتراک در همین سایت، کانال گاه فرست و کانال آهستگیْ لطفا کلیک کنیدبرای دانلود کتابها لطفا همینجا را کلیک کنید گاندی با شجاعتِ ذاتیاش با خشم و غضبِ جمعیتِ آشفته روبرو میشد و پیامِ…
Forwarded from هزار خط ناتمام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فلسفه - زندگی خوب: کانت
#فلسفه، #زندگی_خوب، #کانت، #کریس_سورپرنانت
▪️مترجم: حسین محمدیزاده
▫️لینک ویدئو با کیفیت بالا در آپارات
🍂
#فلسفه، #زندگی_خوب، #کانت، #کریس_سورپرنانت
▪️مترجم: حسین محمدیزاده
▫️لینک ویدئو با کیفیت بالا در آپارات
🍂
Forwarded from بیایید ketabestaneman@
سرگذشت_حاجی_بابای_اصفهانی_میرزا_حبیب_جعفر_مدرس_صادقی.pdf
29.5 MB
سرگذشت حاجی بابای اصفهانی
نوشته : جیمز موریه
ترجمه : میرزا حبیب اصفهانی
ویرایش : جعفر مدرس صادقی
نوشته : جیمز موریه
ترجمه : میرزا حبیب اصفهانی
ویرایش : جعفر مدرس صادقی
✳️ چه شد که اینجور شد؟
✅ کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، یکی از عجایبِ دنیای قلم به زبان فارسی است. چرا که با وجود داشتن سه اسم بر روی کتاب، معلوم نیست نویسندهاش کیست و آیا واقعا مترجم به فارسی ترجمه کرده یا به انگلیسی.
✅ هر چه هست، بسیار شیرین گفتار است و روان، با این که نثرش نزدیک به ۱۵۰ سال از ما فاصله دارد. این نثر یکی از اولین شاهکارهای فارسینویسیِ دوران مدرن است.
✅ مضمونِ کتاب، شبیهِ کتابِ "سفرهای گالیور" و "آلیس در سرزمین عجایب"، طنزآمیز است و در بارهی اجتماع و سیاست و فرهنگ و مذهبِ ایرانیان آن روزگار؛ اما شباهتهای عجیباش با امروز و هر روزِ ما، به ما میگویدکه آن را برای خودشناسی حتما بخوانیم، اما با دیدی انتقادی و البته بدونِ "خودزنی".
✅ وقتی این کتاب را میخوانیم، به یاد کــَردوکارِ اولیای محترم امور و امثالِ خودِ ما عابرانِ پیاده در همین ایران معاصر میافتیم و به فکر فرو میرویم که:
✳️ چه شد که اینجور شده!
فایل پی دی اف کتاب:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4707
✅ کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، یکی از عجایبِ دنیای قلم به زبان فارسی است. چرا که با وجود داشتن سه اسم بر روی کتاب، معلوم نیست نویسندهاش کیست و آیا واقعا مترجم به فارسی ترجمه کرده یا به انگلیسی.
✅ هر چه هست، بسیار شیرین گفتار است و روان، با این که نثرش نزدیک به ۱۵۰ سال از ما فاصله دارد. این نثر یکی از اولین شاهکارهای فارسینویسیِ دوران مدرن است.
✅ مضمونِ کتاب، شبیهِ کتابِ "سفرهای گالیور" و "آلیس در سرزمین عجایب"، طنزآمیز است و در بارهی اجتماع و سیاست و فرهنگ و مذهبِ ایرانیان آن روزگار؛ اما شباهتهای عجیباش با امروز و هر روزِ ما، به ما میگویدکه آن را برای خودشناسی حتما بخوانیم، اما با دیدی انتقادی و البته بدونِ "خودزنی".
✅ وقتی این کتاب را میخوانیم، به یاد کــَردوکارِ اولیای محترم امور و امثالِ خودِ ما عابرانِ پیاده در همین ایران معاصر میافتیم و به فکر فرو میرویم که:
✳️ چه شد که اینجور شده!
فایل پی دی اف کتاب:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4707
✳️ آندره ژید و وظیفهی انسانی
✅ کسانیکه در چنین سیستمِ حکومتیای جراتِ فریاد و اعتراض به خود میدهند و خطر مرگ و زندان و تبعید را بهجان میخرند شجاعترین و ارزشمندترینِ انسانها هستند که حاضر نشدهاند بهخاطرِ مزایای حقیرِ مادیْ شرف و ایمانِ خود را زیر پا بگذارند و در برابرِ زورمندان سرِ تسلیم و تعظیم فرود آورند.
