Forwarded from آقا صادق
اگر #اربعین نبود
حرف اینهایی که ما را امت گریه میخوانند ؛ درست بود.
ماتم و جمود و افسردگی که این همه نشاط ندارد.
یکدلی و یگانگی نمیآفریند.
آدمها را مانند یک کهکشان ، دور و نزدیک ، بزرگ و کوچک ، تاریک و منیر یک #منظومه نمیکند و حول یک مدار نمیچرخاند!
اگر اربعین نبود...
راست گفته بود: #دین افیون توده هاست.
افیون که قد علم نمیکند
نمیایستد
نمیخروشد...
اگر اربعین نبود ؛
روزگار برادری و برابری ظهور افسانهای بیش نبود.
اگر اربعین نبود
و همهی ادیان برای او همدل نمیشدند؛ کجا می شد فهمید که حقیقت ادیان یکی است!
فطرت یکی است
.
دین مایه تعصب و تفرقهی نوع بشر نبوده است و آنچه انسان را چندگونه کرده وهن دین است.
اگر اربعین نبود، قیامتی که از آن بسیار گفتهاند،در فضای محدود زمین، قابل باور نبود...
اربعین یک روز نیست
یک اسم از اسامی حق است که بر نیت #یزید شریر نیز تجلی کرده است.
یزید میخواست که #حسین را محو کند ولی عالم محو حسین شد.
اربعین... یک روز نیست.تجلی فلسفهی حقیقی شهادت است و این همان اگاهی است که #امام_حسین علیهالسلام چهل روز پیش برای آن خون قلبش را برای خدا و بسوی او تقدیم کرد.
#محمد_صادق_دهنادی
https://www.instagram.com/p/Bph3NFvFQpv/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1ukhasm5syb1h
حرف اینهایی که ما را امت گریه میخوانند ؛ درست بود.
ماتم و جمود و افسردگی که این همه نشاط ندارد.
یکدلی و یگانگی نمیآفریند.
آدمها را مانند یک کهکشان ، دور و نزدیک ، بزرگ و کوچک ، تاریک و منیر یک #منظومه نمیکند و حول یک مدار نمیچرخاند!
اگر اربعین نبود...
راست گفته بود: #دین افیون توده هاست.
افیون که قد علم نمیکند
نمیایستد
نمیخروشد...
اگر اربعین نبود ؛
روزگار برادری و برابری ظهور افسانهای بیش نبود.
اگر اربعین نبود
و همهی ادیان برای او همدل نمیشدند؛ کجا می شد فهمید که حقیقت ادیان یکی است!
فطرت یکی است
.
دین مایه تعصب و تفرقهی نوع بشر نبوده است و آنچه انسان را چندگونه کرده وهن دین است.
اگر اربعین نبود، قیامتی که از آن بسیار گفتهاند،در فضای محدود زمین، قابل باور نبود...
اربعین یک روز نیست
یک اسم از اسامی حق است که بر نیت #یزید شریر نیز تجلی کرده است.
یزید میخواست که #حسین را محو کند ولی عالم محو حسین شد.
اربعین... یک روز نیست.تجلی فلسفهی حقیقی شهادت است و این همان اگاهی است که #امام_حسین علیهالسلام چهل روز پیش برای آن خون قلبش را برای خدا و بسوی او تقدیم کرد.
#محمد_صادق_دهنادی
https://www.instagram.com/p/Bph3NFvFQpv/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1ukhasm5syb1h
Instagram
محمد صادق دهنادى
اگر #اربعین نبود حرف اینهایی که ما را امت گریه میخوانند ؛ درست بود. ماتم و جمود و افسردگی که این همه نشاط ندارد. یکدلی و یگانگی نمیآفریند. آدمها را مانند یک کهکشان ، دور و نزدیک ، بزرگ و کوچک ، تاریک و منیر یک #منظومه نمیکند و حول یک مدار نمیچرخاند!…
کامنت #محمد_اصفهانی برای #احسان_خواجهامیری در واکنش به عصبانیت شدیدش و اعتراضش به مجوز ندادن به آهنگش ...
