بخش ما قبل آخر
✍️ ضرورت سواد موسیقی در تربیت
✔️تمرکز این قسمت بر موضوع هویت و موسیقی است.
برای موضوع هویت شما را ارجاع میدهم به یادداشت قبلی با عنوان ملی گرایی و تعلیم و تربیت:
(https://t.me/sarveyasin/45)
🔻یکی از مهم ترین اهداف تعلیم و تربیت هویت بخشی است.
این هویت بخشی شامل هویت بخشی فردی، هویت ملی، هویت جهانی و گاه هویت الهی است.
✔️✔️موسیقی قطعا بر هویت ما اثر می گذارد.
🔹بر کدام وجه ما اثر می گذارد؟ یا چگونه اثر می گذارد؟
🔻موسیقی هم بر هویت فردی ما موثر است و هم بر هویت ملی و هم بر هویت فرا ملی ما.

🔻اینکه نقش تعلیم و تربیت در توسعه هویت ملی ضرورت دارد یا نه و به چه مقدار لازم است به مقالات و کتابهای مرتبط مراجعه کنید ولی پیش فرض این یادداشت، همان مطلب فوق است.
🔹اگر شما مدعو یک مراسم آیینی یا مذهبی در یک شهر یا روستا باشید بی شک آن مراسم رنگ و بویی دارد که برای شما قابل تمایز است. به طور مثال مدل و نوا و موسیقی شاهنامه خوانی و عزاداری بوشهری با مدل شاهنامه خوانی و عزاداری کردستان متفاوت است.
🔻شاید الگو های شهری که امکان رسانه ای و معرفی بیشتر دارند بر حس و حال آثار دیگر مناطق کشور اثر بگذارند ولی هر شهری که هویت خودش را حفظ کرده حتما در نوع و روش آنرا بروز خواهد داد.
🔸هویت، صورت و شکلی دارد و این صورت دارای ساختار است و این ساختار با زبان هر قوم و ملتی و بالتبع بر هنرهای آن قوم و ملت از جمله موسیقی آنها ارتباط دارد.
🔻حتی رنگ و بافت سازها در هر کشور یا شهر که دارای پیشینه های فرهنگی و تمدنی هستند قابل تمایز و تشخیص هستند. به طور مثال به محض ضربه زدن بر تمبک ایرانی و طبلای هندی شما تشخیص می دهید از دو تمدن و دو فرهنگ هستند. و وقتی ساز نواخته می شود ما با دو زبان متفاوت روبرو می شویم.
🔻ساز گیتار از ساختار سازهایی است که از تمدن های غیر غربی به غرب رفته ولی در آنجا زبان خودش و هویت خودش را به طور مستقل پیدا کرده است؛ دیگر فرهنگها نیز به دلیل پیوند های قبلی با آن ساز ارتباط برقرار کرده و هویت تازه ای از آن ساز را به دلیل فرهنگی خودشان ظاهر کرده اند.
🔻شاید ساز ویولن از ترکیب سازهایی مثل کمانچه، قیچک و رباب هویت یافته ولی ذهن محقق و دارای هویت سازنده، از آن بافت و رنگ جدیدی در صدا عرضه کرده است.
👌به عبارتی هم ساختار سازها بر آمده از فرهنگ و سلایق و مدل نگاه آنان به زندگی و جهان است و هم ساختار نوازندگی ها مبتنی بر زبان و مدل نگرش و بینش آنان است.
🔻پرده خوانان و هنرمندان روایتگری که عنصر موسیقی هم در کار آنها است نیز مستقیماً زبان فرهنگ و هویت خودشان را عرضه می‌کنند. مثلا بین اپرا آلمان و روسیه تفاوت واضحی قابل مشاهده است. همانگونه که تعزیه هم ساختار فرهنگی و هویتی ایرانی و مذهبی دارد و در مقایسه با اپرا ها یک نمایش موزیکال ولی با هویت ایرانی است.
🔻در کشورهایی که تعلیم و تربیت بر موضوع هویت ملی متمرکز تر است حتما به نقش موسیقی ملی آن کشور توجه دارند. این تمرکز و توجه متضمن حفظ و رشد زبان و هویت آن کشورها است.

🔻یکی از دلایل توجه به هویت کره ای در بین بخش مهمی از نوجوانان ایران، شیوع و توجه ویژه به موسیقی کره ای از طریق گروههای موسیقی کره ای بوده است.
🔻مثال بالا به اهمیت هویت سازی و حتی به تاثیر نقش این هویت سازی در اقتصاد و فرهنگ ها را نشان میدهد..
🔻اگر موسیقی ملی کشور مورد توجه و تمرکز مدیریت های فرهنگی و تربیتی قرار گیرد بی شک، بخش مهمی از مهاجرت ها به سفرهایی تبدیل میشود که منشا توسعه و کمال است. در نظر بگیرید مهاجرت یعنی سفر بدون بازگشت و سفر از یک خاک ممکنست به راحتی صورت بگیرد ولی سفر از فرهنگ، تمدن و هویت فرهنگی به آسانی میسر نیست مگر آنکه فرهنگ و تمدنی به ما عرضه کنند که به شدت قوی تر و پربار تر است و یا با زور جلوی ظهور ارزشهای فرهنگی برای یکی دو نسل گرفته شود تا جایگزین دیگری برای آن پیدا شود. به طور مثال شوروی سابق جلو نضج زبان فارسی را با زور و تحکم گرفت تا نسل های بعدی در مناطق فارسی زبان نتوانند ادبیات و موسیقی فارسی را بفهمند. همان بلایی که در هند توسط انگلستان بر سر زبان و توسعه ی فرهنگی فارسی آمد.
🔻یادداشت های مرا در کانال نکته ها و نغزهای تربیتی بخوانید
https://t.me/sarveyasin
احمد رضا آذربایجانی(آذر) پژوهشگر علوم تربیتیَ
این یادداشت را میتوانید در لینک زیر ببینید یا گوش کنید:
https://t.me/radioazar1/10

