بيدارزنى
4.26K subscribers
5.69K photos
1.27K videos
180 files
4.28K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
در چنین روزی در سال ۱۳۵۹، #شهلا_کعبی ۳۴ ساله و #نسرین_کعبی ۲۷ ساله، دو پرستار اهل #سقز به جرم «مداوای معترضان» با دستور #صادق_خلخالی تیرباران شدند.

شهلا و نسرین کعبی پس از دستگیری در پاییز ۱۳۵۸ از #سقز به #قزوین تبعید شدند. پس از چند ماه و طی روند مذاکرات نمایندگان دولت با هیئت نمایندگی خلق کرد، جمعیت بسیاری از معلمان، پزشکان و پرستاران به کردستان بازگشتند. شهلا و نسرین برای بار دوم در ۲۴ خرداد ۱۳۵۹ بازداشت شدند و به زندان‌های سقز، سنندج، اوین و کرمان منتقل شدند. در طول مدت سه ماه بازداشت، بازجویی ایشان توسط پاسداران محلی و غیر محلی انجام میشد و از دسترسی به وکیل یا اجازه تماس و ملاقات محروم بودند. این دو پرستار به‌همراه گروه دیگری در ۷ شهریور ۱۳۵۹ در پادگان سنندج، تنها به جرم مداوای نیروهای معترض در بیمارستان‌های سقز، شبانه در پادگان سنندج تیرباران شدند.


#جمهوری_اعدام #علیه_فراموشی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم


@Blackfishvoice1
بيدارزنى
Photo
🟣‌ دومین نامه‌ی وریشه مرادی از زندان اوین: «به افکار عمومی، به نام زندگی، به نام انسانیت، به نام زیبایی»، جهت انتشار در اختیار #بیدارزنی قرار گرفته است. متن کامل نامه به شرح زیر است:


از متن: «من وریشه مرادی، زندانی سیاسی که در مرداد ۱۴۰۲ در مسیر کرمانشاه-سنندج توسط نیروهای اطلاعات بازداشت شده و در بازداشتگاه اطلاعات سنندج و بند ۲۰۹ زندان اوین تهران، دوره‌ای از بازداشت و شکنجه را گذراندم، در روز ۵ دی‌ ۱۴۰۳ به بند زنان زندان اوین تهران منتقل شدم. من به‌عنوان زنی که خود درد زن بودن در جامعه‌ای ناعادلانه را چشیده و آشنا به محنت‌های زنان دیگر نیز بودم، در طول زندانی بودن در میان زنان، با افراد بسیاری هم‌بند گشتم و هم‌بند هستم که سرگذشت هر یک از آنان روایت محنتی است که زنان در نظامی زن‌ستیز دارند. نظامی که شاخه‌های اجتماعی، سنتی، تاریخی دارد. نظامی که «بهشت زیر پای مادران» را به گونه‌ای متفاوت و دل‌بخواهی ترسیم و تعریف کرده و تنها در چارچوب خدمتگزاری زنان به این چرخه‌ی مردسالارانه اجازه‌ی استفاده از «بهشت»شان را می‌دهند! با زنان هم‌بند هستم و هر لحظه را با کسانی می‌زیم که هرکدام به نوعی قربانی این نظام مردسالارانه هستند. و ما نیز آنانی هستیم که در مقابل این ستم سر بلند کرده و چشم در چشم موضع قدرت، علم مخالفت با زن‌ستیزی و زن‌کشی را برافراشته‌ایم. 
زندگی ما در اینجا یکی است. پیر فرزانه‌مان گفته که «زنان اولین ملت مستعمره شده هستند» و ما افراد این ملت مستعمره‌گشته، فارغ از زبان و تعلق ملیتی و اعتقادی خویش همچون یک روح در چندین جسم هستیم…»

▪️متن کامل نامه را در لینک زیر بخوانید:


https://shorturl.at/xdUsa



#جنگ_علیه_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
کانال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران
Photo
🔴 ادامه تعلیق دانشجویان در دولت پزشکیان


بنا بر اخبار رسیده به شورای هماهنگی، از زمان بر سرکار آمدن دولت تازه منصوب‌شده مسعود پزشکیان چندین دانشجو در دانشگاه‌های مختلف تعلیق شدند. به نظر می‌رسد رویۀ سرکوب دانشگاه همچنان در دولت جدید نیز در دستور کار قرار گفته است.

