نگاهی به مقدمه پکستون و هیوجز در حضور زنان در سیاست
زنان، سیاست و قدرت
آرام امینزاده
#مشارکت_سیاسی
بیدارزنی: زنان در سیاست چه سهمی دارند؟ سهم زنان از قدرت چقدر است؟ زمانی تاچر نخست وزیر بریتانیا شد، امروز دنیا آنگلا مرکل را در صدر اعظمی آلمان میبیند و نامزدی هیلاری کلینتون را برای ریاست جمهوری آمریکا. اما اینها تنها تصویری از زنان قدرتمند جهان است، چرا که میانگین جهانی حضور زنان در پارلمان ها تنها ۱۶ درصد است و در میان ۱۹۰ کشور جهان تنها ۷ درصد زنان در بالاترین سمتهای یک کشور (رئیسجمهور و نخستوزیر) قرار گرفتهاند.
در اکثر کشورها و در دورههای مختلف زمانی که سخن از شهروندان و مردم میشود منظور امری کلی و کورجنس فرای جنسیت است و با قرار گرفتن مردان در رأس قانونگذاری این قوانین به شیوهای مردانه تدوین و اجرا میشوند. در مجموع میتوان گفت قانونگذاران مرد کمتر به منافع زنان و کودکان توجه میکنند.
زنان و مردان هر کدام نیمی از جمعیت هر کشور را تشکیل میدهند. بنابراین شایسته است در سمتهای تصمیمگیرنده نیز این نسبت برابر باشد. اما برابری دقیقاً به چه معنا است؟ حضور برابر زن و مرد؟ تبعیض مثبت؟ خواستههای بیشتر در راستای منافع زنان؟ در یک دستهبندی میتوان طرفداران حضور زنان در مناصب سیاسی را در چند گروه جای داد. یکی از آن موارد، «حضور رسمی» است یعنی حضور زنان در سیاست به صورت برابر با مردان مطابق با قانون. مطابق با حضور رسمی و قانونی، هر مانعی برای حضور زنان در قدرت باید ممنوع شود. بنابراین زنان و مردان باید فرصت برابری در فعالیت رسمی سیاسی داشته باشند.
نوع دیگری از حضور و بازنمایی زنان «حضور تشریحی» است. مدافعان این نظر بر این عقیدهاند که دستیابی به برابری قانونی و رسمی تنها قدم اول این مسیر است و زنان باید فرصت برابر با مردان برای اقدام سیاسی داشته باشند. برای مثال حق رأی، حقی است که زنان سالها برای آن تلاش کردهاند و اکنون اکثر کشورها این حق را برای زنان مسلم میدانند. اما داشتن فرصت برابر جهت حضور پای صندوق رأی و داشتن باور برای رأی دادن در زنان امری دیگر است. در خصوص فرصتهای سیاسی نیز چنین است. مطابق با گفته کسانی که اعتقاد به حضور قانونی زنان در سمتهای تصمیمگیرنده سیاسی دارند، نیاز است تا قوانینی برای تسهیل این امر وضع شوند؛ همچنین نیاز به زنانی که برای این سمت ها داوطلب شوند نیز احساس میشود. در واقع این گروه بر این ادعا هستند که زنان و مردان به صورت برابر برای فرصتهای سیاسی جامعهپذیر نشدهاند. حتی تاریخ سرکوب ایدئولوژیک در زنان موجب میشود که زنان و مردان علاقه مشترکی در مشارکت سیاسی نداشته باشند و شرکت در امور سیاسی و پذیرفتن این سمتها امری مردانه تلقی شود. اما پذیرش تفاوتها بین مردان و زنان باید به نحوی باشد که بپذیریم زنان میتوانند ایدههای جدیدی را به عرصه سیاست عرضه کنند یا زاویه دید جدیدی را به این عرصه بیافزایند که از دید سیاستمداران مرد غافل مانده است. محققان فمینیست بر این باورند که حضور زنان در این عرصه میتواند به تقاضای منافع زنان و کودکان (آنچه از دید مردانی که قوانین کورجنس تدوین کردهاند غافل مانده است) کمک کند.
حضور جایگزین، سومین دیدگاه در خصوص حضور زنان در عرصه سیاست است. به این معنا که علائق زنان یا منافع آنان باید در عرصه سیاست طرح شود. در واقع سیاستمداران باید در راستای منافع زنان سخن بگویند و عمل کنند. بنابراین سیاستمداران باید سخن بگویند و سر حرف خود بایستند.
ویژگیهای زنان سیاستمدار باید چگونه باشد؟ آنان باید منافع زنان را ببینند و از آن آگاه باشند و آن را طرح کنند و خود را مسئول طرح آن بدانند. زنان سیاستمدار باید همچنین مسائل زنان را مقدم بر سایر امور بدانند. بنابراین اینجا چند مسئله مطرح میشود. ممکن است زنان سیاستمداری باشند که به طور اخص مسئله زنان اولویت اول آنها نباشد، یا حتی مسئله تمام زنان از همه نوع نژاد و رنگ پوست و طبقه دغدغه آنها نباشد. برای مثال حق سقط جنین برای زنان که جزو دغدغه های فمینیست ها است ممکن است مورد توافق تمام زنان سیاستمداران نباشد.
