بيدارزنى
4.21K subscribers
5.67K photos
1.27K videos
180 files
4.28K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
📝 سازمان‌دهی فمینیستی و اعتصاب زنان: مصاحبه با سینزیا آروزا

برگردان: شمیم شرافت

@bidarzani

🔹 امروزه زمانی که پای جنبش‌های پویا و فمینیستی در سراسر جهان به میان می‌آید گرایش بین‌المللی به چه سمتی است؟ یکی از مهم‌ترین اقدامات مبارزات چپ معاصر پیرامون فراخوان برای اعتصاب جهانی زنان در #هشت_مارس امسال(سال ۲۰۱۷) بود که شما در آن شرکت داشتید. آیا امکان آن هست که ما با جنبش جدید فمینیستی مواجه باشیم؟

🔸 من فکر می‌کنم ما همین‌الان هم #جنبش_فمینیستی بین‌المللی داریم. اما بگذارید یک مسئله‌ی مهم را روشن کنم: ما برای اعتصاب جهانی زنان فراخوان ندادیم، بلکه برخی رسانه‌ها بیانیه‌ی ما را چنین تعبیر کردند. ما برای حمایت از اعتصاب بین‌المللی زنان فراخوان دادیم که فعالان در سراسر جهان آن را از قبل سازمان‌دهی کرده بودند. ما همچنین برای سازمان‌دهی یک اعتصاب در آمریکا فراخوان دادیم و از این نظر تا حدی هم دیرکردیم، چراکه باید با عجله، سه‌هفته‌ای اعتصاب را سازمان‌دهی می‌کردیم. من به این خاطر بر این نکته تأکید دارم که خیلی مهم است بدانیم اعتصاب زنان اقدامی یک‌روزه نبوده که داوطلبانه توسط گروهی از روشنفکران فعال صورت گرفته باشد. بلکه یک بسیج جهانی بود که در اعتصاب زنان لهستانی علیه ممنوعیت #سقط‌جنین و پیروزی آن، موج اعتصابات و تظاهرات زنان در آرژانتین، بیداری جنبش فمینیستی بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین و بسیج زنان در ایتالیا ریشه داشت. فراخوان برای اعتصاب بین‌المللی زنان از اساس از دل این مبارزات موجود پدید آمد: زمان یک جنبش جدید فمینیستی رسیده است. ما در میان آن هستیم و باید این جنبش را به‌شدت جدی بگیریم.

🔹 آیا می‌توانید تجربه‌تان را به‌عنوان یک سازمان‌دهنده‌ی اعتصاب توصیف کنید؟ هدف یکی از شعارهای آن بازنمایی ۹۹% زنان بوده، می‌توانید معنای آن را برای ما توضیح دهید؟ آیا امکان بقای این نوع مبارزه وجود دارد؟

🔸 ایده‌ی سازمان‌دهی اعتصاب در آمریکا ریشه در مجموعه‌ای از ملاحظات داشت. در درجه‌ی اول راهپیمایی زنان در واشنگتن وجود پتانسیل‌های فراوان برای بسیج فمینیستی را آشکار کرد. دوم مجموعه‌ی گروه‌ها، شبکه‌ها و سازمان‌های ملی بودند که فمینیسم آلترناتیو[۱] را در برابر فمینیسم لیبرال ایجاد می‌کردند که مبتنی بر طبقه، ضد نژادپرستی و مشارکت زنان ترنس و کوییر و دوجنس‌گرا بود. بار دیگر تأکید می‌کنم این فراخوان برای اعتصاب، یک حرکت داوطلبانه در آمریکا نبود بلکه ناشی از آگاهی از وجود نوع دیگری از فمینیسم بود: هدف اعتصاب ایجاد شبکه‌ی ملی غیرفرقه‌ای سازمان‌ها و افراد برای آشکار کردن دیگر فمینیسم وجود و نابودی هژمونی فمینیسم شرکتی[۲] بود که با هیلاری کلینتون و حامیان فمینیستش ترسیم می‌شد و نهایتاً #توانمندسازی طبقه‌ی کارگر، مهاجر و زنان سیاه...

#روز_جهانی_زن
#اعتصاب_زنان
@bidarzani

📌 ادامۀ مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید

https://goo.gl/orkZVz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌀 مردم دربارهٔ #فمینیسم در کشور شما یا کشور مورد مطالعهٔ شما دچار چه اشتباهاتی می‌شوند؟

#جنبش_فمینیستی

@bidarzani
📌گفتگو با یکی از فعالان زن چپ‌گرا در ترکیه

🔺انگار پیگیری مسائل ِ‌ شرق خطرناک است و مسائل ِ غرب بی‌خطر!

