Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation فرزند آدم نه به عنوان سوژه بلکه به عنوان ابژه است که وارد دنیا می شود. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
در مقاله قبل راجع به پسیکوز (جنون ) صحبت کردیم و راجع به عدم کارآیی"متافور پدری" و"دلالت فالوس" در آن. گفتیم که کار متافور پدری این است که جایگاه ذهنی سوژه و رابطه با بزرگ دیگری را تنظیم می کند و وجود این متافور از این جهت ضروری است که می دانیم بشر هیچوقت بسادگی حاضر به تغییر جایگاه خود نیست و این همان چیزی است که فروید غریزه مرگ نامید و لکان به آن نام ژوئی سانس داد. گفتیم که فرزند آدم نه به عنوان سوژه بلکه به عنوان ابژه است که وارد دنیا می شود: ابژه عشق یا ابژه نفرت، ابژه اشتیاق یا ابژه ناخواسته،اما در هرصورت به صورت ابژه، و در این وضعیت این بزرگ دیگری است که حکم می راند،اولین دیگری یعنی مادر.گفتیم که در ابتدا وضعیتی است که در آن ژوئی سانس غالب است و کودک ابژه دیگری است و فقط از طریق این دال خاص که نام پدر است اختگی سمبولیک بر روی ژوئی سانس اعمال می شود و کودک می پذیرد که جایگاه اولیه خود را به عنوان ابژه دیگری ترک کند.گفتیم که عملکرد موثر متافور پدری وابسته به مقوله باور است که این خود وابسته به حقیقت است.نه تنها کودک می بایست شخصی را که تجلی این دال است قابل اعتبار بداند، و نه تنها برای مادر نیز این دال باید درست کار کند، بلکه پدر نیز بایستی بین عملکرد خود در سطح تصویری و عملکرد خود در سطح سمبولیک تفاوت قائل شود.
منبع: کتاب #مکتب_لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم.
#دکتر_میترا_کدیور
#فروید
#لکان
#ابژه
#ژوئی_سانس
#غریزه
#بزرگ_دیگری
#پسیکوز
انتخاب متن و تصویر: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation
منبع: کتاب #مکتب_لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم.
#دکتر_میترا_کدیور
#فروید
#لکان
#ابژه
#ژوئی_سانس
#غریزه
#بزرگ_دیگری
#پسیکوز
انتخاب متن و تصویر: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@doostdaran_freudianassociation
زنان و مردان حرف می زنند، آنها در دنیای گفتمان ها زندگی می کنند؛ این موضوعی تعیین کننده است.
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
زنان و مردان حرف می زنند، آنها در دنیای گفتمان ها زندگی می کنند؛ این موضوعی تعیین کننده است.
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation زنان و مردان حرف می زنند، آنها در دنیای گفتمان ها زندگی می کنند؛ این موضوعی تعیین کننده است. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
مصاحبه با ژک-الن میلر
برگردان سارا سمیعی
هانا وار: در مورد فانتسم مردانه چطور؟
ژک الن میلر: در مورد مردان فانتسم در لحظهی وقوع عشق، نقش مهمی دارد. مثال کلاسیک را لکان تفسیر کرده است. همان مثالی که از رمان گوته میآورد و شور و اشتیاقی که وِرتِر جوان در نخستین دیدار با شارلوت در خود احساس میکند که در حال شیر دادن به کودکی بود که در آغوش داشت. در اینجا ویژگی مادرانهی زن موجب بروز عشق شده است. مثال دیگر را از تجربیات بالینی خودم میآورم. رئیسی که حدودا پنجاه سال داشت، از میان داوطلبانی که برای شغل منشیگری نزد او آمده بودند، به زن جوان بیست سالهای درجا ابراز عشق کرده بود. او از خود میپرسید که چه چیز او را وادار به این کار کرده است؟ بنابراین برای مشاوره نزد من آمد. طی جلسات روانکاوی او علت را کشف کرد: این مرد در آن زن جوان، خصایل خود در ۲۰ سالگی را کشف کرده بود و رفتاری را که در نخستین مصاحبهی شغلی از خود بروز داده بود. میشود گفت که او در واقع عاشق خودش شده بود. در این دو مثل میتوان دو نظریهی متمایز فروید را مشاهده کرد: ما کسی را دوست داریم که حمایتمان میکند: در این دو مثال این فرد: یا مادر است یا تصویری خودشیفته از خویش.
هانا وار: انگار ما عروسکهای خیمهشب بازی هستیم!
ژک–الن میلر: نه! بین یک زن معین و یک مرد معین، هیچ چیز از قبل نوشته نشده است، هیچ قطبنما و راهنمایی در کار نیست، هیچ رابطهای از پیش شکل نگرفته است. آشنایی یک زن و مرد، مثل آنچه بین اسپرماتوزویید و تخمک رخ میدهد، برنامریزی شده نیست و هیچ چیز هم به ژنها مرتبط نیست. زنان و مردان حرف میزنند، آنها در دنیای گفتمانها زندگی میکنند، این موضوعی تعیینکننده است. سازوکار عشق به فرهنگ محیط بسیار حساس است. هر تمدن را با ساختارهایی که برای رابطهی بین دو جنس تعیین میکند، میتوان بازشناخت. در جوامع لیبرال غربی که در عین جوامعی تجاری و حقوقیاند، رابطهی بین دو جنس از شکل «یکه» به شکل «چندگانه» در حال تغییر است. الگوی ایدهآل «عشق بزرگ سراسر زندگی» بهتدریج صحنه را به قرارملاقاتهای سریع و عشقهای فوری و سناریوهای جدیدِ عشقهای آلترناتیو، متوالی و حتی همزمان واگذار میکند.
هاناوار: پس تکلیف عشق طولانی چه می شود؟ عشق ابدی؟
ژک الن میلر: بالزاک گفته است:
«هر اشتیاقی که ابدی نباشد زشت است.» اما آیا اشتیاق یک رابطه می تواند در تمام طول زندگی همواره حفظ شود؟ یک مرد هر چه بیشتر خود را وقف تنها یک زن می کند، آن زن بیشتر برای او دلالت مادرانه می یابد: و بیشتر از آنکه دوستش بدارد برایش متعالی و غیر قابل دستیابی می شود...