#ریحانه_ابراهیم‌وندی، دانشجوی کارشناسی مشاوره دانشگاه الزهرا، با حکم کمیته‌‌ی انضباطی با اتهامات نشر اکاذیب و ایجاد آشوب و بلوا، به دو ترم محرومیت از تحصیل با احتساب در سنوات محکوم شد. گفتنی است که هیچ حکم مکتوبی مبنی بر اجرای حکم در اختیار این دانشجو قرار نگرفته و کمیته‌ی انضباطی دانشگاه الزهرا، صرفاً به ابلاغ شفاهی حکم بسنده نموده است.

#یکتا_میرزائی، دانشجوی رشته جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، بنابر حکم کمیته انضباطی با اتهام‌های «عدم رعایت حجاب، عدم‌ رعایت شئونات دانشجویی و توهین به شعائر و مقدسات ملی یا اسلامی» به محرومیت از تحصیل به مدت دو نیم‌سال (یک نیم‌سال اجرایی و یک نیم‌سال تعلیقی) محکوم شد.
#سیدکیان_بنی‌هاشمی، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رفتار سازمانی دانشگاه تهران، بعد از گذشت بیش از ۶ ماه از حکم بدوی، با حکم قطعی کمیته انضباطی، به محرومیت از تحصیل به مدت ۱ نیمسال با احتساب سنوات محکوم شد.

حق تحصیل همواره از مطالباتی بوده که شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران بر آن تأکید داشته است. این حق، حقی است همگانی. از این رو شورای هماهنگی در کنار حق تحصیل دانش‌آموزان از حق تحصیل دانشجویان نیز تمام‌قد دفاع می‌کند.

شورای هماهنگی ضمن محکومیت صدور چنین احکامی، خواهان بازگشت به تحصیل تمام دانشجویانی است. که چنین احکام ظالمانه‌ای برای آن‌ها صادر شده است.

🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی‌دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
بيدارزنى
Photo
🟣‌ یک ترم محرومیت از تحصیل شیدا آقاحمیدی، دانشجوی دانشگاه تهران


شیدا آقاحمیدی، دانشجوی کارشناسی انسان‌شناسی دانشگاه تهران، با رای قطعی کمیته انضباطی و پس از روند تجدیدنظر به ۱ ترم محرومیت از تحصیل با احتساب در سنوات محکوم شد. او در گزارشی، روند این محرومیت از تحصیل را شرح داده است:

«در سال گذشته همزمان با انتشار غیرقانونی عکسی از کلاس درس در فضای توییتر، برای بار نخست به کمیته‌ی انضباطی احضار شدم، در پی نشر این عکس، به‌اتهام عدم رعایت حجاب اجباری، (بدون طی کردن مراحل قانونی رسیدگی به تخلفات انضباطی) در دفتر حراست دانشگاه تهران، با فشار ایجاد شده از سمت مسئولان حراست، مجبور به امضای تعهد اجباری شدم و پس از آن، حکم یک ترم تعلیق معلق از کمیته‌ی انضباطی، نتیجه‌ی انتشار غیر قانونی عکسی شد که من در پخش و نشر آن هیچ نقشی نداشتم.

چندی پس از دریافت این حکم، زمانی که قصد داشتم در کلاس درس حاضر شوم، هنگام ورود به پردیس مرکزی، حراست مستقر، بدون هیچ دلیل واضح و روشنی، اقدام به ضبط کارت دانشجویی‌ام نمود و در طی حرکتی خشونت‌آمیز، در تلاش بودند که از ورود من به محوطه‌ی دانشگاه جلوگیری کنند.
پس از مقاومت صورت‌گرفته جهت ممانعت از خروجم، توسط حراست دانشگاه به دفتر حفاظت فیزیکی دانشگاه ارجاع داده شدم و زمانی نسبتا طولانی را در این فضا محصور بودم؛ علاوه بر بروز این حرکت عجیب و غیرقانونی، حراست بی‌وقفه در تلاش بود تا علاوه بر کارت دانشجویی، تلفن همراه مرا نیز ضبط کند.
پس از خروج من از دفتر حفاظت فیزیکی دانشگاه نیز، نیروهای حراست مجددا سعی می‌کردند با تهدید به ضرب و شتم و پراکنده کردن دیگر دانشجویان از محیط، مرا از دانشگاه بیرون کنند.

