✅He who acquires knowledge but does not practice it resembles one who plows the land,but does not sow seeds.
هر که علم خواند و عمل نکرد،بدان ماند که گاو راند و تخم نیفشاند.
✅بخشی از گلستان سعدی
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
هر که علم خواند و عمل نکرد،بدان ماند که گاو راند و تخم نیفشاند.
✅بخشی از گلستان سعدی
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
✅ویژگی های جمله مجهول
1️⃣جملات مجهول در هر tense و در هر ساختار با فعل کمکی to be می آیند .
(Be , being , been , am , is ,are , was , were)
2️⃣در ساختار های
perfect continuous
امکان ساختن جمله مجهول نیست.
3️⃣جمله مجهول زمانی ساخته می شود که انجام دهنده کار(فعل) اهمیتی ندارد یا ناشناس است و تاکید بر روی مفعول است.
4️⃣فعل های intransitive مانند rise , appear , die , sleep و...
هیچگاه مجهول پذیر نیستند به این دلیل که مفعول ندارند.
5️⃣در برخی جمله های مجهول ،
انجام دهنده فعل در آخر جمله و با حرف اضافه ی by می آید و به این معنی است که انجام دهنده فعل اهمیت کمی برای گوینده یا نویسنده جمله دارد .
6️⃣در جملات سوالی مجهول ، افعال کمکی do does did وجود ندارد.
و همه ی modal ها با be + p.p مجهول می شوند.
7️⃣در مجهول کردن سوال با who
به این ترتیب کار میکنیم👇
Who invited ali?
👇
By whom was ali invited?
8️⃣جملات مجهول در گزارش ها، اخبار و روزنامه ها بیشترین کاربرد را دارد .
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
1️⃣جملات مجهول در هر tense و در هر ساختار با فعل کمکی to be می آیند .
(Be , being , been , am , is ,are , was , were)
2️⃣در ساختار های
perfect continuous
امکان ساختن جمله مجهول نیست.
3️⃣جمله مجهول زمانی ساخته می شود که انجام دهنده کار(فعل) اهمیتی ندارد یا ناشناس است و تاکید بر روی مفعول است.
4️⃣فعل های intransitive مانند rise , appear , die , sleep و...
هیچگاه مجهول پذیر نیستند به این دلیل که مفعول ندارند.
5️⃣در برخی جمله های مجهول ،
انجام دهنده فعل در آخر جمله و با حرف اضافه ی by می آید و به این معنی است که انجام دهنده فعل اهمیت کمی برای گوینده یا نویسنده جمله دارد .
6️⃣در جملات سوالی مجهول ، افعال کمکی do does did وجود ندارد.
و همه ی modal ها با be + p.p مجهول می شوند.
7️⃣در مجهول کردن سوال با who
به این ترتیب کار میکنیم👇
Who invited ali?
👇
By whom was ali invited?
8️⃣جملات مجهول در گزارش ها، اخبار و روزنامه ها بیشترین کاربرد را دارد .
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
english_grammar_and_vocabulary_for_cambridge_advanced_and_proficiency.pdf
14.1 MB
Grammar and Vocabulary for Cambridge Advanced and Proficiency
✅CAE
✅CPE
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
✅CAE
✅CPE
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
✅ پیشوندهایی که نشان دهنده زمان و ترتیب است:
💢 ١. پیشوند ex : به معنای پیشین؛ اولین است. به همراه اسامی بکار میرود. مانند:
🍀 ex-president, ex-husband.
💢 ٢. پیشوند fore : به معنای پیشین؛ قبلی است. به همراه فعل و اسم بکار میرود. مانند:
🍀 foretell, forewarn, foreshadow, foreknowledge, foretaste.
💢 ٣. پیشوند post : به معنای پس از؛ بعد است. به همراه اسم و صفت بکار میرود. مانند:
🍀 post-war, post-election, post-classical.