منبع: برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#ژک_الن_میلر #هاناوار #لکان #گوته #بالزاک
#عشق #شور #اشتیاق #فرهنگ #گفت_و_گو #دوست
#مادر #خودشیفته #لیبرال #غربی #آلترناتیو #عشق_ابدی #مادرانه #متعالی
انتخاب ویدئو و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
برگردان سارا سمیعی
هانا وار: در مورد فانتسم مردانه چطور؟
ژک الن میلر: در مورد مردان فانتسم در لحظهی وقوع عشق، نقش مهمی دارد. مثال کلاسیک را لکان تفسیر کرده است. همان مثالی که از رمان گوته میآورد و شور و اشتیاقی که وِرتِر جوان در نخستین دیدار با شارلوت در خود احساس میکند که در حال شیر دادن به کودکی بود که در آغوش داشت. در اینجا ویژگی مادرانهی زن موجب بروز عشق شده است. مثال دیگر را از تجربیات بالینی خودم میآورم. رئیسی که حدودا پنجاه سال داشت، از میان داوطلبانی که برای شغل منشیگری نزد او آمده بودند، به زن جوان بیست سالهای درجا ابراز عشق کرده بود. او از خود میپرسید که چه چیز او را وادار به این کار کرده است؟ بنابراین برای مشاوره نزد من آمد. طی جلسات روانکاوی او علت را کشف کرد: این مرد در آن زن جوان، خصایل خود در ۲۰ سالگی را کشف کرده بود و رفتاری را که در نخستین مصاحبهی شغلی از خود بروز داده بود. میشود گفت که او در واقع عاشق خودش شده بود. در این دو مثل میتوان دو نظریهی متمایز فروید را مشاهده کرد: ما کسی را دوست داریم که حمایتمان میکند: در این دو مثال این فرد: یا مادر است یا تصویری خودشیفته از خویش.
هانا وار: انگار ما عروسکهای خیمهشب بازی هستیم!
ژک–الن میلر: نه! بین یک زن معین و یک مرد معین، هیچ چیز از قبل نوشته نشده است، هیچ قطبنما و راهنمایی در کار نیست، هیچ رابطهای از پیش شکل نگرفته است. آشنایی یک زن و مرد، مثل آنچه بین اسپرماتوزویید و تخمک رخ میدهد، برنامریزی شده نیست و هیچ چیز هم به ژنها مرتبط نیست. زنان و مردان حرف میزنند، آنها در دنیای گفتمانها زندگی میکنند، این موضوعی تعیینکننده است. سازوکار عشق به فرهنگ محیط بسیار حساس است. هر تمدن را با ساختارهایی که برای رابطهی بین دو جنس تعیین میکند، میتوان بازشناخت. در جوامع لیبرال غربی که در عین جوامعی تجاری و حقوقیاند، رابطهی بین دو جنس از شکل «یکه» به شکل «چندگانه» در حال تغییر است. الگوی ایدهآل «عشق بزرگ سراسر زندگی» بهتدریج صحنه را به قرارملاقاتهای سریع و عشقهای فوری و سناریوهای جدیدِ عشقهای آلترناتیو، متوالی و حتی همزمان واگذار میکند.
هاناوار: پس تکلیف عشق طولانی چه می شود؟ عشق ابدی؟
ژک الن میلر: بالزاک گفته است:
«هر اشتیاقی که ابدی نباشد زشت است.» اما آیا اشتیاق یک رابطه می تواند در تمام طول زندگی همواره حفظ شود؟ یک مرد هر چه بیشتر خود را وقف تنها یک زن می کند، آن زن بیشتر برای او دلالت مادرانه می یابد: و بیشتر از آنکه دوستش بدارد برایش متعالی و غیر قابل دستیابی می شود...
منبع: برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#ژک_الن_میلر #هاناوار #لکان #گوته #بالزاک
#عشق #شور #اشتیاق #فرهنگ #گفت_و_گو #دوست
#مادر #خودشیفته #لیبرال #غربی #آلترناتیو #عشق_ابدی #مادرانه #متعالی
انتخاب ویدئو و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation
همان لکانی که با چنین تحقیر و با چنین زهری در کلماتش از "حرف زدن برای احمق ها" گفته همو هم صحبت از روانکاوی در اکستانسیون کرده!
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
همان لکانی که با چنین تحقیر و با چنین زهری در کلماتش از "حرف زدن برای احمق ها" گفته همو هم صحبت از روانکاوی در اکستانسیون کرده!
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation همان لکانی که با چنین تحقیر و با چنین زهری در کلماتش از "حرف زدن برای احمق ها" گفته همو هم صحبت از روانکاوی در اکستانسیون کرده! @doostdaran_freudianassociation 💬👇
اما همان لکانی که با چنین تحقیر و با چنین زهری درکلماتش از “حرف زدن برای احمق ها” گفته همو هم صحبت از روانکاوی در اکستانسیون کرده! چگونه می توان چنین تناقضی را توضیح داد؟
این تناقض بکلی غیرقابل توضیح و غیرقابل توجیه می بود اگر یک اصل اساسی روانکاوی را نادیده بگیریم: در روانکاوی ما با ناخودآگاه آدمها سروکار داریم!
در واقع به همان اندازه که آدمها در کلیتشان احمقند به همان اندازه ناخودآگاه در کلیتش هوشیار است. ناخودآگاه مخزن دانش عظیمی است که خود فرد نمی خواهد از آن چیزی بداند، و این دانش عظیم اول از همه در مورد خود شخص است. در روانکاوی در اکستانسیون هم – همچون روانکاوی در انتانسیون – Act روانکاو ناخودآگاه را نشانه رفته است، نه ناخودآگاه جمعی بلکه ناخودآگاه منحصر به فرد تک تک جمعیت احمق ها. اگر در اثر این “اکت” روانکاو ناخودآگاهی، برای لحظاتی، بیدار شود و دست بالا را بر روی Ego بگیرد آن آدم برای همان چند لحظه از حماقت خود درآمده و به اندازه همان چند لحظه به روانکاوی نزدیک تر شده.