پس از وقوع این اتفاق، با احضار دوباره به کمیته‌ی انضباطی، با اتهامات واهی "اخلال، ایجاد وقفه یا مزاحمت برای امور و برنامه‌های دانشگاهی" و " عدم رعایت شئون دانشجویی" رو به رو شدم، این در حالی‌است که کمیته‌ی انضباطی برای هیچ‌یک از اتهامات انتسابی، مصادیق و مستنداتی را جهت ارائه نداشته و دست آخر نیز حکم دو ترم تعلیق، یک ترم به صورت اجرایی و دیگری معلق، دستاورد این پرونده‌ی انضباطی شد.

در اردیبهشت سال جاری با احضار دوباره به کمیته‌ی انضباطی، متوجه شکل‌گیری پرونده‌ی جدیدی شدم که با اتهامات بی‌اساسی از قبیل توهین به حراست و عدم رعایت شئون دانشگاهی در جریان رسیدگی قرار گرفته است!
تشکیل دوباره‌ی پرونده‌ی انضباطی با چنین اتهاماتی در حالی رخ داد که کمیته‌ی انضباطی دانشگاه تهران، از نشان دادن هرگونه مدرک و مستنداتی جهت اثبات ادعای خویش، مبنی بر اتهامات من، شانه خالی کرد.
تجربه این روند معیوب نشان می‌دهد که تنها هدف آزار، مقابله با دانشجو و ممانعت از تحصیل است».


#سرکوب_دانشجویان
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣‌ بیانیه‌ی کمپین «آزادی برای پخشان»


«جمعی از فعالین کورد در خارج از کشور در اعتراض به صدور حکم اعدام پخشان عزیزی گروهی را به نام «آزادی برای پخشان» تشکیل داده‌اند تا بتوانند ضمن حمایت قاطع از پخشان، اعتراض خود را به این حکم غیرانسانی اعلام نمایند. این جمع در تاریخ ١١ مرداد در متنی مکتوب از تمامی مخالفین حکم اعدام (اعم از محکومین سیاسی یا غیرسیاسی)، با هر اندیشه و دیدگاه سیاسی درخواست کرد تا در اعتراض بە حکم اعدام، طومار تدوین شده توسط این گروه را امضا کنند.

▪️این طومار درخواستی برای اجرای عدالت از سوی جمهوری اسلامی نیست، چرا که دیگر سال‌هاست مردمان این سرزمین جمهوری اسلامی را در مبارزات خود مخاطب قرار نمی‌دهند و برایشان مسلم شده که این حکومت منافعش در ویرانی است و بس.

این طومار، بلند کردن صدایی است در میان هزاران صدای دیگر که علیه اعدام و برای زندگی و مقاومت سر داده می‌شود. این طومار که به سه زبان کوردی، فارسی و انگلیسی نوشته شده است، در مدت سه هفته توانست همرزمان زیادی را از ژاپن گرفته تا اروپا و آمریکا با خود همراه سازد و تا کنون ۱۳ هزار و ۸۶۰ نفر از سراسر دنیا با امضای این طومار مخالفت خود را از این حکم نشان داده‌اند. امضاکنندگان این طومار، آزادی فوری و بی‌قید و شرط پخشان را حق مسلم وی می‌دانند.

⚪️ پخشان عزیزی، فعال فمنیست کورد و فارغ‌التحصیل رشته مددکاری احتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران، روز ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ در تهران بازداشت شد. وی به مدت چهار ماه در سلول‌های انفرادی زندان اوین تحت شدیدترین شکنجه‌های جسمی و روحی قرار گرفت و در حالی که از حق قانونی محاکمه‌ عادلانه و علنی محروم بود، در ۳ مرداد ۱۴۰۳ به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.