لینک پادکست ضرورت سواد موسیقی6
https://www.aparat.com/v/pqIHg


ضرورت سواد موسیقی در تربیت

در پنج یادداشت قبلی نکات زیر آمده:
۱. اکثر ما سواد موسیقی داریم ولی در مراتب بالای آن نیستیم.
۲. موسیقی لزوما غذا نیست و بیشتر حکم دارو را دارد، کمتر کسی است که نداند مکمل ها و دارو ها اگر به اندازه و به جا استفاده نشوند سم هستند.
۳. موسیقی قدرت هیبنوز بالایی دارد. یعنی القائات موسیقی می تواند به شدت موثر باشد.
۴. موسیقی بدون آنکه شما بخواهید یا متوجه شوید به شما تصویر ذهنی میدهد یا تصویر ذهنی شما را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
۵. هر موسیقی مناسب گوش دادن نیست.
چرا؟
برای دریافت پاسخ پادکست را تا آخر مشاهده کنید.
لطفا با گذاردن کامنت بگویید که آیا از این پادکست ها یادگیری داشته اید؟

✍️بخش پایانی ضرورت سواد موسیقی در تربیت

🔸اگر هفت یادداشت قبلی را خوانده باشیم متوجه شده ایم _در زمانه ای با انبوهی از موسیقی ها هستیم. فیلم ها، سریال ها، کارتون ها و محتواهای رسانه ای که همه و اکثرا دارای پس زمینۀ موسیقی اند.
و
🔻_اکثرا ناگزیریم موسیقی بشنویم. چه مسافر یک تاکسی باشیم که رادیو یا پخش دارد چه در یک نمایشگاه، فروشگاه یا رستورانی باشیم و موسیقی پخش شود. ما چاره ای جز گوش کردن نداریم.

🔻_در مقابل پیشنهادهای موسیقی سهل برخورد می کنیم.
این موضوع در بین نوجوانان و جوانان شایع تر است.

🔻_انتخاب ها اکثرا مبنای تحلیلی ندارند و بیشتر بر اساس یک جریان نوستالژیک سطحی، القاء تصاویر خوشایند همزمان پخش موسیقی و تبلیغات بوده اند.

🔻_به نقش موسیقی ها در هویت بخشی یا فراموشی هویت متوجه نبوده ایم.

🔻_به نقش موسیقی ها در توسعه زبان یا فروکاست زبان متوجه نبوده ایم.

🔻_به نقش و اثر موسیقی ها در توسعه اخلاق و فرهنگ یا شکست و فروکاست اخلاقی و فرهنگی متوجه نبوده ایم.

🔻_از توانایی و قدرت هوش مصنوعی برای ساخت و بهره برداری موسیقی ها بی خبر هستیم. بخش مهمی از تولیدات موسیقی با کیفیت متوسط به پایین به نحوی با دخالت هوش مصنوعی است. کافیست شما با دادن چند کلید واژه و معرفی حال و هوای موسیقی که دوست دارید از هوش مصنوعی بخواهید برای شما شعر بسازد و آهنگ هم برای پیشنهاد بدهد و او این کار را خواهد کرد.
و..

🤔با این وصف چه باید کرد؟

✔️ برای گوش کردن خودمان ارزش و احترام قایل شویم به این معنی که هر موسیقی لیاقت گوش دادن ندارد و از طرفی بعضی از موسیقی ها آنقدر محترم هستند که برای آنها باید وقت گذارد و مدام در دسترس بودن و برای خالی نبودن فضا لزوما نباید آنها را انتخاب کرد.
چگونه؟

🔻۱. الگو های مناسب انتخاب کنیم. در آغاز از موسیقی های کلاسیک استفاده کنیم. موسیقی هایی که دارای ریاضی و هندسه نهفته با شکوه هستند. در انتخاب های اول ضروری است از اهل فن و افرادی که متعادل، منصف و خیرخواه هستند کمک بگیریم.

👌اگر موسیقی های کلاسیک وزین و قوی هستند اما شعر و ملودی عیان و واضحی دارند که پس از چند بار گوش کردن شما را رها نمی‌کند و حتی با گوش دادن به موسیقی دیگر به شما امکان فاصله گرفتن در ذهن را نمی‌دهد، آن موسیقی ها را محدود کنید.

🔻۲. موسیقی ها را بدون تصویر گوش کنید. بخش مهمی از موسیقی های مخرب از طریق همنشینی چهره ها و بدن های زیبا با واژه های مورد علاقه ما به خورد ما داده می‌شود. حتی گاهی واژه هایی برای ما مقدس هستند ولی موسیقی متن آنها مخرب است. این موضوع در موسیقی های مذهبی و مداحی ها هم قابل مشاهده است.

🔻۳. از موسیقی که به ما داده می‌شود تصویر استخراج کنید و آن تصاویر را به نقد بکشید مثلا قطعه ای را گوش کنید و سپس با بستن چشم از خودتان بپرسید آیا این موسیقی شبیه چه ساختمانی است؟در دارد؟ پنجره دارد؟ آیا زیر آسمان است؟ آیا تاریک است یا روشن؟ می‌شود در آن فضا تنفس کرد؟ حرکت در آن هست؟ چه نوع حرکتی؟ می‌شود با آن عمیق شد؟ دوست خوبی است؟ چرا ؟
ادامه در صفحه بعد👇👇👇👇
https://t.me/sarveyasin/107

#ضرورت_سواد_موسیقی
#سواد_موسیقی

ادامه یادداشت (لینک: https://t.me/sarveyasin/106 )
👌🔺این کار را گاهی چند نفری انجام دهید چون بعضی از موسیقی ها به دلیل استفاده والدین حتی در زمان جنینی ما یا گوش کردن با تصاویر قبلی، چهره خودش را برای شما سریعا عیان نمی‌کند و شما تصویری از موسیقی دارید که خودتان ساخته اید و غیر از تصویر واقعی موسیقی است. به عبارتی یک موسیقی را به عنوان موضوع گفت و گو انتخاب کنید و آن را با یکدیگر تحلیل کنید.

🔺گوش دادن مداوم به موسیقی عاقلانه نیست، چون از دو حالت خارج نیست. یا موسیقی وزین و با ارزشی را گوش می کنیم که تدوام و تکرار بدون تعمق در آن موسیقی بی حرمتی به آن اثر است و یا آنکه آن موسیقی متوسط و معمولی است و تداوم و تکرار گوش دادن به آن بی حرمتی به گوش و ذهن خودمان است.
به زبان ساده

🔺برای گوش دادن به موسیقی وقت تعیین کنید و زمان آنرا نیز کنترل کنید. حتی اگر موسیقی وزین توام با شعر خوانی خواننده را تجربه می کنید قلم به دست باشید و آن اشعار را با گوش دادن، بنویسید و همان موقع هم اشعار را جستجو نکنید تا کیفیت گوش دادن شما بالاتر برود. گاهی ریتم ها، ملودی ها و ضرباهنگ ها را مقایسه کنید.

