"چون غرض آمد هنر پوشیده شد"
"زیبایی در سنجشِ کانت"
تمام نوابغِ جهانِ هنر، در هر یک از صورت ها و فرم های هنری و همچنین ناقدان و مفسران آثار هنری، به درکی شخصی از زیبایی و هنر دست یافته اند.
بدون شک ما نیز، چه در مقام خالق آثار هنری و چه در مقام مخاطب آثار هنری، بار ها به این نکته ی مهم اندیشیده ایم که اساسا "امر زیبا" چیست؟ و چه چیزی را می توان "هنر" نامید؟
در این نوشتار همراه با کانت به این دو سوال خواهیم اندیشید.
ایمانوئل کانت (1724-1804)، در کتاب سنجش نیروی داوری به مقوله ی زیبایی و سپس هنر پرداخته است.
از نظر کانت، وقتی می گوییم چیزی زیباست، یک قضاوت ذوقی و درونی کرده ایم و در واقع می خواهیم بگوییم که آن چیز نوعی لذت را به ارمغان می آورد. این لذت، بدون وساطت مفاهیم و الفاظ منتقل می شود و از هر گونه منفعت طلبی رهاست.
وقتی کانت می گوید لذت حاصل از زیبایی از هر منفعتی رهاست؛ مقصودش اینست که هیچ سود و بهره ی عملی و اخلاقی را با خود همراه ندارد.
و وقتی می گوید این لذت بدون وساطت مفاهیم منتقل می شود؛ مقصودش اینست که این ادراک، در قالب مفاهیم و شناخت های علمی نمی گنجد.
کانت می گوید:
"زیبا آن است که لذتی بیافریند، رها از بهره و سود، بی مفهوم، و همگانی و واجد غایتی بی هدف است."
طنین این تعابیر کانت، هنوز با گذشت دو قرن، به گوش آشناست و فلاسفه ی پس از او نتوانستند به آن بی اعتنا باشند.
کانت، زیبایی را امری ذوقی می داند و تاکید می کند که بر اساس داوری های مفهومی و منطقی قابل دسترسی نیست و عنصری درونی و ذهنی است.
وقتی می گوییم "این گل زیباست"؛ حکمی ذوقی و زیبایی شناسانه درباره ی گل صادر کرده ایم.
از آنجا که این حکم، ذوقی است و عینی نیست ما نمی توانیم کسی را که می گوید، "این گل زیبا نیست" را قانع کنیم. درست بر خلاف وقتی که می گوییم "این گل زرد است" یا "این گل اثر دارویی خاصی دارد". در این مورد در واقع حکمی مفهومی و منطقی صادر کرده ایم و مثلا مفهوم زردی را به گل اضافه کرده ایم و ادعای شناخت جنبه ای از گل را کرده ایم و آماده ایم بر سر آن، با دیگران بحث منطقی کنیم.
اما وقتی می گوییم "این گل زیباست" زیبایی را به عنوان یک مفهوم، به گل اضافه نکرده ایم و جایی برای بحث منطقی درباره ی گل باز نکرده ایم. بلکه تنها از واکنش های حسی خودمان نسبت به گل خبر داده ایم و لذتی که از زیبایی گل عاید ما می شود از چیزی عینی، (خارج از وجود ما) حکایت نمی کند.
اما هنگامی که حکمی، "زیبایی شناسانه" صادر می کنیم، ادعا می کنیم که این حکم، جهان شمول، عام و همگانی است. یعنی در واقع گفته ایم، این گل زیباست و باید به نظر هر کسی زیبا بیاید. یعنی نزد هر آدمی، موجب لذتی، زیبایی شناسانه خواهد شد.
این جنبه ی همگانی، عنصرِ مهمِ داوریِ زیبایی شناسانه است و قاعده و قانونی همگانی می سازد؛ در حالی که به نحوی منطقی و معقول قابل دفاع نیست چرا که راه بحث و استدلال در امورِ ذوقی بسته است.
اما کانت می گوید، گرچه راه بحث در امور ذوقی بسته است، اما راه خرد ورزی در باره ی خودِ حکمی که صادر می کنیم بسته نیست!
مثلا او تفاوت هایی میان زیبایی طبیعی (صدای امواج، چشم انداز های جنگل و...) و زیبایی هنری قائل می شود.
زیبایی هنری از نظر او، یعنی وقتی یک ایده ی زیبایی شناسانه، در یک اثر هنری، تبلور پیدا می کند.
کانت با زیبایی های طبیعی و یا با خودِ ایده های زیبا، کاری ندارد و موضوع سخن اش، تجلی و تبلور ایده ها است.
همچنین کانت میان زیبایی و هنر، تفاوت قائل می شود. از نظر او، زیبایی چیزی است هم طبیعی و هم انسانی؛ اما هنر، پدیده ایست تماما انسانی! و از نظر او، هنرمند به یک ایده ی زیبا، واقعیت مادی می بخشد.
کانت میان سه چیز دیگر نیز تفاوت می گذارد: امر مطبوع، امر خیر و امر زیبا.
امر مطبوع، میل و هوس را ارضاء می کند و میان انسان و حیوان مشترک است.
امر خیر نیز، چیزی است که به وسیله ی آن، ارزش ها را می توان شناخت و کنش های اخلاقی را شکل می دهد که در نهایت دارای بهره و سود است و این امر، ویژه ی موجودات عاقل است. (انسان یا فرشتگان).
اما امر زیبا، هیچ ارتباطی به میل و شهوت ندارد و هیچ بهره و سودی را نیز شامل نمی شود و ویژه ی موجودات زنده ی خرد ورزِ حساس (یعنی فقط انسان) است.
امر زیبا آزادانه و بی آن که از سوی امیال و خواسته های مان تحت فشار باشیم یا بنا به قواعد اخلاقی یا مصلحت اندیشی مجبور باشیم، زیبا دانسته می شود و این یک داوری غیر شخصی و جهان شمول است.
این داوری غیر شخصی، به من اجازه می دهد، حکمی کلی صادر کنم در واقع این دلالت ضمنی را دارد که امر زیبا، برای همه زیباست و "باید" باشد. هر چند راهی نداریم که ادعایمان را برای مخالف ثابت کنیم. اما همین ادعای جهان شمول است که یک حکمِ زیبایی شناسانه را تشکیل می دهد.