💢 ٤. پیشوند pre : به معنای قبل از است. به همراه اسم و صفت بکار میرود. مانند:
🍀 pre-war, pre-school, pre-marital.
💢 ٥. پیشوند re : به معنای دوباره است. به همراه فعل و اسم بکار میرود. مانند:
🍀 rebuild, reclaim, re-use, re-evaluate, re-analysis, renew
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
💢 ١. پیشوند ex : به معنای پیشین؛ اولین است. به همراه اسامی بکار میرود. مانند:
🍀 ex-president, ex-husband.
💢 ٢. پیشوند fore : به معنای پیشین؛ قبلی است. به همراه فعل و اسم بکار میرود. مانند:
🍀 foretell, forewarn, foreshadow, foreknowledge, foretaste.
💢 ٣. پیشوند post : به معنای پس از؛ بعد است. به همراه اسم و صفت بکار میرود. مانند:
🍀 post-war, post-election, post-classical.
💢 ٤. پیشوند pre : به معنای قبل از است. به همراه اسم و صفت بکار میرود. مانند:
🍀 pre-war, pre-school, pre-marital.
💢 ٥. پیشوند re : به معنای دوباره است. به همراه فعل و اسم بکار میرود. مانند:
🍀 rebuild, reclaim, re-use, re-evaluate, re-analysis, renew
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
ضرب المثل
✅You can’t put the clock back
⏮گذشته ها گذشته است.
✅You saw nothing, you heard nothing
⏮شتر دیدی ندیدی.
✅You can’t mend a broken egg
⏮آب رفته به جوی بر نگردد.
✅Whatever happens is for the best
⏮هر چه پیش آید خوش آید
✅Word cut more than sword
⏮زبان برنده تر از شمشیر است.
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
✅You can’t put the clock back
⏮گذشته ها گذشته است.
✅You saw nothing, you heard nothing
⏮شتر دیدی ندیدی.
✅You can’t mend a broken egg
⏮آب رفته به جوی بر نگردد.
✅Whatever happens is for the best
⏮هر چه پیش آید خوش آید
✅Word cut more than sword
⏮زبان برنده تر از شمشیر است.
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
✍️صفات با حرف اضافه
✅1- (be) accustomed to
👈عادت داشتن به
✅2-(be) good at
👈خوب بودن در
✅3-acquainted to
👈آشنا با
✅4-adequate for
👈مناسب برای
✅5- afraid of
👈ترسیده از
✅6-ashamed of
👈خجالت زده از
✅7-attentive to
👈متوجه به
✅8- bored with
👈خسته از
✅9-capable of
👈توانا در
✅10-composed of
👈متشکل از
✅11-coverd with
👈پوشیده از
✅12-envious of
👈حسود به
✅13-excoted about
👈هیجان زده از
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
✅1- (be) accustomed to
👈عادت داشتن به
✅2-(be) good at
👈خوب بودن در
✅3-acquainted to
👈آشنا با
✅4-adequate for
👈مناسب برای
✅5- afraid of
👈ترسیده از
✅6-ashamed of
👈خجالت زده از
✅7-attentive to
👈متوجه به
✅8- bored with
👈خسته از
✅9-capable of
👈توانا در
✅10-composed of
👈متشکل از
✅11-coverd with
👈پوشیده از
✅12-envious of
👈حسود به
✅13-excoted about
👈هیجان زده از
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
بیان اطمینان و عدم اطمینان در انگلیسی
Expressing Certainty and Uncertainty in English
—-------
Asking for Certainty:پرسش در مورد اطمینان از چیزی
.
Are you sure?
آیا مطمئنی؟
.
Are you sure about it?
آیا در موردش مطمئنی؟
.
Are you certain about it?
آیا یقین داری در موردش؟
.
Do you think it is true?
فکر میکنی درست باشه؟
.
Do you think so?
آیا اینطور فکر میکنی؟
.
How sure are you?
چقدر مطمئنی؟
—-------
Expressing Certainty: عبارتها برای بیان اطمینان از چیزی
.