از سوی دیگر با وجود داشتن این دغدغهها تمام راهها برای زنان سیاستمدار باز نیست تا به مقاصد خود برسند. جونی لونداسکی (۱۹۹۳) به خوبی اشاره کرده است که «ممکن است نهادها زنان را تغییر دهند؛ پیش از آن که آنان بتوانند نهادها را تغییر دهند» چراکه زنان باید وارد نهادی شوند که در آن ساختار و قواعد به شیوهای مردانه تدوین شده است و در این حالت زنان برای بقا ناچارند با برخی قواعد مردانه خود را تطبیق دهند.
زنان، سیاست و قدرت
آرام امینزاده
#مشارکت_سیاسی
بیدارزنی: زنان در سیاست چه سهمی دارند؟ سهم زنان از قدرت چقدر است؟ زمانی تاچر نخست وزیر بریتانیا شد، امروز دنیا آنگلا مرکل را در صدر اعظمی آلمان میبیند و نامزدی هیلاری کلینتون را برای ریاست جمهوری آمریکا. اما اینها تنها تصویری از زنان قدرتمند جهان است، چرا که میانگین جهانی حضور زنان در پارلمان ها تنها ۱۶ درصد است و در میان ۱۹۰ کشور جهان تنها ۷ درصد زنان در بالاترین سمتهای یک کشور (رئیسجمهور و نخستوزیر) قرار گرفتهاند.
در اکثر کشورها و در دورههای مختلف زمانی که سخن از شهروندان و مردم میشود منظور امری کلی و کورجنس فرای جنسیت است و با قرار گرفتن مردان در رأس قانونگذاری این قوانین به شیوهای مردانه تدوین و اجرا میشوند. در مجموع میتوان گفت قانونگذاران مرد کمتر به منافع زنان و کودکان توجه میکنند.
زنان و مردان هر کدام نیمی از جمعیت هر کشور را تشکیل میدهند. بنابراین شایسته است در سمتهای تصمیمگیرنده نیز این نسبت برابر باشد. اما برابری دقیقاً به چه معنا است؟ حضور برابر زن و مرد؟ تبعیض مثبت؟ خواستههای بیشتر در راستای منافع زنان؟ در یک دستهبندی میتوان طرفداران حضور زنان در مناصب سیاسی را در چند گروه جای داد. یکی از آن موارد، «حضور رسمی» است یعنی حضور زنان در سیاست به صورت برابر با مردان مطابق با قانون. مطابق با حضور رسمی و قانونی، هر مانعی برای حضور زنان در قدرت باید ممنوع شود. بنابراین زنان و مردان باید فرصت برابری در فعالیت رسمی سیاسی داشته باشند.
نوع دیگری از حضور و بازنمایی زنان «حضور تشریحی» است. مدافعان این نظر بر این عقیدهاند که دستیابی به برابری قانونی و رسمی تنها قدم اول این مسیر است و زنان باید فرصت برابر با مردان برای اقدام سیاسی داشته باشند. برای مثال حق رأی، حقی است که زنان سالها برای آن تلاش کردهاند و اکنون اکثر کشورها این حق را برای زنان مسلم میدانند. اما داشتن فرصت برابر جهت حضور پای صندوق رأی و داشتن باور برای رأی دادن در زنان امری دیگر است. در خصوص فرصتهای سیاسی نیز چنین است. مطابق با گفته کسانی که اعتقاد به حضور قانونی زنان در سمتهای تصمیمگیرنده سیاسی دارند، نیاز است تا قوانینی برای تسهیل این امر وضع شوند؛ همچنین نیاز به زنانی که برای این سمت ها داوطلب شوند نیز احساس میشود. در واقع این گروه بر این ادعا هستند که زنان و مردان به صورت برابر برای فرصتهای سیاسی جامعهپذیر نشدهاند. حتی تاریخ سرکوب ایدئولوژیک در زنان موجب میشود که زنان و مردان علاقه مشترکی در مشارکت سیاسی نداشته باشند و شرکت در امور سیاسی و پذیرفتن این سمتها امری مردانه تلقی شود. اما پذیرش تفاوتها بین مردان و زنان باید به نحوی باشد که بپذیریم زنان میتوانند ایدههای جدیدی را به عرصه سیاست عرضه کنند یا زاویه دید جدیدی را به این عرصه بیافزایند که از دید سیاستمداران مرد غافل مانده است. محققان فمینیست بر این باورند که حضور زنان در این عرصه میتواند به تقاضای منافع زنان و کودکان (آنچه از دید مردانی که قوانین کورجنس تدوین کردهاند غافل مانده است) کمک کند.
حضور جایگزین، سومین دیدگاه در خصوص حضور زنان در عرصه سیاست است. به این معنا که علائق زنان یا منافع آنان باید در عرصه سیاست طرح شود. در واقع سیاستمداران باید در راستای منافع زنان سخن بگویند و عمل کنند. بنابراین سیاستمداران باید سخن بگویند و سر حرف خود بایستند.
ویژگیهای زنان سیاستمدار باید چگونه باشد؟ آنان باید منافع زنان را ببینند و از آن آگاه باشند و آن را طرح کنند و خود را مسئول طرح آن بدانند. زنان سیاستمدار باید همچنین مسائل زنان را مقدم بر سایر امور بدانند. بنابراین اینجا چند مسئله مطرح میشود. ممکن است زنان سیاستمداری باشند که به طور اخص مسئله زنان اولویت اول آنها نباشد، یا حتی مسئله تمام زنان از همه نوع نژاد و رنگ پوست و طبقه دغدغه آنها نباشد. برای مثال حق سقط جنین برای زنان که جزو دغدغه های فمینیست ها است ممکن است مورد توافق تمام زنان سیاستمداران نباشد.