کانت قدمی پیش می گذارد و در توصیف داوری های زیبایی شناسانه می گوید
"زیبایی در سنجشِ کانت"
تمام نوابغِ جهانِ هنر، در هر یک از صورت ها و فرم های هنری و همچنین ناقدان و مفسران آثار هنری، به درکی شخصی از زیبایی و هنر دست یافته اند.
بدون شک ما نیز، چه در مقام خالق آثار هنری و چه در مقام مخاطب آثار هنری، بار ها به این نکته ی مهم اندیشیده ایم که اساسا "امر زیبا" چیست؟ و چه چیزی را می توان "هنر" نامید؟
در این نوشتار همراه با کانت به این دو سوال خواهیم اندیشید.
ایمانوئل کانت (1724-1804)، در کتاب سنجش نیروی داوری به مقوله ی زیبایی و سپس هنر پرداخته است.
از نظر کانت، وقتی می گوییم چیزی زیباست، یک قضاوت ذوقی و درونی کرده ایم و در واقع می خواهیم بگوییم که آن چیز نوعی لذت را به ارمغان می آورد. این لذت، بدون وساطت مفاهیم و الفاظ منتقل می شود و از هر گونه منفعت طلبی رهاست.
وقتی کانت می گوید لذت حاصل از زیبایی از هر منفعتی رهاست؛ مقصودش اینست که هیچ سود و بهره ی عملی و اخلاقی را با خود همراه ندارد.
و وقتی می گوید این لذت بدون وساطت مفاهیم منتقل می شود؛ مقصودش اینست که این ادراک، در قالب مفاهیم و شناخت های علمی نمی گنجد.
کانت می گوید:
"زیبا آن است که لذتی بیافریند، رها از بهره و سود، بی مفهوم، و همگانی و واجد غایتی بی هدف است."
طنین این تعابیر کانت، هنوز با گذشت دو قرن، به گوش آشناست و فلاسفه ی پس از او نتوانستند به آن بی اعتنا باشند.
کانت، زیبایی را امری ذوقی می داند و تاکید می کند که بر اساس داوری های مفهومی و منطقی قابل دسترسی نیست و عنصری درونی و ذهنی است.
وقتی می گوییم "این گل زیباست"؛ حکمی ذوقی و زیبایی شناسانه درباره ی گل صادر کرده ایم.
از آنجا که این حکم، ذوقی است و عینی نیست ما نمی توانیم کسی را که می گوید، "این گل زیبا نیست" را قانع کنیم. درست بر خلاف وقتی که می گوییم "این گل زرد است" یا "این گل اثر دارویی خاصی دارد". در این مورد در واقع حکمی مفهومی و منطقی صادر کرده ایم و مثلا مفهوم زردی را به گل اضافه کرده ایم و ادعای شناخت جنبه ای از گل را کرده ایم و آماده ایم بر سر آن، با دیگران بحث منطقی کنیم.
اما وقتی می گوییم "این گل زیباست" زیبایی را به عنوان یک مفهوم، به گل اضافه نکرده ایم و جایی برای بحث منطقی درباره ی گل باز نکرده ایم. بلکه تنها از واکنش های حسی خودمان نسبت به گل خبر داده ایم و لذتی که از زیبایی گل عاید ما می شود از چیزی عینی، (خارج از وجود ما) حکایت نمی کند.
اما هنگامی که حکمی، "زیبایی شناسانه" صادر می کنیم، ادعا می کنیم که این حکم، جهان شمول، عام و همگانی است. یعنی در واقع گفته ایم، این گل زیباست و باید به نظر هر کسی زیبا بیاید. یعنی نزد هر آدمی، موجب لذتی، زیبایی شناسانه خواهد شد.
این جنبه ی همگانی، عنصرِ مهمِ داوریِ زیبایی شناسانه است و قاعده و قانونی همگانی می سازد؛ در حالی که به نحوی منطقی و معقول قابل دفاع نیست چرا که راه بحث و استدلال در امورِ ذوقی بسته است.
اما کانت می گوید، گرچه راه بحث در امور ذوقی بسته است، اما راه خرد ورزی در باره ی خودِ حکمی که صادر می کنیم بسته نیست!
مثلا او تفاوت هایی میان زیبایی طبیعی (صدای امواج، چشم انداز های جنگل و...) و زیبایی هنری قائل می شود.
زیبایی هنری از نظر او، یعنی وقتی یک ایده ی زیبایی شناسانه، در یک اثر هنری، تبلور پیدا می کند.
کانت با زیبایی های طبیعی و یا با خودِ ایده های زیبا، کاری ندارد و موضوع سخن اش، تجلی و تبلور ایده ها است.
همچنین کانت میان زیبایی و هنر، تفاوت قائل می شود. از نظر او، زیبایی چیزی است هم طبیعی و هم انسانی؛ اما هنر، پدیده ایست تماما انسانی! و از نظر او، هنرمند به یک ایده ی زیبا، واقعیت مادی می بخشد.
کانت میان سه چیز دیگر نیز تفاوت می گذارد: امر مطبوع، امر خیر و امر زیبا.
امر مطبوع، میل و هوس را ارضاء می کند و میان انسان و حیوان مشترک است.
امر خیر نیز، چیزی است که به وسیله ی آن، ارزش ها را می توان شناخت و کنش های اخلاقی را شکل می دهد که در نهایت دارای بهره و سود است و این امر، ویژه ی موجودات عاقل است. (انسان یا فرشتگان).
اما امر زیبا، هیچ ارتباطی به میل و شهوت ندارد و هیچ بهره و سودی را نیز شامل نمی شود و ویژه ی موجودات زنده ی خرد ورزِ حساس (یعنی فقط انسان) است.
امر زیبا آزادانه و بی آن که از سوی امیال و خواسته های مان تحت فشار باشیم یا بنا به قواعد اخلاقی یا مصلحت اندیشی مجبور باشیم، زیبا دانسته می شود و این یک داوری غیر شخصی و جهان شمول است.
این داوری غیر شخصی، به من اجازه می دهد، حکمی کلی صادر کنم در واقع این دلالت ضمنی را دارد که امر زیبا، برای همه زیباست و "باید" باشد. هر چند راهی نداریم که ادعایمان را برای مخالف ثابت کنیم. اما همین ادعای جهان شمول است که یک حکمِ زیبایی شناسانه را تشکیل می دهد.