@TabnakJavan
@TabnakJavan
📸 پست معنادار بازیکن پرسپولیس در کانال شخصیاش
میتونی فوتبالیست باشی، تو تیم پرطرفدار پایتخت بازی کنی، کلی طرفدار داشته باشی و #محمد_انصاری باشی اما بصیرتت از صد سیاستمدار کهنهکار بیشتر باشه
⛔️ @TabnakJavan
میتونی فوتبالیست باشی، تو تیم پرطرفدار پایتخت بازی کنی، کلی طرفدار داشته باشی و #محمد_انصاری باشی اما بصیرتت از صد سیاستمدار کهنهکار بیشتر باشه
⛔️ @TabnakJavan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برکت
چند جمله درباره حیات پر برکت امام محمد جواد علیهالسلام به مناسبت میلاد آن حضرت
با تصاویری از #سریال_باب_المراد
آواز: دکتر #محمد_اصفهانی
بیان: دکتر محمدصادقدهنادی
تهیه و تدوین : صادق کدخدایی
@tabnakjavan
چند جمله درباره حیات پر برکت امام محمد جواد علیهالسلام به مناسبت میلاد آن حضرت
با تصاویری از #سریال_باب_المراد
آواز: دکتر #محمد_اصفهانی
بیان: دکتر محمدصادقدهنادی
تهیه و تدوین : صادق کدخدایی
@tabnakjavan
Forwarded from آقا صادق
مادر پیامبر
این تعبیر عینا همان عبارتی است که #رسول_الله در بیست و سوم صفر سال چهارم درباره #فاطمه_بنت_اسد تنها همسر جناب عمران ابوطالب و مادر شیرخدا به کار برد.
او دومین زن و یازدهمین مسلمان بود و بیشک پس از #خدیجه_کبری سلام الله علیها بزرگترین نقش در شکل گیری بنیان اسلام در جامعه زنان صدر اسلام را برعهده داشت.
همهی ما داستان شکافتن دیوار کعبه برای تولد #امیرالمومنین علی علیهالسلام را شنیدهایم و آن را فضیلتی برای حضرت ابوتراب میدانیم -که اینگونه هم هست- اما این فضیلت در دل خود معجزه و کرامت بزرگ امالائمه دخت اسد هاشمی است.
چرا که مریم دختر عمران را برای وضع حمل به بیرون خانه خدا در بیت المقدس هدایت شد ولی فاطمه وقتی به طواف کعبه برای حمل خودش از خدای یگانه مدد خواست او را به پاک ترین رهنمون شدند.
او گرچه بیش از ۱۳ بهار از #یتیم_مکه بزرگتر نبود اما دارای چنان بینش و رحم و انصافی بود که وقتی وظیفه پرستاری از ختمی مرتبت بعهده ی او گذاشته شد؛ حماسه ای از لطف و ایثار آفرید که پیامبر همیشه از آن به نیکی و منتداری یاد میکرد.
#پیامبر_اعظم (ص) با تعابیری تکان دهنده از این حماسه یاد کردهاند .
بالاترین حس برای یک زن مادر بودن است. اما به بیان امین او در فقر و تنگدستی مالی برای پرورش خواجه او را سیر کرد ،وقتی فرزندان او بی غذا بودند و او را پوشاند هنگامی که از ناداری فزرندانش را لباس نیکوئی نبود.
پس از رحلت آمنه و بخصوص در پس غروب عبدالمطلب ۱۷ سال مادری پیامبر را به عهده داشت و پس از آن نیز پشت سر او ایستاد.
گرچه بنا به مصلحت حمایت پیامبر ، ایمان ابوطالب تا دم آخر پنهان ماند؛اما ایمان آشکار بنت اسد در خانه و لوای ابوطالب بارزترین حجت اسلام پدر شیر خدا به شمار میرود.
در موعد هجرت #نبی_الرحمة ، به یثرب وارد نشد تا به حرمت مادری اش او و علی و فاطمه دخترش در قبا به او پیوستند.
پیامبر به تجلیل این همه مجاهدت او را در لباس خود کفن کرد و در اتفاقی استثنائی قبل از دفن برای امان بدنش از وحشت قبر، در خانهی جاوید وی خوابید و او را امان داد،همانطوری که در روزگار بیکسی و بی نامی #محمد ، او بیتوقع، پیامبر را امان داده بود و از محبتی که یک مادر به فززند خود مینماید، سیراب کرده بود.