🔻۵. اثری که گوش می‌کنید را با طرح سوال به تحلیل بگیرید.

👌اکثر وقت ها ما از کسانی آسیب دیده ایم که قدرت تحلیل آنها را نداشته ایم یا به هر دلیلی آنرا نادیده گرفته ایم. برای تحلیل کردن از هر امری باید از آن فاصله گرفت و برای فاصله گرفتن بهترین کار طرح سوال در مورد آن سوژه است. مثلا چرا این موسیقی را دوست دارم؟ گوش کردن آن به من چه تصویری می‌دهد ؟ امیدوارم می‌کند یا ناامید ؟آیا این موسیقی مثل غذا است و مرتبا می شود آنرا گوش کرد؟

🔺اگر بخواهم این موسیقی را پیشنهاد دهم به چه کسی پیشنهاد می‌کنم؟چرا؟ آیا در مورد این موسیقی خودم تصور پیدا کردم یا دیگران به من تصویر دادند؟ این موسیقی مرا به کجا می برد؟آیا این موسیقی روی زمین است؟در آسمان است یا زیر زمین؟این موسیقی مرا کجا می برد ؟

🌹سخن بسیار است اما برای آنکه تجربیات این پژوهشگر تربیتی موثر بیفتد همین جا این بخش یادداشت در موضوع ضرورت سواد موسیقی در تربیت را خاتمه میدهم.

🔻همانگونه که موسیقی در امر درمان یا علوم شناختی به کار میرود روزی فرا خواهد رسید که در امر تربیت هم با نظر به دو وجه یادشده از آن استفاده شود ولی قبل از آن ابتدا باید خودمان را از آسیب های آن در امان نگه داریم تا بتوانیم از خیر آن بهره بگیریم.

🔻یادداشت های مرا در کانال نکته، نغز های تربیتی بخوانید و به دیگران پیشنهاد کنید.

احمدرضا آذربایجانی (آذر) پژوهشگر علوم تربیتی
#ضرورت_سواد_موسیقی
#سواد_موسیقی

آیا کسی که "میداند" مهم تر است یا کسی که "می تواند"؟

🔸با مدرس حسابداری آشنا شدم که حداقل صد حسابدار در دوره های او شرکت کرده و پس از امتحان، مجوز رسمی گرفته بودند.از او دعوت کردم تا حسابدار شرکتی بشود که من عضو هیئت مدیره اش بودم. او پذیرفت و در پایان سال مالی اسناد حسابداری که او تنظیم کرده بود، نه آنکه شرکت را به اداره دارایی و بیمه مازاد بر قانون بدهکار کرد بلکه علیرغم زیان شرکت به بهانه دریافت کارانه از مدیر به اداره کار هم شکایت کرد. او علیرغم تخصص اش سیستم مالی شرکت را با مخاطره روبرو کرد.

🔸دانشجویی را می شناسم که در رشته ای که تحصیل می کند اساتید ش از او راضی نیستند و با کلی منت و به صورت مرزی به او نمره میدهند ولی او در همان امری که اساتید ش متخصص هستند چنان توانمند است که اگر مسابقه عملی در کار باشد نمره دانشجو در آن عملکرد بسیار بالا تر است.

🔻تفاوت دانشجوی کارشناسی باستان شناسی دانشگاه بوزار فرانسه که برای گذراندن طرح در تپه های مار خیز سیلک کاشان به حفاری شبانه روزی پرداخته با دکترای باستان شناسی فلان دانشگاه ایران که فقط در تصاویر و نوشته ها حفاری کرده و از دولت و حاکمیت انتظار حمایت دارد در چیست؟

🔻خیلی از مقالات علمی پژوهشی علیرغم دقت و چاپ آنها در ژورنال های سطح بالا هیچ گرهی که نمی گشایند هیچ بلکه وقت خوانندگان آن مقالات را نیز اشغال میکنند این در حالی است که بعضا مقاله ای ساده که حاصل تجربیات یک فرد متفنن است در یک وبلاگ یا روزنامه محلی بیشتر گره گشا و مفید است.

🔻چه بسا یک استاد دانشگاه جلسات شناخت و طرق افزایش خلاقیت داشته باشد ولی فرزند خلاق و نو آوری تربیت نکرده باشد و اگر در جلسه تدریس کسی بگوید: خانم یا آقای دکتر لطفا خلاقیت را با زبانی که ما بفهمیم بگو، او عصبانی شود.

🔸در هنگام ملاقات متوجه شدم که بیمار وقتی از پرستارش به خاطر مسلط بودن او در رگ گیری تشکر کرد، پرستار گفت: کارانه ما همین دعا و قدردانی شماست، پزشکی که به معاینه تخت بغل مشغول بود قیافه اش در هم شد و در پاسخ کنایه پرستار گفت: اصلا کارانه باید برای متخصص ناظر باشد نه کادر فنی! (و از اتاق خارج شد)

🔴چرا فاصله تخصص و تفنن در کشور ما آنقدر بالا است؟

🔹شاید یکی از دلایلی که اکثر ما به سخنان دانشمندان خود بها نمی دهیم به خاطر فاصله تخصص و تفنن باشد. این فاصله باعث شده گاه نظرات چه در سیاست، اقتصاد، فرهنگ، دین، هنر و درمان غیر واقعی و یا غیر کاربردی به نظر برسند.
🔵جان لاک یکی از فیلسوفان تربیتی میگوید مربی غیر از آنکه متخصص است لازم است متفنن هم باشد. در بررسی که کردم متوجه شدم بخش های مهمی از بدنه تعلیم و تربیت ما فاقد این ویژگی است. اگر والدینی که با پیگیری های مصرانه تلاش دارند تا فرزندان شان راهی مدارس تیز هوشان شوند بنا را برآن بگذارند که فرزندان شان در یک مدرسه خوب درس بخواند و در کنار درسِ مدرسه فن و هنری را نیز یاد بگیرند و مطالعات آزاد نیز داشته باشند امید است افراد مفید تری تربیت شوند.
🔶برای آنکه توضیحات من کاهش پیدا کنند چند سوال می پرسم که تعمق در آنها باعث تاملات مفیدی خواهد شد:
1. آیا حاضرید به فرزند شما یا خودتان کسی که تخصص دارد ولی فن آنرا نمیداند سرم یا آمپول بزند؟
2. آیا حاضرید اتومبیل خود را به مکانیک متخصصی نشان دهید که در فن حل آن مشکل تجربه ندارد؟
3.شما چه فنی را بلد هستید؟آیا در آن فن هم متخصص هستید؟

