Forwarded from کی شعر تر انگیزد ... (Mahmoud Jafari)
ما در این چرخه اسیریم و نخواهیم رهید
جوهر هستی ما در دگران خواهد بود
م. جعفری دهقی
جوهر هستی ما در دگران خواهد بود
م. جعفری دهقی
Forwarded from مطالعات ایرانی- گیلانشناسی/ Iran - Guilan Research
💢کتاب «جستارهایی در زمینهی گیلانِ عصر قاجار» منتشر شد💢
«جستارهایی در زمینهی گیلانِ عصر قاجار» به کوشش دکتر عباس پناهی، عضو هیأت علمی پژوهشکدهی گیلانشناسی دانشگاه گیلان توسط انتشارات میراث ماندگار منتشر شد.
این کتاب که شامل مجموعه مقالات همایش ملی گیلان در گسترهی عصر قاجار است، به جنبههای مختلف زندگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گیلانیان در دورهی قاجار اشاره دارد.
گیلان در عصر قاجار به عنوان دروازهی اروپا، بر تحولات فکری، اقتصادی و اجتماعی ایران تاثیرات بسیار گذاشت... بیشتر بخوانید
.
لینک کوتاه :
http://titrema.ir/?p=6651
.
WWW.TITREMA.IR
.
.
تیترما، رسانهی مردم ایران
.
🆔@titremaa
«جستارهایی در زمینهی گیلانِ عصر قاجار» به کوشش دکتر عباس پناهی، عضو هیأت علمی پژوهشکدهی گیلانشناسی دانشگاه گیلان توسط انتشارات میراث ماندگار منتشر شد.
این کتاب که شامل مجموعه مقالات همایش ملی گیلان در گسترهی عصر قاجار است، به جنبههای مختلف زندگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گیلانیان در دورهی قاجار اشاره دارد.
گیلان در عصر قاجار به عنوان دروازهی اروپا، بر تحولات فکری، اقتصادی و اجتماعی ایران تاثیرات بسیار گذاشت... بیشتر بخوانید
.
لینک کوتاه :
http://titrema.ir/?p=6651
.
WWW.TITREMA.IR
.
.
تیترما، رسانهی مردم ایران
.
🆔@titremaa
Forwarded from شهر آشنایی - ناصر آملی
📝خواندنی و عبرت آمیز است
نامه ۳ امضایی (سنجابی، بختیار و فروهر)
🔰پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی
♈️فزایندگی تنگناها و نابسامانیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور چنان دورنمای خطرناکی را در برابر دیدگان هر ایرانی قرار داده که امضاکنندگان زیر بنا بر وظیفهٔ ملی و دینی در برابر خدا و خلق خدا با توجه به اینکه در مقامات پارلمانی و قضایی و دولتی کشور کسی را که صاحب تشخیص و تصمیم بوده، مسئولیت و مأموریتی غیر از پیروی از «منویات ملوکانه» داشته باشد نمیشناسیم و در حالی که تمام امور مملکت از طریق صدور فرمانها انجام میشود و انتخاب نمایندگان ملت و انشای قوانین و تأسیس حزب و حتی انقلاب در کف اقتدار شخص اعلیحضرت قرار دارد که همهٔ اختیارات و افتخارات و بنابراین مسئولیتها را منحصر و متوجه به خود فرمودهاند این مشروحه را علیرغم خطرات سنگین تقدیم حضور مینماییم.
♈️در زمانی مبادرت به چنین اقدامی میشود که مملکت از هر طرف در لبههای پرتگاه قرار گرفته، همهٔ جریانها به بنبست کشیده، نیازمندیهای عمومی به خصوص خواروبار و مسکن با قیمتهای تصاعدی بینظیر دچار نایابی گشته، کشاورزی و دامداری رو به نیستی گذارده، صنایع نوپای ملی و نیروهای انسانی در بحران و تزلزل افتاده، تراز بازرگانی کشور و نابرابری صادرات و واردات وحشتآور گردیده، نفت این میراث گرانبهای خدادادی به شدت تبذیر شده، برنامههای عنوان شده اصلاح و انقلاب ناکام مانده و از همه بدتر نادیده گرفتن حقوق انسانی و آزادیهای فردی و اجتماعی و نقض اصول قانون اساسی همراه با خشونتهای پلیسی به حداکثر رسیده و رواج فساد و فحشا و تملق، فضیلت بشری و اخلاق ملی را به تباهی کشاندهاست.
♈️حاصل تمام این اوضاع توأم با وعدههای پایان ناپذیر و گزافه گوییها و تبلیغات و تحمیل جشنها و تظاهرات، نارضایی و نومیدی عمومی و ترک وطن و خروج سرمایهها و عصیان نسل جوان شده که عاشقانه داوطلب زندان و شکنجه و مرگ میگردند و دست به کارهایی میزنند که دستگاه حاکمه آن را خرابکاری و خیانت و خود آنها فداکاری و شرافت مینامند.
♈️این همه ناهنجاری در وضع زندگی ملی را ناگزیر باید مربوط به طرز مدیریت مملکت دانست، مدیریتی که بر خلاف نص صریح قانون اساسی و اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر جنبهٔ فردی و استبدادی در آرایش نظام شاهنشاهی پیدا کردهاست. در حالی که «نظام شاهنشاهی» خود برداشتی کلی از نهاد اجتماعی حکومت در پهنهٔ تاریخ ایران میباشد که با انقلاب مشروطیت دارای تعریف قانونی گردیده و در قانون اساسی و متمم آن حدود «حقوق سلطنت» بدون کوچکترین ابهامی تعیین و «قوای مملکت ناشی از ملت» و«شخص پادشاه از مسئولیت مبری» شناخته شدهاست.
♈️در روزگار کنونی و موقعیت جغرافیایی حساس کشور ما ادارهٔ امور چنان پیچیده گردیده که توفیق در آن تنها با استمداد از همکاری صمیمانهٔ تمام نیروهای مردم در محیطی آزاد و قانونی و با احترام به شخصیت انسانها امکانپذیر میشود. این مشروحهٔ سرگشاده به مقامی تقدیم میگردد که چند سال پیش در دانشگاه هاروارد فرمودهاند:
♈️«نتیجهٔ تجاوز به آزادیهای فردی و عدم توجه به احتیاجات روحی انسانها ایجاد سرخوردگی است و افراد سرخورده راه منفی پیش میگیرند تا ارتباط خود را با همهٔ مقررات و سنن اجتماعی قطع کنند و تنها وسیلهٔ رفع این سرخوردگیها احترام به شخصیت و آزادی افراد و ایمان به این حقیقتهاست که انسانها بردهٔ دولت نیستند و بلکه دولت خدمتگزار افراد مملکت است». و نیز به تازگی در مشهد مقدس اعلام فرمودهاید «رفع عیب به وسیلهٔ هفتتیر نمیشود و بلکه به وسیلهٔ جهاد اجتماعی میتوان علیه فساد مبارزه کرد».
♈️بنابراین تنها راه باز گشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و دشواریهایی که آیندهٔ ایران را تهدید میکند ترک حکومت استبدادی، تمکین مطلق به اصول مشروطیت، احیای حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان و تبعید شدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول اداره مملکت بداند.
بیست و دوم خرداد ۱۳۵۶
✍️✍️دکتر کریم سنجابی / دکتر شاپور بختیار/ داریوش فروهر
نامه ۳ امضایی (سنجابی، بختیار و فروهر)
🔰پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی
♈️فزایندگی تنگناها و نابسامانیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور چنان دورنمای خطرناکی را در برابر دیدگان هر ایرانی قرار داده که امضاکنندگان زیر بنا بر وظیفهٔ ملی و دینی در برابر خدا و خلق خدا با توجه به اینکه در مقامات پارلمانی و قضایی و دولتی کشور کسی را که صاحب تشخیص و تصمیم بوده، مسئولیت و مأموریتی غیر از پیروی از «منویات ملوکانه» داشته باشد نمیشناسیم و در حالی که تمام امور مملکت از طریق صدور فرمانها انجام میشود و انتخاب نمایندگان ملت و انشای قوانین و تأسیس حزب و حتی انقلاب در کف اقتدار شخص اعلیحضرت قرار دارد که همهٔ اختیارات و افتخارات و بنابراین مسئولیتها را منحصر و متوجه به خود فرمودهاند این مشروحه را علیرغم خطرات سنگین تقدیم حضور مینماییم.