بی تردید ریشه و زمینه محبت سرشاری که پیامبر مهربانی به بندگان خدا و سراسر گیتی نثار میکرد ،همین دریای مهربانی بود که روح پیامبر را در کودکی و نوجوانی در خود غرق نموده بود و در کنار توفیق الهی ،او را برای لحظه های بزرگ تربیت و آماده کرده بود.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله محبت و ایثار و اخلاص را در خانه فاطمه بنت اسد آموخت و جهان را از آن بهرهمند کرد.
قرار گرفتن قبور ائمه پشت سر قبر این مادر با توجه به اعتقاد شیعه درباره هویت و جایگاه دنیوی و اخروی ائمه ناگفته گویای مقام او در سپهر فکر شیعه است.
فاطمه بنت اسد ،شخصیتی است که چون خدیجه به بغض علی و فاطمه مورد سانسور شدید مورخین و سیره نویسان حسود و غفلت ما قرار گرفته است.
رحمت و رضوان حق به شکوه مهربانی و ایمان آن بانوی موحده که معنی واقعی و مصداق عالی کرم الله علی وجهها است.
عکسنوشت:
فاطمه بنت اسد به روایت استاد محمود فرشچیان
https://www.instagram.com/p/BNNBqdVhQWk/
این تعبیر عینا همان عبارتی است که #رسول_الله در بیست و سوم صفر سال چهارم درباره #فاطمه_بنت_اسد تنها همسر جناب عمران ابوطالب و مادر شیرخدا به کار برد.
او دومین زن و یازدهمین مسلمان بود و بیشک پس از #خدیجه_کبری سلام الله علیها بزرگترین نقش در شکل گیری بنیان اسلام در جامعه زنان صدر اسلام را برعهده داشت.
همهی ما داستان شکافتن دیوار کعبه برای تولد #امیرالمومنین علی علیهالسلام را شنیدهایم و آن را فضیلتی برای حضرت ابوتراب میدانیم -که اینگونه هم هست- اما این فضیلت در دل خود معجزه و کرامت بزرگ امالائمه دخت اسد هاشمی است.
چرا که مریم دختر عمران را برای وضع حمل به بیرون خانه خدا در بیت المقدس هدایت شد ولی فاطمه وقتی به طواف کعبه برای حمل خودش از خدای یگانه مدد خواست او را به پاک ترین رهنمون شدند.
او گرچه بیش از ۱۳ بهار از #یتیم_مکه بزرگتر نبود اما دارای چنان بینش و رحم و انصافی بود که وقتی وظیفه پرستاری از ختمی مرتبت بعهده ی او گذاشته شد؛ حماسه ای از لطف و ایثار آفرید که پیامبر همیشه از آن به نیکی و منتداری یاد میکرد.
#پیامبر_اعظم (ص) با تعابیری تکان دهنده از این حماسه یاد کردهاند .
بالاترین حس برای یک زن مادر بودن است. اما به بیان امین او در فقر و تنگدستی مالی برای پرورش خواجه او را سیر کرد ،وقتی فرزندان او بی غذا بودند و او را پوشاند هنگامی که از ناداری فزرندانش را لباس نیکوئی نبود.
پس از رحلت آمنه و بخصوص در پس غروب عبدالمطلب ۱۷ سال مادری پیامبر را به عهده داشت و پس از آن نیز پشت سر او ایستاد.
گرچه بنا به مصلحت حمایت پیامبر ، ایمان ابوطالب تا دم آخر پنهان ماند؛اما ایمان آشکار بنت اسد در خانه و لوای ابوطالب بارزترین حجت اسلام پدر شیر خدا به شمار میرود.
در موعد هجرت #نبی_الرحمة ، به یثرب وارد نشد تا به حرمت مادری اش او و علی و فاطمه دخترش در قبا به او پیوستند.
پیامبر به تجلیل این همه مجاهدت او را در لباس خود کفن کرد و در اتفاقی استثنائی قبل از دفن برای امان بدنش از وحشت قبر، در خانهی جاوید وی خوابید و او را امان داد،همانطوری که در روزگار بیکسی و بی نامی #محمد ، او بیتوقع، پیامبر را امان داده بود و از محبتی که یک مادر به فززند خود مینماید، سیراب کرده بود.