Yes, I am certain.
بله، یقین دارم
.
I’m a hundred percent certain …
من صددرصد مطمئنم
.
I’m absolutely sure.
من قطعا" مطمئنم
.
I have no doubt about it.
هیچ شکی در موردش ندارم
.
I’m sure about it.
مطمئنم در موردش
.
I don’t think there
can be any doubt about ….
فکر نمیکنم شکی باشه در موردش
.
Of course.
البته
.
I’m positive.
جواب مثبت است/ مطمئنم
.
I’m quite sure about it.
من کاملا" مطمئنم در موردش.
.
I’m no doubt about it.
من شکی در موردش ندارم
.
I have no doubt about it.
من شکی در موردش ندارم
.
I’m absolutely certain that…
من قطعا" مطمئنم که
—-------
Expressing Uncertainty:عبارتها برای بیان عدم اطمینان
.
I’m not sure about it.
در موردش مطمئن نیستم.
.
I doubt it.
بهش شک دارم.
.
I’m not really sure about…
واقعا" در مورد مطمئن نیستم.
.
I don’t know for sure…
قطعا" نمیدانم/ مطمئن نیستم.
.
It’s very unlikely.
خیلی بعید است.
.
I have my own doubts.
شک های خودم رو دارم.
.
I don’t think so.
اینطور فکر نمیکنم.
.
I don’t believe this is true.
باور نمیکنم درست باشه
.
There’s some doubt
in my mind that …
کمی شک در ذهنم هست که
.
I’m not a hundred percent sure.
صددرصد مطمئن نیستم
.
I don’t know yet.
فعلا" نمیدانم
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
Expressing Certainty and Uncertainty in English
—-------
Asking for Certainty:پرسش در مورد اطمینان از چیزی
.
Are you sure?
آیا مطمئنی؟
.
Are you sure about it?
آیا در موردش مطمئنی؟
.
Are you certain about it?
آیا یقین داری در موردش؟
.
Do you think it is true?
فکر میکنی درست باشه؟
.
Do you think so?
آیا اینطور فکر میکنی؟
.
How sure are you?
چقدر مطمئنی؟
—-------
Expressing Certainty: عبارتها برای بیان اطمینان از چیزی
.
Yes, I am certain.
بله، یقین دارم
.
I’m a hundred percent certain …
من صددرصد مطمئنم
.
I’m absolutely sure.
من قطعا" مطمئنم
.
I have no doubt about it.
هیچ شکی در موردش ندارم
.
I’m sure about it.
مطمئنم در موردش
.
I don’t think there
can be any doubt about ….
فکر نمیکنم شکی باشه در موردش
.
Of course.
البته
.
I’m positive.
جواب مثبت است/ مطمئنم
.
I’m quite sure about it.
من کاملا" مطمئنم در موردش.
.
I’m no doubt about it.
من شکی در موردش ندارم
.
I have no doubt about it.
من شکی در موردش ندارم
.
I’m absolutely certain that…
من قطعا" مطمئنم که
—-------
Expressing Uncertainty:عبارتها برای بیان عدم اطمینان
.
I’m not sure about it.
در موردش مطمئن نیستم.
.
I doubt it.
بهش شک دارم.
.
I’m not really sure about…
واقعا" در مورد مطمئن نیستم.
.
I don’t know for sure…
قطعا" نمیدانم/ مطمئن نیستم.
.
It’s very unlikely.
خیلی بعید است.
.
I have my own doubts.
شک های خودم رو دارم.
.
I don’t think so.
اینطور فکر نمیکنم.
.
I don’t believe this is true.
باور نمیکنم درست باشه
.
There’s some doubt
in my mind that …
کمی شک در ذهنم هست که
.
I’m not a hundred percent sure.
صددرصد مطمئن نیستم
.
I don’t know yet.
فعلا" نمیدانم
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
" تو هرگز لذت نخواهی برد مگر..."