✍🏼محبوبه مقدم


@bidarzani


📍قرارمان ساعت شش بود، محوطه بیرونی یک کافه. وقتی رسیدم سیگارش را روشن کرده بود و همراه پارتنرش مشغول گفت‌وگو بود. صدای دیگرانِ اطرافمان، نغمه آرام موسیقی پاپ ترکی و عطر چای و قهوه و سیگار در هوا. رسیدم، با صورت مهربانش ازم استقبال کرد. بار اولی بود که می‌دیدمش اما آن‌قدر صمیمی بود که انگار سال‌هاست من را می‌شناسد. من چای سفارش دادم او قهوه و مشغول صحبت شدیم. از هر دری سخنی. او هم درباره فعالان حقوق زن در ایران بسیار کنجکاو بود. سیگار دیگری روشن کرد. گاهی من گاهی او از هم سؤال می‌کردیم.


⭕️ما هم یک جامعه بسیار سنتی داریم و اجباری نبودن حجاب نشانه مدرن بودن جامعه و تفکر جمعی‌مان نیست.


🔹در ترکیه هنوز یک قرائت اروپامحور وجود دارد. در اینجا ما دوست داریم خود را با اروپا و آمریکا مقایسه کنیم. این بی‌اطلاعی ما محدود به ایران نیست ما درباره جنبش زنان در روژاوا هم چندان چیزی نمی‌دانیم؛ یعنی از تجارب آن‌ها هم بی‌اطلاع هستیم. حال آنکه اگر این اتفاقات در اروپا رخ می‌داد حتماً خیلی خبر و بحث درباره‌اش اتفاق می‌افتاد.

🔹مهم‌تر از هر چیز اینکه نشست مشترک برگزار کنیم. با هم صحبت کنیم و تجاربمان را رد و بدل کنیم.

🔹دومی، نوشتن. منظورم این است که درباره یکدیگر ترجمه کنیم و بنویسیم؛ مثلا سال ۲۰۱۸ که در ایران جنبش فقرا شکل گرفت گروهی از فمینیست‌سوسیالیست‌های ایران بیانه‌ای نوشتند. ما آن را به ترکی ترجمه کردیم. در ترکیه آن را بسیار خواندند. یا مثلا با حضور مترجم می‌توانیم با هم صحبت کنیم.

#زنان_ترکیه
#جنبش_فمینیستی

👈🏼ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏾

https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30229&rhash=3ec4f87be6d7d1
🟣 درباره‌ی فمینیسم سرمایه‌دارانه:

مسیرهای ادغام کنش‌گری فمینیستیِ فردگرایانه در سرمایه‌داری

✍🏽 مانیا بهروزی

اسفند ۱۴۰۰

------------------------------

#سرمایه‌داریِ_جهانی‌شده قادر است به تمامی «زبان‌های زنده‌ی اجتماعی» تکلم کند. اگر پیچیدگی و سیالیت سرمایه‌داری را جدی نگیریم، در تمامیِ مبارزات‌مان محکوم به تکرار بی‌پایان شکست هستیم. 

«مقدمه: در این نوشتار کوتاه می‌کوشم نشان دهم که چرا امروزه #فمینیسم و #جنبش_فمینیستی بیش از همیشه در معرض گزند سرمایه‌داری و سازوکارهای ادغام و مستحیل‌سازیِ آن قرار دارند. هدف متن حاضر برجسته‌سازی این تهدید و به‌دست‌دادن یک زمینه‌ی تحلیلی مقدماتی (در حد طرح بحث) برای تأمل درباره‌ی خاستگاه و خطرات این وضعیت است. نقطه‌ی عزیمت این بحث، بازاندیشی در تشدید و تعمیق شکاف‌های درون جنبش فمینیستی در پی ظهور و عروج نسبتاً سریع نوعی فمینیسم تمامیت‌طلب در فضای رسانه‌ای‌ست که به‌رغم رتوریک و نمایش‌های ظاهراً رادیکال‌اش، عمیقا با سازوکارهای سرمایه‌داری خویشاوندی دارد و بعضا حتی با داعیه‌ی چپْ نسخه‌ی امروزی «فمینیسم سرمایه‌دارانه» را نمایندگی می‌کند؛ نسخه‌ای که از بسیاری جهات متفاوت و فراتر از آن چیزی‌ست که از دیرباز #فمینیسم_لیبرال خوانده می‌شود.