بی تردید ریشه و زمینه محبت سرشاری که پیامبر مهربانی به بندگان خدا و سراسر گیتی نثار میکرد ،همین دریای مهربانی بود که روح پیامبر را در کودکی و نوجوانی در خود غرق نموده بود و در کنار توفیق الهی ،او را برای لحظه های بزرگ تربیت و آماده کرده بود.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله محبت و ایثار و اخلاص را در خانه فاطمه بنت اسد آموخت و جهان را از آن بهرهمند کرد.
قرار گرفتن قبور ائمه پشت سر قبر این مادر با توجه به اعتقاد شیعه درباره هویت و جایگاه دنیوی و اخروی ائمه ناگفته گویای مقام او در سپهر فکر شیعه است.
فاطمه بنت اسد ،شخصیتی است که چون خدیجه به بغض علی و فاطمه مورد سانسور شدید مورخین و سیره نویسان حسود و غفلت ما قرار گرفته است.
رحمت و رضوان حق به شکوه مهربانی و ایمان آن بانوی موحده که معنی واقعی و مصداق عالی کرم الله علی وجهها است.
عکسنوشت:
فاطمه بنت اسد به روایت استاد محمود فرشچیان
https://www.instagram.com/p/BNNBqdVhQWk/
Forwarded from آقا صادق
صلاحیت صلح و #شجاعت بینظیر #امام_حسن سلاماللهعلیه
از سال ۱۳۸۶ که توفیق نگارش کتابچه #نبرد_صلح را داشتم هر ساله به مناسبت مطالبی را در مورد ابعاد امامت #کریم_اهل_بیت به تحقیقات پیشین اضافه کردم . در صفر سال گذشته نیز با یادداشت "امام حسن و امام حسین،یک سوره با دو بسم الله" به ارتباط طولی صلح #امام_مجتبی و عاشورا پرداختم.
اما در این شب مبارک بیش از هر مسئلهای قصد پرداختن به مسئله شجاعت #امام_دوم در میان فضائل بیپایان آن پیشوای راستی را دارم که اتفاقا در همان سلسله تحلیل #صلح_امام_حسن جای میگیرد.
مسئله اینجاست که بسیاری از تحلیلهای مرتبط با صلح اماممجتبی مناسب درک و شناخت شیعه از امام معصوم نیست بیشتر رد و حل شبهه است.
حتی بسیاری از بزرگان ما مسئله صلحنامه آن امام عزیز را یک صلح تحمیلی و ناشی از ضرورتهای روزگار آن رهبر مظلوم شیعه میدانند تا خواست یا تدبیر حضرت.
به نظر این گونه محققین امام مجبور به تقیه برای حفظ جان بنیهاشم و شیعیان برای بقای اسلام بوده است حال آن که در واقعه عاشورا چنین ضرورتی وجود نداشته!
همچنین توجیهاتی مانند خیانت اطرافیان یا تزویر معاویه و... به عنوان عوامل دیگری برای صلح ذکر میشود که بعضا با منطق امامت سازگاری ندارد.چرا که امر امامت دائر بر مبانی دیگری است .
امام به رغم علم لدنی پای عهدنامهای امضا زد که اطمینان به نقض آن و فریبکاری طرف مقابلش داشت و این صلح نه امنیت امام را تامین نمود و نه امنیت شیعیان را .
سیطرهی بی دغدغه معاویه به مدت بیست سال، جهان اسلام را هم از امام حسن و هم از #امام_حسین محروم نمود و بخش اصلی دوران هدایت گری این دو امام در تبعید خانگی گذشت.
امام به علم امامت همهی این چیزها را میدانند و هیچ اعتمادی نیز به پسر هنده جگرخوار ندارند اما باز مکلف اند به صلح زیرا هدایت جامعهای که به عدل علی رضایت نداده جز به مکافات حکومت معاویه میسر نیست.
جامعه وقتی آمادگی لازم برای فهم عدالت را ندارد باید از ستم کاری را بیازماید و هنگامی که نمیتواند تلخی راستی را به کام خود بپذیرد جارهای جز نوشیدن شوکران تزویر نخواهد داشت و امام مجرای تحقق این وعدهی خداوند است.