کانت قدمی پیش می گذارد و در توصیف داوری های زیبایی شناسانه می گوید
، زیبایی، خود، غایت و فرجام است و غایت و فرجامی ورای خود ندارد.
اگر زیبایی را در خدمتِ هدفی بدانیم، یعنی، آن را ابزاری برای رسیدن به چیزی دیگر قرار داده ایم و در واقع عرض و منفعتی از زیبایی مد نظرمان خواهد بود. حال آنکه امر زیبا از هر نیت و غرض و خواستی مستقل است.
مثلا فیلم "جیب بر" (روبر برسون) را می توان از جنبه های تکنیکی یا روان شناسانه و اخلاقی و یا اجتماعی و سیاسی مورد بحث و بررسی قرار داد. اما اگر آن را صرفا از نظر خلوص هنری و کارکرد هنری اش تماشا کنیم، می توانیم آن را مورد داوری زیبایی شناسانه قرار دهیم.
کانت این چالش بزرگ را بر سر راه خود و منتقدانش قرار داد که چگونه ممکن است، زیبایی، هم از مفاهیمِ شناختی مستقل باشد و هم همگانی و بین الاذهانی باشد.
چگونه یک داوری زیبایی شناسانه، هم همگانی است و هم راهی برای اثبات آن وجود ندارد.
همچنین در دو جا، کانت از حدودی که خود تعیین کرده بود، کمابیش خارج می شود.
یکی آنکه او میان این دو جمله فرق می گذارد: "این شعر زیباست" و "این شعر از آن شعر زیباتر است".
از نظر او جمله ی اول حاوی یک قضاوت زیبایی شناسانه ی محض است و جمله ی دوم علاوه بر زیبایی شناسی، نوعی مقایسه ی منطقی را هم در خود دارد. در جمله ی دوم می توانیم از مفاهیم شناختی و منطقی کمک بگیریم تا مقایسه ی زیبایی میان دو شعر را سامان بدهیم.
همچنین او میان "زیبای طبیعی" و "زیبای هنری" فرق می گذارد و می گوید: "یک زیبای طبیعی، چیزی زیباست و یک زیبای هنری، بیان زیبای یک چیز است."
وقتی پای بیان زیبایی به میان کشیده شود، راه برای بحث و جدل و قیاس های مفهومی هم باز خواهد شد و وارد قلمروی ادراکات مفهومی و شناختی می شویم؛ که آیا این اثر هنری توانسته از عهده ی "بیان" بخوبی بر آید یا خیر و اینکه چگونه توانسته زیبایی را بیان کند و سوالات بسیار دیگر.
روشن است که اینجا نیز با ورود مفاهیم و بحث و استدلال، قوانینی که خود کانت برای تعریف "زیبایی" مطرح کرده بود متزلزل می شود و همچنین "بیانگری" به عنوان یک هدف در زیباییِ هنری مطرح خواهد شد که با اصلِ بی غایت بودن زیبایی، ناسازگار است.
پانوشت:
نقل های کانت در این نوشتار مستند است به: "کتاب سنجش خرد ناب-ترجمه ادیب سلطانی-1362-صفحه 102 به بعد.
همچنین می توانید برای مطالعه بیشتر، به کتاب "نقد قوه حکم"-ترجمه عبدالکریم رشیدیان مراجعه کنید.
در نوشتار های آتی، زیبایی و هنر از نظر سایر فلاسفه مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت...
محمد مهدی نیک بین
#فلسفه_هنر #هنر #زیبایی_شناسی #تاریخ_زیبایی_شناسی #فلسفه_زیبایی_شناسی #کانت
اگر زیبایی را در خدمتِ هدفی بدانیم، یعنی، آن را ابزاری برای رسیدن به چیزی دیگر قرار داده ایم و در واقع عرض و منفعتی از زیبایی مد نظرمان خواهد بود. حال آنکه امر زیبا از هر نیت و غرض و خواستی مستقل است.
مثلا فیلم "جیب بر" (روبر برسون) را می توان از جنبه های تکنیکی یا روان شناسانه و اخلاقی و یا اجتماعی و سیاسی مورد بحث و بررسی قرار داد. اما اگر آن را صرفا از نظر خلوص هنری و کارکرد هنری اش تماشا کنیم، می توانیم آن را مورد داوری زیبایی شناسانه قرار دهیم.
کانت این چالش بزرگ را بر سر راه خود و منتقدانش قرار داد که چگونه ممکن است، زیبایی، هم از مفاهیمِ شناختی مستقل باشد و هم همگانی و بین الاذهانی باشد.
چگونه یک داوری زیبایی شناسانه، هم همگانی است و هم راهی برای اثبات آن وجود ندارد.
همچنین در دو جا، کانت از حدودی که خود تعیین کرده بود، کمابیش خارج می شود.
یکی آنکه او میان این دو جمله فرق می گذارد: "این شعر زیباست" و "این شعر از آن شعر زیباتر است".
از نظر او جمله ی اول حاوی یک قضاوت زیبایی شناسانه ی محض است و جمله ی دوم علاوه بر زیبایی شناسی، نوعی مقایسه ی منطقی را هم در خود دارد. در جمله ی دوم می توانیم از مفاهیم شناختی و منطقی کمک بگیریم تا مقایسه ی زیبایی میان دو شعر را سامان بدهیم.
همچنین او میان "زیبای طبیعی" و "زیبای هنری" فرق می گذارد و می گوید: "یک زیبای طبیعی، چیزی زیباست و یک زیبای هنری، بیان زیبای یک چیز است."
وقتی پای بیان زیبایی به میان کشیده شود، راه برای بحث و جدل و قیاس های مفهومی هم باز خواهد شد و وارد قلمروی ادراکات مفهومی و شناختی می شویم؛ که آیا این اثر هنری توانسته از عهده ی "بیان" بخوبی بر آید یا خیر و اینکه چگونه توانسته زیبایی را بیان کند و سوالات بسیار دیگر.
روشن است که اینجا نیز با ورود مفاهیم و بحث و استدلال، قوانینی که خود کانت برای تعریف "زیبایی" مطرح کرده بود متزلزل می شود و همچنین "بیانگری" به عنوان یک هدف در زیباییِ هنری مطرح خواهد شد که با اصلِ بی غایت بودن زیبایی، ناسازگار است.
پانوشت:
نقل های کانت در این نوشتار مستند است به: "کتاب سنجش خرد ناب-ترجمه ادیب سلطانی-1362-صفحه 102 به بعد.