 امیدوارم مضمون خود متن نشان دهد که قصدم به‌هیچ‌رو کمرنگ‌سازی اهمیت مبارزات روزمره‌ی فمینیست‌ها و دستاوردهای جنبش فمینیستی نیست؛ به‌عکس، این نوشتار – درست از منظر باور به اهمیت تاریخی رشد و تعمیق این مبارزات – می‌کوشد نشان‌ دهد که چندپارگی کنونی جنبش فمینیستی نتیجه‌ی طبیعی پویش تکاملی آن در بستر سرمایه‌داری و خصوصا نتیجه‌ی مواجهه‌ی ناگزیر و فزآینده‌ی آن با خود سرمایه‌داری‌ست؛ و لذا با نظر به ماهیت قطب‌بندی‌های موجود در این چندپارگی، و سازوکارهای پشتیبانیِ گزینشی سرمایه‌داری، وضعیت حاضر بخشی از فرآیند عام‌تر ادغام سرمایه‌دارانه‌ی فمینیسم و جنبش فمینیستی‌ست.

دغدغه‌ی نوشتار حاضر آن است که این فرآیند ادغام امروزه تا مرز هشداردهنده‌ای پیش‌ رفته است و تداوم آن نه‌فقط می‌تواند گرایش‌های مترقی در درون جنبش فمینیستی را به‌حاشیه براند، بلکه تهدیدی‌ست برای اهداف اصلیِ فمینیسم در مبارزه با بنیادهای مردسالاری. بر این اساس، قصد نهایی‌ این متن پشتیبانی از رویکردی‌ست که بر ضرورت پیکارهای هدفمند ضدهژمونیک در درون خود جنبش فمینیستی‌ پای می‌فشارد.

▪️شواهد تاریخی گواهی می‌دهند که مهم‌ترین عامل بازتولید سرمایه‌داری متاخر، توان ادغام‌کنندگیِ مخوف آن است، که خصوصا به ادغام هر آن چیزی گرایش دارد که از دل پویش تضادمند سرمایه‌داری نخست در هیات ناسازه‌ای خلاف‌آمد ظاهر شده و به‌تدریج به یک منبع نیرو برای بسیج اجتماعی–سیاسی بدل می‌شود. از همین روست که امروزه با پدیده‌های تماما متناقض‌نمایی چون کارگرگرایی یا اتحادیه‌گراییِ سرمایه‌دارانه، چپ‌گراییِ سرمایه‌دارانه (نظیر جریانات چپ آنتی‌امپ/ در ایران: چپ #محور_مقاومت، اومانیسم یا حقوق‌بشرگراییِ سرمایه‌دارانه، محیط‌زیست‌گراییِ سرمایه‌دارانه، دین‌گرایی سرمایه‌دارانه، و نظایر آنها مواجه بوده‌ایم/هستیم. بنابراین، چرا باید از ظهور و رواج فمینیسم سرمایه‌دارانه (و کوییرگرایی سرمایه‌دارانه)، که درجهت مهار و مدیریت پیامدهای بیداریِ گریزناپذیرِ فمینیستی عمل می‌کند متعجب شویم؟ و اگر چنین است، چرا باید از ترس امکان سوءاستفاده مردسالاران و مرتجعان یا چندپاره‌شدن جنبش فمینیستی، درباره‌ی ضرورت سخن‌گفتن از آن دچار تردید گردیم؟ حال آن‌که به‌واقع جایی برای این‌گونه تردیدها و احتیاط‌های خیرخواهانه نمانده است، چون گستره‌ی فمینیسم در امتداد رشد تاریخی‌اش، بیش از آنچه تصور کنیم دچار چندپارگی و هم‌ستیزی شده‌ است؛ ستیزی که با نظر به پهنه‌ی تضادمند حیات سرمایه‌داری و سازوکارهای ادغام‌کننده‌ی آن، خاستگاهی اجتناب‌ناپذیر دارد و لاجرم شدت می‌گیرد. در همین راستاست که امروزه شاهد فشاری روزافزون برای هم‌‌نواسازی فمینیسم با ملزومات نظم سرمایه‌دارانه هستیم. درنتیجه، با نظر به گرایش درونی سرمایه به‌سمت کسب جایگاه سوژگیِ تاریخیِ مطلق، آنچه حافظان نظم موجود در این رویارویی دنبال می‌کنند، تصاحب انحصاریِ میراث تاریخی فمینیسم و اهلی‌سازیِ سرمایه‌دارنه‌ی آن است.