پس اگر سیدالشهدا به دعوت کوفیان مکلف است که نه به علم خود بلکه به تکلیف هدایت جامعه به ظرفیتهای خودش و ضرورت افشای ستمکاران به قیام اقدام کند، امام حسن نیز بر اساس اصل و اولویت هدایت مکلف است که ظرفیت اجتماع را به سمت ارادهی جمعی جامعه پیش ببرد،مگر این که تجربهی ظلم و باطن تزویر بتواند انسانها را از خواب غفلت بیرون بیاورد و این یعنی حرکت به سمت #هدایت.
پس اگر هر قائمی برای قیام باید از جان گذشته باشد ؛ آن کس که مامور به صلح است باید صلاحیت بذل آبرو و عزت ظاهری را کسب کرده و توانایی صبر بر ناملایمات را از خود نشان دهد و این مسیری است که بسیار دشوار و بارها از مردن و فدا شدن سخت تر است.
و امام مجتبی تنها کسی است که صلاحیتش برای این تصمیم شجاعانه که ناشی از کرامت ذاتی انسان و آزادی وی برای ساختن سرنوشت اوست؛قبل از خلقت زمینی اش احراز شد و مامور است که به بهای آبرو و فرهمندی اش جامعه را این طور هدایت کند و حقایق را به آن بنمایاند.
شجاعت بینظیر امام مجتبی آن است که به حدی از اخلاص دست یافته که چون علی مرتضی همزمان از فضیلت پیش راندن برای خدا و عقب نشینی برای خدا برخوردار است و این فضیلت جز بندگان مخلص الهی برای هیچ کس مقدور نیست و ناشی از فنا بنده در جلوههای هدایت الهی است.
امام مجتبی صلح میکند تا مردم بتوانند خودشان شجره ملعونه را بشناسند. زیرا قرار نیست امام به جای مردم بفهمد و به جای مردم عمل کند.
امام صلح میکند و سالها طعنهها و اذیتهای جهالی که جز افراط و تفریط کاری نکرده اند را به جان می خرد تا تاریخ و دنیا الی الابد بفهمد که بهای فهم انسان و بهای آزادی او برای انتخاب خیر و شر چقدر زیاد است.
امام حتی یک لحظه نهراسید.
آن که در گودال قتلگاه تنها و خونین به سجده افتاده بود ؛جلوهی حسن بود...
چه ترسی؟
چه هراس از تنهایی؟
این حسن بود که به مذبح دهشتناک صلح رفت تا به بهای شکیبایی و صبرش انسان را با گوهر وجودی و ارزش خودش بیشتر آشنا کند.
کربلا و مسکن(محل صلح امام حسن ) در منظومهی امامت هر دو یک معنا داشتند و آن هدایت بود.
این را مردمان زمانه ما که به جای بیعت به امامشان دل میبندند.
شیعیان عصر غیبت که دلیل عدم ظهور امامشان را دریافتهاند ،بهتر از گذشتگان درک میکنند.
امام همانند کعبه است و آن را باید جست و بر گرد آن حلقه زد و اگر این گونه نشود هیچ چاره ای جز زیر پای معاویه صفتان دین و دنیا باختن وجود ندارد.
خدا نکند این گونه و برای چنین بردگی، آزادمان بگذارند
#محمد_صادق_دهنادی
از سال ۱۳۸۶ که توفیق نگارش کتابچه #نبرد_صلح را داشتم هر ساله به مناسبت مطالبی را در مورد ابعاد امامت #کریم_اهل_بیت به تحقیقات پیشین اضافه کردم . در صفر سال گذشته نیز با یادداشت "امام حسن و امام حسین،یک سوره با دو بسم الله" به ارتباط طولی صلح #امام_مجتبی و عاشورا پرداختم.
اما در این شب مبارک بیش از هر مسئلهای قصد پرداختن به مسئله شجاعت #امام_دوم در میان فضائل بیپایان آن پیشوای راستی را دارم که اتفاقا در همان سلسله تحلیل #صلح_امام_حسن جای میگیرد.
مسئله اینجاست که بسیاری از تحلیلهای مرتبط با صلح اماممجتبی مناسب درک و شناخت شیعه از امام معصوم نیست بیشتر رد و حل شبهه است.