نویسندگان این طومار پخشان را این‌گونه توصیف می کنند: «با رویای هم‌زیستی و صلح در خاورمیانه، از مهاباد به تهران، از آنجا به سلیمانیه و سپس به قامیشلو مهاجرت کرد و هر جا که رفته همیار آسیب‌دید‌گان، گروه‌های به حاشیه رانده شده و آواره‌گان جنگی بوده است. ما پخشان عزیزی را نه یک مجرم، بلکه یک فعال انسان‌دوست راستین می‌دانیم که در ورای مرزها برای ساختن جهانی بهتر تلاش کرده است. ما حکم اعدام او را ناعادلانه می‌دانیم و خواهان لغو بی‌قید و شرط آن هستیم. ما هم‌چنین تاکید می‌کنیم که مخالف کامل حکم اعدام برای هر انسانی هستیم».

گروه «آزادی برای پخشان» متن طومار خود را به همراه امضاها برای سازمانهای بین‌المللی مرتبط ارسال کردەاند.

با همبستگی


۳۰ آگوست ۲۰۲۴»

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
🔴 خبر فوری: رضا شهابی و‌ حسن سعیدی، اعضای زندانی سندیکای کارگران شرکت واحد، آزاد شدند.

۱۱ شهریور ۱۴۰۳: امروز بعد از ظهر، حسن سعیدی و رضا شهابی، اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که در اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت و تا کنون بدون یک روز مرخصی در زندان اوین محبوس بودند، آزاد شدند. بنا به‌گفته وکلای ایشان، بدنبال نقض رای دادگاه در دیوان عالی کشور حکم ۶ سال حبس علیه این کارگران زندانی به سه سال و شش ماه کاهش یافت و با پایان دوران حبس و‌ مختومه شدن پرونده آزاد شدند.

امروز همچنین، آقای کیوان مهتدی، نویسنده، مترجم و ‌فعال کارگری، که از اردیبهشت ۱۴۰۱ در حبس به سر می بردند آزاد شدند، و امیدواریم همسر ایشان، خانم آنیشا اسداللهی، مترجم و فعال کارگری، نیز بزودی آزاد گردد.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و ‌حومه آزادی همه دوستان زندانی و بخصوص دو‌ عضو زندانی خود را به خانواده های محترم این عزیزان و به کلیه همکاران و‌ کارگران کشور و انسانهای حق طلب و آزادیخواه شادباش میگوید، از وکلای آنها و‌ کلیه تشکل ها و افرادی که برای آزادی آنها تلاش نمودند، کمال قدردانی را دارد و ‌خواهان آزادی فوری دیگر اعضای زندانی سندیکا، آقایان ابراهیم مددی و داود رضوی، و‌ کلیه فعالین‌ کارگری، معلمی و‌ مدنی زندانی می باشد.

خبرهای تکمیلی در اینمورد از سوی سندیکا بزودی منتشر خواهد شد.

چاره کارگران وحدت و تشکیلات است.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۱۱ شهریور ۱۴۰۳

htps://www.instagram.com/vahedsyndica/
https://twitter.com/VahedSyndicate
vsyndica@gmail.com
https://t.me/vahedsyndica
@Vahed_Syndica
بيدارزنى
Photo
🟣‌ در آستانه سالگرد مهسا (ژینا) امینی؛
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»، به ۲۱ زندان گسترش یافت

کارزار زندانیان سیاسی در زندان‌های ایران در مخالفت با اعدام با عنوان «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» که به شکل اعتصاب غذا توسط زندانیان انجام می‌پذیرد، در سی و دومین هفته خود، در آستانه سالگرد قتل مهسا امینی و آغاز جنبش زن، زندگی، آزادی همچنان ادامه دارد.

در تداوم این کارزار امروز سه‌شنبه ۱۳ شهریور زندانیان سیاسی مشارکت کننده در این کارزار، مجددا علیه صدور و اجرای حکم غیر انسانی اعدام دست به اعتصاب غذا زدند.

