Forwarded from نقد
📝دو نکته پیرامون «منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی و مدنی ایران»:
▫️نخست: معیار تعیینکننده در ارزیابی این منشور خاستگاه و بستر اجتماعی آن و جهتگیری سیاسی عمومیای است که از این خاستگاه منتج میشود. این منشور در اساس ثمرهی کار برخی از نیروها و گرایشهای سیاسی است که زیست و مبارزهشان در متن و برخاسته از یک جنبش اجتماعی واقعی و زنده و جاری است و مشروعیتش را از همین مبارزه کسب میکند. جنبشی علیه سرکوب و اختناق و استبداد نه میتواند در چارچوب رژیم خفقان و شکنجه و مرگ جمهوری اسلامی باقی بماند و نه به طریق اولی میتواند خواستار بازگشت و استقرار انواع ارتجاع سلطنتی و دینی باشد. این دو خصیصه ویژگیهای مثبت «منشور»اند. ابهام گریزناپذیر «منشور» در بیان آشکار چشماندازهای سیاسی خود و بازتاب سویههای انکارناپذیر ضداستثماری جنبش، ناشی از عدمتفاهم تنظیمکنندگان بر سر وضوحی سیاسی و طبقاتی است که از چنین منشورهایی غیرقابل انتظار نیست.
▫️دو: میتوان امیدوار بود که دستاندرکاران تدارک و تدوین این منشور انتقادهای مشروع و بجایی را که تاکنون نسبت به فرآیند شکلگیری آن و به محتوای مفاد آن طرح شده است جدی بگیرند و در تصحیح آن بکوشند. بدیهی است که میتوان افراد و نیروهای دیگر موافق با منشور، و حتی منتقدان آن را، به حمایت از آن و در یاری رساندن به بهتر شدن شکل و محتوای طرح و تنظیم اهداف آن دعوت کرد. نکتهی به مراتب مهمتر اما این است که نباید فقط به اتکای تقویت یک مرکز ثقل سیاسی و توهم «اتحاد»ی تصنعی یا کاذب، شکلگیری و انتشار بیانیههای دیگری از این دست، از سوی نیروها و جریانهای سیاسی دیگر را، و چه بسا با همکاری برخی از نیروهای دستاندرکار در همین منشور، مذموم قلمداد کرد. برعکس باید نیروها و جریانهای سیاسی دیگری را که به دلایل گوناگون با شکل و محتوای این «منشور» توافق نداشتهاند، یا اساساً شکل و محتوای دیگری را درست میدانند، به تدارک و تدوین بیانیههایی از این دست ترغیب کرد. جنبش و خیزش انقلابی جاری جلوهها و سویههای سیاسی و اجتماعی بسیار متفاوتی دارد که میتوانند و باید به انحای گوناگون بیان شوند. حضور و کشاکش سیاسی و نظری این بیانیهها، نشان زیست حقیقی آزادی بیان و اندیشهای است که مبارزان رهایی در پی آنند.
✊🏼✊🏼✊🏼
#زن_زندگی_آزادی
#منشور_مطالبات_حداقلی
▫️نخست: معیار تعیینکننده در ارزیابی این منشور خاستگاه و بستر اجتماعی آن و جهتگیری سیاسی عمومیای است که از این خاستگاه منتج میشود. این منشور در اساس ثمرهی کار برخی از نیروها و گرایشهای سیاسی است که زیست و مبارزهشان در متن و برخاسته از یک جنبش اجتماعی واقعی و زنده و جاری است و مشروعیتش را از همین مبارزه کسب میکند. جنبشی علیه سرکوب و اختناق و استبداد نه میتواند در چارچوب رژیم خفقان و شکنجه و مرگ جمهوری اسلامی باقی بماند و نه به طریق اولی میتواند خواستار بازگشت و استقرار انواع ارتجاع سلطنتی و دینی باشد. این دو خصیصه ویژگیهای مثبت «منشور»اند. ابهام گریزناپذیر «منشور» در بیان آشکار چشماندازهای سیاسی خود و بازتاب سویههای انکارناپذیر ضداستثماری جنبش، ناشی از عدمتفاهم تنظیمکنندگان بر سر وضوحی سیاسی و طبقاتی است که از چنین منشورهایی غیرقابل انتظار نیست.