از سوی دیگر با وجود داشتن این دغدغهها تمام راهها برای زنان سیاستمدار باز نیست تا به مقاصد خود برسند. جونی لونداسکی (۱۹۹۳) به خوبی اشاره کرده است که «ممکن است نهادها زنان را تغییر دهند؛ پیش از آن که آنان بتوانند نهادها را تغییر دهند» چراکه زنان باید وارد نهادی شوند که در آن ساختار و قواعد به شیوهای مردانه تدوین شده است و در این حالت زنان برای بقا ناچارند با برخی قواعد مردانه خود را تطبیق دهند.
📌اقتصاد بدون #کنترل_زاد_و_ولد رشد نمیکند
برگردان: بنفشه جمالی
@bidarzani
🔸ماه پیش، ۴۱ سناتور دموکرات لایحهای را تقدیم سنا کردند که دستور سادهای داشت: لغو حکم اخیر ترامپ که به موجب آن کارفرمایان برای ارائه خدمات #پیشگیری_از_بارداری به کارمندان، دیگر التزامی ندارند.
🔸تا پیش از حکم صادر شده از سوی ترامپ، سازمانهای بیمه مکلف بودند که دسترسی رایگان به ابزارهای جلوگیری از بارداری را برای زنان فراهم کنند. در حالیکه بنا بر قانون جدید کارفرمایان میتوانند به بهانههای اعتقادی و مذهبی از ارائه این خدمات به زنان خودداری کنند.
🔸پتی موری سناتور دموکرات در خصوص این لایحه گفته است: «کنترل موالید مسئلهای مرتبط با سلامت و امنیت اقتصادی است.»
🔸درست است که پیشگیری از بارداری و کنترل زاد و ولد به طور مشخص مرتبط با سلامت زنان است؛ اما در حقیقت، این موضوع تأثیر به سزایی بر مباحث #اقتصادی نیز دارد. دسترسی آسان به وسایل پیشگیری از بارداری امکان دسترسی زنان به #آموزش و #اشتغال را میسر میکند .
🔸زنان تا قبل از آن از خدمات پیشگیری از بارداری مطابق با بیمه درمان همگانی دوران باراک اوباما(اوباما کر) برخوردار بودند. بیمه درمانی که موجب صرفهجویی رقمی بالغ بر ۱٫۴ میلیارد دلار تنها در سال ۲۰۱۳ شده است.
🔸اوباماکر در حقیقت بار مالی زیادی را که زنان بهتنهایی مجبور به تحمل آن بودند، از دوش آنها برداشت. بر اساس قانون قبلی ۸۵ درصد از هزینه استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری توسط شرکتهای بیمه پرداخت میشد و زنان سالیانه تنها ۲۵۰ دلار پرداخت میکردند؛ اما با قانون جدید تمام این بار مالی دوباره به دوش زنان بازگردانده میشود.
🔸تأثیر مشهودتر بر #اقتصاد کشور بعد از لغو دسترسی رایگان به وسایل پیشگیری از بارداری، بیشتر بر نیروی کار دیده خواهد شد. تجربه تاریخی نشان داده است افزایش نرخ زاد و ولد به کاهش #اشتغال زنان در بازار کار – کاری که در مقابل آن دستمزد دریافت میکنند- منتج خواهد شد.
🔸شواهد نشان میدهد هنگامی که زنان در دهه ۱۹۶۰ و اواخر دهه ۷۰ دسترسی مناسبی به قرصهای ضدبارداری پیدا کردند؛ توانایی بیشتری داشتند برای آنکه ازدواج و تولد کودکان خود را به تأخیر بیندازند و نیز در مقابل به سرمایهگذاری در زمینههای تحصیلی و شغلی بپردازند.
🔸دسترسی قانونی به قرصهای ضدبارداری، وضعیت اقتصادی کشور را تغییر داد. #مشارکت_اقتصادی زنان جوان در بازار کار تا ۷ درصد افزایش پیدا کرد. یکسوم این افزایشها در مشاغلی چون حقوق و تجارت اتفاق افتاد که تأثیرگذاری کنترل زاد و ولد را نشان میداد. همچنین دسترسی به قرصهای ضدبارداری در دهه ۱۹۹۰ موجب کاهش شکاف دستمزدها به میزان یکسوم شد.
🔸دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری همچنان نقش مهمی در اقتصاد بازی میکند. نیمی از زنانی که به این روشها دسترسی دارند گفتهاند که توانستهاند تحصیلات خود را به پایان برسانند و کار خود را حفظ کنند.
🔸پیشگیری از بارداری همچنان موجب افزایش سهم زنان تحصیلکرده و زنان شاغل به ویژه در مشاغل تخصصی شده است.
🔸اگر دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری از حالت رایگان خود خارج شود زنان مجبور به پرداخت صدها دلار خواهند شد که به لحاظ اقتصادی آنها را تحت فشار قرار خواهد داد. در صورت اجرای قانون لغو ارائه رایگان خدمات پیشگیری از بارداری، عواقب اقتصادی آن گریبان همه را خواهد گرفت.
https://t.me/iv?url=http://bidarzani.com/28029&rhash=3ec4f87be6d7d1https://t.me/iv?url=http://bidarzani.com/28009&rhash=3ec4f87be6d7d1
برگردان: بنفشه جمالی
@bidarzani
🔸ماه پیش، ۴۱ سناتور دموکرات لایحهای را تقدیم سنا کردند که دستور سادهای داشت: لغو حکم اخیر ترامپ که به موجب آن کارفرمایان برای ارائه خدمات #پیشگیری_از_بارداری به کارمندان، دیگر التزامی ندارند.