حتی بسیاری از بزرگان ما مسئله صلحنامه آن امام عزیز را یک صلح تحمیلی و ناشی از ضرورتهای روزگار آن رهبر مظلوم شیعه میدانند تا خواست یا تدبیر حضرت.
به نظر این گونه محققین امام مجبور به تقیه برای حفظ جان بنیهاشم و شیعیان برای بقای اسلام بوده است حال آن که در واقعه عاشورا چنین ضرورتی وجود نداشته!
همچنین توجیهاتی مانند خیانت اطرافیان یا تزویر معاویه و... به عنوان عوامل دیگری برای صلح ذکر میشود که بعضا با منطق امامت سازگاری ندارد.چرا که امر امامت دائر بر مبانی دیگری است .
امام به رغم علم لدنی پای عهدنامهای امضا زد که اطمینان به نقض آن و فریبکاری طرف مقابلش داشت و این صلح نه امنیت امام را تامین نمود و نه امنیت شیعیان را .
سیطرهی بی دغدغه معاویه به مدت بیست سال، جهان اسلام را هم از امام حسن و هم از #امام_حسین محروم نمود و بخش اصلی دوران هدایت گری این دو امام در تبعید خانگی گذشت.
امام به علم امامت همهی این چیزها را میدانند و هیچ اعتمادی نیز به پسر هنده جگرخوار ندارند اما باز مکلف اند به صلح زیرا هدایت جامعهای که به عدل علی رضایت نداده جز به مکافات حکومت معاویه میسر نیست.
جامعه وقتی آمادگی لازم برای فهم عدالت را ندارد باید از ستم کاری را بیازماید و هنگامی که نمیتواند تلخی راستی را به کام خود بپذیرد جارهای جز نوشیدن شوکران تزویر نخواهد داشت و امام مجرای تحقق این وعدهی خداوند است.
پس اگر سیدالشهدا به دعوت کوفیان مکلف است که نه به علم خود بلکه به تکلیف هدایت جامعه به ظرفیتهای خودش و ضرورت افشای ستمکاران به قیام اقدام کند، امام حسن نیز بر اساس اصل و اولویت هدایت مکلف است که ظرفیت اجتماع را به سمت ارادهی جمعی جامعه پیش ببرد،مگر این که تجربهی ظلم و باطن تزویر بتواند انسانها را از خواب غفلت بیرون بیاورد و این یعنی حرکت به سمت #هدایت.
پس اگر هر قائمی برای قیام باید از جان گذشته باشد ؛ آن کس که مامور به صلح است باید صلاحیت بذل آبرو و عزت ظاهری را کسب کرده و توانایی صبر بر ناملایمات را از خود نشان دهد و این مسیری است که بسیار دشوار و بارها از مردن و فدا شدن سخت تر است.
و امام مجتبی تنها کسی است که صلاحیتش برای این تصمیم شجاعانه که ناشی از کرامت ذاتی انسان و آزادی وی برای ساختن سرنوشت اوست؛قبل از خلقت زمینی اش احراز شد و مامور است که به بهای آبرو و فرهمندی اش جامعه را این طور هدایت کند و حقایق را به آن بنمایاند.
شجاعت بینظیر امام مجتبی آن است که به حدی از اخلاص دست یافته که چون علی مرتضی همزمان از فضیلت پیش راندن برای خدا و عقب نشینی برای خدا برخوردار است و این فضیلت جز بندگان مخلص الهی برای هیچ کس مقدور نیست و ناشی از فنا بنده در جلوههای هدایت الهی است.
امام مجتبی صلح میکند تا مردم بتوانند خودشان شجره ملعونه را بشناسند. زیرا قرار نیست امام به جای مردم بفهمد و به جای مردم عمل کند.
امام صلح میکند و سالها طعنهها و اذیتهای جهالی که جز افراط و تفریط کاری نکرده اند را به جان می خرد تا تاریخ و دنیا الی الابد بفهمد که بهای فهم انسان و بهای آزادی او برای انتخاب خیر و شر چقدر زیاد است.
امام حتی یک لحظه نهراسید.
آن که در گودال قتلگاه تنها و خونین به سجده افتاده بود ؛جلوهی حسن بود...
چه ترسی؟
چه هراس از تنهایی؟
این حسن بود که به مذبح دهشتناک صلح رفت تا به بهای شکیبایی و صبرش انسان را با گوهر وجودی و ارزش خودش بیشتر آشنا کند.