▫️دو: میتوان امیدوار بود که دستاندرکاران تدارک و تدوین این منشور انتقادهای مشروع و بجایی را که تاکنون نسبت به فرآیند شکلگیری آن و به محتوای مفاد آن طرح شده است جدی بگیرند و در تصحیح آن بکوشند. بدیهی است که میتوان افراد و نیروهای دیگر موافق با منشور، و حتی منتقدان آن را، به حمایت از آن و در یاری رساندن به بهتر شدن شکل و محتوای طرح و تنظیم اهداف آن دعوت کرد. نکتهی به مراتب مهمتر اما این است که نباید فقط به اتکای تقویت یک مرکز ثقل سیاسی و توهم «اتحاد»ی تصنعی یا کاذب، شکلگیری و انتشار بیانیههای دیگری از این دست، از سوی نیروها و جریانهای سیاسی دیگر را، و چه بسا با همکاری برخی از نیروهای دستاندرکار در همین منشور، مذموم قلمداد کرد. برعکس باید نیروها و جریانهای سیاسی دیگری را که به دلایل گوناگون با شکل و محتوای این «منشور» توافق نداشتهاند، یا اساساً شکل و محتوای دیگری را درست میدانند، به تدارک و تدوین بیانیههایی از این دست ترغیب کرد. جنبش و خیزش انقلابی جاری جلوهها و سویههای سیاسی و اجتماعی بسیار متفاوتی دارد که میتوانند و باید به انحای گوناگون بیان شوند. حضور و کشاکش سیاسی و نظری این بیانیهها، نشان زیست حقیقی آزادی بیان و اندیشهای است که مبارزان رهایی در پی آنند.
✊🏼✊🏼✊🏼
#زن_زندگی_آزادی
#منشور_مطالبات_حداقلی
Telegram
نقد
دو نکته پیرامون «منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی و مدنی ایران»
🖋@naghd_com
🖋@naghd_com
🟣 #بیدارزنی : نقد بیدارزنی بر منشور مطالبات حداقلی بیست تشکل صنفی
بیدارزنی: ۲۶ بهمن ماه ۱۴۰۱، منشور مطالبات حداقلی با امضا ۲۰ تشکل مستقل منتشر شد که حمایت و در عین حال نقدهای زیادی را با خود به همراه داشت. شمار زیادی از نقدهای وارد به منشور از طرف افراد یا نهادهای مستقلی بود که قصد اصلاح و همراهی با آن را داشتند و میتوانستند موجب بهبود آن شوند. نقدهایی که هم به فرایند نوشتن منشور و هم به محتوای آن وارد شد.
▪️ارائه منشور در یک روند غیردموکراتیک
آیا نویسندگان منشور مطالبات حداقلی قائل به تغییر آن هستند؟ چگونه میتوان منشوری جامع نوشت که دربرگیرنده مطالبات شمار بیشتری از افراد جامعه یا جنبشهای اجتماعی باشد؟ برای نوشتن منشوری جامع هر نهاد یا گروه پیشرو باید در ابتدا بتواند مشارکت گروههای دیگر از اقشار و طبقات مختلف را جلب کرده و منشور در روندی دموکراتیک و براساس بحث و گفتگوی جمعی گروهها نوشته شود که متاسفانه این امر در فرآیند نوشتن منشور مطالبات حداقلی میسر نشد. روندی که به انتقاد برخی از گروهها نیز منجر شد. معدودی از تشکلهای امضا کننده، این منشور را تنظیم کرده و برای امضا به دیگران ارائه دادند و در این روند نه فرصت پیشنهادهای اصلاحی و تکمیلی داده شده و نه چنین تقاضایی از جانب ارائهدهندگان صورت گرفت. این نقصان میتواند ارزش و اعتبار مطالبات این منشور را پایین بیاورد چون طبیعتا فعالان جنبشهای مختلف از گروههای فمنیستی-حقوق زنان، حقوق ملیتها/قومیتها، حقوق کودکان، حقوق معلولان، فعالان کارگری و کارگرانی که در اعتصابها شرکت داشتند، خانوادههای دادخواهان، فعالان محیط زیستی، و باقی گروهها از جنبشهای دیگر میتوانند جنبههایی از حقوق مردم را پوشش دهند و انجام این مهم، از عهده یک گروه خارج است.