روانکاوی در انتانسیون بر دو اصل اساسی استوار است: تداعی آزاد از طرف روانکاوی شونده و تعبیر از طرف روانکاو. تعبیری که ناخودآگاه آنالیزان را نشانه رفته و تاثیر آن هم در متریال جاری در تداعی آزاد جلسه ی بعدی آنالیز مشخص خواهد شد.
در روانکاوی در اکستانسیون هم روانکاو “اکت” ی را بر روی توده عظیم احمق ها انجام می دهد و زمانی که ناخودآگاه حداقل یک نفر به این اکت پاسخ دهد او از کار خود راضی خواهد بود.
منبع: جدیدترین معجون جادوگری “صن-هما-فر” – بخش هفت؛ #سایت_انجمن_فرویدی
#میترا_کدیور #روانکاوی_اکستانسیون #لکان
انتخاب متن و تصویر: مهدی ربیعی
@doostdaran_freudianassociation
این تناقض بکلی غیرقابل توضیح و غیرقابل توجیه می بود اگر یک اصل اساسی روانکاوی را نادیده بگیریم: در روانکاوی ما با ناخودآگاه آدمها سروکار داریم!
در واقع به همان اندازه که آدمها در کلیتشان احمقند به همان اندازه ناخودآگاه در کلیتش هوشیار است. ناخودآگاه مخزن دانش عظیمی است که خود فرد نمی خواهد از آن چیزی بداند، و این دانش عظیم اول از همه در مورد خود شخص است. در روانکاوی در اکستانسیون هم – همچون روانکاوی در انتانسیون – Act روانکاو ناخودآگاه را نشانه رفته است، نه ناخودآگاه جمعی بلکه ناخودآگاه منحصر به فرد تک تک جمعیت احمق ها. اگر در اثر این “اکت” روانکاو ناخودآگاهی، برای لحظاتی، بیدار شود و دست بالا را بر روی Ego بگیرد آن آدم برای همان چند لحظه از حماقت خود درآمده و به اندازه همان چند لحظه به روانکاوی نزدیک تر شده.
روانکاوی در انتانسیون بر دو اصل اساسی استوار است: تداعی آزاد از طرف روانکاوی شونده و تعبیر از طرف روانکاو. تعبیری که ناخودآگاه آنالیزان را نشانه رفته و تاثیر آن هم در متریال جاری در تداعی آزاد جلسه ی بعدی آنالیز مشخص خواهد شد.
در روانکاوی در اکستانسیون هم روانکاو “اکت” ی را بر روی توده عظیم احمق ها انجام می دهد و زمانی که ناخودآگاه حداقل یک نفر به این اکت پاسخ دهد او از کار خود راضی خواهد بود.
منبع: جدیدترین معجون جادوگری “صن-هما-فر” – بخش هفت؛ #سایت_انجمن_فرویدی
#میترا_کدیور #روانکاوی_اکستانسیون #لکان
انتخاب متن و تصویر: مهدی ربیعی
@doostdaran_freudianassociation
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@doostdaran_freudianassociation
آنچه در یک جامعه به صورت تقاضا برای آزادی به منصّه ظهور می رسد، ممکن است نوعی اعتراض علیه بی عدالتی های موجود باشد.
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
آنچه در یک جامعه به صورت تقاضا برای آزادی به منصّه ظهور می رسد، ممکن است نوعی اعتراض علیه بی عدالتی های موجود باشد.
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation آنچه در یک جامعه به صورت تقاضا برای آزادی به منصّه ظهور می رسد، ممکن است نوعی اعتراض علیه بی عدالتی های موجود باشد. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
در نتیجه فروید معتقد است: «آخرین دستاورد تمدن وقتی است که در آن حکومت قانون بر تمام افراد اجتماع به یک نحو عمل می کند. افرادی که همگی با قربانی کردن قسمتی از کامیابی های غریزی خود در ایجاد آن سهیم بوده اند و اینکه حکومت قانون هیچکس را به حال خود و به دلخواه یک قدرت مطلقه وانمی گذارد.
آزادی فردی هدیه تمدن نیست. این آزادی قبل از اینکه تمدنی باشد بسیار بیشتر بوده است. اگر چه در آنوقت ارزشی هم نداشته، زیرا فرد در وضعیتی نبوده که بتواند از آن دفاع کند. پیشرفت تمدن ایجاب می کند که آزادی های فردی محدود شوند و عدالت ایجاب می کند که هیچکس نتواند از زیر بار این محدود شدن شانه خالی کند».
فروید ادامه می دهد: «آنچه در یک جامعه به صورت تقاضا برای آزادی به منصّه ظهور می رسد ممکن است نوعی اعتراض علیه بی عدالتی های موجود باشد، که این خود می تواند در راستای اعتلای تمدن باشد. و یا ممکن است به علت پایداری بقایای شخصیّت اولیه آنها (معترضین) باشد که توسط تمدن مهار نشده و در نتیجه می تواند به صورت عداوت با تمدن بروز کند.
تقاضا برای آزادی در نتیجه یا در مقابل اشکال و صور خاص یک تمدن است، و در مقابل کاستی ها و نقایص آن، و یا در مقابل تمدن به طور کلّی.
به نظر نمی رسد که هیچ چیز قادر باشد بشر را وادار کند که همچون موریانه ها زندگی کند. مسلّم است که او از آزادی فردی خود دفاع خواهد کرد. قسمت اعظمی از تلاشهای بشر به این مسأله اختصاص دارد که به نوعی تعادل بین توقعات تمدن از او و خواسته های خودش دست یابد. شادکامی او به این مسأله بستگی دارد. یکی از مسائلی که سرنوشت تمدن را تعیین می کند همین نکته است که آیا در شکل خاصی از تمدن دسترسی به یک چنین تعادلی امکانپذیر هست و یا اینکه هیچگونه آشتی در این تضاد امکان ندارد».
می بینید که فروید سرنوشت تمدن را به دو نکته وابسته می داند: یکی عدالت و دیگری «امکان برقراری نوعی تعادل بین خواسته های فردی و توقعات فرهنگی».
.......