کربلا و مسکن(محل صلح امام حسن ) در منظومهی امامت هر دو یک معنا داشتند و آن هدایت بود.
این را مردمان زمانه ما که به جای بیعت به امامشان دل میبندند.
شیعیان عصر غیبت که دلیل عدم ظهور امامشان را دریافتهاند ،بهتر از گذشتگان درک میکنند.
امام همانند کعبه است و آن را باید جست و بر گرد آن حلقه زد و اگر این گونه نشود هیچ چاره ای جز زیر پای معاویه صفتان دین و دنیا باختن وجود ندارد.
خدا نکند این گونه و برای چنین بردگی، آزادمان بگذارند
#محمد_صادق_دهنادی
Forwarded from آقا صادق (محمدصادق دهنادی.)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برکت
چند جمله درباره حیات پر برکت امام محمد جواد علیهالسلام به مناسبت شهادت آن حضرت
با تصاویری از #سریال_باب_المراد
آواز: دکتر #محمد_اصفهانی
بیان: #محمدصادق_دهنادی
تهیه و تدوین : صادق کدخدایی
@iranianmedia
چند جمله درباره حیات پر برکت امام محمد جواد علیهالسلام به مناسبت شهادت آن حضرت
با تصاویری از #سریال_باب_المراد
آواز: دکتر #محمد_اصفهانی
بیان: #محمدصادق_دهنادی
تهیه و تدوین : صادق کدخدایی
@iranianmedia
Forwarded from تابناک جوان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برکت
چند جمله درباره حیات پر برکت امام محمد جواد علیهالسلام به مناسبت میلاد آن حضرت
با تصاویری از #سریال_باب_المراد
آواز: دکتر #محمد_اصفهانی
بیان: دکتر محمدصادقدهنادی
تهیه و تدوین : صادق کدخدایی
@tabnakjavan
چند جمله درباره حیات پر برکت امام محمد جواد علیهالسلام به مناسبت میلاد آن حضرت
با تصاویری از #سریال_باب_المراد
آواز: دکتر #محمد_اصفهانی
بیان: دکتر محمدصادقدهنادی
تهیه و تدوین : صادق کدخدایی
@tabnakjavan
✍🏼 بهمناسبت عید قربان
و همه خلق آسمان و فریشتگان همی نگاه کردند. چون او به کوه مکه برآمد، بر کوهی، نام او ثبیر، همه فریشتگان بگریستند. گفتند: یا رب، چه بزرگ بندهای است این ابراهیم تو را، که ازبهر تو او را در آتش افکندند؛ پس او باک نداشت و اکنون به فرزندش مبتلا کردی تا ازبهر تو فرزند قربان میکند و باک نمیدارد. چون به کوه برهمیرفت، کوه بلرزید. گفتا: چه روز آمد مرا که پیغامبری پسر خویش به من برمیکشد؟ چون کوه بلرزید، پسر ابراهیم را گفت: ای پدر، کوه چرا همیلرزد؟ گفت: ای پسر، خدای عزوجل قادر است هرچه خواهد کند. پس ابلیس را غم گرفت از نیت ابراهیم و صدق او؛ ندانست که چه کند.
(تاریخ بلعمی. محمدبن جریر طبری. ترجمهٔ ابوعلی بلعمی. بهتصحیح ملکالشعراء بهار و #محمد_پروین_گنابادی. تهران: هرمس، ۱۳۸۶، ص ۲۶۴–۲۶۵)
#پرسه_در_متون
@tabnakjavan
و همه خلق آسمان و فریشتگان همی نگاه کردند. چون او به کوه مکه برآمد، بر کوهی، نام او ثبیر، همه فریشتگان بگریستند. گفتند: یا رب، چه بزرگ بندهای است این ابراهیم تو را، که ازبهر تو او را در آتش افکندند؛ پس او باک نداشت و اکنون به فرزندش مبتلا کردی تا ازبهر تو فرزند قربان میکند و باک نمیدارد. چون به کوه برهمیرفت، کوه بلرزید. گفتا: چه روز آمد مرا که پیغامبری پسر خویش به من برمیکشد؟ چون کوه بلرزید، پسر ابراهیم را گفت: ای پدر، کوه چرا همیلرزد؟ گفت: ای پسر، خدای عزوجل قادر است هرچه خواهد کند. پس ابلیس را غم گرفت از نیت ابراهیم و صدق او؛ ندانست که چه کند.
