باشگاه کوهنوردی چکاد
8.18K subscribers
20.9K photos
7.25K videos
48 files
6.56K links
🏔🍃مجری رسمی برنامه های کوهنوردی، طبیعتگردی، آموزشی و...

#چکاد_مشهد

🔵وبسایت باشگاه:
Chakadclub.ir

🔴پرتال برنامه ها:
Portal.chakadclub.ir

🔖اینستاگرام:
instagram.com/chakadclub

مدیریت:
@Firouze_Hasannezhad
📞 09153164188

روابط عمومی:
@chakadinfo
Download Telegram
۲۶ آذر سالروز درگذشت مشهورترین شاعر پارسی‌گوی ایرانی
جلال الدین محمد بلخی معروف به #مولانا



جایگاه #زن در #مثنوی_معنوی

پرتو حق است آن ، معشوق نیست
خالق است آن گوئیا مخلوق نیست

#مولانا می‏گوید:

زن در واقع معشوق مرد نیست، بلکه پرتوی از جمال حضرت حق‌تعالی است. زن جلوه‌ای از خالق و در کسوت مخلوق است. آن‌چه در ما رقّت و عشق و نازک‌دلی پدید می‏آورد معشوق نیست، پرتو مهر و رقت و رأفتِ حق است و آن‌جا که عشق تجلی می‏کند آن‌چه می‏بینیم به ظاهر مخلوق است که دل می‏رباید اما در حقیقت جلوه ‏ای از جمال حضرت حق است و ما جلوه‌ی خالق را به صورت مخلوق می‏بینیم. از این مطلب، دیدگاه #مولانا راجع به زن به‌طور برجسته و درخشان به دست می‌آید، که زن را ترجمانِ صفت رحمانی حضرت حق می‏شمارد. چنان‌که ابن‌عربی نیز در فصّ بیست و هفتم از کتاب فصوص‌الحکم (فص محمدی)، زن را والاترین مظهر خدا می‏داند و وصلت با او را هم‌طراز با اتحاد عاشقان با خدا می‏شمرد. هم‌چنین می‏گوید: زن برای عارف، کامل‌ترین مظهر تجلی خلاقیت خداوند است: «فشهود الحق فی النساء اعظم الشهود و اکمله».

#شرح_جامع_مثنوی_معنوی
#مولانا در داستان #پیر_چنگی ادعا می کند که در درون انبیا هم نغمه‌هایی است که گوش حس از شنیدن آن نغمه‌ها عاجز است:
انبیا را در درون هم نغمه هاست
طالبان را زان حیات بی بهاست
نشنود آن نغمه ها را گوش حس
کز ستمها گوش حس باشد نجس
داستان پیر چنگی در #مثنوی، از قصه های شور انگیزی است که در همۀ گزیده‌هایی که از این کتاب تهیه دیده شده است؛ به چشم می خورد. داستان در روزگار خلیفۀ دوم اتفاق می افتد و قصه یی از یک نوازندۀ چنگی است. داستان مردی است که در روزگار خلیفۀ دوم می زیست و چنگ را نیکو می نواخت:
آن شنیدستی که در عهد عمر
بود چنگی مطربی با کر و فر
بلبل از آواز او بی خود شدی
یک طرب زآواز خوبش صد شدی
مجلس و مجمع دمش آراستی
وز نوای او قیامت خواستی
اما چون پیر می شود و پشتش خم می گردد دیگر آوازش زشت می شود و کسی خریدار آوایش نیست. پس او راه گورستان را میگیرد و بر آن است که از آن پس برای خدا بخواند زیرا کسی دیگر برای آهنگهایش نخواهد پرداخت. پیر چنگی در گورستان می نوازد و می گرید تا خوابش می برد در این هنگام عمر خواب می بیند که خداوند به او دستور می دهد که حاجت بندۀ خاص و محترم ما را بر آور و راه گورستان را پیش گیر و وجهی در اختیار او بگذار:
ای عمر! برجه ز بیت المال عام
هفتصد دینار در کف نه تمام
پیش او بر، کای تو ما را اختیار
این قدر بستان؛ کنون معذور دار


#شاعران_قصه_میگویند
قصه #پیرچنگی
نوشته #مولانا
هنرمندان :
#مجید_نجاهی
#محمود_رحمانی_پور
#حسن_ناهید
#حسن_یوسف_زمانی
#داود_رمزی
#اکبر_مشکین
گوینده #آذر_پژوهش

خوانندگان:
#جواد_بدیع_زاده
#جمال_وفایی
🔽🔽🔽