♈️در زمانی مبادرت به چنین اقدامی میشود که مملکت از هر طرف در لبههای پرتگاه قرار گرفته، همهٔ جریانها به بنبست کشیده، نیازمندیهای عمومی به خصوص خواروبار و مسکن با قیمتهای تصاعدی بینظیر دچار نایابی گشته، کشاورزی و دامداری رو به نیستی گذارده، صنایع نوپای ملی و نیروهای انسانی در بحران و تزلزل افتاده، تراز بازرگانی کشور و نابرابری صادرات و واردات وحشتآور گردیده، نفت این میراث گرانبهای خدادادی به شدت تبذیر شده، برنامههای عنوان شده اصلاح و انقلاب ناکام مانده و از همه بدتر نادیده گرفتن حقوق انسانی و آزادیهای فردی و اجتماعی و نقض اصول قانون اساسی همراه با خشونتهای پلیسی به حداکثر رسیده و رواج فساد و فحشا و تملق، فضیلت بشری و اخلاق ملی را به تباهی کشاندهاست.
♈️حاصل تمام این اوضاع توأم با وعدههای پایان ناپذیر و گزافه گوییها و تبلیغات و تحمیل جشنها و تظاهرات، نارضایی و نومیدی عمومی و ترک وطن و خروج سرمایهها و عصیان نسل جوان شده که عاشقانه داوطلب زندان و شکنجه و مرگ میگردند و دست به کارهایی میزنند که دستگاه حاکمه آن را خرابکاری و خیانت و خود آنها فداکاری و شرافت مینامند.
♈️این همه ناهنجاری در وضع زندگی ملی را ناگزیر باید مربوط به طرز مدیریت مملکت دانست، مدیریتی که بر خلاف نص صریح قانون اساسی و اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر جنبهٔ فردی و استبدادی در آرایش نظام شاهنشاهی پیدا کردهاست. در حالی که «نظام شاهنشاهی» خود برداشتی کلی از نهاد اجتماعی حکومت در پهنهٔ تاریخ ایران میباشد که با انقلاب مشروطیت دارای تعریف قانونی گردیده و در قانون اساسی و متمم آن حدود «حقوق سلطنت» بدون کوچکترین ابهامی تعیین و «قوای مملکت ناشی از ملت» و«شخص پادشاه از مسئولیت مبری» شناخته شدهاست.
♈️در روزگار کنونی و موقعیت جغرافیایی حساس کشور ما ادارهٔ امور چنان پیچیده گردیده که توفیق در آن تنها با استمداد از همکاری صمیمانهٔ تمام نیروهای مردم در محیطی آزاد و قانونی و با احترام به شخصیت انسانها امکانپذیر میشود. این مشروحهٔ سرگشاده به مقامی تقدیم میگردد که چند سال پیش در دانشگاه هاروارد فرمودهاند:
♈️«نتیجهٔ تجاوز به آزادیهای فردی و عدم توجه به احتیاجات روحی انسانها ایجاد سرخوردگی است و افراد سرخورده راه منفی پیش میگیرند تا ارتباط خود را با همهٔ مقررات و سنن اجتماعی قطع کنند و تنها وسیلهٔ رفع این سرخوردگیها احترام به شخصیت و آزادی افراد و ایمان به این حقیقتهاست که انسانها بردهٔ دولت نیستند و بلکه دولت خدمتگزار افراد مملکت است». و نیز به تازگی در مشهد مقدس اعلام فرمودهاید «رفع عیب به وسیلهٔ هفتتیر نمیشود و بلکه به وسیلهٔ جهاد اجتماعی میتوان علیه فساد مبارزه کرد».
♈️بنابراین تنها راه باز گشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و دشواریهایی که آیندهٔ ایران را تهدید میکند ترک حکومت استبدادی، تمکین مطلق به اصول مشروطیت، احیای حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان و تبعید شدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول اداره مملکت بداند.
بیست و دوم خرداد ۱۳۵۶
✍️✍️دکتر کریم سنجابی / دکتر شاپور بختیار/ داریوش فروهر
Forwarded from کی شعر تر انگیزد ... (Mahmoud Jafari)
اینهمه نم نم باران که فرو ریخت چه سود،
حس باران نگرفتیم و فقط خیس شدیم
م. جعفری دهقی
حس باران نگرفتیم و فقط خیس شدیم
م. جعفری دهقی
📌بخش هایی از مقاله کارکرد اسطوره در جهان امروز چیست؟
📝دکتر محمود جعفری دهقی
@tarikhandishmag
برای اسطوره از دیرباز تعاریف متعددی ارائه داده اند. اما از مجموع این تعاریف می توان چند نکته اساسی را بر کشید و به این نتیجه رسید که اسطوره ها ریشه در روابط ذهن آدمی با طبیعت پیرامون او دارد. بنابراین سیر تحول اسطوره ها از دیرینه ترین روزگاران تا امروز بیان کننده تکامل شکل زندگی و ساختار اجتماعی و تحول اندیشه آدمی است. اگر چه اسطوره ها حاصل تلاش انسان آغازین برای شناخت و معنی بخشیدن به جهان پیرامون او بوده، اما انسان امروز نیز نیاز به اسطوره سازی دارد و اسطوره های خاص خود را می سازد. زیرا اسطوره ها، کهن الگو های بر ساخته ذهن انسان اند و کارکرد آن ارائه سرمشق هایی برای رفتار او به شمار می روند. از سوی دیگر باید به یاد داشت که اسطوره با دانش تنازع، تضادی ندارد.
اما ویژگی های اسطوره را می توان در چند جمله خلاصه کرد : نخست اینکه رویدادی است که در زمان های آغازین رخ می دهد. دو دیگر اینکه سر گذشت و زندگی خدایان و ابر انسان هاست، سدیگر این که پاسخ به پرسش های آدمی درباره جهان ناشناخته ها و طبیعت پیرامون اوست و چهارم این که جهان آرمانی او را باز می تابد.اسطوره ها ممکن است شکسته شوند یا تغییر شکل دهند و در قالب اسطوره های تازه ای تجلی یابند.
🔴این مقاله را می توانید در نسخه چاپی شماره ششم نشریه تاریخ اندیش با موضوع تاریخ اساطیر ایران بخوانید و یا با مراجعه به آدرس www.tarikhandish.ir نسخه الکترونیک آن را مطالعه کنید .
📝دکتر محمود جعفری دهقی
@tarikhandishmag
برای اسطوره از دیرباز تعاریف متعددی ارائه داده اند. اما از مجموع این تعاریف می توان چند نکته اساسی را بر کشید و به این نتیجه رسید که اسطوره ها ریشه در روابط ذهن آدمی با طبیعت پیرامون او دارد. بنابراین سیر تحول اسطوره ها از دیرینه ترین روزگاران تا امروز بیان کننده تکامل شکل زندگی و ساختار اجتماعی و تحول اندیشه آدمی است. اگر چه اسطوره ها حاصل تلاش انسان آغازین برای شناخت و معنی بخشیدن به جهان پیرامون او بوده، اما انسان امروز نیز نیاز به اسطوره سازی دارد و اسطوره های خاص خود را می سازد. زیرا اسطوره ها، کهن الگو های بر ساخته ذهن انسان اند و کارکرد آن ارائه سرمشق هایی برای رفتار او به شمار می روند. از سوی دیگر باید به یاد داشت که اسطوره با دانش تنازع، تضادی ندارد.