تو هرگز از جهان به درستی لذّت نخواهی برد
مگر دریا در رگهای تو جاری شود
و جامه آبی آسمان را بر تن کنی
و تاج ستارگان را بر سر نهی
و خود را تنها وارث تمامی آفرینش بینی.
#توماس_تراهرن
" You Never Enjoy, Unless... "
You never enjoy the world aright, till
The sea itself floweth in your veins, till
You are clothed with the heavens, and
Crowned with the stars: and perceive
Yourself to be the sole heir of
the
Whole world.
Thomas Traherne
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
تو هرگز از جهان به درستی لذّت نخواهی برد
مگر دریا در رگهای تو جاری شود
و جامه آبی آسمان را بر تن کنی
و تاج ستارگان را بر سر نهی
و خود را تنها وارث تمامی آفرینش بینی.
#توماس_تراهرن
" You Never Enjoy, Unless... "
You never enjoy the world aright, till
The sea itself floweth in your veins, till
You are clothed with the heavens, and
Crowned with the stars: and perceive
Yourself to be the sole heir of
the
Whole world.
Thomas Traherne
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
🌺 اسامی مرکب و قواعد مربوط به جمع بستن آنها:
اسم های مرکب اسم هایی هستند که از چند اسم یا چند کلمه ترکیب شده اند. اغلب این اسم ها حالت اضافه یا حالت صفت و موصوف را دارند. در جمع بستن s جمع را به آخر اسمی که در حالت موصوف قرار گرفته است می افزایند و یا به عبارت ساده تر s به آن کلمه ای اضافه می شود که منظور از آن اسم مرکب همان کلمه است. برای مثال درکلمۀ bird-cage یعنی قفس پرنده کلمۀ cage جمع بسته می شود زیرا منظور ما از آن اسم مرکب قفس است نه خود پرنده.
برای روشن شدن مطلب درزیر به چند نمونۀ از اسامی مرکب که در حالت مفرد و جمع ذکر گردیده است، توجه نمایید.
sons-in-law
دامادها
son-in-law
داماد
fathers-in-law
پدر زن ها – پدرشوهرها
father-in-law
پدر زن – پدرشوهر
step-mothers
نا مادری ها
step-mother
نا مادری
men-of-war
مردان جنگی
man-of-war
مرد جنگی
bird-cages
قفس های پرنده
bird-cage
قفس پرنده
apple-trees
درختان سیب
apple-tree
درخت سیب
workmen
کارگران
workman
کارگر
note-books
دفترچه ها
note-book
دفترچه
tea-cups
فنجان های چای
tea-cup
فنجان چای
🍁 بعضی از صفات با اضافه کردن حرف تعریف the تبدیل به جمع می شوند.
مثال:
the rich
ثروتمندان
rich
ثروتمند
the poor
فقرا
poor
فقیر
the young
جوانان
young
جوان
the deaf
ناشنوایان
deaf
ناشنوا
the dead
مردگان – اموات
dead
مرده
the heathen
کافران
heathen
کافر
🍂 کلماتی که با man, woman, lord ترکیب شده اند به هنگام جمع بسته شدن هر دو جزء آنها جمع بسته می شوند.
women-teachers
خانم معلم ها
woman-teacher
خانم معلم
men-servants
خدمتکاران مرد
man-servant
خدمتکار مرد
lords-justices
قضات بلند پایه
lord-justice
قاضی بلند پایه
🌾 در اسامی مرکب که دارای حرف اضافه هستند علامت جمع به آخر اسم اول اضافه می شود.
📌مثال:
lookers-on
تماشاچی ها
looker-on
تماشاچی
passers-by
عابرین
passer-by
عابر
hangers-on
انگل ها
hanger-on
انگل
daughters-in-law
عروس ها
daughter-in-law
عروس
mothers-in-law
مادر زن ها
mother-in-law
مادر زن
🥀 کلمات زیر مفرد هستند و با فعل مفرد به کار می روند و هرگز(s) جمع نمی گیرند.
mathematics
ریاضیات
furniture
مبل و اثاثیۀ منزل
news
خبر – اخبار
advice
پند و نصیحت
baggage
وسایل سفر
information
اطلاعات
knowledge
دانش – علم
traffic
ترافیک
homework
کار – تکلیف
behavior
رفتار
📌مثال:
Mathematics is a difficult subject
ریاضیات یک درس مشکلی است.