منبع : كتاب #مكتب_لكان ، روانكاوی در قرن بیست و یکم دکتر #میترا_کدیور
#فروید #لکان #لاكان #روانکاو #روانکاوی #روانکاوی_فرویدی #زيگموند_فرويد #سوژه #ژوئی_سانس #بازگشت_ژوئی_سانس #تمدن #دستاورد_تمدن #انسان #حقوق_ازدست_رفته #حکومت_قانون #عدالت #انقلابات #پسيكاناليز
#نه_به_تحريف_فرويد
#نه_به_تحريف_كتاب_مكتب_لكان
فیلم : دونده / امیر نادری
انتخاب ویدیو و متن : ربابه ايلخانی زاده
@doostdaran_freudianassociation
آزادی فردی هدیه تمدن نیست. این آزادی قبل از اینکه تمدنی باشد بسیار بیشتر بوده است. اگر چه در آنوقت ارزشی هم نداشته، زیرا فرد در وضعیتی نبوده که بتواند از آن دفاع کند. پیشرفت تمدن ایجاب می کند که آزادی های فردی محدود شوند و عدالت ایجاب می کند که هیچکس نتواند از زیر بار این محدود شدن شانه خالی کند».
فروید ادامه می دهد: «آنچه در یک جامعه به صورت تقاضا برای آزادی به منصّه ظهور می رسد ممکن است نوعی اعتراض علیه بی عدالتی های موجود باشد، که این خود می تواند در راستای اعتلای تمدن باشد. و یا ممکن است به علت پایداری بقایای شخصیّت اولیه آنها (معترضین) باشد که توسط تمدن مهار نشده و در نتیجه می تواند به صورت عداوت با تمدن بروز کند.
تقاضا برای آزادی در نتیجه یا در مقابل اشکال و صور خاص یک تمدن است، و در مقابل کاستی ها و نقایص آن، و یا در مقابل تمدن به طور کلّی.
به نظر نمی رسد که هیچ چیز قادر باشد بشر را وادار کند که همچون موریانه ها زندگی کند. مسلّم است که او از آزادی فردی خود دفاع خواهد کرد. قسمت اعظمی از تلاشهای بشر به این مسأله اختصاص دارد که به نوعی تعادل بین توقعات تمدن از او و خواسته های خودش دست یابد. شادکامی او به این مسأله بستگی دارد. یکی از مسائلی که سرنوشت تمدن را تعیین می کند همین نکته است که آیا در شکل خاصی از تمدن دسترسی به یک چنین تعادلی امکانپذیر هست و یا اینکه هیچگونه آشتی در این تضاد امکان ندارد».
می بینید که فروید سرنوشت تمدن را به دو نکته وابسته می داند: یکی عدالت و دیگری «امکان برقراری نوعی تعادل بین خواسته های فردی و توقعات فرهنگی».
.......
منبع : كتاب #مكتب_لكان ، روانكاوی در قرن بیست و یکم دکتر #میترا_کدیور
#فروید #لکان #لاكان #روانکاو #روانکاوی #روانکاوی_فرویدی #زيگموند_فرويد #سوژه #ژوئی_سانس #بازگشت_ژوئی_سانس #تمدن #دستاورد_تمدن #انسان #حقوق_ازدست_رفته #حکومت_قانون #عدالت #انقلابات #پسيكاناليز
#نه_به_تحريف_فرويد
#نه_به_تحريف_كتاب_مكتب_لكان
فیلم : دونده / امیر نادری
انتخاب ویدیو و متن : ربابه ايلخانی زاده
@doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation
در کمپلکس ادیپ وارد کردن دلالت فالوس به عهده نام پدر است.
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
در کمپلکس ادیپ وارد کردن دلالت فالوس به عهده نام پدر است.
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation در کمپلکس ادیپ وارد کردن دلالت فالوس به عهده نام پدر است. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
برای درک عملکرد اختگی ( کاستراسیون)، به خاطر بیاوریم که به نظر فروید کاستراسیون در درجه اول کاستراسیون مادر است، البته نه مادر واقعی بلکه یک بازنمایی که کودک از مادر دارد.
کاستراسیون به این معناست که مادر از ابژه خودش جدا می شود و چون جایگاه اولیه ای که کودک اشغال می کند ابژه مادر است، کاستراسیون باعث عدم تداوم این جایگاه اولیه و درنتیجه تغییر رابطه کودک با دیگری یعنی مادر می شود.
در کمپلکس ادیپ وارد کردن دلالت فالوس به عهده نام پدر است.قدرت نفوذ این دال تعیین کننده این است که آیا کودک می پذیرد که ژوئی سانس را محدود کند؟ و آیا او می پذیرد که جایگاه اولیه اش را به عنوان ابژه دیگری ترک کند؟ چنین جابجایی را که توسط نام پدر انجام می گیرد لکان "متافور پدر" نامید(متافور جابجایی یک کلمه توسط یک کلمه دیگر است).
رابطه جایگاه اولیه سوژه و نام پدر را می توان به صورت یک معادله نوشت. بایستی که باور به دال پدر قویتر از ارضائی باشد که کودک از باقی ماندن در موقعیت اولیه اش به دست می آورد. سوژه بایستی قسمتی از ژوئی سانس را قربانی کند تا بتواند تغییر وضعیت دهد.
منبع: کتاب #مکتب_لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم
#میترا_کدیور #لکان #فروید #کاستراسیون #ابژه #متافور_پدر #ژوئی_سانس
انتخاب متن: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation
کاستراسیون به این معناست که مادر از ابژه خودش جدا می شود و چون جایگاه اولیه ای که کودک اشغال می کند ابژه مادر است، کاستراسیون باعث عدم تداوم این جایگاه اولیه و درنتیجه تغییر رابطه کودک با دیگری یعنی مادر می شود.
در کمپلکس ادیپ وارد کردن دلالت فالوس به عهده نام پدر است.قدرت نفوذ این دال تعیین کننده این است که آیا کودک می پذیرد که ژوئی سانس را محدود کند؟ و آیا او می پذیرد که جایگاه اولیه اش را به عنوان ابژه دیگری ترک کند؟ چنین جابجایی را که توسط نام پدر انجام می گیرد لکان "متافور پدر" نامید(متافور جابجایی یک کلمه توسط یک کلمه دیگر است).
رابطه جایگاه اولیه سوژه و نام پدر را می توان به صورت یک معادله نوشت. بایستی که باور به دال پدر قویتر از ارضائی باشد که کودک از باقی ماندن در موقعیت اولیه اش به دست می آورد. سوژه بایستی قسمتی از ژوئی سانس را قربانی کند تا بتواند تغییر وضعیت دهد.