✅ من فریادهای خشم و اعتراضِ هزاران هزار تن از این قربانیان بیگناه را در سکوتِ شب ها به گوشِ جان میشنوم و به خاطرِ آنها قلم را بر روی کاغذ بهحرکت در میآورم. کمترین عنایت و رضایتی از سوی این مردان و زنانِ دربند و تبعیدی برای من از همهی تعریفها و تمجیدهای پراودا (یکی از دو روزنامهی رسمیِ شورویِ سابق) ارزشمندتر است. هر چند تصور نمیکنم که آنها هرگز به این نوشتهها دسترسی پیدا کرده یا چیزی در بارهی آن بشنوند.
✅ آنان از محرومترین و ستمدیدهترین مردم روی زمین بهشمار میآیند، زیرا هیچ مرجعِ قانونی برای رسیدگی به دردها و شکایاتِشان وجود ندارد و تودهی مردم هم آنقدْر از احوال آنان بیخبر نگاهداشته شده اند که هرگز نمیتوان به حرکتی از سوی مردم برای پایان دادن به این ستم ها امید بست.
✅ کسانیکه در چنین سیستمِ حکومتیای جراتِ فریاد و اعتراض به خود میدهند و خطر مرگ و زندان و تبعید را بهجان میخرند شجاعترین و ارزشمندترینِ انسانها هستند که حاضر نشدهاند بهخاطرِ مزایای حقیرِ مادیْ شرف و ایمانِ خود را زیر پا بگذارند و در برابرِ زورمندان سرِ تسلیم و تعظیم فرود آورند.
✅ من فریادهای خشم و اعتراضِ هزاران هزار تن از این قربانیان بیگناه را در سکوتِ شب ها به گوشِ جان میشنوم و به خاطرِ آنها قلم را بر روی کاغذ بهحرکت در میآورم. کمترین عنایت و رضایتی از سوی این مردان و زنانِ دربند و تبعیدی برای من از همهی تعریفها و تمجیدهای پراودا (یکی از دو روزنامهی رسمیِ شورویِ سابق) ارزشمندتر است. هر چند تصور نمیکنم که آنها هرگز به این نوشتهها دسترسی پیدا کرده یا چیزی در بارهی آن بشنوند.
✅ آنان از محرومترین و ستمدیدهترین مردم روی زمین بهشمار میآیند، زیرا هیچ مرجعِ قانونی برای رسیدگی به دردها و شکایاتِشان وجود ندارد و تودهی مردم هم آنقدْر از احوال آنان بیخبر نگاهداشته شده اند که هرگز نمیتوان به حرکتی از سوی مردم برای پایان دادن به این ستم ها امید بست.
Forwarded from | نیلوفر |
🍃ترویج رواقی گری یا نا امیدی از دمکراسی🍃
🌾گرچه زبان و ذهن هگل فیلسوف بزرگ آلمانی ؛ پر است از ابهام و تا حدودی تخیلات نامعلوم ؛ اما در معرفی نسبت خدایگان و بنده ؛ سخنی بسیار مهمی بیان می کند که تا حدودی تفسیر روزگار فعلی ما ایرانیان است ۰
🌾هگل می گوید ؛ وقتی اربابان و سروران ؛ قدرت خود را بر زیر دستانشان تحمیل می کنند ؛ رفتار آدمیان با اربابان متفاوت می شود ۰
🌾گروهی لاف شکاکیت زده و برای فرار از تلخی روزگاری که به آن مبتلا گشته اند ؛ واقعیت جهان را انکار و گونه ای رفتار می کنند که گویا ظلم و ستمی وجود نداشته و همه رویدادهای بیرونی ؛ فقط خواب و تخیل ذهنی آدمیان است ۰ زیرا به این طریق می توانند خیال خود را آسوده کرده و سرشت سوزناک زندگی را تحمل کنند ۰ ( روانشناسی افراطی مثبت اندیشی )
گروهی دوم نا امیدانه تسلیم سلطه اربابان می شوند و در برابر آنها سر فرود آورده و زندگی حقیر را می پذیرند
گروه سوم مبارزه را ترجیج داده و حاضر نمی شوند که زیر بار منت و سلطه ناراستان بروند و برای فردای بهتر خود تلاش می کنند ۰
🌾اما ؛ هگل معتقد است در این میان گروهی چهارمی یافت هستند که نه حاضرند رسما اعلام کنند که تسلیم بردگی شده اند و نه شهامت ایستادگی و مقاومت دارند ۰ به همین منظور برای گریز از تنگنای چنین بن بستی روی به فلسفه رواقی و عرفان های زاهدانه می آورند تا با هزینه کمتری هم غرور خود را حفظ کنند و هم از آسیب اربابان در امان باشند ۰