🔸تا پیش از حکم صادر شده از سوی ترامپ، سازمانهای بیمه مکلف بودند که دسترسی رایگان به ابزارهای جلوگیری از بارداری را برای زنان فراهم کنند. در حالیکه بنا بر قانون جدید کارفرمایان میتوانند به بهانههای اعتقادی و مذهبی از ارائه این خدمات به زنان خودداری کنند.
🔸پتی موری سناتور دموکرات در خصوص این لایحه گفته است: «کنترل موالید مسئلهای مرتبط با سلامت و امنیت اقتصادی است.»
🔸درست است که پیشگیری از بارداری و کنترل زاد و ولد به طور مشخص مرتبط با سلامت زنان است؛ اما در حقیقت، این موضوع تأثیر به سزایی بر مباحث #اقتصادی نیز دارد. دسترسی آسان به وسایل پیشگیری از بارداری امکان دسترسی زنان به #آموزش و #اشتغال را میسر میکند .
🔸زنان تا قبل از آن از خدمات پیشگیری از بارداری مطابق با بیمه درمان همگانی دوران باراک اوباما(اوباما کر) برخوردار بودند. بیمه درمانی که موجب صرفهجویی رقمی بالغ بر ۱٫۴ میلیارد دلار تنها در سال ۲۰۱۳ شده است.
🔸اوباماکر در حقیقت بار مالی زیادی را که زنان بهتنهایی مجبور به تحمل آن بودند، از دوش آنها برداشت. بر اساس قانون قبلی ۸۵ درصد از هزینه استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری توسط شرکتهای بیمه پرداخت میشد و زنان سالیانه تنها ۲۵۰ دلار پرداخت میکردند؛ اما با قانون جدید تمام این بار مالی دوباره به دوش زنان بازگردانده میشود.
🔸تأثیر مشهودتر بر #اقتصاد کشور بعد از لغو دسترسی رایگان به وسایل پیشگیری از بارداری، بیشتر بر نیروی کار دیده خواهد شد. تجربه تاریخی نشان داده است افزایش نرخ زاد و ولد به کاهش #اشتغال زنان در بازار کار – کاری که در مقابل آن دستمزد دریافت میکنند- منتج خواهد شد.
🔸شواهد نشان میدهد هنگامی که زنان در دهه ۱۹۶۰ و اواخر دهه ۷۰ دسترسی مناسبی به قرصهای ضدبارداری پیدا کردند؛ توانایی بیشتری داشتند برای آنکه ازدواج و تولد کودکان خود را به تأخیر بیندازند و نیز در مقابل به سرمایهگذاری در زمینههای تحصیلی و شغلی بپردازند.
🔸دسترسی قانونی به قرصهای ضدبارداری، وضعیت اقتصادی کشور را تغییر داد. #مشارکت_اقتصادی زنان جوان در بازار کار تا ۷ درصد افزایش پیدا کرد. یکسوم این افزایشها در مشاغلی چون حقوق و تجارت اتفاق افتاد که تأثیرگذاری کنترل زاد و ولد را نشان میداد. همچنین دسترسی به قرصهای ضدبارداری در دهه ۱۹۹۰ موجب کاهش شکاف دستمزدها به میزان یکسوم شد.
🔸دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری همچنان نقش مهمی در اقتصاد بازی میکند. نیمی از زنانی که به این روشها دسترسی دارند گفتهاند که توانستهاند تحصیلات خود را به پایان برسانند و کار خود را حفظ کنند.
🔸پیشگیری از بارداری همچنان موجب افزایش سهم زنان تحصیلکرده و زنان شاغل به ویژه در مشاغل تخصصی شده است.
🔸اگر دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری از حالت رایگان خود خارج شود زنان مجبور به پرداخت صدها دلار خواهند شد که به لحاظ اقتصادی آنها را تحت فشار قرار خواهد داد. در صورت اجرای قانون لغو ارائه رایگان خدمات پیشگیری از بارداری، عواقب اقتصادی آن گریبان همه را خواهد گرفت.
https://t.me/iv?url=http://bidarzani.com/28029&rhash=3ec4f87be6d7d1https://t.me/iv?url=http://bidarzani.com/28009&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
اقتصاد بدون کنترل زاد و ولد رشد نمیکند/ برگردان:بنفشه جمالی - بیدارزنی
دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری همچنان نقش مهمی در اقتصاد بازی میکند. نیمی از زنانی که به این روشها دسترسی دارند گفتهاند که توانستهاند تحصیلات خود را به پایان برسانند و کار خود را حفظ کنند. پیشگیری از بارداری همچنان موجب افزایش سهم زنان تحصیلکرده…
مجموعه مقالاتی در باب #مشارکت و #جنسیت:
📌شناخت و کنش مشارکتی با حساسیت جنسیتی
🔸مفاهیمی همچون مشارکت و توانمندسازی در حوزه مسائل جنسیتی، چند سالی است که به اشکال مختلف مورد توجه قرار گرفته و توسط مسئولان دولتی، دانشگاهیان، رسانهها و کنشگران مستقل در فضاهای گوناگونی کاربرد پیدا کرده است.
🔸هرچند به دلیل محدودیت منابع و همچنین قدرت تبلیغات نهادهای دولتی، عمدتاً روایتی دولتی درباره این مفاهیم رواج دارد. به طوری که بیشتر منابع و متونی که در حوزه تحلیل جنسیتی، رهیافت مشارکتی توانمندسازی زنان در کشور موجود است توسط نهادها یا کارگزاران دولتی تهیه و تدوین شده است.