همچنین می توانید برای مطالعه بیشتر، به کتاب "نقد قوه حکم"-ترجمه عبدالکریم رشیدیان مراجعه کنید.
در نوشتار های آتی، زیبایی و هنر از نظر سایر فلاسفه مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت...
محمد مهدی نیک بین
#فلسفه_هنر #هنر #زیبایی_شناسی #تاریخ_زیبایی_شناسی #فلسفه_زیبایی_شناسی #کانت
نهمین قسمت از سلسله مباحث نقد ادبی:
کتاب جستاری دیگر (نقد برخی از رمان های برگزیده)، فرخنده حق شنو، خانه کتاب، 1389.
👇👇👇👇
@dastankhallagh
@sedighe_ghane
کتاب جستاری دیگر (نقد برخی از رمان های برگزیده)، فرخنده حق شنو، خانه کتاب، 1389.
👇👇👇👇
@dastankhallagh
@sedighe_ghane
به نام خدا
تحریریه ی سالنامه ی تخصصی ادبیات داستانی "داستان خلاقانه ی سال" از دوستان علاقه مند و مجرب در زمینه ی نوشتن مقاله با موضوع "خلاقیت در ادبیات داستانی" و همچنین "نقد آثار داستانی ابراهیم گلستان"، دعوت به همکاری می نماید.
عزیزان علاقه مند می توانند مطالب مرتبط خود را حداکثر تا پایان اسفند ماه جاری به تحریریه ی نشریه تحویل دهند.
با تشکر
صدیقه قانع، سردبیر سالنامه ی داستان خلاقانه ی سال (حیرت)
sedighe.ghane@gmail.com
@sedighe_ghane
تحریریه ی سالنامه ی تخصصی ادبیات داستانی "داستان خلاقانه ی سال" از دوستان علاقه مند و مجرب در زمینه ی نوشتن مقاله با موضوع "خلاقیت در ادبیات داستانی" و همچنین "نقد آثار داستانی ابراهیم گلستان"، دعوت به همکاری می نماید.
عزیزان علاقه مند می توانند مطالب مرتبط خود را حداکثر تا پایان اسفند ماه جاری به تحریریه ی نشریه تحویل دهند.
با تشکر
صدیقه قانع، سردبیر سالنامه ی داستان خلاقانه ی سال (حیرت)
sedighe.ghane@gmail.com
@sedighe_ghane
مقاله "درآمدی بر درک و فهم روایت" نوشته ی "حبیب الله لزگی و مهرداد خزیمه"مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی(دانشگاه کرمان) 1385 :
داستان کوتاه زیبای "در مورد" اثر حمید جواهری-اردبیل (یکی از 50 داستان برگزیده ی دوره ی دوم جشنواره که به جمع 20 داستان نهایی راه نیافت) در سایت جشنواره حیرت منتشر شد. منتظر نقد و نظرات ارزشمند شما هستیم.
http://heyratfestival.ir/?p=1686
http://heyratfestival.ir/?p=1686
"لحظه ی زندگی روح"
"فلسفه ی هنرهای زیبای هگل"
نامی که هگل ترجیح می دهد برای مباحث فلسفه هنر به کار ببرد، "فلسفه ی هنرهای زیبا" است. او این نام را در مقدمه درسگفتارهایی درباره ی زیبایی شناسی انتخاب می کند.
هگل بحث خود را از تمایز میان زیبایی طبیعی و زیبایی هنری آغاز می کند و موضوع مباحث خود را زیبایی هنری قرار می دهد.
هگل معتقد است زیبایی هنری زاده ی درون آدمی است و به همین دلیل از زیبایی طبیعی والاتر است.
از نظر هگل روح مطلق به دو صورت تجلی می یابد؛ یکی روح سوبژکتیو (ذهنی و درونی) و یکی روح ابژکتیو (عینی و بیرونی) و در سفر روح به سوی امر مطلق؛ عنصر ذهنی و درونی نقش مهم تری از عنصر بیرونی دارد. از نظر او، روح سوبژکتیو، تجلی کامل تری از روح مطلق ارائه می دهد.
بنابر این زیبایی طبیعی که زاییده ی روح ابژکتیو است، در مقایسه با زیبایی هنری که به روح سوبژکتیو تعلق دارد، مقام پائین تری دارد.
هگل معتقد است، روح یا حقیقت مطلق؛ سه تجلی گاه دارد: فلسفه؛ دین و هنر.
هنگامی که روح؛ در قالب مفاهیم متجلی شود، فلسفه شکل می گیرد.
و هنگامی که به صورت "شهودهایی در قالب مفاهیم" در می آید، دین پدید می آید.
و هنگامی که که به صورت "شهود هایی در قالب حسی" در می آید؛ هنر پدید می آید.
از نظر او فلسفه و دین و هنر؛ سه لحظه از جلوه ی روح مطلق هستند. و فلسفه در ابتدای طیفی قرار دارد که بنیان اش بر مفاهیم استوار است. و هنر در انتهای آن طیف است و تمام اتکایش بر شهود است. اما دین در میانه ی طیف قرار دارد و هم از مفاهیم خبری و توصیفی و منطقی بهره برده و هم مانند هنر وابسته به شهود است.
هگل از این لحاظ که هنر، در مقایسه با فلسفه و دین، بیانگریِ کمتری دارد، مقامی پایین تر به آن می دهد.
در فلسفه ی هگل، روح از نا آگاهی به آگاهی مطلق سفر می کند. و در این سفر، به مرتبه ای از آگاهی می رسد که متکی به "احساس درک شده از جهان بیرون" است.
این مرتبه؛ از آن "هنر" است.
زیبایی هنری از آنجا که محصول نیروی خلاقه ی ذهن آدمی است، از زیبایی طبیعی که انسان نقشی در خلق آن ندارد، برتر است.
هنر، محصول ذهنِ هنرمند است، اما به این معنا نیست که هنرمند، هنگام آفرینش، به فرآیند آفرینش هنری کاملا آگاه است.
پس نباید هنر را بیانگرِ احساسات و عواطف و هیجانات درونی هنرمند دانست. مگر اینکه فرض کنیم، خودِ هنرمند نیز به عمق احساسات و عواطف و هیجانات اش آگاهی کامل ندارد. و تحت تاثیر الهام، چیزی می آفریند که از آگاهی او، فراتر می رود و روح زمانه را بیان می کند.