منبع: کتاب #مکتب_لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم
#میترا_کدیور #لکان #فروید #کاستراسیون #ابژه #متافور_پدر #ژوئی_سانس
انتخاب متن: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@doostdaran_freudianassociation
شرم و حیا هم چیز خوبی است.
چه فرقی هست بین کسی که دروغ را می گوید و کسی که "در ستایش دروغ" مطلب می نویسد؟
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
شرم و حیا هم چیز خوبی است.
چه فرقی هست بین کسی که دروغ را می گوید و کسی که "در ستایش دروغ" مطلب می نویسد؟
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation شرم و حیا هم چیز خوبی است. چه فرقی هست بین کسی که دروغ را می گوید و کسی که "در ستایش دروغ" مطلب می نویسد؟ @doostdaran_freudianassociation 💬👇
نویسنده: مرجان پشت مشهدی
مطلب مر بوط به دکتر صنعتی «دانش کاربردی: «مردم ما با دروغ زندگی می کنند و دروغ را دوست دارند»» را که خواندم این از ذهنم گذشت که شرم و حیا هم چیز خوبی است...
.
تهمینه توسی:
به گفته صنعتی مردم ما با دروغ زندگی می کنند و دروغ را دوست دارند و از واقعیت فرار می کنند، ویژه واقعیتی که نمی توانند آن را تغییر دهند و خودشان را عاجز می دانند از ایجاد هر گونه تحول و تغییر در آن.
او تصریح می کند: «البته صحبت من درباره توده ها است. به همین خاطر است که آنها بیشتر اسطوره را دوست دارند. شایعات را دست دارند. البته این را هم بگویم قرار نیست همه مردم روشنفکر و متفکر باشند. توده مردم در غالب موارد خرافات را می پذیرند. اگر کسی هم خواست عکس خرافات بگوید او بازنده میدان خواهد بود .وقتی شما با توده ها کار می کنید توده ها تلقین پذیر هستند و ابزار تحقیق ندارند و آموزش هم ندیده اند و آگاهی سیاسی به معنای خاص کلمه ندارند و بنابراین به راحتی می شود با آنها بازی سیاسی کرد.»
اما ناصر فکوهی به عنوان یک انسان شناس از زوایه دید خود به تحلیل دروغ سیاسی می پردازد و بر این باور است که در واقع «دروغ سیاسی» یا «دروغ سیاستمدارن» در شکلی گسترده بازتابی از ساختارهای کارکردی، نمادین و نشانه شناختی و زبان شناختی دروغ در هر جامعه ای است. بنابراین زمانی که به سراغ دروغ در سطح یک جامعه می رویم باید این نکته را همواره در نظر داشته باشیم که این پدیده ، محور اصلی را تشکیل می دهد که بر پایه آن دروغ در اشکال نهادینه خود شکل می گیرد.
تحقیقات اجتماعی نشان میدهند که دروغ لزوما وابستگی مستقیمی به میزان وجود «باور به تاثیر گذاری » آن در نزد «دروغگو» و «باور» به آن در نزد مخاطب ندارد. بنابراین، دروغ می تواند نوعی رابطه ای مناسکی را نشان بدهد که در آن هم کسی که دروغ می گوید و هم کسی که دروغ را می شنود نسبت به «دروغ» بودن ِ دروغ آگاهی داشته باشد و با این همه ، چنان رفتار کند که گویی نسبت به «موثر بودن» در یک سو و «واقعی بودن» از سوی دیگر باور داشته باشد، به عبارت دیگر گویی در یک «بازی» یا یک «نمایش» اجتماعی شرکت کند که در آن باید چنین سخن گفت و چنین سخن شنید.».
منبع: برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی
عنوان:
۱.از کوزه همان برون تراود که در اوست
۲.مردم ما با دروغ زندگی می کنند و دروغ را دوست دارند
...
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#دروغ #سیاست #صنعتی
#اسطوره #آگاهی #ناصر_فکوهی
#بازی #نمایش #اجتماع
🎼Feel That Fire (Simply Three )
ساخت کلیپ و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
مطلب مر بوط به دکتر صنعتی «دانش کاربردی: «مردم ما با دروغ زندگی می کنند و دروغ را دوست دارند»» را که خواندم این از ذهنم گذشت که شرم و حیا هم چیز خوبی است...
.
تهمینه توسی:
به گفته صنعتی مردم ما با دروغ زندگی می کنند و دروغ را دوست دارند و از واقعیت فرار می کنند، ویژه واقعیتی که نمی توانند آن را تغییر دهند و خودشان را عاجز می دانند از ایجاد هر گونه تحول و تغییر در آن.
او تصریح می کند: «البته صحبت من درباره توده ها است. به همین خاطر است که آنها بیشتر اسطوره را دوست دارند. شایعات را دست دارند. البته این را هم بگویم قرار نیست همه مردم روشنفکر و متفکر باشند. توده مردم در غالب موارد خرافات را می پذیرند. اگر کسی هم خواست عکس خرافات بگوید او بازنده میدان خواهد بود .وقتی شما با توده ها کار می کنید توده ها تلقین پذیر هستند و ابزار تحقیق ندارند و آموزش هم ندیده اند و آگاهی سیاسی به معنای خاص کلمه ندارند و بنابراین به راحتی می شود با آنها بازی سیاسی کرد.»
اما ناصر فکوهی به عنوان یک انسان شناس از زوایه دید خود به تحلیل دروغ سیاسی می پردازد و بر این باور است که در واقع «دروغ سیاسی» یا «دروغ سیاستمدارن» در شکلی گسترده بازتابی از ساختارهای کارکردی، نمادین و نشانه شناختی و زبان شناختی دروغ در هر جامعه ای است. بنابراین زمانی که به سراغ دروغ در سطح یک جامعه می رویم باید این نکته را همواره در نظر داشته باشیم که این پدیده ، محور اصلی را تشکیل می دهد که بر پایه آن دروغ در اشکال نهادینه خود شکل می گیرد.