اما ویژگی های اسطوره را می توان در چند جمله خلاصه کرد : نخست اینکه رویدادی است که در زمان های آغازین رخ می دهد. دو دیگر اینکه سر گذشت و زندگی خدایان و ابر انسان هاست، سدیگر این که پاسخ به پرسش های آدمی درباره جهان ناشناخته ها و طبیعت پیرامون اوست و چهارم این که جهان آرمانی او را باز می تابد.اسطوره ها ممکن است شکسته شوند یا تغییر شکل دهند و در قالب اسطوره های تازه ای تجلی یابند.
🔴این مقاله را می توانید در نسخه چاپی شماره ششم نشریه تاریخ اندیش با موضوع تاریخ اساطیر ایران بخوانید و یا با مراجعه به آدرس www.tarikhandish.ir نسخه الکترونیک آن را مطالعه کنید .
📣به اطلاع پژوهشگران محترم می رساند، زمان ارسال مقالات جهت چاپ در شماره ویژه مجله تاریخ اندیش با موضوع بهداشت و سلامت در ادوار تاریخ، تا آخر مرداد ماه تمدید شد.
@tarikhandishmag
@tarikhandishmag
📌نقد و بررسی تاریخ ایران باستان در متون یونانی
(بخش اول: کتزیاس)
📝اسماعیل پهلوان
@tarikhandishmag
کتزیاس مورخ یونانی از ساکنان مستعمرات یونانی آسیای صغیر بوده .تحصیلات پزشکی داشته است او به استخدام دربار ایران درآمد و به عنوان پزشک مخصوص مادر اردشیر دوم هخامنشی و خود اردشیر فعالیت نمود .او بین سالهای405 تا 398 پ.م در ایران اقامت داشته است او در پایان کارش در ایران به عنوان سفیر عازم یکی از شهرهای یونان میشود و در پایان ماموریت دیگر به ایران باز نمی گردد و اثر مشهورش را در موطن خود( شهر کیند )به رشته تحریر در می آورد.اثر اوکتاب بزرگی در 23 جلد بود که 6 جلد اول آن درباره تاریخ آشور و وقایع بیش از تاریخ ایران است و 7جلد آن شامل تاریخ ایران از کوروش تا مرگ خشایارشاه است .اصل کتاب کتزیاس از بین رفته است اما خلاصه ای از اثر او توسط یکی از روحانیون مسیحی جمع آوری شده است که خلاصه فوتیوس (اسم روحانی مسیحی 859 تا 820 م )معروف است علاوه بر این بخشی از مطالب کتابهای او در آثار دیگر مورخان یونانی و رومی نظیر دید دور سیسیلی و پلوتارک آمده است بقیه مجلات اثر وی شامل تاریخ ایران تا سال 398 پ. م است به طورکلی کتابهای او عبارتند از پرسیکا در مورد تاریخ پارس که در نوشتن آن از سالنامه های رسمی ایرانی استفاده کرده است و کتاب ایندیکا که شرح مختصری درباره تاریخ هند است .وی کتاب هایی درباره رودها ،کوهها در اطراف آسیا تالیف کرده بود .
نقد اثر کتزیاس
1-او در تالیف اثر خود از اسناد و دفاتر رسمی درباره هخامنشی استفاده کرده است او ذکر میکند که در شوش از مدارک و اسناد واقعی در نگارش تاریخ خود استفاده کرده است که به آن دفتر شاهی می گفتند .
2- نوشته های او درمورد روی کار آمدن کوروش و داریوش و شورش بردیا با تاریخ هرودت متفاوت است و می توان این اثر را با نوشته های هرودت و کتیبه بیستون مقایسه کرداز آنجایی که او در نگارش تاریخ خود از منابعی که در ایران وجود داشته است استفاده کرده است روایات متفاوتی از تاریخ هخامنشیان بدست میدهد که واقعی تر از روایت هرودت است .
3- انتقادی که به نوشته های کتزیاس وارد است این است که او علاقه مفرطی داشت تا در اثر خود حکایات افسانه آمیز و حزن آور وارد کند وقتی برای آنکه خواننده را مطمئن سازد شرحی از حیوانات عجیب و غریب هند آورده است و آنان را چنان توصیف کرده است که گویا خودش آنان را دیده است ولی نباید به این دلیل ،این تصور بوجود آید که اثر او بکلی بی اهمیت است
.4- هرودت اثر خود را در ستایش مردم آتن نوشته .ولی کتزیاس در ستایش مردم اسپارت نوشته است .بنابراین این امر سبب شده است تا کتزیاس اثر خود را در رد اثر هرودت نگاشته باشد که تا آن زمان مورد قبول مردم آتن واقع شده بود .(کتاب هرودت) بنابراین اطلاعاتی که در مورد تاریخ ماد و تعداد پادشاهان آن می دهد بکلی با تاریخ هرودت متفاوت است و امروزه در بررسی های جدید صحت اطلاعات او در مورد مادها مورد تردید است .
5-کتزیانس در اثر خود اطلاعات نادرست ارائه داده است او پیش قراول آن دسته از مورخین غربی است که از شاهان هخامنشی شخصیت های منحط ارائه داده است .ترجمه ای به نام خلاصه تاریخ کتزیاس توسط دکتر کامیاب خلیلی نشر کارنگ 1380 به چاپ رسیده است
منبع :بازشناسی منابع و ماخذ تاریخ ایران باستان از ورود آریاییها تا سقوط امپراتوری ساسانی/ محمود جعفری دهقی
(بخش اول: کتزیاس)
📝اسماعیل پهلوان
@tarikhandishmag
کتزیاس مورخ یونانی از ساکنان مستعمرات یونانی آسیای صغیر بوده .تحصیلات پزشکی داشته است او به استخدام دربار ایران درآمد و به عنوان پزشک مخصوص مادر اردشیر دوم هخامنشی و خود اردشیر فعالیت نمود .او بین سالهای405 تا 398 پ.م در ایران اقامت داشته است او در پایان کارش در ایران به عنوان سفیر عازم یکی از شهرهای یونان میشود و در پایان ماموریت دیگر به ایران باز نمی گردد و اثر مشهورش را در موطن خود( شهر کیند )به رشته تحریر در می آورد.اثر اوکتاب بزرگی در 23 جلد بود که 6 جلد اول آن درباره تاریخ آشور و وقایع بیش از تاریخ ایران است و 7جلد آن شامل تاریخ ایران از کوروش تا مرگ خشایارشاه است .اصل کتاب کتزیاس از بین رفته است اما خلاصه ای از اثر او توسط یکی از روحانیون مسیحی جمع آوری شده است که خلاصه فوتیوس (اسم روحانی مسیحی 859 تا 820 م )معروف است علاوه بر این بخشی از مطالب کتابهای او در آثار دیگر مورخان یونانی و رومی نظیر دید دور سیسیلی و پلوتارک آمده است بقیه مجلات اثر وی شامل تاریخ ایران تا سال 398 پ. م است به طورکلی کتابهای او عبارتند از پرسیکا در مورد تاریخ پارس که در نوشتن آن از سالنامه های رسمی ایرانی استفاده کرده است و کتاب ایندیکا که شرح مختصری درباره تاریخ هند است .وی کتاب هایی درباره رودها ،کوهها در اطراف آسیا تالیف کرده بود .
نقد اثر کتزیاس
1-او در تالیف اثر خود از اسناد و دفاتر رسمی درباره هخامنشی استفاده کرده است او ذکر میکند که در شوش از مدارک و اسناد واقعی در نگارش تاریخ خود استفاده کرده است که به آن دفتر شاهی می گفتند .