به همین دلیل است که زبان هنر، زبانی مبهم است و اثر هنری، صریح و آشکار نیست.
هنر به نبوغ هنرمند وابسته است اما این نبوغ از حد هنرمند فراتر می رود و همان قدر که برای دیگران ناشناس است، برای خود هنرمند هم ناشناس است.
از نظر هگل، در بهترین آثار هنری، توازن و یگانگی تمام و کمالی میان "فرم و محتوا" وجود دارد و فرم و محتوا بر یکدیگر برتری و تسلط پیدا نمی کند. این تعادل، برای خودِ هنرمند، آشکار نیست و مخاطب نیز آن را به صورت "شهودی" حس می کند.
ادراک عقلانیِ این مسائل، کار فلسفه است و فیلسوف می تواند ابعاد متافیزیکی اثر هنری را درک کند هرچند ممکن است، هرگز توانایی آفرینش هنری نداشته باشد.
اما هگل گمان می کرد، این اوج هنری و یگانگی میان فرم و محتوا، فقط در آثار کلاسیک یونان باستان یافتنی است. و در هنر روزگار او که آن را رمانتیک می نامید، میان آن محتوای ایده آل (روح مطلق) و فرم، فاصله افتاده است.
هگل توضیح می دهد که هنر، بیانِ "زندگیِ روح" است و توضیح می دهد بیانِ هنری، نوعی مکاشفه است و با دقت بیشتر باید گفت "هنر بیانگر نیست". چون کاری می کند کلی تر و زبانی دارد مبهم و هر گزاره ای درباره ی محتوای آثار هنری، چیزی بیش از "تاویل" نیست. و هنر صرفا به ما این فرصت را می دهد که حضورِ روح مطلق را حس کنیم.
هگل تاکید می کند که این بی بیانی و دوری از مفاهیم، هنر را فرو مایه تر از فلسفه و دین می کند. اما تاملات فلاسفه ی پس از او، نشان می دهد که حتی علوم طبیعی و فیزیکی هم در حصار تاویلات و ابهامات گرفتار است. چه رسد به فلسفه و دین!
پس خصیصه ی ابهام و نا بیانگری، میان هنر و فلسفه و دین و علوم طبیعی مشترک است و نمی توان به این بهانه ی بر سر هنر کوفت.
ادامه ی این بحث در قسمت آینده خواهد آمد...
محمد مهدی نیک بین
#زیبایی_شناسی #تاریخ_زیبایی_شناسی #فلسفه_زیبایی_شناسی #فلسفه_هنر #هگل #هنر
"فلسفه ی هنرهای زیبای هگل"
نامی که هگل ترجیح می دهد برای مباحث فلسفه هنر به کار ببرد، "فلسفه ی هنرهای زیبا" است. او این نام را در مقدمه درسگفتارهایی درباره ی زیبایی شناسی انتخاب می کند.
هگل بحث خود را از تمایز میان زیبایی طبیعی و زیبایی هنری آغاز می کند و موضوع مباحث خود را زیبایی هنری قرار می دهد.
هگل معتقد است زیبایی هنری زاده ی درون آدمی است و به همین دلیل از زیبایی طبیعی والاتر است.
از نظر هگل روح مطلق به دو صورت تجلی می یابد؛ یکی روح سوبژکتیو (ذهنی و درونی) و یکی روح ابژکتیو (عینی و بیرونی) و در سفر روح به سوی امر مطلق؛ عنصر ذهنی و درونی نقش مهم تری از عنصر بیرونی دارد. از نظر او، روح سوبژکتیو، تجلی کامل تری از روح مطلق ارائه می دهد.
بنابر این زیبایی طبیعی که زاییده ی روح ابژکتیو است، در مقایسه با زیبایی هنری که به روح سوبژکتیو تعلق دارد، مقام پائین تری دارد.
هگل معتقد است، روح یا حقیقت مطلق؛ سه تجلی گاه دارد: فلسفه؛ دین و هنر.
هنگامی که روح؛ در قالب مفاهیم متجلی شود، فلسفه شکل می گیرد.
و هنگامی که به صورت "شهودهایی در قالب مفاهیم" در می آید، دین پدید می آید.
و هنگامی که که به صورت "شهود هایی در قالب حسی" در می آید؛ هنر پدید می آید.
از نظر او فلسفه و دین و هنر؛ سه لحظه از جلوه ی روح مطلق هستند. و فلسفه در ابتدای طیفی قرار دارد که بنیان اش بر مفاهیم استوار است. و هنر در انتهای آن طیف است و تمام اتکایش بر شهود است. اما دین در میانه ی طیف قرار دارد و هم از مفاهیم خبری و توصیفی و منطقی بهره برده و هم مانند هنر وابسته به شهود است.
هگل از این لحاظ که هنر، در مقایسه با فلسفه و دین، بیانگریِ کمتری دارد، مقامی پایین تر به آن می دهد.
در فلسفه ی هگل، روح از نا آگاهی به آگاهی مطلق سفر می کند. و در این سفر، به مرتبه ای از آگاهی می رسد که متکی به "احساس درک شده از جهان بیرون" است.
این مرتبه؛ از آن "هنر" است.
زیبایی هنری از آنجا که محصول نیروی خلاقه ی ذهن آدمی است، از زیبایی طبیعی که انسان نقشی در خلق آن ندارد، برتر است.
هنر، محصول ذهنِ هنرمند است، اما به این معنا نیست که هنرمند، هنگام آفرینش، به فرآیند آفرینش هنری کاملا آگاه است.
پس نباید هنر را بیانگرِ احساسات و عواطف و هیجانات درونی هنرمند دانست. مگر اینکه فرض کنیم، خودِ هنرمند نیز به عمق احساسات و عواطف و هیجانات اش آگاهی کامل ندارد. و تحت تاثیر الهام، چیزی می آفریند که از آگاهی او، فراتر می رود و روح زمانه را بیان می کند.
به همین دلیل است که زبان هنر، زبانی مبهم است و اثر هنری، صریح و آشکار نیست.
هنر به نبوغ هنرمند وابسته است اما این نبوغ از حد هنرمند فراتر می رود و همان قدر که برای دیگران ناشناس است، برای خود هنرمند هم ناشناس است.