تحقیقات اجتماعی نشان میدهند که دروغ لزوما وابستگی مستقیمی به میزان وجود «باور به تاثیر گذاری » آن در نزد «دروغگو» و «باور» به آن در نزد مخاطب ندارد. بنابراین، دروغ می تواند نوعی رابطه ای مناسکی را نشان بدهد که در آن هم کسی که دروغ می گوید و هم کسی که دروغ را می شنود نسبت به «دروغ» بودن ِ دروغ آگاهی داشته باشد و با این همه ، چنان رفتار کند که گویی نسبت به «موثر بودن» در یک سو و «واقعی بودن» از سوی دیگر باور داشته باشد، به عبارت دیگر گویی در یک «بازی» یا یک «نمایش» اجتماعی شرکت کند که در آن باید چنین سخن گفت و چنین سخن شنید.».
منبع: برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی
عنوان:
۱.از کوزه همان برون تراود که در اوست
۲.مردم ما با دروغ زندگی می کنند و دروغ را دوست دارند
...
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#دروغ #سیاست #صنعتی
#اسطوره #آگاهی #ناصر_فکوهی
#بازی #نمایش #اجتماع
🎼Feel That Fire (Simply Three )
ساخت کلیپ و متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation
عشق به این ترتیب به وعده خود پایبند نمی ماند و همانطور که دروغ بخشی از حقیقت است، عشق به گفته آراگون «به راستی دروغ گفتن است».
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
عشق به این ترتیب به وعده خود پایبند نمی ماند و همانطور که دروغ بخشی از حقیقت است، عشق به گفته آراگون «به راستی دروغ گفتن است».
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation عشق به این ترتیب به وعده خود پایبند نمی ماند و همانطور که دروغ بخشی از حقیقت است، عشق به گفته آراگون «به راستی دروغ گفتن است». @doostdaran_freudianassociation 💬👇
پارادوکسهای عشق
نویسنده: رز ـ پل وینسیگورا
ترجمه (به انگلیسی): ریچارد کلین
ترجمه فارسی: منصوره اردشیرزاده
مقابله: مرجان پشت مشهدی
...
وقتی لکان در آخرین بخش آموزشاش، فرمول طرد گسترده رابطه جنسی را بسط میدهد، دیگر اصطلاح Verwerfung نیست که عشق را توصیف میکند بلکه [عشق] را بیشتر تلاشی برای جبران غیرممکن بودن رابطه جنسی، به خاطر معمای آن دو [میداند] (for the mystery of the two). عشق خارج از ریشههای این ناممکن متولد میشود. البته، عشق وعده داده است که معنای جنسی متوقف خواهد شد نه اینکه در احتمال رویارویی تحریر شده باشد و اینکه آن ضروری خواهد شد. «راه سراب»: رابطه جنسی نمیتواند تحریر شود، بشر از آن تبعید شده است. عشق، در حقیقت، «معنای جنسی را به تعلیق در میآورد.» او به خودش جلوه حقیقت داده است، اما بعد تصویری در آن حقیقت هیچ نیست جز «یک لحظه کاذب در ارتباط با بعد واقع»..عشق به این ترتیب به وعده خود پایبند نمیماند و همانطور که دروغ بخشی از حقیقت است، عشق به گفته آراگون «به راستی دروغ گفتن است». بنابراین مردی باور دارد که به زنی اشتیاق دارد، زنی باور دارد که عاشق است، و این باور پارادوکسیکال، اساساً به دروغ عشق چسبیده است.
عشق یک پدیده مرزی است. آن محدودههای ناممکن را جستجو میکند. صرفاً، مگر اینکه «ترکهای روی دیوار […]، تنها بتواند یک برآمدگی بر روی پیشانی ایجاد کند»
برای مطالعه کل مقاله به #سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید.
#عشق #لکان #دروغ #حقیقت #کاستراسیون #رابطه_جنسی #زن #مرد
انتخاب متن و تصویر: مهدی ربیعی
@doostdaran_freudianassociation
نویسنده: رز ـ پل وینسیگورا
ترجمه (به انگلیسی): ریچارد کلین
ترجمه فارسی: منصوره اردشیرزاده
مقابله: مرجان پشت مشهدی
...
وقتی لکان در آخرین بخش آموزشاش، فرمول طرد گسترده رابطه جنسی را بسط میدهد، دیگر اصطلاح Verwerfung نیست که عشق را توصیف میکند بلکه [عشق] را بیشتر تلاشی برای جبران غیرممکن بودن رابطه جنسی، به خاطر معمای آن دو [میداند] (for the mystery of the two). عشق خارج از ریشههای این ناممکن متولد میشود. البته، عشق وعده داده است که معنای جنسی متوقف خواهد شد نه اینکه در احتمال رویارویی تحریر شده باشد و اینکه آن ضروری خواهد شد. «راه سراب»: رابطه جنسی نمیتواند تحریر شود، بشر از آن تبعید شده است. عشق، در حقیقت، «معنای جنسی را به تعلیق در میآورد.» او به خودش جلوه حقیقت داده است، اما بعد تصویری در آن حقیقت هیچ نیست جز «یک لحظه کاذب در ارتباط با بعد واقع»..عشق به این ترتیب به وعده خود پایبند نمیماند و همانطور که دروغ بخشی از حقیقت است، عشق به گفته آراگون «به راستی دروغ گفتن است». بنابراین مردی باور دارد که به زنی اشتیاق دارد، زنی باور دارد که عاشق است، و این باور پارادوکسیکال، اساساً به دروغ عشق چسبیده است.
عشق یک پدیده مرزی است. آن محدودههای ناممکن را جستجو میکند. صرفاً، مگر اینکه «ترکهای روی دیوار […]، تنها بتواند یک برآمدگی بر روی پیشانی ایجاد کند»
برای مطالعه کل مقاله به #سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید.
#عشق #لکان #دروغ #حقیقت #کاستراسیون #رابطه_جنسی #زن #مرد
انتخاب متن و تصویر: مهدی ربیعی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation جستارنگار ۴ @doostdaran_freudianassociation 💬👇
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
با ادای احترام به دکتر #میترا_کدیور و اعضای سرافراز انجمن فرویدی
جستار نگار شماره ۴ انعکاس یافت.
لینک این شماره در بیو پیج قرار داده شدهاست.