🔸از این رو، رویکرد غالب این منابع مبتنی بر دیدگاههای «توسعه ای» است و مخاطبان یا کاربران اصلی آنها نیز کارکنان یا کارگزاران دولتی فرض گرفته شدهاند. در نتیجه منابع مناسب و مستقل توسعهای «کمتری در اختیار کنشگران مدنی قرار دارد.
🔸ترجمه مجموعه مقاالت حاضر، گامی اولیه برای دسترسی بیشتر به برخی منابع مستقل و با رویکردی «از پائین» و «حق محور» در این زمینه است. توافق در مورد ترجمه این منابع در جریان کارگاهی آموزشی با عنوان «مشارکت، آگاهی جنسیتی و توانمندسازی زنان» که توسط «انجمن زنان سورا» در بهمن 1394 برگزار شد، حاصل شد.
🔸تعدادی از شرکتکنندگان در این کارگاه تصمیم گرفتند برخی منابع مرتبط و حائز اهمیت در این زمینه را ترجمه و منتشر کنند. در این مجموعه، شش مقاله کلیدی در این زمینه انتخاب و ترجمه شده است.
🔸مقالاتی از نویسندگان صاحب نظر در این حوزه همچون بل هوکس، رابین مک تاگارد، نایلا کبیر، وندی فریزبی، ایرنه گویجت و کارولین موزر. اگرچه هر کدام از این مقالات مستقل از هم هستند و به سادگی با یک عنوان و سرفصل دسته بندی نمیشوند، اما فصل مشترک همه آنها پرداختن به ضرورت مشارکت و توانمندسازی از پائین در حوزه #مسائل_جنسیتی و زنان است.
نسخه دیجیتالی مجموعه این مقالات را میتوانید از لینک زیر دریافت کنید:
https://goo.gl/T7HtTW
📌شناخت و کنش مشارکتی با حساسیت جنسیتی
🔸مفاهیمی همچون مشارکت و توانمندسازی در حوزه مسائل جنسیتی، چند سالی است که به اشکال مختلف مورد توجه قرار گرفته و توسط مسئولان دولتی، دانشگاهیان، رسانهها و کنشگران مستقل در فضاهای گوناگونی کاربرد پیدا کرده است.
🔸هرچند به دلیل محدودیت منابع و همچنین قدرت تبلیغات نهادهای دولتی، عمدتاً روایتی دولتی درباره این مفاهیم رواج دارد. به طوری که بیشتر منابع و متونی که در حوزه تحلیل جنسیتی، رهیافت مشارکتی توانمندسازی زنان در کشور موجود است توسط نهادها یا کارگزاران دولتی تهیه و تدوین شده است.
🔸از این رو، رویکرد غالب این منابع مبتنی بر دیدگاههای «توسعه ای» است و مخاطبان یا کاربران اصلی آنها نیز کارکنان یا کارگزاران دولتی فرض گرفته شدهاند. در نتیجه منابع مناسب و مستقل توسعهای «کمتری در اختیار کنشگران مدنی قرار دارد.
🔸ترجمه مجموعه مقاالت حاضر، گامی اولیه برای دسترسی بیشتر به برخی منابع مستقل و با رویکردی «از پائین» و «حق محور» در این زمینه است. توافق در مورد ترجمه این منابع در جریان کارگاهی آموزشی با عنوان «مشارکت، آگاهی جنسیتی و توانمندسازی زنان» که توسط «انجمن زنان سورا» در بهمن 1394 برگزار شد، حاصل شد.
🔸تعدادی از شرکتکنندگان در این کارگاه تصمیم گرفتند برخی منابع مرتبط و حائز اهمیت در این زمینه را ترجمه و منتشر کنند. در این مجموعه، شش مقاله کلیدی در این زمینه انتخاب و ترجمه شده است.
🔸مقالاتی از نویسندگان صاحب نظر در این حوزه همچون بل هوکس، رابین مک تاگارد، نایلا کبیر، وندی فریزبی، ایرنه گویجت و کارولین موزر. اگرچه هر کدام از این مقالات مستقل از هم هستند و به سادگی با یک عنوان و سرفصل دسته بندی نمیشوند، اما فصل مشترک همه آنها پرداختن به ضرورت مشارکت و توانمندسازی از پائین در حوزه #مسائل_جنسیتی و زنان است.
نسخه دیجیتالی مجموعه این مقالات را میتوانید از لینک زیر دریافت کنید:
https://goo.gl/T7HtTW
🔶معرفی_کتاب
«فرهنگ صلح و چشم انداز زنانه»
@bidarzani
🔸نقش بیهمتای #زنان در پیشگیری از اعمال خشونت کشورها، موضوعی است که در مطالعات #صلح کمتر بدان پرداخته شده. باور رایج این است که زنان صلحجوتر از مردان هستند و در نتیجه، مشارکت زنان در جریانهای سیاسی، کاهش خشونت در عرصههای بینالمللی را در پی خواهد داشت.
🔸تجارب تاریخی نیز نشان دهنده این واقعیت است که زنان با ایجاد گفتگو و تعامل در بین گروه های سیاسی، قومی و مذهبیِ درگیر در جنگ، ضمن ترمیم پیوندهای طرفین درگیر، به شکل معناداری به فرهنگ صلح کمک کرده و می کنند.