----------------

ادامه‌ی متن را در وبسایت کارگاه دیالکتیک بخوانید:

https://kaargaah.net/?p=1233


#فمینیسم_لیبرال #ارتجاع
#محور_مقاومت
#سرمایه‌داری #حقوق_بشرگرایی_سرمایه‌دارانه


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣‌‍ امید عملی سیاسی است»: آنچه می‌توانیم از انقلاب ژینا بیاموزیم


نویسنده: ایلگی قهرمان

متن و ترجمه‌ی ارسالی به #بیدارزنی


⚪️ از متن: «در قیام ژینا یکی از چیزهایی که پیش‌تر مشاهده نمی‌شد، همبستگی میان هویت‌های اتنیکی در ایران بود. مکارمی، به‌ویژه از وضعیت کردستان و بلوچستان پیش از شروع جنبش صحبت می‌کند. پس از قتل ژینا، در مدت زمان کوتاهی شعار «ژن، ژیان، آزادی» به زبان فارسی در قالب «زن، زندگی، آزادی» درآمد که نشانه‌ای از این همبستگی است. همچنین شعارهایی مانند «ما همه کُرد و آذری هستیم» که بر همبستگی تأکید دارند، بر این جنبش تأثیر گذاشته است. به گفته‌ی مکارمی، پس از دزدیده شدن انقلاب به دست ملاها (آخوند)، «جمهوری اسلامی نه تنها به‌عنوان یک دولت تئوکراتیک، بلکه همچنین به‌عنوان یک ملت فارس و شیعه‌ی مبتنی بر سلطه‌ی قومی و مذهبی مرکز در حال شکل‌گیری بود».

شیوه‌ی حکمرانی استعمار داخلی، سرکوب و خشونت و جنگ ایران و عراق این ساختار را تحکیم کردند و مسیر همبستگی میان خلق‌ها را به انسداد کشاندند. امید از دل فراروی از «خطوط قرمز» پدید آمد و از طریق کنش عاطفی جدید موجب شکل‌گیری این همبستگی شد.
وقتی صحبت از #ترکیه می‌شود، می‌توان گفت که از دیدگاه فمینیست‌ها، همبستگی یک موضع سیاسی تثبیت‌شده است. این تکثر، به شکلی که هم هویت‌های اتنیکی و هم جنبش‌های LGBTQ+ را در بر می‌گیرد، به نظر من نقطه‌ی قوت سیاست فمینیستی است. قیام ژینا اهمیت عملی تکثر را به ما نشان می‌دهد. بنابراین، به عنوان فمینیست فکر می‌کنم مسئولیت ما این است که فضاهای همبستگی را گسترش دهیم، یا به عبارت بهتر، همیشه آماده‌ی برقراری روابط جدید باشیم.

از نظر مکارمی، ذخایر عاطفی‌ای که قیام ژینا به جریان می‌اندازد شامل امید، شادی و سوگواری مشترک است. همراه با این جنبش متوجه می‌شویم که توده‌ها دیگر به دنبال مخاطب قرار دادن دولت و مطالبه از آن نیستند. آنچه پس از جنبش سبز رخ داد، نشان می‌دهد که مردم از انتظارات اصلاح‌طلبانه فاصله گرفته‌اند. در انتخابات نمایشی، برای آن‌ها هیچ انتخابی باقی نمانده است. شعار «مرگ بر دیکتاتور» از منظر کسانی که به جنبش پیوسته‌اند، نشانگر بی‌اعتباری رژیم است، دیگر نظام حاکم را به رسمیت نمی‌شناسند. این امر نیز امکان ظهور اَشکال نوآورانه‌ی کنش را فراهم می‌کند. به عنوان مثال، اقدام به «عمامه‌پرانی» به جریانی تبدیل می‌شود که نشان‌گر عبور از «خطوط قرمز» جمهوری اسلامی است که قبلاً غیرقابل تصور بود. ترس و جدیت حاکم‌شده به دست رژیم جای خود را به شادی و شجاعت کسانی می‌دهد که به جنبش پیوسته‌اند. متوجه می‌شویم که رهایی از اَعمال دموکراسی نمایشی همان چیزی است که امید انقلابی را به همراه می‌آورد. اقدام به بوسیدن در مترو و مقاومت دانش‌آموزان دبیرستانی نیز از همین شادی و شجاعت برخاسته است.

زیر و رو کردن قواعد فضای عمومی و نپذیرفتن سلطه‌ای که بر بدن زنان اعمال می‌شود، چه شادی بی‌نظیری ایجاد می‌کند! ردپای «مبارزه‌جویی شادانه» که برگرمن و مونتگومری به آن اشاره کرده‌اند، در مبارزه‌جویی فمینیستی در ایران قابل ردیابی است.

از منظر جنبش فمینیستی در ترکیه، من بر این باورم که باید در باب این رهایی ناشی از فاصله‌گیری از ابزارهای سیاسی نهادینه‌شده تامل کنیم».


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/BPRfQ

#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
#جنبش_فمینیستی_ترکیه

@bidarzani