2- نوشته های او درمورد روی کار آمدن کوروش و داریوش و شورش بردیا با تاریخ هرودت متفاوت است و می توان این اثر را با نوشته های هرودت و کتیبه بیستون مقایسه کرداز آنجایی که او در نگارش تاریخ خود از منابعی که در ایران وجود داشته است استفاده کرده است روایات متفاوتی از تاریخ هخامنشیان بدست میدهد که واقعی تر از روایت هرودت است .
3- انتقادی که به نوشته های کتزیاس وارد است این است که او علاقه مفرطی داشت تا در اثر خود حکایات افسانه آمیز و حزن آور وارد کند وقتی برای آنکه خواننده را مطمئن سازد شرحی از حیوانات عجیب و غریب هند آورده است و آنان را چنان توصیف کرده است که گویا خودش آنان را دیده است ولی نباید به این دلیل ،این تصور بوجود آید که اثر او بکلی بی اهمیت است
.4- هرودت اثر خود را در ستایش مردم آتن نوشته .ولی کتزیاس در ستایش مردم اسپارت نوشته است .بنابراین این امر سبب شده است تا کتزیاس اثر خود را در رد اثر هرودت نگاشته باشد که تا آن زمان مورد قبول مردم آتن واقع شده بود .(کتاب هرودت) بنابراین اطلاعاتی که در مورد تاریخ ماد و تعداد پادشاهان آن می دهد بکلی با تاریخ هرودت متفاوت است و امروزه در بررسی های جدید صحت اطلاعات او در مورد مادها مورد تردید است .
5-کتزیانس در اثر خود اطلاعات نادرست ارائه داده است او پیش قراول آن دسته از مورخین غربی است که از شاهان هخامنشی شخصیت های منحط ارائه داده است .ترجمه ای به نام خلاصه تاریخ کتزیاس توسط دکتر کامیاب خلیلی نشر کارنگ 1380 به چاپ رسیده است
منبع :بازشناسی منابع و ماخذ تاریخ ایران باستان از ورود آریاییها تا سقوط امپراتوری ساسانی/ محمود جعفری دهقی
Forwarded from صدای ميراث
🔘 کشور را کرونا برد، میراث فرهنگی را دزد!/کاروان آموزش میدانی گنجیابی در کشور به راه افتاد + فيلم
⬅️ تصاویر عجیب و تکاندهندهای در فضای مجازی منتشر شده است که براساس آن یک شخص توانسته است کاروانی از خودروها و ۵۰۰ علاقمند به گنجیابی و حفاری غیرمجاز در ایران راه بیاندازد و ۱۴۰ خودرو را نیز برای آموزش یافتن گنج در محوطههای تاریخی با خود همراه کند.
⬅️ این تصاویر به خوبی گویای تلاش وزارت میراث فرهنگی برای جلوگیری از غارت اشیای تاریخی کشور توسط حفاران غیرمجاز است.
⬅️ کاستی در حفاظت از میراث فرهنگی کشور است که سودای شدید یافتن گنج و دفینه آن هم به صورت حضوری با برگزاری کلاسهای میدانی که به تخریب محوطههای بسیار منجر میشود را شدت بخشیده است.
⬅️ انتشار تصاویر برپایی کلاسهای میدانی و پرتعداد آموزش حفاریهای غیرمجاز در شرایطی صورت میگیرد که مسئولان وزارت میراثفرهنگی میتوانند با ارایه شکایت به پلیس فتا یا یگان حفاظت میراثفرهنگی به راحتی از اقدام اين افراد جلوگيري كنند.
▶️ www.sedayemiras.ir ◀️
📰 https://www.sedayemiras.ir/?p=12774 📰
📲 @sedayemiras 📲
📩 sedayemiras@gmail.com 📩
⬅️ تصاویر عجیب و تکاندهندهای در فضای مجازی منتشر شده است که براساس آن یک شخص توانسته است کاروانی از خودروها و ۵۰۰ علاقمند به گنجیابی و حفاری غیرمجاز در ایران راه بیاندازد و ۱۴۰ خودرو را نیز برای آموزش یافتن گنج در محوطههای تاریخی با خود همراه کند.
⬅️ این تصاویر به خوبی گویای تلاش وزارت میراث فرهنگی برای جلوگیری از غارت اشیای تاریخی کشور توسط حفاران غیرمجاز است.
⬅️ کاستی در حفاظت از میراث فرهنگی کشور است که سودای شدید یافتن گنج و دفینه آن هم به صورت حضوری با برگزاری کلاسهای میدانی که به تخریب محوطههای بسیار منجر میشود را شدت بخشیده است.
⬅️ انتشار تصاویر برپایی کلاسهای میدانی و پرتعداد آموزش حفاریهای غیرمجاز در شرایطی صورت میگیرد که مسئولان وزارت میراثفرهنگی میتوانند با ارایه شکایت به پلیس فتا یا یگان حفاظت میراثفرهنگی به راحتی از اقدام اين افراد جلوگيري كنند.
▶️ www.sedayemiras.ir ◀️
📰 https://www.sedayemiras.ir/?p=12774 📰
📲 @sedayemiras 📲
📩 sedayemiras@gmail.com 📩
بخش هایی از مقاله بختیاری ها و اسطوره آناهیتا
📝دکتر ساسان طهماسبی
@tarikhandishmag
در منطقه بختیاری همانند دیگر نقاط فلات ایران،از زمان شکل گیری نخستین اجتماعات بشری، پرستش الهه آب و باروری رواج داشت و تعدادی از مجسمه های این الهه در مناطق مختلف بختیاری کشف شده است. از جمله در معبد بزرگ مسجد سلیمان، مجسمه های زیادی از این الهه در اشکال مختلف به دست آمده است و به خوبی نشان می دهد پرستش آناهیتا در مناطق بختیاری به طور گسترده رواج داشت.
کوهی به نام " مادر دختر" در جنوب شرقی گندمان از توابع شهرستان بروجن وجود دارد و چشمه های پرآبی در آن کوه جاری است و بی شک روزگاری در کنار این چشمه ها معبد آناهیتا وجود داشت. زیرا مرسوم بود که آناهیتا را در کنار آب پرستش کنند. لازم به ذکر است که در کنار همین کوه ، امام زاده ای به نام مادر دختر وجود دارد و به احتمال زیاد روزگاری معبد آناهیتا بود.
در روستای کیهان از توابع شهرستان لردگان یکی از معابد آناهیتا هنوز نیز مالر جاست. این معبد کهن که به نام" سه موینه" به معنی سه مادینه یا سه دختر شناخته می شد، بر تپه ای در میان دو رودخانه که مکانی مناسب برای پرستش آناهیتا است، قرار دارد. مردم محلی در مورد ماهیت و پیشینه این مکان افسانه ها و اسطوره هایی دارند. از جمله معتقدند این مکان محل دفن سه دختر است که در سه درخت بلوط کهن سال که معبد را احاطه کرده اند، زندگی می کنند. به همین دلیل نه تنها خود معبد بلکه آن سه درخت بلوط برای مردم از ارج و قرب بالایی برخوردارند. البته در سال های اخیر این معبد به انام زاده سمیه تبدیل شد و با نصب گنبد و بارگاه هویت باستانی خود را از دست داده است.
@tarikhandishmag
🔻این مقاله را می توانید در شماره ششم نشریه تاریخ اندیش به آدرس www.tarikhandish.ir بخوانید.
📝دکتر ساسان طهماسبی
@tarikhandishmag
در منطقه بختیاری همانند دیگر نقاط فلات ایران،از زمان شکل گیری نخستین اجتماعات بشری، پرستش الهه آب و باروری رواج داشت و تعدادی از مجسمه های این الهه در مناطق مختلف بختیاری کشف شده است. از جمله در معبد بزرگ مسجد سلیمان، مجسمه های زیادی از این الهه در اشکال مختلف به دست آمده است و به خوبی نشان می دهد پرستش آناهیتا در مناطق بختیاری به طور گسترده رواج داشت.