#جستارنگار
#جستار
#روانکاوی
#لکان #فروید
#جستجوی_آزاد
#اینترنت_برای_میترا
#روانکاوی_ایران_میترا
#انجمن_جهانی_روانکاوی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#میترا_کدیور #انجمن_فرویدی
#من_هم_یک_دوستدار_انجمن_فرویدی_هستم
#نه_به_تحریف_کتاب_مکتب_لکان
#فروید_لکان_کدیور
#این_شراب_کهنه_که_نامش_ایران_است
#تاریخ_و_ایران_دو_کلمه_مترادف_هستند
#سایت_انجمن_فرویدی_تنها_مرجع_رسمی_روانکاوی_در_ایران
#مطلقا_هیچکس_مخالف_عصر_تاریکی_نیست
#سایت_انجمن_فرویدی_تنها_نشریه_روانکاوی_در_ملاء_عام_دنیا
@freudianassociation
موسیقی نیما احمدیه
SoundCloud.com/nima-ahmadieh/
vivid-dreams
برگرفته از صفحه ی :
@jostar_mitra
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
با ادای احترام به دکتر #میترا_کدیور و اعضای سرافراز انجمن فرویدی
جستار نگار شماره ۴ انعکاس یافت.
لینک این شماره در بیو پیج قرار داده شدهاست.
#جستارنگار
#جستار
#روانکاوی
#لکان #فروید
#جستجوی_آزاد
#اینترنت_برای_میترا
#روانکاوی_ایران_میترا
#انجمن_جهانی_روانکاوی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#میترا_کدیور #انجمن_فرویدی
#من_هم_یک_دوستدار_انجمن_فرویدی_هستم
#نه_به_تحریف_کتاب_مکتب_لکان
#فروید_لکان_کدیور
#این_شراب_کهنه_که_نامش_ایران_است
#تاریخ_و_ایران_دو_کلمه_مترادف_هستند
#سایت_انجمن_فرویدی_تنها_مرجع_رسمی_روانکاوی_در_ایران
#مطلقا_هیچکس_مخالف_عصر_تاریکی_نیست
#سایت_انجمن_فرویدی_تنها_نشریه_روانکاوی_در_ملاء_عام_دنیا
@freudianassociation
موسیقی نیما احمدیه
SoundCloud.com/nima-ahmadieh/
vivid-dreams
برگرفته از صفحه ی :
@jostar_mitra
@doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation
نوروز را روز آغازین آفرینش نامیده اند.
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
نوروز را روز آغازین آفرینش نامیده اند.
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation نوروز را روز آغازین آفرینش نامیده اند. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
امروز به نام خداست
نوروز را روز آغازین آفرینش نامیده اند که در آن، اهورامزدا جهان را در شش روز آفرید، به همین دلیل است که نخستین روز فروردین، به نام خداست و ششم نوروز را بزرگ می دانند.
به گزارش خبرنگار فرهنگ ایسنا، فروردین از آن فروهرهای پاکان است که برای دیدار کسان خود به زمین می آیند. برای فرخندگی آتش می افروختند و به نام هفت امشاسپندان(سپند مینو و شش فروزه اهورایی) سفره های هفت سین می چیدند. نوروز تجدید خاطره بزرگی است از دلبستگی آدم به جان جهان و طبیعت دل انگیز آن و هم یادی است به قدمت هزاره ها و به عظمت یک ملت.
اشتیاق ایرانیان نسبت به نوروز و نو شدن طبیعت طبیعت تا حدی بوده است که حتی جشن" چهله" هم برای نوروز برگزار می کرده اند.فرهنگ شاد خوبی که در ایرانیان وجود داشته یکی از دلایل علاقه زیاد آن ها به نوروز و آیین های نوروزی بوده است.
روزی برای فراموشی اندوه
محمد حسین موسوی در کتاب"جشن های ایران باستان" آورده است: " نوروز این پیر روزگار آلود، که در همه قرن ها و نسل ها و اجداد ما، از اکنون تا روزگار افسانه ای جمشید باستانی زندگی کرده و با همه ی ما بوده است، رسالت بزرگ خود را، همه وقت، با قدرت و عشق و وفاداری و صمیمیت انجام داده است. این رسالت زدودن رنگ پژمردگی و اندوه از سیمای این ملت نومید و مجروح است و درآمیختن روح مردم این سرزمین بلاخیز، با روح شاد و جهانبخش طبیعت؛ و عظیم تر از همه، پیوند دادن نسل های متوالی این قوم که بر سر چهار راه حوادث تاریخ نشسته و همواره تیغ جلادان و غارتگران و سازندگان کله منارها بند بندش را از هم جدا کرده است.
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
#میترا_کدیور
#نوروز
#ایران_باستان
#اهورامزدا
متن و تصویر: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation
نوروز را روز آغازین آفرینش نامیده اند که در آن، اهورامزدا جهان را در شش روز آفرید، به همین دلیل است که نخستین روز فروردین، به نام خداست و ششم نوروز را بزرگ می دانند.
به گزارش خبرنگار فرهنگ ایسنا، فروردین از آن فروهرهای پاکان است که برای دیدار کسان خود به زمین می آیند. برای فرخندگی آتش می افروختند و به نام هفت امشاسپندان(سپند مینو و شش فروزه اهورایی) سفره های هفت سین می چیدند. نوروز تجدید خاطره بزرگی است از دلبستگی آدم به جان جهان و طبیعت دل انگیز آن و هم یادی است به قدمت هزاره ها و به عظمت یک ملت.
اشتیاق ایرانیان نسبت به نوروز و نو شدن طبیعت طبیعت تا حدی بوده است که حتی جشن" چهله" هم برای نوروز برگزار می کرده اند.فرهنگ شاد خوبی که در ایرانیان وجود داشته یکی از دلایل علاقه زیاد آن ها به نوروز و آیین های نوروزی بوده است.