از نظر هگل، در بهترین آثار هنری، توازن و یگانگی تمام و کمالی میان "فرم و محتوا" وجود دارد و فرم و محتوا بر یکدیگر برتری و تسلط پیدا نمی کند. این تعادل، برای خودِ هنرمند، آشکار نیست و مخاطب نیز آن را به صورت "شهودی" حس می کند.
ادراک عقلانیِ این مسائل، کار فلسفه است و فیلسوف می تواند ابعاد متافیزیکی اثر هنری را درک کند هرچند ممکن است، هرگز توانایی آفرینش هنری نداشته باشد.
اما هگل گمان می کرد، این اوج هنری و یگانگی میان فرم و محتوا، فقط در آثار کلاسیک یونان باستان یافتنی است. و در هنر روزگار او که آن را رمانتیک می نامید، میان آن محتوای ایده آل (روح مطلق) و فرم، فاصله افتاده است.
هگل توضیح می دهد که هنر، بیانِ "زندگیِ روح" است و توضیح می دهد بیانِ هنری، نوعی مکاشفه است و با دقت بیشتر باید گفت "هنر بیانگر نیست". چون کاری می کند کلی تر و زبانی دارد مبهم و هر گزاره ای درباره ی محتوای آثار هنری، چیزی بیش از "تاویل" نیست. و هنر صرفا به ما این فرصت را می دهد که حضورِ روح مطلق را حس کنیم.
هگل تاکید می کند که این بی بیانی و دوری از مفاهیم، هنر را فرو مایه تر از فلسفه و دین می کند. اما تاملات فلاسفه ی پس از او، نشان می دهد که حتی علوم طبیعی و فیزیکی هم در حصار تاویلات و ابهامات گرفتار است. چه رسد به فلسفه و دین!
پس خصیصه ی ابهام و نا بیانگری، میان هنر و فلسفه و دین و علوم طبیعی مشترک است و نمی توان به این بهانه ی بر سر هنر کوفت.
ادامه ی این بحث در قسمت آینده خواهد آمد...
محمد مهدی نیک بین
#زیبایی_شناسی #تاریخ_زیبایی_شناسی #فلسفه_زیبایی_شناسی #فلسفه_هنر #هگل #هنر
دهمین قسمت از سلسله مباحث نقد ادبی:
کتاب نقد آثار جلال آل احمد ، عبدالعلی دستغیب، خانه کتاب، 1390.
👇👇👇👇
@dastankhallagh
@sedighe_ghane
کتاب نقد آثار جلال آل احمد ، عبدالعلی دستغیب، خانه کتاب، 1390.
👇👇👇👇
@dastankhallagh
@sedighe_ghane
فراخوان دوره ی سوم جشنواره ی داستان کوتاه حیرت (داستان خلّاقانه ی سال)
http://heyratfestival.ir
http://heyratfestival.ir
فراخوان دوره ی سوم جشنواره ی داستان کوتاه حیرت (داستان خلّاقانه ی سال)
انجمن داستان حیرت در راستای معرفی خلاقانه ترین داستان های کوتاه سال کشور، سومین دوره ی جشنواره ی حیرت را برگزار می کند.
ملاحظات و شرایط عمومی شرکت در جشنواره:
جشنواره ی حیرت از هرگونه اصالت دادن به نگاه خلّاقانه در هنر و ساختارشکنی و فراتر رفتن یا برون رفت از سنت های تثبیت شده ی داستان نویسی استقبال می کند.
موضوع آثار آزاد است.
خلّاقانه ترین داستان های کوتاه سال، در رقابت و مقایسه میان آثار شرکت کننده در این جشنواره انتخاب می شوند.
شرکت در جشنواره محدودیت سنّی ندارد.
محدودیت حجم برای آثار ارسالی وجود ندارد.
از آن جا که در عمل، تعریفی معتبر، معقول و دقیق و جامع از لحاظ مقبولیت، از قالب داستان کوتاه (از منظر حجم و تعداد کلمات) وجود ندارد، اثر ارسالی تنها باید به لحاظ فرمِ قالب هنری، در محدوده ی داستان کوتاه قرار گیرد. تصمیم گیری در مورد آثاری که در مرز مبهم قالب داستان کوتاه با سایر قالب های ادبیات داستانی قرار دارند، بر عهده ی هیئت داوران خواهد بود.
هر هنرمند حداکثر با 2 اثر می تواند در جشنواره شرکت کند.
آثار ارسالی نباید در دوره های گذشته ی این جشنواره شرکت داده شده باشند.
آثار ارسالی نباید قبلاً در مجموعه داستان های فردی یا جمعی به صورت کتاب منتشر شده باشند.(انتشار اثر در نشریات یا ویژه نامه های جشنواره ها شامل این محدودیت نمی شود)
شرکت آثاری که در دیگر جشنواره ها برگزیده شده یا مقام آورده اند، در این جشنواره بلامانع است.
آثار منتخب مرحله ی نهایی، در ویژه نامه ی سالانه ی جشنواره (مجله ی سراسری فرهنگی-هنری “داستان خلاقانه ی سال”) منتشر خواهند شد.
این جشنواره در سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها و اجرا، کاملاً مستقل بوده و تنها ممکن است از کمک های دلسوزان فرهنگی و یا نهاد های دولتی و غیر دولتی، به عنوان حامیِ مالی استفاده کند.
تقویم برگزاری جشنواره:
مهلت ارسال آثار: از ابتدای اسفند ماه 1395 تا پایان اردیبهشت ماه 1396
اعلام نتایج مرحلهی نخست داوری و معرفی 40 اثر راه یافته به مرحله ی نیمه نهایی: نیمه ی دوم تیر ماه 1396
اعلام نتایج مرحله ی دوم داوری و معرفی 10 اثر برتر: نیمه ی اول شهریور ماه 1396
(به جز 10 اثر برتر از دید هیئت داوران، 10 اثر برتر از نگاه اعضا نیز معرفی و تقدیر خواهند شد. اعضا شامل باشگاه برگزیدگان حیرت (برگزیدگان نهایی دوره های گذشته ی) و هنرمندان صاحب آثار راه یافته به مرحله ی نیمه نهایی دوره ی جاری جشنواره است.)
شیوه ی ارسال آثار:
هر اثر باید در فایلی جداگانه و در قالب word ارسال گردد. تنها و تنها آثاری که از لحاظ فونت و یا گرافیک صفحه شرایطی خاص دارند را می توان در قالب pdf ارسال کرد.