🔻احمد رضا آذربایجانی(آذر) پژوهشگر علوم تربیتی

🔻نوشته های مرا در کانال نکته ها و نغز های تربیتی بخوانید
https://t.me/sarveyasin

🔻آیا راهی جز گفت و گو هم هست؟

🍀ثمره ی "گفت و گو"، زندگی مبتنی بر «تفکر»، «توافق»، «تفاهم» و «تعامل» است.
و
🔺 اجتناب از گفت و گو، یعنی زنده بودن مبتنی بر «توهم»، «طمع»، «سوتفاهم» و «تقابل».

🌀در باره گفت و گو و نقش آن در خودشناسی، خود سازی و خود شکوفایی سخن بسیار رفته است . در بین تعاریف متعدد از گفت و گو، تعریف زیر اندکی جامع تر است:

✔️ "گفت و گو، فرایند درست تر گفتن و درست تر گوش دادن برای فهمیدن و یا فهم بهتر است".

🔻اگر نیک بنگریم همه ی دعوا های بشر از دو امر "درست نگفتن" و "درست گوش ندادن" بوده است. در حقیقت همه ی دعوا های ما، از سوء تفاهم بوده است.

🔺این گفت و گو لزوما در بین دو یا چند نفر نیست، بلکه بین خود فرد و عقل او نیز هست،➖ گفت و گو بین خود فرد و علم اش

➖ یا گفت و گو بین خود فرد و شرع.

➖ یا گفت و گو ی خود امروز مان و خود دیروز ما.

➖یا اصولا هر گفت گویی، همیشه باعث رشد آگاهی بوده است، منتهی همیشه بین دو فرد که گفت و گو صورت میگیرد باید تسهیلگر آگاهی حضور داشته باشد، این تسهیلگر همانا «عقل» است که در شرایط عالی رشد، خود «حق» و در شرایط پایین تر رشد، «منطق» و «ریاضی» و در مراتب پایین تر «علم» است.

🔹بیهوده نیست که خدا در کتاب خویش گفته است: آيا ندانسته‌اى كه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمين است مى‌داند؟ هيچ گفت و گو یى ميان سه تن نيست مگر اينكه او چهارمي آنهاست، و نه ميان پنج تن مگر اينكه او ششمي آنهاست، و نه كمتر از اين و نه بيشتر، مگر اينكه هر كجا باشند او با آنهاست.

🔸در حقیقت پروردگار (که مطلق علم و حق است) ربط همه ی سخن و سخن گو ها است همانگونه که «واحد» ربط همه ی اعداد و مقدار ها است.
🔻اگر جامعه ای بدون گفت و گو شود یعنی جامعه ای که از حق به باطل پناه برده است و هر لحظه باید آماده ی فروپاشی شود.

🌀حافظ عزیز که ماندگاری اش ثمره ی گفت و گو با خویش و با ما بوده است گفته است:
🌿مرگ را دانم ولی تا کوی دوست / راه اگر نزدیک تر دانی بگو
ته کلام:
🌹راهی جز گفت و گو نیست.

احمدرضا آذربایجانی(آذر) پژوهشگر علوم تربیتی
یادداشت های مرا در کانال نکته و نغزهای تربیتی بخوانید:
https://t.me/sarveyasin

🔍 معلم کاشف است!

معلم کاشف است یا سازنده؟ این سوالی است که می‌تواند رابطه تعلیم و تربیت با فلسفه را تا حدودی روشن کند.
در جهان علم دو دسته نگاه وجود دارد. گروهی گمان می‌کنند که دانش بشرى کشف است، آدمی کاشف آن‌ها است. گروهی دیگر در مقابل عقیده دارند که آنچه ما به عنوان علم می‌دانیم داستانی است ساخته انسان.

این ویدئو بخشی از دوره آفلاین «گفت‌وگوی معلم و فیلسوف» است که با تسهیلگری دکتر خسرو باقری تدوین و تولید شده‌است.

این مدرسه فرق می‌کند! 🌱

✍️سواد عاطفی
بخش اول
چالشی به نام دشمن و دشمنی

✔️مادامیکه دوستانی داشته باشیم و یا گمان ما به دوستی بعضی امیدوار است، داشتن دشمن و دشمن پنداری خیلی خطرناک نیست.

🔺ولی فاجعه وقتی است که دشمن باشد ، فرض دشمنی ها هم در ذهن ما قوی باشد و هیچ دوست و یاوری برای خود متصور نشویم یا در این شرایط کسانی را دوست فرض کنیم که از قضا دشمن واقعی ما هستند.

🔻شاید بهتر باشد ابتدا دوست و دشمن را کمی بهتر بشناسیم.

🔻دشمن کسی است که «دشواری من» (دش+من) را می خواهد.
این دشواری به قصد تحقق دو امر مهم در مورد «من» است: یکی آنکه «شدن» و رشد مرا دچار انسداد کند و دیگری آنکه «بودن» و وجود مرا منکر شود.

🔹اما دوست
🔻«دوست» شخصی دوست داشتنی است که مرا دوست می‌دارد و خیر مرا می خواهد.
این خیر خواهی به قصد تحقق دو امر مهم است: یکی آنکه «بودن» و وجود مرا حفظ کند و دیگری آنکه «شدن» و رشد مرا تقویت کند.

🤔حالا تامل کنیم چند نفر را داریم که در درون و بیرون شان و به حقیقت خواهان حفظ و تقویت ما هستند؟چقدر برای ما در این زمینه قدم برداشته یا با اندیشه به ما کمک کرده اند.

🔻نقش تربیت اعم از خانه یا مدرسه در موضوع فهم دوست و دشمن خیلی قوی است.

🔻سواد عاطفی جزو سواد های شش گانه، سواد است. این سواد لزوما به درک ما از دوست، دوست داشتن، دوست داشتنی، دوست داشته شدن و دوستی ها مربوط است.