(تاریخ بلعمی. محمدبن جریر طبری. ترجمهٔ ابوعلی بلعمی. بهتصحیح ملکالشعراء بهار و #محمد_پروین_گنابادی. تهران: هرمس، ۱۳۸۶، ص ۲۶۴–۲۶۵)
#پرسه_در_متون
@tabnakjavan
یوم أبوالفضل استجار به الهدی
والشمس من کدر العجاج لثامها
مرحوم ملا علی تبریزی خیابانی نقل میکند:
سیدفاضلی از علماء عرب نقل نمود که چون
حاج محمدرضا أرزی رحمه الله در قصیدهی خود
به این مصرع رسید:
یوم أبوالفضل استجار به الهدی
روز عاشورا روزی بود که
هدایت - حضرت حسین علیه السلام
به ابوالفضل علیه السلام پناه برد...
بیت را تمام نکرده به همین حال ماند.
امام حسین علیه السلام را در خواب دید که تشریف آوردند و فرمودند:
آنچه گفته اي صحیح است، من به برادرم ابوالفضل
پناه بردم، و مصرع دوم را حضرت خود انشاء فرمود:
"والشمس من کدر العجاج لثامها"
آنوقت من پناه بردم که آفتاب از تیرگی غبار
معرکه کربلا نقابی پیدا کرده بود
#ارزی
گویند شاهِ تشنه پناهندهی تو بود
شاهی که نیست جز به درش التجا درست
جایی که پادشاه به ظلِ پناه توست
بر درگهِ تو نیست پناهِ گدا درست
زیرِ عبای توست خصالِ محمدی
ای جامعیتت چو "چو حدیثِ کسا" درست
هم باعلی "تشابهت" اندر نجف قوی
هم مهر "محکمات" تو در کربلا درست
#معنی_زنجانی
#محمد_سهرابی
@tabnakjavan
والشمس من کدر العجاج لثامها
مرحوم ملا علی تبریزی خیابانی نقل میکند:
سیدفاضلی از علماء عرب نقل نمود که چون
حاج محمدرضا أرزی رحمه الله در قصیدهی خود
به این مصرع رسید:
یوم أبوالفضل استجار به الهدی
روز عاشورا روزی بود که
هدایت - حضرت حسین علیه السلام
به ابوالفضل علیه السلام پناه برد...
بیت را تمام نکرده به همین حال ماند.
امام حسین علیه السلام را در خواب دید که تشریف آوردند و فرمودند:
آنچه گفته اي صحیح است، من به برادرم ابوالفضل
پناه بردم، و مصرع دوم را حضرت خود انشاء فرمود:
"والشمس من کدر العجاج لثامها"
آنوقت من پناه بردم که آفتاب از تیرگی غبار
معرکه کربلا نقابی پیدا کرده بود
#ارزی
گویند شاهِ تشنه پناهندهی تو بود
شاهی که نیست جز به درش التجا درست
جایی که پادشاه به ظلِ پناه توست
بر درگهِ تو نیست پناهِ گدا درست
زیرِ عبای توست خصالِ محمدی
ای جامعیتت چو "چو حدیثِ کسا" درست
هم باعلی "تشابهت" اندر نجف قوی
هم مهر "محکمات" تو در کربلا درست
#معنی_زنجانی
#محمد_سهرابی
@tabnakjavan
Forwarded from تابناک جوان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برکت
چند جمله درباره حیات پر برکت امام محمد جواد علیهالسلام به مناسبت میلاد آن حضرت
با تصاویری از #سریال_باب_المراد
آواز: دکتر #محمد_اصفهانی
بیان: دکتر محمدصادقدهنادی
تهیه و تدوین : صادق کدخدایی
@tabnakjavan
چند جمله درباره حیات پر برکت امام محمد جواد علیهالسلام به مناسبت میلاد آن حضرت
با تصاویری از #سریال_باب_المراد
آواز: دکتر #محمد_اصفهانی
بیان: دکتر محمدصادقدهنادی
تهیه و تدوین : صادق کدخدایی
@tabnakjavan