هیچ محدودیتی در فونت آثار و شکل صفحات و نوشتار وجود ندارد.
در انتهای هر اثر و در صفحه ای مجزّا، مشخصات زیر باید به طور کامل درج شوند:
نام اثر – نام و نام خانوادگی صاحب اثر – سال تولد – آدرس دقیق پستی محل سکونت به همراه کد پستی – شماره ی تماس – آدرس پست الکترونیکی.
(در صورت درج نشدن این مشخصات به صورت کامل در انتهای متن داستان، اثر مذکور از مرحله ی داوری حذف خواهد شد.)
شرکت کنندگان، آثار خود را به آدرس پست الکترونیکی جشنواره (heyratfestival@gmail.com) ارسال کنند. پس از دریافت آثار، طی حداکثر 48 ساعت، به آدرس الکترونیکی فرستنده، تاییدیه ی دریافت اثر، ارسال خواهد شد.
جوایز:
رتبه ی نخست: تندیس جشنواره، لوح تقدیر.
(از نگاه هیئت داوران و از نگاه اعضای باشگاه برگزیدگان، به صورت مجزا)
رتبه ی دوم تا دهم: لوح تقدیر.
(از نگاه هیئت داوران و از نگاه اعضای باشگاه برگزیدگان، به صورت مجزا)
بیست اثر برتر (ده اثر برتر از نگاه هیئت داوران و از نگاه اعضای باشگاه برگزیدگان، به صورت مجزا)، در هر دو نسخهی کاغذی و الکترونیکی مجله ی رسمی سالانه ی جشنواره ی حیرت منتشر خواهند شد. همچنین، تمامی آثار برگزیده ی مرحله ی نیمه نهایی و حذف شده در مرحله ی نهایی نیز، در سایت جشنواره منتشر خواهند شد.
تعدادی از داستان های برتر نیز مورد نقد و بررسی اعضای هیئت داوران و اعضای باشگاه برگزیدگان قرار گرفته و متون نقد و بررسی ها در سایت جشنواره منتشر خواهند شد.
هدف اصلی این جشنواره، تنها شناسایی و معرفی داستان کوتاه نویسان خلاق است.
(دبیرخانه ی جشنواره از هرگونه مشارکت دلسوزان فرهنگی استقبال میکند.)
در سایت جشنواره می توانید اطلاعات کامل و دقیق تری از چگونگی برگزاری جشنواره و داوری آثار به دست آورید.
آدرس سایت جشنواره:www.heyratfestival.ir
کانال تلگرام جشنواره: www.t.me/dastankhallagh
آدرس پست الکترونیکی جشنواره: heyratfestival@gmail.com
شماره ی تماس (از ساعت 11 تا 20): 09357682442 – 09177091970
انجمن داستان حیرت در راستای معرفی خلاقانه ترین داستان های کوتاه سال کشور، سومین دوره ی جشنواره ی حیرت را برگزار می کند.
ملاحظات و شرایط عمومی شرکت در جشنواره:
جشنواره ی حیرت از هرگونه اصالت دادن به نگاه خلّاقانه در هنر و ساختارشکنی و فراتر رفتن یا برون رفت از سنت های تثبیت شده ی داستان نویسی استقبال می کند.
موضوع آثار آزاد است.
خلّاقانه ترین داستان های کوتاه سال، در رقابت و مقایسه میان آثار شرکت کننده در این جشنواره انتخاب می شوند.
شرکت در جشنواره محدودیت سنّی ندارد.
محدودیت حجم برای آثار ارسالی وجود ندارد.
از آن جا که در عمل، تعریفی معتبر، معقول و دقیق و جامع از لحاظ مقبولیت، از قالب داستان کوتاه (از منظر حجم و تعداد کلمات) وجود ندارد، اثر ارسالی تنها باید به لحاظ فرمِ قالب هنری، در محدوده ی داستان کوتاه قرار گیرد. تصمیم گیری در مورد آثاری که در مرز مبهم قالب داستان کوتاه با سایر قالب های ادبیات داستانی قرار دارند، بر عهده ی هیئت داوران خواهد بود.
هر هنرمند حداکثر با 2 اثر می تواند در جشنواره شرکت کند.
آثار ارسالی نباید در دوره های گذشته ی این جشنواره شرکت داده شده باشند.
آثار ارسالی نباید قبلاً در مجموعه داستان های فردی یا جمعی به صورت کتاب منتشر شده باشند.(انتشار اثر در نشریات یا ویژه نامه های جشنواره ها شامل این محدودیت نمی شود)
شرکت آثاری که در دیگر جشنواره ها برگزیده شده یا مقام آورده اند، در این جشنواره بلامانع است.
آثار منتخب مرحله ی نهایی، در ویژه نامه ی سالانه ی جشنواره (مجله ی سراسری فرهنگی-هنری “داستان خلاقانه ی سال”) منتشر خواهند شد.
این جشنواره در سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها و اجرا، کاملاً مستقل بوده و تنها ممکن است از کمک های دلسوزان فرهنگی و یا نهاد های دولتی و غیر دولتی، به عنوان حامیِ مالی استفاده کند.
تقویم برگزاری جشنواره:
مهلت ارسال آثار: از ابتدای اسفند ماه 1395 تا پایان اردیبهشت ماه 1396
اعلام نتایج مرحلهی نخست داوری و معرفی 40 اثر راه یافته به مرحله ی نیمه نهایی: نیمه ی دوم تیر ماه 1396
اعلام نتایج مرحله ی دوم داوری و معرفی 10 اثر برتر: نیمه ی اول شهریور ماه 1396
(به جز 10 اثر برتر از دید هیئت داوران، 10 اثر برتر از نگاه اعضا نیز معرفی و تقدیر خواهند شد. اعضا شامل باشگاه برگزیدگان حیرت (برگزیدگان نهایی دوره های گذشته ی) و هنرمندان صاحب آثار راه یافته به مرحله ی نیمه نهایی دوره ی جاری جشنواره است.)
شیوه ی ارسال آثار:
هر اثر باید در فایلی جداگانه و در قالب word ارسال گردد. تنها و تنها آثاری که از لحاظ فونت و یا گرافیک صفحه شرایطی خاص دارند را می توان در قالب pdf ارسال کرد.
هیچ محدودیتی در فونت آثار و شکل صفحات و نوشتار وجود ندارد.