🍀 کلمات فوق را اگر بخواهند بصورت جمع به کار برند از کلمات piece یا bit استفاده می کنند وآن را جمع می بندند.
📌مثال:
I bought three pieces of furniture yesterday.
دیروز سه تکه اثاث منزل خریداری کردم.
He gave me two good bits of advice.
او دو اندرز خوبی به من داد.
The news is very good today.
اخبار امروز خیلی هستند.
My luggage is very heavy.
چمدان های من خیلی سنگین است.
🎋بعضی از اسم ها فقط به صورت جمع به کار برده می شوند و همیشه با فعل جمع همراهند.
pants
شلوار
people
مردم
pajamas
پیژامه
shorts
شورت، شلوارک
scissors
قیچی
pliers
انبر دست
forceps
انبر جراحی
glasses
عینک
trousers
شلوار
tweezers
موچین
🍄 چون اسامی فوق را در حالت مفرد و جمع نمی توان در جمله تشخیص داد لذا برای روشن شدن آن اسم از کلمۀ (pair) استفاده می شود.
📌مثال:
There is a pair of trousers in that suitcase.
در آن چمدان یک شلوار وجود دارد.
There are two pairs of trousers in that suitcase.
در آن چمدان دو عدد شلوار وجود دارد.
اگر کلمۀ pair با اسمهای فوق الذکربه کار برده نشود تعداد آن اسمها معین نخواهد بود و باید فعل جمع آنها را به کار برد.
My scissors are not very sharp.
قیچی من خیلی تیز نیست. ( تعداد قیچی معلوم نیست.)
This pair of scissors is not very sharp.
این قیچی خیلی تیز نیست. (فقط یک قیچی)
🌴 برخی از اسامی در حالت مفرد از نظر معنی با حالت جمع متفاوتند.
📌مثال:
works
آثار (هنری)
work
کار
woods
جنگل
wood
چوب
spectacles
🌟اگر مطالب کانال رو مفید یافتید در اشتراک گذاری آن کوشا باشید
#grammar
@shokouh_sattari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بچههای راهآهن
از سری کتابهای ترجمه پنهان
تعداد لغات ۹۲۹۵
۷۳ صفحه
سطح سه
برای اطلاعات بیشتر و یا خرید از وبسایت انتشارات شیدسان دیدن بفرمایید.
www.sheedsun.ir
کانال تلگرام:
t.me/sheed_sun
پیج اینستاگرام:
https://www.instagram.com/sheed_sun
از سری کتابهای ترجمه پنهان
تعداد لغات ۹۲۹۵
۷۳ صفحه
سطح سه
برای اطلاعات بیشتر و یا خرید از وبسایت انتشارات شیدسان دیدن بفرمایید.
www.sheedsun.ir
کانال تلگرام:
t.me/sheed_sun
پیج اینستاگرام:
https://www.instagram.com/sheed_sun
وجه امری:
Imperative Mood :
بیان عملی به صورت خواهش، تقاضا، پند و اندرز، التماس و دعا، امر واقعی است.
برای ساختن وجه امری کافی است از مصدر ساده فعل
مصدر بدون to فعل استفاده شود.
♻️ مثال:
Write.
بنویس.
Go.
برو.
فعل امر واقعی در دوم شخص مفرد و جمع است.
برای ساختن امر منفی کافی است Don’t را قبل از مصدر ساده به کار بریم.
♻️ مثال:
Don’t go out.
بیرون نرو.
برای تأکید در شکل امر مثبت، از do در ابتداء جمله استفاده می کنند.
♻️ مثال:
Do try.