🌾این جماعت از چندین ویژگی معرفتی بر خوردارند که به برخی از آنها اشاره می کنیم
🔹١- چنین افرادی معتقدند ما فقط مسئول عواطف و احساسات خودمان هستیم و جهان و دیگر انسانها ؛ واقعیت های مستقل خارج از اراده ما بوده و نمی توانیم در تغییر و دگرگونی آنها نقشی ایفا کنیم ۰
🌾ظلم و ستم و نابرابری با میل و اراده ما بوجود نیامده و با میل و اراده ما نیز از میان نمی روند لذا جز اصلاح نفس و تلطیف باورها و احساساتمان نبايد زیر بار هیچ مسولیتی برویم چونکه کاری از دستمان بر نمی آید ( پذیرش بردگی به شیوه فلسفی )
🔹۲ - دومین ویژگی رواقی گری افراطی ؛ تاکید بسیار بر گرامیداشت زمان حال و ترغیب به اینکه گویا آینده ای در کار نیست و هر چه که هست فقط همین اکنون است و بس ۰
🌾گرچه در ظاهر این نوع آموزه خوش بنظر می رسد ولی در عین آنکه چنین آموزهایی را هرگز نمی توان در عمل به اجرا در آورد ؛ در نهان خود نیز خبر از یاس کشنده ای می دهد که دشمن زندگی آزاد و تقویت کننده وضعیت تلخی است که آدمیان در آن گرفتار شده اند
🌾کسی که مرتب بر طبل < اکنون > می کوبد در واقع امکان برنامه ریزی برای فردای بهتر را از افراد جامعه می ستاند و هرگز تاکید نمی کند که یک راه موثر گرامیداشت < اکنون > از قضا اهمیت دادن به آینده و تلاش در جهت بهبود وضعیت اسفناک فعلی است ۰
🌾اکنون گرایان افراطی خواسته یا نا خواسته ؛ بذر نا امیدی را در دلها می افشانند و چنان القا می کنند که هر چه هست فقط در همین اکنون خلاصه شده و دغدغه آینده بهتر فقط پایمال کردن لحظه های خوش زندگی است ۰
🌾چنین تلقین های ناروایی ناخواسته پذیرفتن وضعیت فعلی و قبول بردگی و سلطه اربابان است البته زیر ماسک و نقاب کلمات دلپذیر و انسان دوستانه ۰
🌾بی تردید بهره مندی منطقی و غیر افراطی از اندیشه های رواقی و عرفانی آرامش بخش روان و آسودگی خیال است اما ترویج و تبليغ افراطی آن راهی است که در نهایت کام حاکمان را شیرین و راه رسیدن به زندگی آزاد را نا هموار می سازد
🌾شاید بی جهت نیست که در جامعه امروزین ما ؛ پس از آنکه برخی تلاش ها برای دست یابی به زندگی دمکراتیک اندکی به تاخیر افتاد ؛ بلافاصله صدای رواقی گری از هر گوشه این مرز و بوم به گوش رسید ؛ چرا که ؛ هم مردم خسته برای التیام زخم های عمیق جانشان موقتا تسکین می یابند ؛ هم برخی روشنفکران با کمترین هزینه محبوب قلب ها می شوند ؛ هم ناشران با چاپ پی در پی آثار و کتب رواقی به وضع نابسامان خود سر و سامان می بخشند و هم حاکمان از چنین تفکراتی به گرمی استقبال می کنند ۰
🌾در این میان آنچه قربانی می شود احساس دمکراسی خواهی و تلاش همه آنهایی است که در این راه رنج های فراوان کشیده و هزینه های سنگین پرداخته اند۰
#دكتر_ناصر_مهدوي
#نشان
🌾گرچه زبان و ذهن هگل فیلسوف بزرگ آلمانی ؛ پر است از ابهام و تا حدودی تخیلات نامعلوم ؛ اما در معرفی نسبت خدایگان و بنده ؛ سخنی بسیار مهمی بیان می کند که تا حدودی تفسیر روزگار فعلی ما ایرانیان است ۰
🌾هگل می گوید ؛ وقتی اربابان و سروران ؛ قدرت خود را بر زیر دستانشان تحمیل می کنند ؛ رفتار آدمیان با اربابان متفاوت می شود ۰
🌾گروهی لاف شکاکیت زده و برای فرار از تلخی روزگاری که به آن مبتلا گشته اند ؛ واقعیت جهان را انکار و گونه ای رفتار می کنند که گویا ظلم و ستمی وجود نداشته و همه رویدادهای بیرونی ؛ فقط خواب و تخیل ذهنی آدمیان است ۰ زیرا به این طریق می توانند خیال خود را آسوده کرده و سرشت سوزناک زندگی را تحمل کنند ۰ ( روانشناسی افراطی مثبت اندیشی )