اگر در شرایط فعلی نوشتن چنین منشوری امکانپذیر نیست، حداقل نویسندگان منشور میتوانستند پس از نوشتار اولیه، آن را نهایی نکنند و با مجموعه نقدهایی که پس از انتشار آن در فضای مجازی دریافت کردند، آن را بازنویسی کرده و منشور جامعتری ارائه دهند. ضمن آنکه همیشه راه را برای نقد و بازبینی باز بگذارند. پیش از این نیز چنین منشورهایی در ایران از دل بحثهای طولانی و گفتگوهای بسیار نوشته شده است؛ هرچند با نواقصی ولی حداقل روندی دموکراتتر را طی کرده است.
اما پس از گذشت بیش از ۲ ماه به مناسبت اول می، روز جهانی کارگر، ۲۰ تشکلی که انتظار میرفت مشارکت تشکلهای دیگر را نیز جلب کرده و تعداد بیشتری از تشکلها را با منشورشان همراه کنند به ۱۵ تشکل کاسته شد و متنی را تحت عنوان قطعنامه تشکلها، با تاکید و اصرار بر همان ۱۲ بند منشور مطالبات حداقلی بدون یک کلمه تغییر امضا کردند. در حقیقت ۱۵ تشکل امضا کننده قطعنامه تشخیص دادند که تمامی نقدهای وارد بر منشور اشتباه بوده و متن منتشر شده در تاریخ ۲۶ بهمن منشوری است برای همه مردم جامعه و نقدها و نظرات دیگران نیز چیزی از اعتبار آن کم نخواهد کرد. این دقیقا برخلاف وعدهای بود که هنگام انتشار منشور مبنی بر مشارکت برای تکمیل و بازنویسی آن عنوان شده بود....
⚪️ ما در بیدارزنی با وجود تمام حاشیههای پس از انتشار منشور، خود را در نقطهای میبینیم که نقدهایمان را بر ۱۲ بند منشور بنویسیم و مانند رفقای منتقد دیگر تاکید کنیم که اگرچه ما در قطعنامه مشترک با ۱۵ تشکل همراه نبودیم اما برای انجام هر اقدام دیگری در این زمینه -که به شیوهای مشارکتی و دموکراتیک و دربرگیرندهی حقوق و خواستههای گروههای مردمی بیشتری باشد- در کنارگروههای مستقل در ایران ایستادهایم.
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45232
#منشور_مطالبات
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
بیدارزنی: ۲۶ بهمن ماه ۱۴۰۱، منشور مطالبات حداقلی با امضا ۲۰ تشکل مستقل منتشر شد که حمایت و در عین حال نقدهای زیادی را با خود به همراه داشت. شمار زیادی از نقدهای وارد به منشور از طرف افراد یا نهادهای مستقلی بود که قصد اصلاح و همراهی با آن را داشتند و میتوانستند موجب بهبود آن شوند. نقدهایی که هم به فرایند نوشتن منشور و هم به محتوای آن وارد شد.