در بیانیه صادر شده از سوی زندانیان مشارکت کننده در این کارزار آمده:
«بر کسی پوشیده نیست که جامعه ایران در این سالیان با فجایع گوناگونی در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... روبه‌رو بوده‌است و اعتراضات آنها توسط حکومت با سرکوب، زندان و اعدام پاسخ داده شده است. تحولات اخیر گویای آن است که جامعه ایرانی و شهروندان آن به درک روشنی رسیده‌اند که باید درمقابل این حکومت استبداد دینی مقاومت کرد، مقاومتی که نوک ِ پیکان آن در میان زندانیان تبلور یافته‌است، زندانیانی که اکنون با وجود تمام فشارهای دربند، برای سی‌ودومین هفته پیاپی در کارزار” سه‌شنبه‌های نه به اعدام” در اعتصاب غذا به سر می‌برند».

به گزارش این بیانیه، کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در آستانه سالگرد قتل مهسا امنیتی به ۲۱ زندان شامل زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم در استان کرمان گسترش یافته است.

زندانیان اعتصابی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در ۱۹ زندان مختلف از جمله زندان اوین (بند زنان، بند ۴، ۶، ۸)، زندان قزلحصار (واحد۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائم‌شهر، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان ارومیه، زندان خوی، زندان نقده، زندان سلماس، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان تهران بزرگ، زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم از تمام کسانی که در داخل و خارج از کشور از این کارزار که هدف آن لغو اعدام و شکنجه در ایران است، قدردانی می‌کنند و بار دیگر از همه زندانیان در زندانهای مختلف میخواهند به این کارزار‌ بپیوندند. همچنین از تمامی وجدانهای بیدار در سراسر جهان نیز در خواست داریم تا برای لغو اعدام و مقابله با آن از این کارزار حمایت کنند».


کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام
۱۳ شهریور ۱۴۰۳


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
🟣‌ عدم پذیرش پر‌ونده پزشکی قانونی سعیده شفیعی و حکم بازگشت وی به زندان

سعیده شفیعی، روزنامه‌نگار، محکوم به ۳ سال و شش ماه حبس، در صفحه‌ی توییتر (ایکس) خود نوشت: «مرا روز جمعه شانزدهم شهریور برای سومین‌‌بار به زندان می‌‌برند. از ۱۲ اسفند سال قبل به دلیل بیماری، کیفر زندان‌ تعلیق شد اما تصمیم جدید پزشکی قانونی و مقامات قضایی بازگشتم به زندان است؛ درحالی‌که بیماری‌ام اصلا بهتر نشده است. این هم از تولدی دیگر در نیمه‌ی شهریور و آغاز ۴۲ سالگی‌.»

وی شهریورماه سال ۱۴۰۲، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به تحمل هفت ماه و شانزده روز حبس تعزیری و به اتهام اجتماع و تبانی به تحمل سه سال و شش ماه حبس تعزیری و مجازات های تکمیلی (دو سال منع عضویت در گروه و دسته جات سیاسی و اجتماعی و دو سال منع خروج از کشور ) محکوم شد.
این حکم اواخر شهریورماه همان سال توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران تایید شد. در حکم صادره تاکید شده، عفو عمومی سال ۱۴۰۱ شامل این روزنامه نگار نخواهد شد.

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣‌ شیوا کاشانی نژاد و مژگان صمیمی، شهروندان بهائی به حبس و مجازات نقدی محکوم شدند

به گزارش خبرگزاری هرانا: «شیوا کاشانی‌نژاد (سمیعیان) و مژگان صمیمی، شهروندان بهائی ساکن رشت، توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب این شهر هر کدام به تحمل دو سال و یک روز حبس تعزیری، پرداخت جزای نقدی و مجازات‌های تکمیلی محکوم شدند.

بر اساس حکمی که توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت به ریاست قاضی مهدی راسخی صادر و روز چهارشنبه چهاردهم شهریورماه به این شهروندان ابلاغ شده است، شیوا کاشانی‌نژاد و مژگان صمیمی از بابت اتهام “فعالیت آموزشی و تبلیغ امور مرتبط با آئین بهائی” هر کدام به دو سال و یک روز حبس تعزیری، پرداخت ۸۰،۰۱۰،۰۰۰ تومان جریمه نقدى و پنج سال و یک روز محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدند».