🔸همین ویژگی ها سبب شده تا سازمان ملل و شورای ملل نیز با تاکید بر نقش مثبت زنان در توسعه صلح، کشورهای جهان را به بکارگیری ظرفیت های زنان در زمینه دستیابی به صلح ملزم کنند.
🔸 نویسندگان کتاب، به ضرورت #مشارکت کامل و #برابر زنان در سیاست گذاری صلح و امنیت، فراتر از سیستم جنگ، توافق دارند و به پیچیده ترین مشکلات، مواجهه با پیامدهای اخلاقی و جستجوی گزینه های جایگزین که هم از نظر اخلاقیْ درست و هم از نظر عملیاتی قابل دستیابی باشد، پرداخته اند.
منبع: انجمن جامعه شناسی ایران
🆔 @zananmoallem
«فرهنگ صلح و چشم انداز زنانه»
@bidarzani
🔸نقش بیهمتای #زنان در پیشگیری از اعمال خشونت کشورها، موضوعی است که در مطالعات #صلح کمتر بدان پرداخته شده. باور رایج این است که زنان صلحجوتر از مردان هستند و در نتیجه، مشارکت زنان در جریانهای سیاسی، کاهش خشونت در عرصههای بینالمللی را در پی خواهد داشت.
🔸تجارب تاریخی نیز نشان دهنده این واقعیت است که زنان با ایجاد گفتگو و تعامل در بین گروه های سیاسی، قومی و مذهبیِ درگیر در جنگ، ضمن ترمیم پیوندهای طرفین درگیر، به شکل معناداری به فرهنگ صلح کمک کرده و می کنند.
🔸همین ویژگی ها سبب شده تا سازمان ملل و شورای ملل نیز با تاکید بر نقش مثبت زنان در توسعه صلح، کشورهای جهان را به بکارگیری ظرفیت های زنان در زمینه دستیابی به صلح ملزم کنند.
🔸 نویسندگان کتاب، به ضرورت #مشارکت کامل و #برابر زنان در سیاست گذاری صلح و امنیت، فراتر از سیستم جنگ، توافق دارند و به پیچیده ترین مشکلات، مواجهه با پیامدهای اخلاقی و جستجوی گزینه های جایگزین که هم از نظر اخلاقیْ درست و هم از نظر عملیاتی قابل دستیابی باشد، پرداخته اند.
منبع: انجمن جامعه شناسی ایران
🆔 @zananmoallem
بررسی موانع تاریخی حضور فعال زنان در مجلس شورای اسلامی توسط #حلقه_زنان
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
✔️موانع ساختاری فعالیت زنان در عرصه سیاست بر اساس اسناد و منابع تاریخی
#شکاف_جنسیتی سد راه زنان در مسیر سیاست
#gender_gap
#plitical_participation
دکتر الهام ملکزاده پژوهشگر تاریخ و زنان: «پیش از بررسی و تحلیل چالش و موانع موجود بر سر راه فعالیت زنان در مجلس شورای اسلامی، باید در ضرورت حضور و کنشگری زنان در مشارکت سیاسی سخن راند. اینکه متناسب با ارتقای آگاهی سیاسی آنان و ورود به عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، مطالبات صنفیشان چگونه شکل گرفت و به رسمیت شناخته شدن تشكلهای سیاسی زنان به صورت قانونی، چگونه طرح و درخواست شد. امری که با مخالفت برخی نمایندگان مرد به بهانه غیرضروری بودن روبهرو و به غیرقانونی بودن این تشكلها از سوی مجلس رأی داده شد. در هر صورت این موارد موجب شدند تا در فرایند تاریخی شناسنامهدار بودن حضور و #مشارکت_سیاسی زنان موانع مشاهده شود و در فرصتهای برابر، توانمندیهای فردی زنان در مقابل مردان سیاستورز، به خلأ مدیریتی، سوابق رسمی مشارکت سیاسی و فقدان حضور بالفعل زنان در تشکیلات، احزاب و جمعیتهای سیاسی متقاضی حضور در مجالس قانونگذاری، تعبیرشود. دسترسی به قدرت، بیش از هر عامل دیگری، بر سازماندهی درست احزاب بستگی دارد، مشارکت پایین زنان در سطوح بالای حزبی، میتواند به عنوان چالشی جدی در مطالبات سیاسی و چانهزنی بر سر حضور در تقسیمات قدرت دارای اهمیت باشد. اصولأ عدم حضور و طرح مسائل زنان را در پی دارد که نه فقط به عنوان خواستههای حزبی، بلکه در سیاستگذاریهای مرتبط با تقسیم کارهای کاندیداهای نمایندگی، نه توجهی به میزان حضور و سهم زنان در این تقسیم وظایف دیده میشود و نه از جنس مشکلات زنان در طرح لوایح و قوانین پیشنهادی، اثری وجود خواهد داشت.
دکتر سارا پارساخو، پژوهشگر زنان و استاد دانشگاه:« در ۱۲ مرداد ۱۲۹۰ یکی از نمایندگان مجلس دوم نخستین بار در ایران برابری زن و مرد را در مجلس شورا مطرح کرد و گفت: این مساله با مخالفت یکی از روحانیان مجلس مواجه شد. بدینترتیب در سال ۱۳۳۸ شمسی بحث مفصلی در مورد حق رأی زنان شد و مساله حق رأی زنان با حذف آن در لایحه انتخابات دولت دکتر مصدق، چند سالی مسکوت ماند تا این که دوباره مبارزات زنان برای دستیابی به این حق از سالهای ۱۳۳۹ آغاز شد. اطلاعات زنان با این تیتر که «شرکت در انتخابات حق مسلم هر زن ایرانی است، اما برای دریافت این حق، باید آمادگی پیدا کرد!» مقالهای را منتشر کرد.