روزی برای فراموشی اندوه
محمد حسین موسوی در کتاب"جشن های ایران باستان" آورده است: " نوروز این پیر روزگار آلود، که در همه قرن ها و نسل ها و اجداد ما، از اکنون تا روزگار افسانه ای جمشید باستانی زندگی کرده و با همه ی ما بوده است، رسالت بزرگ خود را، همه وقت، با قدرت و عشق و وفاداری و صمیمیت انجام داده است. این رسالت زدودن رنگ پژمردگی و اندوه از سیمای این ملت نومید و مجروح است و درآمیختن روح مردم این سرزمین بلاخیز، با روح شاد و جهانبخش طبیعت؛ و عظیم تر از همه، پیوند دادن نسل های متوالی این قوم که بر سر چهار راه حوادث تاریخ نشسته و همواره تیغ جلادان و غارتگران و سازندگان کله منارها بند بندش را از هم جدا کرده است.
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
#میترا_کدیور
#نوروز
#ایران_باستان
#اهورامزدا
متن و تصویر: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
برگرفته از صفحه ی
@freudianassociation
#نوروز1400
#نوروز_فرخنده
#نوروز_جمشیدی
#جشن
#ایران
#ایران_زیبای_ما
#خاک_پاک_ایران
#تمدن_هفت_هزار_ساله
#سرداران_ایرانی
#اسپهبد_سلیمانی
#میترا_کدیور
#میهن
#کشور_موزه
#خلیج_همیشه_فارس
#شاخاب_پارس
#تمدن_کاریزی
#تاریخ
#میترائیسم
#انجمن_مغان
#آیین_مغان
#روانکاوی
#فروید
#لکان
#انجمن_فرویدی
#نشریه_الکترونیکی_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
برگرفته از صفحه ی
@freudianassociation
#نوروز1400
#نوروز_فرخنده
#نوروز_جمشیدی
#جشن
#ایران
#ایران_زیبای_ما
#خاک_پاک_ایران
#تمدن_هفت_هزار_ساله
#سرداران_ایرانی
#اسپهبد_سلیمانی
#میترا_کدیور
#میهن
#کشور_موزه
#خلیج_همیشه_فارس
#شاخاب_پارس
#تمدن_کاریزی
#تاریخ
#میترائیسم
#انجمن_مغان
#آیین_مغان
#روانکاوی
#فروید
#لکان
#انجمن_فرویدی
#نشریه_الکترونیکی_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation
پس، اگر من با شما به روش مشابهی با این گونه بیماران نوروتیک برخورد می کنم ناراحت نشوید.
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
پس، اگر من با شما به روش مشابهی با این گونه بیماران نوروتیک برخورد می کنم ناراحت نشوید.
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation پس، اگر من با شما به روش مشابهی با این گونه بیماران نوروتیک برخورد می کنم ناراحت نشوید. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
با این حال، من میتوانم این فرض را قویاً در نظر بگیرم که شما میدانید روانکاوی شیوهای برای درمان طبی بیماران نوروتیک است. و اینجا میتوانم فوراً موردی را به شما ارائه دهم که چگونه در این حوزه یک سری چیزها به روشی متفاوت ـ و در واقع، اغلب به شیوه ای متضاد ـ از آنچه در جای دیگر در طبابت رخ میدهند، به وقوع میپیوندد. در جای دیگر وقتی ما به بیمار روش طبیای را معرفی میکنیم که برای او تازگی دارد، معمولاً عوارض آن را کمرنگ میکنیم و به بیمار اطمینانی دلگرم کننده از موفقیت درمان میدهیم. فکر میکنم ما در این کار محق هستیم، زیر ا با انجام این کار احتمال موفقیت را افزایش میدهیم. اما وقتی ما یک بیمار نوروتیک را وارد درمان روانکاوی میکنیم، به گونه متفاوتی عمل میکنیم. ما از دشواریهای روش، مدت طولانی آن، تلاشها و فداکاریهایی که میطلبد با او صحبت میکنیم؛ و در مورد موفقیت، میگوییم که ما نمیتوانیم با اطمینان قول آن را بدهیم، و آن بستگی به کردار وی، فهم او، انطباق و پشتکارش دارد. البته، ما برای چنین رفتار ظاهراً سرسختانه، همان طور که احتمالاً شما بعداً تأیید خواهید کرد، دلایل خوبی داریم.
پس، اگر من با شما به روش مشابهی با این گونه بیماران نوروتیک برخورد میکنم ناراحت نشوید. من جداً به شما توصیه میکنم که برای بار دوم به جمع شنوندگانم نپیوندید. در توجیه این توصیه به شما توضیح خواهم داد که هر آموزشی در روانکاوی لزوماً چقدر باید ناکامل باشد و چه مشکلاتی بر سر راه شما برای انجام قضاوتی از خودتان در مورد آن وجود دارد. به شما نشان خواهم داد که چگونه روند کلی آموزشهای گذشته و تمامی عادتهای فکری شما لاجرم شما را از مخالفان روانکاوی میسازد، و این که برای ایستادگی در مقابل این تضاد غریزی چقدر باید بر خودتان فائق آیید...
سخنرانی اول
پیشگفتار فروید بر سخنرانیهای آشنایی با روانکاوی
زیگموند فروید (۱۶-۱۹۱۵)
برای مطالعه متن کامل به #سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید.
#نوروتیک #روانکاوی #فروید #میترا_کدیور
انتخاب متن و عکس: مهدی ربیعی
@doostdaran_freudianassociation
پس، اگر من با شما به روش مشابهی با این گونه بیماران نوروتیک برخورد میکنم ناراحت نشوید. من جداً به شما توصیه میکنم که برای بار دوم به جمع شنوندگانم نپیوندید. در توجیه این توصیه به شما توضیح خواهم داد که هر آموزشی در روانکاوی لزوماً چقدر باید ناکامل باشد و چه مشکلاتی بر سر راه شما برای انجام قضاوتی از خودتان در مورد آن وجود دارد. به شما نشان خواهم داد که چگونه روند کلی آموزشهای گذشته و تمامی عادتهای فکری شما لاجرم شما را از مخالفان روانکاوی میسازد، و این که برای ایستادگی در مقابل این تضاد غریزی چقدر باید بر خودتان فائق آیید...
سخنرانی اول
پیشگفتار فروید بر سخنرانیهای آشنایی با روانکاوی
زیگموند فروید (۱۶-۱۹۱۵)
برای مطالعه متن کامل به #سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید.
#نوروتیک #روانکاوی #فروید #میترا_کدیور
انتخاب متن و عکس: مهدی ربیعی
@doostdaran_freudianassociation