👌اما یک نکته مهم

🔻قدر سلامتی را چه کسی می‌داند ؟

🔻قدر دوست و دوستی و دوست داشتن را چه کسی می‌داند؟

🔹اگر کسی در عمرش حتی یکبار هم مریض نشده باشد، درک دقیقی از سلامتی ندارد.

🔻واقعیت آن است اگر کسی با دوست و دوستی هم روبرو شود ولی دشمن و دشمنی را به نحوی ادراک نکرده باشد نه دوست را و نه دشمنی را نمی‌فهمد.
برای همین برای توسعه سواد عاطفی لازم است تا چهره دشمن و دشمنی را نیز بدانیم و بشناسیم.

🔻ما انسان ها هر چه خود شناس تر باشیم ، بهتر می فهمیم که چه امری به بودن و چه امری به شدن ما سود یا ضرر می رساند.

به طور مثال:
🔻وقتی دارید این یادداشت را می خوانید، خواندن این یادداشت مستلزم صرف وقت، انرژی، تمرکز و مقایسه ی داده و اطلاعات در ذهن شما است. در هنگام خواندن آن باید از خودتان بپرسید:
🔻آیا خواندن این مطلب آسیبی به بدن، روان و روح من نمی زند؟

🔻در مقابل وقتی که از من می گیرد چه چیزی به من می‌دهد؟

🔻 آیا خواندن این مطلب به رشد من کمک خواهد کرد؟

🔻این مطلب مرا به زحمت نمی‌اندازد؟

🔻آیا این زحمت ناشی از شناختی است که به من می‌دهد؟مثلا مرا مسوول تر می‌کند یا نه چون به توهم من می افزاید، مرا از واقعیت و حقیقت دور می‌کند؟

👌با پاسخ به این سوالات می فهمیم که این خواندن دوست داشتنی است یا نه.

🔻همین موضوع را در مورد امور دیگر هم می‌شود تعمیم داد. بخش زیادی از عواطف منفی ما به دلیل نبودن همین نقادی ساده ، پیدا شده است.
🔻مثلا ما به اطلاعات، زبانها، پندارها، جریان های رسانه ای، حتی خوراک های متعدد اعم از خوراک تن یا روان از زمان کودکی آغشته و در گیر بوده ایم، واقعیت آن است که خیلی از آنها در حکم دوست ما نیستند ولی ما به آنها عاطفه داریم. مثلا مصرف مواد مخدر والدین روی مغز و روان فرزند اثر می‌گذارد و او نیز خواسته یا ناخواسته به آن عاطفه دارد.

🔻یا اینکه همکلاسی یا معلمِ فرزندِ خردسال ما طرفدار فلان تیم هستند و هیچ دلیل منطقی هم برای وقت گذاری معنا دار برای آن ندارند، آنها این هیجان و عاطفه را به فرزند ما منتقل می کنند و فرزند ما هم فکر میکند داشتن یک تیم که بخاطر آن با دیگران بجنگد یک اصل است.
🔻اینکه ما با یک زبان، مذهب و منش یا صاحبان یک زبان، مذهب و مدل هویتی بدون دلیل دشمنی کنیم یا زبان و دین و منش دیگر را به عنوان کلید خوشبختی بدانیم، عواطف منفی هستند که به عنوان عاطفه توسط والدین، خانواده، مدرسه، رسانه ها و... به ما منتقل شده است.

🔻آیا تا کنون فکر کرده ایم چقدر از آنچه را دوست داریم واقعا دوست ما هستند؟

🔻آیا فکر کرده ایم چقدر از آنچه، آنرا دشمن خود فرض کرده ایم ، به واقع دال بر دشمنی بوده است؟

و سوال مهم تر

🔻آیا ممکن است دشمن ما دوستی کند؟؟

🔻آیا ممکن است دوست ما دشمنی کند؟؟

به این سوالات فکر کنید و حتما یادداشت بعدی را بخوانید،

🔻یادداشت های مرا در کانال نکته ها و نغزهای تربیتی بخوانید و برای دوستان خود ارسال کنید.
https://t.me/sarveyasin
احمدرضا آذربایجانی (آذر) پژوهشگر علوم تربیتی
لینک پاد کست:https://t.me/radioazar1/17

پادکست هفتم ضرورت سواد موسیقی
لینک تماشا یا گوش کردن پادکست:
https://www.aparat.com/v/kWGef
موسیقی هم بر هویت فردی ما موثر است و هم بر هویت ملی و هم بر هویت فرا ملی ما.
اگر موسیقی ملی کشور مورد توجه و تمرکز مدیریت های فرهنگی و تربیتی قرار گیرد بی شک، بخش مهمی از مهاجرت ها به سفرهایی تبدیل میشود که منشا توسعه و کمال است. در نظر بگیرید مهاجرت یعنی سفر بدون بازگشت و سفر از یک خاک ممکنست به راحتی صورت بگیرد ولی سفر از فرهنگ، تمدن و هویت فرهنگی به آسانی میسر نیست مگر آنکه فرهنگ و تمدنی به ما عرضه کنند که به شدت قوی تر و پربار تر است و یا با زور جلوی ظهور ارزشهای فرهنگی برای یکی دو نسل گرفته شود تا جایگزین دیگری برای آن پیدا شود. به طور مثال شوروی سابق جلو نضج زبان فارسی را با زور و تحکم گرفت تا نسل های بعدی در مناطق فارسی زبان نتوانند ادبیات و موسیقی فارسی را بفهمند. همان بلایی که در هند توسط انگلستان بر سر زبان و توسعه ی فرهنگی فارسی آمد.
یادداشت های مرا در کانال نکته ها و نغزهای تربیتی بخوانید
https://t.me/sarveyasin
احمد رضا آذربایجانی(آذر) پژوهشگر علوم تربیتیَ

وبینار تربیتی
ذهن‌های روشنگر: رهاسازی خلاقیت از طریق هنرهای تجسمی

👨‍🏫 تسهیلگر: دکتر احمدرضا آذربایجانی
متخصص و مربی تعلیم و تربیت | مربی اندیشه‌ورزی و هنر

🗓 زمان برگزاری:
پنجشنبه ۲۹ تیرماه ۱۴۰۲
ساعت ۱۶:۰۰ الی ۱۸:۳۰

🏠 محل برگزاری: گوگل‌میت
👥 مخاطبین:
معلمان و مربیان، مدیران و مسئولان مدارس، توسعه‌دهندگان برنامه درسی، مربیان و متخصصین آموزش هنر

💳 مبلغ سرمایه‌گذاری و شهریه:
⏰ ثبت‌نام زودهنگام تا ۲۶ تیرماه: ۱۰۰/۰۰۰ تومان
🔃 ثبت‌نام دیرهنگام: ۱۶۰/۰۰۰ تومان

📅 مهلت نهایی ثبت‌نام:
پنجشنبه ۲۹ تیرماه ساعت ۱۳:۳۰

🔴 شرکت‌کنندگان به صورت مادام‌العمر به فایل صوتی کارگاه دسترسی خواهند داشت.
🔵 شرکت‌کنندگان گواهی دوزبانه از طرف مدرسه گفت‌وگو دریافت خواهند کرد.