سعی کن.
چنانچه گفته شد، امر واقعی در دوم شخص است. در سایر اشخاص برای ساختن فعل امر، از فعل let استفاده می کنند. سپس ضمیر مفعولی و بالاخره مصدر بدون to به کار می برند.
♻️ مثال:
Let us eat.
بخوریم.
Let me eat.
بخورم.
Eat.
بخورید. امر واقعی
Eat.
بخور. امر واقعی
Let them eat.
بخورند.
Let him eat.
بخورد.
🟣 منفی حالت فوق، به شکل زیر می باشد:
Let him not eat.
نخورد.
Let me not eat.
نخورم
موارد کاربرد وجه امری:
چنانچه قبلاً گفته شد، فعل امر برای بیان منظورهای مختلف از قبیل خواهش و تقاضا، پند و اندرز، التماس و دعا، و بالاخره برای امر واقعی به کار می رود.
خواهش و تقاضا، با افزودن کلمۀ please در اول یا آخر جملۀ امری و یا اضافه کردن shall we، shall I یا will you در آخر جملۀ امری صورت می گیرد.
♻️ مثال:
Pass me some sugar, please.
لطفاً قدری شکر بده.
برای بیان پند و اندرز.
♻️ مثال:
Don’t waste your money.
پولت را هدر مکن.
برای بیان التماس و یا دعا.
♻️ مثال:
Help me, God.
خدایا، کمکم کن.
برای بیان امر واقعی.
Be quiet, children.
بچه ها، ساکت باشید.
Be active.
فعال باشید.
Do your homework carefully.
تکالیفتان را با دقت انجام دهید.
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
Imperative Mood :
بیان عملی به صورت خواهش، تقاضا، پند و اندرز، التماس و دعا، امر واقعی است.
برای ساختن وجه امری کافی است از مصدر ساده فعل
مصدر بدون to فعل استفاده شود.
♻️ مثال:
Write.
بنویس.
Go.
برو.
فعل امر واقعی در دوم شخص مفرد و جمع است.
برای ساختن امر منفی کافی است Don’t را قبل از مصدر ساده به کار بریم.
♻️ مثال:
Don’t go out.
بیرون نرو.
برای تأکید در شکل امر مثبت، از do در ابتداء جمله استفاده می کنند.
♻️ مثال:
Do try.
سعی کن.
چنانچه گفته شد، امر واقعی در دوم شخص است. در سایر اشخاص برای ساختن فعل امر، از فعل let استفاده می کنند. سپس ضمیر مفعولی و بالاخره مصدر بدون to به کار می برند.
♻️ مثال:
Let us eat.
بخوریم.
Let me eat.
بخورم.
Eat.
بخورید. امر واقعی
Eat.
بخور. امر واقعی
Let them eat.
بخورند.
Let him eat.
بخورد.
🟣 منفی حالت فوق، به شکل زیر می باشد:
Let him not eat.
نخورد.
Let me not eat.
نخورم
موارد کاربرد وجه امری:
چنانچه قبلاً گفته شد، فعل امر برای بیان منظورهای مختلف از قبیل خواهش و تقاضا، پند و اندرز، التماس و دعا، و بالاخره برای امر واقعی به کار می رود.
خواهش و تقاضا، با افزودن کلمۀ please در اول یا آخر جملۀ امری و یا اضافه کردن shall we، shall I یا will you در آخر جملۀ امری صورت می گیرد.
♻️ مثال:
Pass me some sugar, please.
لطفاً قدری شکر بده.
برای بیان پند و اندرز.
♻️ مثال:
Don’t waste your money.
پولت را هدر مکن.
برای بیان التماس و یا دعا.
♻️ مثال:
Help me, God.
خدایا، کمکم کن.
برای بیان امر واقعی.
Be quiet, children.
بچه ها، ساکت باشید.
Be active.
فعال باشید.
Do your homework carefully.
تکالیفتان را با دقت انجام دهید.