کوهی به نام " مادر دختر" در جنوب شرقی گندمان از توابع شهرستان بروجن وجود دارد و چشمه های پرآبی در آن کوه جاری است و بی شک روزگاری در کنار این چشمه ها معبد آناهیتا وجود داشت. زیرا مرسوم بود که آناهیتا را در کنار آب پرستش کنند. لازم به ذکر است که در کنار همین کوه ، امام زاده ای به نام مادر دختر وجود دارد و به احتمال زیاد روزگاری معبد آناهیتا بود.
در روستای کیهان از توابع شهرستان لردگان یکی از معابد آناهیتا هنوز نیز مالر جاست. این معبد کهن که به نام" سه موینه" به معنی سه مادینه یا سه دختر شناخته می شد، بر تپه ای در میان دو رودخانه که مکانی مناسب برای پرستش آناهیتا است، قرار دارد. مردم محلی در مورد ماهیت و پیشینه این مکان افسانه ها و اسطوره هایی دارند. از جمله معتقدند این مکان محل دفن سه دختر است که در سه درخت بلوط کهن سال که معبد را احاطه کرده اند، زندگی می کنند. به همین دلیل نه تنها خود معبد بلکه آن سه درخت بلوط برای مردم از ارج و قرب بالایی برخوردارند. البته در سال های اخیر این معبد به انام زاده سمیه تبدیل شد و با نصب گنبد و بارگاه هویت باستانی خود را از دست داده است.
@tarikhandishmag
🔻این مقاله را می توانید در شماره ششم نشریه تاریخ اندیش به آدرس www.tarikhandish.ir بخوانید.
Forwarded from اتچ بات
📣 کشف اسکلت بانوی اشکانی در تپه تاریخی اشرف اصفهان
@tarikhandishmag
این اسکلت در شمال تپه تاریخی اشرف اصفهان پیدا شده است. از آنجا که صورت اسکلت به سمت شرق و کتف چپ بر گردانده شده، باستان شناسان حدس می زنند که او با تدفین مهر پرستی به خاک سپرده شده باشد.
@tarikhandishmag
این اسکلت در شمال تپه تاریخی اشرف اصفهان پیدا شده است. از آنجا که صورت اسکلت به سمت شرق و کتف چپ بر گردانده شده، باستان شناسان حدس می زنند که او با تدفین مهر پرستی به خاک سپرده شده باشد.
Telegram
attach 📎
بدرالزمان قریب گرکانی، زبانشناس و تنها زن عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، روز سهشنبه پنجم مرداد، در ۹۱ سالگی در تهران درگذشت.
او بیش از نیم قرن تلاشهای حرفهای خود را وقف شناساندن و آموزش یکی از مهمترین زبانهای ایران باستان کرد.
مرتضی قاسمی، سخنگوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در این باره به رسانههای ایران گفت: "گویا ایشان هم از قربانیان کرونا بودند."
ژاله آموزگار نیز درباره قریب گفته بود که او دانش خود را "آسان به دست نیاورد" و «"من برخورداری از استعداد ذاتی، با پشتکار از قلهی دانش بالا رفته" بود، با این حال، "رخدادهای خوب زمانه هم با او یار بود."
از خانوادهای اهل ادبیات
خانواده بدرالزمان قریب اصالتا اهل روستای گرکان در شهرستان آشیان در استان مرکزی بود، اما خودش سال ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد: "من بعد از گرفتن دیپلم طبیعی از ادامه تحصیل در آن رشته باز ماندم. تا اینکه فرصتی پیش آمد و به ادبیات فارسی علاقهمند شدم."
بدرالزمان قریب از نوادگان شمسالعلمای قریب گرکانی بود که علاوه بر تحصیل علوم دینی، کتابهایی را درباره ادبیات فارسی و عربی و همچنین تاریخ ادبیات و خطاطی نوشته بود.
او در همان نوجوانی علاوه بر خواندن آثار ادبی کلاسیک مثل دیوان حافظ، شاهنامه، مثنوی و آثار نظامی گنجوی، گاهی شعر هم میسرود، تا این که در سال ۱۳۳۳، در آزمون ورودی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پذیرفته شد.
قریب در دانشگاه تهران شاگرد کسانی چون محمد معین، ابراهیم پورداوود، پرویز ناتل خانلری، بدیعالزمان فروزانفر، محمدتقی مدرس رضوی، جلالالدین همایی و ذبیحالله صفا بود.
دوران دانشجویی او در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد بود و قریب علاقه ویژهای به مصدق داشت: "قصیدهای برای ایشان [مصدق] سرودم که توسط دکتر عبدالکریم قریب، به دکتر مصدق رساندم. ایشان هم عکسی را با ذکر نام من و تاریخ و امضا برای من ارسال کردند."
در سال ۱۳۳۶ مدرک لیسانس زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران اخذ کرد و پس از یک سال برای تحصیل در زبانهای باستانی ایران با گرفتن یک بورسیه از دانشگاه پنسیلوانیا عازم آمریکا شد. او از گروه زبانشناسی و خاورشناسی دانشگاه پنسیلوانیا مدرک فوق لیسانس گرفت و به مدت یک سال نیز در دانشگاه میشیگان مشغول به تحصیل آواشناسی شد.
او همچنین علاوه بر زبان سانسکریت، زبانشناسی هند و اروپایی را نیز آموخت. در این دوره با جورج کامرون نویسنده کتاب "تاریخ عیلام" و والتر هنینگ، استاد دانشگاه برکلی آشنا شد و در نهایت مدرک دکترای خود را با دفاع از پایاننامهای با عنوان "تحلیل ساختاری فعل در زبان سغدی" به دست آورد.
پس از فارغالتحصیلی در آمریکا، به ایران بازگشت و بعد از یک سال در دانشگاه شیراز با رتبه استادیاری مشغول به کار شد: "همیشه فکر میکردم که باید به ایران بازگردم و دانستههایم در این سرزمین بارور شود."
این استاد دانشگاه به مدت چهار سال و نیم در گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز فارسی باستان، پهلوی و تاریخ زبان فارسی تدریس کرد و بار دیگر با دریافت فرصت مطالعاتی به آمریکا رفت.
در آمریکا مدتی را به عنوان استاد مدعو در دانشگاه یوتا زبان فارسی درس داد و یک ترم نیز به عنوان محقق در دانشگاه هاروارد پژوهش کرد و دوباره به دانشگاه شیراز بازگشت.
بنیانگذار آموزش زبان سغدی در ایران
قریب وقتی برای بار دوم به ایران بازگشت، گروه زبانشناسی همگانی و فرهنگ و زبانهای باستانی در دانشگاه تهران تازه تاسیس شده بود.
او در سال ۱۳۵۰ به دانشگاه تهران منتقل شد و نخستین کرسی آموزش زبان سغدی را در این دانشگاه تاسیس کرد: "وقتی کار را شروع کردم سغدی نه متن داشت و نه دستور و نه واژهنامه و من مجبور شدم همه کارها را خودم در کلاس انجام دهم."
زبان سُغدی از زبانهای قدیمی آسیای میانه و ساکنان منطقه فرارود واقع در میان آمودریا و سیردریاست. بدالزمان قریب از زبان سغدی به عنوان "زبان فراموششده جاده ابریشم" نام میبرد. این زبان اکنون در واحدهای درسی گروه فرهنگ و زبانهای باستانی گنجانده شده است.
قریب همچنین "فرهنگنامه سغدی" به سه زبان سغدی، فارسی و انگلیسی را نوشت. او برای نگارش این فرهنگ فقط ده سال به جمعآوری واژههای مختلف سغدی از متون مختلف بودایی، مانوی و مسیحی کرد: "از نظر ریشهشناسی هم اطلاعاتی به آنها اضافه کردم."
به طور کلی، مدارک زبان سغدی، به ویژه متونی که در چین و ترکستان چین کشف شده، متون دینی هستند، زیرا اغلب مهاجرنشینهای سغدی در خاک چین و در طول راه
ابریشم، پیرو دینهای بودایی، مانوی یا مسیحی بودند.