👋 اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام:
1️⃣ روش اول: مراجعه به لینک زیر:

https://eseminar.tv/wb110788

2️⃣ روش دوم: تماس با مدرسه گفت‌وگو به شماره ۰۲۱۹۱۰۹۹۶۱۶ داخلی ۱

3️⃣ روش سوم: پیام تلگرام به شماره ۰۹۳۰۰۱۳۰۵۹۹

🌱 با احترام؛
به امید دیدار شما!
انستیتو مدرسه گفت‌وگو

✍سواد عاطفی
بخش دوم
ادراک دوستی

🌀در یادداشت قبل اشاره شد نقادی مهمی وجود دارد که می تواند در موضوع دوست داشتن نظر ما را تغییر دهد.

🔻این نقادی نوعی خود ارزیابی است. مثلا در مواجهه با هر پدیده دوست داشتنی بپرسیم آن پدیده چه اندازه به بودن و شدن ما یا بخوانید چه مقدار به جان و جهان ما کیفیت و کمیت می دهد.

🔻در نظر داشته باشید وقتی به دوست واقعی می رسیم اندازه گیری ها می توانند کار را خراب کنند و مقوله اندازه گیری بیشتر برای مدعیان دوستی است.

در یادداشت قبلی در تعریف دوست آمده بود:
🔻دوست شخصی دوست داشتنی است که ما را دوست دارد و خیر ما را می‌خواهد.

🔹اینجا چند سوال پیش می‌آید؟

🔻۱. «شخص» کیست و با «شیء» چه فرقی دارد؟ یعنی اشیا نمی‌توانند لقب دوست به خود بگیرند؟

🔻۲. این دوست داشتنی بودن دوست از کجا آمده؟چگونه آنرا ادراک می کنیم؟

🔻۳. نمی‌شود دوست، ما را دوست نداشته باشد ولی دوست داشتنی باشد؟

🔻۴. چرا دوست خیرخواه ما است؟

«شخص» یعنی کسی که به خودش آگاهی دارد، این در حالی است که «شیء» به خودش آگاهی ندارد. هر مقدار کسی به خودش آگاه تر باشد، شخص تر و با شخصیت تر خواهد بود.
یکی از سوالات مهم این روزها نیز همین است که آیا هوش مصنوعی شخص است یا شی؟ این هوش مصنوعی شخصیت مستقل دارد یا وابسته به شخص معین بیرون از خود است؟

سوال مهمی که پاسخ آن آسان ولی فهم آن نیاز به تعمق و ژرفکاوی دارد ادراک دوست است ؟
دوست داشتنی بودن امری را چگونه می فهمیم؟

🔻اگر دوستی ها را با ماشین حساب و چرتکه بشود فهمید پس دوست داشتنی ترین امر در عالم ماشین حساب و چرتکه است.

🔻اگر بگوییم دوستی ها و دوست داشتنی بودن امور را با عقل می فهمیم پس خود عقل دوست داشتنی ترین ها است.

🔻اگر بگوییم دوستی ها را با وجود خودم می فهمم پس «وجود خود» دوست داشتنی ترین است.

🔹وقتی با دوستان و خانواده عکس دسته جمعی می گیریم و پس از مدتی آن عکس را نگاه می کنیم در بین جمعیت حاضر در عکس دنبال چهره دوست داشتنی ترین می گردیم. ما در عکس در جستجوی خودمان می گردیم.

🔻ما دوست مان و دوستی او و دوست داشتنی بودن او را با چه ادراک می کنیم؟

-با چشم و نگاه؟ اگر از مقابل چشم برود چه می‌شود ؟

-با گوش و شنیدن؟ اگر صدای او را گم کنیم چه می‌شود؟

-با شامه و بوییدن؟ اگر عطر او گذرنده بود چه؟

-با لامسه و لمس کردن؟ اگر از دایره لمس خارج شد چه؟

-با ذایقه و چشیدن؟چه طعمی است؟این مزه رقیب ندارد؟

-با وهم و توهم؟منشأ این فهم و مفهوم کجاست؟

-با خیال و تخیل؟ منشأ این صورت و تصویر کجاست؟

-با عقل و برهان؟ عقل می تواند نبودن دوست را فرض کند. بودن دوست را با چه ادراک می کنیم؟

🔻در مطالب بالا تعمق کنیم تا در یادداشت های بعدی موضوع سواد عاطفی را مورد بررسی قرار دهیم؟

🔻یادداشت های مرا در کانال نکته ها و نغز های تربیتی بخوانید
https://t.me/sarveyasin
احمدرضا آذربایجانی (آذر) پژوهشگر علوم تربیتی

بخش پایانی ضرورت سواد موسیقی در تربیت
در زمانه ای با انبوهی از موسیقی ها هستیم. فیلم ها، سریال ها، کارتون ها و محتواهای رسانه ای که همه و اکثرا دارای پس زمینۀ موسیقی اند.
و
اکثرا ناگزیریم موسیقی بشنویم. چه مسافر یک تاکسی باشیم که رادیو یا پخش دارد چه در یک نمایشگاه، فروشگاه یا رستورانی باشیم و موسیقی پخش شود. ما چاره ای جز گوش کردن نداریم.

در مقابل پیشنهادهای موسیقی سهل برخورد می کنیم.
این موضوع در بین نوجوانان و جوانان شایع تر است.

انتخاب ها اکثرا مبنای تحلیلی ندارند و بیشتر بر اساس یک جریان نوستالژیک سطحی، القاء تصاویر خوشایند همزمان پخش موسیقی و تبلیغات بوده اند.