در انتهای هر اثر و در صفحه ای مجزّا، مشخصات زیر باید به طور کامل درج شوند:
نام اثر – نام و نام خانوادگی صاحب اثر – سال تولد – آدرس دقیق پستی محل سکونت به همراه کد پستی – شماره ی تماس – آدرس پست الکترونیکی.
(در صورت درج نشدن این مشخصات به صورت کامل در انتهای متن داستان، اثر مذکور از مرحله ی داوری حذف خواهد شد.)
شرکت کنندگان، آثار خود را به آدرس پست الکترونیکی جشنواره (heyratfestival@gmail.com) ارسال کنند. پس از دریافت آثار، طی حداکثر 48 ساعت، به آدرس الکترونیکی فرستنده، تاییدیه ی دریافت اثر، ارسال خواهد شد.
جوایز:
رتبه ی نخست: تندیس جشنواره، لوح تقدیر.
(از نگاه هیئت داوران و از نگاه اعضای باشگاه برگزیدگان، به صورت مجزا)
رتبه ی دوم تا دهم: لوح تقدیر.
(از نگاه هیئت داوران و از نگاه اعضای باشگاه برگزیدگان، به صورت مجزا)
بیست اثر برتر (ده اثر برتر از نگاه هیئت داوران و از نگاه اعضای باشگاه برگزیدگان، به صورت مجزا)، در هر دو نسخهی کاغذی و الکترونیکی مجله ی رسمی سالانه ی جشنواره ی حیرت منتشر خواهند شد. همچنین، تمامی آثار برگزیده ی مرحله ی نیمه نهایی و حذف شده در مرحله ی نهایی نیز، در سایت جشنواره منتشر خواهند شد.
تعدادی از داستان های برتر نیز مورد نقد و بررسی اعضای هیئت داوران و اعضای باشگاه برگزیدگان قرار گرفته و متون نقد و بررسی ها در سایت جشنواره منتشر خواهند شد.
هدف اصلی این جشنواره، تنها شناسایی و معرفی داستان کوتاه نویسان خلاق است.
(دبیرخانه ی جشنواره از هرگونه مشارکت دلسوزان فرهنگی استقبال میکند.)
در سایت جشنواره می توانید اطلاعات کامل و دقیق تری از چگونگی برگزاری جشنواره و داوری آثار به دست آورید.
آدرس سایت جشنواره:www.heyratfestival.ir
کانال تلگرام جشنواره: www.t.me/dastankhallagh
آدرس پست الکترونیکی جشنواره: heyratfestival@gmail.com
شماره ی تماس (از ساعت 11 تا 20): 09357682442 – 09177091970
تقویم برنامه های کانال داستان خلاقانه تا این لحظه:
شنبه ها: نگاهی به نظرات فلاسفه در رابطه با هنر و خلاقیت در آن
دوشنبه ها: سلسله مباحثی در نقد ادبی
چهارشنبه ها: اعلام فراخوان های ادبیات داستانی کشور
جمعه ها: مقاله در زمینه ی روایت
همچنین اخبار و اطلاعیه های دوره ی سوم جشنواره ی "داستان کوتاه خلاقانه ی سال(حیرت) نیز در این کانال منتشر خواهند شد.
دوستان عزیزی که آمادگی ارائه ی برنامه برای روزهای دیگر هفته را داشته باشند (با محور خلاقیت و ادبیات داستانی) برنامه ی پیشنهادی خود را برای ادمین کانال ارسال فرمایند.
شنبه ها: نگاهی به نظرات فلاسفه در رابطه با هنر و خلاقیت در آن
دوشنبه ها: سلسله مباحثی در نقد ادبی
چهارشنبه ها: اعلام فراخوان های ادبیات داستانی کشور
جمعه ها: مقاله در زمینه ی روایت
همچنین اخبار و اطلاعیه های دوره ی سوم جشنواره ی "داستان کوتاه خلاقانه ی سال(حیرت) نیز در این کانال منتشر خواهند شد.
دوستان عزیزی که آمادگی ارائه ی برنامه برای روزهای دیگر هفته را داشته باشند (با محور خلاقیت و ادبیات داستانی) برنامه ی پیشنهادی خود را برای ادمین کانال ارسال فرمایند.
تقویم برنامه های کانال داستان خلاقانه:
هر دو ماه یک بار، نقد و بررسی مجموعه داستان یا رمان اعضای کانال.
در این برنامه بعد از معرفی کتاب، 45 روز فرصت تهیه و مطالعه و سپس طی 15 روز نقدها و نظرات اعضای کانال منتشر خواهد شد.
برای در نوبت نقد قرار دادن کتاب خود، با ادمین کانال هماهنگ فرمایید
تنها شرط قرار گرفتن کتاب مورد نظر شما، گمان شما بر خلاقانه و نوگرا بودن اثر، عضو کانال بودن مولف و انتشار آن در دهه ی 90 خواهد بود.
کتاب اول از برنامه ی فوق:👆👆👆
"هنگام سقوط عطر بزنید" اثر مجتبی نیک سرشت.
شروع زمان انتشار نقدها و نظرات: از 1 تا 15 اسفندماه
هر دو ماه یک بار، نقد و بررسی مجموعه داستان یا رمان اعضای کانال.
در این برنامه بعد از معرفی کتاب، 45 روز فرصت تهیه و مطالعه و سپس طی 15 روز نقدها و نظرات اعضای کانال منتشر خواهد شد.
برای در نوبت نقد قرار دادن کتاب خود، با ادمین کانال هماهنگ فرمایید
تنها شرط قرار گرفتن کتاب مورد نظر شما، گمان شما بر خلاقانه و نوگرا بودن اثر، عضو کانال بودن مولف و انتشار آن در دهه ی 90 خواهد بود.
کتاب اول از برنامه ی فوق:👆👆👆
"هنگام سقوط عطر بزنید" اثر مجتبی نیک سرشت.
شروع زمان انتشار نقدها و نظرات: از 1 تا 15 اسفندماه
یادداشت (1) بر داستان "هنگام سقوط عطر بزنید" اثر مجتبا نیک سرشت:
مسئله¬ی پیرنگ در روایت داستان "هنگام سقوط عطر بزنید" اثر "مجتبا نیک سرشت"
مجید خادم
مسئله¬ی پیرنگ در روایت داستان "هنگام سقوط عطر بزنید" اثر "مجتبا نیک سرشت"
مجید خادم