گروهی دوم نا امیدانه تسلیم سلطه اربابان می شوند و در برابر آنها سر فرود آورده و زندگی حقیر را می پذیرند
گروه سوم مبارزه را ترجیج داده و حاضر نمی شوند که زیر بار منت و سلطه ناراستان بروند و برای فردای بهتر خود تلاش می کنند ۰
🌾اما ؛ هگل معتقد است در این میان گروهی چهارمی یافت هستند که نه حاضرند رسما اعلام کنند که تسلیم بردگی شده اند و نه شهامت ایستادگی و مقاومت دارند ۰ به همین منظور برای گریز از تنگنای چنین بن بستی روی به فلسفه رواقی و عرفان های زاهدانه می آورند تا با هزینه کمتری هم غرور خود را حفظ کنند و هم از آسیب اربابان در امان باشند ۰
🌾این جماعت از چندین ویژگی معرفتی بر خوردارند که به برخی از آنها اشاره می کنیم
🔹١- چنین افرادی معتقدند ما فقط مسئول عواطف و احساسات خودمان هستیم و جهان و دیگر انسانها ؛ واقعیت های مستقل خارج از اراده ما بوده و نمی توانیم در تغییر و دگرگونی آنها نقشی ایفا کنیم ۰
🌾ظلم و ستم و نابرابری با میل و اراده ما بوجود نیامده و با میل و اراده ما نیز از میان نمی روند لذا جز اصلاح نفس و تلطیف باورها و احساساتمان نبايد زیر بار هیچ مسولیتی برویم چونکه کاری از دستمان بر نمی آید ( پذیرش بردگی به شیوه فلسفی )
🔹۲ - دومین ویژگی رواقی گری افراطی ؛ تاکید بسیار بر گرامیداشت زمان حال و ترغیب به اینکه گویا آینده ای در کار نیست و هر چه که هست فقط همین اکنون است و بس ۰
🌾گرچه در ظاهر این نوع آموزه خوش بنظر می رسد ولی در عین آنکه چنین آموزهایی را هرگز نمی توان در عمل به اجرا در آورد ؛ در نهان خود نیز خبر از یاس کشنده ای می دهد که دشمن زندگی آزاد و تقویت کننده وضعیت تلخی است که آدمیان در آن گرفتار شده اند
🌾کسی که مرتب بر طبل < اکنون > می کوبد در واقع امکان برنامه ریزی برای فردای بهتر را از افراد جامعه می ستاند و هرگز تاکید نمی کند که یک راه موثر گرامیداشت < اکنون > از قضا اهمیت دادن به آینده و تلاش در جهت بهبود وضعیت اسفناک فعلی است ۰
🌾اکنون گرایان افراطی خواسته یا نا خواسته ؛ بذر نا امیدی را در دلها می افشانند و چنان القا می کنند که هر چه هست فقط در همین اکنون خلاصه شده و دغدغه آینده بهتر فقط پایمال کردن لحظه های خوش زندگی است ۰
🌾چنین تلقین های ناروایی ناخواسته پذیرفتن وضعیت فعلی و قبول بردگی و سلطه اربابان است البته زیر ماسک و نقاب کلمات دلپذیر و انسان دوستانه ۰
🌾بی تردید بهره مندی منطقی و غیر افراطی از اندیشه های رواقی و عرفانی آرامش بخش روان و آسودگی خیال است اما ترویج و تبليغ افراطی آن راهی است که در نهایت کام حاکمان را شیرین و راه رسیدن به زندگی آزاد را نا هموار می سازد
🌾شاید بی جهت نیست که در جامعه امروزین ما ؛ پس از آنکه برخی تلاش ها برای دست یابی به زندگی دمکراتیک اندکی به تاخیر افتاد ؛ بلافاصله صدای رواقی گری از هر گوشه این مرز و بوم به گوش رسید ؛ چرا که ؛ هم مردم خسته برای التیام زخم های عمیق جانشان موقتا تسکین می یابند ؛ هم برخی روشنفکران با کمترین هزینه محبوب قلب ها می شوند ؛ هم ناشران با چاپ پی در پی آثار و کتب رواقی به وضع نابسامان خود سر و سامان می بخشند و هم حاکمان از چنین تفکراتی به گرمی استقبال می کنند ۰
🌾در این میان آنچه قربانی می شود احساس دمکراسی خواهی و تلاش همه آنهایی است که در این راه رنج های فراوان کشیده و هزینه های سنگین پرداخته اند۰
#دكتر_ناصر_مهدوي
#نشان