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
Many students choose to take a gap year before starting university, to travel or gain work experience. Do you think this is a good idea or a waste of time?
#writing #task_2
نمونه پاسخ برای این تاپیک رایتینگ آیاتس 👇
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
#writing #task_2
نمونه پاسخ برای این تاپیک رایتینگ آیاتس 👇
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
The majority of students start their degree in the same year as finishing school or college. Some students, however, choose to take a year out before starting university. In my opinion, this is a very good idea if the time is used wisely in order to gain new skills or knowledge. In the following essay I will discuss the idea further.
It is very important that, when a gap year is taken, the time is not wasted but used productively. It would not look very impressive to a future employer if the time was simply used to take a break. This does not mean to say that a gap year should not be enjoyed.
Many people choose to go travelling during their gap year. This can be very beneficial to the individual as it exposes them to new ideas and cultures. It can also mean that they are able to learn a new language.
Other students decide to gain work experience during this year. This can be particularly useful, especially if connected to their chosen area of study. Often, students who have worked before attending university appreciate their course more, as they are able to understand the relevance of what is being taught.
Overall, therefore, as discussed in this essay, there can be several benefits to taking a gap year. It is very important, however, that this time is used wisely and not wasted. This means that the year needs to be planned carefully in advance to get the most from the experience.
(253 Words)
(Band 7)
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
It is very important that, when a gap year is taken, the time is not wasted but used productively. It would not look very impressive to a future employer if the time was simply used to take a break. This does not mean to say that a gap year should not be enjoyed.
Many people choose to go travelling during their gap year. This can be very beneficial to the individual as it exposes them to new ideas and cultures. It can also mean that they are able to learn a new language.
Other students decide to gain work experience during this year. This can be particularly useful, especially if connected to their chosen area of study. Often, students who have worked before attending university appreciate their course more, as they are able to understand the relevance of what is being taught.
Overall, therefore, as discussed in this essay, there can be several benefits to taking a gap year. It is very important, however, that this time is used wisely and not wasted. This means that the year needs to be planned carefully in advance to get the most from the experience.
(253 Words)
(Band 7)
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
hidden camera,Turkey
The boy pretends to be blind and tells people that a message has come to me and that the message is the news of his father's death! See the reaction of the people ...
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
The boy pretends to be blind and tells people that a message has come to me and that the message is the news of his father's death! See the reaction of the people ...
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
Professor HESABI:
پروفسور حسابی:
I taught for 22 years;
1- I never had an attendance list.
(Because the class must be attractive enough for your student to come to class without his or her absence)
2- I never tried to keep my class sad and depressed!
(Because the classroom is the student's second home)
3- Every student came late, I let him go to class!
(Because I knew that if he came to class for 10 minutes, it would mean a sense of responsibility for his work)
4- I never repeated my words more than twice.
(Because I was teaching so interestingly that no one told me to repeat it a third time)
۲۲ سال درس دادم؛
۱- هیچگاه لیست حضور و غیاب نداشتم.
(چون کلاس باید اینقدر جذاب باشد که بدون حضور و غیاب شاگردت به کلاس بیاید)
۲- هیچگاه سعی نکردم کلاسم را غمگین و افسرده نگه دارم!
(چون کلاس، خانه دوم دانش آموز هست)
۳-هر دانش آموزی دیر آمد، سر کلاس راهش دادم!
(چون میدانستم اگر ۱۰ دقیقه هم به کلاس بیاید؛ یعنی احساس مسئولیت نسبت به کارش)
۴- هیچگاه بیشتر از دو بار حرفم را تکرار نکردم.
(چون اینقدر جذاب درس میدادم که هیچکس نگفت بار سوم تکرار کن)
5- I never taught for 90 minutes!
(Because I knew that the attraction of an average, low-intelligence and smart student is different)
6- I never specified a monetary obligation for anyone!
(Because I knew he might be a weak child or an orphan ..)
7- I never sent a student to the office.