به نقش موسیقی ها در هویت بخشی یا فراموشی هویت متوجه نبوده ایم.

به نقش موسیقی ها در توسعه زبان یا فروکاست زبان متوجه نبوده ایم.

به نقش و اثر موسیقی ها در توسعه اخلاق و فرهنگ یا شکست و فروکاست اخلاقی و فرهنگی متوجه نبوده ایم.

از توانایی و قدرت هوش مصنوعی برای ساخت و بهره برداری موسیقی ها بی خبر هستیم.
و..
🤔با این وصف چه باید کرد؟
جواب این سوال را در پادکست گوش کنید.
لینک یادداشت این پادکست:https://t.me/sarveyasin/106

اگر ویدیو پادکست های نکته ها و نغزهای تربیتی را خواستید گوش کنید یا تماشا کنید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://t.me/radioazar1

✍️سواد عاطفی
بخش سوم
احتیاج و اشتیاق، و سواد عاطفی

🌀در یادداشت قبلی فهمیدیم ما بیش از همه و قبل از هر کس دیگری خودمان را دوست داریم، واقعیت هم آن است که ما دوست داشتنی هستیم.
🔻منتهی ما انسانها یک وجه نداریم که خودمان را در آن خلاصه کنیم. به طور مثال ما «وجه گیاهی»، «وجه حیوانی»، «وجه انسانی» و «وجه معنای کامل» داریم.

🔻وجه گیاهی ما همان بدن و مسایل مربوط به بدن ما است.
🔻مو داریم، پوست و عضو و بافت و سلول داریم، گیاهان و نباتات هم خودشان را دوست دارند ولی فرق شان با ما این است که آنها از این دوست داشتن خودشان بی خبر هستند. دلیل این ادعا آن است که گیاهان و نباتات به خاطر رشد خود، به طرف نور، خاک مناسب، آب و هوا حرکت می‌کنند.

🔻نباتات مثل ما جاذبه و دافعه و هاضمه دارند و اگر شرایط جور شود «زیاد» و زیاد تر می شوند.

🔻وجه حیوانی ما که با حس های پنج گانه ما خودش را نمایان می کند با اشتها و شهوت آمیخته است و اگر شرایط برای رشد او جور باشد «خرسند» است و اگر نباشد «خشم» را تجربه می‌کند.

😊اما وجه انسانی

🔻در این وجه انگیزه های ما از حالت نباتی و
حیوانی مترقی تر است.

🔻انگیزه چیست؟
تمایل یا انگیزه، یعنی چیزی را که نداریم به طرف آن می رویم تا آنرا به دست آوریم.

🔻در وجه نباتی انگیزه های ما به غذا و آب و هوا و گرمای مطابق طبع ما است، جان نباتی ما بر اساس یک نظام، برای کسب بهترین ها عمل می‌کند، برای همین اگر جان مدبر نباتی ما نبود در موضوع بدن ما بی حد و اندازه، و سرطان وار رشد می کردیم.

🔻در وجه حیوانی انگیزه های ما غیر از وجه نباتی به امنیت برای زاد و ولد و برآوردن حس پیروزی و غلبه است. یعنی تمایل ما برای فرزند داشتن ،امنیت خانه و آشیانه، پیروزی در بازی ها و رقابت های غریزی اکثرا مبنای آن به واسطه تدبیر جان حیوانی ما است.

🔻این وجه هم دارای نظامی است مگر نه اگر تعادل نباشد بعید است جان انسانی ما بتواند مجال خود نمایی پیدا کند.

✔️در بالا چند کلید واژه مهم داشتیم:

انگیزه و تمایل

جان نباتی،جان حیوانی و جان انسانی.

🔻رابطه ی این واژه ها با سواد عاطفی و مطالب قبلی چیست ؟

🔻وجه عمده ی عواطف ما در واقع انگیزه ها و تمایلات ما هستند. انگیزه های ما به چیزهایی است که نقص ما را بر طرف می‌کنند.

🔻ما خودمان را دوست داریم، اگر هم دیگران را دوست داریم به خاطر همین «خود دوستی» است. منتهی هر چه خودمان را بیشتر بشناسیم دایره دوست داشتن ها و دایره کسانی که امکان دوستی با ما را داشته باشند بیشتر می‌شود.

🔻کسی که خودش را در حد زیاد کردن و رشد بدن می شناسد دوست هایش کسانی اند که به بودن و رشد بدن او منجر می‌شوند. نمونه بارز آن دوران شیرخوارگی ما است که مادر را به خاطر شیر دادن او دوست داریم، پدر را به خاطر شکلات و هدیه دادن او دوست داریم. کمی که بزرگتر می شویم، مادر و پدر را به خاطر تامین و امنیت آنها دوست داریم.

🔻از زمانی که والدین را به خاطر احترام آنها و به خاطر گفت و گوی با آنها دوست داریم در حالیکه توانایی حفظ تامین غذا و امنیت خود را هم داریم، در آن شرایط وجه انسانی ما است که عواطف خود را نسبت به آنها بروز می‌دهد.

🔻عواطف انسانی در این رتبه از نیاز و «احتیاج» پا را فراتر گذاشته و وارد مرحله شوق و «اشتیاق» شده است.

🔻کلید واژه بعدی ما برای تعمق در موضوع سواد عاطفی، احتیاج و اشتیاق است.

🔻به راستی این دو واژه چه فرق و چه نسبتی با هم دارند کدام شریف تر است و چرا؟

✔️ نویسنده این مطالب بر اساس سه وضعیت ممکنست اقدام به نوشتن این یادداشت ها و پژوهه ها کرده باشد:

🔻۱. نیاز دارد جمعیت بیشتری با او در ارتباط باشند تا از منافع مادی آن که جان نباتی و حیوانی او را رشد می‌دهد استفاده کند.

🔻۲. اشتیاق دارد تا کسانی از طریق این یادداشت ها و پژوهه ها با مطالعات و اندیشه های او آشنا شوند و از آن طریق، روابط توأم با احترام افزون تر شود یا کسانی با طرح نقد و سوال شان رشد او را تقویت کنند.

🔻۳. به دلیل...