#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
Forwarded from ديد‌بان آزار
ديد‌بان آزار
Photo
🔹برای جان‌های آزاده گیلان

نویسنده: طه رادمنش

زمانه، زمانۀ فراموشی و روزمرگی است. انسان‌ها، حوادث، رخدادها و رویدادها می‌آیند و می‌روند، و فقط مدتی کوتاه در یاد و خاطرِ ما می‌مانند. جوامع مدرن از اساس از «نسیان» رنج می‌برند و این نسیان پهلو به پهلوی بی‌تفاوتی می‌زند. در عین همین نسیان، ماوقع را همگان می‌دانند: جمع شریفی از جان‌های آزاده در گیلان، رهسپار زندان شدند و حق رهایی از آنان سلب گردیده. در باب چراییِ اسیرشدنِ این جان‌های زیبا نوشته شده و سخن رفته؛ ولی قصدِ این یادداشت، فارغ از تلاش جهت مبارزه با فراموشی، درس‌گیری از کنشی است که این فعالان از خود بروز دادند و به جای گذاشتند. اولین چیزی که با دنبال‌کردنِ اخبار این فعالان به چشم می‌آمد و می‌آید، همین «جمع‌بودگیِ» آن‌هاست؛ جمع‌بودگی‌ای که فراتر از نام و عنوان و مرتبه رفته، و یادِ فعالیتِ گروهی، به‌مثابۀ کلکتیو سیاسی را یادِ همه داد. حدفاصلِ بازداشت موقت و ربودن مجدد این مبارزان، تک‌تک این جمع، به‌شکل انفرادی دست به ثبت و ضبط خاطره زدند و روایت کردند و نوشتند از زندان، بازداشت، تجاوز، مقاومت، و البته زندگی. خُرده‌یادداشت‌هایی که از این عزیزان در فضای مجازی در دسترس است، فارغ از ترسیم چهرۀ کریه و قبیح ظلم، به‌شکل عجیبی بوی زندگی می‌داد و می‌دهد.

آرزوی رهایی از بند را برای تمام فعالان سیاسی با هر گرایشی دارم، و امید را در دل و جان زنده نگه می‌دارم، که فعالان گیلان زودتر از موعد از زندان رها گردند و آزاد. ولی خب! کیست که نداند آنان که مقاومت را زندگی کرده‌اند، نه زندان، و نه دیوار، جلوی «زندگی و زیست روزمره‌شان» که همان مقاومت و ایستادگی است را نمی‌تواند بگیرد. «خواهران میرابال»، خواهرانی بودند که در زمانۀ جبارِ دومینیکن، رافائل تروخیو در برابر جباریت و دیکتاتوری و خفقان و ظلم و جور و تجاوز ایستادگی کردند، که در تاریخ به «پروانه‌ها» معروف گشتند و ماندگار. در خاتمۀ رمانِ خواندنیِ «در زمانۀ پروانه‌‎ها» می‌خوانیم: «در خاطره‌ام همۀ آن‌ها را می‌بینم، بی‌حرکت چون مجسمه، مامان و بابا، و مینروا و ماته و پاتریا، و فکر می‌کنم که کسی کم است. و دوباره آن‌ها را می‌شمرم تا متوجه می‌شوم ... این منم، دِدِه، کسی که زنده ماند تا این داستان را بگوید.». امید که تار مویی از سرِ زلف این «جان‌های زیبا» کم نشود و سرزنده‌تر از قبل بازگردند، تا هم مبارزه را مجددا آغاز کنند، هم خودْ روایت کنند. در زمانه‌ای سخت و سیاه و تلخ زندگی می‌کنیم، ولی ولی بی‌شک دورانی «تاریخی» را از سر می‌گذرانیم. از معدود شیرینی‌های این روزگار تلخ، زندگی در زمانه پروانه‌هاست.


متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2356/

@harasswatch