(Because I knew standing at the office door meant breaking pride)
8- I never punished alone and I punished a group!
(Because I knew that corporal punishment is a form of entertainment, but individual punishment breaks pride)
9- I always brought every student to the board, he knew.
(Because I knew where it got stuck I did not ask)
۵- هیچگاه ۹۰ دقیقه درس ندادم!
(چون میدانستم کشش دانش آموز متوسط و کم هوش و باهوش با هم فرق دارد)
۶- هیچگاه تکلیف پولی برای کسی مشخص نکردم!
(چون میدانستم ممکن است بچه ای مستضعف باشد یا یتیم..)
۷- هیچگاه دانش آموزی درب دفتر نفرستادم.
(چون میدانستم درب دفتر ایستادن یعنی شکستن غرور)
۸- هیچگاه تنبیه تکی نکردم و گروهی تنبیه کردم!
(چون میدانستم تنبیه گروهی جنبه سرگرمی هست ولی تنبیه تکی غرور را میشکند)
۹- همیشه هر دانش آموزی را آوردم پای تخته، بلد بود.
(چون میدانستم که کجا گیر میکند نمیپرسیدم)
#Teaching
#Teacher_resources
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari
پروفسور حسابی:
I taught for 22 years;
1- I never had an attendance list.
(Because the class must be attractive enough for your student to come to class without his or her absence)
2- I never tried to keep my class sad and depressed!
(Because the classroom is the student's second home)
3- Every student came late, I let him go to class!
(Because I knew that if he came to class for 10 minutes, it would mean a sense of responsibility for his work)
4- I never repeated my words more than twice.
(Because I was teaching so interestingly that no one told me to repeat it a third time)
۲۲ سال درس دادم؛
۱- هیچگاه لیست حضور و غیاب نداشتم.
(چون کلاس باید اینقدر جذاب باشد که بدون حضور و غیاب شاگردت به کلاس بیاید)
۲- هیچگاه سعی نکردم کلاسم را غمگین و افسرده نگه دارم!
(چون کلاس، خانه دوم دانش آموز هست)
۳-هر دانش آموزی دیر آمد، سر کلاس راهش دادم!
(چون میدانستم اگر ۱۰ دقیقه هم به کلاس بیاید؛ یعنی احساس مسئولیت نسبت به کارش)
۴- هیچگاه بیشتر از دو بار حرفم را تکرار نکردم.
(چون اینقدر جذاب درس میدادم که هیچکس نگفت بار سوم تکرار کن)
5- I never taught for 90 minutes!
(Because I knew that the attraction of an average, low-intelligence and smart student is different)
6- I never specified a monetary obligation for anyone!
(Because I knew he might be a weak child or an orphan ..)
7- I never sent a student to the office.
(Because I knew standing at the office door meant breaking pride)
8- I never punished alone and I punished a group!
(Because I knew that corporal punishment is a form of entertainment, but individual punishment breaks pride)
9- I always brought every student to the board, he knew.
(Because I knew where it got stuck I did not ask)
۵- هیچگاه ۹۰ دقیقه درس ندادم!
(چون میدانستم کشش دانش آموز متوسط و کم هوش و باهوش با هم فرق دارد)
۶- هیچگاه تکلیف پولی برای کسی مشخص نکردم!
(چون میدانستم ممکن است بچه ای مستضعف باشد یا یتیم..)
۷- هیچگاه دانش آموزی درب دفتر نفرستادم.
(چون میدانستم درب دفتر ایستادن یعنی شکستن غرور)
۸- هیچگاه تنبیه تکی نکردم و گروهی تنبیه کردم!
(چون میدانستم تنبیه گروهی جنبه سرگرمی هست ولی تنبیه تکی غرور را میشکند)
۹- همیشه هر دانش آموزی را آوردم پای تخته، بلد بود.
(چون میدانستم که کجا گیر میکند نمیپرسیدم)
#Teaching
#Teacher_resources
#shokouh_sattari
@shokouh_sattari