😃سومی را شما حدس بزنید (شاید ما به آسانی در سومی نگنجیم ولی حدس و بازخورد شما نگارنده را ترغیب خواهد کرد که آنرا نیز به گفت و گو بگیریم)

🔻یادداشت های مرا در کانال نکته ها و نغزهای تربیتی بخوانید.
https://t.me/sarveyasin
احمدرضا آذربایجانی (آذر)پژوهشگر علوم تربیتی

🌀کارگاه اندیشه ورزی برای علاقمندان مباحث نقد هنر و ادبیات به شیوه کارگاه اندیشه

🔻 پنج شنبه مورخه ۵ امرداد۱۴۰۲

🔻ساعت ۱۵ تا قبل از ۱۷

🔻این کارگاه فرصت خوبی برای آشنایی با کاوشگری هنری به ویژه در موسیقی و شعر است.
برای اطلاعات در مورد دستمایه گفت و گو لینک زیر را مطالعه کنید:
https://t.me/sarveyasin/123

به صورت رایگان
اگر مایل به حضور در این کارگاه تعاملی هستید لطفاً به شماره زیر نام و نام خانوادگی و شماره موبایل خود را ارسال فرمایید تا لینک دعوت ارسال گردد.
09300130635

سلام
چرا این کاوشگری هنری مصادف با تاسوعا بر پا شده است؟
بعضی معتقدند شعر انتخابی ما از حافظ برای گفت و گو به نحوی شرح مصایب امام حسین (ع) است. خود این تعمیم، می تواند جزو موارد بحث در کارگاه اندیشه باشد.
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست
در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست
در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
چیست این سقف بلند ساده بسیارنقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست
صاحب دیوان ما گویی نمی‌داند حساب
کاندر این طغرا نشان حسبة لله نیست
هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو
کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست
بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود
خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست
هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست
ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست
بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مشربیست
عاشق دردی کش اندر بند مال و جاه نیست

🔻فایل صوتی کاوشگری هنر با تمرکز بر شعر و ادبیات
🔻5 اَمرداد1402 به صورت انلاین

✍️سواد عاطفی
بخش اول
چالشی به نام دشمن و دشمنی

✔️مادامیکه دوستانی داشته باشیم و یا گمان ما به دوستی بعضی امیدوار است، داشتن دشمن و دشمن پنداری خیلی خطرناک نیست.

🔺ولی فاجعه وقتی است که دشمن باشد ، فرض دشمنی ها هم در ذهن ما قوی باشد و هیچ دوست و یاوری برای خود متصور نشویم یا در این شرایط کسانی را دوست فرض کنیم که از قضا دشمن واقعی ما هستند.

🔻شاید بهتر باشد ابتدا دوست و دشمن را کمی بهتر بشناسیم.

🔻دشمن کسی است که «دشواری من» (دش+من) را می خواهد.
این دشواری به قصد تحقق دو امر مهم در مورد «من» است: یکی آنکه «شدن» و رشد مرا دچار انسداد کند و دیگری آنکه «بودن» و وجود مرا منکر شود.

🔹اما دوست
🔻«دوست» شخصی دوست داشتنی است که..
مابقی در پاد کست گوش کنید.
لینک یادداشت:
https://t.me/sarveyasin/111
نقاشی اول صفحه کار نگارنده این یادداشت است که در سال1389با رنگ اکرلیک کار شده.
#با_صدای_دلارام_نجفی
#رادیو_آذر
.

✍سواد عاطفی

دلایل دوستی
بخش چهارم

🔻در یادداشت های قبل تا اینجا متوجه شدیم.
سواد، قدرت خوانش و ثبت برای خوانش است و سواد رتبه هایی دارد و بهترین سواد را کسی دارد که بتواند از خوانده ها و دانسته‌های خود تغییری در زندگی اش ایجاد کند.
🔻اینکه بفهمیم چه چیزی و چه کسی دوست داشتنی و تا چه حدی است یا چقدر می توانیم دوست داشته شده یا مورد محبت حقیقی افراد باشیم دال بر سواد عاطفی ما است، این درک دوستی و عواطف خود و دیگری برای یک امر مهم و اساسی به نام ارتباط است.

👌به این سخن توجه کنید:

☘ناکام کسی که دوستی ندارد و ناکام تر کسی که دوستش را از دست بدهد.☘

این سخن را آسان تر بیان می کنیم.

🔻کسی که دوستی ندارد گویی بی سواد عاطفی است و کسی که دوستش را از دست بدهد حتما بی سواد عاطفی است.

🔻در نظر داشته باشید ما وقتی کلمه دوست را به کار می بریم منظورمان شبه دوست و دشمن دوست نما نیست.

✔️کسانی که دوست ما هستند ممکنست بر اساس سه رتبه زیر با ما مرتبط باشند:

🔻۱.به خاطر نیاز شان ما را می خواهند.

🔻۲. بر اساس اشتیاق شان ما را می خواهند و قدر ما را میدانند.

🔻۳. به خاطر محبت سرشار شان ما را می خواهند و به ما قدر می‌دهند.

🔻اگر بخواهیم این سه رتبه ارتباطی را در سه کلمه بیاوریم می شود:

🔻۱. وابستگی
🔻۲. همبستگی
🔻۳. دلبستگی

🔻کسی که سواد عاطفی دارد وابستگی هایش را می شناسد و تلاش می کند خودش یا با کمک مشاور بی طرف آنها را مدیریت کند.

🔻کسی که در مراتب بالای سواد عاطفی قرار گرفته سطح همبستگی اش را با دیگران درک می‌کند و از اینکه در این ارتباط باعث رشد خودش و دیگری می‌شود خرسند است.

✔️حکیمی گفته است ما سه گونه دوست داریم همان طور که سه گونه دشمن.

🔻۱. دوست ما.
مثلا مادر ما، دوست ما است.

🔻۲. دوست دوست ما.
مثلا معلم خیرخواه مادر ما دوست ما هم هست همانطور که دانش او نیز دوست ما است.

🔻۳. دشمن دشمن ما هم دوست ما است.
چون دشمن ما میخواهد ما را نیست کند و هر که نیست کننده ما را نیست کند در واقع هستی بخش ما است.

🔻این موضوع ادامه دارد. یادداشت بعدی را هم بخوانید .

🔻یادداشت های مرا در کانال نکته و نغز های تربیتی بخوانید و به دیگران نیز پیشنهاد کنید.
https://t.me/sarveyasin
احمدرضا آذربایجانی (آذر) پژوهشگر علوم تربیتی