او توضیح داد: این موضوع ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۴۱ تساوی حقوق زن و مرد به رفراندوم گذاشته شد. زنان برای نخستین بار به پای صندوقهای رأی رفتند. انقلاب سفید شاه به پیروزی رسید و مشارکت سیاسی زنان هم امکانپذیر شد. با انتخابات مجلسهای سنا و شورای ملی، زنان نیز به مجلس راه یافتند و بدینترتیب حق رأی زنان در ۶ بهمنماه ۱۳۴۱ به تصویب رسید. حدودا از مجلس بیست و یکم شورا ی ملی به بعد زنان اجازه حضور در رای دادن و رای گرفتن پیدا کردند و اولین زنانی که توانستند به مجلس راه یابند، مهرانگیز دولتشاهی از تهران، هاجر تربیت از تهران، فرخرو پارسا از تهران، شوکتالملوک جهانبانی از تهران، نزهت نفیسی از بافت کرمان در مجلس بیست و یکم شورای ملی راه یافتند و پس از آن در مجلس بیست و دوم و بیست سوم و بیست چهارم که آخرین مجلس شورای ملی بود زنان متعددی راه یافتند. رهنگ جامعه در زنباوری و زنمحوری بسیار دچار تزلزل و اختلاف نظر است. قدرت فکری و مدیریتی زنان هنوز بهدرستی در جامعه فرهنگسازی نشده است که این فرهنگسازی را باید جدی گرفت و زنان باید اول برای خودشان دل بسوزانند و در این فرهنگسازی نقش اساسی را ایفا کنند. تا نگاه غلط در جامعهبه زن تصحیح نشود، چالش حضوز زنان در مجلس غیرقابل حل نخواهد بود و باید بپذیریم که مدیریت فرهنگی فرایندی بس سختتر از تصویب قوانین مجلس است. باید قبول کنیم که مدیریت فرهنگی کشور ما در این زمینه دچار اختلال است. در اثر فقدان زیرساختهای لازم فرهنگی و اجتماعی، جامعهپذیری جنسیتی صورت میگیرد که خاص است و منجر میشود زنان با خصلتهای زنانگی یا رازوری زنانه شناخته شوند و خودشان هم از خودشان چنین شناختی داشته باشند که در نهایت باعث عدم اعتماد به نفس برای حضور در عرصه عمومی میشود چون فکر میکنند عرصه عمومی جای آنها نیست».
گزارش کامل در لینک زیر👇
http://ibna.ir/fa/doc/report/270667
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
✔️موانع ساختاری فعالیت زنان در عرصه سیاست بر اساس اسناد و منابع تاریخی
#شکاف_جنسیتی سد راه زنان در مسیر سیاست
#gender_gap
#plitical_participation
دکتر الهام ملکزاده پژوهشگر تاریخ و زنان: «پیش از بررسی و تحلیل چالش و موانع موجود بر سر راه فعالیت زنان در مجلس شورای اسلامی، باید در ضرورت حضور و کنشگری زنان در مشارکت سیاسی سخن راند. اینکه متناسب با ارتقای آگاهی سیاسی آنان و ورود به عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، مطالبات صنفیشان چگونه شکل گرفت و به رسمیت شناخته شدن تشكلهای سیاسی زنان به صورت قانونی، چگونه طرح و درخواست شد. امری که با مخالفت برخی نمایندگان مرد به بهانه غیرضروری بودن روبهرو و به غیرقانونی بودن این تشكلها از سوی مجلس رأی داده شد. در هر صورت این موارد موجب شدند تا در فرایند تاریخی شناسنامهدار بودن حضور و #مشارکت_سیاسی زنان موانع مشاهده شود و در فرصتهای برابر، توانمندیهای فردی زنان در مقابل مردان سیاستورز، به خلأ مدیریتی، سوابق رسمی مشارکت سیاسی و فقدان حضور بالفعل زنان در تشکیلات، احزاب و جمعیتهای سیاسی متقاضی حضور در مجالس قانونگذاری، تعبیرشود. دسترسی به قدرت، بیش از هر عامل دیگری، بر سازماندهی درست احزاب بستگی دارد، مشارکت پایین زنان در سطوح بالای حزبی، میتواند به عنوان چالشی جدی در مطالبات سیاسی و چانهزنی بر سر حضور در تقسیمات قدرت دارای اهمیت باشد. اصولأ عدم حضور و طرح مسائل زنان را در پی دارد که نه فقط به عنوان خواستههای حزبی، بلکه در سیاستگذاریهای مرتبط با تقسیم کارهای کاندیداهای نمایندگی، نه توجهی به میزان حضور و سهم زنان در این تقسیم وظایف دیده میشود و نه از جنس مشکلات زنان در طرح لوایح و قوانین پیشنهادی، اثری وجود خواهد داشت.
دکتر سارا پارساخو، پژوهشگر زنان و استاد دانشگاه:« در ۱۲ مرداد ۱۲۹۰ یکی از نمایندگان مجلس دوم نخستین بار در ایران برابری زن و مرد را در مجلس شورا مطرح کرد و گفت: این مساله با مخالفت یکی از روحانیان مجلس مواجه شد. بدینترتیب در سال ۱۳۳۸ شمسی بحث مفصلی در مورد حق رأی زنان شد و مساله حق رأی زنان با حذف آن در لایحه انتخابات دولت دکتر مصدق، چند سالی مسکوت ماند تا این که دوباره مبارزات زنان برای دستیابی به این حق از سالهای ۱۳۳۹ آغاز شد. اطلاعات زنان با این تیتر که «شرکت در انتخابات حق مسلم هر زن ایرانی است، اما برای دریافت این حق، باید آمادگی پیدا کرد!» مقالهای را منتشر کرد.