"فرهنگنامه سغدی" پس از انتشار به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از دولت این کشور جایزه گرفت.
این پژوهشگر زبانهای باستانی ایران، علاوه بر این، کتابهای "تحلیل ساختاری فعل در زبان سُغدی"، ترجمه "زبانهای خاموش" نوشته یوهان فریدریش (با همکاری یداللّٰه ثمره)، ترجمه "
او بیش از نیم قرن تلاشهای حرفهای خود را وقف شناساندن و آموزش یکی از مهمترین زبانهای ایران باستان کرد.
مرتضی قاسمی، سخنگوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در این باره به رسانههای ایران گفت: "گویا ایشان هم از قربانیان کرونا بودند."
ژاله آموزگار نیز درباره قریب گفته بود که او دانش خود را "آسان به دست نیاورد" و «"من برخورداری از استعداد ذاتی، با پشتکار از قلهی دانش بالا رفته" بود، با این حال، "رخدادهای خوب زمانه هم با او یار بود."
از خانوادهای اهل ادبیات
خانواده بدرالزمان قریب اصالتا اهل روستای گرکان در شهرستان آشیان در استان مرکزی بود، اما خودش سال ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد: "من بعد از گرفتن دیپلم طبیعی از ادامه تحصیل در آن رشته باز ماندم. تا اینکه فرصتی پیش آمد و به ادبیات فارسی علاقهمند شدم."
بدرالزمان قریب از نوادگان شمسالعلمای قریب گرکانی بود که علاوه بر تحصیل علوم دینی، کتابهایی را درباره ادبیات فارسی و عربی و همچنین تاریخ ادبیات و خطاطی نوشته بود.
او در همان نوجوانی علاوه بر خواندن آثار ادبی کلاسیک مثل دیوان حافظ، شاهنامه، مثنوی و آثار نظامی گنجوی، گاهی شعر هم میسرود، تا این که در سال ۱۳۳۳، در آزمون ورودی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پذیرفته شد.
قریب در دانشگاه تهران شاگرد کسانی چون محمد معین، ابراهیم پورداوود، پرویز ناتل خانلری، بدیعالزمان فروزانفر، محمدتقی مدرس رضوی، جلالالدین همایی و ذبیحالله صفا بود.
دوران دانشجویی او در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد بود و قریب علاقه ویژهای به مصدق داشت: "قصیدهای برای ایشان [مصدق] سرودم که توسط دکتر عبدالکریم قریب، به دکتر مصدق رساندم. ایشان هم عکسی را با ذکر نام من و تاریخ و امضا برای من ارسال کردند."
در سال ۱۳۳۶ مدرک لیسانس زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران اخذ کرد و پس از یک سال برای تحصیل در زبانهای باستانی ایران با گرفتن یک بورسیه از دانشگاه پنسیلوانیا عازم آمریکا شد. او از گروه زبانشناسی و خاورشناسی دانشگاه پنسیلوانیا مدرک فوق لیسانس گرفت و به مدت یک سال نیز در دانشگاه میشیگان مشغول به تحصیل آواشناسی شد.
او همچنین علاوه بر زبان سانسکریت، زبانشناسی هند و اروپایی را نیز آموخت. در این دوره با جورج کامرون نویسنده کتاب "تاریخ عیلام" و والتر هنینگ، استاد دانشگاه برکلی آشنا شد و در نهایت مدرک دکترای خود را با دفاع از پایاننامهای با عنوان "تحلیل ساختاری فعل در زبان سغدی" به دست آورد.
پس از فارغالتحصیلی در آمریکا، به ایران بازگشت و بعد از یک سال در دانشگاه شیراز با رتبه استادیاری مشغول به کار شد: "همیشه فکر میکردم که باید به ایران بازگردم و دانستههایم در این سرزمین بارور شود."
این استاد دانشگاه به مدت چهار سال و نیم در گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز فارسی باستان، پهلوی و تاریخ زبان فارسی تدریس کرد و بار دیگر با دریافت فرصت مطالعاتی به آمریکا رفت.
در آمریکا مدتی را به عنوان استاد مدعو در دانشگاه یوتا زبان فارسی درس داد و یک ترم نیز به عنوان محقق در دانشگاه هاروارد پژوهش کرد و دوباره به دانشگاه شیراز بازگشت.
بنیانگذار آموزش زبان سغدی در ایران
قریب وقتی برای بار دوم به ایران بازگشت، گروه زبانشناسی همگانی و فرهنگ و زبانهای باستانی در دانشگاه تهران تازه تاسیس شده بود.
او در سال ۱۳۵۰ به دانشگاه تهران منتقل شد و نخستین کرسی آموزش زبان سغدی را در این دانشگاه تاسیس کرد: "وقتی کار را شروع کردم سغدی نه متن داشت و نه دستور و نه واژهنامه و من مجبور شدم همه کارها را خودم در کلاس انجام دهم."
زبان سُغدی از زبانهای قدیمی آسیای میانه و ساکنان منطقه فرارود واقع در میان آمودریا و سیردریاست. بدالزمان قریب از زبان سغدی به عنوان "زبان فراموششده جاده ابریشم" نام میبرد. این زبان اکنون در واحدهای درسی گروه فرهنگ و زبانهای باستانی گنجانده شده است.
قریب همچنین "فرهنگنامه سغدی" به سه زبان سغدی، فارسی و انگلیسی را نوشت. او برای نگارش این فرهنگ فقط ده سال به جمعآوری واژههای مختلف سغدی از متون مختلف بودایی، مانوی و مسیحی کرد: "از نظر ریشهشناسی هم اطلاعاتی به آنها اضافه کردم."
به طور کلی، مدارک زبان سغدی، به ویژه متونی که در چین و ترکستان چین کشف شده، متون دینی هستند، زیرا اغلب مهاجرنشینهای سغدی در خاک چین و در طول راه
ابریشم، پیرو دینهای بودایی، مانوی یا مسیحی بودند.
"فرهنگنامه سغدی" پس از انتشار به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از دولت این کشور جایزه گرفت.
این پژوهشگر زبانهای باستانی ایران، علاوه بر این، کتابهای "تحلیل ساختاری فعل در زبان سُغدی"، ترجمه "زبانهای خاموش" نوشته یوهان فریدریش (با همکاری یداللّٰه ثمره)، ترجمه "
وسنتره جاتکه، داستان تولد بودا به روایت سُغدی"، "تاریخچه گویششناسی در ایران"، "مطالعات سُغدی" (مجموعه مقالات)، "کشف کتیبه پهلوی در چین" و کتاب "پژوهشهای ایرانی باستان و میانه" (مجموعه مقالات) را منتشر کرده است.
او همچنین کتابی از جد خود، شمسالعلمای قریب گرکانی با عنوان "قطوف الربیع" شامل اصول فقه به شعر عربی را منتشر کرد.
بدرالزمان قریب در سال ۱۳۷۷ به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و در سال ۱۳۷۸ به سمت سرپرست گروه گویششناسی در این فرهنگستان انتخاب شد. او در سال ۱۳۸۳ نیز مدیریت گروه زبانهای ایرانی فرهنگستان را بهعهده گرفت.
همچنین بدرالزمان قریب بیش از دو دهه عضو شورای علمی مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی بود. کاظم موسوی بجنوردی، رئیس این مرکز گفته که قریب "تمام مشکلات مربوط به فرهنگ و زبانهای باستانی بهویژه زبان و ادبیات سُغدی را برای ما رفع میکرد چون بهندرت در جهان کسی را میتوان سراغ گرفت که به این زبان باستانی مشکل و پیچیده، چنین دانشی داشته باشد."
