داستان خلاقانه
187 subscribers
99 photos
3 videos
75 files
105 links
ایستایی رفتار مردگان است و تقلید چیزی جز ایستایی نیست. شیوه‌ی بخش بزرگی از داستان‌نویسان امروز ما چیزی جز تکرار کامل شیوه گذشتگان نیست. این آثار حتی در صورت موفقیت، چیزی به گستره ی جهان هنر اضافه نخواهند کرد و همچنان از آنِ دیگری و دیگران باقی خواهند ماند
Download Telegram
، زیبایی، خود، غایت و فرجام است و غایت و فرجامی ورای خود ندارد.

اگر زیبایی را در خدمتِ هدفی بدانیم، یعنی، آن را ابزاری برای رسیدن به چیزی دیگر قرار داده ایم و در واقع عرض و منفعتی از زیبایی مد نظرمان خواهد بود. حال آنکه امر زیبا از هر نیت و غرض و خواستی مستقل است.

مثلا فیلم "جیب بر" (روبر برسون) را می توان از جنبه های تکنیکی یا روان شناسانه و اخلاقی و یا اجتماعی و سیاسی مورد بحث و بررسی قرار داد. اما اگر آن را صرفا از نظر خلوص هنری و کارکرد هنری اش تماشا کنیم، می توانیم آن را مورد داوری زیبایی شناسانه قرار دهیم.

کانت این چالش بزرگ را بر سر راه خود و منتقدانش قرار داد که چگونه ممکن است، زیبایی، هم از مفاهیمِ شناختی مستقل باشد و هم همگانی و بین الاذهانی باشد.

چگونه یک داوری زیبایی شناسانه، هم همگانی است و هم راهی برای اثبات آن وجود ندارد.

همچنین در دو جا، کانت از حدودی که خود تعیین کرده بود، کمابیش خارج می شود.

یکی آنکه او میان این دو جمله فرق می گذارد: "این شعر زیباست" و "این شعر از آن شعر زیباتر است".

از نظر او جمله ی اول حاوی یک قضاوت زیبایی شناسانه ی محض است و جمله ی دوم علاوه بر زیبایی شناسی، نوعی مقایسه ی منطقی را هم در خود دارد. در جمله ی دوم می توانیم از مفاهیم شناختی و منطقی کمک بگیریم تا مقایسه ی زیبایی میان دو شعر را سامان بدهیم.

همچنین او میان "زیبای طبیعی" و "زیبای هنری" فرق می گذارد و می گوید: "یک زیبای طبیعی، چیزی زیباست و یک زیبای هنری، بیان زیبای یک چیز است."

وقتی پای بیان زیبایی به میان کشیده شود، راه برای بحث و جدل و قیاس های مفهومی هم باز خواهد شد و وارد قلمروی ادراکات مفهومی و شناختی می شویم؛ که آیا این اثر هنری توانسته از عهده ی "بیان" بخوبی بر آید یا خیر و اینکه چگونه توانسته زیبایی را بیان کند و سوالات بسیار دیگر.

روشن است که اینجا نیز با ورود مفاهیم و بحث و استدلال، قوانینی که خود کانت برای تعریف "زیبایی" مطرح کرده بود متزلزل می شود و همچنین "بیانگری" به عنوان یک هدف در زیباییِ هنری مطرح خواهد شد که با اصلِ بی غایت بودن زیبایی، ناسازگار است.

پانوشت:
نقل های کانت در این نوشتار مستند است به: "کتاب سنجش خرد ناب-ترجمه ادیب سلطانی-1362-صفحه 102 به بعد.
همچنین می توانید برای مطالعه بیشتر، به کتاب "نقد قوه حکم"-ترجمه عبدالکریم رشیدیان مراجعه کنید.

در نوشتار های آتی، زیبایی و هنر از نظر سایر فلاسفه مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت...

محمد مهدی نیک بین

#فلسفه_هنر #هنر #زیبایی_شناسی #تاریخ_زیبایی_شناسی #فلسفه_زیبایی_شناسی #کانت