او توضیح داد: این موضوع ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۴۱ تساوی حقوق زن و مرد به رفراندوم گذاشته شد. زنان برای نخستین بار به پای صندوقهای رأی رفتند. انقلاب سفید شاه به پیروزی رسید و مشارکت سیاسی زنان هم امکانپذیر شد. با انتخابات مجلسهای سنا و شورای ملی، زنان نیز به مجلس راه یافتند و بدینترتیب حق رأی زنان در ۶ بهمنماه ۱۳۴۱ به تصویب رسید. حدودا از مجلس بیست و یکم شورا ی ملی به بعد زنان اجازه حضور در رای دادن و رای گرفتن پیدا کردند و اولین زنانی که توانستند به مجلس راه یابند، مهرانگیز دولتشاهی از تهران، هاجر تربیت از تهران، فرخرو پارسا از تهران، شوکتالملوک جهانبانی از تهران، نزهت نفیسی از بافت کرمان در مجلس بیست و یکم شورای ملی راه یافتند و پس از آن در مجلس بیست و دوم و بیست سوم و بیست چهارم که آخرین مجلس شورای ملی بود زنان متعددی راه یافتند. رهنگ جامعه در زنباوری و زنمحوری بسیار دچار تزلزل و اختلاف نظر است. قدرت فکری و مدیریتی زنان هنوز بهدرستی در جامعه فرهنگسازی نشده است که این فرهنگسازی را باید جدی گرفت و زنان باید اول برای خودشان دل بسوزانند و در این فرهنگسازی نقش اساسی را ایفا کنند. تا نگاه غلط در جامعهبه زن تصحیح نشود، چالش حضوز زنان در مجلس غیرقابل حل نخواهد بود و باید بپذیریم که مدیریت فرهنگی فرایندی بس سختتر از تصویب قوانین مجلس است. باید قبول کنیم که مدیریت فرهنگی کشور ما در این زمینه دچار اختلال است. در اثر فقدان زیرساختهای لازم فرهنگی و اجتماعی، جامعهپذیری جنسیتی صورت میگیرد که خاص است و منجر میشود زنان با خصلتهای زنانگی یا رازوری زنانه شناخته شوند و خودشان هم از خودشان چنین شناختی داشته باشند که در نهایت باعث عدم اعتماد به نفس برای حضور در عرصه عمومی میشود چون فکر میکنند عرصه عمومی جای آنها نیست».
گزارش کامل در لینک زیر👇
http://ibna.ir/fa/doc/report/270667
🔴 ایران در قعر جدول «شکاف جنسیتی در نرخ مشارکت اقتصادی»
در میان کشورهای منطقه و در مقایسه میان «نرخ مشارکت اقتصادی مردان» و «نرخ مشارکت اقتصادی زنان»، وضعیت کشورهایی مانند افغانستان (۸۶٫۷ درصد در مقابل ۱۹٫۵ درصد)، پاکستان (۸۲٫۷ درصد در مقابل ۲۵ درصد)، جمهوری آذربایجان (۶۹٫۵ درصد در مقابل ۶۳ درصد) و ترکیه (۷۱٫۹ درصد در مقابل ۳۲٫۴ درصد) از ایران بهتر بوده است.
این در حالی است که وضعیت ایران، تقریبا مشابه عراق است: در این کشور، در سال ۲۰۱۷ میلادی، نرخ مشارکت اقتصادی مردان ۷۴٫۱ درصد و نرخ #مشارکت_اقتصادی_زنان حدود ۱۸٫۷ درصد بوده است.
در واقع، نگاهی به نقشه جغرافیای جهان نشان میدهد که عمده کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، بدترین وضعیت را در زمینه مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی دارند. بر این اساس، کشورهای یمن، عراق، قطر، عمان، عربستان سعودی، سوریه، امارات متحده عربی، اردن و ایران، در قعر این جدول هستند.
@bidarzani
در میان کشورهای منطقه و در مقایسه میان «نرخ مشارکت اقتصادی مردان» و «نرخ مشارکت اقتصادی زنان»، وضعیت کشورهایی مانند افغانستان (۸۶٫۷ درصد در مقابل ۱۹٫۵ درصد)، پاکستان (۸۲٫۷ درصد در مقابل ۲۵ درصد)، جمهوری آذربایجان (۶۹٫۵ درصد در مقابل ۶۳ درصد) و ترکیه (۷۱٫۹ درصد در مقابل ۳۲٫۴ درصد) از ایران بهتر بوده است.
این در حالی است که وضعیت ایران، تقریبا مشابه عراق است: در این کشور، در سال ۲۰۱۷ میلادی، نرخ مشارکت اقتصادی مردان ۷۴٫۱ درصد و نرخ #مشارکت_اقتصادی_زنان حدود ۱۸٫۷ درصد بوده است.
در واقع، نگاهی به نقشه جغرافیای جهان نشان میدهد که عمده کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، بدترین وضعیت را در زمینه مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی دارند. بر این اساس، کشورهای یمن، عراق، قطر، عمان، عربستان سعودی، سوریه، امارات متحده عربی، اردن و ایران، در قعر این جدول هستند.
@bidarzani