همچنین در دی ماه ۱۳۸۷، هفدهمین قالیچه ابریشمی جایزه ادبی تاریخی بنیاد موقوفات محمود افشار به او اهدا شد و چند سال پیش نیز فیلم مستندی درباره زندگی و آثار بدرالزمان قریب با عنوان «با زبان خاموش» ساخته شد.
"جشننامه بدرالزمان قریب" نیز به کوشش زهره زرشناس و ویدا نداف با مقالاتی از کسانی چون ژاله آموزگار، ابوالقاسم اسماعیلپور، ایرج افشار و منوچهر ستوده، از سوی نشر طهوری منتشر شده است.
او همچنین کتابی از جد خود، شمسالعلمای قریب گرکانی با عنوان "قطوف الربیع" شامل اصول فقه به شعر عربی را منتشر کرد.
بدرالزمان قریب در سال ۱۳۷۷ به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و در سال ۱۳۷۸ به سمت سرپرست گروه گویششناسی در این فرهنگستان انتخاب شد. او در سال ۱۳۸۳ نیز مدیریت گروه زبانهای ایرانی فرهنگستان را بهعهده گرفت.
همچنین بدرالزمان قریب بیش از دو دهه عضو شورای علمی مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی بود. کاظم موسوی بجنوردی، رئیس این مرکز گفته که قریب "تمام مشکلات مربوط به فرهنگ و زبانهای باستانی بهویژه زبان و ادبیات سُغدی را برای ما رفع میکرد چون بهندرت در جهان کسی را میتوان سراغ گرفت که به این زبان باستانی مشکل و پیچیده، چنین دانشی داشته باشد."
همچنین در دی ماه ۱۳۸۷، هفدهمین قالیچه ابریشمی جایزه ادبی تاریخی بنیاد موقوفات محمود افشار به او اهدا شد و چند سال پیش نیز فیلم مستندی درباره زندگی و آثار بدرالزمان قریب با عنوان «با زبان خاموش» ساخته شد.
"جشننامه بدرالزمان قریب" نیز به کوشش زهره زرشناس و ویدا نداف با مقالاتی از کسانی چون ژاله آموزگار، ابوالقاسم اسماعیلپور، ایرج افشار و منوچهر ستوده، از سوی نشر طهوری منتشر شده است.
Forwarded from مردمنامه (تاریخ مردم)
نه! مسعود گلزاری نمرده است!
یکی دو هفته نشده که کلی تلفنی باهم حرف زدیم و از کاوشهای ۵۰ سال پیش تپههای دشت قزوین پرسیدم. و با همان شور و شوق و صلابت برایم تعریف کردی. از بزرگی دکتر نگهبان و ماجراهای دکتر مجیدزاده و دکتر ملک و دیگران. پرسیدم چرا گزارشهایتان چاپ نشد و از اخراج و پاکسازی گفتی و سرخمنکردن و پایمردی! جزئیات خاطرات را هم بیادآوردی و برایم گفتی، از همیشه سرحالتر و حواسجمعتر! نه! باور نمیکنم، نمردهای!
حالاحالاها کار داشتیم در انجمن، خودت گفتی که تاکنون چنین انجمن خوب و باهدفی ندیدهای و حاضری تمام دانستهها و تجربیات خود را به جوانهای انجمن انتقال دهی. قرار شد هر ماه از باستانشناسی ایران بگویی.
هر ماه در نشست ایرانشناسی خود را میرساندی حتی نشستی که سخنرانی نداشتی، و سپاسگزاری که میکردم با چشمان درشت و پرنفوذت، با ابروان گرهکرده میگفتی: "انجمن خودمه! دوستش دارم و رهایش نمیکنم!" و برنامهها و ایدهها داشتی برای انجمن.
نه! گلزاری نمرده است! صدایش، چهرهاش، صمیمیتاش و ارادهاش فراموشمان نمیشود. عشق راستین و بیمزد و منتی که به ایران داشت برایمان سرمشق است. آزادگی و دلیری فردوسیواری که داشت، روحیهی پهلوانی و بیپروایی که داشت نمونه بود.
استادی دانشگاه و میراث فرهنگی و میز و صندلی و پست و مقام و نام و جای را رها کرده بود که خودش باشد! هر حرف و دستوری را گردن نمینهاد. در اروپا هم میتوانست استاد باشد و محترم، ولی ایران را دوست داشت با همهی مشکلات و دردسرهایی که برایش درست کردند. ماند و ایستادگی کرد چون بیستونی که عاشق بود!
نه! گلزاری نمرده است، ایستاده است تا جاودان، تا ایران برجاست، چون بیستون!
شبانگاه پنجم امرداد ۹۹, زاگرس زند
#انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز #اشا
@ShahnameAlborz
@mardomnameh
یکی دو هفته نشده که کلی تلفنی باهم حرف زدیم و از کاوشهای ۵۰ سال پیش تپههای دشت قزوین پرسیدم. و با همان شور و شوق و صلابت برایم تعریف کردی. از بزرگی دکتر نگهبان و ماجراهای دکتر مجیدزاده و دکتر ملک و دیگران. پرسیدم چرا گزارشهایتان چاپ نشد و از اخراج و پاکسازی گفتی و سرخمنکردن و پایمردی! جزئیات خاطرات را هم بیادآوردی و برایم گفتی، از همیشه سرحالتر و حواسجمعتر! نه! باور نمیکنم، نمردهای!
حالاحالاها کار داشتیم در انجمن، خودت گفتی که تاکنون چنین انجمن خوب و باهدفی ندیدهای و حاضری تمام دانستهها و تجربیات خود را به جوانهای انجمن انتقال دهی. قرار شد هر ماه از باستانشناسی ایران بگویی.
هر ماه در نشست ایرانشناسی خود را میرساندی حتی نشستی که سخنرانی نداشتی، و سپاسگزاری که میکردم با چشمان درشت و پرنفوذت، با ابروان گرهکرده میگفتی: "انجمن خودمه! دوستش دارم و رهایش نمیکنم!" و برنامهها و ایدهها داشتی برای انجمن.
نه! گلزاری نمرده است! صدایش، چهرهاش، صمیمیتاش و ارادهاش فراموشمان نمیشود. عشق راستین و بیمزد و منتی که به ایران داشت برایمان سرمشق است. آزادگی و دلیری فردوسیواری که داشت، روحیهی پهلوانی و بیپروایی که داشت نمونه بود.
استادی دانشگاه و میراث فرهنگی و میز و صندلی و پست و مقام و نام و جای را رها کرده بود که خودش باشد! هر حرف و دستوری را گردن نمینهاد. در اروپا هم میتوانست استاد باشد و محترم، ولی ایران را دوست داشت با همهی مشکلات و دردسرهایی که برایش درست کردند. ماند و ایستادگی کرد چون بیستونی که عاشق بود!
نه! گلزاری نمرده است، ایستاده است تا جاودان، تا ایران برجاست، چون بیستون!