▪️ارائه منشور در یک روند غیردموکراتیک
آیا نویسندگان منشور مطالبات حداقلی قائل به تغییر آن هستند؟ چگونه میتوان منشوری جامع نوشت که دربرگیرنده مطالبات شمار بیشتری از افراد جامعه یا جنبشهای اجتماعی باشد؟ برای نوشتن منشوری جامع هر نهاد یا گروه پیشرو باید در ابتدا بتواند مشارکت گروههای دیگر از اقشار و طبقات مختلف را جلب کرده و منشور در روندی دموکراتیک و براساس بحث و گفتگوی جمعی گروهها نوشته شود که متاسفانه این امر در فرآیند نوشتن منشور مطالبات حداقلی میسر نشد. روندی که به انتقاد برخی از گروهها نیز منجر شد. معدودی از تشکلهای امضا کننده، این منشور را تنظیم کرده و برای امضا به دیگران ارائه دادند و در این روند نه فرصت پیشنهادهای اصلاحی و تکمیلی داده شده و نه چنین تقاضایی از جانب ارائهدهندگان صورت گرفت. این نقصان میتواند ارزش و اعتبار مطالبات این منشور را پایین بیاورد چون طبیعتا فعالان جنبشهای مختلف از گروههای فمنیستی-حقوق زنان، حقوق ملیتها/قومیتها، حقوق کودکان، حقوق معلولان، فعالان کارگری و کارگرانی که در اعتصابها شرکت داشتند، خانوادههای دادخواهان، فعالان محیط زیستی، و باقی گروهها از جنبشهای دیگر میتوانند جنبههایی از حقوق مردم را پوشش دهند و انجام این مهم، از عهده یک گروه خارج است.
اگر در شرایط فعلی نوشتن چنین منشوری امکانپذیر نیست، حداقل نویسندگان منشور میتوانستند پس از نوشتار اولیه، آن را نهایی نکنند و با مجموعه نقدهایی که پس از انتشار آن در فضای مجازی دریافت کردند، آن را بازنویسی کرده و منشور جامعتری ارائه دهند. ضمن آنکه همیشه راه را برای نقد و بازبینی باز بگذارند. پیش از این نیز چنین منشورهایی در ایران از دل بحثهای طولانی و گفتگوهای بسیار نوشته شده است؛ هرچند با نواقصی ولی حداقل روندی دموکراتتر را طی کرده است.
اما پس از گذشت بیش از ۲ ماه به مناسبت اول می، روز جهانی کارگر، ۲۰ تشکلی که انتظار میرفت مشارکت تشکلهای دیگر را نیز جلب کرده و تعداد بیشتری از تشکلها را با منشورشان همراه کنند به ۱۵ تشکل کاسته شد و متنی را تحت عنوان قطعنامه تشکلها، با تاکید و اصرار بر همان ۱۲ بند منشور مطالبات حداقلی بدون یک کلمه تغییر امضا کردند. در حقیقت ۱۵ تشکل امضا کننده قطعنامه تشخیص دادند که تمامی نقدهای وارد بر منشور اشتباه بوده و متن منتشر شده در تاریخ ۲۶ بهمن منشوری است برای همه مردم جامعه و نقدها و نظرات دیگران نیز چیزی از اعتبار آن کم نخواهد کرد. این دقیقا برخلاف وعدهای بود که هنگام انتشار منشور مبنی بر مشارکت برای تکمیل و بازنویسی آن عنوان شده بود....
⚪️ ما در بیدارزنی با وجود تمام حاشیههای پس از انتشار منشور، خود را در نقطهای میبینیم که نقدهایمان را بر ۱۲ بند منشور بنویسیم و مانند رفقای منتقد دیگر تاکید کنیم که اگرچه ما در قطعنامه مشترک با ۱۵ تشکل همراه نبودیم اما برای انجام هر اقدام دیگری در این زمینه -که به شیوهای مشارکتی و دموکراتیک و دربرگیرندهی حقوق و خواستههای گروههای مردمی بیشتری باشد- در کنارگروههای مستقل در ایران ایستادهایم.
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45232
#منشور_مطالبات
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
بیدارزنی
نقد بیدارزنی بر منشور مطالبات حداقلی بیست تشکل صنفی - بیدارزنی
در این متن گروه بیدارزنی به نقد منشور مطالبات حداقلی از لحاظ فرایند نوشتن و انتشار منشور و محتوای آن پرداخته است.