شبانگاه پنجم امرداد ۹۹, زاگرس زند
#انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز #اشا
@ShahnameAlborz
@mardomnameh
📌نقد و بررسی تاریخ ایران باستان در متون یونانی
بخش دوم :گزنفون (430تا 352 پ.م )
📝اسماعیل پهلوان
@tarikhandishmag
گزنفون مورخ و فیلسوف یونانی اهل آتن است .او از شاگردان سقراط بود و افکار فلسفی او تاثیر پذیرفته از افکار سقراط بود.از نظر سیاسی او از طرفداران اسپارت بود .او بر اثر درگیریها یونان را ترک گفته و به آسیای صغیر میرود و در انجا با کوروش کوچک برادر اردشیر دوم که حاکم اسیای صغیر نیز بود آشنا شد.گزنفون در لشکرکشی کوروش کوچک علیه برادرش اردشیر دوم که درسال 401 پیش از میلاد صورت گرفت شرکت داشت .در این جنگ کوروش کشته شد (در بابل )و گزنفون مسولیت بازگرداندن سپاه ده هزار نفری یونانی را بر عهده گرفت او موفق شد سپاهیان مزدور یونانی را که در سپاه کوروش کوچک خدمت میکردند از طریق آسیای صغیر به یونان بازگرداند.او شرح و تفسیر این بازگشت را در کتابی تحت عنوان آنا باسیس به رشته تحریر در آورده است .آناباسیس یک واژه یونانی به معنای بالا رفتن یا صعود کردن است . و چون یونانیان ایران را سرزمین بلند می نامیدند از اینرو حرکت به سوی ایران را آناباسیس می نامیدند .این اثر ارزش یک گواه عینی را داردکه خود شاهد رخدادها بوده است .این اثر تحت عنوان آناباسیس توسط احمد بیرشک به فارسی ترجمه شده است .(انتشارات کتاب سرای 1375) اثر معروف دیگر گزنفون کتاب سیرو پدیا (cyropedia) یا کوروش نامه است .این کتاب اثر تدبیر و سیاست و اداره امور سپاه و کیفیت پیروزی بر دشمنان که قهرمان اصلی آن کوروش بزرگ است .هدف اصلی نویسنده از نوشتن این اثر ارائه یک چشم انداز اخلاقی و حکومتی است که سرمشق یونانیان واقع شود تا از بحران های سیاسی آن دوره خارج شوند .کتاب سیروپدیا حیات اجتماعی و اخلاقی کوروش بزرگ را از دوره نوجوانی تا مرگ را دنبال میکند این اثر نشان دنده تاثیر عمیق ایران هخامنشی بر آرا و عقاید فیلسوفان یونانی است و همچنین حاوی اطلاعات ذی قیمتی درباره نحوه نگرش یونانیان درباره ایرانیان آن روزگاز است .هرچند برخی از مورخین غربی در تحقیقات خود کتاب کوروش نامه را صرفاً کتابی داستانی توام با افسانه پردازی داشته اند اما این اظهار نظر را باید دنباله و تداوم گرایشات غربی گرایانه آنها دانست . درست است که خود مورخ نیز به داستانی بودن اثر خود اشاره دارد . ولی مطمئناً بخشهای از آن ریشه در حقایق تاریخی و رفتار و گرایشات ایران در دوره هخامنشی دارد . دلیل این بی مهری توسط مورخین غربی نسبت به این اثر قرار گرفتن کوروش به عنوان یک شخصیت محبوب در برابر اسکندر است .از کتاب کوروش نامه ترجمه های متعددی به فارسی در دست است
1-سیرت کوروش کبیر ترجمه وحید مازندرانی
2-کوروش نامه ترجمه رضا مشایخی انتشارات علمی و فرهنگی 1380
🔻منبع : بازشناسی منابع و ماخذ تاریخ ایران باستان از ورود آریاییها تا سقوط امپراتوری ساسانی/ محمود جعفری دهقی
ادامه دارد.......
@tarikhandishmag
بخش دوم :گزنفون (430تا 352 پ.م )
📝اسماعیل پهلوان
@tarikhandishmag
گزنفون مورخ و فیلسوف یونانی اهل آتن است .او از شاگردان سقراط بود و افکار فلسفی او تاثیر پذیرفته از افکار سقراط بود.از نظر سیاسی او از طرفداران اسپارت بود .او بر اثر درگیریها یونان را ترک گفته و به آسیای صغیر میرود و در انجا با کوروش کوچک برادر اردشیر دوم که حاکم اسیای صغیر نیز بود آشنا شد.گزنفون در لشکرکشی کوروش کوچک علیه برادرش اردشیر دوم که درسال 401 پیش از میلاد صورت گرفت شرکت داشت .در این جنگ کوروش کشته شد (در بابل )و گزنفون مسولیت بازگرداندن سپاه ده هزار نفری یونانی را بر عهده گرفت او موفق شد سپاهیان مزدور یونانی را که در سپاه کوروش کوچک خدمت میکردند از طریق آسیای صغیر به یونان بازگرداند.او شرح و تفسیر این بازگشت را در کتابی تحت عنوان آنا باسیس به رشته تحریر در آورده است .آناباسیس یک واژه یونانی به معنای بالا رفتن یا صعود کردن است . و چون یونانیان ایران را سرزمین بلند می نامیدند از اینرو حرکت به سوی ایران را آناباسیس می نامیدند .این اثر ارزش یک گواه عینی را داردکه خود شاهد رخدادها بوده است .این اثر تحت عنوان آناباسیس توسط احمد بیرشک به فارسی ترجمه شده است .(انتشارات کتاب سرای 1375) اثر معروف دیگر گزنفون کتاب سیرو پدیا (cyropedia) یا کوروش نامه است .این کتاب اثر تدبیر و سیاست و اداره امور سپاه و کیفیت پیروزی بر دشمنان که قهرمان اصلی آن کوروش بزرگ است .هدف اصلی نویسنده از نوشتن این اثر ارائه یک چشم انداز اخلاقی و حکومتی است که سرمشق یونانیان واقع شود تا از بحران های سیاسی آن دوره خارج شوند .کتاب سیروپدیا حیات اجتماعی و اخلاقی کوروش بزرگ را از دوره نوجوانی تا مرگ را دنبال میکند این اثر نشان دنده تاثیر عمیق ایران هخامنشی بر آرا و عقاید فیلسوفان یونانی است و همچنین حاوی اطلاعات ذی قیمتی درباره نحوه نگرش یونانیان درباره ایرانیان آن روزگاز است .هرچند برخی از مورخین غربی در تحقیقات خود کتاب کوروش نامه را صرفاً کتابی داستانی توام با افسانه پردازی داشته اند اما این اظهار نظر را باید دنباله و تداوم گرایشات غربی گرایانه آنها دانست . درست است که خود مورخ نیز به داستانی بودن اثر خود اشاره دارد . ولی مطمئناً بخشهای از آن ریشه در حقایق تاریخی و رفتار و گرایشات ایران در دوره هخامنشی دارد . دلیل این بی مهری توسط مورخین غربی نسبت به این اثر قرار گرفتن کوروش به عنوان یک شخصیت محبوب در برابر اسکندر است .از کتاب کوروش نامه ترجمه های متعددی به فارسی در دست است
1-سیرت کوروش کبیر ترجمه وحید مازندرانی
2-کوروش نامه ترجمه رضا مشایخی انتشارات علمی و فرهنگی 1380
🔻منبع : بازشناسی منابع و ماخذ تاریخ ایران باستان از ورود آریاییها تا سقوط امپراتوری ساسانی/ محمود جعفری دهقی
ادامه دارد.......
@tarikhandishmag
Forwarded from کتابخانۀ فرهنگ و زبانهای باستانی
پخش مستند «بانوی واژهها» دربارۀ زندگی زندهیاد دکتر بدرالزمان قریب، از شبکۀ چهار سیما
به نقل از روابط عمومی شبکۀ چهار سیما، بهمناسبت گرامیداشت زندهیاد دکتر بدرالزمان قریب، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مستند زندگی ایشان با عنوان «بانوی واژهها»، از شبکۀ چهار سیما پخش خواهد شد.
زمان پخش این مستند روز پنجشنبه، ۹ مردادماه، ساعت ۱۲:۳۰ و زمان بازپخش آن روز شنبه، ۱۱ مردادماه، ساعت ۲۲:۳۰ خواهد بود.
به نقل از روابط عمومی شبکۀ چهار سیما، بهمناسبت گرامیداشت زندهیاد دکتر بدرالزمان قریب، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مستند زندگی ایشان با عنوان «بانوی واژهها»، از شبکۀ چهار سیما پخش خواهد شد.
زمان پخش این مستند روز پنجشنبه، ۹ مردادماه، ساعت ۱۲:۳۰ و زمان بازپخش آن روز شنبه، ۱۱ مردادماه، ساعت ۲۲:۳۰ خواهد بود.